یکشنبه این هفته تعدادی از کارمندان دانشگاه آزاد در مراسم افطاری که در محل مجمع تشخیص مصلحت به میزبانی آقای هاشمی رفسنجانی تدارک دیده شده بود، شرکت کردند.
در این افطاری هاشمی رفسنجانی که پیش از این در حمایت از طرح غیرقانونی وقف اموال این دانشگاه عنوان کرده بود اموال دانشگاه آزاد متعلق به ما و فرزندان ماست، مجددا بر این موضوع تاکید کرده و آن را "یکی از موضوعات مهم و قابل پیگیری" نامیده است.
این اظهارات آقای هاشمی در حالی عنوان شده است که سه روز پیش، یک عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد در پاسخ به این سؤال که آیا موارد مطرح شده در رسانهها را مبنی بر اینکه هیات فقهی که مأمور بررسی وقف اموال دانشگاه آزاد از نظر شرعی شده بود این وقف را غیرشرعی دانسته است، تأیید میکنید، گفت: آن چیزی که اطلاع پیدا کردهایم این است که قاعدتا چون اموال دانشگاه آزاد، اموال شخصی نبوده و متعلق به مؤسسین این دانشگاه نیست، مباحث حقوقی در خصوص آن وجود دارد و قاعدتاً بحث وقف در مورد آن نمیتواند انجام بگیرد.
شهابالدین صدر در همین زمینه یادآور شد که "سازمان اوقاف هم بارها این مساله را اعلام کرده است که چیزی به نام وقفنامه از سوی دانشگاه آزاد به آن ارائه نشده است، بنابراین به نظر میرسد که موضوع وقف دانشگاه آزاد منتفی است."
پیش از این، سازمان اوقاف نیز این طرح را به دلیل شخصی نبودن اموال دانشگاه آزاد، "غیرقانونی" و "غیرشرعی" اعلام کرده بود
فرشته حلیمی، همسر محمد مصطفایی وکیل فراری سکینه آشتیانی و دختر هفت ساله این وکیل در نروژ به مصطفایی ملحق شدند.
این سفر در حالی انجام شد که پیش از این، وکیل فراری در سناریوی خود مدعی شده بود که همسر و فرزندش در خطر هستند و مسئولان جمهوری اسلامی ایران، همسر و فرزندش را برای فشار به او جهت بازگشت به ایران گروگان گرفتهاند!
گفتنی است محمد مصطفایی، وکیل مدافع سکینه آشتیانی که به حکم سنگسار محکوم شده است، دو هفته قبل از ایران حارج و به یکی از کشورهای اروپایی پیوسته است.
در مقالهای که در این سایت وابسته به همکاران سابق نشریات اصلاحطلب منتشر شده، آمده است: با آغاز سال تحصیلی جدید قرار است پایگاههای بسیج مدارس تقویت شده و دانش آموزان در قالب برنامههای جدید با ارزشها بیشتر آشنا شوند؛ ارزشیهای که به نظر میرسد پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته و رویدادهای پس از آن، مدعیان بیشتر و البته تازهای پیدا کرده است.
این سایت که از گسترش فعالیتهای فرهنگی بسیجیان در مدارس ابراز نگرانی کرده است، با زیر سوال بردن فعالیتهای آموزشی و فرهنگی، در ادعایی عجیب مدعی شده که اصولا فعالیتهای غیردرسی در مدارس غیرقانونی است!
نویسنده این مطلب در پایان هم ضمن توهین به دانش آموزان ایران، آنها را "بمبهای بیثبات" نامیده که با "افکار کینهتوزانه" مسموم شدهاند.
این ادعا درحالی از سوی جریان فتنه مطرح شده است که این جریان در سال گذشته، تلاش مضاعفی را برای در اختیار گرفتن فضای مدارس و تحت تاثیر قرار دادن آن صورت داده بود؛ اقدامی که با هوشیاری معلمان و دانش آموزان به فرجامی نرسید.
کارشناسان مسائل سیاسی معتقدند اینگونه اقدامات و مطالب به دلیل ناکامی سران این جریان در سوءاستفاده از مدارس و جریان علمی کشور به نفع مسائل سیاسی برخی گروهها و احزاب است
شیرین عبادی که برای اثبات نوکری خود به بیگانگان گوی سبقت را از رفقایش ربوده است، در مراسم جشن حزب دموکرات ایتالیا در حالی که به تمسخر حکم قرآنی حجاب پرداخت و با وضعیتی نامناسب از نظر ظاهری در این محفل حضور یافته بود، به تحلیلی درباره جریان فتنه پرداخت و برای توجیه تفرقه و اختلافات در میان سردمداران آن مدعی شد در این جریان گرایشهای مختلف وجود دارد و خلاصه کلام این جنبش رئیس ندارد!
شیرین عبادی که در محافل حقوق بشری به عنوان وکیل فرقه ضاله بهائیت شناخته میشود بار دیگر کینه خود را نسبت به قرآن و احکام دینی علنی کرد و با تشکر از برخی دولتهای اروپایی که از زن قاتل حمایت کردهاند ملتمسانه برای جلوگیری از مجازات این فرد قاتل گفت: خواهش من از شما این است نه فقط به حکم این زن، بلکه به این قانون (یعنی حکم اسلامی سنگسار) اعتراض کنید!
در بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی در خصوص نامه 7 تن از عناصر و طراحان اغتشاشات و فتنه 88 خطاب به رئیس قوه قضائیه، آمده است: مردم با بصیرت ایران اسلامی با تبعیت از رهبر عادل، آگاه، هوشیار و عالم کشورمان فتنههای پس از انتخابات 22 خرداد 88 را با حضور پرشور خود در راهپیماییهای 9 دی و 22 بهمن خنثی کرده و تابوت فتنه "ران فتنهگران را تشییع کردند.
در ادامه این بیانیه خاطرنشان شده است: پس از گذر از این فتنه و با تمام فرازها و فرودها، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی با همراهی دستگاه قضایی کشورمان مقتدرانه با عناصر اصلی و طراح این فتنه برخورد کردند و دادگاه رسیدگی به اتهامات عوامل این جریان برانداز برگزار شد.
نویسندگان این بیانیه در ادامه تصریح کردند: پس از محرز شدن جرم عوامل فتنه و نیز اعترافات صریح آنان مبنی بر اقدام علیه امنیت کشور، نظام اسلامی کشورمان با استعانت از رهبر معظم انقلاب اسلامی با این عناصر فرصتطلب که از چهرههای اصلاحطلب بودند با رأفت اسلامی برخورد کرد و مجازات در خور شأن آنها لحاظ نشد و در حال حاضر عناصر اصلی و طراح فتنه اخیر در حالی که باید در زندان تاوان اعمال خود را دهند از مرخصیهای بلندمدت استفاده میکنند.
بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی در بخش دیگری از بیانیه خود تاکید کرده است : همانگونه که دادستان محترم تهران طی سخنانی بیان داشت، این عناصر فرصتطلب و متهم در اغتشاشات سال گذشته از رأفت اسلامی دستگاه قضایی کشورمان سوء استفاده کرده و در حالی که در مرخصی خارج از زندان به سر میبرند هنوز دست به اقدامات مجرمانه میزنند.
در ادامه این بیانیه آمده است: 7 چهره متهم در اغتشاشات اخیر که اکنون به عوامل انتحاری چهرههای پشت پرده اصلاحطلبان تبدیل شدهاند سعی دارند با نامهنگاری و تنظیم شکایتنامه علیه سربازان گمنام امام زمان(عج)، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور و نظریهپردازان عرصه رسانه، علیه این نهادها و مسئولان خدمتگزار فرافکنی و جای متهم و شاکی را عوض کنند.
نویسندگان این بیانیه در ادامه تصریح کردند: فتنهگران باید بدانند که تنظیم اینگونه شکایتنامههاعلیه سربازان گمنام امام زمان(عج) و دستگاههای امنیتی کشور، از قاطعیت برخورد مردم و نهادهای انقلابی کشورمان با فتنهگران نمیکاهد.
در پایان این بیانیه با تأکید بر اینکه شکایت مذبوحانه فتنهگران از مسئولان متعهد و خدوم امنیتی کشور از عجایب روزگار و مصداق «فتنه در فتنه» است، خاطرنشان شده است: جنبش دانشجویی کشور از دستگاه قضایی میخواهد که دیگر مجالی به این افراد و جریانهای معاند ندهد، چون آنان لیاقت شمولیت رأفت اسلامی از سوی دستگاه قضایی کشورمان را ندارند و بدون اغماض قوه قضائیه باید تمامی تخفیفها و مرخصیهای عوامل و عناصر اصلی دخیل در اغتشاشات سال گذشته را ملغی اعلام کند.
تمسخر هواداران جریان فتنه 88 از سوی یکی از کاریکاتوریستهای سابق نشریات اصلاحطلب، با واکنش هیجانی یکی دیگر از دوستان سابق وی روبرو شده است.
معصومه قمی که در میان دوستانش به عنوان مسیح علینژاد شناخته میشود، با اشاره به کاریکاتور نیکآهنگ کوثر درباره توهم بیشمار بودن هوادارن مهدی کروبی و میرحسین موسوی، رسما اعلام کرده است که این افراد ترسو هستند.
علینژاد که اکنون در کانادا زندگی میکند و به عنوان خبرنگار سایت وزیر ارشاد دولت اصلاحات فعالیت میکند، در یادداشتی که در وبلاگش نوشته، آنچه "برخورد شدید با مردم" نامیده است را دلیل عدم حضور حامیان فتنه 88 در خیابانها دانسته است.
البته وی خود را نیز جزو کسانی دانسته که به دلیل "ترس" حاضر نیستند به حمایت از سران فتنه بپردازند. البته خانم علینژاد توضیح نداده او که سریعا پس از اعلام نتایج انتخابات به کانادا فرار کرده است، از چه چیزی تا این حد وحشت دارد!
خانم علینژاد که چند سال پیش در مطلبی توهینآمیز در روزنامه اعتمادملی، مردمی که در سفرهای استانی به استقبال رئیس جمهور میروند را "دلفینهای گرسنه " نامیده بود، در پایان مطلب خود هم ضمن اعتراف تلویحی به پشتوانه گسترده و عمیق نظام جمهوری اسلامی از سوی مردم، تاکید کرده است که "ما هنوز بیشماریم اما در برابر این نظام معلوم است که ما شعور ترسیدن داریم."
گفتنی است این خبرنگار سابق نشریات اصلاحطلب، تاکنون بارها مردم ایران را به دلیل حمایت از رئیس جمهور به تمسخر گرفته و به آنان توهین کرده است.
با این حال، وی چندی پیش به محبوبیت مردمی احمدینژاد اعتراف کرد و نوشت: احمدینژاد مشکل ما نیست؛ مشکل مردمی هستند که حرفهای احمدینژاد را باور میکنند
سایت خودنویس که تا چند روز قبل از میرحسین و کروبی پهلوان پنبهای ساخته بود از فرط عصبانیت از عملکرد سران فتنه به افشاگری علیه آنها پرداخت.
در تحلیل خودنویس آمده تجربه روز قدس آزمون بزرگی برای ارزیابی میزان محبوبیت اصلاح طلبان در میان مردم ایران بود. برخی انتظار داشتند سناریوی سال قبل تکرار شود اما این اتفاق نیفتاد. کروبی درخانه خود بازداشت خانگی شد اما از میان این همه هواداران اینترنتی که به او لقب شیخ شجاع میدهند یک نفر پیدا نشد دل به دریا بزند و با مهاجمان در بیفتد. میرحسین هم طبق معمول مقابل کامپیوترش نشست و بیانیه داد تا بار دیگر ناتوانی اصلاح طلبان را به همگان نشان بدهد.
تحلیلگر نویس سایت حامی جنبش سبز نوشت: مشکل بزرگ اصلاح طلبان تناقض آنهاست. تفکر اصلاح طلب طبق ضربالمثل معروف هم خدا را و هم خرما را میخواهد یعنی هم میخواهد به حکومت وصل باشد و از منافع قدرت استفاده کند و هم میخواهد ژست اپوزیسیون به خود بگیرد و این شدنی نیست و همین تناقض عامل مهم سقوط تدریجی اصلاح طلبان شده و حتی ممکن است به حذف کامل آنان از صحنه قدرت منجر شود.
نویسنده مطلب به علت بیاعتباری برخی سردمداران فتنه در میان مردم اشاره کرد و نوشت: ارتباط مالی کروبی با شهرام جزایری که وی هیچ وقت آن را تکذیب نکرد از نکاتی است که اصلاح طلبان همیشه از پاسخ دادن به آن گریزانند و این عامل رویگردانی مردم از آنان شده است.
"سیدعلیمحمد دستغیب" ضمن توهین به مردم شیراز، بر ادامه اظهارات توهینآمیز و تحریک کننده خود در مسجد قبای شیراز تاکید کرد.
آقای دستغیب که تحصن اعتراضآمیز مردم شیراز در مقابل مسجد قبا با حمله خشونتآمیز شاگردانش به درگیری کشیده شد، در جدیدترین سخنرانی خود مردم معترض شیراز را جمعی "باتوم بدست و قمه بدست" خوانده که مسجد او را مورد ظلم قرار دادهاند!
وی همچنین خود را با امیرالمومنین (ع) مقایسه کرده و مدعی شده است که همان تهمتهایی که به حضرت علی (ع) زده میشد، به او هم تعلق گرفته است.
آقای دستغیب در پایان سخنان خود هم ضمن اشاره به توصیههای مسئولان شیراز برای کاستن از فضای تحریک در این شهر، این توصیهها را رد کرده و تاکید کرده است که "من احتیاجی به تعیین تکلیف مسئولان ندارم به اینکه مثلا منبر را تعطیل کن یا برای مدتی مسجد نرو. بنده تکلیف خودم را می دانم و تا آخر ماه رمضان، هم نماز میآیم و هم منبر می روم."
این سخنان در پی آن مطرح شده که یک منبع آگاه در گفتوگو با شبکه ایران، از توصیههای دلسوزانه مداوم مسئولان شهر به وی برای جلوگیری از افزایش تشنج در شیراز خبر داد.
گفتنی است پس از اظهارات چند روز پیش و توهینآمیز آقای دستغیب به ساحت ولایت فقیه جمع کثیری از مردم در مقابل مسجد ایشان درشهر شیراز تجمع و تحصن کردند و صرفا به شعار دادن و عزاداری به مناسبت شهادت مولای متقیان امیر مومنان، پرداختند.
در حین تجمع اعتراض آمیز مردم شاگران دستغیب برای مظلوم نمائی، شیشه های مسجد را شکستند و از پشت بام مسجد بر سر مردم سنگ و آجر و کپسول آتش نشانی انداختند و همزمان عده ای اوباش با چوب و چماق بر سر مردم ریختند که در این برخورد وحشیانه ده تن زخمی شدند و به بیمارستان منتقل شدند.
یکی از عناصر اصلاحطلب که اکنون در خارج از کشور زندگی میکند، تاثیرگذاری یک شخصیت فاسد تلویزیونی را بیشتر از میرحسین موسوی و مهدی کروبی ارزیابی کرده است.
"داریوش سجادی" در مطلبی که در وبلاگ شخصی خود نوشته، با اشاره به سفر چند هفته قبل خود به ایران، با اینکه "در حال حاضر دیگر رسانههای ماهوارهای نظیر بیبیسی برای مردم در داخل کشور جاذبه ندارند"، به مرگ جریان فتنه اعتراف کرده است.
وی همچنین درباره وضعیت فعلی سران این جریان، به مقایسه محبوبیت آنها با یک شخصیت فاسد در سریالهای تلویزیون صهیونیستی "فارسی یک" پرداخته و نوشته است: طی تمام حضور اینجانب در ایران و در تمام نشست و برخاست هایم متوجه شدم بخش از مردم که سال گذشته در تب تند «میرحسین موسوی» می سوخت اینک در فراق «ایزابل» مبتلا به تب شده است!
سجادی درباره علت ریزش شدید مخاطب در میان شبکههای فارسی ضدانقلاب هم اظهار داشته است: علی رغم برخورداری از آن همه امکانات و ظرفیت های بالای انسانی و تکنولوژیکی، در کمتر از دو سال آنچنان مبتلا به افت محتوا و افت مخاطب شده که لازم می بینند مدام «کسری ناجی» را مقابل دوربین بفرستند تا به مخاطب بگوید: به حضرت عباس ما بی طرفیم.
این اصلاحطلب خارجنشین در پایان این یادداشت هم با تاکید بر اینکه جریان فتنه از ابتدا مسالهای جدی نبود، تاکید کرده است: از ابتدا هم نباید منتظر کمترین فرجامی برای این جنبش که میخواست با بادکنک هوا کردن و اتو به برق زدن حکومت ساقط کند، بود و به آن دل میبس
دانشگاهها هستند، قرار است طی روزهای آتی دیداری را با رئیس تشخیص مصلحت داشته باشند. این خبر را جهان منتشر کرده است.
یک منبع آگاه درباره محتوای احتمالی این دیدار، بیان برخی مطالب درباره اخراج تعدادی از اساتید مسالهدار محور گفتوگوی آقای هاشمی رفسنجانی با این افراد خواهد بود.
البته این دیدار در فضایی برگزار میشود که بررسی صلاحیت علمی و اخلاقی اساتید دانشگاه به عنوان یکی از خواستههای اصلی جنبش دانشجویی مطرح است و به مطالبه اکثر دانشجویان انقلابی تبدیل شده است.
آقای هاشمی چند روز پیش هم با جمعی از روحانیون سراسر کشور دیدار و طبق معمول اظهارات اخیر خود، برخی سخنان را درباره آنچه "شرایط بحرانی کشور" نامید، بیان کرد.
گفتنی است پس از مواضع حمایتکارانه وی از جریان اغتشاش در سال گذشته، آقای هاشمی در ماههای اخیر دیدارهای مکرری با برخی تشکلهای مسالهدار نظیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران داشته است که با توجه به سابقه نامطلوب این تشکل دانشجویی، با واکنش دانشجویان روبرو شد.
خبرگزاری افق، روزنامه کیهان نوشت: سایت جرس طی چند روز گذشته در اقدامی بی سابقه در میان رسانه های ضدانقلاب تلاش کرد حضور کم سابقه ملت ایران در راهپیمایی روزقدس را، کمرنگ نشان دهد.
این سایت ضمن توهین به شعور مخاطبان خاص خود مدعی شد تمام خیابان های اطراف دانشگاه تهران، روزجمعه خالی از جمعیت بود و تمام پارکینگ ها هم خالی و محل پارک ماشین ها به آسانی در دسترس بود.
این ادعای گزاف در حالی است که انبوه جمعیت روزه دار- با وجود سپری کردن شب مبارک قدر- از یک سو به بلوار کشاورز امتداد یافته بود و در سمت شرق نیز تا نزدیکی های تقاطع خیابان آیت الله طالقانی- حافظ رسیده بود. تصاویر هوایی نیز که جناب بهاءالله علاقه ویژه ای به آن دارد! همین شکوه و گستردگی حضور ملت ایران را نشان می داد. مهاجرانی 22بهمن سال گذشته نیز پس از آن که زیربار پروژه مضحک درازگوش تروا ماند و برای دومین بار از درازگوش ضربه خورد، مدعی شد جمعیت آن قدر کم بود که تصویربرداری هوایی صورت نگرفت!
البته گویا این ویژگی اغلب عناصر فراری است که پس از چند مدت که از خروجشان از کشور می گذرد دچار توهم حاد می شوند. سایت جرس ادعا کرده 2 هزار اتوبوس برای انتقال جمعیت به دانشگاه تهران هماهنگ شده بود که 1200 دستگاه آن خالی مانده است!
یاران حلقه درازگوش به این میزان از بلاهت هم بسنده نکرده و با جانبداری از مذاکرات یکطرفه سازش، به جمهوری اسلامی حمله کرده اند که چرا از مقاومت اسلامی فلسطین و دولت منتخب و مردمی حماس حمایت می کند. لحن این مقاله منتشره در جرس نیز مطلقاً اسرائیلی است گویا که منوشه امیر آن را نوشته و با اسم مستعار در جرس منتشر کرده است.
مهاجرانی چندماه پیش به موسسه صهیونیستی واشنگتن رفت و در جمع شماری از عناصر صهیونیست سخنرانی کرد. این اقدام وی حتی با اعتراض برخی محافل آبرودار تر! ضدانقلاب مواجه شد که معتقد بودند مهاجرانی برای حضور در این نشست پول کلانی گرفته است.
مهاجرانی البته تا همین اواخر هر جا افتضاحی به بار می آورد ادعا می کرد به خاطر شیر درازگوشی است که در کودکی خورده است اما با زنجیره رسوایی های اخیر باید به او و جناب افندی کدیور یادآور شد که نه خیر آقا، این قدر بلاهت و... یت دیگر از شیر درازگوش برنمی آید.
در جلسه اخیر اصلاح طلبان با مرد خاکستری اصلاحات، وی اعتراف کرده است که اگر ما به سمت کودتا علیه رهبری نمیرفتیم الان در بهترین وضعیت قرار داشتیم و این بزرگترین اشتباه استراتژیک ما بود.
در این جلسه عنوان شده است که "قبل از سالگرد فتنه بزرگترین اشتباه ما این بوده است که به سمت رهبری نشانه رفتیم و تأکید داشتیم که باید برخورد با احمدینژاد به برخورد با رهبری منتهی شود و این بزرگترین اشتباه ما بود. نتیجه آن هم این شد که ما را سران فتنه قلمداد کردند."
جهان در این زمینه نوشته است: اصلاح طلبان تصریح کردند که ما میتوانستیم بگوییم به خاطر رهبری و شورای نگهبان نتیجه انتخابات را میپذیریم اما به نحوه انتخابات اعتراض داریم. از این طریق در نظام میماندیم، اما الان در حاشیه قرار گرفتهایم و تبدیل به سران فتنه شدهایم.
به گفته این دسته از عوامل جریان فتنه، به خاطر همین مسائل است که اخیرا برخی همچون خاتمی رویکرد بازگشت به سمت نظام و رهبری را در پیش گرفتهاند و نتیجه آن هم این شده است که الان احمدینژاد و دولت به راحتی کارشان را انجام میده
اخیراَ برخی شرکت های تولید کننده محصولات تنقلاتی که عمدتا کالاهای خود را به خارج از کشور صادر می کنند، در راستای یک اقدام هدفمند از تصویر و نمادهای الهه های زرتشت استفاده می کنند. |
|
حامیان جنبش کودتاگران، در ادامه روند "نیامدیم، می آییم" های خود، با تئوری بافی پیرامون روز قدس، ابراز حضور خود را به راهیپمایی 13 آبان موکول کرد. |
|
رئیس جمهور فراری ایران که اکنون با سران گروهک تروریستی منافقین همکاری میکند، اعتراف کرد که اصلاحطلبان از ابتدا به دنبال استفاده ابزاری از مردم بودهاند.
ابوالحسن بنیصدر با اشاره به رفتارهای سیاسی جریان اصلاحات در دهه 70، اظهار داشته است: یادتان هست که در انتخابات مجلس ششم مردم وسیع شرکت کردند و به اصلاحطلبها رای دادند. البته بعد معلوم شد که آنها با این شعار «فشار از پایین، معامله در بالا»، به مردم به عنوان عامل فشار و وسیله نگاه میکنند.
بنیصدر این رویکرد اصلاحطلبان را سبب رویگردانی مردم از آنان دانسته و به سایت ضدانقلاب "خودنویس" گفته است: این شد که وقتی اصلاحطلبان در مجلس اعتصاب کردند، مردم به حمایت از آنها نرفتند؛ بعد هم در انتخابات به این طیف رای ندادند.
گفتنی است ابولحسن بنیصدر پیش از این در مصاحبه با یک خبرگزاری غربی، از مکاتبات طولانی مدت بین خود و میرحسین موسوی سخن گفته بود.
1- گمانه نخست شخص کروبی را متهم اصلی این صحنهسازی در آستانه روز قدس معرفی میکند.
2-گمانه دوم بر آن است که این صحنهسازی تشنج و زد و خورد از سوی برخی سران فتنه و با هماهنگی کروبی یا بدون هماهنگی و اطلاع وی انجام گرفته است
3- گمانه سوم، حضور و اعتراض مردم معترض به رفتارهای ضدانقلابی کروبی را برجسته میکند.
ارزیابی و احتمال نخست براساس برخی اخبار و قرائن معتقد است کروبی - یا برخی اطرافیان وی نظیر حسین کروبی- با صحنهسازی اخیر تلاش کردهاند همزمان به چند هدف برسند. اولا کروبی از انزوای شدید برآمده از انتخابات (330هزار رای) خارج شود و از حاشیه توجه افراطیون به متن توجه آنها منتقل شود. ثانیا اشخاص و جریان هایی نظیر خاتمی، موسوی، عبدالله نوری، حزب مشارکت و مجمع روحانیون را که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اقدام به دور زدن کروبی کردند، به انفعال بکشاند و به آنها تفهیم کند که او همچنان مهم و اثرگذار است!
کیهان در ادامه مینویسد: آنچه این ساختگی بودن صحنه درگیری در اطراف منزل کروبی را که منجر به زخمی شدن 4 نفر شد جدی میکند، 2 گزارش است؛ گزارش اول روایت باشگاه خبرنگاران جوان است که به نقل از یک منبع آگاه مینویسد: лدر حالی که عده ای از اهالی محل در اعتراض به مواضع ضدانقلابی کروبی مقابل منزل وی تجمع کرده بودند، عدهای چوب به دست از منزل وی بیرون آمده و ضمن به کار بردن الفاظی رکیک به معترضان حملهور شدند. یکی از این حمله کنندگان اسلحه خود را به سوی معترضان نشانه رفت و چند گلوله به سمت مردم شلیک کرد. پس از آن هم دهها گلوله به سمت جمعیت شلیک شد.
روایت دوم اظهارات حسین کروبی است که در گفتو گو با دویچه وله ادعا کرده مهاجمان را میشناسد و آنها از متهمان مجرمان سابقهدار منطقه نیاوران بودهاند و پیشتر به دلایل فساد اخلاقی و مشروب خواری و دلایل مشابه بازداشت شده بودند. آنها اجیر شده بودند... گروهی هم افراد بسیج جماران بودند. آنها پس از دشنام جمع میشدند و قرآن و نماز و دعا میخواندند.
лجرس╗ با انتشار همین خبر به نقل از лمنبع آگاه که نخواست نامش فاش شود╗ ادعا می کند مجرمان و متهمان سابقه دار اجیر شده شعارهای ارزشی به نفع نظام سر می دادند! آنچه در ادعای جرس و حسین کروبی خودنمایی میکند ادعای лشعارهای ارزشی از سوی مجرمان سابقهدار╗ است و این پرسش را پیش میکشد که اگر انبوه نیروهای متدین و انقلابی بارها به صورت علنی به رفتارهای ضدانقلابی کروبی اعتراض کردهاند، بنابراین ابایی از استمرار این اعتراض ندارند و اگر حسین کروبی اوباش منطقه را یک به یک با سوابق فساد اخلاقی، شرابخواری و دزدی می شناسد، لابد سر و سری در میان بوده و یکی از اهداف این سر و سر، بدنام کردن نیروهای حزباللهی و ایجاد هیجان و حاشیهسازی در آستانه روز قدس بوده است.
کیهان مینویسد: گمانه دیگر میتواند طراحی کل ماجرا از سوی سازمان دهندگان جریان فتنه سال 88 باشد فارغ از اینکه کروبی را هم در جریان ماجرا قرار داده باشند یا اطلاع نداده باشند.
این دو گمانه و احتمال، ناقض گمانه سوم- حضور معترضانه نیروهای متدین در مقابل خانه کروبی در فرمانیه- نیست بلکه در طول گمانه سوم تعریف میشود به این معنا که طراحان صحنهسازی اخیر با آگاهی از اینکه مردم به عملکرد کروبی معترضند تلاش کردهاند چاشنی درگیری و التهاب را به این اعتراض فزاینده و قابل پیشبینی تزریق کنند و نتایج مورد نظر را استخراج نمایند.
این در حالی است که سپاه محمد رسوالله طی اطلاعیهای ضمن محکوم کردن تجمع مقابل منزل مهدی کروبی و اعلام اینکه افراد تجمعکننده ربطی به سپاه و بسیج نداشتهاند، آنها را نیروهای خودسر معرفی کرده است.
همچنین هنگام برگزاری این تجمع سایتهای اصولگرا افراد تجمعکننده را نیروهای ارزشی و مردمی معرفی کردهاند که به مواضع آقای کروبی اعتراض داشتهاند!!
آفتاب: روزنامه کیهان با طرح این پرسش که چه کسانی و با کدام هدف اقدام به ایجاد تشنج و درگیری در اطراف منزل کروبی (واقع در فرمانیه تهران) کردند؟ گمانههای خود در پاسخ به این پرسش را نیز مطرح کرده است و نوشت:
ایجاد « شوک» برای تحقق سناریوی نافرجام بسیج زدایی
سناریوی چند مرحلهای جریان فتنه طی یک سال و نیم گذشته در شیوه مواجهه با بسیج، اکنون بر این محور قرار گرفته است که...
سناریوی چند مرحلهای جریان فتنه طی یک سال و نیم گذشته در شیوه مواجهه با بسیج، اکنون بر این محور قرار گرفته است که باید با استفاده از استراتژیهای مختلف این نیروی مردمی را از صحنه حذف کرد و جایگزین جدیدی برای آن یافت و بدین ترتیب سدی مهم در رسیدن به توهمات از جلوی آنان برداشته شود.
وجهه موسوی عامل برتری او در دوئل
زمانی که وزنکشی عناصر اصلی جناح چپ برای کاندیداتوری و مقابله با کابینه اصلی اصولگرایان به دوگانه «خاتمی- موسوی» رسید، وجهه مثبتتر موسوی نزد صاحبان اصلی انقلاب یعنی حزبالله، خانوادههای شهدا و ایثارگران و ارتش بیست میلیونی باعث شد این دوئل به نفع میرحسین تمام شده و خاتمی به نفع این «هندوانه دربسته» کنار رود. موسوی نیز در ابتدای مأموریت این نقش داده شده به خود را خوب بازی کرد. با آنکه یک عمر در سپهر سیاسی کشورمان در جبهه چپ قرار داشت اما حضور خود در انتخابات را مستقل اعلام کرد و اولویتش را مستضعفان (کلیدواژه امام راحل ) اعلام و دست یاری به سوی نیروهای حزب الله و بسیج دراز کرد. وی در اولین نشستهایی که حضور مییافت وقتی شعار علیه بسیج میشنید سریعاً واکنش نشان داده و بسیج را همراه خود و خود را از آن بسیج معرفی میکرد تا با این ترفند توده ارزشی جامعه را بیشتر به سوی خود بکشاند.
نفوذ در بسیج و یارگیریخود را همرنگ بسیج نشان دادن توسط کاندیدای تازهکار بهره مناسبی برای آنان نداشت بدین خاطر پروژه بعدی آنان شروع شد و آن اینکه ابتدا افرادی را درون پایگاهها فرستاده و با پیشنهاد پول به برخی اعضای بسیج آنان را به حضور در ستاد ترغیب کنند. از طرفی پس از آنکه کاندیدای دیگر اصلاحطلبان که ظاهراً نقطه امید خود در پیروزی را بسیجزدایی قرار داده بود، شبهاتی درباره دخالت بسیج در انتخابات مطرح کرد و با پاسخ مسئولان رسمی نیروهای مسلح مواجه شد، حلقه اطرافیان موسوی با اظهار خرسندی از این پاسخ اعلام کردند ما حاضریم کمیته بسیج ستاد را راهاندازی کنیم؛ امری که هیچگاه محقق نشد اما در عوض توانستند با حضور چند عنصر گمنام، کمیته ایثارگران را دایر کنند.
تغییر سناریوی نفوذ به تقابل
چند ماه نقاب بر صورت زدن برای استفاده از پتانسیل عظیم بسیج و به تبع آنها خانوادههایشان و توده متدین جامعه، سودی برایشان نداشت. پس از آنکه انتخابات با پیروزی رقیب آنان پایان یافت بایستی سناریو عوض میشد. اتاق فکر فتنه برای به کرسی نشاندن توهم خود نیازمند این بود که گروهی و قشری را دخیل در «تقلب» بدانند و با این حربه انگشت اتهام خود را به سمت بسیج نشانه گرفتند و او را شریک جرم کاندیدای پیروز معرفی کردند. این افراد که تا چند ماه پیش می خواستند کمیته خاص بسیج در ستاد خود راه بیندازند حال با تغییر استراتژی و در حقیقت برکنار زدن ماسک از صورت، بسیج را رو در روی مردم معرفی میکردند و ماجراهایی مانند کهریزک را منتسب به این نیروهای خدوم نظام میدانستند.
ایجاد نهاد جایگزین در راستای دستورالعمل 179 جینشارپ
اصحاب فتنه کاملا به جایگاه و نفوذ بسیج در تودهها و اقشار مختلف مردم آگاهی داشته و از آنجا که نمیتوانستند یکشبه این ضریب نفوذ و جایگاه را بگیرند، سراغ دستورالعمل 179 جینشارپ (نفر اول کودتای مخملی جهان) رفتند تا پروژه جایگزینسازی نهادی دیگر به جای بسیج را عملیاتی کنند. آنان تجربه ناموفق NGOها را که دولت اصلاحات در همین راستا راهاندازی شده بود در پیشرو داشتند، بنابراین «شبکههای اجتماعی» را جایگزینی جدید میپنداشتند امری که اکنون پس از چند ماه هیچ موفقیتی برایشان به همراه نداشته است.
پروژه جدید علیه بسیج با رویکردی متفاوت
پس از آنکه فاش شد سناریوی حذف بسیج و سپاه در دستور کار دکترین امنیتی امریکا قرار گرفته است و به سران عوامل اصلی فتنه توصیه شد که برای گرفتن قدرت نرم نظام ابتدا باید نهاد بسیج را هدفگیری کرده و این بازوی قوی را از نظام جدا سازند، سناریوی جدیدی طراحی شد و آن بازی در قالب دو نقش متفاوت با هدف ایجاد «شوک» در جامعه است. پس از فراخوان کروبی برای روز قدس که حتی نتوانست یک جمعیت 50 نفری را به خیابان بکشاند آنان با طراحی سناریویی جعلی و جمع کردن عدهای مقابل منزل کروبی و ایجاد درگیری مختصر که با انعکاس کامل رسانههای غرب و بزرگنمایی آنان مواجه شد، سعی دارند این شوک را جامه عمل بپوشانند و با پروژه کهنه مظلومنمایی و تحریک احساسات هواداران سابق برای حمایت از این «مظلومان» اهداف محقق نشده خود در تخطئه بسیج طی فتنه سال گذشته را از این طریق عملی سازند.
ریزشها در فرقه شعور کیهانی همچنان ادامه دارد
بازگشت یک زن از حاشیه «حلقه» به متن دینداری
محمد صادق زمان
روز گذشته نامهای به گروه اجتماعـی روزنامه «جوان» رسید که چندمین نامه رسیده درباره یک موضوع خاص به نام «جدا شدن تعدادی از اعضای فرقه حلقه» از این شبکه مدعی عرفان است.
پس از گزارشها، مقالات و اخباری که در «جوان» و در مورد ماهیت شبکه مدعی عرفان حلقه(شعور کیهانی) به سرکردگی «م-ط» طی ماههای اخیر منتشر شد و استقبال هموطنان متدین را در پی داشت، افراد زیادی از اعضای این حلقه انحرافی با مراجعه به روزنامه جوان یا ارسال نامه، جدا شدن خود از این گروه را اعلام کردند.
آخرین نامه دریافتی در این مورد از سوی یکی از شهروندان تهرانی- کارمند بانک صادرات- است که در متن آن آمده است: « در یکی از شمارههای قبلی روزنامه جوان، دو فتوا از علمای بزرگ آقایان مکارم شیرازی و نوری همدانی در مورد عرفان کاذب حلقه به چاپ رسانده بودید که بسیار تأثیرگذار بوده است. خواهرزن اینجانب، تحت تأثیر این فتواها از این فرقه جدا شد و بسیار جای شکر دارد. ایشان از نمازخوانها و قرآنخوانهایی بود که در اقوام مورد مثال همگان بود اما با پیوستن به عرفان حلقه، نماز و قرآن خواندن را ترک کرد و حتی تقید وی به حجاب نیز کم شده بود که با چاپ فتواهای علمای بزرگی چون آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله نوری همدانی، بیدار شده و در حال حاضر مانند سابق به خواندن نماز و قرآن مشغول است».
این شهروند تهرانی در ادامه نامه خود با ابراز تأسف از جدی نبودن قوه قضائیه در برخورد با این فرقه انحرافی و سایر گروههای مشابه، نوشته است: « متأسفانه مدتی است به گوش میرسد که برخی از مربیهای عرفان حلقه به طور پنهان تبلیغ میکنند و این موضوع جای تأسف دارد. چکار باید کرد؟ از طرف دولت هم تکلیف کاملاً روشن نشده و صراحتاً این فرقه به ظاهر عرفانی محکوم نشده است. در هر صورت، قصدم تشکر از شما بود و اینکه درددلی شده باشد. بنده از کارمندان بانک صادرات هستم».
گفتنی است 85 روز پیش- 24 خردادماه- گزارشی در صفحه اجتماعی منتشر شد که پاسخ آیات عظام مکارم شیرازی و نوری همدانی به استفتای روزنامه جوان در خصوص فرقه انحرافی حلقه اساس آن بود. این دو مرجع تقلید ضمن مشکوک خواندن ماهیت شبکه مدعی عرفان حلقه، اعلام کردند: « شبکههای مدعی عرفان، مسلمان نیستند». آیتالله مکارم شیرازی در پاسخ به این استفتا، تصریح کردند: « جای تردید نیست کسانی که چنین اعتقادات و برنامههایی داشته باشند، مسلمان نیستند و حتی پیرو آئین دیگری از ادیان آسمانی نمیباشند و قرائن فراوان نشان میدهد که اینها افراد سودجویی هستند که هدفشان جمعآوری ثروت از این طریق نامشروع، اشباع شهوت و سست کردن اعتقادات مردم نسبت به مبادی اسلام و ادیان دیگر است».
«م-ط» به ارمنستان میرود
پس از آزادی مشروط «م- ط» سرکرده فرقه انحرافی عرفان کیهانی(حلقه)، شاگردان او جلسات این شبکه را به صورت پنهانی و در منازل اعضا برگزار میکنند. تازه ترین خبرها حاکی از این است که «م-ط» قصد مسافرت با برخی شاگردانش به کشور ارمنستان را دارد.
کمیته بررسی جرم انگاری عرفانهای کاذب در ماه عسل 104 روزه!چندی پیش، از سوی قوه قضائیه برای بررسی جرمانگاری عرفانهای کاذب، کمیتهای تشکیل شد که با گذشت 104 روز از اعلام تشکیل آن، خبری از فعالیت جدی این کمیته به گوش افکار عمومی نمیرسد. تماسهای مردمی از این دغدغه فراگیر پرده بر میدارد که افکار عمومی نگران کلیشهای شدن موضوع مبارزه با عرفانهای دروغین همچون طرح مبارزه با مفاسد اقتصادی است
نامه همسر یک آزاده به همسر تاج زاده
خانم آقای تاج زاده! دلم برایتان سوخت
شما گمان می کنید چند نفر از این مردم شریف و غیرتمند عریضه های شما را می خوانند ؟
خانم محتشمی پور
سلام
مدتی است که نامه های شما را خطاب به دادستان تهران می خوانم ، امروز عریضه هجد هم و نوزدهم را خواندم ، اگر قلم خودتان باشد قلم خوبی دارید اما خوبتربود اگر خوبی از آن تراوش می کرد، اگر به محضرشما جسارت نباشد می خواهم بگویم بی انصافی درقلم شما موج می زند شما درعریضه های خود به دروغ چنان فضای سیاه ووحشت باری اززندان و زندانبان درجمهوری اسلامی ترسیم می کنید که عزیزان آزاده ما ازجمله همسر زجرکشیده من چنین تصویری از سیاه چالهای صدام ارائه نمی کنند و من مطمئنم خود شما نیزهنگام نوشتن این عریضه ها احساس خوبی نداری چون می دانی به ناحق می نویسی و تهمت می زنی چرا که من خود ازقول آقای رمضان زاده ، سعید شریعتی ، عطریانفر، ابطحی و حجاریان خوانده بودم که ازرفتار انسانی بازجویان و زندانبانها تعریف وتمجید کرده بودند اما شما خلاف آنها می نویسی هرچند که درعریضه هجدهم تلویحاً سیاه نمائی های قبلی خود را رد کرده ای آنجا که نوشته ای « ازنظر من هرکسی که در بازداشت همسرم چه در دوره اول و چه اکنون دخیل بوده شکنجه گراست شکنجه که شاخ و دُم ندارد» من گمان می کنم این جمله همان ندای وجدان است که درقلمتان تبلور یافته و ناخواسته ابراز گشته است ندائی که مطمئناً همواره از درونتان شما را مورد خطاب قرار می دهد و می گوید خانم محترم سعی کن درهر شرائطی انصاف را رعایت کنی و شاید این آیه را به یاد شما می آورد که « لایجرمنکم شنئان قوم ان لا تعدلوا اعدلو هو اقرب للتقوی » دشمن قوی شما را جری نکند که عدالت را رعایت نکنید ، عدالت پیشه کنید که آن به تقوی نزدیکتراست آنچه بیشتر مرا ترغیب نمود که این نامه را خطاب به شما بنویسم استفاده شما از عنوان آزاده برای همسرتان تاج زاده بود حقیقتاً خیلی بهم برخورد که من هم همسر آزاده باشم آزاده ای که 8 سال بهترین دوران عمرخود را دربدترین شرائط ممکن اسارت کشیده وجرم او دفاع از انقلاب و اسلام و آب و خاکش بوده ، شما هم از آب گل آلود ماهی بگیری و یا در وسط دعوی نرخ تعیین کنی وهمسر مجرم خود را آزاده بخوانی تا به شما بگویند همسر آزاده ، خانم تاج زاده اجازه دهید اندکی از سرگذشت و وضعیت جسمی امروز همسر آزاده ام برایتان بگویم تا شاید من بعد شرم وحیا کنید که همسرمجرم خود را آزاده بخوانید.
ما درسال 60 باهم ازدواج کردیم در سال 61 اولین فرزندمان به دنیا آمد هنوز سه ماه از عمرفرزند دلبندمان نگذشته بود که همسرم درعملیات رمضان به اسارت درآمد ، او هنگام اسارت به شدت مجروح گردیده بود او به چشم خود دیده بود که پیکر مجروح برخی از همسنگرانش زیر شنی تانکهای دشمن له شده است او دیده است که چگونه رفقایش زیر شکنجه بعثیها دربصره به شهادت رسیده اند، او خود در اثر ضرب وشتم وحشیانه شکنجه گران صدام دچار عوارضی گردیده که تا آخر عمرهمراهش خواهد بود ، همسرم به دلیل ضربه های لگدی که برسروصورتش وارد آمده گاهی دچار سردردهای شدیدی می شود که به حالت احتضارمی افتد همسرم دیده است که چگونه چشم احمد محرابی اهل جهرم دراثر ضربه کابل گروهبان عراقی به نام نذیر از حدقه درآمده است . او به چشم خود شاهد فلک کردن آزاده جانبازی به نام حبیب اهل بروجن بوده است که یک پایش را درجنگ از دست داده بود و دشمن ضربه های سهمگین کابل را بر آن یک پا باقی مانده وارد می کرد و ذره ای ترحم از خود نشان نمی داد.
خانم تاج زاده اگر بخواهم از خاطرات همسرم برای شما بازگو کنم هفته ها و ماهها وقت لازم است که نه شما حوصله شنیدنش را داری و نه من بیکارم که هرروز برای شما عریضه بنویسم اما اجازه بدهید کمی هم از شکنجه های زندان زمان شاه به نقل از یکی از آزادگان که زندان رژیم شاه را هم تجربه کرده برایتان بنویسم از ناخن کشیدنها ، از دستگاه آپولو، از چهار میخ کشیدنهای چند روزه از خاموش کردن آتش سیگارروی بدن ، از فحشهای ناموسی بازجویان و شکنجه گران ساواک ، از ادرار کردن روی زندانیان ، از شکنجه دختردرمقابل چشم مادر و بالعکس از لگد زدن به شکم زن حامله و...
حال از شما می پرسم همسر شما و دیگر زندانیان اوین کدام یک از این شکنجه ها را درزندان جمهوری اسلامی تجربه کرده اند ، اگر داستان کهریزک را پیش بکشی می گویم آن یک استثنائی بود که فوراً به آن رسیدگی شد وامروز سه متهم ( دو نفرمامور نیروی انتظامی و یک زندانی سابقه دار) درانتظارقصاص قرار دارند ونه مانند شکنجه گران ساواک که مدال می گرفتند و رژیم پهلوی تماماً حامی این روند بود ما معتقدیم یک مورد هم برای جمهوری اسلامی زیاد است و دیگر نباید هرگز تکرار شود اما از این اتفاقات ناخواسته درزمان پیامبر(ص) و علی (ع) هم افتاد که داستان تخلف خالدبن ولید درزمان پیامبرو تخلفات برخی از فرزندان علی (ع) که درنهج البلاغه به آن اشاره شده موید آن است مهم این است که حکومت اسلامی باید رسیدگی کند که کرده اند و رسیدگی می کنند اما شما ازهمسرت بگو که کدام یک از این شکنجه ها را تحمل کرده که چنین با آه و ناله هرروز عریضه می نویسی و قصد فریب مردم را داری. نکند اساساً براین باوری که زندان نباشد . یا معتقدی نظام درمقابل اقدامات براندازانه همسر جان شما که چند ماه تهران را ملتهب و آسیبهای مادی ومعنوی زیادی به کشور وارد ساخت نباید عکس العملی نشان دهد.
خانم تاج زاده می دانی فرق همسر آزاده من با همسر مجرم شما درچیست ؟
همسرمن برای دفاع از اسلام و انقلاب و حقوق مردمش به جبهه رفت و قسمتش اسارت بود ولی همسرشما بخاطر سرنگونی نظام اسلامی و پایمال کردن حقوق مردم امروز حداقل مجازات را متحمل شده است 5 سال زندان ، چه زندانی! مرخصی های چندماهه ، ارتباط با اینترنت ، شاخه و شانه کشیدن آزادانه برای کل نظام ا زپشت میله های زندان بدون اینکه کوچکترین تعرضی به او شود و تازه همسرش نیز هرروز از سر بیکاری عریضه بنویسد ،آنهم از جنس دروغش !
خانم تاج زاده من که برای این انقلاب کار چندانی نکرده ام لذا همیشه خود را مدیون می دانم
اما از این پس قصد دارم تا زمانی که شما به مهمل بافی های خود ادامه می دهی من نیز پاسخ شما را بدهم تا اگر فحش نامه های شما قرار است درتاریخ ثبت شود درد ودل های همسر یک آزاده واقعی نیز ثبت شود.
امیدوارم دیگر همسران ایثارگر نیز شروع کنند تا امثال شما میدان را خالی نپندارید که هرگونه دلتان می خواهد جولان دهید و به جای اینکه از مردم عذرخواهی کنید درموضع طلبکاربنشینید.
خانم تاج زاده جمعه گذشته روز قدس با شکوهی داشتیم همه آمده بودند زن ومرد و پیرو جوان، به کوری چشم دشمنان خارجی و منافقین داخلی هرسال با شکوهتر از سال قبل است . یادم است سال گذشته که هنوز مارمولک سبز نیمه جانی دربدن داشت عده ای اراذل و اوباش درحاشیه مراسم با شکوه مردم تجمع کردند و درحالیکه علناً روزه خواری می کردند برخلاف شعارهای مردم درحمایت از رژیم وحشی صهیونیستی شعار دادند اما امسال از آن اندک اراذل و اوباش هم خبری نبود . واقعاً دیروز دلم برای شما و همسر جانتان سوخت که چه رویاهائی داشتید گمان می کردید همه چیز تمام شده است و به زودی اربابت اوباما خواهد آمد و آنگاه شما را روی سر خود حلوا حلوا خواهد کرد اما خیلی زود رویاهایتان به کابوسی بدل گشت و امروز به چه کنم چه کنم گرفتار آمده اید.
خانم تاج زاده سیل خروشان مردم با نشاط و شور انقلابی مانند هرسال خواب را از چشمان دوستان آمریکائی و صهیونیست شما گرفتند شما گمان می کنید چند نفر از این مردم شریف و غیرتمند عریضه های شما را می خوانند ؟ من نیز به خاطر علاقه ای که به سیاست دارم و اخبار را بصورت حرفه ای دنبال می کنم عریضه های شما را می بینم و شما وهمسرجان را قابل ترحم می دانم چون شما ورشکسته های سیاسی هستید که همه چیزتان را باخته اید پس چاره ای ندارید که به هر ریسمان پوسیده ای چنگ بزنید که البته اگر عقل داشتید به ریسمان ولایت چنگ می زدید که سعادت دنیا و آخرت درآن است ، اگر عقل داشتید به مردم پشت نمی کردید اگر عقل داشتید می فهمیدید که درمقابل این سیل خروشان نمی توان ایستاد شما که مانند پَر کاهید حتی اربابتان آمریکا هم نمی تواند درمقابل این سیل خروشان بایستد.
وسعیلم الذین ظلموای منقلب ینقلبون
ف ـــ شکوهی
همسر آزاده ــ م ــ ف
اختصاصی/افشای دروغ دیگری از فتنه گران
یکی دیگر از دروغ های جریان فتنه و خط القای آن فاش شد.
به گزارش «جوان آنلاین»،طی هفته ها و ماه های گذشته خبری در رسانه های جریان فتنه انتشار یافت که حمزه کرمی از اعضای ستاد میرحسین موسوی طی نامه ای به یکی از شخصیت های سیاسی از شکنجه خود و رفتارهای غیر انسانی در طول بازداشت خود خبر داده و از القای برخی مطالب به وی در تخریب چهره سیاسی مزبور در بازجویی هایش سخن به میان آورده بود.
گزارش ها حاکی از آن است ،شخصیت سیاسی مزبور پس از دیدار با یکی از مقامات خواستار رسیدگی به این نامه شده و کمیته ای مستقل و با رضایت چهره سیاسی مزبور تشکیل و برای بررسی این موضوع تشکیل می شود.
،کمیته مزبور پس از هفته ها بررسی دقیق پرونده حمزه کرمی ،سیر بازجویی ها و تحقیقات از عوامل پرونده و بازداشتگاه گزارش خود را آماده کرده و محتوای این گزارش با تائید چهره سیاسی مزبور نیز می رسد.
گفته می شود در این گزارش تمامی موارد ادعایی حمزه کرمی بررسی و موارد ادعایی وی با استناد به شواهد و قرائن تکذیب شده و تصریح شده است که وی در دوران بازداشت،بازجویی و تحمل زندان خود تحت هیچ گونه فشاری برای بیان مواردی مورد ادعای خود در نامه اش نسبت به چهره سیاسی مزبور نبوده است.
از دیگر سو شنیده می شود در این رابطه سناریویی هدف مند جهت تحت تاثیر قرار دادن چهره سیاسی مزبور و تحریک وی با مطالب دروغ فرد یاد شده جهت نقش آفرینی منفی از جمله مسائلی است که طرح و عنوان شده است.
شایان ذکر است در بررسی خط القای این دروغ مشخص شده حمزه کرمی توسط برخی افراد نزدیک به این چهره سیاسی دوره شده و برای این سناریو به همکاری گرفته شده است.
فتنهگران میخواهند از بسیج انتقام بگیرند
مردگان سیاسی یا همان اصحاب فتنه به این نتیجه رسیدهاند که برای احیای کالبد بیرمق خود بایستی موانع محکمی از جمله بسیج را از سر راه خود بردارند. تئوریپردازان آشوبطلبان در حالی هدف خود را در وهله اول بسیج قرار دادهاند که این استراتژی آنها مسبوق به سابقه هم هست. پروژه فوق که بر سه محور اصلی شبهه، تضعیف و حذف اساس گذاشته شده است، قصد دارد در برهه کنونی بسیج را در کنار بدنام کردن، به انزوا بکشاند و در نهایت از معادلات سیاسی کشور حذف کند. حمیدرضا مقدمفر،
به نظر شما هدف فتنهانگیزان از غائلهآفرینی علیه نیروهای بسیج چه میتواند باشد؟به یقین آنها به دنبال بدنام کردن بسیج در جامعه، منزوی شدن و در نهایت حذف بسیج از معادلات مختلف از جمله سیاسی هستند.
آیا این استراتژی در نزد اصحاب فتنهگر مسبوق به سابقه هم هست؟
بله سابقه تاریخی گستردهای دارد، آنها در دوره حاکمیت خود بر قوای مختلف چندین بار برای خلع سلاح کردن نظام یا همان حذف نیروهای مردمی انقلاب تلاشهای گستردهای انجام دادند که البته هیچگاه موفق نشدند.
این گروه سیاسی چه زمان از این راهبرد برای نیل به اهداف اشاره شده، استفاده میکند؟
سران فتنه که هر کدام منصبهای مختلفی را در نظام بر عهده داشتند هرگاه به بن بست رسیدهاند برای برونرفت از بحران سیاسی تاکتیک فوق را مورد استفاده قرار دادهاند تا بلکه دوباره به سطح برگردند.
در دستور کار قرار دادن استراتژی «حذف بسیج» چرا در برهه زمانی کنونی از سوی جریان معاند ملحوظ نظر قرار گرفته است؟ به دو دلیل؛ یک رهایی از منزوی شدن یا جلوگیری از مرگ سیاسی خود، دو انتقام گیری از نیروهای مردمی که تبلور آن در بسیج است.
چرا میخواهند از بسیج انتقامگیری کنند؟
این گروه سیاسی شرایط و تمهیداتی برای براندازی نظام اندیشیده بود اما بسیج با ورود قدرتمندانه و مدبرانه خود انقلاب رنگین خودفروختههای غربی را به بنبست رساند و تمام نقشههای معاندین داخلی را نقش بر آب کرد.
مواضع سران فتنه در این رابطه مصداق مظلومنمایی نمیباشد؟
دقیقاً، آنها به ناچار در شرایط کنونی دست به مظلومنمایی یا خودزنی سیاسی زدهاند تا بلکه باز هم مورد توجه قرار بگیرند.
تکلیف نیروهای مردمی مختلف از جمله بسیج در مقابله با این استراتژیها چه میتواند باشد؟
راهکار نیروهای انقلابی و مردمی در شرایط کنونی بازی نکردن در پازل آنهاست، به این معنا که به برخوردهای تخریبی و فیزیکی روی نیاورند و برخورد نکردن نظام با سران آشوب که از روی مصلحت است را تحمل کنند.
شایعات بی اساس داد فتنه گران را نیز در آورد
به دنبال رواج شایعات بی اساس در برخی از سایت های دورغ پراکنی اجتماعی وابسته به محافل غربی و صهیونیستی ،یک پایگاه خبری ضد انقلاب نیز برای خالی نبودن عریضه به خود زنی پرداخت و از این مسئله انتقاد کرد.
،پایگاه خبری همسو با جریان فتنه در گزارش خود نوشت: روز گذشته شایعه سکته آیت الله احمد جنتی،دبیر شورای نگهبان بدون اینکه مورد تایید هیچ منبع مستقلی قرار بگیرد و فقط با ذکر یک منبع در فضای مجازی ما(فتنه گران) مورد تایید قرار گرفت و درحالی که آیت الله جنتی کماکان در قید حیات هستند.
این پایگاه خبری در ادامه با انتقاد به سایت اجتماعی به مدیریت منشه امیر، می نویسد :لابد عده زیادی به خود میگویند وقتی در این سایت اجتماعی خبری نقل میشود پس حتما همه مطالب منتشر شده درست است! متاسفانه جامعه اینترنتی ما تفاوت خبر و شایعه را نمیدانند و هرآنچه را که میشنود باور میکند.
در زمان تظاهرات خیابانی هم همین اتفاق میافتاد. خیابانهای آرام به ناگاه مملو از تظاهر کنندگان خیالی میشد . در یک مورد عکس یک تظاهرات دیگر در یک روز دیگر را در سایتها آوردند که بگویند مردم به خیابانها ریختهاند که البته خیلی زود قضیه لو رفت. نکته جالب اینجاست عدهای از این شایعه دوستان و شایعه پردازان همانها یی هستند که خود را منتسب به جریان سبز (فتنه )میدانند .
این پایگاه ضد انقلاب در خاتمه با صراحت نوشت:سکوت سایتهای معتبر در این مورد یکبار دیگر نشان داد که دیگر نمیتوان اعتبار زیادی را برای مطالب منتشر شده در دو سایت اجتماعی مورد استفاده سبز ها قائل شد. این دو سایت مقبولیت خود را از دست داده اند.
متاسفانه جامعه اینترنتی ما با اینهمه ادعا در مورد بالندگیاش هنوز در انبوه شعارهای فاصله گرفته از شعورش غرق شده و فرق یک شایعه بیاساس با خبر موثق و تایید شده را نمیداند. فقط تب میکند و داد و هوار میکند و فریاد میزند و هرکس غیر او میاندیشد را زیر پا له میکند که اگر میدانست وضع ما شاید بهتر از این بود.
یک حامی جنبش سبز از مردم خواهش کرد به حکم اسلامی سنگسار اعتراض کنند.
شیرین عبادی که برای اثبات نوکری خود به بیگانگان گوی سبقت را از رفقایش ربوده است در مراسم جشن حزب دموکرات ایتالیا در حالی که به تمسخر حکم قرآنی حجاب پرداخت و با وضعیتی نامناسب از نظر ظاهری در این محفل حضور یافته بود به تحلیلی درباره جنبش سبز پرداخت و برای توجیه تفرقه و اختلافات در میان سردمداران آن مدعی شد در جنش سبز گرایشهای مختلف وجود دارد و خلاصه کلام این جنبش رئیس ندارد!
شیرین عبادی که در محافل حقوق بشری به عنوان وکیل فرقه ضاله بهائیت شناخته میشود بار دیگر کینه خود را نسبت به قرآن و احکام دینی علنی کرد و با تشکر از برخی دولتهای اروپایی که از زن قاتل حمایت کردهاند ملتمسانه برای جلوگیری از مجازات این فرد قاتل گفت: خواهش من از شما این است نه فقط به حکم این زن، بلکه به این قانون (یعنی حکم اسلامی سنگسار) اعتراض کنید!
اخیراً برخی اصلاح طلبان در قالب برگزاری جلسات مذهبی و هیئت ها برضد نظام مقدس جمهوری اسلامی تبلیغ و فعالیت می کنند. اخیراً اصلاح طلبان در برخی شهرهای مختلف که توان و استعداد برای تشکیل این جلسات دارند در قالب برگزاری جلسات مذهبی و عزدارای اهل بیت با دعوت از سخنرانان دوم خردادی و وابسته به احزاب غیرقانونی مشارکت ، مجاهدین و ملی مذهبی ها این محافل را به محل تبلیغات منفی برضد نظام تبدیل کرده اند. این جلسات در ماه مبارک رمضان به شدت افزایش یافته و جریان فتنه تلاس دارد در پوشش عزداری و سخنرانی بعد از ماه مبارک رمضان نیز این جلسات را ادامه داده و به تخریب وجهه دولت و نظام بپردازد و از این طریق بتواند برخی هواداران خود را که از فتنه و سران آن روی گردان شده اند به عرصه بازگرداند. |
شبکه ماهواره ای ضد اسلامی
اخیراً شبکه ای ماهواره ای با اهداف ضد اسلامی و ترویج فرهنگ منحط غربی توسط یکی از یهودیان کشور لبنان راه اندازی و شروع به فعالیت نموده است.
،این شبکه ماهواره ای که در تضاد کامل با مبانی اسلام ناب محمدی می باشد اقدام به پخش فیلم های مستهجن و غیر اخلاقی مانند همجنس بازی نموده و با هدف گمراه نمودن جوانان مسلمان از دین مبین اسلام و در راستای اهداف مورد نظر صهیونیست ها فعالیت می نماید