روایت کروبی از تهمت ها

این نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرده است که اصولگرایان برای «سرپوش گذاشتن» بر اختلافات درونی خود به دیگران تهمت می زنند و اظهارات احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، درباره اعطای یک میلیارد دلار به رهبران مخالفان دولت از سوی آمریکا را نمونه ای از این «تهمت» ها ارزیابی کرده است.


مهدی کروبی، دبیر کل حزب اعتماد ملی، در دیدار با جمعی از جوانان اصلاح طلب از اختلافات شدید میان اصولگرایان خبر داد.

مهدی کروبی این اختلافات شدید را ناشی از به گفته ی او « تنگ نظری » آنها و عدم تحمل صدای مخالف خوانده است.

این نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرده است که اصولگرایان برای «سرپوش گذاشتن» بر اختلافات درونی خود به دیگران تهمت می زنند و اظهارات احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، درباره اعطای یک میلیارد دلار به رهبران مخالفان دولت از سوی آمریکا را نمونه ای از این «تهمت» ها ارزیابی کرده است.

دبیرکل حزب اعتماد ملی همچنین واکنش ها و صف بندی ها بر سر اظهارات اسفندیار رحیم مشایی، رییس دفتر رییس جمهوری، درباره «مکتب ایرانی» را دلیلی بر تشدید این اختلافات دانسته است.


توزیع تراکت رجوی در دانشگاهها

تعدادی تراکت در حمایت از مسعود رجوی، سرکرده این گروهک تروریستی منافقین توسط افراد ناشناس وابسته به این گروهک در دانشگاه‌های غرب کشور توزیع شده است.

این تراکت‌ها که منقوش به تصویر رجوی است مصادف با سالروز فرار وی به همراه بنی‌صدر با لباس زنانه از کشور به فرانسه، توزیع شده است

استقبال از دیدار خاتمی با سفیر انگلیس

پی انتشار اخبار و شایعاتی در مورد ملاقات سید محمد خاتمی با سفیر انگلستان، فتنه گران به جای تکذیب و یا دست کم سکوت در برابر این خبر - که در صورت صحت مایه ننگ آنهاست- اقدام به تأیید و حمایت از آن کرده اند.



در پی انتشار خبری در محافل سیاسی مبنی ملاقات سیدمحمد خاتمی یکی از سران فتنه با «سایمون گس»، سفیر انگلیس در ایران برخی از سایت های وابسته به فتنه سبز از این اقدام این فتنه گر دفاع نموده اند.

در یکی از این سایتهای وابسته به فتنه گران بنام «مسیر سبز» ضمن حمایت از این اقدام خاتمی آمده است ما از دیدار با مقامات هر کشوری که بتواند جنبش سبز را یاری کند حمایت می نماییم.

در ادامه این سایت ضمن اعتراض به دیگر سران فتنه از جمله موسوی و کروبی از آنها نیز خواسته است از این اقدام خاتمی استقبال نموده و دیپلماسی خارجی جنبش را نیز فعال نمایند و با مقامات و سیاستمداران دیگر کشورها در خصوص جنبش سبز دیدار و ملاقات نمایند.

گفته می شود این ملاقات بی ارتباط با تحریم های اخیر و نقش آفرینی سران فتنه سبز در بی ثبات نمودن جامعه نمی باشد.

گزارشی‌از جلسات آسیب شناسی سبزها


ما باید به شیوه نشان دادن «کوه یخی» پایبند باشیم. آسیب شناسی جریان سبز توسط برخی از عناصر دانشگاهی و در لایه ای نزدیک به یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان دردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
درجلساتی که به منظور آسیب شناسی جریان سبز تشکیل شده ،حاضرین با تاکید بر اصلاح نگاه ها به این جریان بر «کور بودن»،«هیجانی بودن»،«شلوغی بیش از اندازه صحنه» تاکید کرده و بر «بی هدف بودن» و « بی ایمان وبی آرمان» جریان تصریح شده است.
همچنین در این جلسات یکی از افراد حاضربا تاکید براین که گرایش های مارکسیستی در این جریان غلظت فراوانی یافته گفته است،برای بخش زیادی از حامیان ما تنها آمدن و مبارزه مهم است واصالت به مبارزه است نه هدف.
فرد یادشده در ادامه تصریح کرده است که رفتارهای کنترل نشده و عدم مواضع صریح باعث شده که دوگانه میان ما و نظام شکل گیرد که نتیجه اولیه آن پیوند ما با براندازان رسمی نظام است.
وی در همین راستا خواستار تدوین خواست ها و خطوط مشخص برای این جریان شده که با مخالفت یکی دیگر از افراد حاضر در این جلسه مواجه شده است.فرد مخالف در این زمینه گفته است که در صورت مشخص کردن اهداف ما با ریزش مابقی حامیان خود که حتی از مخافین نظام نیز هستند روبرو می شویم و برای ایجاد موج تهییجی و جبهه ساختن تمامی مخالفین و منتقدین نیازمند به همه گرایش ها هستیم.
فرد مزبور در ادامه روشن شدن زوایای اصلی اهداف این جریان را یک اشتباه استراتژیک خوانده و گفته است،ما باید به شیوه نشان دادن «کوه یخی» پایبند باشیم.همین کوه یخی است که طرف مقابل را وامی دارد که از ما تخمین نداشته باشد.چرا که آنها با کلیتی وهمی روبرو می شوند که حدودش را نمی‌شناسند و از پیامدهای احتمالی‌اش برآوردی ندارند.
در همین میان یکی دیگر از حضار نیز با اشاره به مانیفست ایجاد شبکه های مقاومت تصریح کرده است،ما فقط به دنبال آن هستیم که با شبکه سازی برای خود شادمانی زودگذر درست کنیم اما من می گویم که با صرف تلنبار کردن آجرها نمی‌شود خانه ساخت. فقط جنبیدن نمی تواند جنبش ایجاد کند. جنبش نیاز به متن دارد، نیاز به میثاق، نیاز به ایمان دارد.
وی همچنین با اشاره به اظهارات یکی از حضار که خواستار مرزبندی با طیف های مخالف نظام شده بود ،اظهار داشته است یک آسیب ما هم اتفاقا همین است که در دید مردم این جنبش اصیل نبوده و در جهت منافع ملی و آبادی میهن نیست مردم فکر می کنند که این جریان ابزاری برای رسیدن به منافع شخصی است.استراتژی کوه یخی دیگر جوابگوی ما نمی باشد.باید باورکنیم این استراتژی با شفاف سازی طرف مقابل در حال آب شدن است باید مراقب باشیم ،خود ما را آب نبرد.
دراین میان گفته می شود که بررسی این آسیب ها باعث شده است که این جلسات با برخورد های چندی میان افراد حاضر در این جلسه با توجه به مواضع افراطی تعدادی از این افراد روبرو شده و بی فرجام تاکنون به پایان برسد.

الهام بخش سناریوی جدید فتنه گران کیست؟


الهام بخش سناریوی جدید فتنه گران کیست؟

در حالی که دور جدید برنامه های فتنه گران با تعاریف و سناریوی های جدید مدتی است که کلید خورده،اخبار مختلفی از پشت پرده این طراحی به گوش می خورد.

در حالی که دور جدید برنامه های فتنه گران با تعاریف و سناریوی های جدید مدتی است که کلید خورده،اخبار مختلفی از پشت پرده این طراحی به گوش می خورد.
پس از آنکه میر حسین موسوی طی سخنانی گفته بود که باید با جنبش سبز زندگی کرد و عملا کلید فعالیتهای زیر پوستی را مطرح کرده بود،اخباری بدست امد که دور جدید فتنه با طراحی یک عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب صورت گرفته است.
گفته می شود محسن آرمین در جلساتی که با موسوی داشته ضمن آسیب شناسی جریا اصلاحات گفته بود که باید سران اصلاحان نقش الهام بخش را درجامعه و میان حامیان خود داشته باشند.سران فتنه و حامیان سخت به هم نزدیک شده و فرایند فشار به سران و خطای اتخاذ مواضع زیاد شده است.
تاکید بر کاهش ضریب خطای سران فتنه با ایجاد فاصله میان خود و حامیان در قالب تعریف رهبران میانی از جمله راهکارهای آرمین بوده است.
گفته می شود تاکید برعدم سرمایه گذاری بر احزاب به دلیل وضعیت شکننده آن ها ،توجه عمیق به اصناف،اقشار،گروههای علمی،تحقیقاتی و پژوهشی،جلسات و گعده های دینی – محفلی و... از دیگر نکاتی بوده که به موسوی پیشنهاد و هم اکنون در لایه های مورد نظر در حال پی گیری است.


فرقه سبز مجلس نهم را این گونه می خواهد


اختصاصی/فرقه سبز مجلس نهم را این گونه می خواهد

فتنه گران به تصریح تاکید کرده اند که در صورت عملی نشدن برنامه های خود برای حضور درمجلس باید به صورت پنهان به سراغ مهره های جریان انحرافی اصولگرایان رفت

یک منبع آگاه از ورود فرقه سبز به فاز علمیاتی برای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی خبر داد.
با بیان اینکه برخی مهره های سفید فرقه سبز برای نامزد شدن در برخی شهرستان ها مورد بررسی قرار گرفته و ازهم اکنون شرایط تلقین و بسترسازی های ذهنی در حال انجام در مناطق مورد اشاره آن ها در حال پی گیری است،گفت: فتنه گران در تلاش هستند با مشغول ساختن نیروهای اصولگرا به یکدیگر و نیز ایجاد نزاع میان قوای سه گانه در شرایط بدون رصد،کارهای خود را پیش برده و به فعالیت پنهان خود دربرخی استان ها ادامه دهند.
این منبع آگاه همچنین با بیان اینکه جریان فتنه در برنامه ریزی خود این نکته را نیز موردتوجه قرارداده که در صورت عدم اقبال عمومی و یا رد صلاحیتها چه باید کرد،اظهارداشت:فتنه گران به تصریح تاکید کرده اند که در صورت عملی نشدن برنامه های خود برای حضور درمجلس باید به صورت پنهان به سراغ مهره های جریان انحرافی اصولگرایان رفت چرا که این مهره ها عبورکننده از بسیاری از الزامات خواهند بود،الزاماتی که آن ها به سبب عبور ازآن ها از ملت طرد شده اند.
وی ادامه داد:فرقه سبز معتقد است وجود نماینده های این جریان انحرافی اصولگرایان شکل دیگری از پی گیری مطالبات آن ها می باشد.

اولتیماتوم موسوی به سران پنهان و نیمه پنهان فتنه


اولتیماتوم موسوی به سران پنهان و نیمه پنهان فتنه

سازهای ناموزون در جریان فتنه موجب از رد و بدل های پیام هایی میان برخی سران و لایه های پنهان ونیمه آشکارفتنه شده است.

سازهای ناموزون در جریان فتنه موجب  رد و بدل های پیام هایی میان برخی سران و لایه های پنهان ونیمه آشکارفتنه شده است.
در پی عدم همراهی برخی از افراد و چهره های موثردر جریان فتنه در ماه های اخیر با میرحسین موسوی و فعال سازی تشکیلات موازی تحت عناوین مختلف بویژه شاخه ای استانی بنیاد باران،میرحسین موسوی پی به بروز این شکاف برده و از هم اکنون پیام هایی را به برخی لایه ها و افراد موثر جبهه اصلاحات ارسال کرده است.
ایفای نقش تقسیم کار شده و هدف گذاری شده،حضورموثر در جریانات و موضع گیری ها،عدم سازش مواردی بوده که گفته می شود مورد تاکید موسوی بوده است.
ازدیگر سو موسوی به برخی دیگر از عوامل پنهان فتنه نیزانتقادهایی مبنی برعدم التزام آن ها به حمایت هایشان از جریان سبزارسال کرده است.
در همین زمینه گفته می شود میرحسین موسوی اخیرا به این افراد اولتیماتوم داده که درصوتر تداوم این رویه و عدم التزام آنها به تعهداتشان، به تنهایی راه را ادامه خواهد داد و سازشکاران را افشا خوهاد کرد.
منابع آگاه در این زمینه معتقدند هشدار موسوی در این شرایط فارغ از عبور حامانیش از وی به دلیل نزدیکی برخی از آن ها به نظام بوده و وی خواهان موضع گیری شدید اللحن و حمله آن ها به تمام ارکان نظام می باشد.
ازدیگر سو یک منبع آگاه به «جوان آنلاین» گفت،یکی از توهمات میرحسین موسوی که تاکنون وی از آن رنج می برد تلاش برای خیابانی کردن شرایط می باشد که این مساله با اطلاع دوستان وی نیز رسیده ولی انها تحرکات خیابانی را پایان یافته عنوان کرده اند.

برنامه جدید فتنه گران و غرب برای ناامنی اجتماعی ایران


اختصاصی/برنامه جدید فتنه گران و غرب برای ناامنی اجتماعی ایران

ایجاد ناامنی های امنیتی و سیاسی توسط امریکا و عوان و انصارش در داخل و خارج یکی از شیوه های بوده که همیشه آنها به دنبال آن بودند تا با ایجاد ناامنی نظام جهوری اسلامی را با مشکل مواجه سازند.
در این راه آمریکا برای رسیدن به این هدف از هر اقدامی برای برهم زدن امنیت ملت ایران استفاده می‏کند. اتفاقاتی که طی هفته‏های اخیر در سیستان و بلوچستان و کردستان رخ داده، همچنین حوادث و انفجارهای ماه پیش و در کنار اینها اقدامات و تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، به روشنی گواه آن است که آمریکا و متحدان این کشور، از گسترش نفوذ و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان نگرانتر شده و اقدامات خود را برای برهم زدن امنیت ملی ایران تسریع کرده‏اند.
از سالها پیش، آمریکا برای سلب امنیت ملت ایران، توافقات گسترده ای را با گروههای تروریستی انجام داده است.
این گروهها که عبارتند از: سازمان منافقین، گروه پژواک ، گروه پ ک ک. گروه موسوم به جندالله، گروه خلق عرب و ... گروههای یاد شده، گروه‏های عملیاتی آمریکا هستند که مستقیماً به اقدامات تروریستی مانند کشتار مردم از طریق انفجار بمب، حمله به پاسگاههای نظامی در مناطق مرزی، هدف قراردادن نظامیان غیرمسلح در شهر (مانند انفجار اخیر در سیستان و بلوچستان)، ناامن کردن استانهای مرزی مانند آذربایجان غربی، کشتار مردم غیرنظامی برای ایجاد رعب و وحشت و اخاذی از اهالی و ... می‏پردازند. اما پس از ناکامی های اخیر آمریکا در رسیدن به اهداف خود که همان ایجاد ناامنی در ایران بود این کشور رویکرد جدیدی را در استراتژی های خود انتخاب کرده است.
در این تاکتیک جدید که امریکا همیشه با استفاده از گروه های ضدانقلاب و معاند مسلح سعی در ایجاد ناامنی های سیاسی و امنیتی داشت با رویکرد جدید خود نه تنها این گروه های تروریستی را بلکه برخی از اراذل و اوباش و سارقان حرفه ای را به ایجاد ناامنی های اجتماعی سوق داده است. به طوریکه طی چند روز اخیر اخبار ناامنی های اجتماعی در کشور شدت یافته است. به طور مثال افزایش تولید مواد مخدر، افزایش قاچاق کالا و ارز و به طور ملموس هفته های اخیر سرقت از طلا فروشی ها رشد قابل توجهی داشته است.
اهداف پشت پرده از ایجاد ناامنی های اجتماعی
آمریکا در یک هماهنگی کامل با سران فتنه این سناریو را طراحی نموده و اجرای بخش عملیاتی آن را برعهده گرفته است و بخش تبلیغاتی آن برعهده رهبران فتنه و رسانه های آنها می باشد.
آمریکا با ایجاد ناامنی های اجتماعی اهداف زیر را دنبال می نماید:
1- تخریب و فاقد کارایی نشان دادن نیروی انتظامی
2- ناتوان نشان دادن دولت در تأمین امنیت
3- القاء وجود فقر و بیکاری که زمینه ساز ناامنی های اجتماعی نظیر سرقت می باشد.
4- بی ثباتی اقتصادی در حوزه های مختلف
5- نارضایتی تراشی مردمی
این مجموعه اهدافی است که از سوی امریکا دنبال می شود تا در انتها بتواند به جامعه جهانی و افکار عمومی در داخل کشور اثبات نماید که تحریم ها اثر بخش بوده و توانسته است نظام را به زانو درآورد .البته این اهداف بدون کمک سران فتنه و رسانه های آنها امکان پذیر نمی باشد.


جزئیاتی از همکاری جریان فتنه و ملی - مذهبی ها

ادامه همکاری های تشکیلاتی جریان فتنه و ملی – مذهبی ها، سرکشی های استانی برخی نمایندگان اصلاح طلب از تشکل های رو به خاموشی ملی – مذهبی افزایش یافته است.

این سرکشی ها که با محوریت برخی زنان اصلاح طلب صورت می گیرد در راستای فعال سازی تشکل های ملی- مذهبی در برخی استان ها می باشد.
در همین راستا شنیده می شود که دراین جلسات محورهای زیر توصیه شده است:
1- جلسات را مخفی و مستمر برگزار کنید
2- نشریه داخلی ایجاد کنید و به افرادی خودی بدهید و بیرون نرود
3- بحث ارتباط با خارج از کشور را جدی دنبال کنید
4- تاکید بر شروع فعالیت مجدد
5- حداقل ده هزار نیرو باید جمع آوری شود
6- کسانی که جامعه شناسی درس خوانده اند گروه تحقیقاتی تشکیل دهند

گفتنی است آگاهان سیاسی براین باورند که ریش شدید حامیان فرقه سبز موجب شده که این جریان به دنبال ائتلاف با گروهایی بورد که خود شرایطی بدتر از آنان را تجربه می کنند.
در همین حال بنظر می رسد این سرکشی های استانی برای محک زدن وضعیت فعلی ملی- مذهبی دربرخی استان ها،برآورد از وضعیت نیروی انسانی و روحیات و توانایی آنان و نیز ابلاغ های اولیه برای همکاری ها بوده است.


دلایل شکست فتنه از زبان مرد خاکستری

مرد خاکستری اصلاحات که اخیرا به شکست رسمی جریان فتنه اعتراف داشته ابعاد و دلایل این شکست را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش جوان آنلاین،وی در چند جلسه که با حضور سران فتنه نیز بعضا برگزار شده عامل اصلی درشکست این جریان را تندروی بدون مدیریت ذکر کرده و موارد دیگرهمچون، اختلاف میان بدنه اصلاحات با جنبش سبز،موثر و فعال نبودن احزاب اصلاح طلب،عدم برنامه ریزی سناریو نویسی شده برای افکارعمومی مبتنی بر واقعیت های موجود را از عوامل شکست این جریان برشمرده است.

مرد خاکستری اصلاحات همچنین نسبت به قید نداشتن فعالیت های این جریان انتقاد کرده و تصریح کرده است،دین و مطالبات دینی توسط جریان جدی نگرفته نشد و کسانی وارد جریان شدند که مسیر را به سوی مباحث بعضا معرض با مطالب دینی بردند.

وی همچنین نبود رهبری واحد برای راس هرم و عدم تعریف نقش برای مهره های میانی را یکی دیگر از دلایل شکست جریان فتنه بر شمرده است

نظرسنجی ضدنظام در مترو تهران -کرج

روزنامه ایران نوشت:

عوامل میدانی فتنه اخیراً اقدام به نظرسنجی در برخی از شهرستان‌های استان تهران کرده‌اند.

اخیراً عوامل فتنه سبز ضمن پخش فرم نظرسنجی با مضمون ایده سبز در واگن‌های قطار شهری کرج خواستار تکمیل و ارسال آن به آدرس اینترنتی درج شده در اطلاعیه شده اند.

درمقدمه این فرم نظر واقعی سران فتنه که همان سرنگونی نظام و برآمدن نظام لائیک و سکولار می‌باشد ذکر شده است.

افشاگری سایت حامی دولت علیه تاجزاده

‌آیا تو نگفتی اجازه دهید من بروم بیرون به مردم بگویم که ما خیانت کردیم و با یک دروغ بزرگ به حیثیت نظام و این مردم شریف لطمه وارد کردیم؟
سایت حامی دولت بولتن مدعی افشاگری پشت پرده اعطای مرخصی به مصطفی تاج زاده شد و نوشت:

از جمله افرادی که در این ماهها در موردش سخن های گزافی بیان شده ، مصطفی تاجزاده است.وی که چند ماه پیش بدون تودیع وثیقه به مرخصی آمد علیرغم فعالیت های غیر قانونی اش با تمدید مرخصی اش مواجه می شد!

ابهامات فراوانی درباره مصطفی تاجزاده وجود دارد اما حامیان وی اگر اندکی تعصب را کنار بگذارند و به بخش هایی از نامه منتشر شده توسط یکی از مطلعین پرونده وی توجه کنند در می یابند که دلیل این همه مراعات با تاجزاده چیست:

“آقا مصطفی آیا مسئولان پرونده اتهامی جنابعالی عاشق چشم و ابروی تو بودند که بدون وثیقه و برخلاف روال معمول و قانونی به تو مرخصی طولانی مدت داده‌اند؟

یا اینکه از تو می‌ترسند؟

‌یا واقعیت این است که به تعهدات شفاهی‌ات مبنی بر جبران مافات اطمینان کردند و خواستند فرصتی به تو داده باشند شاید طبق وعده‌ات جبران مافات کنی.

‌آیا تو نگفتی اجازه دهید من بروم بیرون به مردم بگویم که ما خیانت کردیم و با یک دروغ بزرگ به حیثیت نظام و این مردم شریف لطمه وارد کردیم؟

آیا تو نبودی که می‌گفتی میرحسین مانند کسی است که زمین خورده و خجالت می‌کشد که بلند شود. ‌بیایید با هم کمک کنیم تا او را از زمین بلند کنیم؟آیا تو نگفتی که من فوق تصور شما کار خواهم کرد، کاری که دوست و دشمن تعجب خواهند کرد؟”

مهم ترین برنامه فتنه گران در ماه رمضان

اخبار بدست آمده از اردوگاه اپوزیسیون و جریان فتنه بیانگر آن است که اختلاف افکنی میان قوای سه گانه تا فرجه کمتر از یک ماه، حیاتی ترین استراتژی آنان می باشد.
به گزارش جوان آنلاین،جریان فتنه که این روزها باعناصر غیر مستقیم خود به ایجاد اصطکاک میان قوای سه گانه و نیروهای اصولگرا مشغول است تصریح کرده که باید درهمین ماه رمضان ضمن ایجاد جبهه های جدید برای اختلاف میان قوای سه گانه و نیروهای اصولگرا باید وضعیت آنان را در نقطه غیر قابل بازگشت قرار داد.

گفتنی است این اقدام فتنه گران در حالی پی گیری می شود که ضرورت هوشیاری مسئولان نسبت به نفوذ عناصر غیر مستقیم فتنه دو چندان بوده و می بایست با تاکید بر مبانی مشترک حرکت به سوی وحدت و دوری از مسائل غیر اصلی جامعه و نظام را کلید زد.

موسوی:با دستگیری من جنبش شکست می خورد

اخیرا یکی از مشاوران میرحسین موسوی که تاثیر زیادی بر عملکرد وی دارد خواستار اتخاذ مواضع بسیار تندتری از سوی موسوی شده است اما میرحسین زیر بار نمی‌رود. 

به گزارش جهان شنیده شده میرحسین موسوی در پاسخ به فشارهای وی گفته است: ما در روز 22 خرداد نتوانستیم هیچ تجمع و راهپیمایی برگزار کنیم و دچار ریزش هوادار شده‌ایم، درگیری‌ها و اختلافات داخلی نیز که مزید بر علت شده است، لذا اگر الان فضا را تند نماییم بدون شک نظام به شدت با ما برخورد می‌نماید و با دستگیری من جنبش به شکست می‌انجامد. 

با این حال موسوی از سوی نزدیکان خود شدیدا به اعلام مواضع تند علیه نظام تشویق می شود.

مشایی قائم مقام رئیس جمهور است

آقای مشایی با توجه به افکار انحرافی ایشان و دست باز و گسترده ای که در چرخه امور دولت دارد به یک وصله ناجور در ساختار دولت آقای احمدی نژاد تبدیل شده و حذف آن ضامن سلامت دولت است...
1- موضوع این نوشته اگرچه سخنان اخیر آقای اسفندیار رحیم مشایی است، اما روی سخن با ایشان نیست. آقای مشایی بارها اعلام کرده است که «عدد»ی به شمار نمی آید- چیزی قریب به همین مضمون- و تاکید ورزیده است کسانی که با او مخالفت می کنند، در پی مخالفت با رئیس جمهور هستند و او را تنها به این علت که از نزدیکان رئیس جمهور است مورد حمله قرار می دهند! درباره نیمی از گفته آقای مشایی، آنجا که خود را «عدد»ی به حساب نمی آورد، نفیاً و یا اثباتاً سخنی نمی گوییم و آرزو می کنیم که شکسته نفسی! کرده باشند. اما نیمه دیگر سخن ایشان با واقعیات موجود همخوانی نداشته و در تناقض نیز هست، چرا که مخالفان رئیس جمهور، چه برخی از جریانات داخلی و چه گروه های ضدانقلاب خارج نشین و دشمنان تابلودار بیرونی نه فقط با اظهارات آقای مشایی مخالف نیستند، بلکه با ذوق زدگی از آن استقبال نیز کرده و می کنند. برای دشمنان انقلاب چه امتیازی برجسته تر و چه خواسته ای طلایی تر از آن که کسی در جایگاه رئیس دفتر رئیس جمهور کشورمان، آرزوهای برزمین مانده آنان را بر زبان آورده و به عنوان دیدگاه و بینش و منش جمهوری اسلامی ایران از تریبون نظام جار بزند؟! مخصوصاً آن که این شخص- متاسفانه- نزدیکتر از همه دولتمردان به رئیس جمهور معرفی شده باشد و علاوه بر ریاست دفتر ایشان، پست های حساس دیگری نظیر عضو کمیسیون اقتصادی دولت، دبیر کمیسیون فرهنگی دولت، ریاست شورای هماهنگی مناطق آزاد، قائم مقامی رئیس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور و در یک کلمه همه کاره دولت تلقی شود! بنابراین برخلاف ادعای آقای مشایی، مخالفان رئیس جمهور از حامیان سینه چاک ایشان هستند و با مواضع و عملکردی که آقای مشایی بر کام و گام دارند، چرا نباید مدافع ایشان باشند؟!
و اما، از سوی دیگر، اعتراض کنندگان و منتقدان بینش و منش آقای مشایی - صرفنظر از عده ای اندک و کم شمار- دوستداران واقعی رئیس جمهور محترم هستند که حضور آقای مشایی در کنار ایشان را- با دست گسترده ای که در دولت دارد- آفتی خطرناک برای دولت اصولگرا و شخص ریاست محترم جمهوری می دانند و برای این نگرانی خود دلایل منطقی و شواهد مستحکمی نیز دارند.
2- دولت دکتر احمدی نژاد به علت اصرار بر آموزه های اسلامی و انقلابی و مخصوصا عدالتخواهی، حمایت از محرومان، علم پروری، پاکدستی، مردم دوستی، شجاعت در برخورد با دشواری ها، مقاومت در برابر باج خواهی قدرت های استکباری و ده ها امتیاز برجسته- و بعضاً منحصربه فرد- دیگر، از آغاز شکل گیری تاکنون آماج شدیدترین و بیشترین کینه توزی های نظام سلطه بین الملل و دنباله های داخلی آن بوده و هست.
برادر عزیزمان دکتر احمدی نژاد «برآمده از اصولگرایی» است و نه «برپاکننده آن» بنابراین بدیهی است که از یک سو مورد حمایت گسترده اصولگرایان- بخوانید توده های عظیم ملت- باشد و از سوی دیگر با دشمنی های پیوسته دشمنان ملت روبرو باشد که چنین بوده و هست. و اما رئیس جمهور محبوب و فداکارمان مخصوصا با توجه به بار سنگینی که بر دوش دارد و بی اغراق باید گفت به خوبی از عهده آن برآمده است، به طور طبیعی مصون از لغزش و خطا نیست و دقیقاً در همین نقطه است که می تواند مورد انتقاد دلسوزانه و خیرخواهانه دوستان اصولگرا نیز باشد. انتقاداتی که انگیزه و مقصود از آن، تصحیح خطا و کمک به رئیس جمهور برای پیمودن بهتر و باصلابت تر راه پیش روی ایشان است. بنابراین، کسی حق ندارد و نمی تواند نقدهای دوستانه و دلسوزانه را به حساب مخالفت و یا- خدای نخواسته- دشمنی با رئیس جمهور تلقی کند. اصلی ترین نشانه اینگونه انتقادها، تاکید بر امتیازها و دستاوردها، ارائه دلایل مستحکم برای وارد بودن انتقاد و نهایتاً پیشنهاد راه حل است.
اکنون فقط نیم نگاهی به دلایل و شواهدی که مخالفان حضور آقای مشایی در کنار رئیس جمهور برای ابراز مخالفت خود ارائه می کنند به وضوح و بدون کمترین تردیدی از دلسوزانه بودن این انتقادات حکایت می کند و بر این واقعیت تلخ و غیرقابل انکار تاکید دارد که آقای مشایی با توجه به افکار انحرافی ایشان و دست باز و گسترده ای که در چرخه امور دولت دارد به یک وصله ناجور در ساختار دولت آقای احمدی نژاد تبدیل شده و حذف آن ضامن سلامت دولت است و در مقابل باید گفت متاسفانه دلایلی که ریاست محترم جمهوری برای ضرورت ابقای آقای مشایی در کنار خود ارائه می کند، از استحکام لازم برخوردار نیست. بنابراین اگر جناب آقای دکتر احمدی نژاد برای سلامت و محبوبیت دولت خویش اهمیت قائلند- که به یقین قائلند- نباید در برکناری آقای مشایی کمترین تردیدی به خود راه بدهند و انتقاد دلسوزانه دوستان را با کینه توزی کسانی که به جای «نقد» پیوسته «نق» می زنند، در یک کفه قرار داده و همسان تلقی کنند. اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که دیروز یکی از دوستان به مزاح از قول گروه «نق»زن نوشته بود؛
«ای احمدی نژاد! خدا بگویم تو را چکار کند! این چه وضعیتی است که برای ما پیش آورده ای؟ در دولت خاتمی هم روزه می گرفتیم و ساعت 5 بعدازظهر افطار می کردیم اما در دولت تو، ساعت هشت و نیم بعدازظهر هم به زور مغرب می شود و افطار می کنیم!!»
3- اظهارات آقای رحیم مشایی اگرچه تکرار بی کم و کاست همان دیدگاه های شرک آلود و استعمارپسند گروهک های حقیری نظیر منافقین و سلطنت طلب ها و... است ولی سخن درباره دیدگاه و نظرات آقای مشایی نیست، چرا که افراد دیگری- از جمله برخی هواداران گروهک های یادشده- نیز با همان دیدگاه های آقای مشایی در جامعه حضور دارند و هیچکس هم از حضور آنها کمترین احساس خطری نمی کند. اما، آقای مشایی در حالی که زبان همان دشمنان را در کام دارد، در جایگاه قائم مقام رئیس جمهور محترم کشورمان ظاهر می شود و از تریبون رسمی نظام، خواسته های 31 سال برزمین مانده و آرزوهای بربادرفته آمریکا و متحدانش را به عنوان دیدگاه و نظر جمهوری اسلامی ایران بر زبان می آورد. و سؤال این است که چه کسی و با کدام توضیح قانونی و یا توجیه منطقی به ایشان چنین اجازه ای داده است؟!
4- شاید این برداشت را تعجب آور و غیرمنصفانه تلقی کنید ولی شواهد و قرائن فراوانی از صحت آن حکایت می کند و آن، این که آقای اسفندیار رحیم مشایی- انشاءالله بی آن که خود بخواهد یا بداند- به قطعه ای از «پازل فتنه 88» تبدیل شده است و آگاهانه یا ناخودآگاه آب به آسیاب فتنه گران و دشمنان نظام می ریزد. و البته در هر دو حالت، نتیجه یکسان است.
آقای مشایی تاکید می کند که «از مکتب اسلام» دریافت های متنوعی وجود دارد. اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، «مکتب ایران» است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم!
آیا اصلی ترین مانع قدرت های استکباری برای سلطه دوباره بر ایران اسلامی، عبور از «اسلام» نبوده و نیست؟ به نظرات ثبت و ضبط شده و بارها به صراحت اعلام شده دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها از جمله مدعیان اصلاحات مراجعه کنید. هیچکدام از آنها- حتی اسرائیل- به صراحت از کنار گذاشتن مکتب اسلام سخن نمی گویند- یعنی جرأت نمی کنند- تمامی آنها برای عبور از اسلام بهانه های به ظاهر معقول! می تراشند و مخصوصاً بر این توهم اصرار می ورزند که از اسلام قرائت های متفاوتی وجود دارد و از آنجا که دریافت مطمئن امکان پذیر نیست!! باید به نسخه ای که خود در تدوین آن موثر باشیم مراجعه کنیم!
و اما، چرا به جای «مکتب اسلام» پای «مکتب ایران» به میان کشیده می شود؟ زیرا مکتب اسلام یعنی همان اسلام ناب محمدی(ص) بی در و پیکر و بدون معیار و ملاک نیست که هرکس هرچه خواست را بر آن افزوده و یا از آن بکاهد ولی «مکتب ایران» معیار و ملاک مشخصی ندارد و از داریوش و نادرشاه و آغامحمدخان قاجار تا پهلوی و... در آن جای دارند. آقای مشایی بعد از مواجهه با اعتراض صاحبنظران تلاش می کند نظر انحرافی خود را به گونه ای- البته ناشیانه- تصحیح کند! و از مکتب امام حسین(ع) به عنوان منظور خود یاد می کند. خب! چرا از ابتدا سخن از امام حسین(ع) به میان نمی آورد؟! و اظهارات پیشین وی با شعار «جمهوری ایرانی» سران فتنه چه تفاوتی دارد؟ و آقای مشایی پیش از این هم از سپری شدن دوران اسلام گرایی سخن گفته بود!
5- آقای مشایی چند سال قبل از «ملت اسرائیل»! سخن گفت و بر دوستی با آنان اصرار ورزید. و هنگامی که با اعتراض روبرو شد، که ساکنان فلسطین اشغالی، صهیونیست های مهاجر هستند و امکان سکونت آنان در سرزمین اشغال شده فلسطین به بهای آوارگی مردم آن مرز و بوم و قتل عام همه روزه زنان و مردان و کودکان فلسطینی فراهم شده است، اعلام کرد که نظر من! همان نظر امام(ره) است!! اما در جریان همایش اخیر بار دیگر با صراحت بیشتری بر نظر پیشین اصرار ورزیده و گفت: «اندیشه آقای احمدی نژاد حذف رژیم صهیونیستی از نقشه جغرافیایی نیست»! ایشان ضمن آن که آشکارا و بی پرده نظر مبارک و منطقی و حقوقی حضرت امام راحل(ره) را نفی می کند، شعار دیکته شده وزارت خارجه اسرائیل به سران فتنه یعنی شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» را نیز تکرار می کند!
آیا هنوز هم می توان ادعا کرد که اظهارات مشایی فقط یک «لغزش زبان» و از نوع «سهوالبیان» بوده است؟!... و ده ها نمونه دیگر از این دست که بیرون از حوصله این نوشته محدود است و در آینده به آن خواهیم پرداخت.
6- به قول آقای مشایی «البینه علی المدعی... کسی که ادعا می کند باید برای اثبات ادعای خود دلیل بیاورد.» براساس همین قاعده عقلی و حقوقی، دلایل فراوانی وجود دارد- و به برخی از آنها به عنوان مشتی از خروارها اشاره شد- که نشان می دهد آقای مشایی بیرون از حلقه اصولگرایان و وصله ای ناهمگون با دولت آقای احمدی نژاد است. اکنون کسانی که این تلقی را نمی پذیرند باید برای اثبات ادعای خود دلیل بیاورند. امید آن که برادر عزیز و رئیس جمهور اصولگرا و فداکارمان، در این ماجرا اندیشه کنند و از رخنه نامحرمان در دولت اصولگرا برحذر باشند.
7- و بالاخره ما نیز معتقدیم مسئله مشایی در حدی نیست که به یکی از مسائل پررنگ رسانه ای تبدیل شود اما وقتی اظهارات وی و هورا کشیدن دشمنان برای او را می بینیم، ورود به ماجرا را ضروری تلقی می کنیم و این نکته نیز گفتنی است که مدیران بیرونی فتنه و دنباله های داخلی آنان نباید اینگونه انتقادات دلسوزانه را نشانه اختلاف در میان اصولگرایان تلقی کنند! و مطمئن باشند که اصولگرایان با شناخت دقیق و مستندی که از هویت وابسته و ستون پنجمی فتنه گران دارند، محال است رئیس جمهور محبوب خود را تنها بگذارند.
حسین شریعتمداری

زهرا رهنورد:بی حجاب بودم، با حجاب شدم

زهرا رهنورد در گفت وگو با رسانه وابسته به حلقه فتنه در لندن به سابقه اعتقادی خود اشاره کرد و با بیان اینکه قبلا بی حجاب بوده اما الان با حجاب شده است، گفت:من قائل به حجاب باعشق وشناخت هستم.همانطور که خودم برگزیدم و ضمنا با گشت ارشاد هم شدیدا مخالفم.

به گزارش جهان، وی با بیان اینکه در زمان مسئولیت خودش در دانشگاه الزهرا اجازه نداده است حراست دانشگاه به دختران بی حجاب تذکر دهند، گفت:در مورد پوشش شان هم فشاری روی دختران دانشجو نمی گذاشتم انجام شود .اولین کاری که کردم این بود که محافظان جلوی درب دانشگاه را که به پوشش خانم ها ایراد می گرفتند حذف کردم.

وی سپس در تئوری جدید خود این حذف حراست را باعث افزایش تعداد دانشجویان دکترا دانست و ادامه داد:این اقدامات سبب شد دانشگاهی که فقط در یک رشته دارای فارغ التحصیل دکترا بود امروز در 8رشته دارای دکترا است. 

رهنورد در خصوص اینکه چرا موسوی 20 سال خارج از سیاست بوده است گفت:فکر می کرد افراد برجسته ای مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی بر مسند امور هستند؛ از این رو دلیلی نمی دید پا وسط بگذارد.

وی در عین حال به اختلاف خود با موسوی در این زمینه اشاره کرد و گفت:من اما همیشه منتقد بوده ام... کتاب من 30 سال پیش مورد نقد یا بهتر بگویم مورد سرکوب فکری واقع شد روشن است که چقدر مورد فشار جریانهای واپس گرا بودم.

روزه خواری بازیکن فوتبال یک مساله خصوصی است!

برنامه نود که دیشب خیلی تلاش کرد تا اقدام پسندیده و انقلابی سردار آجرلو را یک عقده گشایی شخصی با علی کریمی نشان دهد در ادامه گفتگوی بی شرمانه مالک باشگاه استیل آذین را به طور کامل پخش کرد.
صراط - پس از اخراج علی کریمی از باشگاه استیل آذین و افشای رواج روزه خواری در میان فوتبالیستهای حرفه ای شب گذشته برنامه "نود" به جزئیات تکان دهنده ای از این فسق علنی پرداخته شد.

برنامه نود که دیشب خیلی تلاش کرد تا اقدام پسندیده و انقلابی سردار آجرلو را یک عقده گشایی شخصی با علی کریمی نشان دهد در ادامه گفتگوی بی شرمانه مالک باشگاه استیل آذین را به طور کامل پخش کرد.

مالک استیل آذین با حمله به سردار آجرلو (مدیرعامل باشگاه) ضمن نامناسب خواندن برخورد قاطع وی با بازیکنی که به خاطر نبود آب در کنار زمین (وسط ظهر ماه رمضان) به کادر فنی تیم حمله کرده، روزه خواری بازیکنان فوتبال در ملا عام را مساله‌ای کاملا خصوصی خواند!
این میلیاردر مشهور که گویا فوتبال را بالاتر از اسلام تشخیص داده بود در برنامه زنده نود در مورد تصمیم به اخراج کریمی نیز با شکستن رای مدیر عامل، تصمیم گیری نهایی را بر عهده هیئت مدیره باشگاه گذاشت.

اما از سوی دیگر سردار آجرلو تاکید کرد که اخراج این بازیکن هتاک صرفا به خاطر توهین علنی او به احکام دین مبین اسلام بوده است. آجرلو تاکید کرد که من هنوز یک پاسدارم و قبل از آنکه خادم فوتبال باشم خادم اسلامم.

گفتنی است روزه خواری علنی بازیکنان فوتبال نشان دهنده عمق فاجعه فرهنگی ای است که در ورای نام ورزش حرفه رخ داده و متاسفانه مسئولان امر کماکان در خواب خرگوشی به سر می برند!

خشم ضدانقلاب از بی‌ محلی تلویزیون به خواننده مورد علاقه کاخ سفید

بی سی، گویانیوز، رادیو فردا، روزنت، بالاترین، رادیو زمانه و... به همراه رسانه های نفاق جدید مانند جرس و کلمه طی روزهای گذشته از اینکه آواز محمدرضا شجریان از سیمای جمهوری اسلامی پخش نمی شود...

صراط - رسانه های بیگانه و ضد انقلاب که در طول سال گذشته علناً علیه ارزش ها و باورهای دینی ملت ایران موضع می گیرند، نگران تکلیف «آواز ربنا» سر سفره افطار ملت ایران شده اند.
رسانه های ضد دینی ای چون بی بی سی، گویانیوز، رادیو فردا، روزنت، بالاترین، رادیو زمانه و... به همراه رسانه های نفاق جدید مانند جرس و کلمه طی روزهای گذشته از اینکه آواز ربنای محمدرضا شجریان از سیمای جمهوری اسلامی پخش نمی شود، ابراز ناخرسندی کرده و با الحانی مزورانه گفته اند «آوای شجریان، آوایی روحانی است که حتی غیرمذهبی ها را تکان می دهد» (بی بی سی).این رسانه ها البته ترجیح می دهند یادآور این حقیقت نشوند که وی با خیانت به همین ملت متدین ایران که حماسه هایی چون 9 دی و 22بهمن را آفریدند، سر از رسانه هایی چون صدای آمریکا و بی بی سی درآورد و عقده های مستکبران دنیا را علیه نظام اسلامی خالی کرد.
القای تأسف و تحّسر برای پخش نشدن آواز شجریان در حالی است که رسانه های یاد شده به صراحت و به صورت مکرر به فحاشی یا تحریف و توهم پراکنی علیه قرآن، نبوت و عصمت پیامبر(ص) پرداخته و بی بی سی انگلیس با به میدان آوردن یک عروسک خیمه شب بازی (اکبر پونز) حتی منکر وجود امام زمان(عج) شریف شد و همزمان مجید محمدی عضو فراری و بد نام حلقه کیان با تأکید بر اینکه جنبش سبز دنبال کشف حجاب و ترویج شراب خواری بود، اعلام کرد مشکل اصلی این جریان نه قانون اساسی و نه رهبری، بلکه اسلامگرایی مردم ایران است. حالا باید پرسید این رسانه های سرسپرده به شیطان، چه شده که یاد ربنای شجریان افتاده اند؟! به قول عبید زاکانی:
مژدگانا که گربه عابد شد
عابد و زاهد و مسلمانا!

دفاع همسر موسوی از دیکتاتور خونریز عراق

زهرا رهنورد در اظهاراتی توهین‌آمیز، نظام جمهوری اسلامی ایران را با حکومت "صدام حسین" مقایسه کرده و صدام را بهتر از مسئولان ایران دانسته است!
به گزارش شبکه ایران، همسر میرحسین موسوی که سابقه ارائه تئوری‌های جالبی را در کارنامه خود دارد، جدیدترین نظریه خود را خطاب به هفت نفر از مجرمان حوادث سال گذشته عنوان کرده است.

زهرا رهنورد که از سوی شوهرش به عنوان روشنفکرترین زن ایران معرفی شده، اعضای محکوم شده احزاب توقیف شده "مشارکت" و "مجاهدین" را به سبب نوشتن نامه ای به قوه قضاییه علیه سپاه پاسداران، "هفت دلاور" نامیده است.

همسر مصطفی تاج‌زاده هم دیروز شوهر خود و دیگر نویسندگان این نامه را "قهرمانان ملی" نامیده است.

خانم رهنورد همچنین در سخنانی جالب این نامه را ندای حق‌طلبی مردم دانسته که از "حلقوم" این افراد بلند شده است!

وی چندی پیش هم با استفاده از همین ادبیات جالب، خواستار آزادی زنان از "هلفدونی" شده بود!

البته زهرا رهنورد در پایان این سخنانش، در اظهاراتی توهین‌آمیز، نظام جمهوری اسلامی ایران را با حکومت "صدام حسین" مقایسه کرده و دیکتاتور سابق عراق را بهتر از مسئولان ایران دانسته است.

حمایت سران جریان فتنه از اعضای "مشارکت" و "مجاهدین" در راستای کاهش فشار افکار عمومی بر نویسندگان نامه مذکور ارزیابی شده است.

سران مجاهدین و مشارکت پس از نگارش نامه خود به قوه قضاییه، با اعتراض شدید فعالان سیاسی مواجه شده اند.

قدردانی ویژه کومله از موسوی و کروبی

رئیس گروهک تروریستی کومله بار دیگر بر حمایت این گروهک از موسوی، کروبی و فتنه سبز تأکید کرد.
کیهان:
عبدالله مهتدی در عین حال در فرصتی که سایت بدنام روزنت به وی داد، اجازه یافت تا سوابق تروریستی و جنایتکارانه گروهک متبوع خود را انکار کند. روزنت پیش از این با مالک ریگی رئیس گروهک تروریستی ریگی هم مصاحبه کرده و تلاش کرده بود وی را از جنایات و ترورهای ارتکابی تبرئه کند.
مهتدی در گفت وگو با محمدرضا یزدان پناه همکار فراری روزنامه های زنجیره ای، با اعلام حمایت صریح از جنبش سبز گفت: این جنبش دارای ارتباط با اصلاح طلبان حکومتی است اما ادامه آن نیست. مدل اصلاح طلبی به بن بست رسید و ناکام ماند و باعث شد جنبش سبز شکل بگیرد. روش عملی اصلاح طلبان فشار از پایین و چانه زنی در بالا بود. الان جنبش سبز با شفافیت از جدایی دین و سیاست صحبت می کند. یکی از تغییرات مهمی که با جنبش سبز صورت گرفته، این است که مرز بین اپوزیسیون خارج کشور با منتقدان داخلی از بین رفته و می توان گفت اینها در هم تنیده شده اند، زبان و گفتمانشان به هم نزدیک شده است و خیلی دیوارهای بی اعتمادی بینشان فرو ریخته است.
رئیس گروهک کومله همچنین از «خاصیت قابلیت انعطاف و درنوردیدن مرزهای محدود و پیشین اصلاح طلبی در جنبش سبز» تمجید کرد و گفت: طبیعی بود که با این اوصاف، کومله ها از همان روزهای اول حمایت قاطع خود را از جنبش سبز اعلام کنند. ما انتخابات را تحریم کردیم اما دلیلی نمی شود از حق آنها که در انتخابات شرکت کرده بودند حمایت نکنیم.
وی درباره عملکرد موسوی و کروبی گفت: خارج از چارچوب های ایدئولوژیک و تعلق ایشان به گذشته این نظام که مورد قبول من و خیلی های دیگر نیست، تا آنجا که عملکردشان در این جنبش برمی گردد، مقاومت و ایستادگی آقای موسوی و آقای کروبی را نقطه قوت آنها به حساب می آورد. همچنین انعطاف نسبی آنها در مقابل پذیرش افق ها، مباحث و مطالبات نوین جنبش سبز را نکته مثبتی به حساب می آورم. البته در عملکرد آنها در دو سه مقطع مهم جنبش، نقطه ضعف بزرگی را در کارشان دیدم اما محکوم کردن اعدام فعالان کرد ]تروریست های وابسته به گروهک پژاک[ توسط سران جنبش سبز هم قدم مثبتی بود.
وی درباره سخنان موسوی مبنی بر اینکه «لشکرکشی به کردستان در سالهای ابتدای جنگ اقدام اشتباهی بوده» با لحنی طلبکارانه گفت: من بیان این گزاره از جانب ایشان را یک قدم مثبت به جلو می دانم اما به نظرم ایشان یک ابراز تأسف یا پوزش خواهی بدهکارند.
سرکرده گروهک کومله در عین حال از انعطاف موسوی در باورها که باعث جمع شدن طیف های مختلف در جنبش سبز شده، قدردانی کرد.
وی در این مصاحبه با انکار سال ها خیانت به مردم کرد و جنایت علیه آنها و نیز سایر فرزندان ملت ایران که تا مرز سربریدن و قتل عام افراد بی گناه پیش رفت، مدعی شد این حرف ها دروغ و شایعه است! این در حالی است که گروهک کومله در سال های آغازین انقلاب به نیابت از سرویس های جاسوسی بیگانه درصدد تجزیه طلبی و ایجاد ناامنی در غرب کشور بود و بعدها نیز به مزدوری کامل برای رژیم بعث عراق و استخبارات آن پرداخت. ضمن اینکه ارتباطات گسترده ای با سیا و موساد برقرار بود. دستور حضرت امام(ره) برای مقابله با گروهک ها که اقدام به ناامن کردن شهرهای مرزی و جنایت و آدم ربایی و تلاش برای تجزیه کشور کرده بودند موجب بسیج عمومی و متواری شدن گروهک های کومله و دموکرات از کشور شد. برخی محافل رسانه ای اخیراً خبر داده بودند عبدالله مهتدی که به صورت فراری در اروپا زندگی می کند مذاکراتی را با نمایندگان جنبش سبز انجام داده و قول هر نوع کمکی که از دستش برآید! به آنها داده است.
فتنه سبز و اردوکشی خیابانی منافقین جدید در سال گذشته باعث شد طیفی از گروهک های ورشکسته و از هم پاشیده، دوباره دچار توهم شوند و بقایای خود را به حمایت از فتنه گران به میدان بفرستند.

از ربنای شجریان در فیتیله تا تقدیر نمایندگان مجلس از پخش نشدن آن

جمعه دوم ماه مبارک رمضان بود که "ربنا" با صدای شجریان از برنامه "فیتیله" پخش شد تا بحث ممنوعیت پخش صدای شجریان با اما و اگر همراه باشد.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان، این در حالی است که در خبرهایی که از سوی صداوسیما تکذیب نشد، آمده بود که تصمیم این سازمان برای ممنوعیت پخش ربنای شجریان از چند روز قبل به اطلاع برنامه سازان ویژه برنامه های افطار کلیه شبکه های رادیو و تلویزیون رسیده و مورد تاکید قرار گرفته است و حتی این سازمان از پخش آگهی های بازرگانی که معمولا در ماه رمضان با نوای اذان یا دعا همراه است در صورتی که صدای ربنا زیر صدای آگهی قرار گرفته باشد ممانعت می کند.
 
 اما پرویز فارسیجانی(دیبر شورای معارف سیما) که مسئولیت برنامه‌های سیما در ماه رمضان برعهده اوست، ابلاغ چنین دستوری را تکذیب کرد. پرویز فارسیجانی(دبیر شورای معارف سیما) در گفت‌وگویی با اعلام این مطلب افزود: تاکنون هیچ تصمیم و دستوری مبنی بر ممنوعیت پخش دعای ربنا با صدای محمدرضا شجریان به ما ابلاغ نشده است و امکان دارد در روزهای آینده این دعا از رسانه ملی پخش شود. 

بنا بر این گزارش،وی ادامه داد: سال گذشته نیز دعای ربنا از یکی از شبکه‌های سیما پخش می‌شده است. فارسیجانی تاکید کرد: هیچ دستور جدیدی درخصوص دعای ربنای شجریان ابلاغ نشده و اگر چنین دستوری در روزهای اخیر صادر می‌شد قطعا من در جریان آن بودم و احتمال آن‌که دعای ربنای شجریان در روزهای آینده پخش شود، وجود دارد. 


/تقدیر کمیسیون فرهنگی مجلس/
اما چندی بعد از این اظهار نظر ها، کمیسیون فرهنگی مجلس از صدا و‌ سیما به ‌دلیل عدم ‌پخش صدای شجریان از رسانه ملی تقدیر کردند.
 
یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: در جلسه یکشنبه گذشته کمیسیون فرهنگی مجلس نمایندگان نگرانی خود را از سخنان مشایی ابراز کردند و از صدا و سیما هم به ‌دلیل عدم پخش صدای شجریان تقدیر به عمل آوردند. 

بهروز جعفری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو عنوان کرد:
اعضای کمیسیون فرهنگی حمایت خود را از صدا و سیما به دلیل عدم پخش صدای شجریان از صدا و سیما اعلام کردند. 


/اظهار نظر مدیر کل اداره نغمات آیینی رادیو/ 

اما مهدی دهقان نیری، مدیر کل اداره نغمات آیینی رادیو در گفت وگویی درباره پخش ربنای شچریان اظهارات دیگری داشته است:

وی د راین گفتگو با اعلام اینکه سال گذشته 51 اثر و امسال هم 11 دعای ربنا در این اداره تهیه شد، گفت: ما تولیدکننده اثر محمدرضا شجریان نبوده‌ایم که بخواهیم درباره پخش آن ابراز عقیده کنیم؛ ضمن اینکه ما تنها آثار را تولید و ارسال می‌کنیم.


وی در عین حال تصریح کرد: محمدرضا شجریان استاد آواز است، اما بقیه خوانندگان ما هم حق دارند و دوست دارند آثارشان شنیده شود؛ ‌ما در تولید نغمات به صدا و نوع کار نگاه می‌کنیم و از آثار خوب استفاده می‌کنیم.

مدیرکل اداره‌ نغمات آیینی رادیو همچنین به اعلام تولیدات جدید این اداره پرداخت و گفت: تولیدات جدید این اداره، شامل ادعیه، دعاهای قرآنی ربنا، دعای افتتاح، گلچین سخنرانی، ‌آوازهای عرفانی و کارهای مناسبتی برای ماه مبارک رمضان به شبکه‌های رادیویی ارائه شده‌ است.

وی با بیان اینکه دعاهای قرآنی ربنا در دو لوح فشرده به صورت ترکیبی تولید شده‌ است، عنوان کرد: آواز دعاهای قرآنی توسط حسام‌الدین سراج و علی خدایی خوانده شد و محمدعلی کریم‌خوانی، علیرضا نداف، حسام لرنژاد، محمدعلی شیعه، امین پویا،‌ سلیم موذن زاده و محمدی دعاها را خواندند. 

حمله سبزها به نیروهای امنیتی

ماجرا از یک فایل صوتی آغاز شد.یکی از مسئولین امنیتی در سخنرانی خود پشت پرده جریان براندازی و عناصر اصلی در طراحی صحنه حوادث پس از انتخابات را افشا کرد.فایل صوتی این مقام مطلع که با نام مشفق منتشر شد در میان محافل مذهبی و سیاسی به صورت گسترده و دست به دست توزیع شد.

به گزارش خبرنگار جهان موضوع این فایل صوتی مربوط است به افشای جلسات محفلی و برنامه های مدون برای ایجاد اغتشاش در سراسر کشور و حرکت تدریجی برای تغییر نظام.

اما چند ماه پس از انتشار این فایل صوتی و پس از اینکه مخاطبین زیادی در جریان پشت پرده وقایع سال گذشته قرار گرفتند، جریان مشهور به فتنه تصمیم گرفت با تنظیم شکایتی علیه نیروی های امنیتی نظام ، خود را مبرا از اتهام نفاق و فتنه نشان دهند.

به این ترتیب تصمیم گرفته شد که شکایت برای قوه قضائیه تنظیم شود. محسن امین زاده،مصطفی تاج زاده، عبدالله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهـزاد نبـوی با امضای شکایت نامه ای به قوه قضائیه خواهان رسیدگی به ادعاهای این مقام مسوول در این فایل صوتی شدند.نکته قابل توجه این است که اصلی ترین کسانی که از آنها به عنوان متهم اصلی در این فایل صوتی نام برده شده است، در سکوت مطلق هستند و حاضر نشدند پای این شکایت نامه را امضا کنند و از این 7 نفر نیز 5 نفر آنها اصلا نامی از آنها در این فایل صوتی برده نشده است. رضا خاتمی و محمد خاتمی و از همه مهمتر موسوی خوئینی ها که از وی به عنوان مرد خاکستری اصلاحات نام برده شده است، از جمله کسانی هستند که در این فایل صوتی متهم به فعالیت های ساختارشکنانه می شوند. از طرفی محسن امین زاده، عبدالله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی و محسن میردامادی که خود را قربانیان پرونده سازی امنیتی خواندند و از امضا کنندگان این نامه هستند، هیچ اشاره ای به آنها در این فایل صوتی نشده است.

با این وصف سوال این است که چرا کسانی که در این فایل صوتی متهم شدند شکایت نکردند؟ جلو نیامدن متهمین اصلی در این فایل صوتی به وضوح از مستند بودن این افشاگری حکایت می کند.

از سوی دیگر برخلاف آنچه مطرح شده است این شکایت نامه مدعی تقلب گسترده و انتخابات مهندسی شده است. امضا کنندگان این نامه قبل از اینکه سخنان مستند در این فایل صوتی را تکذیب کنند مدعی هستند که بر اساس سخنان مطرح شده در این سخنرانی، طراحان این عملیات نظامی- اطلاعاتی، از ماه ها پیش از انتخابات، فعالیت‌های اطلاعاتی و امکانات خود را برای کنترل جریان‌های رقیب آقای احمدی ‌نژاد بکار گرفته‌اند‌!

این افراد در نامه خود، با بیان مطالبی که از آن‌ها به عنوان "تخلفات انتخاباتی" نام برده‌اند، این فایل صوتی را، دلیلی بر تقلب گسترده در انتخابات دانسته‌اند! و البته درتناقضی آشکار که نشان از دست پاچگی آنها دارد،پس از استناد به سخنان مطرح شده در این نوار، مدعی شده اند که اطلاعات مربوط به فعالیت و عملکرد برخی از فتنه گران در این فایل صوتی دروغ است و با قاطعیت آنها را تکذیب می کنند.

هدف اصلی از دنبال کردن این سناریو تاثیر گذاری بر افکار عمومی و انحراف از تخلف اصلی در حوادث پس از انتخابت و در نهایت اثر گذاری بر فرآیند دادرسی در دستگاه قضائی است. مدلی که ماهها پیش موسوی با شکایت از چند رسانه آنرا دنبال می کرد و اما راه به جائی نیز نبرد.

در هر حال هنوز رسانه ها سخنان آیت الله لاریجانی را به خاطر دارند که گفته بود:" فتنه گران بخاطر جرایمی که مرتکب شده اند حتما به مجازات خواهند رسید و این توقعی است که مردم از ما دارند و انشاء الله در اجابت این توقع ما بصورت قاطع عمل خواهیم کرد."
انتظار این است که رئیس دستگاه قضا از این شکایت نامه به عنوان یک فرصت استفاده کند و زوایای دیگری از فتنه 88 را برای مردم بازکند و متهمین اصلی را پای میز محاکمه بکشاند

خوش خدمتی جدید شیرین عبادی

رسالت:وکیل ایرانی آمریکایی ها ادعا کرد دنیا از بمب اتمی آمریکا و انگلیس احساس خطر نمی کند!شیرین عبادی که پس از فعالیت های ناکام در جنبش فتنه و فرار به خارج از کشور به طور کامل در خدمت دشمنان ملت و کشور قرار گرفته است در مصاحبه ای با تلویزیون صدای آمریکا به دفاع از داشتن بمب اتمی برای آمریکا و انگلیس پرداخت و برای اثبات خیانت خود در همین برنامه بر علیه برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران سخن پراکنی کرد.
این حامی میرحسین و جنبش فتنه در ادامه مصاحبه خود به طرح ادعای نقض حقوق بشر در ایران پرداخت و رسیدگی به آن را از موضوع پرونده هسته ای مهمتر دانست.

معرفی گردانندگان شبکه تلویزیونی سبزها

یک سایت ضد انقلابی فعال در فتنه سبز، تشکیلات مخفی پاریس-بروکسل را به همراه رجب مزروعی و پسر فراری وی (حنیف مزروعی)، گردانندگان واقعی شبکه تلویزیونی موسوم به «رسا» (وابسته به موسوی و کروبی و خاتمی) معرفی کرد.
به گزارش کیهان خودنویس که توسط شماری از روزنامه نگاران فراری - از جمله ن-ک اداره می شود، با اشاره به وابستگی رسا به موسوی و کروبی نوشت: اعضای تشکیلات رسا خود را مشاور و نماینده موسوی معرفی می کنند و آقای کروبی هم پیام ویدیوئی حمایت از آنها داده است. آقای موسوی! آیا تشکیلات مخفی پاریس-بروکسل چنان که تبلیغ می شود فرستاده و نماینده شمایند؟ آقایان «ش»، «ا-ا»، «ح-غ»، «ر-م» ]رجب مزروعی[ و آقازاده ایشان ]حنیف مزروعی گرداننده فراری سایت نوروز[ را شما برای ایجاد تشکیلات و درست کردن رسانه فرستاده اید. آیا از عملکرد این آقایان به همراه «س-م» و «ا-ن» ]طنزنویس فراری و همکار مهاجرانی در سایت جرس[ تشکیلات مخفی رسا را برپا کرده اند یا خیر؟ شمه ای برایتان می گوییم. آقای «ش» که اساساً معلوم نیست چه نقشی در جنبش سبز داشته اند، با صرف... هزار یوروی اولیه، «ح.م.» و «ا.ن» و «س.م» را در خانه اجاره ای بروکسل که قرار بود استودیوی تلویزیون شود، دست به دست دادند. آیا این کار... هزار یورو هزینه داشت. این رقم بین چه کسانی تقسیم شد؟ سپس آقای «ح.غ» عضو همیشگی ادوار که ناگهان در زمان انتخابات به شما پیوست و خودش را رئیس تشکیلات شما در تهران معرفی می کند از راه رسید، با... هزار یورو، کمی بعد از حضور نیمه مخفی آقای «ا.ا» باخبر شدیم، به عنوان مشاور و نماینده میرحسین موسوی. این چندنفر به هم پیوستند و با آقازاده آقای بهزاد نبوی که در کانادا اقامت دارند و چون همراه ب.ا ]بهروز افخمی[(نماینده اسبق مجلس و فیلم ساز) هستند و نمایندگان مجاهدین انقلاب و آقای کروبی به حساب می آیند، هسته اولیه را تشکیل دادند. تا اینجا همه این «آقایان» برای همگان ناشناسند، جز آقای ا.ن - صاحب نظریه اسب تروا که لطمه بزرگی به جنبش سبز زد- که از شدت «اعتقاد» به جنبش، ناهار را با علی کشتگر می خورد، شام را با مشاور رضا پهلوی- البته بدون مشروبات- و برنامه ریز و برنامه ساز «رسا» هم هست. همه منتظر بودند ظاهراً تا جناب «سردبیر» برسد که برخلاف بقیه خیلی هم مشهور است. ایشان جناب ر.م عضو رهبری جبهه مشارکت و نماینده سابق مجلس ]و رئیس سابق انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران[ هستند. ایشان در جنبش سبز نقش بسیار بزرگی بازی کردند. ]گفته می شود[ همان شب اول دستگیری ها که همراه چهارصد نفر دیگر احضار شدند، اعتقاد خود را به «نظام» اثبات کردند و قول دادند لب از لب باز نکنند. واقعا هم عمل کردند. کهریزک قتل گاه می شد و... ایشان لب از لب باز نکردند.

خودنویس اضافه می کند: این آقایان که نام بردیم نمایندگان جنبش سبز هستند؟ می دانید که همین آقایان نه تنها همه فعالین جنبش سبز را دور زدند و همه کسانی را که در خارج کشور تا پای جان برای جنبش کوشیده بودند بعنوان «ضدانقلاب» و «غیرخودی» راندند، حتی جوانان تازه رسته از زندان و گریخته از ایران را نامحرم دانستند. درد را به کجا بریم که حتی روزنامه نگارانی که در زندان های بعد از کودتای انتخاباتی مورد تجاوز]!![ قرار گرفته اند، توسط تشکیلات بالا «غیرخودی» محسوب می شوند؟ این است معنای ایران برای ایرانیان؟ برخی از این افراد در عمرشان حتی یک خط هم ننوشته اند اما جایگزین روزنامه نگاران حرفه ای می شوند. این سایت ضد انقلابی در ادامه آورده است: همراه با بیانیه شبکه سبز کلیپی هم در تلویزیون اینترنتی رسا در دسترس عموم قرار گرفته است. بخش سیاسی این کلیپ، چیزی نیست جز سخنان سران جبهه مشارکت در کنگره این حزب و برخی از تصاویر دادگاه. در تصاویر خیابانی که به دقت تمام انتخاب شده است، حتی یک فریم از جوانانی نیست که در هیئت ندا و سهراب به خیابان آمدند و در خون خود غلتیدند و اکنون نمادهای جنبش مدنی جامعه ایرانند. این تصاویر برگزیده در کلیپ برای راضی نگاه داشتن کیست؟

خودنویس در پایان خبر خود نوشت: « آقای موسوی! باور کنیم که آقای ر.م. ماهیانه... هزار یورو، آقازاده ایشان... هزار یورو، آقای ا.ن. ماهیانه... هزار و آقای غ. ماهیانه... هزار یورو از رسا می گیرند؛ در حالی که بسیاری از جوانان فعال جنبش سبز که بعد از رهائی از زندان، گریخته اند در زیر پل ها و گوشه پارک ها گرسنه می خوابند؟». یادآور می شود در راه اندازی شبکه رسا غیر از برخی عناصر ضد انقلاب فراری مقیم پاریس و بروکسل، برخی اعضای حلقه لندن (جرس) نیز مشارکت دارند. شهرهای برلین، بروکسل، پاریس درکنار لندن از برخی عناصر ضدانقلاب وابسته به سرویس های جاسوسی سیا، ام آی6 انگلیس و موساد میزبانی می کنند. به تازگی چند نشست در شهرهای برلین و بروکسل برای راه اندازی تلویزیون کذایی برگزار شد که شماری از مقامات کشورهای مذکور نیز حضور داشتند و بودجه هایی نیز از سوی برخی از این کشورها اختصاص یافته است. محافل اطلاعاتی آمریکایی و اروپایی می کوشند بی آبرویی رسانه هایی چون بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو فردا را با ایجاد شبکه ها و رسانه های شبه ایرانی جبران کنند. شبکه های رسا از این جهت نمونه دست دوم رسانه های دولتی فارسی زبان آمریکایی و اروپایی محسوب می شوند.

واکنش جالب سبزها به اخراج علی کریمی

پس از اخراج علی کریمی توسط باشگاه استیل آذین که گفته می شد به دلیل روزه خواری و توهین به مسئولین انجام شده است، روز گذشته رسانه های سبز و جریان ضدانقلاب با سوء استفاده از این خبر، کمپین حمایت از کریمی را راه اندازی کردند.
 
به گزارش خبرنگار جهان یک سایت اسرائیلی نوشت: علی کریمی به دلیل آنچه در فرهنگ عامه ایران زمین وطن پرستی ومردم دوستی نام دارد شخصیت خوب تاریخ فوتبال ایران نامگذاری میشود و جا داره که بگیم : کریمی با غیرت،حمایتت میکنیم 

از سوی دیگر گروهی با عنوان حمایت از کریمی در فیس بوک تشکیل شد تا برای دفاع از وی امضا جمع کند.
رسانه منتسب به سبز دیگری هم نوشت که گرچه علی کریمی روزه خواری کرده است اما ما باید او را به خاطر جسارتش مورد حمایت قرار دهیم. دنباله هم نوشت که اخراج کریمی با یک سال اختلاف برای انتقام از دستبند سبز وی در یک مسابقه فوتبال است.

تلاش برای رو در رو قرار دادن کریمی در مقابل نظام در حالی است که وی و دوستانش در تلاش هستند که حکم اخراج وی را تغییر دهند. 

گفتنی است روز گذشته نیز تعدادی از سایت های سبز نوشتند: برای مخالفت با نظام باید صدای ربنای شجریان را قبل از  افطار بلند کنیم.

ماجرای یک فایل صوتی و کسانی که شکایت کردند و نکردند!

ماجرا از یک فایل صوتی آغاز شد.یکی از مسئولین امنیتی در سخنرانی خود پشت پرده جریان براندازی و عناصر اصلی در طراحی صحنه حوادث پس از انتخابات را افشا کرد.فایل صوتی این مقام مطلع که با نام مشفق منتشر شد در میان محافل مذهبی و سیاسی به صورت گسترده و دست به دست توزیع شد.

 به گزارش خبرنگار جهان موضوع این فایل صوتی مربوط است به افشای جلسات محفلی و برنامه های مدون برای ایجاد اغتشاش در سراسر کشور و حرکت تدریجی برای تغییر نظام.
 
اما چند ماه پس از انتشار این فایل صوتی و پس از اینکه مخاطبین زیادی در جریان پشت پرده وقایع سال گذشته قرار گرفتند، جریان مشهور به فتنه تصمیم گرفت با تنظیم شکایتی علیه نیروی های امنیتی نظام ، خود را مبرا از اتهام نفاق و فتنه نشان دهند.
 
به این ترتیب تصمیم گرفته شد که شکایت برای قوه قضائیه تنظیم شود. محسن امین زاده،مصطفی تاج زاده، عبدالله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهـزاد نبـوی با امضای شکایت نامه ای به قوه قضائیه خواهان رسیدگی به ادعاهای این مقام مسوول در این فایل صوتی شدند.نکته قابل توجه این است که اصلی ترین کسانی که از آنها به عنوان متهم اصلی در این فایل صوتی نام برده شده است، در سکوت مطلق هستند و حاضر نشدند پای این شکایت نامه را امضا کنند و از این 7 نفر نیز 5 نفر آنها اصلا نامی از آنها در این فایل صوتی برده نشده است. رضا خاتمی و محمد خاتمی و از همه مهمتر موسوی خوئینی ها که از وی به عنوان مرد خاکستری اصلاحات نام برده شده است، از جمله کسانی هستند که در این فایل صوتی متهم به فعالیت های ساختارشکنانه می شوند. از طرفی محسن امین زاده، عبدالله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی و محسن میردامادی که خود را قربانیان پرونده سازی امنیتی خواندند و از امضا کنندگان این نامه هستند، هیچ اشاره ای به آنها در این فایل صوتی نشده است. 

با این وصف سوال این است که چرا کسانی که در این فایل صوتی متهم شدند شکایت نکردند؟ جلو نیامدن متهمین اصلی در این فایل صوتی به وضوح از مستند بودن این افشاگری حکایت می کند.
 
از سوی دیگر برخلاف آنچه مطرح شده است این شکایت نامه مدعی تقلب گسترده و انتخابات مهندسی شده است. امضا کنندگان این نامه قبل از اینکه سخنان مستند در این فایل صوتی را تکذیب کنند مدعی هستند که بر اساس سخنان مطرح شده در این سخنرانی، طراحان این عملیات نظامی- اطلاعاتی، از ماه ها پیش از انتخابات، فعالیت‌های اطلاعاتی و امکانات خود را برای کنترل جریان‌های رقیب آقای احمدی ‌نژاد بکار گرفته‌اند‌!
 
این افراد در نامه خود، با بیان مطالبی که از آن‌ها به عنوان "تخلفات انتخاباتی" نام برده‌اند، این فایل صوتی را، دلیلی بر تقلب گسترده در انتخابات دانسته‌اند! و البته درتناقضی آشکار که نشان از دست پاچگی آنها دارد،پس از استناد به سخنان مطرح شده در این نوار، مدعی شده اند که اطلاعات مربوط به فعالیت و عملکرد برخی از فتنه گران در این فایل صوتی دروغ است و با قاطعیت آنها را تکذیب می کنند. 

هدف اصلی از دنبال کردن این سناریو تاثیر گذاری بر افکار عمومی و انحراف از تخلف اصلی در حوادث پس از انتخابت و در نهایت اثر گذاری بر فرآیند دادرسی در دستگاه قضائی است. مدلی که ماهها پیش موسوی با شکایت از چند رسانه آنرا دنبال می کرد و اما راه به جائی نیز نبرد. 

در هر حال هنوز رسانه ها سخنان آیت الله لاریجانی را به خاطر دارند که گفته بود:" فتنه گران بخاطر جرایمی که مرتکب شده اند حتما به مجازات خواهند رسید و این توقعی است که مردم از ما دارند و انشاء الله در اجابت این توقع ما بصورت قاطع عمل خواهیم کرد."
انتظار این است که رئیس دستگاه قضا از این شکایت نامه به عنوان یک فرصت استفاده کند و زوایای دیگری از فتنه 88 را برای مردم بازکند و متهمین اصلی را پای میز محاکمه بکشاند.

سبزها همه مشکلات را گردن شرکت نوکیا انداختند!

تاج زاده که به همراه 6 متهم دیگر فتنه، از یک سخنرانی و نوار صوتی شکایت کرده است،روز گذشته، حین بازگشت به زندان گفت:در آمریکا شنود انجام نمی شود، اما در ایران جلسات ما را شنود می کنند.


به گزارش جهان وی که پیش از این مدعی شده بود، محتوای سخنرانی یک مقام مطلع و نوار صوتی منتشر شده از وی، دروغ است، روز گذشته تلویحا پذیرفت که اطلاعات مطرح شده در این نوار صوتی واقعیت دارد و اینبار سیستم امنیتی کشور را متهم به شنود کرد.

در همین حال اخیرا یک فتنه گر که سایت های سبز و ضدانقلاب،تلاش می کنند حال وی را در زندان نگران کننده توصیف کنند، از شرکت نوکیا شکایت کرده است.

عیسی سحر خیر که در حال حاضر به اتهام شرکت در حوادث پس از انتخابات در زندان به سر می برد طی دادخواستی از شرکت نوکیا زیمنس و دیگر شرکت های مرتبط بابت فروش و ارایه فن آوری و تجهیزات لازم برای شنود ومونیتورینگ هوشمند شبکه های بی سیم، اطلاعاتی و اینترنت ایران که موجب دستگیری وی و دوستانش شده است، در دادگاه فدرال آمریکا شکایت کرده است.

به نظر می رسد جریان فتنه پس از اینکه متوجه شده،  اخبار جلسات محفلی و برنامه ریزی های سازمانی آنها برای به اغتشاش کشیدن کشور، افشا شده است تلاش می کنند دستگاه ها و نهادهای امنیتی کشور را به خاطر انجام وظایف قانونی خود مورد سرزنش قرار دهند.

زنان اصلاح طلب را چه کسی مدیریت می کند؟

 

عدم مصرف بودجه در محل خود و سوءاستفاده از مقام و موقعیت اداری و اعتبارات دولتی دریافت وجوهی از نهادهای بین المللی به صورت ارز که هیچ کدام در صورت های مالی ثبت نشده است از تخلفات مرکز مشارکت زنان در زمان تصدی زهرا شجاعی بوده است.

به گزارش سرویس زنان جهان؛زهرا شجاعی  یکی از شخصیتهای محوری و اصلی زنان اصلاح طلب است که با وجود این که 8 سال مدیر مرکز امور مشارکت زنان بوده است تمایل چندانی به مصاحبه ندارد و به زحمت می توانید عکس و مطلبی از وی در فضای مجازی پیدا کنید .

شجاعی رئیس مرکز امور مشارکت زنان در زمان خاتمی بوده است و بسیاری از فعالیت های جزئی و کلی و در عین حال موثر زنان اصلاح طلب، از سوی او برنامه ریزی و اجرا می شود. وی همانند شیرین عبادی یکی از پرو پا قرص ترین مدافعین کنوانسیون رفع تبعیض است.

در زمان او لایحه الحاق به کنوانسیون به مجلس ارائه شد و چون همزمان الهه کولایی ، فاطمه راکعی و دیگر همفکران زن اصلاح طلب او در مجلس بودند این لایحه تصویب شد. اگر چه مخالفت های مردمی و هم چنین نظر قاطع علما در رد این لایحه وارداتی وجود داشت و نهایتا این لایحه به چالش کشیده شده و رد شد.
زهرا شجاعی معتقد است باید به کنوانسیون ملحق شد وآن را دستاورد بزرگی برای کشور می داند اگر چه مغایر موازین شرع مقدس اسلام باشد دلیل شجاعی این است که این کنوانسیون یک میثاق جهانی است و باید آن را اجرا کرد.!

شجاعی در دوران ریاست خود بر مرکز امور مشارکت زنان علی رغم آگاهی از موارد خلاف شرع موجود در کنوانسیون از جمله : ((حمایت از روابط آزاد جنسی و هم چنین زنا در صورت تمایل طرفین، جواز روسپیگری غیر اجباری تحت عنوان حق تن، تشویق روابط دختران و پسران به ازدواج غیر رسمی، کم ارزش جلوه دادن جایگاه مادری و ازدواج شرعی، عدم تمکین خاص زنان از مردان و تعبیر تجاوز جنسی مرد به همسرش)) و موارد متعدد دیگر برنامه های وسیعی را تدارک دید تا بتواند به صورت سلیقه ای و بدون اطلاع رسانی و تبلیغ، برنامه های مربوط به کنوانسیون را در کشور اجرا کند.


توضیح عکس: دیدار جمعی از زنان اصلاح طلب با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام

شجاعی با طراحی کمپین(کارزار) متعدد، به آموزش متون کنوانسیون در مناطق مختلف کشور پرداخت. وی با استفاده از حمایت دولت اصلاحات سعی نمود نگرش زنان جامعه را تغییر داده وآن را با اهداف کنوانسیون سازگار نماید، لذا طرح های بزرگ ملی با حمایت مالی سازمان یونیسف در کشور اجرا شد. از جمله طرح آموزش حقوق انسانی زنان و دختران تحت عنوان جزوه آموزشی اقدام عملی، تغییر جهانی... . این برنامه در سال 79 در 5 استان کشور شروع شد و تا پایان دولت اصلاحات ادامه داشت .

جالب توجه این است که زهرا شجاعی با طرح وجود حق شرط در کنوانسیون، الحاق به آن را درست فرض کرده است. در صورتی که حق شرط مورد نظر شجاعی در مقام عمل هرگز به اجرا در نیامده و در گفتگو با کشور های امضاء کننده الحاق مشخص شد در بسیاری از موارد سازمانهای بین المللی آن را رد کرده اند و زمینه دادگاهی شدن کشورهای عضو را در نظام بین الملل فراهم کرده اند.

شجاعی معتقد است قانون اساسی از جامعه عقب است او قائل به ضرورت اجرایی شدن برنامه خاص جنسیتی در جامعه است. وی ازدواج را نیاز ششم دختران جوان می داند و اشتغال را مقدم تر از همه نیازها فرض می کند هم چنین از نظر شجاعی تفریح و حضور اجتماعی وسیع تر برای زنان در اولویت است.

لازم به ذکر است که به دلیل اقدامات غیر قانونی و مدیریت سلیقه ای زهرا شجاعی بر دفتر امور مشارکت زنان، بسیاری از برنامه های کنوانسیون بدون نظارت مردم و دولت اجرا شد و به همین دلیل کمیته تحقیق و تفحص مجلس به بررسی اقدامات شجاعی در دوران مدیریت بر مرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات پرداخت که از مواردی چون کمک سیصد هزار دلاری یونیسف جهت اجرای اهداف نظام جهانی در جامعه زنان و دختران ایرانی به زهرا شجاعی پرده برداشت.

کارشناسان بررسی کننده فعالیتهای مرکز در این دوره اعلام کرده اند که متأسفانه در طول برگزاری کلیه کارگاهها و همایش هایی که خانم شجاعی متولی آن بوده است، تنها یک دوره برنامه در خصوص استحکام نهاد خانواده اجرا شده و باقی موارد اهداف مبتنی بر شعارهای فمنیستی را دنبال کرده است.


در همین زمینه با توجه به سابقه ای که از کیفیت مدیریت و نوع نگاه او به مسائل زنان وجود داشت هنگامی که در برهه ای به نقل از ایرنا پیشنهاد حضور زهرا شجاعی در پست مسئول امور زنان شهرداری تهران را هادی ایازی مشاور عالی شهردار تهران به قالیباف داد برخی جریانات اصولگرا به شدت عکس العمل نشان دادند که از آن جمله گزارشی است که روزنامه کیهان در صفحه اول و با تیتر ((گزارش تحقیق و تفحص مجلس درباره عملکردمرکز امور مشارکت زنان)) به آن پرداخت . دراین گزارش به این مطالب اشاره میکند:
هیئت تحقیق و تفحص مجلس اعلام کرد عدم مصرف بودجه این مرکز در محل خود در حکم تصرف غیرقانونی محسوب می شود
سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری و اعتبارات دولتی -دریافت وجوهی از نهادهای بین المللی- شرکت دادن بستگان و فامیل در معاملات و عدم رعایت ایین نامه مسافرت های خارجی از جمله تخلفات این مرکز گزارش شده است.

براساس این گزارش عدم رعایت مصرف اعتبارات در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی از دیگر مواردی است که اعضای هیئت تحقیق و تفحص در گزارش خود به آن اشاره و عنوان کردند: عدم مصرف بودجه در محل خود که در گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات هم آمده بود، از جمله تخلفات این مرکز است که طبق ماده 93 قانون محاسبات عمومی محاسبات در حکم تصرف غیرقانونی محسوب می شود و از مصادیق ایجاد تعهدات، خلاف قانون برنامه دولت است.

اعضای تحقیق و تفحص، سوءاستفاده از مقام و موقعیت اداری و اعتبارات دولتی، دریافت وجوهی از نهادهای بین المللی به صورت ارز که هیچ کدام در صورت های مالی ثبت نشده است را از دیگر موارد تخلف این مرکز عنوان کرده اند. شرکت دادن همسر، فرزندان، خواهران و فامیل در معاملات مرکز و عدم رعایت آیین نامه مسافرت های خارجی و سفرهای بی مورد در بردن افراد غیرمتخصص و بدون نیاز به آنها نیز از دیگر تخلفات این مرکز گزارش شده است.

در این گزارش با اشاره به ضعف معاونت امور بین الملل مرکز امور مشارکت زنان از لحاظ نیروی کارشناسی و ضعف ارتباط با سایر دستگاههای دولتی نظیر وزارت امورخارجه و سازمان های بین المللی تصریح شده: تبیین دیدگاه های اسلامی در زمینه زنان و ارائه تصویر صحیح از زن مسلمان به جامعه جهانی و ارائه تصویر صحیح از زن ایرانی انگیزه و تخصص و پشتکار می طلبد که مدیریت امور بین الملل مرکز امور مشارکت زنان به دلیل نامشخص بودن برنامه های بلندمدت و میان مدت و درگیر شدن در مسایل روزمره نتوانسته است به این اهداف مهم دست یابد.

براساس این گزارش در چهل و نهمین کمیسیون زن که در اسفندماه 83 در نیویورک برگزار شد رئیس محترم مرکز به همراه هیئتی از جمهوری اسلامی ایران شرکت داشتند و در این اجلاس رئیس محترم مرکز (زهرا شجاعی) اعلام داشتند: در پکن پذیرفتیم خشونت مانع اساسی در برخورداری زنان از حقوق بشر و آزادی های بنیادین است. ما هرگونه خشونت علیه زنان را از هر شکل به استناد هرگونه عرف و سنتی محکوم می کنیم و بر اتخاذ تصمیمات یکپارچه جهت جلوگیری و امحاء خشونت علیه زنان تاکید نمودیم.




 شخصیت فردی شجاعی به گونه ایست که از تاثیر گذار بودن مدیریت در سایه به خوبی آگاه است و طی این چند سال به طور ناپیدایی در حال پیگیری اهدافی است که در مرکز امور مشارکت زنان به دنبال آن بوده است و این را از فحوای مصاحبه های گاه وبیگاه او می توان دریافت.

وی همچنین طی انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم مسئول تعیین محتوای شعارهای انتخاباتی میرحسن موسوی در حوزه زنان بود و رجوع به شعارهای انتخاباتی موسوی در حوزه زنان جای پای فکری زهرا شجاعی را به خوبی نشان می دهد و تایید موراد مطرح شده قبل است.

از نظر تحلیلگران حوزه زنان، زهرا شجاعی در حال حاضر، لیدر در سایه زنان اصلاح طلب است که کاملا به موقعیت متزلزل خود آگاه است و همچنان در سکوت به مدیرت در سایه زنان هم فکر خود تا زمان مقتضی ادامه می دهد.

سخنان تاج زاده درباره رد تقلب در انتخابات

براساس فیلمی که در یوتیوپ منتشر شده دروغ بزرگ عوامل فتنه درباره تقلب در انتخابات و رد آن توسط خود اصلاح طلبان افشا شد. 
 گزارش جهان در این فیلم مصطفی تاج زاده خطاب به محسن صفائی فراهانی و عبدالله رمضان زاده از اعضای حزب مشارکت می گوید: برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم می دونم که در انتخابات تقلب نشده.
ممکنه که یکی دومیلیون عقب جلو شده باشه ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم.حالا به جای 25 میلیون و 14 میلیون شده باشه 24 میلیون و 15 میلیون مثلا.
ما انتخابات رو باختیم .

جنگ را با هدف به قدرت رساندن بازرگان و نهضت آزادی شروع کردیم

جنگ را با هدف به قدرت رساندن بازرگان و نهضت آزادی شروع کردیم

قرار بود نیروهای عراقی 10 تا 20 کیلومتر در عمق خاک ایران و در طول هزار و سیصد و پنجاه کیلومتر مرز دو کشور نفوذ کنند تا سران ایران نیروهای خود را به طرف مرزها اعزام نمایند. این شرایط می توانست به نهضت آزادی، مهدی بازرگان و دیگر افراد نخبه در ایران اجازه بدهد که کنترل تهران را در دست بگیرند.

فرمانده سابق گارد ریاست جمهوری عراق، مدعی شد حمله این کشور به ایران با هدف به قدرت رساندن نیروهای ملی گرا از جمله مهدی بازرگان شروع کردیم.

سرلشگر رعد الحمدانی در گفتگو با شبکه روسیا الیوم، با طرح برخی ادعاهای عجیب درباره دلایل شروع جنگ عراق علیه ایران گفت: بر اساس دستوراتی که آن زمان به ما ابلاغ شد، فلسفه جنگ ناشی از جنگ سیاسی و روانی ایران علیه عراق، آن بود که در صورت بروز جنگ، نیروهای انقلابی به طرف مرزها حرکت خواهند کرد و نیروهای ملی گرا در ایران مانند مهدی بازرگان خواهند توانست حکومت در تهران را در دست بگیرند و ما را از عوارض انقلاب اسلامی در ایران رنجات خواهد داد.

 وی افزود:قرار بود نیروهای عراقی 10 تا 20 کیلومتر در عمق خاک ایران و در طول هزار و سیصد و پنجاه کیلومتر مرز دو کشور نفوذ کنند تا سران ایران نیروهای خود را به طرف مرزها اعزام نمایند. این شرایط می توانست به نهضت آزادی، مهدی بازرگان و دیگر افراد نخبه در ایران اجازه بدهد که کنترل تهران را در دست بگیرند.