شباهت‌های گردباد نجیب ایران و مصر

یادداشت/ حسین شریعتمداری
شباهت‌های گردباد نجیب ایران و مصر

امروزه باز هم همان گردباد نجیب است که در خاورمیانه شکل گرفته، به پاخاسته، می‌چرخد و می‌پیچد و حاکمان دیکتاتور منطقه را به هوا برده و بر زمین می‌کوبد.

 روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان "گردباد نجیب " به قلم حسین شریعتمداری نوشت:

تمامی خبرها و گزارش‌های مستند از پیدایش گردباد پرقدرتی حکایت می‌کند که ملت‌های مسلمان منطقه به راه انداخته‌اند. این گردباد برخلاف آنچه تاکنون درباره گردبادها خوانده و شنیده و یا دیده‌ایم، نه فقط ویرانگر و وحشت‌آفرین نیست، بلکه آباد کننده و دلنشین نیز هست. از این روی باید آن را «گردباد نجیب» نامید، چرا که تنها با دیکتاتورها سر ستیز دارد و چون از قدرت فوق العاده‌ای برخوردار است، بساط حاکمیت دیکتاتورها را، از ریشه‌بر می‌کند و به هوا برده و برزمین می‌زند. دقیقاً مثل گردبادهای پرقدرت دیگر که درخت‌های تنومند را از ریشه بیرون می‌کشد و تنها به شکستن شاخ و برگ‌ها بسنده نمی‌کند تا ریشه و تنه باقیمانده آن فرصت حیات دوباره داشته و بعد از چندی، بار دیگر ریشه بدواند و شاخ و برگ بپراکند.

به پرچم رژیم جعلی و اشغالگر قدس نگاه کنید! دو نوار آبی رنگ در زمینه‌ای سفید به موازات هم دیده می‌شوند. صهیونیست‌ها انکار نمی‌کنند که این دو نوار آبی رنگ نماد و سمبل دو رود «نیل» و «فرات» است و نشان دهنده پهنای ایده آلی که به زعم آنان قرار است گستره سرزمین اشغالی صهیونیست‌ها و کشور جعلی اسرائیل باشد. امروز اما، مقامات رژیم صهیونیستی اعلام کرده‌اند در منطقه «رفح» و مرزهای اسرائیل با مصر دیواری بلند و غیرقابل نفوذ که تا چند متر در عمق زمین نیز ادامه داشته باشد، خواهند ساخت و تأکید کرده‌اند که ساخت این دیوار بلند آمیخته از آهن و سیمان را بدون فوت وقت آغاز می‌کنند.

پیش از این نیز صهیونیست‌ها درپی شکل‌گیری انتفاضه فلسطین، ساخت دیوار حایل در اطراف بیت‌المقدس را طراحی کرده بودند که امروزه این پروژه به پایان خود نزدیک است. این همان اسرائیلی است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در آن هنگام که هنوز الگوی انقلاب به عرصه نیامده بود، در میانه میدان علیه ملت‌های مسلمان رجز می‌خواند و با گردن کلفتی! از «سرزمین موعود» به پهنای «نیل تا فرات» یاد می‌کرد. و چرا نباید رجز می‌خواند؟ سرزمین فلسطین را اشغال کرده بود، بیش از 10 میلیون مسلمان ساکن این سرزمین مقدس را از خانه و کاشانه و وطن خویش آواره ساخته، ده‌ها هزار فلسطینی را شهید و یا مجروح و زمین‌گیر کرده بود.

در جنگ ژوئن 1967 با سه کشور قدرتمند مسلمان، مصر، اردن و سوریه جنگیده بود و به فاصله 6 روز با اشغال صحرای سینا از مصر، بلندی‌های جولان از سوریه و کرانه باختری رود اردن از اردن به جنگ خاتمه داده بود. سران کشورهای مسلمان دست نشانده آمریکا و انگلیس- یعنی حامیان رژیم صهیونیستی- بودند و «به فرموده»! علیه اسرائیل نفس نمی‌کشیدند.

8 سال بعد- 1974 میلادی- یاسر عرفات رهبر ساف که ظاهرا ادامه مقاومت در برابر صهیونیست‌ها را بی‌فایده دیده بود و یا به هر علت دیگر! در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حاضر شد و در حالی که تفنگی به نشانه مقاومت و شاخه زیتونی به نشانه صلح‌طلبی در دست داشت به سخنرانی پرداخت. بعد از سخنان یاسر عرفات، یکی از سناتورهای آمریکایی با لحنی تحقیرآمیز گفت؛ وقتی شاخه زیتون را در دست ابوعمار دیدم، متوجه شدم که تفنگش هم فشنگ ندارد! ... و متاسفانه راست می‌گفت.

در ایران خودمان، بیش از 40 هزار مستشار نظامی آمریکا حضور داشتند. تصویری از یک گروهبان آمریکایی در دست است که پای خود را با پوتین روی میز یک افسر عالی رتبه ایرانی قرار داده و در حالی که سیگاری گوشه لب دارد با وی سخن می‌گوید. روزانه 6 میلیون بشکه نفت ایران با بهای اندک به آمریکا، انگلیس و اسرائیل می‌رفت. صهیونیست‌ها نه مخفیانه بلکه آشکارا بر اکثر کانون‌های اقتصادی کشور حاکم بودند.

هواپیماهای «130C» نیروی هوایی زیرنظر مستقیم ارتش اسرائیل برای کمک رسانی به شورشیان یمن آن روز، اسلحه و مهمات می‌بردند.
بعدها «ابا ابان» در حالی که از سال‌های قبل از انقلاب اسلامی در ایران به عنوان سال‌های طلایی «GOLDEN YEARS» برای اسرائیل یاد می‌کرد؛ به اشپیگل گفته بود؛ استفاده از هواپیماها و خلبانان ایرانی با هدف حفظ جان اتباع اسرائیل!! بوده است و البته، افزوده بود؛ در عوض ما به نیروهای اطلاعاتی شاه برای حفظ ثبات ایران آموزش‌های حرفه‌ای!! می‌دادیم. نخست وزیر، وزرا و نمایندگان مجلس مطابق اسناد موجود با صلاحدید! و در بسیاری از موارد، با دستور سفرای آمریکا و انگلیس منصوب می‌شدند. سربازان و نظامیان ایرانی را به جبهه ظفار می‌فرستادند و...

روز 17 بهمن ماه سال 1357، موشه دایان، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت؛ آنچه در ایران می‌گذرد، پیش لرزه‌های یک زلزله است که پس لرزه‌های آن ابتدا اسرائیل و سپس سایر حکومت‌های عربی هم پیمان غرب در منطقه را به شدت خواهد لرزاند و...

32 سال پیش ملت مسلمان ایران «گردبادی» باز هم نجیب در این مرز و بوم به راه انداختند. گردبادی که نه فقط رژیم آمریکایی شاه، بلکه هیچیک از حامیان بیرونی آن یارای مقاومت در برابر آن را نداشتند و خیلی زودتر از آنچه در محاسبه، حسابگران به حساب آمده بود، ریشه کن شده و بر باد رفتند.

امروزه باز هم همان گردباد نجیب است که در خاورمیانه شکل گرفته، به پاخاسته، می‌چرخد و می‌پیچد و حاکمان دیکتاتور منطقه را به هوا برده و بر زمین می‌کوبد. اوباما، در چرخش این گردباد، سرگیجه گرفته است، یک روز از پذیرش «تغییر» در حاکمیت مصر سخن می‌گوید، روز دیگر بر ضرورت باقی ماندن مبارک در قدرت تاکید می‌کند و در همان حال هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه او، ایستادگی در برابر خواسته مردم مصر و تن ندادن به جابه جایی قدرت در این کشور را توصیه می‌کند.

اسرائیل، اما، بی‌پرده‌تر سخن می‌گوید؛ نتانیاهو با وحشت اعلام می‌کند؛ «خمینی و خامنه‌ای را می‌بینم که اسرائیل را محاصره کرده‌اند و خاورمیانه را به تسخیر درآورده‌اند». «جاناتان اسپایر» کارشناس مرکز مطالعات جهانی در هرتزلیای اسرائیل با استناد به آنچه این روزها در تونس و مصر و سایر کشورهای منطقه می‌گذرد، نتیجه می‌گیرد که «ایران هسته تحولات حساس خاورمیانه است». فرید ذکریا - سردبیر مجله آمریکایی و معروف نیوزویک- که یکی از برجسته‌ترین اعضای شورای روابط خارجی آمریکاست حرکت مردم مصر را یک انقلاب تمام عیار از نوع اسلامی معرفی کرده و هشدار می‌دهد که «80 درصد مردم مصر خواهان اجرای احکام اسلامی در کشورشان هستند».

«آویگدور لیبرمن» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در نشست با دیپلمات‌های اروپایی در قدس اشغالی، با خشم می‌پرسد «آیا کسی نیست که جلوی ایران را بگیرد»؟! در همین نشست، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز با نگرانی و اضطراب محسوس می‌گوید «محتمل‌ترین گزینه درباره آینده مصر آن است که این کشور به راه ایران می‌رود.» و شرح وحشت و اضطراب دشمنان از حرکت این گردباد مثنوی هفتاد من کاغذ است و حتی فهرست آن نیز به درازا می‌کشد. و همه شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که آمریکا و متحدانش می‌دانند، این گردباد نجیب بعد از پایان کار خود در برخی کشورهای خاورمیانه و شاید نیز، همزمان با تحولات خاورمیانه، به سرزمین اشغال شده فلسطین می‌رود و گریبان صهیونیست‌های نانجیب را گرفته و به هوا برده و بر زمین می‌زند و قدرت خدا را چه دیده‌اید؟ شاید آنگونه که امام راحل ما(ره) پیش‌بینی کرده بود- و تاکنون همه پیش‌بینی‌های آن بزرگوار به حقیقت پیوسته است- آمریکا و انگلیس و فرانسه و سایر قدرت‌های استکباری نیز در نوبت باشند. راستی فراموش نکرده‌ایم که همین نتانیاهو در جریان فتنه 88 موسوی و کروبی و خاتمی و سایر مدعیان اصلاحات را «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» می‌نامید و...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد