مطهری برادری دلسوز امّابی بصیرت



حجت الاسلام و المسلمین رسایی که همواره بدور از تعارفات ناعادلانه و  بی مزه سیاسی عقیده اش را صریح و شفاف بیان می دارد این بار نیز مخاطبان خود را بی نصیب نگذاشت تا اثبات کند به اصطلاح بیدی نبوده که با قطع میکروفن و حرکات اینچنینی به خود بلرزد.

  نماینده محترم مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به کاربری که از مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر تغییر مالکیت معنوی انتشار کتاب از 30 به 50 سال ، نقش علی مطهری در تصویب آن ، جایگاه اصولگرایی مطهری و میزان تاثیر گذاری یک نماینده در رای اکثریت مجلس  پرسیده بود، اظهار داشت:

« من از مخالفان این طرح بودم . این طرح ابتدا با رویکرد استثنا کردن کتب شهید مطهری از قانون موجود به صحن علنی آمد . براساس قانون فعلی حقوق مولفین ، چنانچه سی سال از مرگ نویسنده ای بگذرد ، ناشران مختلف می توانند کتاب های وی را با حفظ حقوق معنوی صاحب اثر به چاپ برسانند که آقای مطهری به بهانه لزوم نظارت بر کتب استاد شهید قصد داشت کتب ایشان را استثنا کند اما در حقیقت این طرح برای انحصاری کردن حقوق مادی آثار شهید مطهری برای خانواده و وراث آن شهید بود .

 این طرح در کمیسیون برای تمام کتب و از سی سال به پنجاه سال تغییر کرد اما وقتی به صحن علنی آمد آقای لاریجانی با وارد دانستن اخطار قانون اساسی یکی از نمایندگان و بدون ارجاع موضوع به کمیسیون جهت بررسی بیشتر ، 180 درجه آن را تغییر داد و اساسا شرط زمان را برداشت . موضوع نهایتا در شورای نگهبان رد شد و مجددا در صحن علنی با شرط گذشت پنجاه سال پس از فوت مولف و برای تمام کتب به تصویب رسید.

یک نماینده به میزان تلاش و استدلالی که می کند می تواند در صحن علنی تاثیرگذار باشد. البته ساختار مجلس به شکلی است که تلاش های فردی خیلی در آن موثر نیست بلکه فعالیت های جمعی نتیجه بخش است . هر چند ازاین نکته نیز نباید غفلت کرد که گاهی در صحن علنی ، یک رای می تواند سرنوشت طرح یا لایحه ای را تغییر دهد .

آقای مطهری را برادری دلسوز می دانم که از حریت و آزادگی خاصی برخوردار است اما متاسفانه تحلیل و بصیرت ندارد به همین دلیل شاهدیم که ایشان در مواقعی تبدیل می شود به ابزاری در خدمت جریانات سیاسی معاند نظام . »

حجت الاسلام و المسلمین رسایی، در مورد میزان و کیفیت رابطه دولت دکتر احمدی نژاد با روحانیت اظهار داشت:

« به عقیده من آقای احمدی نژاد نه تنها به روحانیت معتقد است بلکه راه برون رفت از مشکلات را نیز در پیگیری مبانی حوزه و پیروی از روحانیت اصیل می داند اما متاسفانه آقای احمدی نژاد ادبیات مواجه با بزرگان روحانیت را به خوبی نمی شناسد و برخی با استفاده از همین ضعف در تلاشند تا هر روز این دو ظرفیت را از هم جدا کنند . البته از حق نباید بگذریم که در مواقعی رفتارهایی که با رییس جمهور می شود نیز در ایجاد این شکاف موثر است . نشانه اعتقاد احمدی نژاد به روحانیت علاوه بر جلسات منظم وی با روحانیون در سفرهای استانی ، مواضعی است که او اتخاذ می کند . واقعا اگر حوزه علمیه به دنبال مدیری برای اداره کشور بود ، آیا مصداقی با همین ویژگی های احمدی نژاد انتخاب نمی کرد ؟ روشن است که من معتقد به بی عیب و نقصی احمدی نژاد و مواضع او نیستم بویژه اعتماد ایشان به برخی از اطرافیان که بنده آنها را مخالف روحانیت می دانم . اما بدیهی است که ما بر اساس وضعیت موجود و ممکن و ایده آل تصمیم می گیریم و در جمع بندی از محاسن ومعایب ، امتیازات محاسن را خیلی بیشتر از معایبش می دانیم . »

وی پیرامون نامه هاشمی رفسنجانی به برخی شیخ نشینیان حاشیه خلیج فارس و همچنین نقش نامه سال گذشته او به امام خامنه ای در شعله ور کردن آتش فتنه و اغتشاشات، ابراز داشت:

« ظاهرا در ابتدای دولت نهم مکاتبه ای از طرف آقای هاشمی با برخی از سران کشورهای عربی صورت گرفته است ، البته من این نامه را ندیده ام ولی آقای احمدی نژاد این ادعا را کرد و کسی آن را تکذیب نکرد .

متاسفانه نامه آقای هاشمی - مشهور به نامه بدون سلام والسلام - که چند روز قبل از اغتشاشات خطاب به امام خامنه ای نوشته شد ، در حقیقت آغاز جریان انقلاب مخملی در کشورمان بود . این نامه از ادبیات بدی برخوردار بود و در آن آقای هاشمی رسما از خشم احزاب و برخی از مردم و همچنین دود آتش آنها خبر داده بود ! البته رهبری بعدها فرمودند که امام ما به کسی باج نداد من هم به کسی باج نمی دهم . »

ایشان پیرامون علت ایراد گرفتن ولی امر مسلمین به برخی صحبت های احمدی نژاد علیه هاشمی رفسنجانی در مناظره تلویزونی عنوان کردند:

« اشکالاتی که آقای احمدی نژاد در مناظره مطرح کرد ، در حقیقت سئوالاتی بود که برخی از اعضای خانواده آقای هاشمی باید پاسخ می دادند . طبعا چون طرح این سئوالات نوعی اتهام را متوجه اشخاص ذکر شده می کرد در حالی که هنوز دادگاه آن تشکیل نشده بود ، رهبر انقلاب آن را نادرست نامیدند . البته روزها و ماه های آینده نشان داد که خانواده آقای هاشمی اساسا حاضر به پذیرش حضور در دادگاه نیستند ! »



بازسازی درگیری های خیابانی در مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظا

مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی عصر روز شنبه در ستاد فرماندهی یگان ویژه برگزار شد. عکس های زیر تصاویری از بازسازی تجمع های خیابانی را مشاهده می کنید.


مانوراقتداریگان ویژه


مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی

مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی

مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی

مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی

مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی

مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی

سپاه اگر در سیاست وارد نشود سپاه نیست


سپاه اگر در سیاست وارد نشود سپاه نیست

سردار همدانی در باره بیانیه سپاه در مورد حوادث مقابل خانه کروبی می گوید:شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم.


سیاست > چهره ها  - سردار همدانی در باره بیانیه سپاه در مورد حوادث مقابل خانه کروبی می گوید:شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم.
 

محمود عزیزی: دو ساعت و نیم طول کشید تا بالاخره بعد از اقامه نماز به امامت سردار توانستیم با حسین همدانی فرمانده سپاه محمد رسول الله گفت و گو کنیم.

قبل از مصاحبه با «خبر» بازدید وزیر ارتباطات از نمایشگاه هفته دفاع مقدس و رایزنی با نماینده شهرداری درباره نظافت دهکده مقاومت- محل برگزاری نمایشگاه یادیاران- دلایلی بود که مصاحبه را به تاخیر انداخت.

فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، معاون مرکز راهبردی سپاه، مشاور عالی فرمانده کل سپاه و نیز جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج مسئولیت هایی بوده که همدانی پیش از این تجربه کرده است. آبان 1387 و به دنبال تغییرات ایجاد شده در ساختار سپاه و تشکیل سپاه‌های استانی، لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) و منطقه مقاومت بسیج تهران بزرگ در یکدیگر ادغام و به سپاه محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ تغییر نام یافت.

بر خلاف تصور بعد از نماز سردار پیشنهاد کرد در همان مکانی که نماز خواندیم به گفت و گو بنشینیم و این گونه شد که مصاحبه 60 دقیقه ای با فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) در مقر دهکده مقاومت روی زمین برگزار شد تا بر خلاف همه مصاحبه ها خبری از میز و صندلی نباشد.

****

سردار! به نظر شما اصلی ترین  مساله ای که در شرایط حاضر کشور را تهدید می کند چیست؟از ابتدای انقلاب اسلامی ما یک تهدید بیشتر نداشتیم که تا الان هم همان باقی است و آن موضوع ارزش ها و باورها است. دستاورد وقوع انقلاب اسلامی بیداری ملتها بود، چیزی که آنها به شدت با آن مخالف بودند. برای همین بعد از پیروزی انقلاب دنبال ایجاد شکاف بودند؛ بعدا به این نتیجه رسیدند که با جنگ تحمیلی ضربه شست و پتک آهنی را وارد کنند و انقلاب تازه شکل گرفته را از بین ببرند.

وقتی در جنگ به هدف خود نرسیدند دنبال تهی کردن و خالی کردن «باورها» رفتند؛ باورهایی که در میادین جنگ نتوانستند آن را تغییر دهند. آنها الان دهها مرکز تحقیقاتی و راهبری و مطالعاتی ایجاد کرده اند تا بفهمند چطور ایرانی ها 8 سال از جان خود گذشتند. لذا می بینید از دوران بعد از دفاع مقدس می آیند به باورهای مذهبی ما حمله می کنند. بنابراین تهدید امروز نظام جنگ نرم است و تهدید نظامی اولویت دوم است.

برنامه های شما برای مقابله با این تهدید ها چه بوده است؟ما در دو بخش شکلی و محتوایی کار کردیم. امروز بر اساس همین تدبیر و نسخه به دنبال این هستیم که جمعیت 8 میلیون و500 هزار نفری تهران همگی بسیجی شوند.در این صورت ما دیگر مشکلی نخواهیم داشت.

این ایده ای واقعی است سردار؟واقعی است. از این منظر که اسلام می گوید ایده آل نگاه کنید. ما باید برای خودمان مدینه فاضله تعریف کنیم تا به آن برسیم. اگر قصدمان این باشد که ایرانی آباد داشته باشیم نباید به کشور خودمان محدود شویم.

صحبت های شما از جنبه مدیریت استراتژیک درست است، منتها ما باید بستر واقعیت ها را هم ببینم. فکر می کنید نگاه به بسیج در شرایط حاضرهمان نگاه قبل از انتخابات سال 88 است؟نه، قطع و یقین نیست. ما سال گذشته احساس کردیم که بیش از این باید عمق بخشی داشته باشیم. ببین! تا قبل از این بد تفهیم شده است. ما می گویم همه مردم بسیجی هستند. ما بسیجی را بد تعریف کردیم. ما می گویم هر کس که دلش برای  نظام و اسلام و  ایران می ثپد، بسیجی است ولو اینکه مسلمان نباشد. ما اگر بسیجی را از آن محدوده تنگ پایگاه خارج کنیم و بگویم که بسیج اندیشه و فکر است، آن زمان دایره شمول ما فراتر از تعدادی از افراد است. آن وقت خانمی که در خانه فرزندانش را بزرگ می کند بسیجی است. معلمی که  خوب درس می دهد، بسیجی است. هر راننده ای که خوب خدمت می کند این می شود بسیجی.

ولی می پذیرید که این تعریف هیچ گاه طی سالهای گذشته عام نشده است.بله، شما اگر مریض شوید و به نسخه پزشک عمل نکنید، این موجب تشدید بیماری می شود. امام راحل برای ما نسخه پیچیده و دائم راهنمایی کرده است. امام دائم از ملت تشکر کرده است. در سالهای جنگ از جمعیت حدود 50 میلیونی ما یک میلیون در جبهه ها حضور یافتند.

یک میلیونی  از 36 میلیون جمعیت آغاز جنگ؟یک میلیون از 36 میلونی که بعدا به 50  میلیون رسید. ما 50 میلیون آخر جنگ جمعیت داشتیم. آن زمان یک میلیون نفر از مردم ما در جبهه ها حضور یافتند. پس بقیه چه می کردند؟ ما می گویم بقیه نقش پشتیبانی داشتند؛ ما این گونه تعریف می کنیم. ما می گویم کسانی که با جنگ هم موافق نبودند و حتی کمک مالی  نکردند، اما مخالفت نداشتند و رزمنده ها را تضعیف نمی کردند، آنها هم در دفاع مقدس ما - ولو کم- سهم دارند. ما می گویم مردمی که 9 دی سال قبل آمدند در دفاع از ولایت، اینها بسیجی هستند. اینهاچند نفر هستند؟ شما می گوید با این تعریف آرمان ما درباره بسیج تحقق پیدا نمی کند؟! تفکیک ما تا پیش از این غلط بوده است؛ ما نسخه امام را عمل نکردیم.

اشاره داشتید به واقعه9 دی. تجربه سال گذشته چه نقاط مثبت و منفی برای کشور داشت؟من از یک منظر دیگری به حوادث سال 88 نگاه می کنم. تاریخ انقلاب ها نشان داده هر انقلابی که خود را در مسیر حوادث صیقل ندهد، شکست می خورد. انسان هم همین طور است. بچه های که در ناز و نعمت بزرگ می شوند در مقابل یک سختی به بن بست می رسند. لذا من رخدادهای سال 88 را یکی از کمین های می دانم که بحمدالله کاروان انقلاب از آن عبور کرد. پیش بینی من این است که کمین های سخت تری در پیش داریم. انقلاب ما اگر می خواهد نامش انقلاب بماند حتما باید حوادث این چنینی را در مسیر خودش انتظار بکشد.

من جواب سوالم را نگرفتم. تجربه های سال قبل نقاط مثبت و منفی اش چه بود؟درباره نقاط منفی سال گذشته ما این انتظار را داشتیم اما انتظار از برخی ها که ادعای انقلابی بودن را داشتند نداشتیم. 

منظوتان این است که انتظار حوادث سال گذشته را داشتید؟بله، انتظار حوادث فتنه را داشتیم، آن هم بر اساس برآورد اطلاعاتی نه تحلیل و تفسیر. برآورد اطلاعاتی ما می گفت که شبکه های جاسوسی دشمن و با توجه به اختصاص بودجه برای مقابله با انقلاب در کنگره آمریکا برنامه های دارند. ما انتظار داشتیم که حوادثی داشته باشیم. یکی از آنها بهانه انتخابات بود. بنابراین انتظار رخ دادن حوادثی را داشتیم، اما انتظار نداشتیم برخی ها خودشان را به اردوگاه مخالفین ببرند و بر علیه مردم حرکتی انجام دهند.

منظوتان آقایانی است که در انتخابات کاندیدا بودند؟تنها بحث آنها نیست؛ ما بیشتر به عناصر پنهان می پردازیم. کسانی که تا دیروز ادعای دوستی و خط امامی بودن داشتند و در کاروان انقلاب بودند. ما خلاصه نمی کنم اینها را در دو یا سه نفر کاندیدا. درست است که آنها نمایان شدند اما  آنهایی که پشت صحنه مدیریت کردند آنها مهم هستند. ما انتظار این را نداشتیم. تلخی سال گذشته این بود که خیلی خسارت به مردم وارد شد. خیلی خسارت به اعتبار بین المللی ما وارد شد. ما ادعا داریم امنیت ما در بین کشور های منطقه از همه بیشتر است. ادعا داریم که مردم ما یکپارچه و علاقمند به انقلاب هستند. با حوادث سال گذشته چهره بدی در عرصه بین المللی از ایران ثبت شد.

این سوال را از این جهت پرسیدم که برخی معتقدند شاید در مقاطعی نیرویهایی که در حوزه امنیت مسئولیت داشتند دچار غفلت های در برخورد با فتنه شدند؛ یا اینکه بد عمل کردند و تصویری مخدوش از بسیج ارائه شد.برخی می گویند چرا سپاه و بسیج ما سال قبل بدعمل کرد؛ ما این چنین نمی بینیم. ما باید عمیق تر نگاه کنیم. اولا ما بسیج را برای چه زمانی می خواهیم؟ بسیج را برای بسیج می خواهیم یا انقلاب؟ اگر قرار باشد که نظام آسیب ببیند و بسیج آسیب نبیند، ما چنین بسیجی را نمی خواهیم. آیا می پذیریم که نظام ما مورد حمله واقع شد؟ آیا می پذیریم که به مردم ما حمله وارد شد؟ امنیت از آنها گرفته شد؟ اگر این را بپذیریم بسیج فدایی است. یک جا در دفاع مقدس جانش را می دهد و یک جا از آبرویش هزینه می کند. سال گذشته خیلی ها این سوال شما را از من می پرسیدند، سوال جدیدی نیست.

می گفتند چرا بسیج را می آورید در عرصه؟ ما می خواهیم بسیج را چه کارش کنیم؟ بگذاریم در قوطی کبریت بماند. شما ببینید سال قبل چقدر ویرانی درست کردند؛ تخریب را به حد اعلای خودشان رساندند که نمونه اش روز عاشورا است. بسیجی های در هیات داشتند سینه می زدند. گفتیم چه دارید سینه می زنید برای امام حسین، در میدان ولیعصر جسارت شده به تکیه امام؛ شما اینجا سینه می زنید؟ همین که گفتیم مسئول هیات، گفت عزاداری بس است. ما باور نمی کردیم که روز عاشورا جسارت را به حد اعلای خودش برسانند. فکر می کردیم اینها با دولت مخالفند، با برخی بخش های نظام مخالفند اما با امام حسین نباید اینها مخالف باشند. وقتی روز عاشورا چنین جسارتی می کنند بسیج سالم بماند؟ ما چنین بسیجی را نمی خواهیم. ما بسیجی می خواهیم در زمان خطر آبرو، جان و همه سرمایه اش را به میدان بیاورد. ما از 22 بهمن سال قبل جانباز 70 درصدی داریم. ما با هیچکس درگیر نشدیم اما در شهرک غرب و میدان کاج از بالای ساختمان وسیله ای را پرتاب کردند که الان این برادر ما چهار، پنج عمل مغر انجام داده، اما بهبود پیدا نکرده است. سرش دچار آسیب بسیار جدی شده است. اخیرا که من از پزشک اش سوال کردم پزشکان خیلی امیدوار نیستند. ما گل را به کسی می دهیم که آمده اعتراض کرده، اما در مقابل کسی که قمه کشیده و دست بسیجی ما را قطع کرده ما نباید گل بدهیم.

پیش بینی تان از رفتار های آتی کاندیدا های شکت خورده انتخابات چیست؟بنده تحلیل خودم این است که پرونده سران فتنه بسته شده است اما فتنه جدید در دستور کار است و به دنبال این هستند که کسانی را با بهانه های دیگری وارد کنند. با توجه به اینکه مواردی از قانون اساسی - مثل اصل 44 - اجرایی نشده آنها به دنبال پیاده شدن این اصل دنبال ایجاد نارضایتی در مردم هستند و می خواهند بر این موج سوار شوند و مردم را بر علیه نظام بشورانند.

این  تحلیل است یا برآورد اطلاعاتی؟تحلیل

سیاست جذب حداکثری موضوعی بوده که در یک سال اخیر رهبر انقلاب بر آن تاکید کردند. اخیرا هم در دیدار اعضای مجلس خبرگان به این موضوع اشاره کردند. برخی سیاسیون معتقدند منظور ایشان اصلاح طلبان بودند. تحیلل  شما از سیاست جذب حداکثری چیست؟ما در سال گذشته بعد از فرمایشات رهبر انقلاب درباره جذب حداکثری به دنبال روشنگری بودیم. به افرادی که در زندانها  بازداشت بودند مراجعه می کردیم؛ در مواجه با برخی از اینها می دیدم اتاق اینها پر از عکس شهدای انقلاب بود. لذا فهم ما از جذب حداکثری این بود که روشنگری کنیم. یک نهضت روشنگری راه انداختیم با چهار هزار نفر از اساتید، محققیین و روحانیون و برخی دانشجویان بسیجی که در تمام مدارس، مساجد و دانشگاه ها کار روشنگری انجام دادند. کار سختی بود. در جلسات اول با همین سوالات تند مواجه می شدیم که چرا با مردم برخورد شد. وقتی بر اساس منابع اطلاعاتی و با اسناد و مدارک توضیح داده شد با زمینه ای که جوانان ما داشتند آنقدر ریزش از آن طرف انجام شد که ما فکر هم نمی کردیم و شما دیدید در 22 بهمن کمترین تنش را داشتیم. حتی در سال 89 در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و روزهایی که رسانه های بیگانه اعلام کردند که مردم بیایند در خیابان ها، دیگر این حوادث را نداشتیم. حتی شبکه های اینها اخیرا آن قدر فعال شدند و مردم را به تکبیر گفتن دعوت کردند. در همین امسال در هفته گذشته گسترده تبلیغ کردند، اما شما دیدید که به جز دو سه نقطه مشخص در شهر تهران چیزی دیگری نداشتیم. شعار نویسی که سال گذشته بود الان دیگر خبری نیست. بعضی در بازداشتگاه بودند بعد که بیرون آمدند با رفتاری که ما با اینها داشتیم الان جزو کسانی هستند که آمدند در بسیج و به ما کمک می کنند.

سوال من درباره سیاست جذب حداکثری ناظر به اصلاح طلبانی بود که در عرصه سیاسی حضور دارند.ما اعتقاد داریم بر اساس تحلیلی که رهبری دادند جذب حداکثری یعنی هیچ کس ازدایره ما خارج نمی شود، مگر اینکه خودش از اردوگاه خارج شود. در سپاه تهران در بخش افرادی که در راس هستند، مسئولیتی نداریم. آن بخش به جای دیگری واگذار شده است، اما در بخش دیگر کسانی که لیدر بودند اینها کسانی بودند که در نهضت روشنگری با ما همکاری کردند. یک کسی که چهره بسیار شاخص ستاد آقای میرحسین بوده بعدا آمد به همکاری ما و رفت در مدارس بالا شهر سخنرانی کرد و بسیار هم اثر گذار بود.

می شود نام ببرید؟نه! خودش گفته من را رسانه ای نکنید و بگذارید کارم را بکنم. یا فرزند شهیدی در ستاد آنها بوده که وقتی من دو سه ساعت با او  صحبت کردم ایشان اظهار ندامت می کرد و برای جبران کار خودش با ما می گفت من چه کاری می توانم انجام بدهم؟ الان دارد در حوزه جنگ سایبری ما کمک می کند و یک متخصص است. ما هیچ کس را از دایره خارج نمی کنیم. چون آموزه های دینی این را به ما می گوید. من اگر مجاز بودم می رفتم با برخی از این سران فتنه می نشستم و حرف می زدم. چون تکلیف دارم این کار را هم کردم. من  با برخی که بازداشت بودند ومی شناختم رفتم نشستم صحبت کردم  و دیدم که چه چیزی های در ذهنشان است.

دو سه شب بعد از اینکه از مسجد الهادی سلاح کشف شد وقتی آقای غفاری را دیدیم ایشان گفت که «بازهم کار خودتان را کردید. رفتید اسلحه را گذاشتید در مسجد و بعد هم خودتان رفتید گرفتید»؟! من چون آقای غفاری را از قبل می شناسم، می دانم روحیه تندی دارد و این حرکت های ایشان طبیعی است. به همین خاطر قوه قضائیه خیلی برخورد تندی با ایشان نکرد. آقایی بعدا به این موضوع  اعتراض می کرد، وقتی توضیح دادم گفتم:«شما مطمئن باشد کار ما نبوده چون 7 سال در آن مسجد پایگاه بسیج نداشتیم» باز هم قبول نکرد و بعد از حرف من هم تحقیق کرد دید حرف ما درست است.

یک اتفاقی که اخیرا بسیار جنجال به پا کرد تجمعات مقابل منزل آقای کروبی بود که سپاه محمد رسول الله(ص) در بیانیه ای آن را کار افراد «خودسر» اعلام کرد، اما با این حال این بیانیه هم نتوانست کسی را اقناع کند و موضوع همچنان محل ابهام است. شما فکر می کنید با این گونه افراد چگونه باید مواجه شد؟این مظلومیت بسیج است که هر اتفاقی می افتد و سازمان های رسمی مسئولیت نمی پذیرند، به بسیج و سپاه برمی گردانند. مردمی که فداکاری می کنند ،این قدر به آنها  تهمت می زنند.یک ماه قبل  بی بی سی فارسی  میزگرد گذاشت - من خودم نگاه می کردم- می گفت «ما باید برای سپاه و بسیج فکری بکنیم. آنها از موانع بزرگ سر راه ما هستند» احساس کردند این بسیج و این مردم مانع  آنها هستند. بنابراین ممکن است هر اتفاقی را که به بسیج آسیب می رساند به نام آن انجام دهند. شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم. اصلا نباید بیانیه می دادیم. کار ما نبود و هیچ بحثی هم درباره آن نیست ولی  وقتی می بینیم آنها شروع می کنند مجبور می شویم اعلام کنیم.خود آنها هم بهتر از ما می دانند که سپاه و بسیج آن قدر شجاعت دارد که هر کاری که انجام می دهد اعلام کند و بگوید ما  انجام دادیم.

اما آقای کروبی در عین حال باز هم اعتراض کرد.ما نماینده فرستادیم  آنجا.

منزل آقای کروبی؟بله، آقایان هم متوجه شدند اینها از طرف سپاه و بسیج نیستند. منتها برخی مواقع می بینند که به قول معروف تیغشان برنده نیست برای مشخص شدن می گویند بگویم بسیج تا بعدا خود آنها اعلام کند اینها چه کسانی هستند. لذا ما چنین حرکتی را خلاف تدبیر رهبری می دانیم. ما معتقدیم اگر قرار است هر کسی را محاکمه کنند باید بر اساس قانون باشد. ما پارسال هم اعلام کردیم که هر بسیجی ما که بدون مجوز اقدامی بکند ما درخواست اشد مجازات را می کنیم. ممکن است یک برادری یا خواهری با بسیج بوده اما حالا سالها است که با ما نیست، بعد حرکتی انجام داده است اینکه به حساب ما نمی شود. بسیج همه مردم هستند. ما می گویم آن بخش از مردمی که سازماندهی کردیم و برای انجام ماموریت وارد می کنیم  همه مسئولیتشان را می پذیریم. چه جلوی منزل آقای کروبی باشد و چه جای دیگر.

چرا پس با این افراد هنوزبرخورد نشده است؟این را من نباید پاسخ بدهم. ما که متولی همه کارها نیستیم. مسئول امنیت نیروی انتظامی است و آنها باید پاسخ بدهند.

سردار! فکر می کنید استمرار این حرکت ها ممکن است چه هزینه ها و تبعاتی برای کشور داشته باشد؟ قاعدتا تبعات منفی دارد و ما برخی از آسیب هایش را داریم می ببینیم. به ناچار باید اطلاعیه بدهیم و از خودمان دفاع کنیم. ما از مراجع قانونی پیگیری کردیم و یک دوره ای را مشخص کردیم که اگر چنین حرکت هایی که انجام می شود و به بسیج تهمت می زنند  اگراز مسیر قانونی  به نتیجه نرسید افشا خواهیم کرد.

برخی سیاسیون اصلاح طلب معتقدند دولت نهم و دهم وامدار سپاه است. به نظر می رسد دولت نهم به آرمانهای سپاه نزدیک بوده است. در دولت دهم برخی موضع گیری های اطرافیان رئیس جمهور و خودشان ظاهرا اصولگرایان را نگران کرده است...اولا سپاه و بسیج در همه دولتها -هر انتخاباتی انجام شده- برای مشارکت عمومی ایفای نقش کرده اند.

بالاخره این واضح است که گرایش به این دولت در سپاه بیشتر است. اجازه دهید! اینکه بگوییم همه بسیجیان ما به فردی رای بدهند-اگر ما هم چنین حرفی را بزنیم- مردم تابع ما نیستند. کار ما روشنگری است و بس.

ولی قابل انکار نیست که در مقایسه دو دولت رابطه شما با آقای خاتمی صمیمی نبود.صمیمی بودنش را بعدا می خواهم بگویم. سوال شما چیز دیگری بود. ما در هر انتخاباتی برای افزایش مشارکت کار کردیم. سپاه در دورانی که آقای بنی صدر کاندیدا شد نقش مهمی داشت. من خودم جزو کسانی بودم که تبلیغ می کردم.

برای بنی صدر؟بله، برای ایشان هم تبلیغ کردیم. سپاه همدان واقعا کاندیدایش آقای بنی صدر بود. از این حرف می خواهم به شرایط زمانی اشاره کنم. اینکه می گویند سپاه سیاسی شده درست نیست. اصلا سپاه از روز اول که تشکیل شد، سیاسی بوده است. سپاه اگر وارد عرصه سیاسی نشود اصلا سپاه نیست؛ بسیج نیست. مگر می شود یک بسیجی، فهم و بینش سیاسی نداشته باشد. در آن صورت می شود سربازان امام حسن مجتبی(ع) که به جای اینکه با معاویه بجنگد با امام معصوم جنگ می کند. بنابراین در همه دوره های گذشته جزو وظایف ما بوده که برای مشارکت مردم تلاش کنیم. این رسالت ما است. انجام داده و انجام می دهیم، اما هر رئیس جمهوری را مردم انتخاب کردند ما موظف هستیم که حمایت کنیم. تا چه مرزی؟ چه آقای هاشمی باشد چه آقای خاتمی و چه احمدی نژاد یک خط قرمز داریم.

آن خط قرمز چیست؟ارزش ها. ما ارزیابی می کنیم که دولت کجا نقاط قوت دارد و کجا نقاط ضعف. کجا باید اعتراض کنیم و کجا عبور کنیم.شما نگاه کنید! این بی انصافی نسبت به سپاه است. ما در دوره آقای خاتمی بیشترین دعوت را از ایشان برای شرکت در برنامه های سپاه داشتیم که نسبت به دوره آقای هاشمی بیشتر بوده است. نسبت به آقای احمدی نژاد هم بیشتر بوده است. اینها مشخص است. دائم تمام برنامه های ما را می آمدند. حتی آقای خاتمی در برنامه های هفته بسیج ما صحبت کرده است. برنامه های اردوهای ما را آمدند صحبت کردند. چون اعتقاد داشتیم مردم رای داند ولو اینکه ما مخالف بودیم.

در دولت فعلی هم اشکالاتی می بینیم و همه دلسوران نظام توصیه، تذکر می دهند. ما با هیچ کس نه آقای احمدی نژاد نه هاشمی معامله نکردیم و معامله هم نخواهیم کرد. تعهدی که بین ما و آنها هست این است که به قسمی که یاد کردند که از نظام  و ارزش ها پاسداری کنند وفادار باشند. این خط قرمز ما است.

ما هر جا احساس کنیم لازم است اعتراض کنیم اعتراض می کنیم. ما با منشورکوروش به شدت مخالفیم و این را مخالف سیره امام و آقا می دانیم؛ حالا هر کس می خواهد از منشور کورش بگوید. منتها ما نباید وقتی دولتمردی یک جایی اشتباه کرد همه بر علیه او بسیج شویم. دستور دینی ما می گوید که به طور جمعی نصیحت کنیم. اما آنچه مهم است این است که ما الان در معرض یک تهدید نظامی جدی قرار گرفتیم. البته اعتقادمان است که هنوز  اولویت دوم است. وقتی می بینیم دشمنان ما شاخ و شانه می کشند و بعد هم شاهد تحولاتی مثل نقل و انتقالات نظامی و تخلیه کردن برخی قوای آنها و مانور های مشترک هستیم، خوب اینها نشانه است. لذا امروز عقل سلیم حکم می کند ولو اینکه شما مطالبه از دولت دارید به خاطر آن خطر از این موضوع ها عبور کنیم. ولو اینکه اگر به جای آقای احمدی نژاد بنی صدر هم بود حکم می کرد که ما شرایط را بررسی کنیم و به نفع منافع ملی و مردم فعلا درگیری داخلی خود را متوقف کنیم. لذا می بینید که بعد از حوادث سال گذشته ما تنش داخلی نداریم.

شاید عبارت «کم شده است» واژه دقیق تری باشد.نداریم! نگویید کم شد. در هر کشوری در بهترین شرایط هم اختلاف نظر هست. شما کدام کشور را می شناسید که مردمش همه موافق باشند. اعتراض نکنند.

سردار رشید چندی پیش در اظهار نظری اعلام کردند در آستانه یک جنگ محتمل هستیم آیا این نبرد جدی است؟دستور حمله نظامی روی میز اوباما موجود است اما آنها شرایط را می بینند. اگر دشمن احساس کند وحدت بین ما نیست، حمله نظامی قطعی است. اما اینکه مثل عراق از زمین هجوم بیاورند نیست. اینها حمله های هوایی خواهند داشت. به خاطر اینکه مردم ما را بترسانند که بحمدالله پیش بینی همه اینها هم شده است. یکی از اشکالات که ما به دولت داشتیم همین بود. دولت می گفت حمله نظامی نیست. در حالی که فرماندهان نظامی ما بر اساس اطلاعات و براوردها می گویند حمله جدی است. لذا نیاز به وحدت داریم.


تعویق مذاکرات سازش تا وقتی که آب ها از آسیاب بیفتد

فرستاده ویژه باراک اوباما در امور خاورمیانه، تلویحاً از شکست مذاکرات سازش خبر داد. به گزارش رسانه های غربی و عربی، جرج میچل پس از آن که نتوانست مقدمات ادامه مذاکرات را فراهم کند، از پایان مذاکرات مستقیم خبر داد و گفت مذاکرات به صورت غیرمستقیم ادامه می یابد.
میچل در 2 روز گذشته چندین بار با مقامات رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطینی ملاقات کرد تا امکان ادامه مذاکرات را فراهم کند. این مذاکرات به خاطر از سرگیری شهرک سازی توسط صهیونیست ها در کرانه باختری رود اردن با چالش مواجه شده بود.
ابو ردینه از مقامات تشکیلات خودگردان می گوید: «هیچ پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشده و صهیونیست ها نمی خواهند به خواسته ما برای توقف شهرک سازی اعتنا کنند.» سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی هم در گزارشی نوشت: علت ناکامی مذاکرات، سرکشی طرف فلسطینی ]؟![ در مورد درخواست توقف شهرک سازی است. اکنون مذاکرات به حالت غیرمستقیم برگشته و فلسطینیان یک گام به عقب برداشته اند!
در همین حال گفته، شد تعویق مذاکرات نوعی توافق آمریکا و اسرائیل و تحمیل خواسته خود به تشکیلات خودگردان است تا پس از اینکه آب ها از آسیاب افتاد و شهرک سازی عادی شد، بعدها مجدداً بتوان مذاکرات جدید را شروع کرد!
گزارش روزنامه های صهیونیستی حاکی از آن است که اسرائیل با وجود امتیازات بزرگ پیشنهادی آمریکا حاضر به توقف شهرک سازی نشده است. روزنامه های معاریو و یدیعوت آحرونوت گزارش دادند: آمریکا پیشنهاد داده بود اسرائیل در ازای توقف شهرک سازی برای 2 ماه (!)، تسلیحات و سامانه های موشکی و هواپیماهای پیشرفته جنگی دریافت کند و همکاری های امنیتی این رژیم با آمریکا در مسائل حساس منطقه گسترش یابد و آمریکا تجاوز اسرائیل به لبنان را قانونی اعلام کند.
آحرونوت تأکید می کند: حتی در دوران بوش هم چنین امتیازهای بزرگی در ازای توقف کوتاه مدت شهرک سازی به اسرائیل پیشنهاد نشده بود.
یادآور می شود پیش از این محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان با وجود هشدار قبلی نسبت به از سرگیری شهرک سازی، اعلام کرد نباید در توقف مذاکرات عجله کرد. بنابراین پیش بینی می شود پس از جا افتادن تجاوز تازه صهیونیست ها به حقوق ملت فلسطین، عروسک محمود عباس برای خیمه شب بازی جدید مذاکرات به صحنه آورده شود.


آمریکا رسماً فتنه گران را تحت الحمایه خود اعلام کرد

ستور رئیس جمهور آمریکا برای تحریم 8 مقام ایرانی به بهانه نقض حقوق بشر، پیوند کامل جریان فتنه و آشوب با واشنگتن را آشکارتر کرد.
اوباما ضمن نامه ای خواستار ممنوعیت صدور ویزا برای 8 مقام ایرانی و ضبط دارایی های آنها- در صورت داشتن دارایی در آمریکا- شده است. این افراد شامل سرلشکر جعفری، محسنی اژه ای، حیدر مصلحی، حسین طائب(معاون اطلاعات سپاه)، صادق محصولی، مصطفی محمدنجار، احمدرضا رادان و سعید مرتضوی هستند.
این اقدام در حالی است که افراد یاد شده نوعاً سفری به آمریکا نداشته اند و سپرده و دارایی ای نیز نزد بانک های آمریکایی ندارند. بنابراین اقدام اخیر صرفاً اقدامی سمبلیک در راستای ابراز همراهی و همدلی با فتنه گرانی است که از دولت آمریکا خواسته بودند به بهانه حقوق بشر، از آنها حمایت کند.
سایت ضدانقلابی جرس که از مبدأ لندن- و با کمک برخی فتنه گران مقیم داخل- مدیریت می شود، در ارزیابی اقدام اوباما نوشت: برخی مخالفان 13 آبان سال گذشته فریاد زدند اوباما، یا با اونا یا با ما. اوباما آن زمان هنوز چشم امیدی به اثربخش بودن مذاکرات با ایران در رابطه با پرونده هسته ای داشت اما او اکنون سیر تازه ای در سیاست خارجی خود گشود.
سایت وابسته به تیم مهاجرانی-مهدی هاشمی و برخی عناصر نزدیک به حزب مشارکت می افزاید: کاخ سفید در بیانیه خود تاکید می کند که «آمریکا در کنار کسانی در ایران می ایستد که خواهان شنیده شدن حرفهایشان هستند».
ارگان حلقه لندن نشینان با اذعان به سیاسی بودن تحریم های جدید و ارتباط آن با ناکامی آمریکا در چالش هسته ای می نویسد: این تحریم ها بیش از هرچیز نشانه سردی واشنگتن از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای با تهران است. ناظران معتقدند اگر آمریکا چشم انداز امیدوارانه نسبت به مذاکرات در آینده داشت احتمالا با تحریم مقام های ایرانی به دلیل نقض حقوق بشر، درصدد عصبانی کردن آنان برنمی آمد. می توان پیش بینی کرد که این مسئله باعث چنددستگی و اختلاف نظر در ایران برای گفت وگوهای هسته ای در آینده شود.
جرس با بیان اینکه «این تحریم ها حاوی پیامی برای مخالفان حکومت نیز هست. مخالفان در مجموع از این تحریم ها استقبال کرده اند»، تلاش می کند تحریم های نمادین اخیر را مهم جلوه دهد و سپس می نویسد: «مقامات جمهوری اسلامی می توانند تحریم های هسته ای را با ادعاهایی نظیر اینکه غرب مخالف پیشرفت ایران است توجیه کنند اما توجیه تحریم ها مربوط به نقض حقوق بشر به این سادگی نیست و به احتمال زیاد اختلاف درون هیئت حاکمه را تشدید خواهد کرد».(!؟)
این تعابیر هرچند از سر سوءتفاهم است اما نشان می دهد که چرا سران فتنه همواره تلاش کرده اند فشار تحریم ها را پررنگ و برجسته کنند و یکی از آنها همین اواخر گفت«تحریم ها را باید جدی گرفت». در واقع نوعی هماهنگی خارج و داخل در «تصویب» تحریم ها و «مانور تبلیغاتی» روی آن انجام گرفته تا ضمن پمپاژ روحی جریان شکست خورده و سرخورده فتنه، به عملیات روانی منفی علیه ملت ایران و جبهه حامیان انقلاب هم منجر شود.
همزمان با سایت جرس، شیرین عبادی از عناصر سلطنت طلب فراری در گفت وگو با دویچه وله، از اقدام اخیر اوباما استقبال کرد و گفت: این یک نقطه عطف در تاریخ حقوق بشر است. در مورد نتیجه آن بر دولت ایران باید صبر کنیم و پیش داوری نکنیم. افراد تحریم شده، همگی بعد از انقلاب روی کار آمده اند که رابطه سیاسی هم قطع بود بنابراین اصولا این آدم ها به آمریکا نرفته اند و طبیعی است که نخواهند رفت. از این رو، این اقدام عملاً جنبه سمبلیک دارد لیکن امیدواریم سایر کشورها هم تأسی کنند.
از سوی دیگر سایت صهیونیستی بالاترین با اشاره به اقدام اخیر اوباما-که به نوعی رو شدن دست تزویر و فریب اوست- به همکاری با سازمان سیا و محافل اطلاعاتی آمریکا اعتراف کرد و نوشت: این تحریم اگرچه دیرهنگام ولی به هر حال می تواند نقطه شروعی باشد. خبرنگاران آمریکا در سفر احمدی نژاد سوالات تکراری و کلیشه ای از احمدی نژاد پرسیدند. ما باید وظیفه خودمان را خوب انجام دهیم. فهرست تحریم آمریکا نیازمند کمک سبز ماست]![ ما باید به آنها بگوییم که چه کسی به چه دلیلی باید تحریم شود.
یادآور می شود اقدام اخیر آمریکا یک آبروریزی بزرگ برای اپوزیسیون و جریان فتنه گر است و نشان می دهد که این جریان آشوب طلب علناً تحت الحمایه دولتی جنایتکار است که رکورد نقض حقوق بشر در افغانستان و عراق و حتی درون خاک خود را شکسته و نقش مستقیمی هم در نقض حقوق بشر در فلسطین و برخی کشورهای مرتجع منطقه دارد.


آشکار وپنهان3 / بازی پایان و آغاز



شنیده شده آقایان میر حسین موسوی و سید محمد خاتمی ، تصمیم گرفته اند برای پایان دادن به حرف وسخن ها و شایعات مربوط به اختلافات و جدایی خاتمی از فتنه ، در یک مصاحبه مطبوعاتی (مصاحبه های صوری با سایتهای وابسته به فتنه) شرکت نموده وآخرین مواضع خود را به صورت شفاف بیان نمایند .
منابع نزدیک به این دو فتنه گر اعلام نمودند ، در واقع این مصاحبه توجیهی خواهد بود بر پایان فتنه و آغازی بر روند معمول اصلاح طلبان در نقش آفرینی در عرصه هاس سیاسی نظام جمهوری اسلامی و انطباق فعالیتهای جریانات دوم خردادی با قوانین جاریه کشور .


قربانی:سخنان علی مطهری سخیف است

قربانی:سخنان علی مطهری سخیف است

عضو علی البدل هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس سخنان علی مطهری را کاملا بی ارزش و سخیف دانست و گفت: هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان باید در مورد افرادی مانند مطهری که فرمایشات روشن رهبر معظم انقلاب را نادیده می گیرند، تذکر جدی داده و با قاطعیت پیگیر این موضوع باشد.

علی مطهری امروز در نامه ای به رئیس قوه قضائیه، بدون توجه به تاکیدات چندین باره رهبر معظم انقلاب، بار دیگر ادعای سابق خود را تکرار و "فتنه 88" را یک اختلاف داخلی توصیف کرده است.

این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس حتی طرف مقابل جریان فتنه را هم "فتنه گر" نامیده و از آیت الله آملی لاریجانی خواسته است که "هر دو طرف فتنه" را محاکمه کند.

این در حالی است که رهبر معظم انقلاب جریان فتنه را جریان مخالفت جمهوری اسلامی و علیه انقلاب دانسته است.

موسی قربانی، عضو علی البدل هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفت‌وگو با شبکه ایران در واکنش به اظهارات آقای علی مطهری گفت: سخنان مطهری کاملا بی ارزش و سخیف است.

وی ادعاهای آقای علی مطهری را تشنج زا دانست و اضافه کرد: اساسا این بحث‌ها را در شرایط فعلی خلاف منویات رهبر معظم انقلاب می دانم.

عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با اشاره به اینکه طبق فرمایشات رهبر انقلاب نباید سخنان اختلاف برانگیز مطرح شود چه رسد به سخنانی که از اساس نادرست باشد، تاکید کرد: فتنه یک طرف بیشتر ندارد و آن هم مشخص است.

قربانی در پایان خواستار ورود هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس به این موضوع شد و اظهار داشت: هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان باید در مورد افرادی مانند مطهری که فرمایشات روشن رهبر معظم انقلاب را نادیده می گیرند تذکر جدی داده و با قاطعیت پیگیر این موضوع باشد.

سخنگوی قوه‌قضائیه:برخورد با فتنه‌گران قطعی است

دادستان کل کشور اظهار کرد: اگر فتنه‌گران دست از ادامه کار برندارند و از اقدامات گذشته‌ی خود و ظلمی که بر مردم روا داشته‌اند توبه نکرده و کارهای گذشته خود را جبران نکنند با آنان برخورد خواهد شد.

 حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای در حاشیه رزمایش اقتدار ماموران یگان ویژه که به مناسبت هفته ناجا برگزار شد، در جمع خبرنگاران با اشاره به آمادگی صددرصدی ماموران یگان ویژه گفت: هنگامی که رزمایش اقتدار ماموران یگان ویژه را دیدم به وجد آمدم و از توانمندی جوانان ایرانی احساس غرور کردم.

وی در پاسخ به سوالی درباره پرونده سران فتنه گفت: رسیدگی به پرونده سران فتنه ادامه دارد و بسیاری از افرادی که در جریان فتنه سال گذشته اقدام به برهم زدن نظم و امنیت اجتماعی کرده و به اموال عمومی خسارت وارد کردند، بازداشت شده‌اند و حکم تعدادی از آنان صادر شده و تعدادی نیز برای گذراندن حکم روانه زندان شدند.

اژه‌ای گفت:‌ فتنه‌گران اگر توبه کنند با آنان یک نوع برخورد می‌شود و اگر توبه نکنند به نحو دیگری با آنان برخورد خواهد شد.

اژه‌ای درباره پرونده کوی سبحان و کوی دانشگاه گفت: در رسیدگی به پرونده کوی سبحان و کوی دانشگاه پلیس اقدامات خوبی انجام داده و افرادی را نیز تحت شناسایی و تعقیب کرده است تعدادی از این افراد نیز بازداشت و برای رسیدگی به پرونده به دادسرا معرفی شده‌اند.

به گفته دادستان کل کشور دو نفر از حمله کنندگان به منزل کروبی توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت شده و برای رسیدگی بیشتر به پرونده به دادسرا معرفی شده‌اند.

دلسوزی وزیر اصلاح‌طلب برای سلمان رشدی مرتد

دلسوزی وزیر اصلاح‌طلب برای سلمان رشدی مرتد

 عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات و حامی کروبی در انتخابات پارسال که از بیم گرفتاری در چنگال قانون در پی شکایات یکی از همسرانش ناچار به جلای وطن شده و در لندن زندگی می‌کند در مصاحبه‌ای که شبکه خبری العربیه چهارشنبه گذشته با وی داشت در پاسخ به سئوال خبرنگار در خصوص فتوای امام خمینی(ره) و همه علمای بزرگ در خصوص مهدور الدم بودن سلمان رشدی به خاطر اهانت گستاخانه به پیامبر اکرم(ص) گفت: من مخالف کشتن سلمان رشدی هستم و معتقدم که باید هر فرد وملتی به عقاید نویسندگان احترام بگذارد!

مهاجرانی در پاسخ به سئوال دیگری درباره اینکه تا چه زمانی در انگلستان خواهد ماند گفت: قصد دارم 10 سال در لندن بمانم و بعد به ایران برگردم. هم‌اکنون خانواده‌ام در لندن ساکن هستند و فرزندانم در اینجا مشغول تحصیل می‌باشند. 
 
وزیر ارشاد دولت اصلاحات در این مصاحبه فاش کرد که یکی از همسرانش به نام جمیله کدیور به عنوان سردبیر سایت جرس مشغول فعالیت است.

ذوق زدگی جرس و شیرین عبادی از اقدام اوباما

ذوق زدگی جرس و شیرین عبادی از اقدام اوباما

 سایت ضدانقلابی جرس که از مبدأ لندن و با کمک برخی فتنه‌گران مقیم داخل مدیریت می‌شود، در ارزیابی اقدام اوباما نوشت: برخی مخالفان 13 آبان سال گذشته فریاد زدند اوباما، یا با اونا یا با ما. اوباما آن زمان هنوز چشم امیدی به اثربخش بودن مذاکرات با ایران در رابطه با پرونده هسته ای داشت اما او اکنون سیر تازه ای در سیاست خارجی خود گشود.

بنابر گزارش کیهان، سایت وابسته به تیم مهاجرانی-مهدی هاشمی و برخی عناصر نزدیک به حزب مشارکت می‌افزاید: کاخ سفید در بیانیه خود تاکید می‌کند که «آمریکا در کنار کسانی در ایران می ایستد که خواهان شنیده شدن حرفهایشان هستند».
 
ارگان حلقه لندن نشینان با اذعان به سیاسی بودن تحریم‌های جدید و ارتباط آن با ناکامی آمریکا در چالش هسته‌ای می نویسد: این تحریم ها بیش از هرچیز نشانه سردی واشنگتن از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای با تهران است. ناظران معتقدند اگر آمریکا چشم انداز امیدوارانه نسبت به مذاکرات در آینده داشت احتمالا با تحریم مقام‌های ایرانی به دلیل نقض حقوق بشر، درصدد عصبانی کردن آنان برنمی‌آمد، می‌توان پیش بینی کرد که این مسئله باعث چنددستگی و اختلاف نظر در ایران برای گفت‌وگوهای هسته‌ای در آینده شود.
 
جرس با بیان اینکه «این تحریم‌ها حاوی پیامی برای مخالفان حکومت نیز هست. مخالفان در مجموع از این تحریم ها استقبال کرده اند»، تلاش می کند تحریم‌های نمادین اخیر را مهم جلوه دهد و سپس می‌نویسد: «مقامات جمهوری اسلامی می‌توانند تحریم‌های هسته‌ای را با ادعاهایی نظیر اینکه غرب مخالف پیشرفت ایران است توجیه کنند اما توجیه تحریم ها مربوط به نقض حقوق بشر به این سادگی نیست و به احتمال زیاد اختلاف درون هیئت حاکمه را تشدید خواهد کرد».
 
این تعابیر هرچند از سر سوءتفاهم است اما نشان می دهد که چرا سران فتنه همواره تلاش کرده اند فشار تحریم ها را پررنگ و برجسته کنند و یکی از آنها همین اواخر گفت«تحریم ها را باید جدی گرفت». در واقع نوعی هماهنگی خارج و داخل در «تصویب» تحریم ها و «مانور تبلیغاتی» روی آن انجام گرفته تا ضمن پمپاژ روحی جریان شکست خورده و سرخورده فتنه، به عملیات روانی منفی علیه ملت ایران و جبهه حامیان انقلاب هم منجر شود.
 
همزمان با سایت جرس، شیرین عبادی از عناصر سلطنت طلب فراری در گفت‌وگو با دویچه وله، از اقدام اخیر اوباما استقبال کرد و گفت: این یک نقطه عطف در تاریخ حقوق بشر است. در مورد نتیجه آن بر دولت ایران باید صبر کنیم و پیش داوری نکنیم. افراد تحریم شده، همگی بعد از انقلاب روی کار آمده اند که رابطه سیاسی هم قطع بود بنابراین اصولا این آدم ها به آمریکا نرفته اند و طبیعی است که نخواهند رفت. از این رو، این اقدام عملاً جنبه سمبلیک دارد لیکن امیدواریم سایر کشورها هم تأسی کنند.
 
از سوی دیگر سایت صهیونیستی بالاترین با اشاره به اقدام اخیر اوباما که به نوعی رو شدن دست تزویر و فریب اوست به همکاری با سازمان سیا و محافل اطلاعاتی آمریکا اعتراف کرد و نوشت: این تحریم اگرچه دیرهنگام ولی به هر حال می‌تواند نقطه شروعی باشد. خبرنگاران آمریکا در سفر احمدی نژاد سوالات تکراری و کلیشه‌ای از احمدی نژاد پرسیدند. ما باید وظیفه خودمان را خوب انجام دهیم. فهرست تحریم آمریکا نیازمند کمک سبز ماست، ما باید به آنها بگوییم که چه کسی به چه دلیلی باید تحریم شود.
 
یادآور می‌شود اقدام اخیر آمریکا یک آبروریزی بزرگ برای اپوزیسیون و جریان فتنه گر است و نشان می دهد که این جریان آشوب طلب علناً تحت الحمایه دولتی جنایتکار است که رکورد نقض حقوق بشر در افغانستان و عراق و حتی درون خاک خود را شکسته و نقش مستقیمی هم در نقض حقوق بشر در فلسطین و برخی کشورهای مرتجع منطقه دارد.
 
گفتنی است، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، ضمن نامه‌ای خواستار ممنوعیت صدور ویزا برای 8 مقام ایرانی و ضبط دارایی‌های آنها در صورت داشتن دارایی در آمریکا شده است. این افراد شامل سرلشکر جعفری، محسنی اژه‌ای، حیدر مصلحی، حسین طائب (معاون اطلاعات سپاه)، صادق محصولی، مصطفی محمدنجار، احمدرضا رادان و سعید مرتضوی هستند. 
 
این اقدام در حالی است که افراد یاد شده نوعاً سفری به آمریکا نداشته‌اند و سپرده و دارایی ای نیز نزد بانک‌های آمریکایی ندارند. بنابراین اقدام اخیر صرفاً اقدامی سمبلیک در راستای ابراز همراهی و همدلی با فتنه‌گرانی است که از دولت آمریکا خواسته بودند به بهانه حقوق بشر، از آنها حمایت کند.

موسوی را رها کنید؛ رهنورد را عشق است!

موسوی را رها کنید؛ رهنورد را عشق است!

«حسین-ب» در سایت ضد انقلابی ایران امروز و در نوشته ای با عنوان «زهرا رهنورد» ضمن اشاره به مصاحبه زهرا رهنورد با سایت خودنویس که طی آن به تخطئه روزگار حیات حضرت امام خمینی(ره) پرداخته و از منافقین تروریست حمایت کرده بود، نوشت: او نقشی بی نظیر در جنبش مخالفین داشته و به عنوان یک اصلاح طلب تابوهای متعددی را در نظر و عمل شکسته است. او تنها همسر یک سیاستمدار نیست بلکه خود داعیه دارد. خانم رهنورد اگر قرار بود نقشی در سطح همسر یک سیاستمدار ایفا کند قاعدتاً باید در چارچوب رفتار و کرداری که همسرش تعیین کرده، کار می کرد ولی او مرتب از این محدوده ها و تابوها فراتر رفته و مثلاً در نزدیک شدن به فعالان سکولار تردید به خود راه نداده است.

این گروهکی فراری ادامه می دهد: از این نکته می گذریم که رهبران اصلاح طلب فتنه سبز و آقایان موسوی و کروبی نمی توانند خود را از مسئولیت فجایع دهه اول انقلاب بری بدانند اما همین عمل خانم رهنورد در تابوشکنی رژیم است.
یادآور می شود رهنورد پیش از این تصریح کرده بود که فتنه 88 با جریان های لائیک (ضددین) پیوند دارد و این جریان ها بخشی از فتنه سبز هستند. برخی محافل ضدانقلاب چندماه پیش با اشاره به بن بست کسانی چون موسوی و کروبی، خواستار برجسته و مطرح کردن کسانی نظیر همسر موسوی یا خروج رهنورد از کشور شده بودند. رهنورد از اینکه در سایه موسوی در رسانه های ضدانقلاب تحویل گرفته شود ابراز ناخرسندی کرده و اقدام منافقین بواسطه سایت ایران امروز، التیام بخشی به ناراحتی رهنورد و به نوعی هندوانه زیر بغل وی گذاشتن است.
گفتنی است که برخی از گروه های ضدانقلاب و نیز گردانندگان رادیو فردا و دویچه وله ضمن تقدیر از هنجارشکنی های زهرا رهنورد، مطرح کردن وی به طور مستقل از موسوی را به مصلحت! نمی دانند و معتقدند که او به خودی خود هیچ جاذبه ای برای مطرح شدن ندارد ضمن آن که به نوشته سایت بالاترین، سن و سال بالای زهرا رهنورد فرصتی برای مطرح کردن او باقی نمی گذارد. همین سایت پیشنهاد کرده بود که برای خانم رهنورد نقش «مادر تروزا» می تواند مناسب باشد!
ادعای تجلیل و تمجید از رهنورد به عنوان یک زن مبارز در حالی است که زنان در اردوگاه های منافقین از کوچک ترین حقوق انسانی محرومند و صرفاً به عنوان ابزار بهره کشی و استثمار جنسی، میان سران این سازمان دست به دست می شوند. خوشبخت ترین! زن عضو سازمان منافقین مریم قجرعضدانلو ابریشمچی رجوی است که سرنوشتی به غایت خیانت آلود و مصیبت بار دارد.

فتنه‌گری نهضت آزادی علیه یارانه‌ها


اختصاصی/فتنه‌گری نهضت آزادی علیه یارانه‌ها

نهضت آزادی از عوامل خود خواسته تا برای سیاه نمایی علیه نظام در قضیه هدفمندی یارانه ها آماده باشند.

یکی از سرکردگان نهضت غیرقانونی آزادی اخیراً در تماس با عناصر فعال این گروهک در شیراز از آنها خواسته است خود را برای سیاه نمایی علیه قانون هدفمند کردن یارانه‌ها آماده کنند.
این عضو گروهک نهضت آزادی از این افراد خواسته است با توجه به اجرای قریب‌‌الوقوع قانون هدفمند کردن یارانه‌ها و تورم احتمالی ناشی از اجرای این قانون، تمام هم خود را صرف دامن زدن به مطالبات مردم و مخالف‌خوانی علیه این قانون صرف کنند. گفتنی است گروهک غیرقانونی نهضت آزادی پیش از این در سلسله جلساتی با اعضای فرقه سبز، توافق کرده‌اند به هر شکل ممکن در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها سنگ‌اندازی کرده و با ایجاد نارضایتی‌های کاذب مردمی، بار دیگر زمینه اغتشاشات و درگیری‌های خیابانی را ایجاد کنند.
 

بررسی پشت پرده حضور رهنورد و موسوی در آمریکا

بررسی پشت پرده حضور رهنورد و موسوی در آمریکا

چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟

چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟
بررسی نقاط مبهم در سوابق میرحسین موسوی و همسرش زهره کاظمی مشهور به زهرا رهنورد می تواند گره از بسیاری ابهامات عملکرد دو سال اخیر این افراد را باز کند.رضا گلپور محقق و نویسنده کتاب شنود اشباح در تحقیقی پیرامون همین موضوع نوشت:
چگونه در ضداسرائیلی ترین پدیده تاریخ صهیونیسم (یعنی پیروزی انقلاب اسلامی)، سیّدی از اعضای شبکه‌‌ مزدوران حقوق‌بگیر سفارت منحوسه‌ صهیونیستی (با مهندسی افکار عمومی و حتی حمایت برخی خوبان و خواص ) به عرصه ی رقابت انتخاباتی و حتی به کلیدی‌ترین پُست اجرایی جمهوری اسلامی رسانده می‌شود؟!
وی با اشاره به اینکه رستنگاه سیدابوالحسن بنی‌صدر از حیث اصول و التزام به آن با ولایت و روحانیت اصیل انقلاب، یکی نبود، افزود: بنده با نهایت احترام از باب ادای وظیفه‌ خود، به عنوان یک شهروند ساده در نظام جمهوری اسلامی می‌خواهم نقاط مبهم موجود در سوابق جناب آقای میرحسین موسوی و همسرش را خاطر نشان و مطرح نمایم . چرا که امکان نفوذ فرصت طلبان در آب نمک خوابانده شده را به وضوح می بینم .
آرزو دارم با بیان شفاف و عاقلانه ی آقای موسوی و یا همسرشان، حسن‌ظن امثال اینجانب در عدم نقش آفرینی موسوی در سناریویی نظیر به قدرت رساندن بنی صدر ،تبدیل به یقین گردد.
...سؤال بسیار اساسی که ایشان باید هرچه سریعتر به آن پاسخ بگویند اینست که چگونه ایشان حدود 2 سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط نظام ستمشاهی، به همراهی همسرش سر از آمریکا درآورد؟
بنده هیچ سابقه‌ ی تحصیلی در این دوره از ایشان در اسناد و لینک های رسمی دانشگاه های آمریکا مشاهده نکرده‌ام. چرا درست پس از سفر ژنرال هایزر به تهران (که جهت برخی تدبیرهای وی در پذیرش سقوط ستمشاه و برنامه ریزی جهت ترور یا کودتا و یا انحراف در مسیر میلیونی طرفداران امام خمینی صورت پذیرفت) ، جناب میرحسین موسوی با همسرش سر از تهران در آورده‌اند؟
...آنچه من امروز احساس وظیفه می کنم حتما در افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد، یافتن پاسخ مناسب به این سوال است که به چه دلیل بعد از سی سال که از استقرار نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد، باید خانمی که داعیه بانوی اول شدن را دارد، از بیان اسم و هویت واقعی خود طفره رفته و همچنان و همواره از یکی دو اسم مستعار استفاده ‌کند؟!
... چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟
... چه افرادی و در چه کشورهایی واسطه سفر این خانم، یعنی زهره کاظمی‌آزاد، با اسامی مستعار دیگر، مثل "زینب بروجردی" یا همان "زهرا رهنورد" به آمریکا بوده اند؟
این چه آریستوکراسی است که دو خواهر کاظمی ( زهرا با اسم مستعار ژاله و زهره با اسم مستعار زهرا رهنورد ) بعد از اخراج پدرشان از ارتش توسط معلوم الحالی مثل احمد شاملو کشف میگردند؛ که یکی سوگلی هویدا آخرین نخست وزیر جدی قبل از انقلاب در مصاحبه های تلویزیونی ؛ و دیگری همسر اولین نخست وزیر پابرجای بعد از انقلاب بوده اند.
چرا خواهر مرحومه ایشان، زهرا که تا سال 1383، که در واشنگتن دی‌.سی در گذشت از اسم مستعار "ژاله" استفاده می‌کرد؟
- آیا خانم زهره کاظمی آزاد (همسر میرحسین موسوی) می‌توانند لیست مسافرت های قبل از انقلاب خود را بویژه به پایتخت‌های اروپایی و آمریکا به خاطر بیاورند؟
- ساختمان موسوم به پارک دوپرنس که توسط فرح پهلوی طراحی و در تقاطع شیخ بهایی و ملاصدرای تهران قرار داشته غیر از این دو خواهر، مأمن و مأوای چه خواهران مکشوفه ی دیگری بوده است؟
آیا احکامی که میرحسین موسوی یا سیدمحمد خاتمی با نام مستعار برای این خانم صادر کردند (حداقل در سطح ریاست دانشگاه الزهرا) یا مدارک تحصیلی او برای دریافت حقوق ، قانونی بوده است و حتی یک کپی از شناسنامه ی حقیقی ضمیمه داشته است؟...
خود جناب آقای میرحسین موسوی همانند بسیاری دیگر از عناصر مرتبط با جریانهای مبارزه مسلحانه قبل از پیروزی انقلاب دارای اسم مستعار (حداقل "حسین رهجو" ) می‌باشند که این هویت از مؤسسین به اصطلاح جنبش مسلمانان مبارز بوده‌است.
... نباید فراموش کرد که دو تن از کادرهای جوان حزب ایران یعنی "محمد نخشب" و "عبدالحسین راضی" در اوایل دهه‌ 30 انشعاب کرده و حزب مردم ایران را تحت تأثیر به اصطلاح خداپرستان سوسیالیست تأسیس نمودند و با اعلام وفاداری کامل به "محمد مصدق السلطنه" خود را مترقیان مذهبی برمی‌شمردند. پس از قیام عاشورایی حضرت امام خمینی و مقلدانشان در خرداد 1342، نخشب، نام حزب مردم ایران را به جنبش آزادیبخش ملی ایران (جاما) تغییر داد.
در همین دوران بود که صادق قطب‌زاده به آمریکا رفته و در آنجا با حمایت و همکاری محمد نخشب و دیگر شخصیت های متعلق به جبهه ملی، سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا را راه‌اندازی کرده بود.

بعد از کناره‌گیری "عبدالحسین راضی" از سیاست و مرگ نخشب در آمریکا در دهه‌ی 1350، دو نیروی کلیدی "جاما" و طرفدارانشان به مبارزه‌ قهرآمیز و مسلحانه روی آوردند. جالب است که هر دو جریان خود را خداپرستان سوسیالیست می‌خواندند. این دو نفر کلیدی، یعنی "کاظم سامی کرمانی"، روانپزشک مقیم تهران (که قتل عجیب او همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد) و "حبیب‌الله پیمان"، دندانپزشک مقیم تهران (پس از همراهی عناصری چون رسول رزق ‌جوقناد، حسین زادعیسی، مصباح تلقینی و دیگران) در دهه‌ پنجاه به آموزش تولید مواد منفجره و خرید سلاح و مهمات و مبارزه‌ قهرآمیز مسلحانه روی آوردند.
سؤال اینجاست که آقای میرحسین موسوی به عنوان یکی از کلیدهای خداپرستان سوسیالیست چه نسبتی با این مبارزات مسلحانه (که غالباً غیرشرعی و ناهماهنگ با فقهای جامع‌الشرایط بوده است) داشته‌اند؟
از آنجا که در خط مشی جاما همکاری های تاکتیکی با چریک های اکثریت فدایی خلق و نیز حزب توده کاملاً تعریف شده بوده است و هر دوی این دو جریان مستقیماً با سرویس های جاسوسی ابرقدرتها در تعامل مستقیم بودند، جناب میرحسین موسوی به عنوان عضو همراه این گروهک (جاما) تا چه اندازه درگیر این تعاملات بوده‌است؟
چرا جاما به عنوان مخفف جنبش اسلامی مردم ایران با زیرکی و ظرافت تغییر نام داد؟
هزینه‌ اقامت قریب به 2 سال میرحسین و همسرش از کجا و چگونه تأمین گردیده بود؟ ایشان در قبل از پیروزی انقلاب به مفهوم مبارزاتی (و نه فامیلی و نژادی) ارتباط با کدامیک از بزرگان حول امام خمینی را داشت؟
میرحسین 2 سال سپاهی دانش در شهرکرد بوده است و سپس سر از واشنگتن دی.سی درآورده است. دفتر شرکت مشاوره معماری سمرقند با چه هدفی و با سرمایه چه مجموعه‌ای توسط ایشان تأسیس و راه‌اندازی گردید؟
در سوابق رسمی ایشان آمده متولد 1320، از 1332 از تبریز به تهران آمده، در مدارس "جامی" و "عنصری" تبریز و بعد از ورود به تهران دبیرستان "جعفری" و در سال آخر مدرسه‌ "مروی"، در سال 1348 گویا کارشناسی ارشد خود را در رشته معماری و شهرسازی گرفته و "حسن آلادپوش"، "عبدالعلی بازرگان"، "محمدعلی نجفی"، مهندس "حجت"، مهندس "نقره‌کار"، مهندس "محمد بهشتی"، مهندس "انوار" طبق اعلام ایشان دوستان صمیمی‌ او هستند.
خداپرستان سوسیالیست سه هدف عمده از تشکیل جاما را به این شرح تبلیغ می‌کنند: حمایت از مذهبی‌های سازمان مجاهدین خلق، پشتیبانی از اندیشه‌های دکتر علی شریعتی، حمایت از جنبش توده‌ای مردم ایران؛ میرحسین موسوی در راستای تحقق سه هدف فوق با چه سازمانها و افرادی تعامل داشته است؟
البته در بحث بعد از انقلاب ایشان هم که به شهید بهشتی و شهید رجایی وصل شدند، مطالب و اسناد بسیار مهمی از شهید آیت(ره) و هشدارهای این شهید گرانقدر به شهید بهشتی وجود دارد که در صورت لزوم ریز به ریز‌ آنها ‌‌باید طرح و بررسی گردد و به حول و قوه‌ی الهی این کار را صورت خواهم داد.
بسیار جالب است که غالب کسانی که امروز محمود احمدی که آماج دشنام های احزاب گوناگون اعوجاج ‌دار در تولی و تبرایشان می‌باشد، دارای این درد مشترک خانم کاظمی آزاد و آقای موسوی هستند، یعنی هویت‌های دو یا چندگانه‌ی مستعار داشته و دارند که بد نیست برای ماندن در حافظه‌ عزیزان و مطالعه برخی را مرور کنیم :
- روحانی شهیر اردستانی "محمدحسین جعفری"، مشهور به "حسین شریعتی"، معروف به "شیخ‌الشریعه"، با نام مستعار "شیخ‌الرئیس".
- "سعید حجاریان کاشی"، مشهور به "سعید مظفری"، معروف به "جهانگیر صالح‌پور" یا "مستر بریدی".
- "حسین توکلی"، معروف به "حسین محمدی" (عماریون)
 



پخش شبنامه به سبک گروههای میلیشیایی بین مردم


پخش شبنامه به سبک گروههای میلیشیایی بین مردم

راستاپنجمین نسخه از نشریه " کلمه " به صورت غیرقانونی به چاپ رسیده و میان مردم توزیع شد.

این نشریه یک صفحه‌ای بوده ( جهت چسباندن بر روی دیوار) و اخبار و مسایل مهم روز را به صورت کوتاه چاپ می‌کند.
همچنین در نشریه مذکور آمده است: " مردم رسانه ندارند. لطفا پس از خواندن خبرنامه، آن را به دوستان خود بدهید و یا در مکان عمومی جا بگذارید " و با این عنوان از خوانندگان خواسته‌اند اطلاع‌رسانی کنند.
گفته می شود این اقدم جهت شبیه سازی مبارزات مردم علیه نظام شاهنشاهی انجام گرفته که مردم در آن زمان سخنان امام خمینی (ره) را منتشر و پخش می نمودند البته با تفاوت که مردم در انتشار این ویژه نامه فتنه نقشی ندارند و برخی گروه های سازمان یافته وابسته به یکی از سران فتنه اقدام به انتشار این نشریه غیرقانونی نموده و آن را منتشر می نمایند

برخورد عاجل با فتنه‌گران مطالبه مردمی است


برخورد عاجل با فتنه‌گران مطالبه مردمی است

باید بسیار زودتر از اینها با آنها برخورد قضایی صورت می‌گرفت.

سخنان آیت‌الله لاریجانی مبنی بر برخورد قضایی با قافله‌سالاران نفاق در کنار آنکه امیدبخش و رضایتبخش قلمداد می‌شود، نشان‌دهنده اعتدال قاطعیت نظام در برخورد با معاندان درونی است. آنچه در این میان هویداست مطالبات مردمی در این جهت فشار قابل‌توجهی را به قوه قضائیه وارد کرد، چرا که عموم جامعه با بصیرت قابل توجهی تمام اعمال مجرمانه و خیانت‌محورانه افرد را رصد می‌کردند و الان هم در انتظار برخورد مقتدرانه و بی‌تعارف نظام با سرکردگان آشوب نشسته‌اند. شبیب جویجری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از چگونگی برخورد عاجلانه با سران فتنه به «جوان» می‌گوید. آیت‌الله لاریجانی چهارشنبه گذشته خبر از برخورد دستگاه قضایی با سران فتنه داد، نظرتان در این رابطه چیست؟

با توجه به آنکه اشخاص و گروه‌هایی در سال گذشته فضای جامعه را به سمت التهاب و اضطراب کشاندند و امنیت جامعه را مختل کردند و خون ده‌ها نفر را به ناحق بر زمین ریختند باید با آنها برخورد می‌شد.

مواضع آیت‌الله لاریجانی بسیار منطقی و قانونی بیان شد چرا که مستندات بسیار زیادی از این اشخاص و گروه‌ها مبنی بر خیانت به نظام و ضربه زدن به منافع عمومی در دست است.

زمان کنونی برای رسیدگی به تخلفات اصحاب نفاق از دید شما زمان مناسبی است؟

بنده اعتقاد دارم با توجه به اعمال مجرمانه و خیانتکارانه اصحاب فتنه در طول ماه‌های گذشته باید بسیار زودتر از اینها با آنها برخورد قضایی صورت می‌گرفت. هرچند با توجه به سخنان رئیس دستگاه قضایی باز هم دیر نشده است و هرچه سریع‌تر با توجه به اعمال مجرمانه و منافقانه آنها رأی محکم و غیرقابل برگشتی صادر شود.

قاطعیت رئیس قوه قضائیه در مباحث فوق نشانه چیست؟

نشان‌دهنده اشراف کامل دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی کشور از ابعاد مختلف جریان فتنه است. همچنین مدارا و مصلحت نظام باعث شده است که قوه قضائیه با توجه به سیل مدارک و مستندات تا الان برخوردی صورت ندهد.

تأثیر مطالبات مردمی در اتخاذ چنین تصمیماتی از سوی دستگاه قضایی چه میزان ارزیابی می‌شود؟

یقیناً فشار افکار عمومی و مطالبات مردمی در جهت مجازات سرکردگان نفاق تأثیر بهینه‌ای در تصمیم‌گیری دستگاه قضایی در این زمینه داشته است.

فتنه در بن بست؛حامیان در کما


فتنه در بن بست؛حامیان در کما

جریان فتنه که با معضلات بسیار زیادی روبرو گردیده انتقادات شدید و گسترده ای در داخل وخارج را تحمل می نمایند.

شنیده ها حاکی از آن است که بخش هایی ازعوامل رادیکال جریان فتنه که سال گذشته حوادث تلخی را در تهران بوجود آوردند ، با سازماندهی جدید قصد تحرکی برمبنای ناامن سازی اجتماعی وتثبیت موجودیت با هیاهوی بسیار وجلب حمایت مجدد کشورهای غربی را دارند.
 این تصمیمات در حقیقت پس از آنکه انتقادات از مشی فتنه و رکود وبی تحرکی آنها ازعاشورای سال 88 به بعد بالا گرفت وریزشها هر نوع توان حرکتی را سلب نمود به مثابه تلاشی برای اعاده فتنه در نظر گرفته شده است .
این در حالی است که اعلام جدایی خاتمی از موسوی و جداکردن جریان اصلاحات از موسوی بر نابسامانیها و مرگ  فتنه قوت بیشتری داده است ، موسوی با کمک مشاوران داخلی وخارجی بدنبال این هستند که از این سرنوشت حتمی فرار نمایند .از سویی دیگر اولتیماتوم پشتیبانان خارجی نیز بر آشفتگی ها افزوده است ، واگر فتنه نتواند به یک راه حل عاجل برای حفظ واعاده موجودیت و تامین رضایت پشتیبانان دست پیداکند ، این حمایت ها از حالت همه جانبه فعلی خارج خواهد شد .
در همین راستا یک منبع آگاه به جوان آنلاین گفت:جریان فتنه که در داخل ، با معضلات بسیار زیادی روبروگردیده و انتقادات شدید و گسترده ای در داخل وخارج را تحمل می نمایند و باید دید این جریان به چه نتیجه ای خواهند رسید چرا که وضعیت فعلی بن بست کامل است .

اخلال در اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها پروژه مشترک امریکا و فتنه


اخلال در اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها پروژه مشترک امریکا و فرقه فتنه

فتنه‌گران در تلاشند طرح خود را برای امتیاز‌گیری از نظام اجرایی کنند.

فتنه‌گران در تلاشند با استفاده از فشارهای اقتصادی داخلی و تحریم‌های بین‌المللی، طرح خود را برای امتیاز‌گیری از نظام اجرایی کنند؛ طرحی که با حمایت و چراغ سبز غربی‌ها در حال طراحی است.

با نزدیک شدن به روزهای اجرای نهایی طرح هدفمند کردن یارانه‌ها در کشور که اکثر کارشناسان اجرای آن را با شوکی کوتاه مدت اقتصادی به دلیل ناهماهنگی مردم در کشور همراه می‌دانند و از سوی دیگر اعمال تحریم‌های اقتصادی از جانب کشورهای غربی علیه کشور و مردم، فتنه‌گران نیز طراحی‌های خود را برای سودجویی از این فضا آغاز کرده‌اند تا شاید بتوانند پس از شکست‌های متوالی، حداقل امتیازی را از این طریق از نظام بگیرند.

برهمین اساس این جماعت می‌کوشند با بهره‌گیری از تجربیات کشورهایی نظیر مالزی، اندونزی، برونئی، مصر، پاکستان، بنگلادش و سایر کشورهایی که حذف یارانه‌ها در آن موجب بروز ناآرامی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است، با برنامه‌ریزی، هدایت جمعیت معترض به این موضوع در کشور را به دست بگیرند و با مصادره حرکت به نام خود و خط دهی به این جمعیت آنها را در مسیر تحقق اهداف خودشان قرار دهند و پدیده‌ای را نظیر آنچه که طی روزهای پس از انتخابات در کشور روی داد، به وجود آورند.

بحران اقتصادی زمینه‌ای برای بحران اجتماعی

در همین راستا کارشناسان اتاق فکر فتنه پس از تحقیقات مختلف به این نتیجه رسیدند که میان بحران اقتصادی در جوامع مختلف و افزایش ناآرامی‎ها و اعتراض‎های اجتماعی و همچنین گسترش جرائم مختلف و بی‎قانونی‎ها در آن جوامع، رابطه مستقیمی وجود دارد و در عین‎حال یکی از بدیهی‎ترین پیامدهای رکود اقتصادی در یک جامعه را می‎توان کاهش انگیزه و در عین حال، توانمندی دولت‎ها در تأمین اهداف اقتصادی برشمرد. در چنین شرایطی است که بسیاری از کشورهای توسعه‌نیافته یا در حال توسعه در جهان به اجرای طرح‎هایی چون «حذف یارانه‎ها» با تصور تأمین منابع اقتصادی بیشتر روی می‎آورند که این امر خود به طور مستقیم، مجدداً همان مردم فقیری که دولت آن کشور آنها را محور اجرای طرح مذکور قرار داده، تحت تأثیرات و تبعات فراوان قرار می‎دهد که از جمله آن می‎توان به افزایش بحران بیکاری، گسترش مهاجرت افراد فاقد تمکن مالی از روستاها به شهرها که خود پدیدآورنده بسیاری از چالش‎های اجتماعی است، ظهور مشاغل کاذب و فاقد جایگاه اجتماعی و روی آوردن بسیاری از افراد به این مشاغل صرفاً با هدف دریافت دستمزدهای روزانه اندک، گسترش مفاسد و جرایم اجتماعی و شدت گرفتن فاصله طبقاتی میان فقیر و غنی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. بنابراین این موضوع بهترین شرایط را برای فتنه‌گران پدید می‌آورد که با سیاه‌نمایی علیه نظام و تحریک مردم و همچنین فراهم آوردن شرایط برای حرکات خیابانی، ‌آنها را به کف خیابان‌ها بکشانند و استفاده‌های لازم را از آن ببرند.

بازسازی قوا برای زمان اجرا

بنابراین بر اساس همین طرح، اتاق فکر فتنه به سفارش یکی از اعضای خود، طرح بازسازی قوای خود را در دستور کار قرار داده و می‌کوشد ضمن سازماندهی مجدد نیروهای قدیمی خود، نسبت به جذب نیروهای جدید با شیوه‌های گوناگون اقدام کند. آنها معتقدند که فشارهای بین‌المللی، تحریم‌ها و اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها 3 عامل زنجیره‌ای است که می‌تواند کشور را با بحران بزرگی مواجه کند. بنابراین باید این جریان کار اتصال حلقه‌های این زنجیره را نهایی کند و زمانی که تلفیق این سه عامل پایان یافت و کشور در آستانه بحران قرار گرفت، نیروهای سازماندهی شده جریان فتنه برای بهره‌گیری از فضا، وارد کارزار بشوند. از طرف دیگر، همزمان با این ورود، با بهره‌گیری از فضای اقتصادی به وجود آمده به تحریک مردم عوام پرداخته و آنها را نیز با حرکت خود همراه کنند.

پروسه‌های 6 ماهه برای سقوط دولت

این طرح زمانی به فکر کارشناسان اتاق فکر فتنه رسید که یکی از چهره‌های پشت پرده این جریان، تئوری پروسه‌های شش ماهه را به این اتاق ارائه کرد. بر اساس این تئوری، ‌این فرد سال 89 را سال سقوط دولت دهم عنوان کرده و گفته است که «اصلاح‌طلبان با همراهی سبزها باید شش ماه اول سال به طرح انتقادات صریح و بی‌پروا از دولت بپردازند و اقدامات دولتمردان را زیر سؤال ببرند. پس از پایان این پروسه، با آغاز 6 ماهه دوم سال تمامی تلاش‌ها را برای فشار به دولت و ناکام گذاردن اقدامات اصلاحی آنها به کار ببندند و قطعاً در این پروسه، دولت دهم که به خاطر فشارهای شش ماهه اول سست شده است سقوط خواهد کرد.» از این رو فتنه‌گران با این راهکار ارائه شده از سوی این چهره شاخص خود، به طراحی پروژه بازسازی قوای خود پرداختند.

پیام غربی‌ها به فتنه‌گراندر همین حال غربی‌ها نیز با اطلاع از این طرح و ارائه برخی نظر سنجی‌ها به فتنه‌گران در خصوص طرح تحول اقتصادی و همچنین با تنگ‌تر کردن حلقه تحریم‌ها و فشارهای خود، همچنان این جریان را برای تحقق اهدافشان یاری می‌کنند. گفتنی است غربی‌ها در پیامی که برای فتنه‌گران ارسال کرده‌اند با تأکید بر به کار بستن تمام تلاش این جریان برای اخلال در طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، عنوان شده بود در صورت عدم موفقیت تلفیق این فشارها و اخلال‌ها دیگر نمی توان تا مدت‌ها به هیچ طرح دیگری برای به قدرت رسیدن فتنه‌گران امیدوار بود.

ردپای فتنه گران در اعتراضات طلافروشان


ردپای فتنه گران در اعتراضات طلافروشان

این کمیته تاکنون 5 جلسه اضطراری با حضور چهره های شاخص جریان رادیکال فتنه تشکیل داده است.

 جریان فتنه در قضایای اخیر اعتراضات صنف متوقع !طلافروشان به 3درصد مالیات ارزش افزوده نقش فعالی ایفا کرده است.
بنا بر این گزارش یکی از سران متوهم فتنه کمیته ای مرکب از مشاورین و جامانده هایی از احزاب منحله مجاهدین ومشارکت ، به عنوان" ستاد حمایت " در ارتباط با معترضین صنف طلا فروشان تشکیل شده است که تعدادی از عناصر نشان دار و خط دهنده این صنف نیز در آن عضویت دارد .وظیفه این کمیته ، بررسی وضعییت ها وکمک به ادامه و گسترش اعتراضات و تعمیم آن به دیگر صنوف می باشد .
گفته می شود ، این کمیته تاکنون 5 جلسه اضطراری با حضور چهره های شاخص جریان رادیکال فتنه تشکیل داده است و خط دهی اخبار وگزارشات مندرج در رسانه های غربی  نیز در این کمیته صورت می گیرد.

جلسه جریان انحرافی اصولگرایان با یک حزب تکنوکرات درکاخ نیاوران


جلسه جریان انحرافی اصولگرایان با یک حزب تکنوکرات درکاخ نیاوران

این جلسه در کافی شاپ کاخ نیاوران برگزار شده است.

ساعت 18 روزگذشته در کافی شاپ کاخ نیاوران نماینده جریان انحرافی اصولگرایان همراه با دو تن از نمایندگان یک حزب تکنوکرات دوم خردادی جلسه ای انتخاباتی را برگزارکرده و به رد و بدل پیغام های تصمیم گیرندگان خود پرداخته اند.
نکته قابل توجه این که در این جلسه که تا ساعت 20 به درازا کشیده بود،یکی از محکومان حوادث بعد از انتخابات هم که در پرونده کشته سازی ها نقش پررنگی داشته نیزحضور داشته است.


تلاش آمریکا درمقابل محور مقاومت بی نتیجه خواهد بود


تلاش آمریکا درمقابل محور مقاومت بی نتیجه خواهد بود

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رئیس جمهور سوریه، روابط ایران و سوریه را از لحاظ استحکام و استمرار در طول 30 سال گذشته، بی نظیر دانستند .

ضمن گرامیداشت یاد مرحوم حافظ اسد تأکید کردند: روند خوب همکاریهای دو کشور ، باید پرشتاب تر از گذشته ادامه پیدا کند.
ایشان روابط سیاسی ایران و سوریه را عالی خواندند و با ابراز رضایت از ارتقای همکاریهای اقتصادی و فنی میان دو کشور افزودند: ظرفیت گسترش بیشتر این همکاریها همچنان وجود دارد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: هیچ دو کشوری در منطقه وجود ندارند که دارای چنین روابط دو طرفه مستحکم و عالی سی ساله باشند، بنابراین باید از این تجربه نهایت استفاده را کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین آمریکا را مخالف اصلی محور مقاومت در منطقه دانستند و با اشاره به تلاشهای مقامات آمریکایی برای از بین بردن این محور مقاومت تصریح کردند: این تلاشها، مانند گذشته به نتیجه ای نخواهد رسید.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر همکاریهای منطقه ای میان کشورهای دوست، اظهار امیدواری کردند همه گروههای عراقی همچون گذشته با اتکا به ارای آحاد مردم عراق، با همکاری و یکدلی، در جهت آبادانی عراق، حل مشکلات مردم این کشور و خروج اشغالگران گام بردارند.
در این دیدار که احمدی نژاد رئیس جمهور نیز حضور داشت، بشار اسد رئیس جمهور سوریه نیز روابط دو کشور را نمونه و الگو خواند و تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران و سوریه در یک سنگر قرار دارند و دارای اهداف مشترک هستند.
آقای بشار اسد افزود: همکاریهای ایران و سوریه در همه ابعاد ادامه خواهد یافت و هر روز شاهد موفقیتهای بیشتری در منطقه خواهیم بود.

ترزا لویس و نعل وارونه جاهلیت مدرن

ترزا لویس و نعل وارونه جاهلیت مدرن
عملکرد مدعیان نظم نوین جهانی در تمام این سال‌ها، واقعیت نعل وارون زدن قدرت‌طلبان بی‌ریشه را برای مردم بصیرت‌پیشه ما روشن کرده است.
در دوران جاهلیت، برخی از دزدان برای آنکه ردّپای آنها و مرکبشان معلوم نشود،‌ به سم اسبان خود نعل وارونه می‌زدند تا مسیر رفت و برگشت آنها مستور بماند و از تعقیب در امان باشند.

حالا نعل وارونه زدن، حکایت جاهلیت مدرن امروز شده است؛‌ جاهلیتی که سعی دارد جامعه بشری را به سمت وارونه حقیقت منحرف کند.

بیش از سی سال عناد سرسختانه دشمنان این دیار با هر حربه‌ای علیه انقلا ب و دین و آئین، هر روز به شیوه هایی تکرار می شود؛ حربه هایی که در بطن آن بدبین کردن مردم به مسئولین متعهد و انقلابی مشاهده می‌شود؛ حربه‌هایی که با سیاستهای موذیانه مستکبران در صدد القای این است که نظام اسلامی ایران به نقض حقوق بشر مشغول است.

این گزینه را سالهاست به هر بهانه‌ای علم کرده‌اند و طوری وانمود می‌کنند که گویی در حوزه تحت اختیار خودشان همه در امنیت حاصل از عمل به منشور حقوق بشر در آرامش به سر می‌برند: حکومت ایده‌آل، نیروهای امنیتی و پلیس سالم، نهادها و سازمان‌های بی‌اشکال،‌ دادگاه‌های عادل و خلاصه یوتوپیایی که مقصد آمال بشری بوده است.

آنها با بکارگیری سیاستهای خصمانه،‌ نقض حقوق بشر را در خارج از مرزهای خود جستجو می‌کنند. در دید این مذبذبان، حقوق بشر مذکور اساساً تنها می‌تواند در کشورهای دیگر(ترجیحاً اسلامی) پایمال شود.

فی‌المثل اگر زنی جرمی را در کمال صحت و سلامت مرتکب و به آن معترف هم شده باشد و دستگاه قضایی کشور اسلامی، متهم را در عوض گرفتن جان انسانی بی گناه و البته طبق قوانین مصرّح خود،‌ به اعدام محکوم کند، تمام دستگاه عریض و طویل استکبار،‌ مدعی العموم می‌شوند و از جایگاهی که لیاقتش را ندارند، فریاد وا حقوق بشرا سر می‌دهند.

"سکینه محمدی آشتیانی"، زنی است که به جرم زنای محصنه و مشارکت مستقیم در قتل همسرش محکوم به اعدام شده است؛ زنی که از پاپ گرفته تا هیلاری کلینتون و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و کارلا برونی فاسد و کوشنر و سارکوزی و همین شیرین عبادی (مصلح نوبل گرفته مستکبران) و ... برایش اشک‌ها ریختند، کمپین تأسیس کردند و از یک قاتل زناکار، مظلومی بی‌گناه و تحت ظلم واقع شده و فاقد حقوق بشری به تصویر کشیدند.

در مقابل این واقعه که مستکبران دروغگو، آن را توپ زمین بازی پر از علف هرز خود قرار داده‌اند، اتفاقاً در سرزمین یانکی‌ها حادثه‌ای مشابه رخ داده است.

"ترزا لویس"، ناتوان ذهنی‌ای که هفتمین سال زندگی خود در زندان را سپری می‌کند، از سوی دادگاه متهم است به رابطه خارج از چارچوب خانواده، تهیه سلاح گرم و اجیر کردن دو نفر برای قتل همسر و ناپسری خود (توجه کنید: اجیر کردن و نه ارتکاب) و محکوم شده به مرگ.

حال این زن که پس از گذراندن چند تست هوش، "عقب افتاده ذهنی" معرفی شده است، توسط قاضی دادگاه ویرجینیا، "مغز متفکر" قتل‌ها معرفی می‌شود.

جستجو کنید و ببینید کدامیک از دولتها و سران داعیه دار حقوق بشر در اعتراض به حکم عجیب صادرشده علیه لویس نطقی کرده باشند. چرا؟؟

دیگر بر همگان روشن شده که جوسازی دیکتاتورهای بین المللی برضدّ کشورها(به ویژه کشور عزیزمان،‌ ایران) و دخالت آشکار در امور داخلی آنها، تنها و تنها با هدف فرافکنی و کاستن از بار روانی فشار جامعه جهانی درخصوص جنایت‌ها و نقض‌های مکرر حقوق شهروندی در کشورهای مدعی صورت می‌گیرد.

عملکرد مدعیان نظم نوین جهانی در تمام این سال‌ها، واقعیت نعل وارون زدن قدرت طلبان بی ریشه را برای مردم بصیرت پیشه ما روشن کرده و مدت‌هاست که با بی خیالی از کنار حقوق بشر پوچ و توخالی غربیان و دنباله‌های داخلی آنها می‌گذرند. به قول صائب تبریزی:
 
نعل وارون نشود رهزن ما راست روان                  کز ره دیر مکرر به حرم آمده‌ایم

پخش تصاویر بانوی فتنه گران در تلویزیون

شبکه مستند نصفه شبها زیرابی می رود
پخش تصاویر بانوی فتنه گران در تلویزیون
فاطمه امیرانی اخیرا به ملاقات مهدی کروبی رفته و در حالی که سعی داشته با موسوی نیز ملاقات کند با برخورد ماموران امنیتی مواجه شده است.
شبکه مستند سیما در اقدامی نسنجیده مصاحبه یکی از عناصر موثر در فتنه 88 را پخش کرد.

این شبکه تلویزیونی که اخیرا پخش آزمایشی خود را آغاز کرده چهارشنبه شب فیلمی از فاطمه امیرانی همسر شهید حمید باکری را پخش نمود.

به گزارش صراط همسر آن شهید بزرگوار اکنون یکی از حربه هایی است که به نام باکری مشغول سرویس دهی به مجریان اوامر سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل می باشد.

پخش تصاویر این زن فتنه گر در حالی که تلویزیون سعی داشت شخصیت وی را به سردار شهید مهدی باکری گره زند، هویت گردانندگان این شبکه تازه تاسیس را با سوالات متعددی مواجه ساخته است.

فاطمه امیرانی اخیرا به ملاقات مهدی کروبی رفته و در حالی که سعی داشته با موسوی نیز ملاقات کند با برخورد ماموران امنیتی مواجه شده است.

گفتنی است برنامه مذکور که در ساعات پس از نیمه شب چهارشنبه پخش می شد مربوط به معرفی شخصیت باکری بود که به جای رفتن به سراغ خانواده نسبی آن بزرگوار به سراغ این زن فتنه گر رفت.


شورش سازمان منحل شده مجاهدین علیه دستگاه قضایی


شورش سازمان منحل شده مجاهدین علیه دستگاه قضایی

سازمان منحل شده مجاهدین انقلاب اسلامی باردیگر در برابر ارکان نظام جمهوری اسلامی شورش کرد.

،این سازمان منحل شده که جرم بزرگ زیرسوال بردن انتخابات و طرح تقلب در انتخابات و دعوت مردم اغتشاشات را در کارنامه خود دارد،پس از اقدام درخورستایش دستگاه قضائی مبنی بر انحلال آن به موجب اسناد و شواهد غیر قابل انکار طی بیانیه ای ضمن بی اعتنایی به حکم داستگاه قضایی به ادامه فعالیت خود تاکید کرده است.
این سازمان منحل شده با ایراد اتهام به دستگاه قضائی ،استقلال این قوه را زیر سوال برده و تصریح کرده است که مسئولین این قوه تحت تاثیر جریاناتی برای پایمال کردن حقوق مردم و نهادها هستند.
گفتنی است این بیانیه در حالی منشتر شده است که تعدادی از اعضای این سازمان منحل شده از محکومان حوادث بعد از انتخابات بوده و بخش عمده ای از عناصر آن پیش و بعد از انتخابات تلاش ویژه ای را جهت براندازی سازمان داده بودند.
نکته جالب توجه این که این سازمان منحل شده در حالی از قانون در بیانیه خود سخن به میان آورده که خود طی یک اقدام غیر قانونی و علی رغم حکم دستگاه قضائی به مقاومت در برابر قانون و پرداخته و از ادامه فعالیت خود سخن به میان آورده است.در همین حال این که سازمان منحل شده مجاهدین به دنبال کدامین فعالیت غیر قانونی خود می باشد،با توجه به سابقه آن چندان غیر قابل برآورد نیست.

ارتباط فتنه گران با مسائل اخیر بازار


ارتباط فتنه گران با مسائل اخیر بازار

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با تاکید بر اینکه عمده رویکرد فتنه‌گران در مسائل پیشرو از جمله اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها جنگ روانی خواهد بود، گفت: فعالیت دیگر آنها می‌تواند به دست داشتن فتنه‌گران در بازار مربوط باشد.

در رسانه‌ها مطرح شده است که جریاناتی داخلی و خارجی درصدد ایجاد اختلال در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها هستند.بخشی از این فعالیت‌ها، جنگ روانی است یعنی با ایجاد فضای روانی در مردم سعی می‌کنند نرخ‌ها شکل صعودی پیدا کرده و تحمل شرایط را برای مردم سخت کنند.
نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی با اشاره به اینکه هنوز اقدام عملی برای هدفمند کردن یارانه‌ها انجام نشده است، گفت: با این وجود بر جامعه اثر روانی منفی گذاشته و بر نرخ برخی کالاها اثرگذار بوده است.
وی با تاکید بر اینکه عمده رویکرد فتنه‌گران در مسائل پیشرو از جمله اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها جنگ روانی خواهد بود، گفت: بخش دیگر این فعالیت می‌تواند به دست داشتن فتنه‌گران در بازار مربوط باشد؛ فتنه‌گران در بازار پول‌های زیادی دارند و همواره می‌توانند مشکلاتی را برای مردم ایجاد کنند.
نماینده مردم بیرجند تصریح کرد: فتنه‌گران می‌توانند از نظر روانی و فکری جامعه را دچار استرس و اضطراب کنند که این شرایط می‌تواند آثار نامطلوبی داشته باشد.
وی با یادآوری اینکه تمام جریان فتنه روانی بود، افزود: جریان فتنه از فضای سایبر، ماهواره و تبلیغات بهره برد و جریانی را با حجمی که مشاهده شد، ایجاد کرد.
ابراهیمی با اشاره به اینکه ابزار روانی در هدفمنمد کردن یارانه‌ها نیز می‌تواند کارایی داشته باشد، تاکید کرد: فضای ایجاد شده موجب می‌شود تا عده‌ای، بیشتر از نیاز خود کالا تهیه کنند.
وی با تاکید بر اینکه کالاهای مشمول مالیات بر ارزش افزوده مربوط به کالاهای خاصی است، گفت: دولت باید با بازار بیشتر صحبت کند و روشنگری بیشتری در این زمینه داشته باشد تا این مسئله برای بازاری‌ها جا افتاده شود.
نماینده مردم بیرجند با اشاره به اینکه این قانون اولین بار در آلمان اجرا شد به ذکر خاطره‌ای در این خصوص پرداخت و افزود: در یکی از فرودگاه‌های آلمان رادیویی را خریدم و وقتی پشیمان شدم، قصد پس دادن رادیو را داشتم که فروشنده گفت مالیات کالا پرداخت شده و حتی در صورت ارجاع، پول مالیات را کسر خواهد کرد.

درخواست موسوی و کروبی از دستغیب برای شرکت در جلسه خبرگان

موسوی و کروبی یک هفته پیش از برگزاری اجلاس خبرگان در تماس های جداگانه با دستغیب، از وی درخواست می کنند در جلسه پیش روی خبرگان شرکت کند.  

alt

 


به گزارش خبرگستر به نقل از جهان گفت: موسوی و کروبی دستغیب را ترغیب می کنند در جلسه خبرگان شرکت کند و علیه رهبری سخنرانی کند. 

با این حال هوشمندی مردم متدین شیراز در اعتراض های مردمی باعث می شود دستغیب از حضور در جلسه خبرگان صرفنظر کند. 

لازم به ذکر است سخنان ساختارشکنانه دستغیب در ماههای گذشته موجی از اعتراضات عمومی را در شیراز ایجاد کرد.

وی اخیراً نیز در پاسخ به سؤال برخی از شاگردان خود سخنان تندی علیه جایگاه ولایت فقیه در کشور مطرح کرده است.

 

ویکرد فتنه‌گران در روند اجرای هدفمندی یارانه‌ها جنگ روانی است

حجت الاسلام ابراهیمی در گفت‌و‌گو با فارس:
رویکرد فتنه‌گران در روند اجرای هدفمندی یارانه‌ها جنگ روانی است

خبرگزاری فارس: عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با تاکید بر اینکه عمده رویکرد فتنه‌گران در مسائل پیشرو از جمله اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها جنگ روانی خواهد بود، گفت: فعالیت دیگر آنها می‌تواند به دست داشتن فتنه‌گران در بازار مربوط باشد.


حجت الاسلام حسین ابراهیمی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس«توانا» گفت: در رسانه‌ها مطرح شده است که جریاناتی داخلی و خارجی درصدد ایجاد اختلال در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها هستند.بخشی از این فعالیت‌ها، جنگ روانی است یعنی با ایجاد فضای روانی در مردم سعی می‌کنند نرخ‌ها شکل صعودی پیدا کرده و تحمل شرایط را برای مردم سخت کنند.

نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی با اشاره به اینکه هنوز اقدام عملی برای هدفمند کردن یارانه‌ها انجام نشده است، گفت: با این وجود بر جامعه اثر روانی منفی گذاشته و بر نرخ برخی کالاها اثرگذار بوده است.

وی با تاکید بر اینکه عمده رویکرد فتنه‌گران در مسائل پیشرو از جمله اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها جنگ روانی خواهد بود، گفت: بخش دیگر این فعالیت می‌تواند به دست داشتن فتنه‌گران در بازار مربوط باشد؛ فتنه‌گران در بازار پول‌های زیادی دارند و همواره می‌توانند مشکلاتی را برای مردم ایجاد کنند.

نماینده مردم بیرجند تصریح کرد: فتنه‌گران می‌توانند از نظر روانی و فکری جامعه را دچار استرس و اضطراب کنند که این شرایط می‌تواند آثار نامطلوبی داشته باشد.

وی با یادآوری اینکه تمام جریان فتنه روانی بود، افزود: جریان فتنه از فضای سایبر، ماهواره و تبلیغات بهره برد و جریانی را با حجمی که مشاهده شد، ایجاد کرد.

ابراهیمی با اشاره به اینکه ابزار روانی در هدفمنمد کردن یارانه‌ها نیز می‌تواند کارایی داشته باشد، تاکید کرد: فضای ایجاد شده موجب می‌شود تا عده‌ای، بیشتر از نیاز خود کالا تهیه کنند.

وی با تاکید بر اینکه کالاهای مشمول مالیات بر ارزش افزوده مربوط به کالاهای خاصی است، گفت: دولت باید با بازار بیشتر صحبت کند و روشنگری بیشتری در این زمینه داشته باشد تا این مسئله برای بازاری‌ها جا افتاده شود.

نماینده مردم بیرجند با اشاره به اینکه این قانون اولین بار در آلمان اجرا شد به ذکر خاطره‌ای در این خصوص پرداخت و افزود: در یکی از فرودگاه‌های آلمان رادیویی را خریدم و وقتی پشیمان شدم، قصد پس دادن رادیو را داشتم که فروشنده گفت مالیات کالا پرداخت شده و حتی در صورت ارجاع، پول مالیات را کسر خواهد کرد.

عفو بین‌الملل اعدام زن عقب‌مانده آمریکایی را فاجعه خواند


مقام ارشد عفو بین‌الملل سوییس اعدام " تراز لوئیس"، زن عقب‌مانده آمریکایی را توسط دادگاه ایالت ویرجینیا، یک فاجعه خواند و تاکید کرد: این حکم بر اساس قوانین بین‌المللی محکوم است.
به گزارش سرویس بین‌الملل شبکه ایران، "دانیل گراف" سخنگوی عفو بین‌الملل سوییس در گفتگو با نشریه "بلیک" چاپ این کشور، محکوم کردن "ترزا لوییس" زن عقب مانده آمریکایی در دادگاه ایالت ویرجینیا به تزریق مواد سمی را به اتهام مشارکت در قتل همسرش یک فاجعه خواند و آن را به شدت محکوم کرد.    
دادگاه ایالت ویرجینیای آمریکا جمعه گذشته این زن 41 ساله عقب‌مانده ذهنی را پس از صدور رای، با تزریق سم اعدام کرد که این اقدام دستگاه قضایی آمریکا با انتقاد شدید مجامع بین‌المللی و افکار عمومی جهان شد. 
سخنگوی سازمان عفو بین‌الملل سوییس تاکید کرد؛ ترزا لوییس منصفانه محاکمه نشده و به همین دلیل این حکم از نظرعفو بین الملل غیرقابل قبول است.
وی در پاسخ به این سئوال که آمریکا همیشه از نقش رهبر اخلاقی در جهان سخن می‌گوید، گفت: این نقش کاملا برخلاف آنچه که آمریکا در کشورش انجام می‌دهد، است.
آمریکا از سال 1977 تا 2001 میلادی تاکنون 44 بیمارعقب مانده ذهنی را در زندان اعدام کرده است.

کتابی که پنتاگون خرید و خمیر کرد +عکس

پنتاگون بلافاصله اقدام به خرید هزاران نسخه از این کتاب کرده و همه را خمیر کرده است و اکنون تنها نسخه سانسورشده آن در کتاب فروشی ها موجود است.

این عکس جلد کتاب «عملیات قلب سیاه» است که توسط آنتونی شفر یک افسر اطلاعاتی سابق آمریکا نوشته شده و در آن به اسناد محرمانه ای درباره حملات یازده سپتامبر و چگونگی آغاز جنگ افغانستان اشاره کرده است.

پنتاگون بلافاصله اقدام به خرید هزاران نسخه از این کتاب کرده و همه را خمیر کرده است و اکنون تنها نسخه سانسورشده آن در کتاب فروشی ها موجود است.

این اقدام به شدت با اعتراض محافل آزادیخواه آمریکا و مدافعان آزادی بیان مواجه شده است.

عالیجناب سایه؛ پرونده‌ای برای موسوی خوئینی‌ها

در بین حاضرین در این جلسات نام افرادی مانند حبیب‌الله پیمان، محمد ملکی، محسن میردامادی، عباس عبدی، جواد روشن‌ضمیر، ناصر خالقی و برخی از جوانان دیگری که بعدها حلقه اصلی دانشجویان پیرو خط امام را تشکیل دادند به چشم می‌خورد، که بعدها در سایر حوادث نیز همراه موسوی خوئینی‌ها و همسوی وی عمل می‌کنند.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پرونده‌ی جدید خود با عنوان «عالیجناب سایه» به بازخوانی فعالیت‌ها و کم و کیف حضور «سید محمد موسوی‌خوئینی‌ها» در عرصه سیاسی ایران پرداخته است.

پرونده در ۷ بخش مختلف ارائه شده است که عبارتند از :

مقالات

گفتگو

سخنرانی

تصاویر

بریده جراید

صدا

نسخه پی‌دی‌اف

درمقدمه‌ی این مطلب مقدمه‌ای آمده است به این شرح:

یکی از بازیگران وقایع دهه‌های اخیر که از وی به عنوان پدر خوانده ، پدر معنوی ، مرد خاکستری و… در جریان اصلاحات نامبرده میشود سید محمد موسوی خوئینی هاست. «سیدمحمد» فرزند «سیدحسین» در ۳۱ فروردین ۱۳۲۰ قزوین به دنیا آمد و در همان قزوین درس طلبه گی را آغاز کرد و مانند بسیاری دیگر در سال های منتهی به انقلاب به مخالفت با نظام شاهنشاهی میپردازد و در دهه پنجاه در مسجد جوستان به تفسیر قرآن میپردازد که این کلاس‌های وی با دستگیری او توسط ساواک پایان می یابند. بعد از آزادی از زندان به فرانسه مسافرت می‌نماید و جزء حلقه‌ی یاران امام در آ‌ن‌جا می‌گردد و در ۱۲ بهمن با همان هواپیمای امام و همراه با بنی‌صدر، قطب‌زاده، شهید مطهری و حاج احمدآقا در خاک ایران فرود می‌آیند. پس از پیروزی انقلاب نیز وی عهده‌دار مسئولیت نمایندگی حضرت امام و عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما، عضو مجلس خبرگان ، نماینده تام‌الاختیار امام در بررسی صلاحیت داوطلبان اولین دوره ریاست جمهوری‌، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت رئیسه‌ی مجلس اول‌، نماینده‌ی امام و سرپرست حجاج ایرانی‌، دادستان کل کشور‌، عضو منتخب امام در نخستین دوره مجمع تشخیص مصلحت نظام‌، عضو منتخب امام در شورای بازنگری قانون اساسی همچنین ریاست مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، مدیر مسئول روزنامه سلام و ریاست مجمع روحانیون مبارز را بر عهده داشت.

سال‌های پیش از انقلاب


تشکیل حلقه‌ی یاران: مهمترین فعالیت موسوی خوینی‌ها مربوط به جلاسات تفسیر وی از در مسجد جوستان بود. جمعیت قابل توجهی در این جلسات حاضر می‌شدند. جلسات تفسیر ایشان از دو جنبه حائز اهمیت است، محتوای جلسات و ثمره جلسات. در بعد محتوا روشی که ایشان در تفسیر به کار می‌گیرند متاثر از ادبیات حاکم آن زمان و نتیجه نوع تفکر ایشان بوده است‌. ایشان نزاع و درگیری و مبارزه را به عنوان اصل حاکم و جاری در آیات قرآن می‌دانستند و سعی می‌کردند تمام آیات قران را بر همین اصل تفسیر نمایند و بر همین اساس بوده که ایشان به دام تفسیرهای مادی و تفسیر به رای می‌افتند، تا جایی که حتی خود ایشان هم به این نتیجه می‌رسند که نمی‌توان بر این اساس آیات را تفسیر کرد. در همان زمان وقتی روش تفسیر و آن‌چه ایشان در تفاسیر خود عنوان می‌کردند به شهید مطهری و شهید بهشتی می‌رسد هر دوی این بزرگواران به شیوه و محتوایی که ایشان در جلسات تفسیر خود ارائه می‌دادند اعتراض می‌نمایند. اما از جانب ایشان توجهی به این اعتراضات نمی‌شود.

اما ثمره‌ی این جلسات را باید در حاضرین در این جلسات جستجو کرد. در بین حاضرین در این جلسات نام افرادی مانند حبیب‌الله پیمان، محمد ملکی، محسن میردامادی، عباس عبدی، جواد روشن‌ضمیر، ناصر خالقی و برخی از جوانان دیگری که بعدها حلقه اصلی دانشجویان پیرو خط امام را تشکیل دادند به چشم می‌خورد، که بعدها در سایر حوادث نیز همراه موسوی خوئینی‌ها و همسوی وی عمل می‌کنند. جلسات تفسیر تا زمان دستگیری ایشان در سال ۵۵ ادامه پیدا می‌کند و ایشان توسط ساواک به اتهاماتی از جمله همکاری و کمک به سازمان مجاهدین خلق دستگیر می‌شوند. آنچه در این ماجرا حائز اهمیت و مورد توجه است این است که این سال‌ها که ایشان به اتهام همکاری با مجاهدین خلق دستگیر می‌شوند سال‌های بعد از تغییر ایدئولوژیک سازمان و اعلام رسمی ایدوئولوژی مارکسیستی است؛ هرچند ایشان این موضوع را رد می‌کنند اما با توجه به دقت ساواک در این مسائل به سادگی قابل رد نیست.

تسخیر سفارت‌: یکی از حوادث بسیار مهم و پر ابهام دهه اول انقلاب حادثه تسخیر لانه جاسوسی است. این حادثه چه از نظر افراد برنامه‌ریز که حتی تا امروز نیز کاملا شناخته شده نیستند و چه از نظر اسناد کشف شده و مسائل پیرامون آن پر ابهام است.

برای بررسی تسخیر سفارت از انجمن اسلامی آغاز کنیم که امام خمینی عده‌ای را به عنوان رابطین با انجمن انتخاب می‌کنند، از جمله آقایان خامنه‌ای، موسوی خوئینی‌ها و حبیبی‌، بعد از این‌که پیشنهاد تسخیر سفارت از طرف انجمن اجماع عمومی پیدا نمی‌کند، گروه طرفدار تسخیر سفارت تصمیم می‌گیرند به تنهایی این کار را انجام دهند و با حذف و چشم پوشی از سایر گزینه‌هایی که از طرف امام برای مشورت به دانشجویان معرفی شده بود، نزد استاد تفسیر سابق خود می‌روند و ایشان نیز بدون در میان گذاشتن این موضوع با امام و حتی با علم به این که امام با این امر مخالف هستند پیشنهاد دانشجویان را می‌پذیرد و ایشان را ترغیب می‌کنند. اگر هم به سخنان امام در آن دوران رجوع کنیم به صراحت امام موضوع حفظ نظم را مطرح می‌کنند و از مردم و دانشجویان می‌خواهند که به کارهای خود‌سرانه دست نزنند.

با تمام این احوال دانشجویان تصمیم خود را برای تسخیر سفارت عملی می‌کنند. یکی از موضوعات جالب دیگر در ماجرای تسخیر سفارت مقاومت نکردن محافضان سفارت است! در حالی‌که پیش از این نیز حمله به سفارت آمریکا صورت گرفته بوده منطقا باید حفاظت بیشتری از سوی محافظین انجام می‌شد، اما با کمترین مقاومت سفارت تقدیم دانشجویان می‌شود، پس از تسخیر سفارت افشای اسناد آغاز می‌شود. امام از دانشجویان می‌خواهد که تمام اسناد بی‌کم و کاست افشا شوند، اما در عمل چنین کاری از سوی دانشجویان پیرو خط امام صورت نمی‌گیرد! آن‌چه در افشای اسناد قطعی است نقش کلیدی موسوی خوئینی‌ها است، که اسناد تا به تائید وی نمی‌رسید افشا نمی‌شد. گذشته از این‌که بسیاری از اسناد از سفارت خارج می‌شود و این‌که این اسناد کاملا به صورت جهت‌دار افشا شدند و این‌که حتی برخی از اسناد سال‌ها بعد در منزل شخصی یکی از افراد اصلی دانشجویان پیرو خط امام و نزدیک‌ترین افراد با موسوی خوئینی‌ها کشف شد.

یکی از ابهامات در این زمینه در ماجرای تائید صلاحیت بنی‌صدر خودنمایی می‌کند، اسناد مربوط به بنی‌صدر از اولین اسنادی بود که در گاو صندوق سفارت و یا بنا به نقلی بر اثر سهل‌انگاری کارمندان سفارت روی میز باقی مانده بود و کاملا سالم به دست دانشجویان می‌افتد. اندکی بعد از این ماجرا موسوی خوئینی‌ها به عنوان نماینده امام در بررسی صلاحیت کاندیداها معرفی می‌شود و بنی‌صدر نیز برای کاندیداتوری اولین دوره ریاست جمهوری ثبت نام می‌کند و بی هیچ واکنشی از موسوی خوئینی‌ها تائید صلاحیت می‌شود و پس از اتفاقات مختلف به ریاست جمهوری انتخاب می‌شود و بهترین روابط را نیز با گروهک مجاهدین خلق برقرار می‌کند. اما اندکی نمی‌گذرد که در زمان مطرح شدن عدم کفایت بنی‌صدر در مجلس ایشان به مخالفت با بنی‌صدر با استناد به اسناد لانه جاسوسی می‌پردازد و عنوان می‌کند که اینجانب پیش از شروع انتخابات ریاست جمهوری به بسیاری از دوستان نظر خودم را در باره آقای بنی‌صدر گفته‌ام‌، بنده به بسیاری از دوستان روحانی گفتم که آقای بنی‌صدر خطری برای اسلام وانقلاب است. از ایشان ترویج نکنید، اما سوال این‌جاست که چرا ایشان همان زمان به استناد همان مدارکی که وجود داشت رد صلاحت نشدند.

دادستان کل:  ایشان در سال ۶۴ به سمت دادستان کل انقلاب اسلامی منصوب می‌شوند. مسئله‌ای چالشی که در این زمان مطرح است پرونده انفجار دفتر نخست وزیری است که تا آن زمان با گذشت چندین سال به خاطر اعمال فشارها همچنان به نتیجه نهایی نرسیده بود. وی از همان آغاز کار اعلام کرد که از نظر وی به دلیل این‌که به پرونده انفجار حزب جمهوری رسیدگی نشده است، رسیدگی به این پرونده صرفا اهداف سیاسی دارد اما او پس از استماع نظرات مخالفین دیدگاهش، دستور رسیدگی به پرونده را صادر نمود. در همین راستا، خسرو تهرانی و حسن کامران دستگیر و بازجویی از آن‌ها آغاز گردید. در این بین بود که تقی محمدی از متهمین پرونده که اطلاعات خوبی را در اختیار بازجوی خود گذاشته بود، در فاصله تنفس بین بازجویی و قبل از آن‌که اقاریر خود را مکتوب کند، در اتاق محل بازداشت خود، خودکشی می‌نماید. خوئینی‌ها پس از دریافت گزارش خودکشی تقی محمدی مسئولین پرونده را تحت فشار می‌گذارد که «وضعیت به این صورت زیاد قابل دوام نیست». در ادامه‌ی مسیر رسیدگی نیاز به حضور سعید حجاریان و بهزاد نبوی برای بازجویی به موسوی خوئینی‌ها اعلام می‌گردد، اما موسوی خوئینی‌ها به شدت موضع گیری می‌کند و دوباره ادعای سیاسی بودن این ماجرا را مطرح می‌کند وبیان می‌کند که «شما قصد دارید سازمان مجاهدین انقلاب را محاکمه کنید». همچنین بیان می‌دارد که «اجازه نخواهم داد آقای بهزاد نبوی به اینجا بیاید، شما می‌خواهید همه مسئولین را دستگیر کنید، خودم از وی تحقیق می‌کنم».

جالب آن‌که علی رغم اصرار خوئینی‌ها به تعجیل در کار، چهار کیفرخواستی که به او تحویل می‌شود به دادگاه ارجاع نمی‌گردد. در این میان از سوی یکی از مطلعین اطلاعات جالبی ارائه می‌گردد، که با در میان گذاشتن آن با متهمین، موارد بسیار مهمی کشف می‌گردد. این اقدام موجب عصبانیت خوئینی‌ها شده و می‌گوید «دستور من این بود که تحقیق نکنید، به چه علت تحقیق کرده‌اید؟». سپس گفتگو میان عوامل پرونده و او به جایی می‌رسد که او ادعا می‌کند این اطلاعات را همه مسئولین از اول می‌دانستند و شما بیهوده طولش می‌دهید، او در پاسخ این‌که شما هم از اول می‌دانستید جواب مثبت می‌دهد و پس از آن‌که توضیح داده می‌شود این مطالب در جلسات مکرر با مسئولین قضایی همچون شهید ربانی املشی، صانعی و …. و رییس جمهور و رییس مجلس و … بررسی شده و هیچ یک چنین چیزهایی را نمی‌دانسته‌اند و اگر شما می‌دانسته‌اید چرا زودتر نگفتید که زودتر به نتیجه برسیم، خوئینی‌ها حرف قبلی خود را پس می‌گیرد و می‌گوید من گفتم فرض کنیم مسئولین می‌دانسته‌اند، به هر حال این تحقیقات شما فقط به درد تاریخ نویسی می‌خورد! این‌ها چیزی نیست و ما بیهوده تعدادی را بازداشت نموده‌ایم! من از اول می‌دانستم که هیچ چیز نیست منتها گفتم که شماها برسید و معلوم شود که چیزی نیست و آن وقت گریبان شماها را بگیرم و بگویم که همین‌ها بودند که به مسئولین تهمت می‌زدند. او سپس دستور می‌دهد متهمین کنار هم باشند که علی رغم توضیح در این خصوص که موارد اتهامی این‌ها یکی است و هنوز تحقیقات تمام نشده و دادگاه نیز در پیش است و این امر می‌تواند باعث تبانی شده و در روند رسیدگی اخلال ایجاد کند؛ او تاکید می‌کند که این دستور همین امشب انجام گیرد، که این امر موجب اعلام استعفای مسئولین پرونده می‌شود. در نتیجه این اقدامات با کناره‌گیری مسئولین وقت پرونده و به علت سلب استقلال قضایی از آن‌ها‌، پرونده‌ای که به دلیل کارشکنی‌های مکرر نزدیک به پنج سال طول کشیده بود، سرانجام متوقف گردید. دادستان کل در تلاش برای احاله‌ی پرونده به شعبه‌ای دیگر وارد مذاکره با دیگر قضات می‌گردد و بحث به درازا کشیده می‌شود. در این میان موسوی خوئینی‌ها خواستار آزادی متهمین با قرار وثیقه و تامین می‌گردد که با توجه به محرز بودن جرم‌، جز درباره ۲ تن از متهمین محقق نمی‌گردد. به همین جهت بحث بالا گرفته و به درخواست خوئینی‌ها، منتظری در آن دخالت می‌نماید.

در این میان ۶۱ تن از وزرا، نمایندگان و مسئولین طوماری به دفاع از متهمین امضا می‌نمایند و به محضر حضرت امام ارسال می‌نمایند و همزمان ۶۲ نماینده مجلس نیز به قوه قضائیه تذکر داده و خواستار پیگیری جدی پرونده نخست وزیری می‌شوند. این طومار و تذکر مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد و متعاقب ارسال طومار به حضرت امام، ایشان آیت الله اردبیلی رییس وقت شورای عالی قضایی، موسوی خوئینی‌ها دادستان کل وقت و دادستان انقلاب وقت تهران را به حضور می‌طلبند و از کم کیف قضایا سوال می‌کنند و آقای موسوی اردبیلی نیز توضیح پرونده و اعترافات را می‌دهند. در این میان آقای خوئینی‌ها بیان می‌کنند: «نه آقا! من پرونده را دیدم و چیزی نبوده است.» اما آقای رئیسی مخالف نظر وی را عنوان می‌کند و بیان می‌دارند که پرونده‌ای است و افراد اعتراف کردند؛ حتی متهمی است که برایش کیفرخواستی صادر شده است و در آن‌جا پرونده بسته می‌شود. سپس آقای خوئینی‌ها به عنوان دادستان کل از آقای رئیسی می‌خواهند رسما اعلام کند که پرونده مختومه شده است اما آقای رئیسی زیر بار نمی‌روند و آقای خوئینی‌ها نیز می‌گویند «تو اعلام نمی‌کنی من اعلام می‌کنم.» فردای آن روز روزنامه‌های تهران اطلاعیه‌ای را به نقل از روابط عمومی دادستانی کل کشور، با همان مضمون مورد علاقه خوئینی‌ها درج نمودند و این‌گونه این پرونده با مساعدت موسوی خوئینی‌ها و دیگر همفکران نبوی و حجاریان مختومه می‌شود.

مرکز تحقیقات استراتژیک: یکی دیگر از قطعات مهم که باید مورد بررسی قرار گیرد سال‌های ۶۹ تا ۷۲ است که در این سال‌ها آقای موسوی خوئینی‌ها از سوی آقای هاشمی رفسنجانی عهده‌دار ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری می‌شود. این سال‌ها که طیف چپ عموما از کارهای سیاسی کنار مانده‌اند توسط موسوی خوئینی‌ها در این مرکز جمع می‌شوند. دو مساله در فعالیت‌های این مرکز قابل توجه‌تر است ۱- پرداختن به مباحث تئوریک ۲- تجمع نیروهای سابق و ایجاد نیروهای جدید.

در این راستا معاونت سیاسی توسط سعید حجاریان، معاونت اجتماعی توسط عباس عبدی، و معاونت اندیشه توسط محسن کدیور راه‌اندازی می‌شود و افرادی مانند هاشم آقاجری، علیرضا علوی‌تبار، عماد افروغ، مجید محمدی، مصطفی تاج‌زاده، بهزاد نبوی، سازگارا، امین‌زاده و آرمین در آن حاضر می‌شوند. مهمترین موضوعاتی که در این مرکز بر روی آن تاکید میشود پروژه‌ی توسعه‌ی سیاسی بود که نتیجه‌ای که طی تحقیقات مختلف گرفته شده بود این بود که توسعه‌ی سیاسی در ایران در مرحله‌ی اول نیازمند ایجاد برخی تغییرات در ساختار سیاسی کشور است و در مرحله ی بعد باید فرهنگ سیاسی ایران متناسب با فرهنگ یک جامعه‌ی توسعه یافته تغییر کند که با مطالعه روزنامه‌هایی که افراد حاضر در مرکز مطالعات استراتژیک سردبیری یا مدیر مسئولی آن را برعهده داشتند به راحتی می‌توان فهمید چه تغییراتی باید در ساختار سیاسی و فرهنگ سیاسی ایجاد می‌شد.

اما در جهت کادر‌سازی نیز مرکز یاد شده بیش از ۵۰۰ نفر از نیروهای همسوی خود را با «بورس دولتی» به خارج اعزام کرد که به نیرو‌های مطبوعاتی و اجرایی دوره اصلاحات تبدیل شدند. برنامه‌های این گروه تا زمان استعفای موسوی خوئینی‌ها در مرکز ادامه داشت که با آمدن آقای حسن روحانی برخی از برنامه‌های  ساختار‌شکن از سوی ایشان تعطیل می‌شود، اما همچنان برخی از افراد همسو با گروه موسوی خوئینی‌ها در مرکز باقی می‌مانند.

۱۸ تیر؛ مدیریت فرمانده حضور پیاده نظام : بعد از حاکمیت جریان اصلاحات از اولین ثمرات این جریان انتشار روزنامه‌های متعدد موسوم به روزنامه‌های زنجیره‌ای با ویژگی‌های مشترکی نظیر ساختار شکنی، سیاست‌بازی، عوام‌فریبی و تهییج مردم، تندروی، ایجاد روحیه‌ی ناامیدی، توهین به مقدسات و ارکان نظام منتشر می‌شدند؛ که با تعطیلی یکی‌، روزنامه‌ای با نام دیگری با همان کادر منتشر می‌شد، از این رو طرح اصلاح قانون مطبوعات در تیرماه ۱۳۷۸، در کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم، مطرح و در چهار بند به تصویب رسید که از جمله مواد آن عبارت بودند از: الف) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه، اعضای گروهک‌های تروریستی و ضدانقلاب، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و… ب) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه ج) ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله‌ای زیر فشار قرار داده یا آن‌ها را وادار به سانسور نمایند. د) لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

روزنامه‌های زنجیره‌ای که منافع خود را در مقابل این طرح در خطر دیده بودند شروع به جو‌سازی بر علیه این طرح کردند و این موضوع را به تیتر هر روز روزنامه‌های خود تبدیل کردند. روز ۱۵ تیر یک روز پیش از تصویب قانون مطبوعات در مجلس روزنامه سلام با مدیر مسئولی موسوی خوئینی‌ها با توجه به افشا شدن قتل‌های زنجیره‌ای و شناختن کل ماجرای قتل ها به اسم سعید امامی برای متاثر کردن مجلس و جامعه دست انتشار یک سند جعلی وزارت اطلاعات زد. با این عنوان که سعید امامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است اما این عمل مانع تصویب قانون مطبوعات نشد و از سوی دیگر به تعطیلی روزنامه سلام منجر شد. با توقیف سلام یاران مطبوعاتی خوئینی‌ها با تیترهایی نظیر آیا محافظه‌کاران هزینه به صحنه آوردن آقای موسوی خوئینی‌ها را محاسبه کرده‌اند؟ و بازی دمکراسی بازی نیست‌، تعطیلی سلام را اقدامی غیرقانونی مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی یاد کردند. در داخل دانشگاه‌ها نیز پیاده نظام اصلاح طلبان شروع به تحریک دانشجویان برای اعتراض کردند که مورد توجه غالب دانشجویان قرار نگرفت، اما در جریان این اعتراضات سنگ‌پرانی به نیروی انتظامی و گروگان گرفتن یکی از افراد نیروی انتظامی باعث تحریک و ورود نیروی انتظامی به داخل کوی دانشگاه تهران شد که روزنامه‌های زنجیره‌ای اقدام به پوشش این موضوع و بزرگ نمایی آن برای تحریک جامعه نمودند. این جریانات باعث گسترده شدن اعتراضات دانشجویان شد که سرانجام با دلجویی مقام معظم رهبری از دانشجویان و پیام ایشان و حضور مردم در صحنه خاتمه یافت.

انتخابات ۲۲ خرداد؛ تمام سناریو های پدر: اوخر دوره‌ی اول ریاست جمهوری آقای خاتمی بود که پروژه عبور از خاتمی مطرح شد و عنوان شد که دیگر خاتمی پاسخگوی مطالبات رادیکال جبهه اصلاحات نیست، زیرا در این برهه واکنش‌های مقتدرانه جناح رقیب، یأس و سرخوردگی را در جناح دوم خرداد حاکم نموده است، لذا ضروری است که از تز «آرامش فعال» به «مقاومت مدنی» که هدف کشاندن چالش‌های سیاسی یا مقاومت‌های افراطیون به شهرها و خیابان‌ها توسط پتانسل باقیمانده دانشجویی است اجرا شود، و از سوی دیگر نیز نهادهای حکومتی با خصلت دموکراتیک نظیر مجلس و دولت فتح شده است ولی «قدرت» در نهادهای دیگر مجتمع شده است، لذا اقدامات دموکراتیک بیش از این جواب نمی‌دهد.

شخصیت آلترناتیو خاتمی که بتواند این پروژه را عملی کند کسی نبود جز نخست وزیر دوران امام یعنی «میر حسین موسوی» که در به عنوان شاخص اصلاحات قرار بود مطرح شود و رهبری و شیخوخیت اصلاحات نیز به موسوی خوئینی‌ها می‌رسید. در حالی که هر دوی این شئون تا آن روز در اختیار خاتمی بود و قرار بر این بود که در انتخابات بعدی ریاست جمهوری، میر حسین موسوی کاندیدای ریاست جمهوری شود تا عملا نیز به شخصیت و شاخص اصلاحات تبدیل شود، اما در شرایط آن زمان این طرح به طور کامل اجماع نیافت و آقای خاتمی برای دوره دوم به ریاست جمهوری انتخاب شدند، شاید کسی در دوران انتخاب وقتی شعار عبور از خاتمی داده می‌شد این شعار را جدی نمی‌گرفت و یا اگر جدی می‌گرفت اصلا به ذهن او خطور نمی‌کرد که گزینه‌های آلترناتیو خاتمی چه کسانی هستند!

با گذشت ۸ سال از این موضوع این طرح به سوی عملیاتی شدن پیش رفت و پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری موسوی خوئینی‌ها با تکیه بر دبیر کلی مجمع روحانیون مبارز دیگر به طور کامل پدر معنوی اصلاحات بود و اصلاح طلبان که چهار سال از قدرت به دور بودند با همراهی افرادی که وجه مشخصه آن‌ها از دست رفتن قدرت و نارضایتی از احمدی‌نژاد بود این بار پروژه حذف احمدی‌نژاد به هر قیمت را کلید زدند و آلترناتیوی که برای خاتمی در نظر گرفته بودند را وارد میدان بازی کردند. برای درک بهتر بازیگردانی موسوی خوئینی‌ها تنها کافیست نام افرادی را که از ابتدا همراه وی بودند  در ذهن خود مرور کنیم. نام‌هایی مانند: بهزاد نبوی ،سعید حجاریان ،تاج زاده ، امین زاده ، عباس عبدی ، آرمین ، سازگارا ، علوی تبار ، میردامادی ، محسن کدیور که هر یک شخصیت قابل تاملی در نزد افکار عمومی هستند. آن‌گاه حتی نحوه اتصال و هماهنگی طیف داخل کشور با برخی ار طیف‌های خارج کشور را نیز بیشتر روشن خواهد شد.

فرار یکی دیگر از فتنه گران از کشور

وی درباره دلایل فرار از کشور گفت: من نمی خواستم در مورد همکارانم تک نویسی کنم. نمی خواستم بنویسم مثلاً فلان کسی که توی روزنامه همکار من بوده، الان در رادیو یا تلویزیون بی بی سی است، در رادیو فردا است، کیست؟ نمی خواستم همکاری کنم… الان هم – در خارج کشور- برنامه ام این است که در یک رسانه خوب و حرفه ای کار کنم ضمن اینکه می خواهم دوره دکتری را هم بخوانم و تمام کنم.
یک همکار جریان فتنه و براندازی که در برخی رسانه ها و نشریات نفوذ کرده بود، پس از احضار و بازجویی از کشور گریخت.

به گزارش بولتن، سایت آفتاب – وابسته به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام – بدون اینکه به خبر فرار احمد جلالی فراهانی اشاره کند، از احضار نامبرده به وزارت اطلاعات و دادسرای اوین به اتهام جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی خبر داد. وی بهمن ماه سال گذشته به همراه چند نفر از روزنامه نگاران فعال در تحریک به آشوب بازداشت و مدتی بعد آزاد شده بود.

آفتاب در معرفی نامبرده می نویسد: «فراهانی دبیر سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر بود که سابقه همکاری با روزنامه های تهران امروز (به عنوان دبیر سرویس اجتماعی)، روزنامه همشهری (دبیر سرویس حوادث)، خبرگزاری سی اچ ان ]میراث فرهنگی[، روزنامه جام جم، روزنامه اعتماد، روزنامه اعتماد ملی و شرق را دارد. او از خبرنگاران روزنامه ایران در دوره اصلاحات بود که در مدیریت جدید این روزنامه اخراج شد.»

هرچند آفتاب به کتمان فرار نامبرده پرداخت اما همزمان سایت ضدانقلابی روزنت از خروج وی از کشور خبر داد و با وی مصاحبه کرد. نامبرده از دوستان حسین درخشان است.

یادآور می شود عناصر زنجیره ای از این دست طی چند سال اخیر جذب برخی نشریات شبه اصولگرا شده اند. این طیف از نشریات بیشتر با هدفگذاری رقابت های انتخاباتی و سیاسی و حزبی تأسیس می شوند و چون موسسان تخصص یا فرصت کافی برای نظارت بر آنها ندارند عملاً توسط تیم های اجاره ای که توسط برخی دلالان معرفی و پیشنهاد می شوند، مدیریت می شوند. این طیف نشریات و سایت ها نقش وسیعی در اختلاف افکنی میان دولت، مجلس، شهرداری و دیگر دستگاه ها ایفا می کنند.

احمد جلالی در مصاحبه با روزنت گفته است «۸۰ درصد خبرهای انتخاباتی خبرگزاری مهر، به نفع میرحسین موسوی بود. استراتژی، حمایت حداکثری از موسوی بود». وی همچنین می گوید «اگر من خبری را تهیه می کردم که ضد آقای قالیباف و مصالح او بود، آن خبر نمی رفت روی خط حتی اگر مستند بود و عکس و فیلم داشتیم… این را اضافه کنم که شهرداری تهران سالانه ۳۰۰ میلیون بابت اداره سایت سما که متعلق به شهرداری است، به خبرگزاری مهر پول می دهد. به همین خاطر مدیران شهرداری تهران هر دخالتی که می خواستند در خبرها می کردند»

وی درباره دلایل فرار از کشور گفت: من نمی خواستم در مورد همکارانم تک نویسی کنم. نمی خواستم بنویسم مثلاً فلان کسی که توی روزنامه همکار من بوده، الان در رادیو یا تلویزیون بی بی سی است، در رادیو فردا است، کیست؟ نمی خواستم همکاری کنم… الان هم – در خارج کشور- برنامه ام این است که در یک رسانه خوب و حرفه ای کار کنم ضمن اینکه می خواهم دوره دکتری را هم بخوانم و تمام کنم.

گفتنی است روزنامه «ت»، «خ»،«م» (جدیدالتأسیس) «ف» و «ه» در زمره نشریاتی هستند که در کنار سایت هایی نظیر «ع»، «ت»، «ف» و «ش» با بی مبالاتی نسبت به جلب همکاری برخی عناصر زنجیره ای تمایل نشان داده و آنها را در تحریریه خود مستقر کرده اند. اتفاق مشابهی پیش از این برای روزنامه تعطیل شده خورشید (مدعی حمایت از دولت) رخ داد و از این جهت عناصر نفوذی برای نزدیکی به نشریات حامی دولت یا شهرداری و مجلس و… تفاوت چندانی قائل نیستند.