اعترافی دیگر به شکست در انتخابات

عترافی دیگر به شکست در انتخابات

یکی از وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران مطرح اردوگاه شکست خورده اصلاح طلبان سرانجام اعتراف نمود که رای رییس جمهور منتخب بیش از سرکرده اصلی جریان فتنه بوده است و جار و جنجال های سال گذشته اصلاح طلبان بیهوده بوده است.
حسین.ق،روزنامه نگار اصلاح طلب و از حلقه یاران ماهنامه" کیان" که در خارج از کشور اقامت دارد سرانجام بعد از ماهها لب به اعتراف گشود و طی سخنانی از بیشتر بودن رای احمدی نژاد نسبت به موسوی خبر داد.

بنابر این گزارش،نامبرده در گفتگویی اظهار داشت:" رای موسوی تنها در تهران بالاتر از احمدی‌نژاد بوده است، اما در سطح کشور و در روستاها رای میر حسین از احمدی نژاد پایین‌تر بوده است."

حسن. ق افزود: "بر اساس نظرسنجی‌هایی که در سطح کشوری انجام شده بود و روستاها را هم در بر می‌گرفت، نشان می‌داد که رای آقای احمدی‌نژاد به طور نسبتا قاطعی از رای موسوی بیشتر است."

گفته می شود ،این فرد چندی پیش نیز در باره نتایج انتخابات ایران در دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا همراه با گنجی سخن رانی کرده و با قاطعیت عدم پیروزی موسوی را اعلام داشته بود که با ناراحتی هواداران فتنه حاضر در جلسه روبرو می گردد.

توطئه سایبری دشمنان بی‌نتیجه ماند



توطئه سایبری دشمنان بی‌نتیجه ماند

نماینده ولی فقیه در مازندران به تلاش سایبری مخالفان نظام برای کمرنگ جلوه دادن سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی به قم اشاره کرد و گفت: علیرغم سرمایه گذاری های چند ماهه در این زمینه این توطئه به رسوایی دیگری برای معاندان تبدیل شد.

آیت الله نورالله طبرسی، نماینده ولی فقیه در مازندران، در نخستین جلسه ستاد بین المللی غدیر در ساری، از غدیر به عنوان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی یاد کرد و گفت: همه باید برای جهانی شدن مسأله غدیر تلاش کنند.

وی با تأکید بر تبیین جلوه های غدیر برای مردم، افزود: عید غدیر خم یک عید بزرگ و مهم در تاریخ اسلام‌ و بزرگداشت این روز وظیفه همه مسلمین جهان است.

نماینده ولی فقیه در مازندران به تلاش سایبری مخالفان نظام برای کمرنگ جلوه دادن سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی به قم اشاره کرد و گفت: علیرغم سرمایه گذاری های چند ماهه در این زمینه این توطئه به رسوایی دیگری برای معاندان تبدیل شد.

امام جمعه ساری تبیین جایگاه ولایت به عنوان عنصر کلیدی اسلام و به عنوان ضامن دین و نگهدارنده اسلام را یک ضرورت دانست و خاطرنشان کرد: امروز همه موفقیت‌های ایران اسلامی در پرتو رهبری‌های داهیانه مقام معظم رهبری به دست آمده و این امر نشان دهنده جایگاه والای ولایت است.

نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری هفته ولایت را فرصت مناسبی برای تبیین جایگاه ولایت در جامعه اسلامی دانست و بیان داشت: امروز همه دنیا به جایگاه با عظمت ولایت در جامعه اسلامی پی بردند.

نماینده ولی فقیه در مازندران غدیر را وجه تمایز بین شیعه و سنی خواند و گفت: حضور مردم در مراسم‌های دهه غدیر نشان‌دهنده علاقمندی مردم به ولایت است.


ضرب آهنگ فتنه اقتصادی آغاز شده است


گفتمان آشوب و جریان فتنه وقتی با اسم رمز تقلب و در کف خیابان ها نتوانست به خواسته های نامشروع خود دست یابد، با یک تغییر گفتمان، اولویت خود را بحث معیشت مردم قرارداده و سعی دارد از مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم سوء استفاده کرده و روی این خواسته ها مانور دهد. موضوعی که فرمانده نیروی انتظامی، چندی پیش از آن به عنوان طرح «فتنه اقتصادی» نام برد و تاکید کرد: «ضرب آهنگ فتنه اقتصادی آغاز شده است».

این تغییر رویکرد و انتخاب این برهه زمانی برای آغاز فتنه اقتصادی، از جمله مسائل مهمی است که باید به دقت مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد فتنه گران، اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها را بستری مناسب برای اجرای پروژه خود دیده اند و می خواهند به نوعی با سوء استفاده از واکنش های احتمالی مردمی به اجرای این طرح، براین موج سوار شده و اهداف اصلی خود را دنبال کنند. درهمین ارتباط و برای بررسی ابعاد فتنه اقتصادی، هفته نامه پنجره درشماره 65 خود به سراغ «مجتبی شاکری» عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و کارشناس مسائل سیاسی رفته و نظر وی را دراین باره جویا شده است. باهم متن این گفتگو را در زیر می خوانیم.
¤¤¤
¤ اساسا علت تغییر رویکرد گفتمان آشوب و جریان فتنه و گرایش به سمت مسائل اقتصادی را درچه می دانید؟
- تصور من این است که مجموعه مباحث و رفتارهایی که با عنوان فتنه شکل گرفت عقبه دوری دارد و به مباحث نظری که در حلقه کیان شکل گرفته بود، باز می گردد. بعدها این جریان سازماندهی یافت و به مطالبات اجتماعی کشیده شد و درهمین سیر، عبور از قانون اساسی، رهبری و گفتمان انقلاب اسلامی وحتی عبور از مقدسات درآن رقم خورد. با پایان انتخابات سال 1388، این فتنه به انتها نمی رسد. به دلیل نوع برخوردهایی که این مجموعه، یعنی طیف فتنه- اعم از تصمیم سازان تا کسانی که عملیات های خیابانی را رقم می زدند- مشاهده کردند و وقتی با مخالفت های مردمی روبه رو شدند، امکان ادامه راه حتی با پشتیبانی های دستگاه های اطلاعاتی بیرونی و برخی سفارتخانه های داخلی برای آن ها میسر نشد، ولی این سخن به معنای پایان فتنه نیست؛ چرا که دراین مجموعه، نخبگان دل به بیرون مرزها داده ای هستند که از گفتمان انقلاب عبور کرده و هنوز به دنبال تحقق خواسته خود هستند و همان زمان هم در جلسات پنهان خود وقتی متوجه شدند نمی توانند از طریق مسائل انتخاباتی به مقصود خود برسند و دریافتند که برای بحث تقلب، نه استناد قانونی دارند و نه مصداق بیرونی، تصمیم گرفتند که همین پروژه را در جایی دیگر دنبال کنند، لذا برخی از آن ها اعلام کردند که اگر در انتخابات نتوانستیم به مقصود خود برسیم، تلاش می کنیم درمجلس به هدف خود دست یابیم؛ یعنی تلاش می کردند که ناکارآمدی دولت را در بخش های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به گونه ای رقم بزنند و القا کنند که مجلس از جایگاه قانونی نظارتی خود وارد صحنه شود و مطالبه ناکارآمدی را مطرح کند.
ما باید با این نگاه، مجموعه فتنه را ببینیم که آن ها همچنان، همان مقدار رمق باقیمانده خود را درعرصه های مختلف هزینه می کنند و به نوعی در درون خود با وجود اختلافاتی که دارند، به دنبال ایجاد انسجام هستند. اخیرا راهبرد سکوت و عدم پاسخگویی به پرسش های مردمی درمورد خود را دنبال می کنند و از طرفی دیگر به دنبال ایجاد سؤال و شبهه نسبت به قوای سه گانه هستند تا از این طریق به نوعی یک قطب بندی را به وجود آورند که دریک طرف خودشان به عنوان اپوزیسیون، مدعی پی گیری مطالبات مردمی باشند و مجموعه نظام نیز در نقطه مقابل قرار گیرد و این شیوه ای است که مکرر در دوره های مختلف دنبال کرده اند.
لذا این که فتنه انتخابات دراین دوره به نوع فتنه اقتصادی تبدیل شود، امری قابل پیش بینی است. در بیرون که دولتمردان آمریکا با استفاده از گراهایی که از داخل می گرفتند، بحث تحریم و تهدید را به اجرا گذاشتند و در داخل هم برای این که با استفاده از تهدید و تحریم ایجاد بحران کنند، از سرمایه های خود بهره می گیرند و به نوعی رفتار می کنند که تنش های اجتماعی به یک بحران و یک تهدید عمومی تبدیل شود.
¤نکته مهم بعدی این برهه زمانی است که از سوی جریان فتنه، جهت شروع بحران اقتصادی انتخاب شده؛ همزمانی با آغاز طرح تحول اقتصادی و هدفمند کردن یارانه ها. به نظر شما فتنه گران چه ظرفیت هایی را دراین طرح مشاهده کرده اند که برنامه جدید خود را کلید زده اند؟
هدفمند کردن یارانه ها به اقرار همه دلسوختگانی که در اقتصاد دستی دارند و همه کارشناسانی که مسائل اقتصادی را درک می کنند، یک جراحی و کار بزرگ است که نظام حتما باید به آن بپردازد. و دولت های سازندگی و دوم خرداد هم باید پاسخگویی کوتاهی خود دراین ارتباط باشند.
شجاعت مجالس هفتم وهشتم و عزم راسخ رئیس جمهوری و مجموعه دولت برای اجرای این جراحی بزرگ، قابل تقدیر است، لذا همه باید خود را در مقابل اجرای این طرح، مسئول بدانند و تبعات اجرای آن را برای مردم مطرح کنند و از سوی نمایندگان مجلس، مسئولان دستگاه های اجرایی و رسانه ملی نسبت به این طرح فرهنگ سازی لازم انجام گیرد. درسخنرانی ها و مناظره ها باید دقت شود، به آنچه هدف از اجرای طرح است، برسیم نه نقطه مقابل آن.
با وجود اجماعی که نسبت به اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها وجود دارد، ولی مجموعه کینه ورز فتنه، درستی و غلطی اجرای طرح و نقاط مثبت و ضعف آن را مدنظر ندارند، بلکه همین که ظرفیتی دراین طرح برای ایجاد ترس درمردم و اعلام خطر درجامعه مشاهده کرده اند. به دنبال سوء استفاده از آن درجهت رسیدن به اهداف خود هستند.
تصور می کنم اگر مجموعه نخبگان ما که به گفتمان انقلاب اسلامی نظر داشته و به سند چشم انداز و مصالح نظام توجه دارند، با هم همکاری کنند، می توان این طرح را به شکلی پیش برد که تبعات منفی کمتری داشته باشد و این بیماری اقتصادی، با عزم و دولت و مجلس درمان شود.
¤ ارزیابی شما از هماهنگی تصمیم سازان و عوامل فتنه اقتصادی، با هجمه رسانه های خارجی چیست؟
- این یک پروژه است؛ یعنی از سال های دور، این مجموعه به بیرون وصل بوده است و این امری پنهان نیست و خودشان نیز از آن تبری نمی جویند و حتی اقرارهایی که داشته اند ارتباط های خیلی عمیق تر را نشان می دهد، لذا لازم است با توجه به این که زمان برخی از دادگاه ها گذشته، این اقرارها از سوی رسانه ملی پخش شود تا مردم بیشتر متوجه ابعاد این ارتباطات شوند.
از طرفی دیگر دستگاه های حکومتی آمریکا نیز از اعلام این ارتباط ابایی ندارند؛ 17 میلیارد و 700میلیونی که به گفته وزیر اطلاعات، از سوی آمریکایی ها در قضیه انتخابات ایران هزینه شده، مطلب پنهانی نیست و کسانی که سرمایه گذار آن بوده اند. مراحل و چگونگی این هزینه و بهره برداری از آن را مشخص کرده بودند و سازماندهی اقدامات بعدی از قبیل رفتاری را که می خواهند با قانون اساسی و نسبت به فلسطین، لبنان و غزه داشته باشند، انجام داده بودند.
در واقع آن ها تلاش می کردند که آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی را تا قد و قواره ای که خودشان می پسندند، تراش بدهند و این پروژه بسته شده است و آن چه اعلام می شود، تنها بخش کوچکی از حمایت های بیرونی است و ارتباط جریان فتنه با خارج از کشور خیلی عمیق تر از آن چیزی است که رسانه های خارجی اعلام می کنند. باید یادآور شد، همین تهدیدها و تحریم ها در واقع گراهایی است که به صورت دائم و شفاف از داخل داده می شود. باتوجه به فن آوری های جدیدی که برای انتقال اطلاعات و کارهای جاسوسی وجود دارد، باید ذهن مردم از روابط جاسوسی دوره های گذشته به این سمت برود که شیوه های ارتباط بسیار سهل شده است.
در مجموع از نتایج گفت وگوها و تهدیدهایی که صورت می گیرد، می توان فهمید که چقدر این روابط تنگاتنگ بوده است.
¤ باتوجه به اهمیت طرح هدفمندی یارانه ها، ضرورت اطلاع رسانی دقیق به مردم و هماهنگی مجلس و دولت تا چه میزان حس می شود؟
- از مطالبی که مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس و دولت، همواره مطرح می کنند، به وضوح می توان دریافت که اگر این ارتباط، هماهنگی و مباحث کارشناسی مشترک دنبال نشود، شکاف از همین جاها عمیق می شود و به فرموده قرآن، منافقین در این شکاف ها لانه می کنند و این شکاف ها را عمیق تر می کنند. نقطه مقابل راهبرد سکوت جریان فتنه، بهره برداری از اختلاف میان اصول گرایان است.
هر مطلب و سخنی که از سوی مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح شود و این شکاف را عمیق تر کند، به ضرر پیشرفت نظام است و گفتمان «پیشرفت و عدالت» به عنوان مؤلفه های دهه چهارم انقلاب اسلامی را دچار چالش می کند.
مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس مثالی را به کار بردند و فرمودند: «در مشهد ما در ماه محرم کسانی علامت را حمل می کنند و مردم به نوعی نسبت به آن ها عاطفه خرج می کنند و اکنون دولت در نقش همان علامت کش است و بار روی دوش دولت است و همه در بیان مطالب و اظهارنظرهای خود در نظر داشته باشند که این باری را که این دولت تحمل می کند، دولت های قبلی حاضر به تحمل آن نشدند.»
دولت ها معمولا از این که دچار چالش هایی از قبیل جراحی های بزرگ اقتصادی شوند، پرهیز می کنند و به آن تن نمی دهند، لذا همین مقدار که دولت عزم اجرای این طرح بزرگ را دارد، باید حمایت شود، البته اشکالات و معایب باید با مباحث علمی و کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد.
دولت هم باید اطلاع رسانی دقیقی داشته باشد؛ چرا که مردم ما با بحث های اقناعی، سنگین ترین سختی ها را تحمل می کنند و اگر متوجه نقش مؤثر هدفمندی یارانه ها در پیشرفت کشور، اجرای عدالت و دفع تحریم ها شوند، خودشان در اجرای آن مشارکت می کنند.



شما که می‌ترسید، چرا می‌گویید "نترسید؛ نترسید؛ ما همه با هم هستی

شما که می‌ترسید، چرا می‌گویید "نترسید؛ نترسید؛ ما همه با هم هستیم؟"

MirJolBak.jpg

اظهارات اخیر یکی از پهلوان پنبه‌های فراری مبنی بر ترسیدن و خیس عرق شدن به هنگام حضور در کیهان، اسباب طنز و تفریح را در میان محافل اپوزیسیون فراهم کرده است.

«ن-ک» کاریکاتوریست خارج نشین نشریات زنجیره‌ای پس از چند ماه انتقادهای تند از فتنه گران و اصلاح طلبان تحت عنوان ترسو و محافظه کار بودن، متهم شد که نفوذی کیهان در محافل اپوزیسیون است و برای اینکه این اتهام را منتفی کند نوشته بود هنگامی که به عنوان همکار روزنامه حیات نو و به همراه یکی از عکاسان به دفتر مدیر مسئول روزنامه کیهان رفته تا با وی مصاحبه کند، دچار ترس شده؛ «وقتی من و حسن سربخشیان بعد از یک ساعت و نیم از اتاق سرد شریعتمداری خارج شدیم، هر دو به شدت عرق کرده بودیم که می شد ناشی از ترس و وحشت ذاتی ما بوده باشد».

به دنبال انتشار این مطلب، داریوش سجادی از عناصر اپوزیسیون خارج نشین نوشت: اختلافات داخلی سبزها اگر برایشان نانی نشده لااقل برای ناظران، خالی از عبرت توأم با ملاحت نیست. از جمله مجادله اخیر نیک آهنگ که وی را مجبور کرد ضمن نوشتن اعترافاتی، اعتراف به ترس و فقدان شجاعت کند؛ اعترافی که ظاهراً اسباب ابتهاج کیهان را نیز فراهم کرده است.

اینکه او می نویسد «به هیچ عنوان آدم شجاعی نیستم و شجاعت کسانی را که پای عقیده شان ایستاده اند می ستایم» به نوعی صدور حکم برائت از جانب ایشان برای کلیه کسانی است که همچون ایشان ترسو بوده و مایل به قهرمان بازی نیستند اما وی در صدور همین حکم نیز دچار امساک شده و با کم فروشی، فضیلت ترسو بودن را (!!) به نفع خود مصادره کرده آنجا که با ابتلا به فراموشی و به زبان طعنه، مدیرمسئول وقت روزنامه مناطق آزاد را مورد شماتت قرار داده و گفته «حتی یک خط علیه کسی ننوشتم، حتی علیه مدیرمسئول بزدل و ترسوی روزنامه مناطق آزاد که در دادگاه با قاضی ساخت و پاخت کرد و من به جایش بازداشت شدم.» خب! یکی به این برادر «بفرمایش خودشان ترسو» بفرمایند که دوست گرامی اگر ترسو بودن شما قابل فهم و احترام است دیگر چه جای گله از ابتلای مشترک جنابعالی و جناب آقای یزدان پناه به رذیلت ترس است؟ آن بنده خدا نیز لابد مانند شما و به اندازه شما ترسو بوده و هر کدام بنا به استعداد خود راه حل گزیده اند. یکی مانند یزدان پناه که دیگری را به جای خود قربانی می کند و یکی هم مانند جنابعالی که بعد از املای پوزش نامه تا کانادا فرار می کنید و به قول دوست قدیمی تان سرکار خانم نازلی کاموری، «با شش روز زندان رفتن، شش سال است که در حال نوشتن خاطرات زندانید و پیش روانپزشک می روید تا خاطرات زندان را برای شما از اعماق ذهن تان بیرون بکشد»!!

سجادی سپس به رجزخوانی و شعار توخالی عناصر آشوبگر فراری در جریان حوادث سال گذشته با مضمون «نترسید، نترسید ما همه با هم هستیم» اشاره می کند و می نویسد: پر واضح است که شعار «نترسیم، نترسیم ما همه با هم هستیم» نیز اعتراف به ترسو بودن و ترسیدن است. شعار «نترسیم نترسیم ما همه با هم هستیم» سبزها در جریان شهر آشوبی سال گذشته با توجه به ماهیت امری و تحکمی اش بواقع ترجمان این گزاره بود که می ترسیم، می ترسیم و برای فائق آمدن بر ترس مان باید در کنار هم و با یکدیگر فریاد بزنیم که نمی ترسیم نمی ترسیم تا از این طریق موفق به اختفای ترس خود شویم»!!

 

تمسخر ضدانقلاب توسط ضدانقلاب


قلمفرسایی یکی از عناصر اطلاعاتی حزب مشارکت درباره خاطرات زندان و برخورد وی از موضع بالا باعث بگومگوهای تازه میان آشوبگران شده است.

هامون نیوز به نقل ازکیهان، محسن امین زاده (معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات و از عوامل فتنه 88) در این خاطره نویسی آشوبگران جوان و بازداشت شده را که در دادگاه حضور یافته بودند اراذل و اوباش خطاب کرده و نوشته بود «شنبه 10مرداد 88؛ امروز ما را برای شرکت در دادگاه رسیدگی به جرایم متهمین حوادث بعد از انتخابات به کاخ دادگستری بردند. صبح یک دست لباس نو زندانیان را دادند که بپوشم و بعد در یک مینی بوس به همراه آقای صفایی فراهانی و عده ای جوان دستگیر شده در خیابان، ما را به دادگاه بردند. در سالن دادگاه، پیش از آنکه دوربین های تلویزیون را روشن کنند، در فضایی وهم انگیز و آکنده از رعب و وحشت، ما را مثل وسایل نمایشی چیدند. عده ای اوباش را با دستبند آورده بودند. عده ای جوان هم بودند و اکثر مسئولین سابق که سپاه آنها را دستگیر کرده بود، نیز حضور داشتند. سعی داشتند این 3 دسته را به صورت درهم بنشانند تا هم به تصور خودشان ما را تحقیر کرده باشند و هم نگذارند کسی عکس یادگاری بگیرد. من را میان اوباش نشاندند. به مسئول خشنی که کارش چیدن متهمین بود گفتم: «تو را به جدت دیگه ما را وسط اوباش ننشان. رفت و مشورت کرد و پذیرفت که اوباش را در کنار هم پشت سر ما و جوانها بنشانند.»

در پی انتشار این ادبیات توهین آمیز، برخی عناصر ضدانقلاب که در فضای مجازی فعالیت می کنند، نسبت به اظهارات معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات ابراز خشم و انزجار کردند. در همین زمینه یکی از نویسندگان سایت بالاترین نوشت: دیروز داشتم خاطرات محسن امین زاده معاون سابق وزیر امور خارجه را می خواندم که هر دو کلمه ای که نوشته یک اشاره ای کرده به اوضاع زندان و بعد هم آن پوشه نقاشی شده اش که حالا آن را قاب گرفته اند بابت چهار ماه زندان. فکر کردم ایشان اگر چلوکبابی داشتند چطور حساب می کردند با مردم. بعد از نامه های عاشقانه تاج زاده و همسرش حالا باید اشک و خونمان درهم بریزد بابت پوشه نقاشی های امین زاده. آقای امین زاده! وسط آن «عشق» و «مهناز» و چپ و راست قلب کشیدن های روی پوشه که یکی شان برای چهار تا سیلی توی بازداشتگاههای نیروی انتظامی کافی ست، یک «ببخشید» هم نیست. لابد «فلان خوردم» را گذاشته اید برای همان هایی که بابت جلوس دوباره شما به کرسی دولت توی خیابانها کتک خورده اند و حالا در سلول بغلی تان دارند روزی صدبار می گویند «... خوردم» که بلکه برگردند سر عملگی روزانه شان.

بالاترین می افزاید: امین زاده در شرح دادگاه نوشته «سعی داشتند این سه دسته ]یعنی اوباش، جوان های تظاهراتی و مسئولین سابق[ را به صورت درهم بنشانند تا هم به تصور خودشان ما را تحقیر کرده باشند.» خجالت نمی کشید به مامور دادگاه گفته اید «تو را به جدت دیگه ما را وسط اوباش ننشان؟» آقای امین زاده شما چه تخم دو زرده ای کرده اید که این آدم ها توی دادگاه هم باید دور از شما بنشینند؟ همه را فراری داده اید بعد توی این قحط الرجال شده اید معاون وزیر خارجه که برای ترجمه کردن هم دیکشنری لازم دارید. باز دماغ تان را بالا نگه داشته اید که کنار مردم عادی و دستپخت های خودتان ننشینید؟ این آدم های عادی، جوانهایی هستند توی دوران خود شما به این حال و روز افتاده اند. اگر همین اراذل و اوباش همه شان به شما رای بدهند و بتوانید انتخابات را ببرید رای شان را پس می دهید چون اراذل و اوباشند؟ این نقاشی های شما با عشق و مهناز و تیر و تخته های روی آن که حالا قابش گرفته اید روی دست و بازوی چهار تا آدم عادی جامعه باشد همین نیروی انتظامی اسم شان را می گذارد اراذل و اوباش.

نویسنده کلافه بالاترین اضافه می کند: آقای امین زاده! چرا اینقدر ننرید؟ در تمام این خاطراتی که با اشک و آه درباره آن پوشه نوشته اید یک جمله وجود ندارد که به خودت یک سوزن زده باشی. آقای امین زاده ورودتان را به جمع خود خوش آمد نمی گوییم. با این خاطراتی که نوشتید معلوم شد شما هنوز هم از ما نیستید.

یادآور می شود عمده تاکید امین زاده در این خاطره نویسی، پوشه ای بوده که نزد خود نگاه می داشته و روی صفحه شطرنجی آن انواع نقاشی ها را می کشیده است!

 



واکنش بنیاد باران به فیلترینگ سایتش

  مدیرعامل بنیاد باران با تاکید بر قانونی بودن فعالیت‌های این بنیاد، می‌گوید؛ به کمیته تعیین مصادیق جرائم رایانه‌ای درخواست رفع فیلتر سایت را ارائه می‌دهیم.

اسدالله رازانی، در پاسخ به سوالی در مورد دلیل فیلتر شدن سایت بنیاد باران، اظهار داشت: دلیل این موضوع به طور رسمی به ما اعلام نشده است و ظاهرا از طرف دادستانی با سرویس پشتیبانی کننده سایت تماس گرفته شده و دستور قطع کردن سرویس‌دهی به سایت باران صادر شده و سپس سایت فیلتر شد.

  هامون نیوز به نقل از ایلنا وی ادامه داد: البته قبلاً دادستانی از طریق سرویس پشتیبانی کننده سایت اعلام کرده بود که یکی از مطالب مندرج در این پایگاه از نظر کمیته تعیین مصادیق جرائم رایانه‌ای خلاف قانون است، لذا ما پس از مدت کوتاهی آن مطلب را از سایت برداشتیم.

رازانی افزود: در اتفاق اخیر سایت باران بدون هیچ تذکری از سوی دادستانی یا کمیته تعیین مصادیق و هم‌زمان با فیلتر شدن سایت سیدمحمد خاتمی مسدود و فیلتر شد.

مدیرعامل بنیاد باران با بیان اینکه قطعاً این موضوع را پیگیری خواهیم کرد، یادآور شد: بنیاد باران بر اساس مجوز صادره از سوی وزارت کشور و امضای شخص وزیر به عنوان یک نهاد غیردولتی ثبت شده است و اساسنامه و تمام تغییرات در آن در موسسه ثبت شرکت‌ها ثبت شده و عمدتا نیز در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی فعالیت می‌کند.

رازانی با تاکید بر اینکه کوچک‌ترین فعالیت غیر‌قانونی در بنیاد باران برگزار نشده است، تصریح کرد: محور عمده بحث‌های مطرح در جلسات باران که عمدتا همکاران دولت سابق حضور می‌یابند و محتوای آن رسما در سایت منتشر شده است، اهم موضوعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و بحث‌های سیاسی نیز چندان مطرح نمی‌شود.

مدیرعامل بنیاد باران با بیان اینکه تاکنون حتی یک مورد ایراد قانونی به فعالیت این بنیاد گرفته نشده است، تاکید کرد: طبیعی‌است که موضوع فیلترینگ سایت را پیگیری می‌کنیم و اگر مسوولان امنیتی ابهامی در مورد فعالیت‌های این بنیاد دارند، آنها را برطرف خواهیم کرد.در همین راستا به کمیته تعیین مصادیق جرائم رایانه‌ای نیز مراجعه خواهیم کرد و درخواست رفع فیلتر سایت را ارائه می‌دهیم.


توصیه های الویری به مهدی کروبی

توصیه های الویری به مهدی کروبی

توصیه های الویری به مهدی کروبی

مرتضی الویری طی روزهای گذشته دیداری با کروبی داشته و از وی خواسته از فعالیت در فضای سیاسی دوری کند.
 الویری در این دیدار با تحلیل شرایط سیاسی کشور و روند رو به افول جنبش سبز که ارزش سرمایه‌گذاری ندارد از کروبی خواسته با ورود به نقد ناکارآمدی دولت و انتقاد از مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم از شرایطی که در حال حاضر با آن روبه‌رو شده خود را نجات دهد.
الویری که در انتخابات گذشته از حامیان کروبی بود به وی گفته است مسائل سیاسی مخاطبین کمی دارد ولی اگر وارد نقد مسائل اقتصادی شود مخاطبین بیشتری را شامل می‌شود.

واکنش بنیاد باران به فیلترینگ سایتش

  مدیرعامل بنیاد باران با تاکید بر قانونی بودن فعالیت‌های این بنیاد، می‌گوید؛ به کمیته تعیین مصادیق جرائم رایانه‌ای درخواست رفع فیلتر سایت را ارائه می‌دهیم.

اسدالله رازانی، در پاسخ به سوالی در مورد دلیل فیلتر شدن سایت بنیاد باران، اظهار داشت: دلیل این موضوع به طور رسمی به ما اعلام نشده است و ظاهرا از طرف دادستانی با سرویس پشتیبانی کننده سایت تماس گرفته شده و دستور قطع کردن سرویس‌دهی به سایت باران صادر شده و سپس سایت فیلتر شد.

  هامون نیوز به نقل از ایلنا وی ادامه داد: البته قبلاً دادستانی از طریق سرویس پشتیبانی کننده سایت اعلام کرده بود که یکی از مطالب مندرج در این پایگاه از نظر کمیته تعیین مصادیق جرائم رایانه‌ای خلاف قانون است، لذا ما پس از مدت کوتاهی آن مطلب را از سایت برداشتیم.

رازانی افزود: در اتفاق اخیر سایت باران بدون هیچ تذکری از سوی دادستانی یا کمیته تعیین مصادیق و هم‌زمان با فیلتر شدن سایت سیدمحمد خاتمی مسدود و فیلتر شد.

مدیرعامل بنیاد باران با بیان اینکه قطعاً این موضوع را پیگیری خواهیم کرد، یادآور شد: بنیاد باران بر اساس مجوز صادره از سوی وزارت کشور و امضای شخص وزیر به عنوان یک نهاد غیردولتی ثبت شده است و اساسنامه و تمام تغییرات در آن در موسسه ثبت شرکت‌ها ثبت شده و عمدتا نیز در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی فعالیت می‌کند.

رازانی با تاکید بر اینکه کوچک‌ترین فعالیت غیر‌قانونی در بنیاد باران برگزار نشده است، تصریح کرد: محور عمده بحث‌های مطرح در جلسات باران که عمدتا همکاران دولت سابق حضور می‌یابند و محتوای آن رسما در سایت منتشر شده است، اهم موضوعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و بحث‌های سیاسی نیز چندان مطرح نمی‌شود.

مدیرعامل بنیاد باران با بیان اینکه تاکنون حتی یک مورد ایراد قانونی به فعالیت این بنیاد گرفته نشده است، تاکید کرد: طبیعی‌است که موضوع فیلترینگ سایت را پیگیری می‌کنیم و اگر مسوولان امنیتی ابهامی در مورد فعالیت‌های این بنیاد دارند، آنها را برطرف خواهیم کرد.در همین راستا به کمیته تعیین مصادیق جرائم رایانه‌ای نیز مراجعه خواهیم کرد و درخواست رفع فیلتر سایت را ارائه می‌دهیم.



شما که می‌ترسید، چرا می‌گویید "نترسید؛ نترسید؛ ما همه با هم هستی

اظهارات اخیر یکی از پهلوان پنبه‌های فراری مبنی بر ترسیدن و خیس عرق شدن به هنگام حضور در کیهان، اسباب طنز و تفریح را در میان محافل اپوزیسیون فراهم کرده است.

به گزارش کیهان، «ن-ک» کاریکاتوریست خارج نشین نشریات زنجیره‌ای پس از چند ماه انتقادهای تند از فتنه گران و اصلاح طلبان تحت عنوان ترسو و محافظه کار بودن، متهم شد که نفوذی کیهان در محافل اپوزیسیون است و برای اینکه این اتهام را منتفی کند نوشته بود هنگامی که به عنوان همکار روزنامه حیات نو و به همراه یکی از عکاسان به دفتر مدیر مسئول روزنامه کیهان رفته تا با وی مصاحبه کند، دچار ترس شده؛ «وقتی من و حسن سربخشیان بعد از یک ساعت و نیم از اتاق سرد شریعتمداری خارج شدیم، هر دو به شدت عرق کرده بودیم که می شد ناشی از ترس و وحشت ذاتی ما بوده باشد».

به دنبال انتشار این مطلب، داریوش سجادی از عناصر اپوزیسیون خارج نشین نوشت: اختلافات داخلی سبزها اگر برایشان نانی نشده لااقل برای ناظران، خالی از عبرت توأم با ملاحت نیست. از جمله مجادله اخیر نیک آهنگ که وی را مجبور کرد ضمن نوشتن اعترافاتی، اعتراف به ترس و فقدان شجاعت کند؛ اعترافی که ظاهراً اسباب ابتهاج کیهان را نیز فراهم کرده است.

اینکه او می نویسد «به هیچ عنوان آدم شجاعی نیستم و شجاعت کسانی را که پای عقیده شان ایستاده اند می ستایم» به نوعی صدور حکم برائت از جانب ایشان برای کلیه کسانی است که همچون ایشان ترسو بوده و مایل به قهرمان بازی نیستند اما وی در صدور همین حکم نیز دچار امساک شده و با کم فروشی، فضیلت ترسو بودن را (!!) به نفع خود مصادره کرده آنجا که با ابتلا به فراموشی و به زبان طعنه، مدیرمسئول وقت روزنامه مناطق آزاد را مورد شماتت قرار داده و گفته «حتی یک خط علیه کسی ننوشتم، حتی علیه مدیرمسئول بزدل و ترسوی روزنامه مناطق آزاد که در دادگاه با قاضی ساخت و پاخت کرد و من به جایش بازداشت شدم.» خب! یکی به این برادر «بفرمایش خودشان ترسو» بفرمایند که دوست گرامی اگر ترسو بودن شما قابل فهم و احترام است دیگر چه جای گله از ابتلای مشترک جنابعالی و جناب آقای یزدان پناه به رذیلت ترس است؟ آن بنده خدا نیز لابد مانند شما و به اندازه شما ترسو بوده و هر کدام بنا به استعداد خود راه حل گزیده اند. یکی مانند یزدان پناه که دیگری را به جای خود قربانی می کند و یکی هم مانند جنابعالی که بعد از املای پوزش نامه تا کانادا فرار می کنید و به قول دوست قدیمی تان سرکار خانم نازلی کاموری، «با شش روز زندان رفتن، شش سال است که در حال نوشتن خاطرات زندانید و پیش روانپزشک می روید تا خاطرات زندان را برای شما از اعماق ذهن تان بیرون بکشد»!!

سجادی سپس به رجزخوانی و شعار توخالی عناصر آشوبگر فراری در جریان حوادث سال گذشته با مضمون «نترسید، نترسید ما همه با هم هستیم» اشاره می کند و می نویسد: پر واضح است که شعار «نترسیم، نترسیم ما همه با هم هستیم» نیز اعتراف به ترسو بودن و ترسیدن است. شعار «نترسیم نترسیم ما همه با هم هستیم» سبزها در جریان شهر آشوبی سال گذشته با توجه به ماهیت امری و تحکمی اش بواقع ترجمان این گزاره بود که می ترسیم، می ترسیم و برای فائق آمدن بر ترس مان باید در کنار هم و با یکدیگر فریاد بزنیم که نمی ترسیم نمی ترسیم تا از این طریق موفق به اختفای ترس خود شویم»!!

 

تمسخر ضدانقلاب توسط ضدانقلاب

قلمفرسایی یکی از عناصر اطلاعاتی حزب مشارکت درباره خاطرات زندان و برخورد وی از موضع بالا باعث بگومگوهای تازه میان آشوبگران شده است.

به گزارش کیهان، محسن امین زاده (معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات و از عوامل فتنه 88) در این خاطره نویسی آشوبگران جوان و بازداشت شده را که در دادگاه حضور یافته بودند اراذل و اوباش خطاب کرده و نوشته بود «شنبه 10مرداد 88؛ امروز ما را برای شرکت در دادگاه رسیدگی به جرایم متهمین حوادث بعد از انتخابات به کاخ دادگستری بردند. صبح یک دست لباس نو زندانیان را دادند که بپوشم و بعد در یک مینی بوس به همراه آقای صفایی فراهانی و عده ای جوان دستگیر شده در خیابان، ما را به دادگاه بردند. در سالن دادگاه، پیش از آنکه دوربین های تلویزیون را روشن کنند، در فضایی وهم انگیز و آکنده از رعب و وحشت، ما را مثل وسایل نمایشی چیدند. عده ای اوباش را با دستبند آورده بودند. عده ای جوان هم بودند و اکثر مسئولین سابق که سپاه آنها را دستگیر کرده بود، نیز حضور داشتند. سعی داشتند این 3 دسته را به صورت درهم بنشانند تا هم به تصور خودشان ما را تحقیر کرده باشند و هم نگذارند کسی عکس یادگاری بگیرد. من را میان اوباش نشاندند. به مسئول خشنی که کارش چیدن متهمین بود گفتم: «تو را به جدت دیگه ما را وسط اوباش ننشان. رفت و مشورت کرد و پذیرفت که اوباش را در کنار هم پشت سر ما و جوانها بنشانند.»

در پی انتشار این ادبیات توهین آمیز، برخی عناصر ضدانقلاب که در فضای مجازی فعالیت می کنند، نسبت به اظهارات معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات ابراز خشم و انزجار کردند. در همین زمینه یکی از نویسندگان سایت بالاترین نوشت: دیروز داشتم خاطرات محسن امین زاده معاون سابق وزیر امور خارجه را می خواندم که هر دو کلمه ای که نوشته یک اشاره ای کرده به اوضاع زندان و بعد هم آن پوشه نقاشی شده اش که حالا آن را قاب گرفته اند بابت چهار ماه زندان. فکر کردم ایشان اگر چلوکبابی داشتند چطور حساب می کردند با مردم. بعد از نامه های عاشقانه تاج زاده و همسرش حالا باید اشک و خونمان درهم بریزد بابت پوشه نقاشی های امین زاده. آقای امین زاده! وسط آن «عشق» و «مهناز» و چپ و راست قلب کشیدن های روی پوشه که یکی شان برای چهار تا سیلی توی بازداشتگاههای نیروی انتظامی کافی ست، یک «ببخشید» هم نیست. لابد «فلان خوردم» را گذاشته اید برای همان هایی که بابت جلوس دوباره شما به کرسی دولت توی خیابانها کتک خورده اند و حالا در سلول بغلی تان دارند روزی صدبار می گویند «... خوردم» که بلکه برگردند سر عملگی روزانه شان.

بالاترین می افزاید: امین زاده در شرح دادگاه نوشته «سعی داشتند این سه دسته ]یعنی اوباش، جوان های تظاهراتی و مسئولین سابق[ را به صورت درهم بنشانند تا هم به تصور خودشان ما را تحقیر کرده باشند.» خجالت نمی کشید به مامور دادگاه گفته اید «تو را به جدت دیگه ما را وسط اوباش ننشان؟» آقای امین زاده شما چه تخم دو زرده ای کرده اید که این آدم ها توی دادگاه هم باید دور از شما بنشینند؟ همه را فراری داده اید بعد توی این قحط الرجال شده اید معاون وزیر خارجه که برای ترجمه کردن هم دیکشنری لازم دارید. باز دماغ تان را بالا نگه داشته اید که کنار مردم عادی و دستپخت های خودتان ننشینید؟ این آدم های عادی، جوانهایی هستند توی دوران خود شما به این حال و روز افتاده اند. اگر همین اراذل و اوباش همه شان به شما رای بدهند و بتوانید انتخابات را ببرید رای شان را پس می دهید چون اراذل و اوباشند؟ این نقاشی های شما با عشق و مهناز و تیر و تخته های روی آن که حالا قابش گرفته اید روی دست و بازوی چهار تا آدم عادی جامعه باشد همین نیروی انتظامی اسم شان را می گذارد اراذل و اوباش.

نویسنده کلافه بالاترین اضافه می کند: آقای امین زاده! چرا اینقدر ننرید؟ در تمام این خاطراتی که با اشک و آه درباره آن پوشه نوشته اید یک جمله وجود ندارد که به خودت یک سوزن زده باشی. آقای امین زاده ورودتان را به جمع خود خوش آمد نمی گوییم. با این خاطراتی که نوشتید معلوم شد شما هنوز هم از ما نیستید.

یادآور می شود عمده تاکید امین زاده در این خاطره نویسی، پوشه ای بوده که نزد خود نگاه می داشته و روی صفحه شطرنجی آن انواع نقاشی ها را می کشیده است!

سایت‌هایی که با اکسیژن "دروغ" زنده هستند

چند روز پیش یکی از سایت‌های نزدیک به سران این جریان که معمولا انتشار عکس‌های دیدارهای خصوصی این افراد با مجرمان اغتشاشات سال گذشته را برعهده دارد، از "تجاوز یک مرد 32 ساله به یک دختر 3 ماهه" خبر داد و این مساله را نشانه عدم مشروعیت دولت دهم نامید!

به گزارش شبکه ایران، رسانه‌های وابسته به جریان ضدانقلاب که در حدود یک سال اخیر به ویژه بعد از راهپیمایی گسترده و ده‌ها میلیونی مردم در روز 9 دی، تمام تلاششان را معطوف به احیای آشوب‌های خیابانی کرده بودند، در هفته‌های اخیر و به دنبال ناامیدی از این موضوع، سعی می‌کنند تا به سیاه‌نمایی وضع وجود و تخریب دولت بپردازند.

البته این مساله سبب شده تا این سایت‌های مخالف جمهوری اسلامی دست به سناریوسازی و طراحی داستان‌های تخیلی در زمینه‌های مختلف بزنند.

در همین راستا، چند روز پیش یکی از سایت‌های نزدیک به سران این جریان که معمولا انتشار عکس‌های دیدارهای خصوصی این افراد با مجرمان اغتشاشات سال گذشته را برعهده دارد، از "تجاوز یک مرد 32 ساله به یک دختر 3 ماهه" خبر داد و این مساله را نشانه عدم مشروعیت دولت دهم نامید!

اگرچه نحوه انتشار این خبر حتی مخاطبان و همراهان این سایت را نیز از جعلی بودن آن آگاه کرد اما بررسی‌های دقیق‌تر، جزئیات بیشتری را درباره این خبر دروغ برملا کرد.

این سایت مدعی شده که دختر مورد تعرض را به "بیمارستان مدرس" در شهرستان "تاکستان" منتقل کرده‌اند که وی در آنجا جان داده است.

با این حال و بنا به تحقیقات خبرنگار شبکه ایران، اساسا شهرستان تاکستان بیمارستانی به نام مدرس ندارد و این شهرستان تنها یک بیمارستان به نام "امیرالمومنین (ع)" دارد. این مساله در سایت مرکز درمان هم ذکر شده است.

البته این مساله با واکنش بلاگرهای ضدانقلاب هم روبرو شده و این افراد هم با لفظ "دروغگو" از نویسندگان این سایت نام برده‌اند؛ مساله‌ای که به نظر می‌رسد جریان سایبری فتنه را نیز مختل کرده است.

 

دروغ ضدانقلاب، صدای BBC را هم درآورد!

فعالان رسانه معتقدند استقبال تاریخی و باشکوه مردم لبنان از رئیس جمهور ایران سبب شده تا رسانه‌های وابسته به جریان مخالف جمهوری اسلامی ایران، دست به انتشار اخبار دروغین درباره دبیرکل حزب‌الله لبنان به منظور تخریب وجهه وی بزنند.

به گزارش شبکه ایران، مجری تلویزیون دولتی انگلیس هم نسبت به جعل صدای دبیرکل حزب‌الله لبنان و نسبت دادن برخی سخنان به او،، واکنش نشان داد.

"مهرداد فرهمند" خبرنگار بی‌بی‌سی در لبنان، در صفحه شخصی خود در سایت فیس‌بوک در این باره نوشته است: صدای این ویدئو دو قسمت است. قسمت اول که در مورد تمدن ایرانی صحبت می‌شود هیچ ربطی به تصویر ندارد و کاملاً هم واضح است که صدا و تصویر هماهنگ نیستند. قسمت دومش از جایی که می‌گوید در چند هفته اخیر عده ای خیال کردند که می‌توانند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند درست است و صدا و تصویر از آنجا با هم هماهنگ می‌شوند. من این سخنرانی زنده تلویزیونی را در همان وقتی که ایراد شد تماشا کردم و صد در صد اطمینان دارم که بخش مربوط به تمدن ایرانی در آن نبود.

وی در ادامه، اعتبار این فیلم که در سایت بوتیوب منتشر شده را زیر سوال برده و تاکید کرده است: در مورد اینکه آیا آن بخش که صدای آن روی تصویر گذاشته شده واقعیت دارد یا نه اظهارنظر قطعی نمی‌کنم اما در موردش تحقیق خواهم کرد. اما چند قرینه را می‌توانم ذکر کنم که نسبت به اعتبار محتوای این ویدئو ایجاد تردید می‌کند: سخنرانی‌های سید حسن نصرالله سال‌هاست که به شکل تلویزیونی و زنده انجام می‌شود و او سخنرانی‌ای نکرده که فقط صدایی آن ضبط شده باشد. همه این ویدئوها هم در سایت المنار آرشیو قابل دسترسی است. از لحاظ محتوای این سخنان هم می‌توانم بگویم که او در مورد ایران خیلی حساب شده حرف می‌زند و معمولاً هیچ اظهارنظری در مورد مسائل داخلی ایران نمی‌کند. از سوی دیگر سال‌هاست که همه سخنرانی‌های سید حسن نصرالله بلافاصله در تمام رسانه‌ها نقل و منتشر می‌شود و من چنین سخنانی بعید است که تاکنون نقل نشده می‌ماند.

اعتراف ضدانقلاب به دروغ بزرگ ضدانقلاب

در این میان، سایت ضدانقلاب خودنویس که توسط کاریکاتوریست سابق نشریات اصلاح‌طلب مدیریت می‌شود هم وارد بازی شد و در این زمینه نوشت: یک بار دیگر ویدئو را با دقت ببینید. در بخش اول سخنان سعی شده که زمان ادای کلمات و جملات و نفس گیری‌ها، با تصویر مطابق باشد. اما به وضوح مشخص است که کلمات با حرکات لب، هماهنگ نیستند. یا به اصطلاح «لیپ سینک» درست نیست. از طرف دیگر صدای «بک گراند» هیچ هماهنگی‌ای با تصاویر و موضوعیت کلام گوینده اصلی ندارد. بنابراین بسیار بعید است چنین سخنانی تاکنون شنیده نشده باشد.

نویسنده خودنویس در پایان ضمن اعتراف به "دروغ‌های بسیار"ی که توسط این جریان در اینترنت منتشر شده، اضافه کرده است: این موج هم می‌آید و می‌رود. اما مانند بسیاری از دروغ‌های دیگر اینترنتی، زخم خود را بر پیکر جنبش‌های اجتماعی مجازی می‌گذارد.

گفتنی است فعالان رسانه معتقدند استقبال تاریخی و باشکوه مردم لبنان از رئیس جمهور ایران سبب شده تا رسانه‌های وابسته به جریان مخالف جمهوری اسلامی ایران، دست به انتشار اخبار دروغین درباره دبیرکل حزب‌الله لبنان به منظور تخریب وجهه وی بزنند.

 

 

هیگ دشمنی‌اش با ایران را ثابت کرد، اسرائیل تشریفات کامل برقرار ک

روزنامه دست راستی دیلی تلگراف در گزارشی به قلم استفن پولارد که مسائل مربوط به ایران را پیگیری می‌کند، به نکاتی در مورد روابط رژیم صهیونیستی و انگلیس پرداخت و تأکید کرد که در جریان سفر هفته گذشته ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس به تل‌آویو، برای اسرائیلی‌ها محرز شده که او بازیگر مهمی است و می‌تواند انتظارات صهیونیست‌ها در زمینه ایران را مرتفع کند.

به گزارش رجانیوز، دیلی تلگراف که در میان روزنامه‌های انگلیسی به انتشار مواضع ضد ایرانی شهرت دارد، نوشت: اسرائیلی ها یک دلواپسی دارند که همان ایران است. مقامات اسرائیلی در ملاقات با وزرای انگلیسی تشریفات خاصی دارند. ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس با ورود به تل‌آویو در روز سه شنبه گذشته، تجربه رابین کوک وزیر خارجه سابق انگلیس در سفر سال 1998 وی به اسرائیل را به یاد آورد. کوک ظرف چند ساعت اول ورودش با یک مقام فلسطینی در شهرک هارهوما در قدس شرقی ملاقات کرد. آن دیدار چنان خشم بنیامین نتانیاهو را که در آن زمان هم نخست وزیربود، برانگیخت که مراسم شام مهم‌شان را لغو کرد. کوک طی بقیه دوره نخست وزیری‌اش با بی اعتنایی اسرائیلی ها مواجه بود.

وزیرخارجه انگلیس از سوی بسیاری یک عرب‌گرا قلمداد می شود، به همین علت، قبل ازسفر این هفته وی به اسرائیل، صحبت های زیادی در مورد استقبال سرد از وی می شد. گویی در تایید این امر، روز دوشنبه دان مریدور معاون نخست وزیر اسرائیل مجبورشد سفرش را به انگلیس به منظورسخنرانی در مرکز بزرگ یهودیان در لندن لغو کند، چون مقامات حقوقی اسرائیل به اوگفتند امکان چنین سفری نیست.

به گفته آن‌ها، ترک‌ها سعی دارند وی را به علت نقش داشتن در حمله به کشتی ماوی مرمره به دادگاه بکشانند و چون آن، یک سفر رسمی کاری نبود، این نگرانی وجود داشت که مریدور از مصونیت دیپلماتیک برخوردار نباشد و دستگیر شود.

دولت انگلیس هنوز قانون اختیارات قضایی مطلق را تغییرنداده است، همین که هیگ وارد اسرائیل شد، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل اعلام کرد دولت گفت‌وگوهای راهبردی سالانه با انگلیس را تا زمانی که آن قانون تغییر نکند، به تعویق می اندازد.

ظاهراهمه چیز برای یک سفر فاجعه بار مهیا بود اما تلاش های موثری که پیشتر از سوی متیو گلد سفیر جدید انگلیس در اسرائیل انجام شده بود و توانایی های شخص وزیر خارجه انگلیس موجب شد اسرائیلی ها به این نتیجه برسند که هیگ بازیگر مهمی است. بنابراین با تشریفات کامل با وی رفتارشد و او ملاقات هایی با نتانیاهو نخست وزیر، شیمون پرزرئیس جمهور، ایهود باراک وزیر جنگ و تزیپی لیونی رهبرجناح مخالف داشت.

اسرائیلی ها، یک دلواپسی دارند که همان ایران است. بقیه جهان بر موضوع مذاکرات با فلسطینیان متمرکز است اما برای اسرائیلی ها، همه مسائل دیگر جز ایران، ناچیزبه نظرمی رسد و انگلیس دولتی قلمداد می شود که جانب اسرائیل را دارد و نقش کم نظیری برای شفاف سازی در درون اتحادیه اروپا دارد. هیگ ممکن است یک دوست طبیعی برای اسرائیل نباشد، اما اگر دشمن ایران باشد، همین کفایت خواهد کرد.
 

 

مستند«پروژه اشباح»به زودی از تلویزیون

سعید مستغاثی گفت: سری چهارم مجموعه مستند راز آرماگدون که با عنوان «پروژه اشباح» مراحل پایانی تولید را پشت سر می‌گذارد، به زودی از رسانه ملی پخش می‌شود.

سعید مستغاثی در گفت‌وگو با فارس، در این خصوص اظهار داشت: موضوع اصلی «پروژه اشباح»، رسانه‌ها اعم از تلویزیون، مطبوعات، اینترنت، گیم ویدئوها و تمام ابزارهایی است که کانون‌های صهیونیستی سعی کرده‌اند از کنار آن جنگ نرم خود را پیش ببرند.

این هنرمند متعهد با اشاره به افزایش فعالیت و شکل‌گیری فرقه‌های خطرناک شبه دینی، اظهار داشت: تلاش ما این بوده است که در سری جدید راز آرماگدون، چگونگی شکل‌گیری این فرقه‌ها و خطراتی که‌ برای جامعه به ویژه نسل جوان ایجاد کنند را به تصویر بکشیم.

مستغاثی با بیان این که «پروژه اشباح» در 26 قسمت 15 دقیقه‌ای برای پخش از شبکه خبر آماده می‌شود، گفت: این مجموعه مانند مجموعه‌های پیشین، ابتدا از شبکه خبر پخش خواهد شد و پس از آن توسط یکی از شبکه‌ها پخش مجدد می‌شود.

وی در خصوص بازتاب سری‌های گذشته این مجموعه در سایت‌های خارجی اظهار داشت: بر اساس اعلام سازمان صدا و سیما 25 هزار سایت خارجی در خصوص این مستند، اظهار نظر کرده‌‌اند.

کارگردان و نویسنده «راز آرماگدون» افزود: همچنین برخی از این سایت‌ها قسمت‌هایی از مجموعه‌های گذشته راز آرماگدون را با زیر نویس انگلیسی بر روی خروجی خود قرار داده‌‌اند و در حال حاضر نیز بسیاری از سایت‌های داخی بخش‌هایی از سری دوم و سوم را که هنوز به صورت دی وی دی عرضه نشده است، برای دانلود بر روی سایت خود قرار داده‌‌اند.

مستغاثی درخصوص استقبال جامعه از مجموعه راز آرماگدون ادامه داد: این مجموعه مستند بسیار مورد توجه جامعه دانشگاهی و پژوهشگران قرار گرفته است؛ حتی در برخی از دفاتر شورای نگهبان از عوامل این مجموعه تقدیر و تشکرهایی داشتند.
به گزارش توانا، ساخت سه مجموعه مستند «راز آرماگدون»، مجموعه‌هایی در خصوص زندگی امام خمینی (ره)، مجموعه «آب در هاون» با موضوع انقلاب اسلامی در کارنامه سعید مستغاثی به چشم می‌خورد و وی در حال حاضر علاوه بر تولید سری چهارم«راز آرماگدون» با عنوان «پروژه اشباح»، در حال ساخت مجموعه «اشغال» با موضوع حضور نیروهای خارجی در جنگ‌های اول و دوم جهانی در ایران است.

چرا نباید موسوی و کروبی را محاکمه کرد؟

سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی در مقاله ای دلایل محاکمه نشدن مهدی کروبی و میرحسین موسوی راتشریح کرد.

در این مقاله آمده است:

پس از فتنه عثمان و در زمان حکومت سیدالامرا ، امیرالمومنین (ع) ، عده ای به خونخواهی قاتلان عثمان ، پیراهن خونی او را بهانه کردند ، تا قصاص قاتلان او را در لفافه از امیرالمومنین بگیرند ، در این میان بسیاری از شخصیت های برجسته تاریخ اسلام و نزدیکان پیامبر نیز وارد بازی قدرت شدند و حق و باطل با هم در آمیخت و شتر سرخ موی چونان علَمی علیه دولت علوی قد برافراشت . اما در این میان ، آنان که می دانستند ، در راس قاتلان خلیفه سوم ، طلحه و زبیر قرار داشتند ، نزد امیرالمومنین آمدند و خواستار محاکمه آنان شدند . حضرت در بیانی حکیمانه اینگونه فرمودند :

کاری که پیش آمده از جاهلیت است ، شورشیان یار و یاور دارند ، اگر برای کیفردادنشان حرکتی آغاز شود ، مردم به چند دسته تقسیم میشوند : گروهی خواسته های شما را دارند و عده ای بر خلاف شما فکر میکنند و گروهی نه این را میپسندند و نه آن را . پس صبر کنیدتا مردم آرام شوند و دل های مضطرب در جای خود قرار گیرد ، و حقوق از دست رفته با مدارا گرفته شود ، اکنون مرا آسوده گذارید و در انتظار فرمان من باشید.

کاری نکنیدکه قدرت ما را تضعیف کنند و اقتدار امت ما را متزلزل سازند و سستی و زبونی به بار آورد ، این جریان سیاسی را تا میتوانم مهار میکنم ، اما اگر چاره ای نیابم با آنان میجنگم .... (خطبه 168 نهج البلاغه)

صاحبان ذکاوت و رندی ، در بیان فوق از امیرالمومنین متوجه این نکته پرمغز تاریخ هستند که ، هر چند ، جرم محرز و اثبات شده بود اما ، محاکمه مجرمین ، در آن شرایط ، انداختن جرقه ای در انبار باروت بود .

سایت مرکز اسناد در ادامه مقاله خود می نویسد:

عده ای در جدلی با استدلال مطرح شده فوق که از قضا بر اصول منطقی نیز قرار گرفته می گویند : اگر مجرمین در برابر قانون مصونیتی حتی موقت داشته باشند ، سبب جرات یافتن دیگران ، در تکرار آن عمل میشوند . چگونه است که برخی روزنامه نگاران ، دانشجویان و مردم عادی که در خیابان ، در روزهای التهاب دستگیر شده اند ، محاکمه شدند و رای دادگاه انقلاب برای آنان صادر شود ، اما کسانی که دستور به بیرون رفتن از خانه ها داده اند و موجب تحریک افکار عمومی شده اند ، بی هیچ تعرضی به زندگی گذشته خویش ادامه می دهند ، آیا این عدم برخورد یکسان با مجرمین ، مطابق با عدالت اسلامی می باشد ؟ آیا ، ملاحظه ی هواداران قانون شکنان ، سبب تاخیر در اجرای قانون میشود ؟

در برابر نقطه نظر بالا ، عده ای از نظریه پردازان علوم سیاسی ، که به سیاست به چشم ابزار نگاه میکنند ، معتقدند که ، اساسا ذات سیاست و وظیفه عمده هیئت حاکمه سیاسی کاهش تنازعات در جامعه است . اینان معتقدند در جامعه سلایق گوناگونی به لحاظ فرهنگی و سیاسی وجود دارد (تکثرگرایی سیاسی و فرهنگی) این سلایق گوناگون در نقطه ای ، که به تلاقی می رسند ، دچار اختلاف و منازعه شدید می گردند . در این نقطه وظیفه هیئت حاکمه حل منازعات به طریقه داوری و عدم اعمال فشار و تنبیه است . در این شیوه ، اصولا مردم و فرهنگ دموکراسی است که مخالفین را به حاشیه می راند و تنبیه گروهی که حق با او نبوده است ، بی اعتنایی افکار عمومی می باشد . در واقع قانون به عنوان بازوی سیاست در کاهش تنازعات اجتماعی عمل میکند و رهبران سطوح بالای جامعه را که به دلایل سیاسی ، مخالف وضع موجود هستند ، به خاطر مخالفت با وضع موجود و یا تحریک افکار عمومی مجازات نمی کند ، بلکه ، از این منظر قانون شکن تنها کسانی هستند که ، در پی بر هم زدن وضع موجود و امنیت خیابانهای شهر و آزادی رفت و آمد شهروندان و آتش زدن وسایل عمومی ، سنگ پراکنی و ...می باشند . در این میان ، بسیاری از کسانی که ، به خاطر رهبران اجتماعی مخالف دست به رفتار پر مخاطره در شهر زده اند دستگیر و به قانون سپرده میشوند اما رهبران این جنبش توسط افکار عمومی و با توجه به زمان تنبیه میگردند تا منازعات اجتماعی به سطح افراد جامعه کشیده نشود و در واقع جامعه با قضاوت خویش آنان را تنبیه کند . عمده رهبران اجتماعی در این شرایط ، نظام حاکم را به دستگیری خودشان دعوت میکنند تا در اصطلاح با فرار رو به جلو از فشار افکار عمومی که به زودی متوجه آنان خواهد شد و قیام توابینشان در امان باشند .

مقاله مزبور می افزاید:

عده ای همسو با تفکر بالا ، معتقدند که نظام سیاسی بازتاب رفتارهای اجتماعی روزمره مردم همان سرزمین است . نگاهی به آداب زندگی روزمره ایرانیان ، نشان دهنده این نکته است که مهم ترین شکل تنبیه مخالفین و کسانی که از دست آنان دلخوریم ، در زندگی روزمره مان ، ترحم به آنان است . حتما این جمله را بارها شنیده اید که دوستی یا اقوامی خطاب به دیگری می گوید : بزن تو صورتم ، یه چیزی بگو ولی ساکت نباش ... در واقع شخص مجرم در پی آن است که خود را از زیر بار ترحم و تحقیر حاصل از ترحم بیرون آورد و اساسا برای همین گاهی آنقدر دست و پا می زند تا طرف مقابل را به رفتار غیر کریمانه وادار کند .

این نوع تنبیه مخالفین ، تا آنجا که سبب سفک و دما نشود ، در طول تاریخ اسلام نیز شایع بوده است . در واقع این رفتار سبب بازگشت مخالفین و یا یاران آنان به محور حقیقت میشده است .

گاهی در اثر این ترحم ، یک شخصیت مانند آقای کروبی ، آنقدر دچار اشتباهات شخصی و توهمات درونی می گردد که علاوه بر از دست دادن طرفداران و یا سمپادها ، به شخصیتی تبدیل می گردد که دیگر منشا هیچ اثری نبوده است و بودن یا نبودنش در سطح اجتماع دیگر تفاوتی نخواهد داشت .

دعوت هر روزه آنان به مبارزه به لطیفه ای برای خنده تبدیل می گردد و رفتار و کردارشان سرشکستگی طرفداران را به وجود می آورد . به عبارت بهتر در این زمان اگر بخواهیم عکس العملی نشان دهیم ، مانند زندگی روزمره مان ، این جمله شنیده خواهد شد ، از شما بعید است که با این شان و منزلت ، با ایشان طرف شوید.

تامین هزینه های جریان فتنه از طریق تدوین قانون

وزیر اطلاعات اخیرا در دیدار با جمعی از پرسنل نیروهای مسلح، ناگفته هایی از حوادث و فتنه پس از انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری بیان کرد.
به گزارش جهان به نقل از مشرق، حجت الاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در دیدار با جمعی از پرسنل نیروهای مسلح، اهمیت توجه به فرهنگ دفاع مقدس را یاداور شد و گفت: توجه به آن دوران درخشان، هشداری و وسیله ای برای بیداری از خواب غفلت و فاصله نگرفتن با ارزشها است.

وی عمده ترین موضوع مورد توجه در سخنرانی خود را "موانع ولایت محوری" معرفی کرد و افزود: مقوله ولایت محوری و ولایت مداری موضوعی است که در دوران ائمه معصومین و بعد از آن، مورد توجه است.

مصلحی با ذکر حدیثی از امام جعفر صادق (ع) مبنی بر اینکه «البلاء للولاء»، افزود: هرچه درجه قرب و تقرب به ولایت و محوریت ولایت، نزدیکتر باشد، امتحان ها سنگین تر و سخت تر است و آزمون ها جدی تر خواهد بود چرا که در مقوله ولایت، تبعیت یک جایگاه ویژه ای دارد.

وزیر اطلاعات، اولین مانع در ولایت محوری و ولایت مداری را ناآگاهی از جایگاه ولایت دانست و افزود: بعد از رحلت پیامبر یک مشکل جدی و اساسی که پیش آمد، همین مقوله ولایت بود؛ خیلی ها دنبال حکومت و خلافت رفتند، ‌نه ولایت. امروز هم ما در جامعه خودمان خصوصا در این فتنه یک ساله گذشته، (که این فتنه را نباید فتنه سال گذشته بنامیم) این مسئله را مشاهده می کنیم.

وی تصریح کرد: در فتنه یک سال گذشته خیلی از افراد دخیل در این قضیه در مقوله ولایت دچار مشکل شدند. یکی از کسانی که در همین مقوله فتنه یک جایگاهی دارد، ‌در یکی از صحبت هایی که دارد بیان می کند که "من زمان حیات امام هم برای ایشان نامه نوشتم و به امام اعلام کردم که ولایت فقیه اینچنینی جواب نمی دهد. ما اگر بخواهیم حکومت به جایی برسد- دقت کنید می گوید حکومت- باید یک مجموعه کنترلی برای آن قرار بدهیم. مثلا در حوزه های علمیه به یک جمعی بگوییم که آنها هشدارهایی را بدهند،‌ در موقعیت های مختلف تذکرهایی بدهند ‌که مراقبت از حکومت بکنند لذا ولایت فقیه لازم نیست."

وزیر اطلاعات با اشاره به اینکه امروز هم مکاتباتی توسط افراد مختلف در رابطه با زیر سوال بردن مقوله ولایت فقیه با بعضی از آقایان صورت گرفته است، افزود: ببینید آنها چه موضعی گرفته اند؟ این نکته قابل توجهی است.

وی اضافه کرد: فتنه اخیر از نظر موقعیت زمانی، موقعیت انقلاب، وضعیت نظام و انقلاب در دنیای بشری و در بین کشور های اسلامی، در هر کدام از این مقولات یک جایگاهی دارد و دارای یک سری ویژگی هایی است.

• شناسایی منابع درآمدی سران فتنه و نزدیکان آنها

" ما بر اساس برخی سر خط های ارائه شده، متوجه شدیم که از اول انقلاب تا به حال، یک جریانی فتنه های مختلفی که در این کشور و انقلاب شکل گرفته را هدایت و مدیریت می کند. این جریان تاکنون شناسایی دقیق نشده است. 30 سال هم از عمر انقلاب می گذرد و با کمال تأسف این کار صورت نگرفته است. اکنون مصداق های روشنی وجود دارد که ‌سران فتنه و مرتبطین آنها چگونه مدیریت می شوند و در موقعیت های مختلف قبل چگونه مدیریت شدند که نکته بسیار قابل توجهی است."

وزیر اطلاعات از بررسی دقیق وضعیت اقتصادی سران فتنه و اطرافیان آنها در بیرون و داخل کشور خبر داد و افزود: این وضعیت اقتصادی در دوران سازندگی، اصلاحات و دیگر موقعیتها بررسی شده و فهمیدیم که آنها با چه تدبیری در مسائل اقتصادی (تحت عناوین مختلف حتی خیرخواهانه) حرکت کرده اند.

وی نتیجه این بررسی ها را بسیار قابل توجه و اسف بار توصیف کرده و افزوده است: برای ارائه این بررسی ها، برنامه های خاصی داریم. اگر اکنون عدد هزینه شدن 17 میلیارد و 700 میلیون دلار توسط استکبار در جنگ نرم مطرح می شود، این رقم منهای هزینه هایی است که منافقین، ‌گروه هایی مثل گروهک ریگی، سلفی و‌ گروه های مختلفی غرب و شرق کشور از غرب دریافت می کنند و این هزینه ای است که در جنگ نرم پرداخت شده است و هزینه مستقیم نیست.

حجت الاسلام مصلحی مانع دوم در مقوله ولایت محوری و ولایت مداری را ‌جاه طلبی خواند و گفت: جاه طلبی یعنی چه؟ یعنی فرد می داند حقیقت و واقعیت چیست اما حرص و طمعش نسبت به پست و جایگاه مانعش می شود. در این فتنه یکی از اشکالاتی که عده ای نتونستند انقلاب و ولایت را همراهی کنند و کم آوردند همین جاه طلبی آنها بود که این عمدتا در خواص است.

وزیر اطلاعات یادآور شد: مانع بعدی، تعلقات دنیوی و خودداری از مبارزه در راه خداست. این افراد ممکن است در موقعیتی، در مبارزه نقش های بزرگی داشته باشند. تحجر و ظاهر بینی هم یکی از موانع در بحث ولایت محوری است.

وی پنجمین مانع در ولایت پذیری را عدالت ناپذیری عنوان کرد و اظهار داشت: متاسفانه برخی، سفرهای استانی دولت را علی رغم تأییدات مکرر مقام معظم رهبری، توزیع فقر نامگذاری کرده اند.

• آرزوی سران فتنه دستگیر شدن است

این مقام مسئول در دستگاه اطلاعاتی کشورمان در پاسخ به سوال یکی از فرماندهان که درباره جایگاه اطلاعاتی کشورمان بر روی ارکان فتنه سوال کرد، گفت: به حول و قوه الهی مجموعه دستگاه ها و سیستم اطلاعاتی کشور از یک موقعیت بسیار خوب و بالایی برخوردار بوده و سلطه بسیار خوبی بر این مجموعه ها دارد.

وی افزود: ممکن است عده ای از برخی اقدامات ما گله داشته باشند که مثلا چرا در بحث سران فتنه اقدامی انجام نمی گیرد؟ اتفاقا آنها آرزویشان همین است.

مصلحی خاطرنشان کرد: اوباما در گزارشی که به کنگره امریکا داد در رابطه با بحث فتنه و هزینه ای که برای بحث فتنه انجام داد، اذعان و اعتراف کرد که سیستم اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران به ما اجازه نداد تا بتوانیم از شبکه مجازی برای فعال کردن شبکه های اجتماعی مان استفاده کنیم. آنها هزینه سنگینی در این جهت انجام دادند.

وزیر اطلاعات تاکید کرد: به حول و قوه الهی سیستم اطلاعاتی ما اشراف بسیار خوبی بر این مجموعه ها پیدا کرد و تمام خط و ربط های آنها هم شناسایی شد.

• ماجرای رمزگذاری ایمیل های فتنه گران

وی با بیان ناگفته ای از تسلط اطلاعاتی ایران بر گردانندگان اصلی فتنه گفت: پس از آنکه آمریکایی ها متوجه شدند که ما سرخط های مجازی فتنه را شناسایی کرده ایم، سریعا تمام ایمیل ها را کدگذاری و تبدیل به رمز کردند. البته به لطف خدا ظرف 24 ساعت تمام این رمزها باز شد.

حجت الاسلام مصلحی با اشاره به اینکه سرحلقه های فتنه گران از فضای فرهنگی و دانشگاهی در این جهت استفاده می کردند، گفت: به جز درصدی بسیار کم ، دیگران از آنها استقبالی نکردند ولی آن هایی هم که استقبال کردند استکبار هزینه قابل توجهی برای آنها پرداخت؛ بعضا در قالب خبرنگار، وکیل یا مجموعه های اینچنینی.

وزیر اطلاعات دولت دهم یادآور شد: در حرکت فتنه از انجمن حجتیه تا بهاییت و حتی مسیحیت تبشیری را می بینید. ‌حتی کمونیست ها و نفاق هم فعال بودند.

وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص اینکه چرا به وضعیت سران فتنه رسیدگی نمی شود، گفت: ‌ما نیاز به روشنگری داریم. اتفاقا آنها دنبال همین می گردند که دستگیر شوند. حتی برخی شبها جلسه خداحافظی می گذارند و می گویند فردا ما را می گیرند! البته روشنگری به این معنا نیست که اینها را رها کنیم. به هیچ وجه اینگونه نیست.
وزیر اطلاعات همچنین همراهی قوه قضائیه در این زمینه را مناسب ارزیابی کرد.

• تامین مالی اقدامات فتنه گران از طریق زمین خواری

مصلحی همچنین از پیوند برخی اقدامات زمین خواری با تامین مالی برخی حرکات ضد نظام خبر داد و افزود: آنهایی که پشتوانه های اقتصادی خودشان را با همین کارها، رانت خواری و زمین خواری به وجود آورده اند، قوانینی را هم در این خصوص وضع کرده و بخشنامه هایی نیز در زمان مسئولیت خود داده اند.

وی همچنین اعلام کرد که به عنوان یک وظیفه شرعی باید تاکید کنم که بدنه وزارت اطلاعات یک بدنه متدین و حزب اللهی است.

وزیر اطلاعات در خصوص وضعیت فعلی سران فتنه نیز گفت: سران فتنه و افرادی که آنها را مدیریت می کردند در حال بازسازی خودشان هستند. برخی می خواهند به نوعی درون نظام بازگردند که این مایه خوشحالی است اما بعضی دنبال بازسازی برای تغییر تاکتیک هستند.

حجت الاسلام مصلحی در خصوص فرقه هایی چون بهائیت نیز گفت: این موضوع، یک موضوع پیچیده ای است. به خاطر اینکه سرویس های اطلاعاتی قوی چون CIA و موساد پشت سر آنهاست. در حال حاضر سران و سر رشته های آنها شناسایی و دستگیر شدند.

انتقاد سایت آینده از بی‌تدبیری سایت کروبی

انتقاد سایت آینده از بی‌تدبیری سایت کروبی

سایت اصلاح طلب آینده از بی‌تدبیری سایت کروبی در قبال یکی از مراجع تقلید انتقاد کرد.

سایت آینده که در تخریب و اهانت دولت و شخص رئیس‌جمهور و سوژه‌ سازی برای رسانه‌های بیگانه سوابق مشعشعی دارد در یادداشتی به مناسبت وساطت آیت‌الله شبیری زنجانی برای آزادی شکوری راد، عضو مرکزیت حزب غیرقانونی مشارکت نوشت: سایت سحام نیوز کروبی در پی این اقدام، سخنان موهنی درباره آیت‌الله شبیری زنجانی بیان کرد که نشان دهنده بی‌تدبیری نزدیکان کروبی می‌باشد.
سایت آینده که در میان سایت‌های داخلی نزدیکترین مواضع را نسبت به سایت‌های اپوزیسیون دارد در مطلب خود نوشته سایت کروبی آیت‌الله شبیری زنجانی را در جایگاه یکی از رهبران جنبش سبز فرض کرده که نتوانسته انتظارات مخالفین و منتقدین را برآورده کند و در ادامه نیز باران تهمت و نیش و کنایه را روانه این استاد برجسته حوزه علمیه قم کرده است.
گفتنی است علی شکوری راد عضو مرکزیت حزب مشارکت در پی غیرقانونی اعلام شدن فعالیت این حزب به تحرکات غیر قانونی مبادرت کرده و اهانت‌هایی را به مسئولین قضائی  روا داشت که پس از دستگیری و پذیرش اشتباهات و دادن تعهد برای متوقف کردن اقدامات غیرقانونی و در پی وساطت آیت‌الله شبیری زنجانی هفته گذشته آزاد شد.


حمله سایت کروبی به آیت الله شبیری زنجانی

مله سایت کروبی به آیت الله شبیری زنجانی

استقبال بی نظیرمراجع تقلید،علما ،فضا و مردم قم از رهبر معظم انقلاب اسلامی چنان فتنه گران را به هم ریخته که آنان را به تخریب یکی از مراجع تقلید واداشت.

سایت تغییر متعلق به مهدی کروبی در یادداشتی مطلبی هتاکانه را علیه آیت الله شبیری زنجانی منتشرو بخشی دیگری از نگاه دیکتاتورمنشانه فتنه گران را به نمایش گذاشت.
درمطلبی که در این سایت به نقل از یک وبلاگ نویس انتشار یافت،نویسنده این وبلاگ از آیت الله شبیری زنجانی با لحنی تمسخرآمیز، باعنوان "نماینده خدا" یاد کرده و ایشان را به دلیل عدم تقابل با نظام و دیدار با رهبر معظم انقلاب به باد انتقاد گرفته است!
گفتنی است گرچه این سایت به دلیل شدت گرفتن اعتراضات به این اقدام غیر اخلاقی و هتاکانه به حذف مطلب فوق از سایت مزبور اقدام کرد ولیکن چهره واقعی مدعیان دین،اخلاق و روش کسانی را به نمایش گذاشت که برای رسیدن به قدرت حاضرند تمامی اصول را زیر پا بگذارند.


کارهای کروبی، منطق و حساب و کتاب سیاسی ندارد

کارهای کروبی، منطق و حساب و کتاب سیاسی ندارد

محتشمی‌پور  در جلسه‌ای با برخی از نزدیکان خود گفته است که کارهای کروبی منطق و حساب و کتاب سیاسی ندارد

محتشمی‌پور اخیراً در جلسه‌ای با برخی از نزدیکان خود گفته است که کارهای کروبی منطق و حساب و کتاب سیاسی ندارد.
به گفته این منبع آگاه محتشمی پور گفته است که کروبی در مجلس و حزب هم که بود از این کارها می‌کرد و مدت‌ها هزینه آن‌را ما می‌دادیم.
وی با اشاره به نامه‌نگاری‌های کروبی به برخی سران نظام گفته است: این نامه‌نگاری‌ها کار ما را بدتر خراب می‌کند، جریان اصلاحات را دچار تنگنا می‌سازد و این کارهای او هیچ کدام حساب و کتاب ندارد. 



دروغ بزرگ در یک جمله از شیخ اصلاحات!

دروغ بزرگ در یک جمله از شیخ اصلاحات!

اظهارات اخیر یکی از سران جریان ضدانقلاب و آشوب‌های سال گذشته درباره این جریان، دستمایه طنز فعالان اینترنتی در ایران قرار گرفته است.

چند روز پیش مهدی کروبی در اظهاراتی، جمله‌ای را بر زبان آورد که به تیتر یک سایت‌های ضدانقلاب و وابسته به جریان فتنه بدل شد: "جنبش مردمی ایران زنده است."

همین جمله در روزهای اخیر به مایه تفریح و سرگرمی فعالان سابیری در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است.

یکی از این افراد امروز در سایت "فرندفید" ضمن انتشار عکس این گفته کروبی که در سایت بالاترین منتشر شده، نوشته است: این جمله کوتاه کروبی خودش حاوی 3 دروغ بزرگ است. اولا از لفظ جنبش استفاده شده؛ کدام جنبش؟! پس چرا چیزی نمی‌بینیم؟! آیا تجمع چند نفر و آتش زدن سطل آشغال می‌شود جنبش؟! ثانیا از لفظ مردمی نام برده شده؛ کدام مردم؟!! مردم که 9 دی حرف و نظرشان را اعلام کردند. ثالثا گفته شده که زنده است! واقعا زنده است؟! وقتی گنجی و سازگارا از مرگ این جریان حرف می‌زنند، چطور می‌توان دروغ به این بزرگی را باور کرد؟!


نماینده میرحسین و کروبی برای حمایت از محکومان فتنه


نماینده میرحسین و کروبی برای حمایت از محکومان فتنه
همسر دبیر کل حزب مشارکت مسئول پشتیبانی از خانواده محکومان و زندانیان شد.
زهرا مجردی همسر محسن میردامادی مسئولیت پشتیبانی و حمایت از خانواده محکومان جریان فتنه را بر عهده گرفته است.
شنیده شده این تصمیم در پی آن گرفته شد که میرحسین و کروبی در خصوص حضور در میان خانواده‌های محکومان دچار مشکل شده و با اعتراضاتی از سوی این خانواده‌ها روبه‌رو می‌شدند که شما وارد یک مبارزه بی‌حاصل با نظام شده‌اید و فرزندان و همسران ما را دچار مشکل کرده و خود در منازلتان مشغول خوشگذرانی هستید و لذا با مشورت میرحسین و کروبی قرار شده بود فردی مورد قبول این دو عنصر فتنه‌گر انتخاب شود که به نمایندگی از سوی آنها کمک‌های مالی را ماهیانه به خانواده زندانیان و محکومان پرداخت کند تا باعث کاهش اعتراضات خانواده زندانیان شود.

حکمت واژه 'اصحاب فتنه' بجای 'سران فتنه'

حکمت واژه 'اصحاب فتنه' بجای 'سران فتنه'
مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی‌های مهم قم در جمع بسیجیان از واژه 'اصحاب فتنه' بجای 'سران فتنه' استفاده کردند.

تحلیل مشی و سخنان حکیمانه خامنه‌ای عزیز در سفر تاریخی قم نیاز به مدت‌های مدید تأمل و تدبر دارد و امت اسلام و نظام سالیان متمادی از مشرب این سخنان مهم و این حرکت حکمت‌آمیز بهره خواهد برد همان گونه که هنوز از کلام خمینی کبیر بهره‌مندیم.
رهبری در یکی از سخنرانی‌های مهم قم در جمع بسیجیان از واژه "اصحاب فتنه" استفاده کردند. به نظر من این واژه‌گزینی یا واژه‌سازی رهبری کاری بسیار ظریف و حکیمانه بود.
وقتی می‌گوییم "سران فتنه" معنی‌اش این است که این افراد بی‌آبرو رأس فتنه هستند؛ در حالی که اصحاب فتنه به معنی این است که این عناصر خود رأس فتنه نیستند زیرا فتنه را شیطان بزرگ یعنی امریکا ایجاد می‌کند. البته شیطان تلاش می‌کند خود را در پس این چهره‌ها مخفی کند تا در موقع لازم بتواند سنگر عوض کند یا این عناصر را وجه‌المصالحه قرار دهد و در عین حال هزینه همه فسادها را به گردن عناصر داخلی بیندازد.
در حقیقت در پس این واژه‌گزینی ظریف حکمتی عمیق خوابیده است:
1- این‌ها خود اگر چه در سطوح بالای فتنه هستند ولی سران فتنه در حقیقت دشمنان نظام هستند.
2- اصحاب فتنه خود بازی‌خورده‌اند و نسبت به موقعیت خود با دشمن، متضرر شده‌اند.
3- سران فتنه راه بازگشت ندارند ولی اصحاب فتنه می‌توانند توبه کنند و بازگردند.
4- دوست نباید دشمن را اشتباه بگیرد. دشمن پنداشتن چند عنصر ورشکسته داخلی، باعث نادیده انگاشتن کانون اصلی فتنه در خارج کشور و نظام اسلامی است.
البته رهبری در سخنرانی دیگری در جمع دانشجویان قمی دلیل همراهی این اصحاب فتنه با سران فتنه (دشمنان) را نیز بیان کردند.



پیرزنی بدون پاسپورت و بلیت وارد مدینه شد!

پیرزنی بدون پاسپورت و بلیت وارد مدینه شد!

روایت زیر را یکی از خوانندگان خبرآنلاین از تشرف یک خانم 70ساله به زیارت مسجدالنبی ارسال کرده است.

خانم آمنه رمارم که پیرزنی 70 ساله اهل شهرستان درگز است روز چهارشنبه از خواب بلند می‌شود و بدون اینکه به کسی خبر دهد طلاهای خود را می‌فروشد و سوار اتوبوس شده و به مشهد عازم می‌شود. خانواده وی روز بعد با مراجعه به اورژانس، بیمارستان و نیروی انتظامی، مفقود شدن وی را اطلاع می‌دهند. چند ساعت بعد فردی از بعثه مقام معظم رهبری در مدینه با خانواده وی تماس می‌گیرد و اعلام می‌کند خانم مزبور به تنهایی در فرودگاه مدینه است.

این در حالی است که خانم مذکور بلیط، ویزا و گذرنامه به همراه نداشته و حتی سواد خواندن و نوشتن ندارد. در عین حال با عزم راسخ بدون هماهنگی با کسی و تنها با امید به خداوند و چیزی شبیه معجزه که جز با دعوت الهی صورت نمی‌گیرد از تمام گیت‌ها و ... گذشته و از مدینه منوره سر درآورده.

متاسفانه مسئولان با در نظر گرفتن موانع اداری و مادی، قصد بازگرداندن او را دارند. این در حالی است که عده‌ای اظهار می‌دارند این مسئله امری خارق‌العاده و معنوی است و گویا او را خداوند طلبیده و تقاضا دارند مسئولان با کسب اجازه از نماینده ولی‌فقیه در امور حج و زیارت مساعدت نموده و زمینه ادامه این سفر میهمان الهی خوانده شده حریم کعبه را فراهم کنند.

پیگیری‌های به عمل آمده توسط خبرنگار ما نشان داد عزیمت بانوی یادشده به عربستان صحت دارد و مقامات این کشور حاضر به پذیرش وی شده و اجازه داده‌اند در مراسم حج امسال شرکت کند. با این حال مسئولان کشورمان همچنان مشغول پیگیری مساله هستند و گفته می‌شود تلاش دارند وی را به کشور برگردانند.

فعالیت منافقین علیه طرح هدفمندی یارانه ها


گروهک تروریستی منافقین در تلاشند با بحرانی جلوه دادن وضعیت برخی شرکت های بحران زده آن را به قانون هدفمند کردن یارانه ها و تحریم های اقتصادی و همچنین جریان اقتصادی شکل گرفته در بدنه نظام ربط دهند.

عناصر این گروهک تروریستی اخیراً در تماس مکرر با مرتبطان محیطهای کارگری برخی شرکت و مراکز صنعتی ضمن تلاش برای شناسایی هویت حقوق مالکین آنها قصد دارند املاک شرکت را منتسب به نهادهای انقلابی اعلام کرده و از آن به عنوان ناکارآمدی دولت سوء استفاده تبلیغاتی کنند.

گروهک تروریستی منافقین تلاش دارند با بحرانی جلوه دادن وضعیت شرکتهای آن را به جریان اقتصادی شکل گرفته در بدنه نظام ، شکست ایران در مقابله با تحریم های اعمال شده و بزرگترین جراحی اقتصادی کشور(هدفمند کردن یارانه ها) ربط دهند.

گفته می شود مرتبطان گروهک مزبور شرکت های وابسته به خود و چند شرکت موتور سازی را جزو املاک یکی از وابستگان دولت عنوان کرده اند
 


اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم

اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم
در پی برخی شیطنت ها و شانتاژهای رسانه ای و تبلیغی که با محوریت همسر یکی از سران اصلی سایت های مستهجن فارسی صورت گرفته و تا کنون نیز ادامه دارد، مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سکوت را شکست و بیانیه ای صادر کرد.

 متن کامل بیانیه تحلیل این مرکز به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
«و چون آنها را گویند که در زمین فساد مکنید، پاسخ دهند که تنها ما به صلاح کار کنیم * آگاه باشید که ایشان سخت مفسدند ولی خود نمی‌دانند. (آیات 11 و 12 سوره مبارکه بقره)

سال‌هاست که ملت ایران شاهد تلاش استعمار و دنباله‌های داخلی‌اش برای سست کردن ایمان فرزندان خود است؛ سال‌هاست که غربیان و غرب‌زدگان برای مقابله با قدرت چشمگیر نظام اسلامی و در پی شکست در جنگ سخت، رویکرد نرم را در جنگ به کار گرفته‌اند تا فرهنگ لیبرالی – اومانیستی خود را به خانه‌های ایرانیان بیاورند و انسان‌محوری و خودپرستی را جایگزین پروردگار یکتا، ارزش‌های معنوی و اعتقادات الهی نمایند.

در این مسیر، راه‌های گوناگون را آزمودند و در نهایت آن چه هدف گرفته شد، جوان، اخلاق و اعتقادات جوان بود و صحنه این تقابل نابرابر هم فضای مجازی و اینترنت.

با ورود اینترنت؛ این بازیگر پرقدرت ناخوانده به کشور و رشد،‌ گسترش و نفوذ آن به تمام ابعاد زندگی فارغ از قابلیت‌های شگفت‌انگیز این پدیده و فرصت‌های بسیاری که با ظهور این ابزار در اختیار بشر قرار گرفت، نبردی در آن روی داد و مهاجمان این نبرد، بی ‌رحمانه و با شقاوت انسانیت انسان را نشانه گرفتند.

شبکه‌های تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی در پناه اتاق فکرهای منسجم و هوشمند با تمام توان حریم مقدس خانواده و ارزش‌های اصیل آن که سابقه‌ای دیرین در فرهنگ اسلامی مردم ایران زمین دارد را هدف قرار دادند.

در روزهای آخر اسفند ماه سال 1378 مرکز بررسی جرائم سازمان یافته پس از مدت‌ها انجام فعالیت‌های فنی و اطلاعاتی خبر از انهدام شبکه‌ای از سایتهای تولیدکننده محتوای مستهجن و ضد دینی در اینترنت و دستگیری عوامل اصلی و مدیران فنی و محتوایی آنها را داده و در پایگاه اطلاع رسانی خود، "گرداب" تحت نام شبکه مضلین در پنج شماره به معرفی عناصر و عوامل اصلی مؤسس و گرداننده سایت های مذکور پرداخت.

یکی از عوامل اصلی گرداننده شبکه‌های یادشده، متهم شبکه مضلین2 سعید ملک پور با نام مستعار سیاوش حسین‌خانی است.
وی در سال 2004 به همراه همسرش به کانادا عزیمت کرده و در آنجا با حمایت فنی و مالی یک شرکت آمریکایی اقدام به راه‌اندازی سایتهای مستهجن و ضد دین با نام‌های آویزون، ایران سکس، ایکس پرشیا و... نمود و بنا به گفته خودش همسر وی از فعالیت های غیر اخلاقی او اطلاعی نداشته است. وی در اینترنت خود را فردی تحصیل کرده و دانشجوی دوره دکترای کامپیوتر از دانشگاه ubc ونکوور کانادا معرفی می‌کرد که مشغول تحصیل بوده و به دلیل وضع مالی نامناسب باید کار کند تا درآمد داشته باشد.

او اقدام به ثبت دامین‌های مختلف برای عبور از فیلترینگ جمهوری اسلامی نموده و شبکه مستهجن تحت اختیار او با جذب بیش از 300.000 کاربر ثبت‌نام شده و تعداد بسیار زیاد بازدیدکننده (چند صد هزار) روزانه فعالیت کرده و تنها سایت آویزون روزانه 20 تا 40 هزار بازدیدکننده داشته است. وی با راه‌اندازی سایت آویزون و حجم فعالیت‌های این سایت 20 مدیر ارشد از بین کاربران سایت انتخاب و به‌کار گرفته بود، که همگی در مدیریت سایت نقشی فعال ایفا می‌کردند.

ملک پور پس از دستگیری به راه‌اندازی و ثبت 13 سایت، وبلاگ و دامین مستهجن اعتراف کرد که در آنها خاطرات مستهجن فارسی، خاطرات مستهجن انگلیسی، عکس مستهجن ایرانی، عکس مستهجن خارجی، طنز مستهجن، ویدئو وکلیپ‌های مستهجن، پادکست (شامل فایل‌های صوتی مستهجن، طنز و اخبار آویزون) منتشر نموده و انجمن‌های گفت‌وگوی سکسی به راه انداخته بود.

گفتنی است تنها سایت آویزون از تاریخ 17/2/1385 لغایت 29/12/1387 در مجموع بیش از 22 میلیون نفر بر اساس IP بازدید داشته است و جمع کل صفحات بازدیدشده به بیش از 300 میلیون صفحه بالغ شده است. بیش از 50 درصد کاربران نیز به طور مستقیم (direct traffic) به سایت ورود کرده‌اند. (آمارهای ارائه شده در زمان فیلتر بودن سایت روی داده و از اکانت اختصاصی google analytics مربوط به سایت مزبور به دست آمده است.)

آمار تکان دهنده ذکر شده متضمن نکاتی چند است که لازم است مورد اشاره قرار گیرد:
1. رشد حیرت‌آور محتوای ضد دینی و ضد اخلاقی در فضای وب فارسی، پشتیبانی موتورهای جستجو از جمله گوگل را با خود به همراه دارد. کاربران ارجمند استحضار دارند که هنگام جستجوی کلمه مورد نظر، پیشنهاداتی از سوی این موتور جستجو عرضه می‌شود که اغلب آنها غیر اخلاقی و ضد دینی می‌باشند. مهم‌تر آنکه بخشی از پیشنهادات مطروحه مربوط به حوزه نوپدید سکس با محارم است. این پیشنهادات غالبا با IP ایران قابل دستیابی هستند.

2. ورود مستقیم بیش از 50 درصدی به سایت آویزون، گویای این نکته نیز هست که اغلب جستجوهای کاربران با موضوعات متفاوت حتی با کمترین تشابه به این سایت منتهی شده و بنابراین بر اساس شیطنت موتورهای جستجو، کاربران به این سایت‌ها و اختصاصا به سایت آویزون هدایت می‌شدند.

3. دیگر آنکه در بازه زمانی مورد اشاره، شرکت‌های ارائه دهنده سرویس اینترنت که از قوانین فیلترینگ تخلف می‌کردند به موضوع مورد اشاره دامن زده و زمینه شیوع سریع محتوای مجرمانه را فراهم می‌آوردند.

4. کاربران فارسی زبان خارج از کشور که به سایت مراجعه می‌کردند نیز در این آمار محاسبه شده‌اند.

برخی عناوین فعالیت این سایت و دیگر سایت‌های عضو شبکه مضلین به شرح زیر است:
1. اهانت به مقدسات و اصول و ارزشهای دینی
2. توهین و فحاشی به معصومین ( علیهم السلام) و اعتقادات اسلامی
3. گردآوری و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی خارجی
4. گردآوری، تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی ایرانی( به زبان فارسی)
5. آموزش مسائل غیر اخلاقی و غیر رسمی
6. تولید و انتشار محتوای روابط نامتعارف جنسی مانند روابط جنسی با محارم، ضربدری، همجنس‌گرایی، فتیشیسم و...
7. تحریک جوانان در مسائل جنسی و عضوگیری از آنان برای ایجاد گروه‌های اینترنتی
8. تهیه و انتشار تصاویر تجاوز به عنف و زورگیری از دختران و بانوان ایرانی
9. انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از طریق دوربین مخفی و هک وب‌کم

خلاصه‌ای از اقدامات مدیران تحت فرمان ملک پور
1. انتشار بیش از 40 هزار پست با محتوای مستهجن و ضد دین توسط یک نفر
2. تولید و انتشار کلیپ‌های مستهجن ایرانی با مضامین دوربین مخفی، همجنس‌بازی، دوجنسه‌ها، سکس کودکان و...
3. انتشار 400 کلیپ مستهجن ایرانی تنها در یک سایت و توسط یک نفر
4. انتشار مقاله پیرامون همجنس‌گرایی و موجه جلوه دادن این عمل و ترویج آن بین جوانان ایرانی
5. جذب کاربران به سمت سکس خانوادگی و ضربدری
6. ارائه فایل‌های صوتی و مستهجن فارسی زبان در بخش پادکست سایت آویزون
7. مدیریت سکسولوژی سایت‌ها و حرمت‌شکنی و طرح مباحث جنسی به صورت بی‌پروا به بهانه آموزش
8. انتشار 180 داستان مستهجن که برخی از آنها بالغ بر 100 صفحه بوده است
9. انتشار رمان‌های مستهجن و ارتباط با خوانندگان لس‌آنجلسی برای تبلیغ داستانها

اقدامات صورت پذیرفته به وسیله این گرگ‌های انسان نما، البته اعتراضات گسترده ایرانیان خارج از کشور را نیز برانگیخت. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به محتوای سایت‌های شبکه مضلین و پدیده خرید و فروش فیلم‌ها و کلیپ‌های مستهجن ایرانی و نمایش نقض حریم خصوصی در تصاویر منتشر شده در کشورهای خود واکنش نشان داده و مقالاتی پیرامون آن به رشته تحریر در آمد.

عملکرد مدیران سایت آویزون در انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از جمله فعالیت‌هایی بود که شالوده بسیاری از خانواده‌های ایرانی را سست کرده و باعث از هم پاشیدن خانواده‌هایی شد که مورد سوء‌استفاده قرار گرفته بودند.

با توجه به مطالب پیش گفته، نظر ملت فهیم ایران را به تنها بخشی از گفته‌های تکان‌دهنده سعید ملک پور جلب می‌کنیم:
1. با تبلیغ سایت‌های دوستیابی و مستهجن و تبلیغ محصولات سکسی ماهانه 700 دلار درآمد داشتم که یا به صورت چک به آدرس منزل ارسال می شد و یا به حسابم واریز می شد.

2. پس از مدتی خواستیم کاری کنیم که قابلیت پخش مطالب برای کسانی که اهل اینترنت نیستند هم وجود داشته باشد. صحبت کردیم با مدیران و به این نتیجه رسیدیم که داستان‌ها و فیلم‌ها و عکس‌هایمان را تبدیل کنیم به فرمت‌هایی که قابل انتشار در موبایل باشد... خیلی هم موفق بود.

3. بعد از اشاعه مرحله مستهجن‌نگاری و هرزه‌نگاری گفتیم بیاییم اعتقادات مذهبی را تمسخر کنیم. مراسم مذهبی و شمایل مذهبی بود که عکس‌های مستهجن روی آنها قرار می‌دادیم و حتی در نوشتار مراسم مذهبی را مسخره می‌کردیم و هدف، ضربه زدن به اعتقادات مذهبی و دین مردم به خصوص جوانان بود. وقتی اعتقادات مذهبی یک جوان از بین برود، برای خیلی کارهای دیگر آماده می‌شود.

4. یکی از روش‌هایی که برای تولید تصاویر مستهجن و هرزه‌نگاری استفاده می‌کردیم، وب‌کم افراد را با یکسری نرم‌افزارهایی که از کانادا یا انگلیس خریداری کردیم، هک می‌کردیم. وب‌کم می‌تواند چیزهایی که در اتاق خواب است را نشان دهد. وقتی ما وب‌کم را هک می‌کردیم طرف فکر می‌کرد کامپیوترش خاموش است ولی وب‌کمش روشن می‌ماند یا ما روشن می‌کردیم و می‌توانستیم خیلی چیزها را ببینیم. خیلی چیزهای مستهجن یا چیزهایی که مربوط به حریم خصوصی بود این طوری در می‌آوردیم و روی سایت قرار می‌دادیم.

5. سایتی زدم که حتی شرمم می‌شد به صمیمی‌ترین دوستم نشانش دهم و حتی شرمم می‌شد به همسرم بگویم چنین سایتی می‌روم نه اینکه صاحبش هستم.

6. اگر از بیرون بخواهم به سعید ملک‌پور یا سیاوش حسین‌خانی نگاه کنم هیچ رحمی نمی‌کنم . می‌گویم مفسد فی‌الارض است و باید اعدام شود.

اکثر آسیب دیدگان و مخاطبان در داخل و خارج از کشور حمایت خود را از اقدام مرکز بررسی جرائم سازمان یافته اعلام کردند و پیام‌های دریافتی از سوی مخاطبان نیز حاکی از درخواست اشد مجازات برای عاملان این قتل‌عام فرهنگی است. در این حال باید گفت ترحم بر این راهزنان دین و فرهنگ، مصداق بارز ترحم بر پلنگ تیز دندان و عاقبت آن است.

چه کسی است که از شنیدن توهین به قرآن و ائمه، ترویج مسائل قبیحی مانند همجنس‌گرایی، سکس ضربدری و چندنفره، تبلیغ فروش دختران ایرانی، هک وب‌کم‌ها و فیلم‌برداری مخفیانه از حریم خصوصی افراد و اقدامات شنیع دیگری که بر قلم شرم است نگارش آنها، بر خود نلرزد؟

کدام وجدان منصف و بیداری می‌تواند به راحتی از کنار آنچه بر جوانان بی‌آلایش این مرز و بوم پس از مشاهده این سایت ها رفته است، بگذرد؟

جملاتی که در ادامه ملاحظه می‌فرمایید، بخشی از حجم عظیم پیام‌های ارسال شده به سایت گرداب از سوی مخاطبان سایت‌هایی است که انسانیت و شرافت را یک‌جا به حراج گذاشتند:
1- این سایتها زندگی ما رو نابود کرد. فقط اعدام مجازات ایناست.
2- من هم تحت تأثیر این سایت ها ضررهای روحی و جسمی زیادی خوردم و هم اکنون تنها ایمان به خدا و نماز است که نجات من را فراهم کرد.
3- خدا می‌داند که من چند ساعت از عمرم را برای دیدن این عکس‌ها و نوشته ها حرام کردم.
4- اینا داشتن زندگی من رو نابود می‌کردند. مطمئناً زندگی خیلی‌ها رو تا حالا نابود کردند.آن ها رو باید جلوی مردم آتش بزنند .چون زندگی خیلی‌ها رو خاکستر کردند.
5- من اصلاً کاری به اهدافتون و و اینکه چه برنامه‌ای داشتین و... ندارم. فقط می‌خوام یه خرده در مورد این سایت [آویزون] بگم تا عقده‌ام خالی بشه. منم چند سال پیش به این سایت سر می‌زدم، کلی طرفدارش شده بودم و حال می‌کردم. اما یه روز به خودم اومدم دیدم تو خیابون که راه میرم به دخترا یه جوری نگاه می‌کنم، ذهنم همش درگیر داستانایی بود که خونده بودم، برای خودم فکر و خیالای چرت و پرت می‌کردم، خلاصه مغزم کاملاً معطوف این سایت و مطالبش شده بود.
6- می‌خوام تو صورت همشون نگاه کنم، می‌خوام تو صورت همشون داد بزنم و بگم که چه بلایی سر زندگی من آوردن. الان که خبر دستگیریشون رو شنیدم باور نمی‌کردم. من داشتم غرق تو کار اینا می‌شدم ، داستان هاشون رو که می‌خوندم به طرز عجیبی تو فکر می‌رفتم و درگیری روانی شدیدی در من ایجاد می‌شد . نمی‌دونستم راه درست کدومه. تا اینکه به خودم اومدم ، به وسیله‌ یکی از دوستام، دوباره برگشتم به خودم ، به نمازم ، به دینم .... ولی اون دوران که تو خلأ دست و پا می‌زدم و این آقایون به من می‌خندیدند رو هیچ وقت فراموش نمی‌کنم.
7- اگه آمار سایت درست و جدید باشه، منم یکی از اون 300 هزار نفرم. آویزون محیط عجیبی بود، انقدر رفتم توش تا بالاخره گیر افتادم و عضو شدم. وقتی توش عضو می شی همه چیزتو ازت می گیره و همه چیزتو می گیره و چیزایی بهت می ده که زرق و برق دارن. مطلب خیلی برام مهم بود واسه همین همه نظرات رو خوندم. دوست عزیزی که گفتین آویزون محیط غیر سکسی هم داشته، یه چیز از من بشنو که اونجا بودم! آره داشت (گفتگوی آزاد)! ولی وقتی توش چیزی می‌نوشتی جرأت نمی‌کردی اسمی از ائمه یا اعتقادات اسلامی ببری! چون مسخرت می‌کردن. به خیال خودشون روشنفکر بودن . جذابیت آویزون از یه طرف مثل گرداب می‌کشدت تو و لازمه دخول جا گذاشتن اعتقاداتته ... دوست عزیزی که گفته بودین این فقط یه سایته، هزار تا سایت دیگه هم هست! از من بپرس! منی که اونجا رو حس کردم، آویزون بیچارت می‌کنه. شاید یه وبلاگ مستهجن یه نفرو چند دقیقه‌ای به فساد واداره ولی محیط آویزون دوستانه بود. واسه همین نمی‌فهمیدی از کجا داری ضربه می‌خوردی. نمی‌دونستی ضارب کیه! بچه‌ها آویزون سایت بزرگی بود. کار بچه های سپاه رو کم نگیرید! آویزون یه سایت پورنو نبود! به هیچ وجه! آویزون داشت اعتقادات و افکار جوونای مارو سست می‌کرد. از خودمون علیه خودمون استفاده می‌کرد
8- من خودم یکی از بازدیدکنندگان این سایت‌ها بودم. چرا به این سایتها می‌رفتم بماند ولی فکر می‌کنم بیشتر از روی کنجکاوی و جوانی و خریت من بوده. حالا شکر خدا خوشحالم که کسانی جلوی من را گرفته‌اند که کمی به خودم فکر کنم و آبروی مردم. چون کلیپ و عکس‌های خارجی که همیشه هست ولی اون ایرانیهایی که پخش می‌کردند خصوصاً جشن‌های داخلی خانواده‌ها (که امکان داشت روزی یکی از آنها خانواده خودم باشد) خیلی خطرناک بود چون خیلی‌ها را بی‌آبرو و سیر از زندگی می‌کردند.
9- من کسی هستم که چون تو محل همه بچه‌ها سراغ این سایت‌ها می‌رفتند یه جوری کم می‌آوردم و با گرفتن اینترنت منم رفتم تو این سایت‌ها. اولش از خوندن داستانهایی در رابطه با تجاوز به خواهر و مادر و محارم اونم به صورت اشتراکی خیلی جا خوردم. اصلاً برام قابل حل نبود که کسانی باشند که اینجوری بی‌غیرت باشند اما این داستان‌ها خیلی زیاد بود. موقع خوندن فکر می‌کردم همه ایران و همه خونواده‌ها اینجوری هستن و بگم تو جمع خانوادگی‌مون همیشه حواسم بود ببینم محارم من هم مثل اون داستان‌ها می‌شن یا نه. خدا ببخشه منو که به محارم خودم نظر بد مینداختم. البته دست خودم نبود. ناخودآگاه ذهنم اون طرف می‌رفت و از دستش هم خلاص نمی‌شدم و نسبت به این مقولات نفرت هم داشتم. ولی نمی‌تونستم نرم تو این سایت‌ها. خلاصه دست همتون درد نکنه. خدا خیرتون بده. من یکی که خیلی راحت شدم. فقط تو کارتون جدی باشید و نذارید سایت‌های مشابه اینچنینی بازم راه بیفته.
10- آفرین برشما. حتی من نماز شب خون هم آلوده شده بودم.
11- آدمی با سرعت 150 کیلومتر تو اتوبان خلاف میاد و اگه کسی ازش بپرسه چرا این کار رو می‌کنی میگه خودم رو می‌خوام بکشم، به کسی مربوط نیست. سؤال اینه که تکلیف بیچاره‌ای که از روبرو میاد چیه؟آیا اون باید تاوان اشتباه شما رو بده؟ بنده خودم بارها تو کافی نت‌ها شاهد بودم که بچه‌های در حد 14 الی 15 سال به این سایت‌ها می‌رفتند. سایت‌هایی که بعضی وقتها زشت‌ترین و کثیف‌ترین اعمال رو تبلیغ می‌کردند. به ریشه‌هایش هم باید پرداخت. مثل آموزش جوانان و فراهم نمودن امکان ازدواج؛ اما نباید به امثال این انگل‌ها فرصت رشد داد.
12- تو رو خدا سعی کنید هر چه زودتر سایت‌های غیر اخلاقی و مستهجن رو جمع کنید و نابود کنید. من یک نوجوان 17 ساله هستم که از 14 سالگی تو این مرداب وحشتناک افتادم و الان هم سخت پشیمانم و در نزد خدا توبه کردم و سخت پشیمانم. من بار اول که رفتم تو سایت سکسی پیش خودم گفتم این بار دفعه اول و آخرمه فقط ببینم چه جوریه. ولی وقتی که رفتم دیگه معتادش شدم و دیونه داستان، عکس و فیلم. و حتی می‌خواستم...روم نمیشه بگم شرمسارم پیش خدا ولی به شماها میگم. می‌خواستم با یک دختری ارتباط سکسی برقرار کنم. خدا نجاتم داد وگرنه این کار رو می‌کردم.
13- من از جمله کسانی هستم که به صورت تصادفی با سایت‌های مستهجن فارسی برخورد کردم و از انسان بودن خود شرمگین شدم. شاید خیلی از خانواده‌ها با مضامین این سایت‌ها آشنا نباشند و از محتوای آنها خبری نداشته باشند ولی دست‌اندرکاران این سایت‌ها جرثومه‌های فسادی بودند که کثیف‌ترین نوع تهاجم را بر بنیان خانواده‌های ایرانی برگزیدند. فکرش را هم نمی‌توان کرد که جوانی که بر اثر محتوای کثیف این سایت‌ها روح شیطانی پیدا کرده است چه مفاسدی را انجام داده است.
و اما اکنون همسر سعید ملک‌پور، خانم فاطمه افتخاری با نگارش نامه به رئیس قوه قضائیه و انتشار سرگشاده آن (در حالی که متهم اشاره کرده که همسرش از اقدامات مفسدانه وی اطلاعی نداشته است)، با طرح ادعاهای واهی فرزندان ملت ایران در مرکز بررسی جرائم سازمان یافته را آماج حملات خود قرار داده است.

چگونه است که چندصد صفحه گفته‌های تکان‌دهنده ملک‌پور در راه‌اندازی و مدیریت سایت‌های مستهجن و سیل عظیم نظرات کاربران در دام افتاده که تنها بخشی از آنها در قسمت نظرات شبکه‌های مضلین سایت گرداب منعکس شده و... به هیچ انگاشته شده و با مظلوم‌نمایی از متهم و انکار تمام آنچه از وی به طور مستند موجود است، پاسداران حریم جامعه و خانواده را متهم به نقض حقوق شهروندی می‌نماید؟

چگونه است که قرار دادن تصاویر مستهجن روی عکس مراسم عزاداری اباعبدالله و شمایل مذهبی، ترویج سکس با محارم، آموزش سکس با حیوانات، انتشار هزاران داستان، عکس و کلیپ مستهجن نقض حقوق جامعه و شهروندان آن اعم از جوانان پاک این سرزمین نیست، اما برخورد با مفسدین فی‌الارض و آسیب‌زنندگان به نهاد خانواده اینگونه مورد هجوم قرار می‌گیرد؟

ملک‌پور و سایر متهمین شبکه‌های مضلین در رأس جریانی قرار گرفته بودند که به تجاری‌سازی سکس مشغول بوده و به اذعان خود از آن کسب درآمد می‌کردند.

این با کدامین منطق منطبق است که مرتکب جرم به اعمال غیرانسانی و غیراخلاقی خود اعتراف نماید و تمام اسناد فنی موجود و ضبط شده نیز با اظهارات وی مطابقت نماید، اما پس از دوسال از سپری شدن موضوع نزدیکان وی مدعی شده و با هوچی‌گری، شانتاژ و مصاحبه با رسانه‌های بیگانه که عداوت آنها با مردم ایران در تمام این سال‌ها بر همگان روشن شده با دروغ‌پردازی سعی در به حاشیه راندن اصل ماجرا و انحراف افکار عمومی داشته باشند؟

خانم افتخاری در پیگیری پرونده مجرمانه همسر خود برای تحت فشار گذاردن ایران، با نخست وزیر کانادا ملاقات کرده و از وی درخواست حمایت می‌کند. وی همچنین با اشاره ملک‌پور به برقراری ارتباط با فعالان حقوق بشر و جلب حمایت آنان، هدایت می‌شود. در نتیجه این اقدام، به اصطلاح فعالان مدافع حقوق بشر ایران از سعید ملک‌پور، یک مستهجن‌نگار ضد دین، حمایت نموده و اقداماتی را رقم می‌زنند.

حال مانند همیشه این پرسش، بی پاسخ می‌ماند این فعالان حقوق بشر در استیفای حقوق بیش از یک میلیارد مسلمان که به کتاب آسمانی آنها توهین شده است، چه کرده‌اند؟

بی‌تردید جریان به دام افتادن عوامل شبکه‌های مضلین و انهدام سایت‌های آنان بر برخی گران آمده که به هر حربه‌ای متوسل شده و به هر طناب پوسیده‌ای دستی می‌زنند.

حمایت شبکه تلویزیونی BBC و شخص سازگارا، از سعید ملک‌پور کدام واقعیت را منعکس می‌کند؟ آیا جز این است که آنها از به دام افتادن عمله‌ای از عمال شیطان بزرگ ناخشنود شده بودند؟ نکته مهم‌تر آنکه از بین متهمان شبکه مضلین تنها شخص سعید ملک‌پور مورد حمایت ابلیسیان قرار گرفت، در صورتی که دیگر متهمان نیز شایسته ترحمی از آن دست بودند.

نامه‌های گاه و بی‌گاه ملک‌پور از زندان و راه‌اندازی کمپین‌های حمایت از او و دیگر مسائل مرتبط با وی که در فضای رسانه‌ای ضد انقلاب منتشر می‌شود، بخشی از یک سناریوی برنامه‌ریزی شده همزمان با نزدیک شدن به زمان صدور حکم سعید ملک‌پور ارزیابی شده و با هدف ایجاد انحراف در مسیر پرونده و تحت فشار قرار دادن قوه قضائیه و نیز از میدان به در کردن مرکز بررسی جرائم سازمان یافته در حال اجراست، غافل از اینکه بیش از سه دهه است که ملت ایران در این خصوص تجربه کافی به دست آورده‌اند که به بلندگوهای تبلیغاتی وابسته گوش نسپرند و پشتیبان اقدامات فرزندان خود در حوزه امنیت عمومی و خانواده باشند.

اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که با عنایت به محتوای سایت آویزون تمامی بازدیدکنندگان آن، نکات ذکر شده در این بیانیه که در خصوص عناوین فعالیت‌های سعید ملک‌پور است را تایید می‌کنند و ذکر گفته‌های ملک پور تنها به جهت رعایت امانت و احترام به روند قضایی پرونده می‌باشد.

اشاره به تحرکات مذبوحانه جنود شیطان نیز شایان توجه است؛ آنجا که با نگارش مقاله، تحریر کتاب و یا ساخت فیلم‌های مختلف و به راه انداختن هیاهو و پرداختن به مقوله هرزه‌گری و ابتذال در ایران، این پدیده را نکوهش می‌کنند اما از دیگر سو شاهدیم که با حمایت خود از تولیدکنندگان محتوای مستهجن و آنانی که مروج همان هرزگی و ابتذال بودند، اشک تمساح برای به اصطلاح این قربانیان نقض حقوق بشر می‌ریزند. این رفتارهای متناقض نشان از فرصت‌طلبی مذبذبانی است که حیات خود را در تحقیر ایران و ایرانیان می‌بینند.

ملک‌پور و اعضای باند وی جریانی را در این مرزو بوم پایه‌گذاری کردند که متأسفانه با اهمال برخی نهادهای ذیربط دامنه آن به ظهور سایت‌های جدید ضد اخلاقی و ضد دینی که هر روز توسط ده‌ها کاربر به سایت گرداب گزارش می‌شوند، انجامیده است.

مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام می‌کند که بر اساس قانون و وظیفه و بنا به تعهد و تکلیفی که در حفاظت از ارزش‌ها، اخلاق جامعه و تحکیم خانواده بر خود فرض دانسته است، حتی ذره‌ای از مواضع محکم خود در برخورد جدی و قانونی با جانیان فرهنگی و آسیب‌زنندگان به بنیان‌های اخلاقی ایرانیان عقب نشینی نکرده و با جدیتی بیش از پیش به برخورد با آنان ادامه خواهد داد.

امید که مسئولین امر در قوه قضائیه، در این جهاد اکبر سربازان کیان این مرز و بوم را کماکان همراهی کنند.

«وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
 
برای دانلود فیلم اینجا را کلیک کنید.


 

موسوی با سپاه تسویه می کند !

موسوی با سپاه تسویه می کند !
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) با اشاره به برخی کارشکنی‌های دولت وقت در مسیر جنگ، نخست‌وزیر را مقصر اصلی شرایط آن روزها دانست و گفت: از همان موقع ما اینها را می‌شناختیم و می‌دانستیم چه کسانی هستند.

سردار محمد وفایی فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) در بخش دوم گفتگوی خود با فارس به موضوعاتی مانند برخی کارشنکی‌ها و جوسازی‌ها علیه این قرارگاه در ایام دفاع مقدس و سال‌های پس از آن در عرصه سازندگی و نیز مقایسه تحریم‌های صورت گرفته علیه کشورمان در طول سال های پس از انقلاب اسلامی پرداخت که متن این گفتگو به شرح زیر است:

* بی‌عرضگی و همراهی نخست وزیر با کارشکنان جنگ

وزیر صنایع سنگین وقت (بهزاد نبوی که سردار وفایی تمایلی برای بردن نام وی نداشت) ما را برای خرید 800 دستگاه لودر و بولدوزر، یک سال و نیم معطل کرد. دست حاج محسن رفیق‌دوست هم به عنوان وزیر سپاه بسته شده بود.
همان وزیر به قرارگاه خاتم آمد و من به او اعتراض کردم که چرا یک سال و نیم ما را معطل کردید؟
آنها به ما می‌گفتند شما باید لودر را از شرکت "لیپر " که یک شرکت آلمانی بود بخرید. ما می‌گفتیم گور پدر آلمان و ژاپن ولی سازمان ما از اول با کوماتسو که یک شرکت ژاپنی است بسته شده و نمی‌توانیم این کار را بکنیم. گفت یعنی شما می‌گویید ما ساخت و پاخت کردیم؟ گفتم خدا می‌داند.
همه اینها به خاطر بی‌عرضگی نخست‌وزیر وقت بود. چه طور می‌شود نخست‌وزیر 2 بار کاری را به وزیر بگوید و او انجام ندهد؟ نخست وزیر هم بی‌عرضه بود و هم با آنها همراهی می‌کرد.

* گفتم گور پدر وزیر! 20 میلیون تومان فدای یک تار موی بچه بسیجی‌ها

"طارق "، شناوری بود با طول حدود 22 متر و عرض 9 متر و ارتفاع 7متر. ارتباط موتور با پره‌های این شناور هیدرومکانیک است و این شناور چون پره‌ای بود، می‌توانست تا 70 تن بار را حمل کند.
طارق باید در آب، کالیبره می‌شد و درست کردن آن در بیرون آب امکان نداشت. ما این را در جایی به نام "شمریه " آوردیم و قرار شد از آنجا به اروند منتقل شود.
موتور این شناور "لیپر " بود. ما هر چقدر با شرکت تماس گرفتیم که این موتورها را برای ما بیاورد، این کار را نکردند. آخر هم گفتند که وزیر صنایع سنگین گفته "سپاه به ما 20 میلیون تومان بدهکار است شما موتورها را تحویل آنها ندهید. " این درحالی بود که10-15 روز بیشتر تا عملیات باقی نمانده بود و قرار بود بچه‌های مردم بروند زیر آتش، آن موقع این آقا این طور عمل می‌کرد.
به یکی از دست‌اندرکاران زنگ زدم و گفتم مگر تو غیرت نداری؟ برو اسلحه را بگذار زیر گلوی مدیر عامل و با لباس خانه، صبح اول وقت بیارش اینجا.
گفت حاجی اینطوری برای ما مشکل می‌شود اگر امکان دارد شما یک تلفنگرام بزن تا من این کار را انجام ‌دهم.
خلاصه آن فرد را10 صبح فردا به اهواز آوردند.
آنقدر عصبانی شدم که او را کوبیدم به ماشین و گفتم چند روز بیشتر نمانده و من باید بچه‌های مردم را که قرار است عملیات کنند، آموزش دهم.
گفت وزیر به من این طوری گفته.
گفتم گور پدر وزیر! 20 میلیون تومان فدای یک تار موی زائد بچه بسیجی. پول، مال ملت است.
گفتم او را ببرید داخل اتاق و هرچه خواست در اختیارش بگذارید ولی تا پایان عملیات حق بیرون آمدن ندارد.
جنگ این طوری اداره می‌شد و ما در دو جبهه می‌جنگیدیم.

* بودجه‌ای که دولت وقت برای جنگ در نظر گرفت احمقانه بود

از همان موقع ما اینها را می‌شناختیم و می‌دانستیم چه کسانی هستند.
ما می‌گفتیم برایمان لودر و بلدوزر بفرستید. آنها هم هر چه ماشین‌آلات خراب و از کار افتاده بود برای ما می‌فرستادند.
به امام(ره) هم نمی‌توانستیم مرتب گلایه کنیم چرا که حاضر بودیم بمیریم ولی امام(ره) ذره‌ای ناراحت نشوند. درثانی امام(ره) خیلی چیزها گفت و اینها نکردند.
چیزی که خیلی ما را اذیت می‌کرد این بود که آنها نمی‌گفتند نمی‌دهیم. اگر این را می‌گفتند تکلیف معلوم بود. در حرف می‌گفتند ما پشتیبانی می‌کنیم ولی در عمل این طور نبود. الان که خیلی مسایل مشخص شده، می‌شود این حرفها را زد والا چند سال قبل به خاطر برخی مصلحت‌ها نمی‌شد این چیزها را گفت.
این آقایان فقط 16 درصد بودجه کشور را به جنگ اختصاص داده بودند. هیچ کجای دنیا چنین حماقتی وجود ندارد. هر کجا جنگ باشد تمام بودجه آن کشور جنگی بسته می‌شود.
آن موقع اصلا اجازه داده نمی‌شد تا مردم از اختلافات مسئولان و فرماندهان جنگ مطلع شوند و این مظلومیت مضاعف برای بچه‌های جنگ بود.

* مبلغ اولین و آخرین قراردادی که در قرارگاه خاتم امضا کردم

سپاه بعداز جنگ بنا بر تکلیف، وارد عرصه سازندگی کشور شد.
یادم هست اولین قراردادی که من در سال 1368 در قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) امضا کردم،30 میلیون تومان با موضوع تصحیح اراضی بین دارخوین و خرمشهر بود.
همان زمان بچه‌های سازمان برنامه و بودجه به ما می‌گفتند شما خودتان شخم زدید حالا پول می‌گیرید که صاف کنید؟
آخرین قراردادی هم که در سال 1384 خودم در قرارگاه امضا کردم و بعد از آن به دلیل بیماری از آنجا جدا شدم، 2میلیارد دلار بود که در یک مناقصه بین‌المللی برنده شدیم.
این قابلیتی است که خداوند در سپاه قرار داد. 34هزار نفر در کارگاه‌های ما کار می‌کردند و اگر بعد از جنگ اجازه می‌دادند سپاه در بخش‌های دیگر مثل درمان هم وارد شود، باز هم همین اتفاق می‌افتاد. ولی بروید ببینید چه کسانی و به چه دلیل اجازه ندادند؟

* تعبیر مدیرعامل یک شرکت ژاپنی از قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص)

وقتی ما در عسلویه برنده مناقصه بین‌المللی شدیم، از اروپا 2 نفر زنگ زدند و به بنده تبریک گفتند ولی در ایران کسی خبر نداشت.
برای تهیه خلاصه طرح این مناقصه، بیش از 170 نفر کارشناس با تحصیلات بالای لیسانس به مدت 6 ماه کار کردند.
ما سنگین‌ترین پروژه‌ها را به صورت E.P.C قبول کردیم. یعنی پروژه‌ها را طراحی، تامین، راه‌اندازی کرده و بعد آن را به طرف ارائه می‌کنیم.
ما قرارداد 2 پالایشگاه گازی را به این صورت بستیم. آنها قبل از اینکه پاکت قیمت‌ها را باز کنند، اسناد فنی ما را مطالعه می‌کنند. ما یک وانت اسناد فنی برای آنها فرستادیم تا اجازه دادند در قیمت هم شرکت کنیم.
من چندی قبل با مدیر عامل یک شرکت مهم ژاپنی صحبت می‌کردم. وقتی بعضی مسایل را به او گفتم، به من گفت "مثل شما در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. " او تعارف نکرد. خیلی کارهای بزرگ توسط مهندسی سپاه صورت گرفت که برخی برای اولین بار در ایران بود اما هیچ وقت کسی در مورد این موارد صحبت نکرد.

* امروز سپاه 70 لشکر مهندسی در اختیار دارد

این‌ها همه نشان‌دهنده توان سپاه است. امام(ره) جمله‌ای درباره سپاه دارند که فرمودند "من هیچ موقع نظرم نسبت به سپاه برنمی‌گردد. " توجه کنید که ایشان نگفتند "سپاهی " بلکه گفتند "سپاه " چرا که اشخاص احتمال خطا هم دارند.
دشمن هم امروز از این توان سپاه می‌ترسد.
ارتش آمریکا با آن همه هیبتی که برایش درست کرده‌اند، یک اتوبان در آمریکا ساخته است. آنها این توان ما را می‌دانند ولی متاسفانه برخی افراد بدبخت در داخل نمی‌فهمند و با دشمن علیه سپاه همصدا می‌شوند.
امروز توان ما به حدی است که اگر خدای ناکرده جنگی رخ بدهد، سپاه 60-70 لشکر مهندسی دارد که همه اینها با توانمندی‌هایی که در خود سپاه بود، بوجود آمد و به لحاظ منابع مالی هم به جایی وابسته نیست.
این لشکرهای مهندسی مجهز به آخرین متد و تکنیک‌های روز دنیا هستند.

* امروز دیگر مسئولان بالای نظام به دشمن "گرا " نمی‌دهند

فضای دشمنی امروز دنیای استکباری با گذشته فرقی ندارد ولی یکی از حسن‌ها این است که امروز دیگر مسئولین بالای حکومت و وزیر و وزرا از داخل به دشمن "گرا " نمی‌دهند.
برخی می‌گویند تحریم‌ها در گذشته به این شدت نبود. اما مگر پیشرفت‌های ما در گذشته مانند امروز بوده است.
من یک مثال می‌زنم. در زمان رژیم طاغوت تنها 5 درصد نمایشگاه بین‌المللی در ایران به کشور خودمان تعلق داشت.
ایران در سال 40 گندم و گوسفند صادر می‌کرد ولی در اول انقلاب تولید گندم به 500هزار تن رسید درحالی که میزان مورد نیاز ما 7 میلیون تن بود. اما امروز ما در کشور به جایی رسیده‌ایم که 2میلیون تن هم اضافه بار گندم داریم.
پرتقال و سیب را از اسراییل می آوردند و مملکت در حال فلج شدن بود. اما امروز چطور؟
آنها بنزین را تحریم کردند ولی اعلام شد که ما توانستیم بنزین مورد نیاز را خودمان تولید کنیم. البته همان موقع هم 10 کشور اعلام کردند که ما بنزین مورد نیاز را به شما خواهیم داد و کاری به حرف دولتمردان خود نداریم.

* امروز هر کالایی را می‌توان از کشورهای مختلف خرید

آمریکایی‌ها فکر می‌کنند دنیا فقط خودشان و چند کشور دنباله‌روی آنها هستند. امروز هر کالایی را می‌توان از کشورهای مختلف خریداری کرد.
در واقع دنیای مادی نمی‌تواند تحریم صددرصد کند چون اندیشه آنها مادی است و صاحبان این اندیشه برای چند دلار بیشتر حاضرند همه چیز خود را بفروشند.
ضمن اینکه حضرت آقا هم فرمودند این تحریم ها برای ما خیر است و ما را خودکفا می‌کند.
ممکن بود اگر ما تحریم نبودیم به اینجا نمی‌رسیدیم چراکه انسان در سختی رشد می‌کند.

* شیعه با تحریم و رموز مقابله با آن آشناست

تحریم دو بعد دارد یکی ترس از آن است و دیگری بعد فیزیکی آن که در کمبودها نمایان می‌شود و ترس هم از این کمبودها حاصل می‌شود.
شیعه بزرگترین تحریم را به نام شعب ابی‌طالب در تاریخ خود دارد که پیامبر اسلام(ص) و تعدادی از مسلمانان طی 3 سال در محاصره سخت‌ترین تحریم‌ها بودند و ما امروز با نگاه به سیره پیامبر اعظم(ع) می‌فهمیم که تحمل، قناعت و نترسیدن مهمترین رموز مبارزه با تحریم‌ است. بنابراین شیعه با تحریم و رموز مقابله با آن آشناست.
ما از تحریم‌ها استقبال نمی‌کنیم ولی واهمه‌ای هم از آن نداریم.
ما که از پیامبر اسلام(ص) بالاتر نیستیم. آنها در شعب ابی‌طالب با هسته خرما زندگی خود را می‌گذراندند. کار ما که امروز به هسته خرما نرسیده است.


پیش نویس بیانیه 19 موسوی ابلاغ شد

می توان با صدور بیانیه 19 توسط مهندس موسوی شرایط حضور در انتخابات را تعیین کرد که همان اصلاح موثر قانون انتخابات است. این نکته هم در آن بیانیه اشاره شود که در صورت عدم اصلاح قانون انتخابات، اصلاح طلبان و جنبش سبز به صورت همه جانبه انتخابات را تحریم می کنند.
اتاق فکر فتنه سبز در لندن دست فتنه گران را «خالی» توصیف کرد و خواستار تدوین راهبرد برای این جریان از هم پاشیده شد.
هامون نیوزبه نقل  کیهان سایت جرس ارگان حلقه لندن ضمن تحلیلی تاکید کرده است: دستان همراهان جنبش خالی است و باید تولید محتوا کرد]![ جنبش فراگیر نشد و باید راهبردهایی که از سوی سرانی چون میرحسین موسوی تعیین شده، با بیانی شیواتر و عامیانه تر تشریح گردد تا بیشتر افراد متوجه آن بشوند.

ارگان مهاجرانی و کدیور آنگاه به عنوان راهبرد به موسوی و دیگر عناصر فتنه این گونه دیکته کرد که: یکی از راهبردها، انتخابات مجلس در سال آینده است مثلا انتخابات را باید تحریم کرد یا شرایطی تعیین نمود. به عنوان مثال می توان با صدور بیانیه 19 توسط مهندس موسوی شرایط حضور در انتخابات را تعیین کرد که همان اصلاح موثر قانون انتخابات است. این نکته هم در آن بیانیه اشاره شود که در صورت عدم اصلاح قانون انتخابات، اصلاح طلبان و جنبش سبز به صورت همه جانبه انتخابات را تحریم می کنند.

تحلیل اخیر جرس ضمن اینکه به وضوح، دیکته کردن برخی خواست ها از خارج به فتنه گران را نشان می دهد، در عین حال از سردرگمی و آشفتگی جریان فتنه نیز حکایت می کند.

تعیین شرط برای حضور در انتخابات مجلس هم در حالی است که جریان فتنه و افراطیون مدعی اصلاح طلبی اساساً با به هم ریختن میز انتخابات و مقابله با رای مردم به جنگ با جمهوریت برخاستند و طبق قانون مجرمان و متخلفان شایسته مجازات محسوب می شوند.

شایان ذکر است برخی از مشاوران و اعضای ستادهای موسوی و کروبی هم اکنون در لندن به سر می برند و با سازمان جاسوسی خارجی انگلیس (ام آی 6) و بازوی رسانه ای آن (شبکه بی بی سی) همکاری کاملی دارند. شبکه بی بی سی یکی از کلیدزنندگان پروژه تقلب به عنوان اسم رمز آشوب بود. برخی ستادهای ظاهراً انتخاباتی مدعیان اصلاحات، در جریان انتخابات و حوادث پس از آن عملاً به ایستگاههای ایرانی بی بی سی و سازمان ام آی 6 تبدیل شده بود که در ارتباط با سفارت انگلیس فعالیت می کردند.

کروبی در آستانه برکناری

تا زمانی که کروبی دبیر کل حزب باشد امکان کوچکترین تحرک سیاسی و اقبال مردم متصور نیست. لذا اولین گام برای ایجاد اعتماد میان مردم و عناصر سیاسی این است که دبیر کل که در واقع تابلوی حزب در جامعه محسوب می‌شود تغییر کند.

کروبی از دبیر کلی حزب اعتماد ملی کنار گذاشته می‌شود.

کروبی در آستانه برکناری



هامون نیوز به نقل از جهان
،  شنیده‌های موثق از برخی اعضای شورای مرکزی این حزب حاکی است تعدادی از اعضا که هفته گذشته در منزل یک عضو مرکزی حزب اعتماد ملی جلسه داشتند، درباره چگونگی آغاز فعالیت‌های حزب و تلاش برای تحرکات سیاسی در آستانه انتخابات آینده بحث و تبادل نظر کردند. در این جلسه اعضای حزب بر روی یک نکته اتفاق نظر داشتند؛ که عملکرد کروبی طی ماه‌های پس از انتخابات - که در مواردی ساختار شکنانه و در بعضی مواقع اسباب تمسخر و مضحکه مردم بوده - در نهایت باعث تنزل جایگاه حزب در میان فعالان سیاسی و مردم شده، و تا زمانی که کروبی دبیر کل حزب باشد امکان کوچکترین تحرک سیاسی و اقبال مردم متصور نیست. لذا اولین گام برای ایجاد اعتماد میان مردم و عناصر سیاسی این است که دبیر کل که در واقع تابلوی حزب در جامعه محسوب می‌شود تغییر کند.

در این جلسه برخی اعضا که منتقد و معترض به عملکرد ساختارشکنانه کروبی بودند، اعتقاد داشتند کروبی با گره زدن سرنوشت خود به میرحسین و جنبش سبز، ملعبه دست ضد انقلاب خارج نشین قرار گرفته و موجب بی‌اعتمادی مردم و عناصر سیاسی به خود و حزب اعتماد ملی شده است. لذا باید با تشکیل کنگره اقدام به عزل کروبی و جایگزین کردن فرد مناسبی برای دبیر کلی حزب باشیم. از سوی دیگر برخی اعضای این جلسه که جزء دوستان سابق کروبی هستند، برای حفظ احترام و سوابق گذشته وی پیشنهاد کردند که با کروبی به طور خصوصی صحبت کنیم تا خود وی اقدام به استعفا و کناره‌گیری نماید.

به گزارش رسالت، با توجه به مباحث مطرح شده در سطوح مختلف حزب اعتماد ملی پیش‌بینی می‌شود طی هفته‌های آینده وضعیت کروبی در حزب اعتماد ملی روشن شده و این حزب اصلاح طلب با مدیریت فردی عاقل و دور اندیش و متعهد به مبانی نظام به عرصه سیاسی کشور باز گردد.


دخترم مرتب از آزار و اذیت در زندان می گوید

ادر زن ایرانی زندانی در آمریکا گفت: زمانی که در ایران جشن هسته ای برگزار می شد به دست و پای شهرزاد زنجیر بسته بودند و یک میله آهنی به عرض 10 سانت به روی قفسه سینه اش بسته بودند و او را با این وضعیت طی 48 ساعت بدون استراحت از این زندان به زندانی دیگر منتقل می کردند.


بلقیس روشن مادر شهرزاد میرقلی‌خان در گفت‌وگو با فارس درباره زندانی شدن دخترش توسط ماموران آمریکایی گفت: دختر من در سال 2007 سفری به قبرس داشت و یک ماه در آنجا اقامت داشت. بعد از یک ماه وقتی برای تمدید ویزای خود به اداره مهاجرت مراجعه کرد در آنجا پاسپور دخترم را ضبط می کنند و عنوان می کنند که باید برای پاسخ به سئوالاتی به آمریکا سفر کنید.

وی افزود: دخترم به دلیل ضبط پاسپورتش نمی توانست کاری انجام دهد و مجبور شد به آمریکا برود. قرار بود این سفر 10 روزه باشد که هنوز بعد از سه سال برنگشته است.

روشن ادامه داد: زمانی که در قبرس بود به ما اطلاع داد که من باید به آمریکا بروم. ما هم برای اینکه بتوانیم او را ببینیم به همراه دوقلوها به قبرس رفتیم که متاسفانه پرواز تاخیر داشت و ما با یک روز تاخیر به قبرس رسیدیم و دو قلو ها توانستند تنها 6 ساعت با مادرشان باشند و بعد هم او را برای رفتن به آمریکا بدرقه کردیم.

*ماجرا از کجا آغاز شد

مادر شهرزاد میرقلی خان در ادامه درباره آغاز این ماجرا گفت: پرونده ای که برای دختر من ساخته اند، «تلاش برای خرید دوربین دید در شب» بوده است. دخترم متهم است که در سال 2004 در اتریش به همراه همسر سابقش برای خرید دوربین های دید در شب تلاش کرده است.

وی افزود: با این حال او در دادگاه در اتریش شرکت کرد و به 52 روز حبس محکوم شد. بعد از اینکه دادگاه اتریش برای او 52 روز زندان حکم داد او به قید وثیقه آزاد شد و دوباره در سال 2005 از او خواسته شد برای رای نهایی به اتریش برود و زمانی که به اتریش رفت به 52 روز زندان محکوم شد که 28 روز از زندان را کشید و بقیه را خرید و پرونده بسته شد.

*اقدام آمریکا بر اساس قوانین بین المللی غیر قانونی است

مادر شهرزاد میرقلی خان ادامه داد: دوباره بعد از مدتی، دادگاه آمریکا برای همین پرونده حکم 5 سال حبس برای شهرزاد صادر کرد که طبق قوانین بین الملی برای یک پرونده نمی توانند دو بار حکم صادر کنند.

وی افزود: یعنی کار آمریکا در این پرونده از اساس اشتباه بوده است و این را خودشان هم می دانند. حتی وکیل ما هم گفت زمانی که یک حکم برای یک پرونده صادر می شود دیگر نمی توانند برای آن حکم جدیدی صادر کنند.

روشن ادامه داد: به همین خاطر دستگیری شهرزاد کاری غیر قانونی بوده ولی الان دختر من سه سال است به عنوان تلاش برای خرید یک فقره عینک دید در شب زندان است.

*زمان جشن هسته‌ای ایران سعی در شکنجه شهرزاد داشتند

وی با بیان اینکه با دخترم در تماس هستیم و تنها او می تواند بعضی وقت ها از زندان با ما تماس بگیرد گفت: شهرزاد مرتب از آزار و اذیتی که به او میشود صحبت می کند به خصوص در 18 روز اول که در بازداشتگاه لاندردی در شهر میامی بود که با او رفتارهای بسیار آزار دهنده ای داشتند.

روشن ادامه داد: مثلا زمانی که در ایران جشن هسته ای برگزار می شد به دست و پای شهرزاد زنجیر بسته بودند و یک میله آهنی به عرض 10 سانت به روی قفسه سینه اش بسته بودند و او را با این وضعیت داخل ون قرار می دادند و طی 48 ساعت بدون استراحت از این زندان به زندانی دیگر منتقل می کردند.

وی افزود: زمانی که به زندان اصلی برگشته بود، مچ های دست و پایش مجروح شده بود و او را در این وضعیت و بدون هیچ درمانی رها کرده بودند.

*انتقال بی مورد به زندانهای مختلف در شرایط بسیار سخت

مادر زندانی در بند آمریکا گفت: یک بار دیگر زمانی که رای اولیه دادگاه صادر شده بود ما تقاضای تجدید نظر کردیم. دخترم تعریف کرد که ساعت 4 صبح بیدارش کردند و گفتند باید به زندان جرجیا آتلانتا برود.

وی با بیان اینکه این زندان بسیار مخوف است ادامه داد: شهرزاد را به همراه 6 نفر دیگه بعد از 4 روز که در این زندان بسر بردند دو مرتبه در ساعت 4 صبح به زندان لاندردی بازگرداندند و وقتی اعتراض می کند می گویند که اشتباه شده است.

روشن افزود: شهرزاد زمانی که قصد داشت از تخت دو طبقه پایین بیاید به دلیل اینکه این تخت حفاظ نداشت، از پشت به پایین پرت شد و ستون فقراتش صدمه دید به صورتی که به سختی می توانست بایستد.

*شهرزاد با ستون فقرات آسیب دیده با زنجیر 11 ساعت با اتوبوس راه پیمود

مادر زندانی در بند آمریکا ادامه داد: با این وجود او را با همان حال و با زنجیر با اتوبوس 11 ساعت تا میامی بر گرداندند. بعد از اینکه به زندان رسید یک کمد فلزی سنگین به او تحویل دادند تا به سلولش ببرد.
وی افزود: بعد از 15 روز نامه‌نگاری بالاخره شهرزاد را معاینه کردند و از ستون فقراتش عکس گرفتند و دیدند که ستون فقرات آسیب دیده و به همین خاطر مدتی روی ویلچر بود ولی هنوز هم ستون فقراتش دچار مشکل است.

روشن ادامه داد: بعد هم که او را به زندان دمری در نزدیک نیویورک منتقل کردند به دلیل عدم درج سوابق پزشکی اش تقاضای شهرزاد را قبول نمی کردند وبعد که دیدند واقعا دچار مشکل است دوباره عکس برداری کردند آنجا هم مدتی روی ویلچر بود.


فشار دیکتاتورهای سبز کار خودش را کرد

فشار دیکتاتورهای سبز کار خودش را کرد
گنجی به غلط کردن افتاد!
اکبر گنجی در گفت وگو با صدای آمریکا از وقوع «استبدادسبز» در میان جریان اپوزیسیون خبر داد و تحت فشار این جریان سرکوب اظهارات قبلی خود درباره بی پایه بودن تقلب در انتخابات را که مستند به اظهارات تاج زاده، عباس عبدی، رمضان زاده، بهزاد نبوی و نظرسنجی تیم حسین قاضیان بود، پس گرفت!

اکبر گنجی در گفت وگو با صدای آمریکا از وقوع «استبدادسبز» در میان جریان اپوزیسیون خبر داد و تحت فشار این جریان سرکوب اظهارات قبلی خود درباره بی پایه بودن تقلب در انتخابات را که مستند به اظهارات تاج زاده، عباس عبدی، رمضان زاده، بهزاد نبوی و نظرسنجی تیم حسین قاضیان بود، پس گرفت!
وی در این مصاحبه گفت: «رسانه ها و گروه های استبداد سبز می گویند انتقاد نکنید الان وقتش نیست، رژیم سوءاستفاده می کند و میان مخالفان اختلاف می افتد». وی با تکرار این مطلب که «جنبش سبز به معنای داشتن سازمان و رهبری، جنبش محسوب نمی شود» از سخنان مستند قبلی خود عقب نشینی کرده و مدعی شد «من می گویم موسوی دور اول 20 میلیون رأی نیاورده بود و هیچ دلیلی برای آن وجود ندارد»! وی در عین حال این عبارت معنادار را تکرار کرد که «شرط سبز بودن، باور به پیروزی موسوی یا تقلب در انتخابات نیست»!
انتشار این مصاحبه تحمیلی باعث بازتاب های جالبی در میان رسانه های ضدانقلاب شد. بالاترین در مطلبی نوشت: سخنان آقای گنجی در مصاحبه با صدای آمریکا تصویری را که از او در ذهن داشتم، تا حدی مغشوش کرد. او چیزهایی گفت که درست درباره آنها فکر نشده بود و متضاد و آشفته بود. در شرایطی که به گفته گنجی آرا شمارش نشده و طبعاً آمار درستی هم وجود ندارد چگونه او همزمان آمار 20 میلیون رأی را مطرح می کند. او همچنین مدام از «جنبش» حرف می زد و باز می گفت به معنای کلاسیک، جنبشی وجود ندارد.
بالاترین در مطلب دیگری به انتشار مصاحبه گنجی با صدای آمریکا پرداخت. زیر این مطلب کامنت های خواندنی زیر جلب توجه می کند: کیهان ماهی خودش رو گرفت آقای گنجی... این مردک دیوانه است. یکی ایشون رو از برق بکشد. در اوایل انقلاب اسیدپاشی برای حجاب و شلوارجین. اکنون میگویند مهدی موعود توهم است. دیروز انتخابات پاک بود، امروز انتخابات تقلب بود. تعادل مغزی نداری اکبرجون... گنجی گفت «تسخیر لانه جاسوسی». معلومه هنوزم ملکه ذهنش هست که این جوری گاف می دهد... هنوز هم می شود روحیه ماله کشی اصلاح طلبانه در وجود آقای گنجی حس کرد.... اون یه اصلاح طلبه مخصوصاً وقتی از «تسخیر لانه جاسوسی» صحبت می کنه!... ایشون فکر کنم تکلیفش با خودش معلوم نیست، یه روز شکنجه گره، فرداش خودش شکنجه میشه، یه روز میاد خدا رو زیر سوال می بره فردا تو نمازجماعت می گیرندش، یه روز انتخابات ائل و بئل امروز هم که فرموده اند تقلب محرز در انتخابات صورت گرفته. یکی نیست بگه رفتی نشستی اونور خوش می گذرونی، حرف جدیدی نداشتی تا خودت را سوژه کنی؟... چرا هرچی در این 12 سال میگی و می نویسی، به سود سپاه تموم میشه؟