خبرگزاری فارس: حامیان موسوی با حمله به یک هیئت عزاداری در میدان جمهوری اسلامی تهران، به عزاداران حسینی که در حال اقامه نماز ظهر عاشورا بودند، سنگ پرانی کرده و تعدادی از آنها از جمله امام جماعت را زخمی کردند.
امام جماعت رهپویان آل طاها در مورد این نماز عاشورایی می گوید:
“یکی از رفقای ما که خلبان ایران ایر است با همسر و فرزندش آمده بود که قصد داشت در برابر این جماعت بایستد ولی متاسفانه ایشان را دربرابر همسر و فرزندش کف خیابان خواباندند و به شدت وی را مجروح کردند، همچنین بینی یکی دیگر از افراد را شکستند، و علیرغم اینکه دوستان از اصابت سنگها به بنده و مردم جلوگیری می کردند یکی از سنگها نیز به بنده خورد و من از ناحیه گوش و صورت به شدت زخمی شدم.”
به نظر می رسد که اگر اغتشاشی برگزار شود و خانواده آقای هاشمی در آن حضور نداشته باشند، آن برنامه مورد قبول درگاه لندن و آمریکا واقع نخواهد شد. از این رو فائزه خانم هاشمی، بلافاصله تفریحات خود را در شمال تعطیل کردند و به جمع اغتشاشگران عاشورا پیوستند!
وقاحت رسانه های کودتاگر و ضددین به قدری است که علی رغم تمام فیلم و عکس هایی که خودشان منتشر کرده اند و کوچکترین صحنه ای را هم از قلم نینداخته اند، مدعی حمله پلیس به اوباش و تیراندازی به آنان می شوند!
آخر اگر پلیس به شما تیراندازی می کرد، شما می توانستید با دست خالی و صلح جویی، ماشین پلیس را به آتش بکشید؟!
آیا شما می توانستید، کلاه مامور انتظامی ای که وحشیانه به شما تیراندازی می کند (!) را بگیرید و به نشانه ای از سر یاران حسین (ع) که توسط یزیدیان به سر نیزه رفت، بچرخانید؟!
اگر حتی کمی خشونت به خرج داده بودند (که کاملا به حق بود) آیا شما می توانستید به پهلوی جوان بی گناه مردم لگد بزنید و با باتوم دنبال او بدوید؟!
آیا این مامورانی هستند که به شما تیراندازی می کردند و وحشیانه شما را می کشتند یا شما هستید که مانند تمام ماه های اخیر، از لطف اسلامی نظام استفاده می کنید و به آن ها حمله ور می شوید؟!
آیا شما می توانسیتد، فرمانده انتظامی تهران را که سعی می کرد، مهربانانه با شما برخورد کند، مضروب کنید؟ می توانستید این خانه مسکونی با اهالی اش را به آتش بکشید و در کنار آتش سوزی هایی که راه انداخته اید، با حالت پیروزمندانه عکس بگیرید؟!
اصلاح طلبان که تا چند روز پیش از آن با وقاحتی تهوع آور، پاره کردن عکس امام (ره) را به دیگران نسبت می دادند در روز عاشورا، رسوای عالم شدند و به بالاترین مقدسات ما که امام حسین (ع) جسارت و توهین کردند تا بار دیگر مردم به ماهیت واقعی آنان پی ببرند.
خبرگزاری فارس: در پی فتنهانگیزیهای حامیان موسوی در روز عاشورای حسینی، قرآن کریم نیز توسط این افراد به آتش کشیده شد.
نکته جالب توجه آن است که نیروی انتظامی از تیرجنگی به هیچ وجه استفاده نکرده است (حتی تصاویر و فیلم های پرتعداد آشوبگران که از کوچکترین اتفاقات نیز فیلم تهیه کرده اند به خوبی این موضوع را اثبات می کند) و در این میان هیچ کس با تیر کشته نشده و بعد یک تیر شلیک شده است که آن هم از بین این همه آدم به فرد نزدیک به موسوی خورده است! و او را کشته است!
این یعنی آنکه موسوی اثر خود را برای گردانندگان اصلی فتنه از دست داده بود . این می شود که یک دفعه و به طور کاملا اتفاقی، یکی از نزدیکترین اعضای خانواده موسوی کشته می شود!
شواهد حاکی از آن است که موسوی با اعتراف به از دست خارج شدن کنترل اغتشاشگرانی که به بهانه حمایت از وی اقدام به برهم زدن نظم عمومی کرده اند ، از اطرافیان خود خواسته است فکری به حال این جریان بکنند. به نظر می رسد انتخاب یکی از نزدیکان موسوی به عنوان هدف در این حادثه مشکوک از طرفی نیز تلاشی برای انصراف موسوی از این تصمیمش بوده باشد.جل الخالق از این همه تصادف! به نظر می رسد بعد از آنکه شواهد غیرقابل انکاری از ساختگی بودن مرگ نداآقاسلطان منتشر شده است، این بار نوبت به پروژه جدیدی رسیده است تا اذهان را از رسوایی پروژه قتل ندا آقا سلطان منحرف کند؛ وگرنه چگونه ممکن است یک نفر از میان جمعیت هزار نفری به طرز گزینش شده ای هدف قرار می گیرد؟! و یک تیر شلیک شود که آن هم فرتی بخورد به فرد مورد نظر!این در حالی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری تا کنون یک تیم مخصوص حفاظتی متعلق به یکی از مسئولین ارشد اجرایی نظام، مسئولیت حفاظت از میرحسین موسوی را بر عهده گرفته است.
یکی از قتل های کاملا تصادفی ! در این روز، پرت شدن یکی از حامیان فتنه از پل است. این ماجرا که با پنهان کاری تابلو رسانه های کودتاگر سبز صورت می گیرد، وقتی جالب تر می شود که مشخص می گردد که این مقتول از پلی پرتاب شده است که کاملا در اختیار حامیان موسوی بوده است و به همین دلیل پنهان کاری شدیدی از سوی آن ها برای سرپوش گذاشتن بر این قتل خود ساخته صورت می گیرد.