میتینگ های مبتذل ضد انقلاب با جمعیت انبوه 20 نفره

فتنه گران و گروهک های اپوزیسیون در پی ناتوانی از آشوب آفرینی در داخل، ترجیح دادند میتینگ های مبتذلی را در خارج کشور برگزار کنند.
شماری از این عناصر که در میان آنها اغلب، عناصر فرصت طلب و دارای مشکل برای پناهندگی دیده می شد، مقابل سفارت ایران در آنکارا جمع شدند. براساس تصاویر منتشره در رسانه های ضد انقلاب، تعداد پلیس بیش از تجمع کنندگان است! و عناصر ضد انقلاب بیشتر از 12-10 نفر را شامل نمی شوند. تجمعاتی از این دست اگر چه جز آبروریزی، عایدی دیگر برای اپوزیسیون ندارد اما فرصتی است تا عناصر کلاهبردار خود را اپوزیسیون جا زده و برای خود سابقه مبارزه بسازند!
در فرانسه هم نشست مشابهی برگزار شد که طی آن چند عضو فراری دفتر تحکیم و ادوار تحکیم به همراه کریم بغدادی (وکیل مدافع گروهک منافقین) گردهم آمدند. نشست دیگری نیز با حضور 20 تا 25 نفر از طرفداران نهضت آزادی و گروهک ملی- مذهبی در مالزی برگزار شد. به گزارش گویانیوز که تصاویری را از پشت سر حضار منتشر کرده، در این نشست، پیام تصویری ضبط شده عزت سحابی و تقی رحمانی پخش شد.
به اعتبار این اخبار می توان گفت گروه های رنگارنگی که خود را پرچمدار «رنگین کمان سبز»! در تمام جهان می دانند، در جلب توجه اکثریت قریب به اتفاق هموطنان مقیم خارج ناکام مانده اند و صرفاً فرصتی فراهم کردند تا برخی عناصر کلاهبردار برای فریب کشورهای غربی و اخذ پناهندگی خودی نشان دهند. در این میان سایت دروغ باف جرس، پیامی را از قول دو تن از عناصر آشوبگر زندانی منتشر کرده مبنی بر اینکه «فعالان دانشجویی خارج از کشور، زبان گویای مطالبات داخل باشند». این در حالی است که اساساً دو آشوبگر یاد شده ارتباطی با بیرون بازداشتگاه ندارند. در عین حال این فضاسازی رسانه ای نشان می دهد اتاق فکر فتنه سبز در خارج، از داخل کشور ناامید شده و به دنبال ایجاد کاریکاتور جنبش در خارج کشور است.
شعارهای آشوبگران در سال گذشته علیه اسلام و جمهوری اسلامی، پاره کردن تصویر حضرت امام در 16 آذر 88، شعار دادن به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی در روزهای قدس و 13 آبان 88، و سرانجام جسارت اوباش و تروریست های اجیر شده به ساحت مقدس امام حسین(ع) در روز عاشورا در یک دوره زمانی 3 ماهه، ماهیت واقعی فتنه سبز را آشکار کرد و به همین دلیل هم دانشگاه و جریان های دانشجویی جزو اولین طیف هایی بودند که به ابراز برائت و انزجار نسبت به نفاق جدید پرداختند.

فتنه‌گران برای نفوذ دشمن به کشور تلاش می‌کردند

خبرگزاری فارس: نماینده مردم تهران در مجلس گفت: تلاش برای نفوذ گسترده دشمن به کشور از جمله نفوذ در فضای مجازی، یکی از دستورالعمل‌های فتنه‌گران بود.


 
 به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه، فاطمه رهبر در دومین همایش و نمایشگاه حجاب و عفاف در تالار غدیر کرمانشاه اظهار داشت: در فتنه اخیر همه کارها، حرکات و سخنان و توطئه‌گری‌ها حساب شده و تعریف شده بود و دشمن که از همه ابزارها از جمله کودتا، حمله نظامی و تجاوز هشت ساله، تحرکات تروریستی و تحریم‌ها نتیجه نگرفت، ایده جنگ‌نرم را عملیاتی کرد که با وجود هجم گسترده تخریب‌ و حساب شده بودن توطئه؛ با درایت، مدیریت و قابلیت قابل توجه و کم‌نظیر مقام معظم رهبری کنترل و مهار شد.
وی افزود: در این فتنه که به نام انقلاب مخملی بخشی از جنگ نرم بود حداقل 9 دستورالعمل عملیاتی آزمایش شد که اول: تلاش برای بدبین کردن مردم به انقلاب، روحانیت و حاکمیت، دوم: ناکارآمد نشان دادن مسئولان کشور، سوم: القاء عقب‌ماندگی کشور در سطوح مختلف و چهارم: القاء وجود تبعیض گسترده در کشور و تحریک احساسات عمومی در این راستا بودند.
فاطمه رهبر تاکید کرد: پنجمین موضوع بحث القاء ناجی بودن متجاوزین به کشور و دشمنان ایران اسلامی، ششم: صدور دستور نافرمانی مدنی، کشف حجاب علنی و شورش خیابانی، هفتم: مقاومت نکردن در برابر دشمن و سستی مردم نسبت به امر به معروف و نهی از منکر، هشتم: مقاومت در برابر حاکمیت و قانون و اجرای اعمال غیر قانونی و نهمین دستور آنان نیز کمک به دشمن برای نفوذ گسترده در کشور از طرق مختلف از جمله فضای مجازی مجموعه کارهایی بود که در فتنه سال گذشته انجام شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با تقدیر از برگزاری این حرکت در کرمانشاه با محوریت خواهران گفت: حقیقتاً دکتر کرمی‌راد و همراهان تلاشگر وی در این عرصه گام بزرگی برداشته‌اند و خود ایشان نیز نماینده‌ای ولایی و خدوم است که در بحث نمایندگی مجلس شورای اسلامی موفق عمل کرده و امروز هستند نمایندگانی که با نام اصولگرایی وارد مجلس شدند اما عملکرد، رفتار و مواضع آنان سبب سرافکندگی است و سخنانشان سبب خشنودی دشمنان این ملت می‌شود.
وی افزود: در هشت سال دوران اصلاحات و دوره تساهل و تسامح چنان ضربه‌ای به فرهنگ و حجاب این مملکت خورد که دولت نهم باید بسیاری از مسائل را دوباره تعریف می‌کرد و راهش بسیار دشوارتر بود.
فاطمه رهبر ادامه داد: از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دوران اصلاحات که وزیرش فردی خارج نشین و سرحلقه‌ی اپوزیسیون لندن نشین است هم نباید انتظاری بیش از این داشت. چه توقعی داشتیم که فرهنگ ناب اسلامی و ایرانی مورد توجه قرار گیرد بلکه در این دوران در فیلم‌ها، کتاب‌ها و نشریات، تئاتر و سینما کارهایی شد که سال‌ها باید بگذرد تا تاثیرات مخرب آنها زدوده شود.
وی تاکید کرد: امروز هم گرچه دشوار است اما باید مسلمانی را با همه ابزار و لوازمش داشته باشیم و حجاب هم یکی از همین ابزار است که برای مسلمان و مومن واجب است اما کیفیت و نوع آن متفاوت است گرچه براساس حداقل دو آیه شریف در سوره نور و احزاب حجاب برتر مومن همان چادر است، اما تنوع و شیوه حجاب و عفاف در همه جای کشور متفاوت است و نمی‌توان شکل واحدی ایجاد کرد زیرا اقلیم‌ها و مناطق مختلف سرزمینی ایران هریک دارای پوشش و حجاب ویژه خود است و زیبایی و ظرافت خود را دارد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: حجاب تنها مختص مسلمانان نیست و در همه کتب و ادیان آسمانی بر آن تاکید شده و در سده‌های قبل و حتی دهه‌های قبل نیز بسیاری از افرادی که به ادیان الهی در کشورهای مختلف پایبند بودند، از پوشش مناسب یا لااقل بسیار بهتر از وضع موجود برخوردار بودند.
وی افزود: وضعیت بدحجابی در کشور امروز با قباحت به بی‌حجابی و حتی کشف حجاب کشیده شده و دستورالعمل دشمنان در سال گذشته و امسال این سیر را طی می‌کنند که افراد نا آگاه و ساده را واردار به کشف حجاب کنند و خود من مواردی را در همین موضوع در تهران شاهد بوده‌ام.
این نماینده مجلس تاکید کرد: آمارها و ارقام نشان می‌دهد بیشترین افرادی هم که در جامعه مورد تعرض قرار می‌گیرند، کسانی هستند که حجاب آنها و رفتار و پوششی که دارند، این اجازه را به معترضین می‌دهد.
وی افزود: اسلام عزیز در 1400سال پیش مجوز ورود زن به عرصه اجتماع را با استفاده از حجاب صادر فرموده و حرکاتی که بسیاری از جنبش‌های فمینیستی امروز دنبال می‌کنند شکل بسیار ضعیف از تلاش برای حضور زن در جامعه است که البته با تعریف آنان این مسئله کاملاً به انحراف و انحطاط کشیده می‌شود.
فاطمه رهبر در پایان تاکید کرد: چادر همانند پرچم مقدس ما مسلمانان است که در دنیا ما را با آن می‌شناسند و ما به عنوان زن مسلمان به آن فخر می‌فروشیم و بسیاری از کسانی هم که به اسلام مشرف شده‌اند از منظر و پنجره و دریچه چادر و حجاب بوده است.

عضو آمریکایی تیم مذاکره‌کننده با ایران پست دیپلماسی عمومی گرفت

خبرگزاری فارس: کاخ سفید در گزارشی اعلام کرد که "باراک اوباما "، رایان کروکر عضو تیم مذاکره کننده با ایران در عراق را به عنوان عضو کمیسیون مشورتی ایالات متحده در دیپلماسی عمومی انتخاب کرد.


 
به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی خبرگزاری فارس، کاخ سفید از انتصاب "رایان کروکر " از طرف اوباما به عنوان عضو کمیسیون مشورتی آمریکا در دیپلماسی عمومی خبر داد.

رایان کروکر، رئیس اجرایی و استاد گروه حاکمیت و خدمات عمومی دانشکده جرج بوش در دانشگاه "ای‌اند‌ام " تگزاس است، وی عضو شورای روابط خارجی و دانشکده علوم سیاسی آمریکا است.

وی پس از 37 سال خدمت در خدمات خارجی در آوریل سال 2009 بازنشسته شد، وی به عنوان سفیر آمریکا در عراق، پاکستان، سوریه، کویت و لبنان خدمت کرده است، وی همچنین به عنوان مشاور امور بین‌الملل در دانشگاه ملی جنگ خدمت کرده است، در ژانویه سال 2002، او برای بازگشایی سفارت آمریکا در کابل به افغانستان فرستاده شد.

از ماه می تا اوت 2003، آقای کروکر در بغداد به عنوان اولین مدیر ائتلاف موقت خدمت کرده و معاون وزیر امور خارجه در امور خاور نزدیک بوده است.

آقای کروکر مدال آزادی رئیس جمهوری، بالاترین نشان غیرنظامی آمریکا را در سال 2009 دریافت کرد، جوایز و نشان‌های متعدد وی عبارتند از "نشان خدمات برجسته ریاست جمهوری "، "نشان خدمات برجسته وزارت امور خارجه " و مدال "خدمات برجسته غیرنظامی وزارت دفاع. "

در سپتامبر سال 2004، رئیس جمهور بوش به وی بالاترین رتبه شخصی در حرفه سفارت را اعطا کرد. آقای کروکر مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی از دانشگاه وایتمن در واشنگتن دریافت کرده و هم اکنون یکی از اعضای هیئت امنای دانشگاه است.

ردپای رژیم صهیونیستی در دستکاری اسناد ویکی‌لیکس

ردپای رژیم صهیونیستی در دستکاری اسناد ویکی‌لیکس

خبرگزاری فارس: یک تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه معتقد است، بنا به شواهد موجود این احتمال وجود دارد که بنیانگذار ویکی‌لیکس به طریقی با گروه‌ها و سازمان‌های اطلاعاتی وابسته به رژیم صهیونیستی توافق کرده و اسناد را دستکاری کرده باشد.

به گزارش فارس، "آلن هارت " (Alan Hart) از مجریان با سابقه شبکه BBC و شبکه خبری ITN و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در یادادشتی که برای خبرنگار خبرگزاری فارس ارسال کرد، به افشاگری‌های اخیر سایت ویکی‌لیکس پرداخته و می‌نویسد:
افشاگری سایت "ویکی‌لیکس " در مورد اینکه برخی از رهبران کشورهای حاشیه خلیج‌فارس خواستار حمله نظامی آمریکا به ایران شدند، تصورات ما را تایید می‌کند، اینکه رهبران عرب نه تنها بی‌کفایت هستند بلکه اسرائیلی‌ها، آنها را به طرز خطرناکی اغفال نموده‌اند.
قطعاً حق با نتانیاهو بود، زیرا در خطاب به جمعی از سردبیران جراید تل‌آویو گفت: "اسرائیل از انتشار اسناد ویکی‌لیکس به هیچ وجه ضرر نکرده است. "
یکی از مقامات ارشد اسرائیل در پاسخ به خبرگزاری فرانسه گفت: "اوضاع کاملآً بر وفق مراد است. اسناد ویکی‌لیکس تایید می‌کند که منطقه خاورمیانه از احتمال دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای در وحشت به سر می‌برد. کشورهای عربی تلاش دارند تا آمریکا را متقاعد کنند دست به حمله نظامی علیه ایران بزند. "
"نوام چامسکی " (Noam Chomsky) در مصاحبه اخیر خود با "امی گودمن " (Amy Goodman) از نشریه "دموکراسی آزاد " (Open Democracy) خاطرنشان کرد: نتایج نظرسنجی اعراب نشان می‌دهد که 80 درصد شهروندان کشورهای عربی، اسرائیل را مهم‌ترین تهدید منطقه می‌دانند. این نظرسنجی همچنین نشان داد که 57 درصد اعراب معتقدند که در صورت دستیابی ایران به تسلیحات اتمی، امنیت منطقه خاورمیانه بیشتر خواهد شد.
آیا سرویس‌های اطلاعاتی در اسناد ویکی‌لیکس دخل و تصرفی دارند؟
تعدادی از وبلاگ‌نویسان- عده‌ای از آنها نویسندگانی معتبر و برخی دیگر نیز فقط ساده‌لوحانی ناآگاه هستند که به فرضیه توطئه ضد‌یهودی اعتقاد دارند- گمان می‌کنند که پاسخ این سوال "مثبت " است. کمتر کسی است که "زبیگنیو برژینسکی " (Zbigniew Brzezinski)، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور کارتر را نشناسد. وی در مصاحبه خود با شبکه PBS به "جودی وودروف " (Judy Woodruff) و نیز پس از آن در شبکه (رادیویی) جهانی بی بی سی گفت: به اعتقاد من، پاسخ این سوال می‌تواند "مثبت " باشد.
موضوع اصلی این است که چه کسی این اسناد را در اختیار ویکی‌لیکس می‌گذارد؟ بیشتر اطلاعات این اسناد بی‌ارزش و کم‌اهمیت هستند اما ظاهراً برخی از آنها به مطالب شگفت‌انگیزی اشاره می‌کنند. منابعی که نیت رهبران عرب را فاش ساخت؛ می‌تواند اعتبار سیاسی آنها را در داخل تضعیف کند زیرا این نوع اظهارنظر عمومی در‌ خصوص دشمنی با ایران واقعاً می‌تواند در داخل کشور نتیجه معکوس داشته باشد. حال این پرسش مطرح است که آیا گروه‌های ذینفع با دخل و تصرف در اسناد ویکی‌لیکس سعی در پیچیده‌تر کردن روابط ما با سایر دولت‌ها دارند یا اینکه می‌خواهند پایه‌های قدرت برخی از دولت‌ها را سست گردانند. تردیدی نیست که ویکی‌لیکس بسیاری از اسناد خود را از منابع نامعتبر بدست می‌آورد. اما این احتمال نیز وجود دارد که سرویس‌های اطلاعاتی ذینفع برخی از این اسناد را در اختیار این سایت گذاشته باشند تا بدین طریق به اهداف خاصی دست یابند.
می‌توان به این مسئله از زاویه‌ای دیگر نگریست. اگر فردی در خارج از کره زمین پیدا شود که این اسناد را مطالعه کند، اولین فکری که به ذهنش خطور می‌کند، چیست؟‌
به احتمال زیاد می‌گوید: "پیام اصلی این سند کاملاً روشن و شفاف است. ایران بزرگترین تهدید صلح و آرامش در منطقه و جهان است زیرا که اسرائیل چنین می‌گوید و رهبران عرب هم با نظر اسرائیل موافق هستند. پیام دوم این است که صرف‌نظر از هم ‌رای بودن رهبران عرب با اسرائیل، به سایر کشورهای مسلمان به‌ویژه ترکیه و پاکستان نیز نمی‌توان اعتماد کرد. "
حال این سوال مطرح است که از افشاگری‌های ویکی‌لیکس چه گروه‌هایی منتفع خواهند شد؟ ‌پاسخ این پرسش نیز روشن است: رژیم صهیونیستی اسرائیل.
باید اعتراف کنم که مدتها است مسئله‌ای ذهن مرا به خود درگیر کرده است و آن اینکه شاید "جولیان پل آسانژ " (Julian Paul Assange)، بنیانگذار ویکی‌لیکس به طریقی با گروه‌های ذینفع سازش کرده و اسناد را دستکاری کرده باشد. نگرانی من بی‌دلیل نیست زیرا که آسانژ از انکارکنندگان توطئه 11 سپتامبر است. او قویاً تصریح ‌کرد: "از اینکه می‌بینم در گوشه و کنار جهان فرضیه‌های غلطی درباره حادثه 11 ستپامبر مطرح است، آزرده خاطر می‌شوم. این در حالی است که مستندات واقعی از توطئه‌های پنهانی برخی از کشورها برای آغاز جنگ و یا کلاهبرداری بزرگ مالی در اطراف ما وجود دارد. "
همانطورکه بارها در سخنرانی‌ها‌ و مقالات خود اظهار داشتم، مستندات غیرقابل انکاری برای اثبات این حقیقت وجود دارد که علت فروپاشی کامل برج‌های دوقلوی تجارت جهانی صرفاً برخورد هواپیما و انفجار سوخت درون آنها نبود.
به اعتقاد من از موضوع مورد بحث نمی‌توان برداشت خاصی کرد؛ اما برای اثبات دخل و تصرف در اسناد ویکی‌لیکس و شناسایی عوامل احتمالی آن، باید تحقیقات جدی و دقیقی انجام گیرد.

نمونه‌ای مستند از تأثیر گذاری منافقین برذهن برخی شخصیت‌ها

حضرتعالی را شاه فرض نمی‌کنم ولی جنایات اطلاعات شما و زندان های شما روی شاه و ساواک شاه را سفید کرده است،..

ماجرای آقای منتظری یکی از فرازهای عبرت‌انگیز تاریخ انقلاب است. کسی که روزی «امید امت و امام» تلقی می‌شد اندک اندک تبدیل به بلندگوی منافقین شد و همین امر (به انضمام برخی مسائل دیگر) کار را بدانجا کشید که حضرت امام او را کنار بگذارند.

حضرت امام در این مدت سعی بسیار نمودند تا آقای منتظری حقایق مربوط به منافقین را درست درک کند ولی آقا منتظری با تأکید گسترده بر وجود «شکنجه‌های سبعانه و اعدام های بی‌رویه» در زندان ها، منافقین را افرادی مظلوم فرض می کرد که برای احقاق حق آنان باید هر کاری کرد. وی در نوشته کوتاهی خطاب به امام آورده است: «شنیده شد فرموده اید: «فلانی [یعنی آقای منتظری] مرا [یعنی امام را] شاه، و اطلاعات مرا ساواک شاه فرض می کند» البته حضرتعالی را شاه فرض نمی‌کنم ولی جنایات اطلاعات شما و زندان های شما روی شاه و ساواک شاه را سفید کرده است، من این جمله را با اطلاع عمیق می گویم.» (خاطرات آقای منتظری، جلد 2، صفحه 1212)اما این اطلاع عمیق، از کدام منابع موثق برای آقای منتظری حاصل شده بود که حاضر نبود هیچ سخن مخالفی در این باره (ولو از صدیق ترین افراد) را بپذیرد؟

تبیین امام از تأثیر پذیری منتظری از منافقین

حضرت امام در نامه معروف 6 فروردین 68 به آقای منتظری بر چند نکته تأکید کرده اند که تا حدی ماجرا را تبیین می‌کند. ایشان به آقای منتظری نوشته اند: «ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می شوید» و در بخشی دیگر از همان نامه به تحریک شدن آقای منتظری توسط منافقین اشاره فرموده و درباب انتقادات او به نظام نوشته اند: «به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده ای برای جواب آنها نمی دیدم» و در ادامه نامه هم به این مطلب که آقای منتظری تریبون منافقین شده است پرداخته و مرقوم کرده اند: « نامه‏ها و سخنرانی‌هاى منافقین که به وسیله شما از رسانه‏های گروهی به مردم می‏رسید ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان-روحی له الفداء- و خون های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید.»

تکذیب موضوع توسط منتظری

در مقابل، آقای منتظری تا آخر عمر این مطلب را نمی‌پذیرفت و قویاً هرگونه حمایت از منافقین و تحت تأثیر آنها قرار گرفتن را رد می کرد. در خاطرات آقای منتظری، سؤال کننده از وی پرسیده است: «مسئله دیگری که به شما نسبت داده شده این است که شما از منافقین و لیبرال‌ها حمایت می‌کرده‌اید، اصولاً مبنای این نسبت چیست؟ آیا حضرتعالی موضعگیری خاصی داشتید که اینها چنین نسبتی به شما داده‌اند؟»آقای منتظری هم در جواب گفته: «من همیشه زندان‌بان‌ها و مسئولین زندان را از برخورد غیر اسلامی با زندانیان برحذر می داشتم. من به زندان‌ها نماینده می‌فرستادم که زندان ها را بازرسی کنند که اخلاق اسلامی در آنها رعایت شود و به زندانیان ظلم نشود. ... آقایان انصاری نجف آبادی و ... مدت ها نماینده من در زندان‌ها بودند و به شکایات زندانیان رسیدگی می کردند. خلاصه من با تندروی ها مخالف بودم.»آقای منتظری در این فراز، به صورت ناخواسته یکی از کلیدهای روشن شدن ماجرا را به ما داده است: انصاری نجف آبادی.

ایرج مصداقی و نمونه‌ای از تأثیر گذاری برذهن آقای منتظری

ایرج مصداقی یکی از اعضای پروپاقرص سازمان منافقین بود که در سال 60 دستگیر و به 10 سال زندان محکوم شد. (طبق آنچه از خاطراتش بر می آید) از رهبران اصلی تشکیلات و شبکه مخفی منافقین در زندان محسوب می‌شده و (به اعتراف خودش در کتاب خاطراتش) نقشی بسیار پررنگ در شست‌وشوی مغزی جوانان فریب خورده منافقین و تلاش برای عدم بازگشت آنان به دامن نظام داشته و خلاصه طبق اصطلاحی که خودش از قول مسئولان زندان نقل کرده، «منافق تیر» محسوب می شده است.

او پس از آزادی از زندان هم به خارج از کشور رفت و هم اکنون هم با انواع تبلیغات و پمپاژ دروغ، در حال مبارزه با نظام است.او اخیراً کتابی مفصل در چهار جلد نوشته و توسط انتشاراتی در سوئد منتشر نموده و در آن به خاطرات زندان خود پرداخته است. نقد این کتاب فرصتی دیگرمی‌طلبد ولی در لابه لای کتاب (در عین آنکه بسیار ماهرانه سعی کرده تصویر وحشتناک مورد نظر خود را از زندان ها عرضه کند) ناخواسته حقایقی را لو داده است.

در جلد دوم کتاب او ماجرایی نقل شده که ما را به همان کلید فوق الذکر می رساند: «روزی، در حالی که در بهداری روی تختم دراز کشیده بودم، در اتاق باز شد و آخوندی به نام ناصری به همراه پاسداران و مسئول بهداری وارد اتاق شدند. وی خودش را ناصری «نماینده آیت الله منتظری در امور زندان ها» معرفی کرد و تلاش کرد که با تک‌تک ما صحبت کند.» (خاطرات زندان ایرج مصداقی، جلد دوم، صفحه 136)مصداقی سپس نوشته است: ««ناصری» نام مستعار وی بود و نام اصلی اش انصاری نجف آبادی بود.»(همان، صفحه 136)

بنابر قول این کتاب، مصداقی از صحبت با او امتناع می کرده و او با خواهش و اصرار به صحبت با مصداقی می‌پردازد. طبق مطالب این کتاب، مصداقی در این صحبت‌ها بسیار از موضع بالا برخورد می کرده و در یک کلام نشان می‌داده که از هرچه رنگ و بوی نظام را بدهد متنفر است؛ اما با کمال تعجب، چند روز بعد از آن صحبت‌ها او را به دفتر زندان می‌خوانند و در آنجا با «انصاری نجف آبادی» مواجه می‌شود که منتظر اوست.

مصداقی شرحی از گفت‌وگوی خودش با انصاری در آنجا داده و نقل کرده که چطور شکنجه هاو سبعیت های انجام‌گرفته (!!) روی خودش و دیگر زندانیان را برای انصاری توضیح داده است.

مشی تشکیلاتی منافقین برای واقعی جلوه‌دادن شایعه شکنجه

باید توجه کرد که طبق یک مشی تشکیلاتی منافقین، آنها موظف بودند با توان هرچه تمام تر راجع به انواع شکنجه‌های (البته خیالی) روی خود سخن بگویند و آن را واقعی جلوه دهند. حتی از برخی مسئولین امنیتی نقل شده (نام آن افراد نزد بنده موجود است) که برخی زندانیان زن منافق که محکوم به اعدام بودند، خود را ازاله بکارت می‌کردند و برخی زندانیان مرد محکوم به اعدام منافق، آلت خود را با سیگار می‌سوزاندند تا پس از آنکه جسدشان به خانواده شان تحویل داده شد، آنها به شکنجه شدن عزیزانشان یقین کنند و از این طریق تضاد جامعه و نظام افزایش یابد. مصداقی در خلال نقل همان گفت‌وگو با انصاری نوشته: «[انصاری] چند بار در خلال صحبت هایش گفت: من دست شما را می بوسم، می دانم مظلوم واقع شده‌اید. «آقا» [یعنی منتظری] از طریق من مطلع شده‌اند که در این جا چه گذشته است و بر سر زندانیان و به ویژه زنان چه آمده است. ... او تأکید کرد: وقتی «آقا» متوجه اوضاع شدند، از خشم در اتاق دور خودشان می‌چرخیدند و بد و بیراه می‌گفتند. عاقبت خبر داد که دو روز پیش نیز جمعی از بازجویان و کارمندان دادستانی و زندان ها را به حضور پذیرفته و خیلی به آن‌ها تاخته که امکان پخش آن از تلویزیون نیست.» (همان، صفحه 137)

مصداقی تأکید دارد: تا اینجای کار حرف خاصی از انصاری نشنیده، ولی در اینجا یک مطلب رخ می دهد که امید مصداقی را برای پیشبرد خط تشکیلاتی اش زیاد می‌کند: «او [یعنی انصاری] سپس افزود که در اوین عده‌ای امامشان شده است لاجوردی، این «قصاب» و «فاشیست جنایت کار». اینها دقیقاً تعابیر وی نسبت به لاجوردی بود. ... ارزیابی او از لاجوردی دست من را برای برخوردهای بعدی باز کرد.» (همان، صفحه 138) (با عرض معذرت از خوانندگان، به دلیل ذکر این عبارات سخیف راجع به آن شهید بصیر).از همین جاست که انصاری(که ظاهراً دچار همان ساده لوحی معهود بوده و حسابی توسط دروغ های مصداقی و دیگر منافقین پخته شده بوده) با اصرار و حتی نوعی التماس از مصداقی می‌خواهد شخصاً این مسائل را برای آقای منتظری بنویسد: «او گفت: خواهش می کنم این‌ها را برای «آقا» بنویس. گفتم: به من چه ربطی دارد، من که نماینده او نیستم. شما که نماینده او هستید، این وظیفه را دارید. گفت: من خودم این کار را انجام خواهم داد ولی شما نیز لطفاً دریغ نکنید و از نگاه خودتان مسائل را مطرح کنید. ... دوباره تأکید کرد: خواهش می‌کنم این ها را برای «آقا» بنویس و توضیح بده.» (همان، صفحات 138 و 139)

ادامه صحبت های آن دو مفصل است و انصاری هرچه را مصداقی می گوید تأیید می‌کند و دائم برای آخرت خود و دیگران دل می سوزاند که چطور می خواهند جواب این همه ظلم (یعنی همان ادعاهای منافقین) را بدهند!

بعد از اتمام بحث، انصاری مجدداً از مصداقی می‌خواهدکه این ها را برای آقای منتظری بنویسد.

نوشتن نامه برای تکرار ماجرای بنی صدر درباره آقای منتظری

مصداقی در ادامه کتاب خاطراتش (ضمن تلاش برای آن که آن دستور تشکیلاتی از پرده بیرون نیفتد) به تفکرات خود در باب نوشتن یا ننوشتن نامه پرداخته و نقطه عزیمت خود را چنین توضیح داده است: «من یک موضوع کلی را در ذهنم مبنا گرفتم و آن واقعی بودن تضاد بین منتظری و وابستگانش با خمینی و جریان حاکم بر زندان ها بود.» (همان، صفحه 141) مصداقی تحلیل خود را برای تلاش در جهت جداکردن آقای منتظری از امام و نظام و رو در رو قرار دادن آنها را این گونه شرح نموده است: «شرایط حاکم بر زندان ها، پاشنه آشیل منتظری بود. او خود در زمان شاه در زندان به سر برده بود و با شرایط زندان به خوبی آشنا بود و به سادگی می توانست شرایط زندان های جمهوری اسلامی را با شرایط زندان‌های زمان شاه و آن چه که خود در رژیم «طاغوت و ضد اسلامی» تجربه کرده بود، مقایسه کند. احساس می کردم برملا کردن شرایط وحشتناک زندان‌ها و تمامی اعمال ضد بشری که بر زندانیان روا می‌داشتند، ممکن است او را بِشکَند. معتقد بودم که منتظری از یک صداقت نسبی [بخوانید ساده لوحی] برخوردار است. احساسم این بود که فاصله گرفتن او از خمینی، چه بسا به سود جنبش باشد و باعث آزاد شدن انرژی های زیادی شود. اگر نگاشتن آن چه که ناصری بر آن اصرار می ورزید، در این راستا به کار آید چه ایرادی دارد؟» (همان، صفحات 141 و 142)

البته بد نیست در همین جا اشاره کنیم که این ترفند (بیرون بردن مسئولان نظام از دایره آن، با روش های گوناگون) از سوی منافقین مسبوق به سابقه بود و قبلاً درباره بنی صدر هم اجرا شده بود (همان مطلبی که امام هم بدان اشاره کرده و منافقین را گرگ های اطراف بنی صدر که او را تباه می کنند خوانده بود). مصداقی در جلد اول کتابش طی شرح ماجرایی، به آن موضوع هم اعتراف کرده است: «بنی‌صدر رئیس جمهور وقت رژیم که هنوز توسط مانورهای ماهرانه مجاهدین از خمینی جدا نشده بود، نقشی دوگانه در این میان داشت و تلاش می کرد تا آن جا که ممکن است منافع خود را تأمین کرده و گلیمش را از آب بیرون بکشد.» (خاطرات زندان ایرج مصداقی، جلداول، صفحه 267) در هرحال مصداقی در نهایت، تصمیم خود را بر همان مبنای جدا کردن آقای منتظری از نظام استوار می‌کند: «می دانم قصدم از این کار چیست و آگاهانه نسبت به آن اقدام می‌کنم. شاید اندکی تأثیرگذار باشد و او را در مسیری دیگر قرار دهد. ... به این نتیجه رسیدم که نوشتن آن چه که بر من رفته یا شاهدش بوده ام، می‌تواند مفید باشد.» (خاطرات زندان ایرج مصداقی، جلد دوم، صفحه 142)

کتابچه ای اختصاصی برای آقای منتظری

مصداقی سپس شرح سوزناکی از تعدادی از شکنجه‌های رایج (که اصولاً حقیقتی جز در ذهن او نداشت) را ذکر می‌کند که آنها را برای منتظری نوشته است و صریحاً اذعان می کند که این نامه (یا کتابچه) را به گونه‌ای نوشته که بر روی آقای منتظری تأثیر بگذارد: «به هر حال نامه به یک گزارش و شرح ماوقع شبیه بود. در گزارش مزبور به شکلی مشروح و مبسوط شرایط غیرانسانی حاکم بر زندان‌ها ... را در یک دفترچه ۴٠ برگی با ذکر نمونه های متعدد توضیح دادم. در خاتمه تلاش کردم بیشتر روی مسائلی که برای کسی چون منتظری مهم و به گونه ای اصلی بود، تمرکز کنم و از پرداختن به دیگر موضوعات بگذرم» (همان، صفحه 142)در نهایت مصداقی این دفترچه را به انصاری نجف آبادی تحویل می دهد. انصاری هم آن را به دست آقای منتظری می رساند تا خواسته یا ناخواسته، نقشه منافقین را تکمیل نموده باشد: «یک هفته بعد او [یعنی انصاری] ضمن مراجعه به بند گفت: مطالب را به همان شکل به «آقا» (منتظری) دادم. فقط نام تو را حذف کردم، زیرا ترسیدم «آقا» حواسشان نباشد و این ها را به شورای عالی قضایی یا نهادهای ذی ربط برای بررسی و رسیدگی بدهند و آنها گریبان تو را بگیرند که چرا چنین چیزهایی را مطرح کرده ای.» (همان، صفحه 143)

این تنها یک نمونه بود از گزارشاتی که به آقای منتظری می رسید (و با توجه به حضور باند مهدی هاشمی در اطراف وی و با توجه به اصرارهای امثال انصاری نجف آبادی و دیگر یارانش به زندانیان برای نوشتن این قبیل مطالب، باید متعدد اندر متعدد هم بوده باشد) و آقای منتظری بر مبنای آنها نظام و انقلاب را محکوم می کرد. آیا هنوز هم تأثیر‌گذاری منافقین برآقای منتظری و تریبون کردن او روشن نشده است؟ آیا هنوز هم آن «منابع موثقی» که «اطلاع عمیق» آقای منتظری از زندان های نظام را برای او حاصل می‌کردند آشکار نگردیده است؟



اصلاح طلبان بی عرضه اند


«توقف حرکت جنبش سبز به خاطر بالا رفتن هزینه های این حرکت نیست بلکه دلایل اصلی را باید در درون این جریان جست وجو کرد.»
این تحلیل را سایت ضد انقلابی خودنویس منتشر کرد و در توضیح دلایل توقف فتنه سبز نوشت: دلیل اول ابهام در اهداف و برنامه هاست. اگر در روزهای اول، شعار «رای من کجاست» بود اندک اندک شعارها رادیکال تر شد، این در حالی است که برنامه ها ثابت مانده بود. از آنجا که عملا در هیچ یک از بیانیه ها و اظهارنظرها هم هدف نهایی معلوم نبود، کم کم تردید حاکم شد.
این رسانه ادامه می دهد: علت دیگر توقف و رکود، نبود ایده های جدید و تکرار ایده های پیشین به بهانه هر مناسبت مذهبی یا تاریخی بود که باعث دلسردی شد. در مواجهه با هر مناسبت تنها دو راه پیشنهاد می شد، الله اکبر شبانه روی بام و حضور در خیابان در روزهای بعد. نبود راه حل جایگزین مشکل سومی بود که به ویژه در 22 بهمن خود را به رخ کشید و باعث یأس بیشتر شد که اگر چنین نبود آن حجم عمیق سرخوردگی به یکباره در این جریان بروز نمی کرد.
خودنویس اضافه می کند: عامل دیگر تمرکز جنبش بر اصلاح طلبان است، مجموعه ای که با روزگار 8 ساله حاکمیت سرخوردگی بسیاری از افراد را منجر شده و نهایتا هم به ریاست جمهوری احمدی نژاد ختم گردید. همچنین باید پذیرفت که رسانه های اپوزیسیون جذاب نیستند و به جهت عدم تنوع و تکراری بودن مباحث عنوان شده در آنها، عملا نمی توانند تاثیر چندانی در بطن جامعه ایجاد نمایند.
این پایگاه اینترنتی تمرکز بر نتایج طرح هدفمندی یارانه ها را نیز نشانه سردرگمی و ابهام و بی آیندگی فتنه گران خواند. «خودنویس» همچنین معتقد است: اشکال از اصلاح طلبان نیست آنها روزنامه های خود را منتشر می کنند، بلکه اشکال از سکولارهاست که در دنیای مجازی یا خارج کشور و غیر آن چند پاره شده اند بی آنکه تعصبی به سکولاریسم داشته باشند. تقریبا همه رسانه های ما (سکولارها) در اختیار اصلاح طلبان است. ما خودمان را قانع می کنیم که کنار آمدن با آنها «فعلا» تنها راه چاره است! آنها را به خاطر مصلحت جویی شان سرزنش می کنیم و خودمان مصلحت را در همراهی با آنها می یابیم. همیشه منتظر می مانیم تا آنها کاری بکنند که ما بتوانیم نقدشان کنیم. مگر انفعال و وراجی شاخ و دم دارد؟ جان کلام اینکه، آنان که شایسته سرزنشند سکولارها هستند نه اصلاح طلب ها. این ما هستیم که فرصت سوزیم نه آنها. این چه انتظار بیهوده ای است که ما از اصلاح طلب ها داریم چرا سکولارها نمودی در داخل کشور ندارند؟ چرا یکی مثل آقای کاظمینی بروجردی، که بسیار هم محترم است، باید نماد سکولاریسم در داخل کشور باشد؟ اگر صدای دیگری را فریاد می زنی، انتظار شنیدن صدای خودت را نداشته باش

خاتمی عیدغدیر کجابود؟+عکس


پایگاه خبری الجوار عراق در مطلبی به نقل از سایت جنبش صدر نوشت: هفته گذشته و در روز عید غدیر خم نشست سالانه "آل صدر" در تهران برگزار شد.

حجة الإسلام و المسلمین سید "مقتدی صدر" رهبر جنبش صدر عراق که در حال حاضر برای تحصیل علوم دینی در شهر مقدس قم اقامت دارد از مهمانان ویژه حاضر در این مراسم حضور داشت.

این پایگاه خبری در ادامه نوشت: علاوه بر سید "مقتدی صدر" تعدادی از فرزندان خاندان صدر از جمله سید "محمد صدر" و سید "کاظم صدر" حضور داشتند. علاوه بر آنها نوه های شهید صدر اول و دوم و نیز نوه امام موسی صدر نیز در این مراسم حضور داشتند.

الجوار همچنین افزود: در این مراسم تعدادی از نوه های امام خمینی (ره) به همراه سید "محمد خاتمی" رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی ایران نیز حضور داشتند.


دانشجویان: خاتمی جیب ما را نزن، نمی‌خواهد از امام حمایت کنی


مراسم گرامیداشت روز دانشجو با عنوان "آذر عاشورایی " با حضور  کم نظیر دانشجویان دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران در دانشکده فنی این دانشگاه برگزار شد.

 مراسم گرامیداشت 16 آذر که مقارن با  اولین روز از ماه محرم، به همت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران با عنوان "آذر عاشورایی " از ساعت 12 سه‌شنبه 16 آذر در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران و با حضور بیش از 2000 هزار نفر از دانشجویان برگزار شد.

استقبال دانشجویان شرکت‌کننده در این مراسم به حدی بود که تمامی صندلی های سالن و بین آن ها و حتی سن تالار شهید چمران و راهروهای دانشکده فنی مملو از شرکت‌کنندگان در این مراسم بود.

در ابتدای مراسم پس از قرائت قرآن و سرود جمهوری اسلامی  تریبون آزاد دانشجویی برگزار شد. اولین دانشجو محمود خرم آبادی دانشجوی کارشناسی پزشکی، به پشت تریبون رفت و گفت : رویکرد انسانی در علوم پزشکی با مشکلاتی مواجه است.  بسیاری از اساتید کلاس‌های درس خود را با آیات قرآن و احادیث آغاز می‌کنند اما علم و دین را جدا از یکدیگر می‌دانند و این امر توهین به حیثیت دانشگاه است. وی در  انتهای صحبت خود  گفت : امروز به مرحله‌ای رسیده‌ایم که برای تربیت عالیجنابان ثروت وارد عمل شده و طرح دانشجویان پولی در دانشگاه‌های دولتی را مطرح می‌کنیم.

سید عباس سید ابراهیمی نفر دوم صحبت کننده در پشت تریبون دانشجویی بود، گفت :خاتمی در پیام تصویری خود که در روز گذشته منتشر شد، مانند سبک‌های دوران ریاست جمهوری خود آرام صحبت می‌کرد اما اکنون فضا را به گونه‌ای می‌بیند که مجبور است از امام و انقلاب صحبت کند.

وی در ادامه با لحنی آمیخته به طنز گفت: "آقای خاتمی جیب ما را نزن لازم نیست از امام حمایت کنی."

امیرحسین عبدالله زاده نفر سوم و آخرین نفری که به پشت تریبون  آزاد رفت و گفت : سخن ما برخورد جدی با سران فتنه است و یکی دیگر از مباحثی که به آن تاکید داریم، اجرای فرمان هشت ماده‌ای و برخورد با مفاسد اقتصادی است.

در ادامه حسین قدیانی ، نویسنده کتاب پرفروش "نه ده"  مقاله ای شیوا و به همان سبک و سیاق عاشورایی خود  را که به مناسبت این روز نوشته بود قرائت کرد که  با  تکبیر گویی حضار مواجه بود. وی در قسمتی از متن خود اشاره کرد:" امروز روز دانشجوست؛ ۱۶ آذر و همچنان آه از زر و زور و تزویر! امروز اول محرم است و من به جای این هوای آلوده دوست دارم در کربلای ارباب، نفسی تازه کنم. بر مشامم دوست دارم برسد هر لحظه بوی کربلا اما هوای تهران این روزها خیلی آلوده است. آدم جرئت نمی کند از خانه اش بیرون بیاید. باید زوج و فرد کنند. روزهای زوج به سران فتنه بخندیم و روزهای فرد از دست دستگاه قضا خون گریه کنیم.."

سپس سخنران اصلی جلسه دکتر محمد حسین صفار هرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسه حاضر شد و در سخنانی، با اشاره به فلسفه جبهه بندی حق و باطل در روز عاشورا، به رویکرد ولایت مدار مردم و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: "رویکرد انقلاب اسلامی به سمت امام (ره) بود و کانون اصلی شکل‌گیری انقلاب دل‌های آماده بود که این انقلاب همه‌گیر شد حتی آنهایی که در ته دل خود مبانی جاهلی داشتند انقلاب اسلامی آنان را محکوم کرد و در نهایت تسلیم شدند. با رحلت امام (ره) برخی افراد ارزش‌های جاهلی خود را رو کردند و یکی از کسانی که در دوران امام (ره) سنگ انقلاب را به سینه می‌زد پس از رحلت امام اعلام داشت ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارد و در زمان امام نیز رو نداشت تا مقابل ولایت فقیه بایستد.  امام در این خصوص مواضعی داشتند و اینگونه افراد فتنه گر غلط می‌کنند که خود را منتسب به امام می‌دانند و غلط می‌کنند که حکم خود را از ولی فقیه می‌گیرند و در این جایگاه می‌نشینند اما علیه ولایت فقیه می‌ایستند."

پس از اتمام سخنرانی، مهدی کمیجانی مداح اهل بیت (ع) به روضه خوانی پرداخت و جمعیت سوگوار عزای سالار شهیدان، بصورت دسته عزاداری با برافراشتن بیرق های عزارداری و با سینه زنی  از تالار فنی خارج شده و به سمت در اصلی دانشگاه حرکت کردند.
 در نهایت بیانیه بسیج دانشجویی خوانده شد و ادامه ی عزاداری به سمت مزار شهدای گمنام دانشگاه تهران ادامه یافت و پس از ساعتی  مراسم به پایان رسید.

فهرست جنایات مهدی هاشمی و باندش

محمدحسین جعفرزاده (از اعضای باند مهدی هاشمی) در نامه ای که پس از فرار به خارج از کشور در منزلش کشف شد، به مهدی هاشمی می‌گوید:«در آن زمان دقیقاً یادم هست چند مرتبه به شما گفتم برویم سراغ هدف های بزرگتری از قبیل ساواکی ها و شخصیت های رژیم و شما توصیه می کردید، که نه»

ر این شماره به برخی جنایات سید مهدی هاشمی  فرد مورد وثوق آقای منتظری، بر سرر کتاب شهید جاوید و به نام امربه معروف ونهی از منکر انجام گرفته اشاره می شود.

جنایات باند مهدی هاشمی بر سر کتاب شهید جاوید

این نکته قابل توجه است که به جز برخی یقینیات از جمله قتل آیت الله شمس آبادی صفرزاده و طرح ترور آیت الله گلپایگانی و غیره، برخی وقایع دیگر بدلیل رسیدگی نشدن قضایی، منسوب به باند مهدی هاشمی می باشد. 
اما اتفاقاتی که در این میان و به بهانه دفاع از کتاب «شهید جاوید» توسط باند مهدی هاشمی رخ داد از این قرار است:
1-قتل حجت الاسلام سیداسماعیل حسنی
وی از وعاظ نجف آباد بوده و به شهادت اسناد ساواک از مقلدین امام خمینی بوده و رساله های امام را توزیع می نموده است.
در یکی از اسناد سیداسماعیل حسنی در ساواک در مورد وضعیت فکری او چنین آمده است:
به 312
از 10 ه
تاریخ گزارش 50/7/12
موضوع: گامی دیگر برای تضعیف منتظری (گزارش ساواک مبنی بر تضعیف منتظری؟!)
سیداسماعیل حسنی یکی از وعاظ نجف آباد طی تلگرافی که از طرف هیئت علما و ساواک نجف آباد به
آیت الله گلپایگانی به قم مخابره نموده اظهار داشته است: «پس از تقدیم ادعیه مخلصانه کتاب شهید آگاه [کتاب آیت الله صافی گلپایگانی در رد کتاب شهید جاوید] مورد استفاده عموم مراتب تقدیر را به وسیله حضرت آیت الله به پیشگاه جناب مؤلف تقدیم صد جلد آن را تقاضا با صحت و موفقیت خواستارم.»

نظریه شنبه- همانطور که قبلاً اظهار گردیده در صورتی که کتاب مذکور به نجف آباد وارد گردد موقعیت منتظری بیش از پیش تضعیف خواهد گردید.
نظریه یکشنبه- سیداسماعیل حسنی یکی از وعاظ نجف آباد است که در مقابل منتظری و موقعیت محلی او قرار گرفته است.45

این فرد فعال انقلابی توسط افراد ناشناسی مورد ضرب و جرح قرار می گیرد و بعد از چند روز در بیمارستان از دنیا می رود. روزنامه اطلاعات به تاریخ 5 خرداد 1355در مصاحبه با فرزند سیداسماعیل حسنی و با تیتر «یک روحانی دیگر کشته شد» چگونگی و سخنان رد و بدل شده توسط ضاربین می گوید:«شهود حمله ضاربین به پدرم در آن زمان می گفتند: ضاربین نقابدار ضمن وارد کردن ضربه به پدرم گفته اند برای مخالف با «شهید جاوید» [سرنوشتی] جز مرگ نیست.»

2- طرح ترور آیت الله گلپایگانی

در کیفرخواست متهمین پرونده قاتلین مرحوم شمس آبادی بنا به اظهارات قربانعلی حمزه زاده به شرح صورتجلسه 2535/3/12 [1355] آمده است: «امیر حمزه زاده گفت:بعد از شمس آبادی نوبت به آیت الله گلپایگانی بود که در قم بود و چون دستگیر شدم قتل آقای گلپایگانی را که بعد از قتل آقای شمس آبادی بود موفق نشدم...»46
روزنامه های اطلاعات و کیهان هم در سوم اسفند 1355با تیترهای «توطئه قتل آیت الله گلپایگانی شکست خورد.» و «توطئه ترور آیت الله گلپایگانی» خبر از این امر می دهند.

3- طراحی ترور تعدادی از علمای اصفهان

لیستی از علمای اصفهان نیز برای حذف در ذهن مهدی هاشمی بوده که خود چنین می گوید:«طرحی که در ذهن خود من بود برای این کار، طرح یک تعدادی از علمای اصفهان یعنی همان به اصطلاح شورای علمی که در اصفهان بود روی آن هاما طرح و نقشه داشتیم و به آقای جعفرزاده هم اتفاقاً گفته بودم که طرح این است و این کار را می خواهیم بکنیم. منتهی بعد از اینکه با مخالفت آقای جعفرزاده و ... (قتل) شمس آبادی مواجه شدیم و آن مسئله پیش آمد ما دیگر عملاً کاری نکردیم.»47

4- قتل مهدی نوروزی12 ساله

در گزارش کیهان مورخه 55/3/31 چنین آمده است: «نظر- خبرنگار کیهان: جسد پسربچه ای که حدودیک ماه پیش در روستای کشه مفقود شده بود، روز گذشته در دامنه کوهی به وسیله یک چوپان پیدا شد. پسر بچه که مهدی نوروزی نام داشت و خواهرزاده حجاریان (یکی از مریدان مرحوم آیت الله شمس آبادی)بود، حدودیک ماه پیش در روستای «کشه» واقع در 45 کیلومتری نطنز ناپدید شد. به دنبال گم شدن مهدی، وابستگان او گفتند که احتمالاً اعضای گروه هدفی قهدریجان اصفهان او را ربوده و به قتل رسانده اند...گروه «هدفیها»که متهم به قتل این پسر بچه هستند از طرفداران کتاب شهید جاوید بوده و تاکنون به ترور چند نفراز جمله آیت الله شمس آبادی،شیخ قنبر علی صفرزاده، یک زن و دو مرد دیگر در قهدریجان اصفهان اعتراف کرده اند.»

5- قتل فرزند خردسال امام جماعت مسجد سید اصفهان
خبرنگارروزنامه اطلاعات در مجموعه خاطرات خود در مورد قتل فرزند 4 ساله حجت الاسلام حاج سیدتقی موسوی بیدآبادی امام جماعت مسجد سیداصفهان، از زبان خود حجت الاسلام موسوی می گوید: «تحقیقات بازپرس برای دستگیری قاتل یا قاتلان پسرم به جایی نرسید تا اینکه فاجعه قتل حجت الاسلام (شمس آبادی) پیش آمد. حجت الاسلام موسوی بیدآبادی همچنین گفت: در جلسه هفته گذشته هیئت علمی اصفهان اعلام شد قاتلان فرزندم همان قاتلان مرحوم حجت الاسلام شمس آبادی و یا به قولی گروه هدفیها هستند.»

خبرنگار کیهان نیز گزارشی از پیگیری قتل فرزند حجت الاسلام موسوی در تاریخ 79/2/9درج نموده است.

6- ترور ناموفق نعمت الله جوانمردی

وی از مخالفان باند مهدی هاشمی بود و دستور قتل او به سرعت صادر می شود. اسماعیل مشهدی از افراد تیم ترور در این خصوص می نویسد:«چند روز بعد عبدالله جوانمردی گفت: نمی خواهد «زمانی» را بکشید بروید حاج نعمت الله جوانمردی را بزنید و بکشید و یک عدد چاقو به ما داد و ما هم رفتیم حاج نعمت الله جوانمردی را با چاقو بزنیم...»48

محمدعلی حمزه زاده هم از دیگر شرکت کنندگان این ترور و عضو باند مهدی هاشمی چنین می نویسد: ...« ما جوانمردی را چندین بار تعقیب کرده تا اینکه یک روز نزدیک غروب از باغی خارج شد و من به اتفاق مشهدی به او حمله ور شدیم و چندین ضربه به آن زدیم تا اینکه یک بچه از منزل خارج شد ما هم فرار کردیم و من به منزل رفتم و فردای آن روز صبح به اتفاق مشهدی به تهران گریخته و پس از سه روز به اصفهان مراجعت نمودیم.»49

7- طرحهای دیگر مانده در ذهن مهدی هاشمی که عملی نشد.

وی در اعترافاتش می گوید:«در یک سری قتل هایی هم که صورت نگرفته و در ذهنمان بوده توی قهدریجان ما راجع به دو سه نفر از همان کسانی که مخالفان قدیم و جدیدمان بودند یکی حسین هادیان بود که رویش تصمیم داشتیم... یکی همان جمالی بود... یکی دو نفر دیگه هم هستند که مال قهدریجان نیستند... ترور انجام نگرفت...»50

8- تهدید و ارعاب شیخ ابراهیم توسلی

زمانی که در حسینیه اعظم نجف آباد برای سخنرانی می رفت تهدید شده بود که نباید در باب کتاب «شهید جاوید» سخنی بگوید که در غیر این صورت کشته خواهد شد. او نیز که به تهدیدها توجهی نکرده بود اتومبیل و منزلش را به آتش کشیدند و او را خانه نشین کردند.51

9- قتل شیخ قنبرعلی صفرزاده
حجت الاسلام شیخ قنبرعلی صفرزاده از متصدیان توزیع شهریه طلاب، از جمله از سوی آیت الله شمس آبادی بود.

وی فعالیت های پنهانی انقلابی داشت و در منطقه قهدریجان برای مقابله با افکار و تحریکات مهدی هاشمی پیشگام شده و با فراهم نمودن زمینه تردد آیت الله شمس آبادی و مبلغین مورد تأییدشان به منطقه موانعی را جهت، پیشبرد اهداف باند مهدی هاشمی ایجاد کرده بود.

در یکی از اسناد ساواک فعالیت او چنین آمده:
به 312
از 10 ه
تاریخ گزارش 51/5/26
موضوع: ارسال وجوه شرعیه جهت خمینی
«روز شنبه 51/5/14در حجره شیخ قنبرعلی صفرزاده حاج آقا فخرطاهری اهل قهدریجان، عنایت الله طاهری برادرزاده نامبرده شیخ نصرالله صالحی و سیدمحمد عقیلی اجتماع کوچکی تشکیل و در این جلسه تصمیم گرفته می شود نامه ای به همراه وجوه شرعیه توسط عنایت الله طاهری به قم فرستاده شود که از طریق قم و به وسیله سیدحسین سبحانی نامه و پول برای خمینی فرستاده شود.»

مهدی هاشمی در مورد چگونگی صدور حکم قتل صفرزاده میگوید: «عباسعلی رحیمی و حسین مرادی دو سه مرتبه به من مراجعه کردند و قضایای شیخ را تعریف کردند... آنان نیز شدیداً
عصبانی بودند و من گفتم او را تمام کنید، یعنی نابودش کنید و آنها نیز پس از مدتی تعقیب و مراقبت او را از بین بردند.»52

در مورد چگونگی ربودن شیخ قنبرعلی صفرزاده هم حسین مرادی در اعترافاتش به تاریخ 54/12/16،چنین تصویر می کند:«یک روز ساعت 5 بعد از ظهر شیخ قنبرعلی را سوار پیکان و وانت چهار چرخ که خودم راننده آن بودم کردم. عباسعلی رحیمی هم بود با این عنوان که او را به قهدریجان برسانیم. در راه به قنبرعلی گفتم که می خواهیم برویم به نجف آباد و یک تعداد رنگ بیاوریم. شیخ قنبرعلی گفت باشد. بعد به نجف آباد رفتیم به مغازه رنگی سرزده و برگشتیم رو به قهدریجان. از جاده کانال که پیچیدیم پشت قهدریجان هوا دیگر تاریک شده بود ماشین را نگه داشتیم و با عباسعلی رحیمی به کمک یکدیگر باطنابی که جلوی ماشین بود انداختیم به گردن شیخ قنبرعلی و کشیدیم تا خفه شد. بعداً او را بردیم و در چاه انداختیم.»53

10- قتل آیت الله شمس آبادی
آخرین مهره از قتل های زنجیره ای باند مهدی هاشمی قبل از انقلاب اسلامی، به شهادت رساندن آیت الله شمس آبادی بود. آیت الله سیدابوالحسن شمس آبادی فرزند ابراهیم، در سال 1326 ه.ق در اصفهان به دنیاآمد.

جد اعلای او، مرحوم سیدمحمد لاریجانی بود. سیدابوالحسن شمس آبادی،تا 25 سالگی مشغول تحصیل علوم دینی بود. او در این سن، اصفهان را به قصد نجف اشرف ترک کرد و به مدت 10 سال از محضر درس آیت الله [ابوالحسن] اصفهانی بهره برد و همچنین مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله سیدعبدالهادی شیرازی و مرحوم آیت الله سیدجمال الدین گلپایگانی کسب فیض نمود و پس از 12 سال تحصیل در نجف اشرف، به ایران بازگشت و در اصفهان به تدریس پرداخته و اقامه نماز جماعت را برعهده داشت.

در فعالیت هایی از قبیل کمک به ایتام و مستمندان، شرکت، و در تأسیس مؤسسات خیریه، مانند انجمن مددکاری امام زمان(عج) بنای مسجد در روستاهای دور افتاده و نقاطی که مرکز تبلیغی بهاییت بود، مشارکت می نمود.

ایشان همچنین در دایر کردن آموزشگاه نابینایان (به منظور مبارزه با فعالیت ها و آموزشگاه مسیحیان) نقش داشت و در هماهنگی با انجمن ضدبهائیت در اصفهان و شهرهای اطراف فعالیت هایی می نمود.وی زندگی نسبتاً ساده ای داشت و در منزلی محقر ساکن بود.

خلاصه ای از پرونده مرحوم شمس آبادی در ساواک:
- حمایت از حضرت امام خمینی(ره) و آقای محلاتی و سایر علمایی که در سال 1342 دستگیر شده بودند. انتشار اعلامیه ای با امضای جمعی از علمای اصفهان از جمله آیت الله خادمی، سیدابوالحسن شمس آبادی، آقایان رجایی، اردکانی، سیدعلی ابطحی، محمدرضا ثفقی و سیدعلی اکبر هاشمی

- عزیمت به تهران در تاریخ 42/4/20 برای اعتراض به حرکت رژیم و پیوستن به جمع علمای تهران

- ساواک اصفهان طی نامه ای به مرکز در تاریخ 42/5/13 اعلام کرد: «حاج ابوالحسن شمس آبادی، پیش نمازمسجد سرتیپ چهار سوق و مسجد شیخ بهایی است و پس از شیخ مهدی نجفی، در اصفهان، با نفوذترین عالم است.»

- نامبرده به همراه عده ای از علمای اصفهان (از جمله آقای خادمی، سیدعلی بهبهانی و )...طی تلگرام هایی به مراجع تقلید و دیگر علما، از جمله آیت الله خوانساری (تهران) به محکومیت آقای منتظری و آقای ربانی شیرازی، اعتراض و درخواست اقدام از ایشان جهت تجدید نظر در حکم مصادره را می نماید.(47/4/25)

- مؤسسه احمدیه، که زیر نظر آقایان خادمی و شمس آبادی اداره می شود، اقدام به اعزام طلاب به اطراف می کند.به مبلغان مذکور اعلام شده که هیچگونه پولی از مردم نگیرند. قرار است مؤسسه، خرج سفر و حق منبر ایشان را تقبل نماید.(48/12/19)

- ارسال تلگرامی در سال 1349با امضای جمعی از اعضای علمای اصفهان (از جمله آقای خادمی،
شمس آبادی، اردکانی و ...) در مورد تبعید آقای صافی، به آیت الله گلپایگانی.

-در جلسه ای که در منزل حاج آقا مرتضی ابطحی، با شرکت بیست نفر از علما تشکیل شد، آقای شمس آبادی برضد فحشا سخنرانی و از روحانیون خواست که آن را در منابر عنوان کنند.(50/1/14)

- آقایان خادمی و شمس آبادی،به شدت آقای منتظری را [به خاطر دفاع از مطالب کتاب شهید جاوید و نویسنده اش] مورد حمله قرار دادند.

- ساواک در سال 52 در ارتباط با وی چنین می نویسد: «فاقد پیشینه کیفری (از نظر ضدامنیتی) می باشدو از نظر روحیه و مشی سیاسی، فردی است طرفدار آیت الله خویی، که به نمایندگی از وی، شهریه طالب را می پردازد. ضمناً باطناً از روحانیون افراطی حمایت [کرده] ولی تاکنون به ظاهر، رعایت بی طرفی را کرده است.»

-در سال 1353، گزارشهایی از طریق منابع ساواک دریافت می شودکه آقای شمس آبادی به عده ای از طلاب،که به خدمت در اداره اوقاف درآمده و مروج مذهبی نام گرفته اند،توسط نزدیکان خود، پیغام فرستاده و تعدادی را به منزل خود دعوت نموده تا از خدمت در اوقاف، استعفا کنند و به آنان قول داده است چنانچه از حقوق دولت چشم پوشی کنند، حقوق بیشتری به آنان خواهد داد.»54

مهدی هاشمی آیت الله شمس آبادی را به دلیل مخالفت های صریح و مناظراتی که با اعضای باند او داشته و هم به خاطر مخالفت شدید با کتاب «شهید جاوید»، یک روحانی مرتجع و ساکت می خواند و با تحریک مردم و از جمله تیم خود علیه آیت الله شمس آبادی حساسیت هایی ایجاد می کرد.

مهدی هاشمی در این خصوص می گوید:«در اینکه مسئله روحانیت ارتجاعی و مخصوصاً آقای شمس آبادی در نظر من خیلی حساستر بود و من نیز در جلسات و هیئات مطرح می کردم و حساسیت بچه ها را عموماً در آن جهت تحریک می کردم هیچ بحثی نیست و قبلاً نیز گفتم یکی از انحرافات دیروز من همین بود که برخی علما را از دولتی ها بدتر می دانستم. بنابراین من انکار نمی کنم که از نظر فکری برادران تحت تأثیر افکار و القائات من بودند، حتی یادم هست که موقعی که اخبار و اطلاعات پراکنده آقای شمس آبادی را ما مطرح می کردیم و ابراز حساسیت می نمودیم،همین برادران و سایرین می گفتند:«شما بیش از حد روی روحانیون ساکت و مرتجع حساس هستید و باید روی عوامل دیگر حساس باشیم. من از نظر فکری و حساسیت روی بعضی علما من جمله آقای شمس آبادی دارای انگیزه و حساسیت بودم.»55

در همین زمینه محمدحسین جعفرزاده در نامه ای که پس از فرار به خارج از کشور در منزلش کشف شد. به مهدی هاشمی می گوید:«در آن زمان دقیقاً یادم هست چند مرتبه به شما گفتم برویم سراغ هدف های بزرگتری از قبیل ساواکی ها و شخصیت های رژیم و شما توصیه می کردید، که نه»56

هاشمی رفسنجانی و لالایی خرافه پرستی

هاشمی رفسنجانی را همه می شناسند که مرد هوشمندی است و سخن در لفافه می گوید. او سوابقی غیر قابل انکاردارد و تاییداتی از جانب امام (ره) و رهبر انقلاب (مد) که شاید برای کمتر کسی محقق شده باشد. لکن به واسطه همین جایگاه سیاسی و سیر مسئولیتهایی که از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون داشته فردی است که سخن از روی ناآگاهی و بی بصیرتی نمی گوید او بر هریک از دو قوه مجریه و مقننه دو دوره ریاست کرده و بیش از بیست سال ریاست مجمع تشخیص مصلحت را بر عهده داشته است و هم اکنون ریاست خبرگان را نیز به کلکسیون سوابق خود افزوده پس به جای جای سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور اشراف دارد و جملاتش به دقت و تفصیل قابل تفسیرند و هر حرکت او می تواند حاکی از جریان یا سلسله وقایعی در آینده نظام باشد. 

 مقدمه فوق به خوبی روشن کرد که دیگر از چنین فردی نمی توان انتظار تحلیل نابجا و آدرس غلط دادن در فضای استراتژیک نظام آنهم به صورت سهوی داشت. پس سخنان اخیر هاشمی موضع مشخص و متقن وی در قبال شرایط امروز جامعه ایران است: هاشمی که به مناسبت روز دانشجو در جمعی گزینش شده از دانشجویان سخن می راند آنان را به هوشیاری فراخواند و از آنها خواست تا نگذارند جامعه با لالایی خرافه پرستی به خواب غفلت برود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه شود و نردبان ترقی پله های سقوط. اظهارات عجیبی است در شرایط امروز کشور شاید نیاز است که جایگاه ملی و بین المللی ایران باز نگری گردد تا به حقایق جدیدی در تایید سخنان آقای هاشمی برسیم.  

هنوز یک سال از گذر دشوار کشور از شرایط فتنه و شادی غربیها نگذشته که مقاومت بی نظیر ملی در عرصه اقتصاد ،غربیها را از بی تاثیری اقدامات خود آگاه کرده آنان را دوباره و با ذلت به پای میز مذاکره با ایران می کشاند. کشوری که در اوج تحریم موفق به عقد بزرگ ترین قرارداد های نفتی تاریخ می گردد و سیل تهدید های آمریکا بر کشور های نقض کننده تحریم و شرکتهای نفتی تاثیری نمی گذارد و ایران در سخت ترین شرایط تحریم در تاریخ 32 ساله جمهوری اسلامی به بزرگترین موفقیت تاریخ پتروشیمی خود یعنی خودکفایی در تولید بنزین دست می یابد. مولفه های اقتصاد مقاومتی فرموده رهبر انقلاب، یکی پس از دیگری تحقق می یابند و ناامیدی و یاس دشمن به وضوح آشکار می شود. تا جایی که مستاصل شده و به اقدام مذبوحانه ترور دانشمندان ما دست می زند. از خاطر نبریم که وقتی در اوان انقلاب هراس آمریکا از شکل گیری یک پاردایم فکری ناظر به حکومت اسلامی است، امثال مطهری ها و مفتح ها ترور می شوند. پس امروز که امثال اساتید بزرگ فیزیک هسته را به شهادت می رسانند یعنی آن پاردایم فکری ایجاد و تثبیت شده و اکنون در حال دست یابی به قله های افتخار و اوج رشد در علم و فناوری است. 

 شرایطی که کشور را برای اولین بار در آستانه بزرگترین تحول اقتصادی صد ساله اخیر خود یعنی طرح هدفمندی یارانه ها و طرح تحول اقتصادی قرارداده؛ تحولی که به صراحت باید گفت دولتهای گذشته یعنی آقای خاتمی و حتی خود آقای هاشمی علیرغم علم به ضرورت جسارت اجرای آن را نداشتند. کشوری که به جرات می توان گفت در آستانه جهش و خیز اقتصادی قراردارد و زیر ساختهای کلان توسعه و رشد را یکی پس از دیگری فراهم می سازد و از سد تحریمها نه به سهولت اما به صلابت عبور می کند. چنین فردی با چنین جایگاهی چگونه شرایط امروز کشور را درک نمی کند و طلایه های این تحول عظیم و آمادگی ایران برای حرکت به سمت جایگاه اول در خاور میانه را نمی بیند؟ آیا اختلافات سیاسی تا این حد بر درک ایشان از مسایل سایه انداخته که امور بدین واضحی را مشاهده نمی کند؟ یا چشم خود را بر این همه بارقه امید می بندد؟ و کدامین خرافه پرستی آیا رییس جمهور بسیجی و مخلصی که خود را سرباز امام زمان می خواند و طرفدارانش را خرافه پرست می خوانند؛ چه شده آیا هاشمی بعد از 13 سال دارد تحت تاثیر القائات دوم خرداد قرار میگیرد و شعار های افتخار آمیز آغاز انقلاب را از مد افتاده وخرافه پرستی میداند؟ چه شد این شعار ها که یک روز تمام افتخار شما یاران امام بود !؟ نکند شما هم معتقدید که دیگر شرایط عوض شده و آن شعار ها دیگر به درد امروز نمی خورد و انسان باید متناسب شرایط روز تغییر کند. یا شاید مانند خیلی از دوستان جبهه مشارکت که به صراحت اعلام کردند زمان امام نیز این شعار ها را غلط می دانستید اما امکان ابرازش نبود. گناه این دولت چیست که شعار های انقلاب را احیا کرده و بر طبل عدالت طلبی می کوبد حتی اگر همه این ها را هم بپذیریم که به زعم برخی روشنفکران مرعوب غرب نکاتی منفی باشد چرا ثمرات عملکرد دولت را نمی بینید؟ آیا این برکات می تواند نتیجه پنج سال مدیریت غلط امکانات ومنابع در کشور و هدایت جامعه به سمت قهقرا باشد.  

آقای هاشمی شما خود بهتر از هرکسی میدانید که کشور امروز در آستانه چه امتحانهای عظیمی قراردارد و میرود تا چه نتایج بزرگی را بدست آورد پس چرا با دادن تحلیل نابجا و آدرس غلط اذهان را منحرف و ایجاد نارضایتی می کنید؟ آیا این چوب لای چرخ پیشرفت کشور گذاشتن نیست که به بهانه تسویه حسابهای سیاسی به کشورمان تحمیل می شود. اما در پایان در باب کلمه خرافه پرستی یک نکته کوچک می ماند و آن اینکه مگر شما خود نبودید که در ماه رمضان امسال ادعا نمودید جدیدا امام(ره) را بیشتر در خواب می بینید و در آخرین مورد ایشان فرموده اند که بیش از دوران حیاتشان به شما کمک می کنند.  

این اظهارات صریح در حالی که همه علما حتی برفرض صحت خواب به عدم حجیت آن نظرداده اند خرافه پرستی نیست اما دولتی که با تمام توان کشور را به سمت اصلاحات وسیع اقتصادی و فتح قله های پیشرفت می برد؛ و خود را سرباز امام زمان می داند مروج خرافه پرستی است؟ در پاسخ این سوال قضاوت را به خود شما واگذار می کنیم و امید داریم که خداوند به نخبگان کشور بصیرت و اخلاصی اعطا کند تا با گذشتن از نفس خود در همه موارد یار ولایت و یاور جریان رشد و پیشرفت کشور باشند.



پرده برداری مشاورموسوی ازفتنه جدید

پرده برداری مشاورموسوی ازفتنه جدید

این جریان در حالیکه جریان ناهنجار فتنه ارتباط و الگو برداری خود را از دولت های غربی انکار می نماید،یکی از مشاوران سرکرده اصلی جریان فتنه در سخنانی به وضوح از نسخه برداری این جریان از روی دست دستگاه سلطنتی انگلیس پرده برداشت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از یک سایت ضد انقلابی،اردشیر امیر ارجمند ،مشاور حقوقی میرحسین چندی قبل در برلین و در حضور برخی از همراهان جریان سبز به پرده از اهداف شوم این جریان ناهنجار سیاسی برداشت.

بنابر این گزارش،ارجمند در بخشی از سخنانش گفت:ما حضور دیگران را در کنار خود می پذیریم. الگوی حکومتی مورد نظر ما همانند انگلستان و نقش ملکه آن می باشد  . استقرار یک حکومت دینی آن هم از نوع ولایت فقیهی اشتباه بوده است و ما مخالفم آنیم.
ارجمند در جایی دیگر ضد بیان مخالفت خود با رهبری و ولایت فقیه گفت:با رهبری متمرکز مخالفیم.

ارجمند در حالی که خود را مسلمان خطاب می نمود، گفت:ما و موسوی دوست نداریم که دین در امور اجتماعی مردم جایی داشته باشد.
این عنصر مرموز جریان فتنه به طور تلویحی از تمرکز جدید جریان فتنه بر موضوع یارانه ها برای ضربه به نظام پرده برداشته و گفت:ما در این مورد و موارد دیگر کم کار نیستیم و به آن توجه داریم

بیانیه هایی در نهایت نا امیدی

این روز ها فریادهایی در جامعه به گوش می رسد. فریاد هایی از سر نا امیدی برای زنده ماندن .فریاد های فتنه گران که در حال مرگ سیاسی از صحنه جامعه هستند. هر روز رنگی عوض می کنند، بیانیه می دهند ، به دیدار هم می روند و خبرش را به سرعت در سایتهای ضد انقلاب پخش می کنند که بگویند ما هستیم . اما دیگر نیستند. دیگر حرف ها ، سخنان ،بیانیه ها و حتی تصویر آنها کم کم از ذهن مردم ما پاک می شود. دیگر کسی نیست تا با دروغ های آنها خام شود . خودشان هم می دانند ، اما برای کسی که مردم از او روی برگردانده اند چاره چیست ؟ باز هم باید بیانیه بدهد و خود را مطرح کند تا شاید مردم لحظه ای به او فکر کنند . تعداد این بیانیه های بی اثر آنقدر زیاد شده که حتی سایت های حامی فتنه نیز آن را به سخره گرفتند . در آستانه روز دانشجو باز هم موسوی و کروبی  بیانیه می دهند. خود را به خواب زده اند تا خشم و کینه مردم را نسبت به خود نبینند. از ترس دستگیر شدن و محاکمه می خواهند فضای جامعه را تحت تاثیر قرار دهند و ادعا کنند که هنوز بین مردم طرفدار دارند . در 13 آبان هم خیلی دوست داشتند مردم را به خیابان ها بکشانند ، اما خود فهمیدند که با استقبالی مواجه نخواهند شد ، پس در خانه ها نشستند و به جوانان ایران توصیه کردند مسالمت آمیز اعتراض کنند. اما 16 آذر متفاوت است . آنها می خواهند تجمعات دانشجویی به مناسبت روز دانشجو را که هر ساله برگزار می شود به نام خود بزنند. تبلیغی ابلهانه همانند مجریان احمق شبکه های لس آنجلسی که می گفتند برای اعتراض در خیابان بوق بزنید و بعد می آمد و می گفت دیروز بسیاری از مردم در خیابانها بوق زدند! پس مخالف حکومتند! این مزدوران هم حتما می خواهند بگویند دانشجویان به خاطر ما به دانشگاه می روند. این ترفندها آنقدر رسوا و بی اثر است که حتی خودشان را هم فریب نمی دهد و چون طرفداری ندارند به ، هواداران خیالی خود می گویند در سکوت اعتراض کنید و از خشونت بپرهیزید، چون می دانند 16 آذر هم کسی برای حمایت از آنها نمی آید.

استدلال حامی مهدی هاشمی به سبک همسر فتنه!+ تصاویر

به هر حال جا دارد که این نویسنده معلوم الحال و عاشق و دلسوخته مهدی هاشمی بداند که برای ملت ایران جای بسی خرسندی است تا جناب آقای مهدی هاشمی به کشور بازگشته و همچون دیگران به اتهامات ایشان نیز رسیدگی شود و در فرض بی گناه بودن، تمامی کسانیکه به ایشان اتهام زدند حداقل به مجازات دنیوی خود برسند و در صورت اثبات غیر آن، مردم شاهد اجرای عدالت و مجازات سران فتنه و غارتگران اموال بیت المال توسط مسئولین مربوطه و بصورت قاطع باشند.

ملل نیوز به نقل از بی باک »  سایت طرفدار مهدی هاشمی در مطلبی عجیب و با انتشار چند تصویر  از جناب  آقای دکتر احمدی نژاد که در کنار آقای مهدی هاشمی است، با نادیده گرفتن شعور ملت ایران ادعا کرده است این تصاویر که فعلا برای نمونه منتشر می شود ، نشانگر چگونگی ارتباط مهدی هاشمی با مسئولین دولت آقای احمدی نژاد می باشد!

نویسنده این مطلب که ادعا کرده مطالبش اظهارات یک منبع آگاه است، تلاش کرده تا به افکار عمومی القا کند که مهدی هاشمی هرگز نمی تواند نقش یک اپوزیسیون را بازی کند!

وی همچنین تهدید کرده است که درصورت اصرار براین موضوع(بازی کردن نقش اپوزیسیون توسط مهدی هاشمی!)، اطلاعاتی که نشان می دهد وی چه ارتباطاتی در داخل کشور و با مسئولین مختلف نظام از جمله مسئولین فعلی دولت داشته است، منتشر خواهد کرد!

این سایت همچنین برای عادی جلوه دادن مساله مهدی هاشمی، در بخشی از مطلب خود نوشته است: مهدی هاشمی بداند بازگشت وی به کشور، هم به نفع خود وی و هم به مصلحت آیت الله هاشمی رفسنجانی است. بنابراین بهتر است هرچه سریعتر به کشور مراجعت کرده و دربرابر اتهامات مطرح شده پاسخگو باشد.

به هر حال جا دارد این نویسنده معلوم الحال و عاشق و  دلسوخته مهدی هاشمی بداند که برای ملت ایران جای بسی خرسندی است تا جناب آقای مهدی هاشمی به کشور بازگشته و همچون دیگران به اتهامات ایشان نیز رسیدگی شود و در فرض بی گناه بودن، تمامی کسانیکه به ایشان اتهام زده اند حداقل به مجازات  دنیوی خود برسند و در صورت اثبات غیر آن، مردم شاهد اجرای عدالت و مجازات سران فتنه و غارتگران اموال بیت المال توسط مسئولین مربوطه و بصورت قاطع باشند.

البته جا داشت که نویسنده این مطلب به اصطلاح افشاگرانه قبل از انتشار تصاویر و  اسناد متقن(!) به این سبکی ، جستجوی ساده ای را در فضای وب صورت می دادند تا تصاویر بسیاری از مسئولین نظام را در کنار برخی افراد اپوزیسیون که روزی لباس دوست پوشیده بودند و یا واقعا در خط انقلاب بودند امّا بعد از چندی حب ثروت، شهرت ، قدرت و شهوت امانشان نداد و راهشان را کج کردند، مشاهده نماید تا مجبور نباشد همچون بانوی محبوبشان و طبق فرمول رهنوردی افشاگری کند.

به هر حال وقتی که زهرا رهنورد برای اثبات ادعای تقلب در انتخابات، حتی فرزند لرستان( شیخ مهدی کروبی) را نادیده بگیرد و با اهانت به شعورمخاطبان مدعی شود که رای نیاوردن موسوی در استان لرستان با اینکه ایشان بارها گفته من داماد لرستان هستم، دال بر تقلب در انتخابات بوده است، چنین استدلالی نیز از نویسنده حامیشان دور از انتظار نمی باشد.

گفتنی است که لزوما در عوام فریبی، فلسفه و منطق جایگاهی ندارد و برهان بعنوان متقن ترین راه رسیدن به نتیجه معقول و حقیقی هیچ کارایی ندارد و اگر کسی توهمات عوامانه شان را قبول نکند، استهزاء و تمسخر بهترین تیر خلاصی از سوی عوام فریبان تجویز می شود از همین رو برنامه های مناظرات تلویزیونی بعد از انتخابات، از سوی بسیاری از اصلاح طلبان تحریم گردید.

در پایان لازم بذکر است که مردم به غیر از حق با هیچ گروه و فردی پیمان ابدی نبسته اند و در صورت  مشاهده انحرافات و تغییر رفتارهای مسئولین، واکنشهای مردم نیز متفاوت خواهد شد.

متن کامل خبر سایت طرفدار مهدی هاشمی بدین شرح می باشد:

پیرو انتشار نامه سرگشاده مهدی هاشمی به دادستان کل کشور، یک منبع آگاه درگفتگو با «آینده»، با توصیه به مهدی هاشمی برای بازگشت سریع به کشور گفت: مهدی هاشمی باید بداند سوابق و ارتباطات وی در داخل کشور به گونه‌ای بوده است که وی نخواهد توانست نقش اپوزیسیون را بازی کند.

این منبع آگاه افزود: مهدی هاشمی بداند بازگشت وی به کشور، هم به نفع خود وی و هم به مصلحت آیت الله هاشمی رفسنجانی است. بنابراین بهتر است هرچه سریعتر به کشور مراجعت کرده و دربرابر اتهامات مطرح شده پاسخگو باشد.

این منبع خاطر نشان کرد: مهدی هاشمی باید پاسخگوی اقدامات انجام شده در قبل و بعد از انتخابات باشد و بداند رسیدگی به اتهامات وی، تنها در چارچوب قانون و بدون هیچ گونه اغماض و اعمال نفوذی صورت خواهد گرفت.

وی با اشاره به نامه سرگشاده اخیر مهدی هاشمی به دادستان کل کشور تاکید کرد: مهدی هاشمی باید بداند مجموعه عملکرد و روابط وی در طول سالهای حضورش در ایران به گونه‌ای است که وی نخواهد توانست با ایفای نقش اپوزیسیون به تبلیغ علیه نظام بپردازد و درصورت اصرار براین موضوع، اطلاعاتی که نشان می دهد وی چه ارتباطاتی در داخل کشور و با مسئولین مختلف نظام از جمله مسئولین فعلی دولت داشته است، منتشر خواهد شد و فعلا برای نمونه تصاویری که نشان دهنده چگونگی ارتباط مهدی هاشمی با جناب آقای دکتر احمدی نژاد است، منتشر می شود و روابط بسیار نزدیک مهدی هاشمی با جناب آقای رحیمی، معاون اول ریاست جمهوری حتی در زمان دولت نهم نیز قابل ارائه به افکار عمومی است..







گزارش تصویری از مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران


خبرنامه دانشجویان ایران: مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران همچون دیگر دانشگاه های شهر تهران با استقبال پرشور دانشجویان مواجه شد و دانشجویان این روز را که مصادف با اول محرم الحرام است پیوند داده و با شعار لبیک یا حسین فضای دانشگاه را انقلابی همچون آذر 32 ساختند.


 

گزارش تصویری خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، حکایت از این مراسم دانشجویی دارد


عکسبرداری گسترده نقابداران سبز از تجمع 20 نفره شان

عده قلیل از افرادی که نقاب های سبز رنگی  بر صورت خود زده بودند از مقابل دانشکده ادبیات تا دانشکده فنی دانشگاه تهران راهپیمایی کردند.
چند نفر که تعداد آن ها به 20 نفر هم نمی رسید با زدن نقاب های سبز رنگ بر صورت خود از مقابل دانشکده ادبیات تا دانشکده فنی دانشگاه تهران راهپیمایی کردند.
 
در حالی که تعداد این افراد بسیار کم و ناچیز است اما در میان این گروه عده ای مشغول به فیلمبرداری و عسکبرداری از حلقه مذکور هستند. به نظر می رسد همچون سال های گذشته این تصاویر برای ارسال به شبکه های بیگانه تهیه می شود.
 
بنا بر اخبار رسیده رسانه های بیگانه که هر ساله در روز 16آذر به شدت به دنبال سوژه یابی در فضای دانشگاه و ارائه تصویر وارونه از دانشگاه در تلاش هستند، کماکان به دریوزگی خبر رو آورده و تصاویر سال های دور و زمان دوم خرداد را بر روی رسانه های خود قرار می دهند.
 
با این وجود خبرهای ارسالی خبرنگار ما از دانشگاه تهران حکایت از آن دارد که حلقه نقابدار سبز مذکور پس از تجمع چند دقیقه ای در مقابل دانشکده فنی و با سر دادن شعار آشنای مسعود رجوی سرکرده گروهک منافقین با مضمون «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» متفرق شدند.
 
علت ناکام ماندن این حرکت عدم استقبال دانشجویان به دلیل حضور پرشور آن ها در برنامه تریبون ازاد در تالار شهید چمران عنوان شده است.



کیفرخواست دانشجویان علیه سران فتنه باید بر مبنای ارتباط آنان باش


وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: کیفرخواست دانشجویان علیه موسوی، کروبی و خاتمی باید بر مبنای این نکته باشد که این افراد از مناصبی که در نظام اسلامی در اختیار داشته‌اند به پای آمریکا نثار کردند.
 محمدحسین صفار هرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم گرامیداشت 16 آذر و روز دانشجو که از سوی بسیج دانشجویی این دانشگاه از ظهر امروز در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شد، در سخنانی گفت: در ابتدا باید به سه نکته حاشیه‌ای اشاره کنم اول اینکه باید از روحیه حق‌گرا و حق‌پوی دانشجویی که پس از سخنان من در خصوص تقلب در انتخابات به جنوب کرمان سفر کرد تا این حقیقت برایش روشن شود، تشکر کنم.
وی افزود: این دانشجو به جنوب کرمان سفر کرد و حتی مشاهدات خود را در گفت‌وگو با سایت‌ها اعلام کرد از این دانشجو تشکر می‌کنم و این دانشجو در سخنان خود اعلام کرد در جنوب کرمان میزان رأی‌دهندگان به رئیس جمهور صددرصد بود و شما آقای صفار هرندی دروغ گفتید که میزان رأی‌دهندگان در جنوب کرمان 90 درصد بوده است و خدا را شکر می‌کنم که دروغ ما از این دست است.
صفار هرندی ادامه داد: همچنین از دانشجویانی که جلسات سال گذشته را گرم می‌کردند و از این بابت دچار آسیب شدند تشکر دارم. این دانشجویان از سوی عناصر بی‌تحمل مورد آسیب قرار گرفتند و حتی می‌خواستند در جلساتی که من حضور داشتم با کفش مرا هدف قرار دهند که در همین دانشگاه تهران این کفش به سر یکی از خواهران برخورد کرد.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در یکی از جلسات نیز اطلاع پیدا کردیم که یک گونی لنگه‌ کفش آورده‌اند و پس از تحقیقات مشخص شد این کفش‌ها را از خوابگاهها دزدیده‌اند و باید به آنان گفت که ای کاش توان خبرنگار عراقی را داشتند که بر علیه جرج بوش اقدام کرد و به سمت وی لنگه کفش پرتاب کرد و ای کاش وجود داشتید و از کفش‌های خود استفاده می‌کردید نه کفش‌های دوستان‌تان را از خوابگاهها می‌دزدیدید.

وی افزود : حتی این عناصر بی‌‌تحمل در جلسات نیز سنگ‌پراکنی می‌کردند و حتی کیف نیز به سمت سخنرانان پرتاب می‌کردند که من به خاطر آسیب‌هایی که به برخی از دانشجویان وارد شده معذرت‌خواهی می‌کنم.

وی به سومین نکته حاشیه‌ای خود اشاره کرد و گفت: باید از حسین قدیانی که چند سال گذشته قلم و زبانش هیچگاه تعطیل نشده و کنایه‌های وی در مطالبش ستودنی است تشکر کنم.

صفار هرندی به بحث فلسفه عاشورا اشاره و تأکید کرد: در ایام محرم به سر می‌بریم و بیان فلسفه عاشورا در این جلسات موضوعیت دارد.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: در قرآن کلمه انقلاب به کار گرفته شده و برداشت و مفهوم انقلاب در قرآن کریم چند معنی دارد.انقلاب ناظر به تعبیر قرآن نعمت و فضل است و سمت و سوی آن به فضل خداست.

صفار هرندی در ادامه بیان داشت: در قرآن حتی در خصوص انقلاب بازگشت به عقب نیز اشاره شده است در این انقلاب نور و اعتلا مشاهده نمی‌شود و انقلاب به سمت عقب ارزش‌های جاهلی را در پی دارد.

این وزیر دولت نهم در ادامه تصریح کرد: در جنگ احد دشمن قصد داشت جنگ روانی ایجاد کند و اعلام کردند پیامبر (ص) شهید شده است که عناصر سست عنصر شمشیر‌ها را رها کرده و فرار کردند و با این اقدام خود دوباره به عصر جاهلیت بازگشتند.

وی در ادامه بیان داشت: پیامبر اکرم (ص) هنگامی که رحلت کردند برخی‌ها به ارزش‌های جاهلی بازگشتند اما باید توجه داشت که اسلام مقابل اشرافیت و جاهلیت ایستاده اما پس از رحلت پیامبر عده‌ای مرتکب اعمال جاهلی شدند و کار به جایی رسید که پس از شهادت امام حسین (ع) یزید سرمست از این توفیق و در حالی که باده می‌نوشید شعر می‌خواند و اعلام می‌کرد اینها همه بازی است و پیغمبر و وحی وجود ندارد و توهم است.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: یزیدیان کسانی هستند که ارزش‌های انقلاب را ملاک قرار نداده و به سمت و سوی رفتارهای پیش از انقلاب پیش می‌روند.

وی در خصوص فتنه‌های موجود در انقلاب اسلامی نیز تأکید کرد: رویکرد انقلاب اسلامی به سمت امام (ره) بود و کانون اصلی شکل‌گیری انقلاب دل‌های آماده بود که این انقلاب همه‌گیر شد حتی آنهایی که در ته دل خود مبانی جاهلی داشتند انقلاب اسلامی آنان را محکوم کرد و در نهایت تسلیم شدند.

وزیر دولت نهم خاطرنشان کرد: با رحلت امام (ره) برخی افراد ارزش‌های جاهلی خود را رو کردند و یکی از کسانی که در دوران امام (ره) سنگ خود را به سینه می‌زد پس از رحلت امام اعلام داشت ولایت مطلق فقیه را قبول ندارد و در زمان امام نیز رو نداشت تا مقابل ولایت فقیه بایستد.

صفار هرندی تصریح کرد: امام در این خصوص مواضعی داشتند و اینگونه افراد غلط می‌کنند که خود را منتسب به امام می‌دانند و غلط می‌کنند که حکم خود را از ولی فقیه می‌گیرند و در این جایگاه می‌نشینند اما علیه ولایت فقیه می‌ایستند.

وی افزود: در نهادهایی چون تشخیص مصلحت نظام احکام یا انتسابی است و یا موارد دیگر است و در این‌گونه نهادها برخی به انتخاب رهبری فعالیت می‌کنند اما باید به آنان گفت شما که ولایت فقیه را نپذیرفتید بی‌جا می‌کنید با حکم رهبری در کرسی‌ها تکیه می‌زنید.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: اکبر گنجی در سخنانی که در رسانه‌های غربی منتشر شد گفت من تا سال 61 گمان می‌کردم که می‌توانیم از داخل انقلاب اسلامی دموکراسی استخراج کنیم اما وقتی فهمیدیم این کار نشدنی است از درون انقلاب خارج شدیم در صورتی که وی دروغ می‌گوید و اکبر گنجی تا سال 63 در سپاه پاسداران بود و تا سال 71 در وزارت فرهنگ و ارشاد خاتمی فعالیت داشته و در دستگاه رایزنی‌ فرهنگی ایران نیز فعالیت داشت و مشغول روزی‌خواری از خوان جمهوری اسلامی بود.

صفار هرندی با بیان این که شما دانشجویان‌ روز گذشته کیفرخواستی را علیه خاتمی، کروبی و موسوی ارائه کردید، گفت: در حقیقت کیفرخواست اساسی این‌افراد این بوده که آنان متهمند از مناصبی که در نظام اسلامی داشته‌اند به پای آمریکا نثار کردند که کیفرخواست کنونی شما باید بر مبنای این اتهام باشد.


بی تفاوتی دانشجویان نسبت به تحریکات حامیان فتنه

تقارن 16 آذر که روز دانشجو و جنبش دانشجوییست، با روز اول ماه عزاداری اباعبدالله الحسین سبب شد تا نزدیک یه سه هزار نفر دانشجویی که در برنامه بزرگداشت این روز در دانشگاه تهران شرکت کرده بودند با براه انداختن دسته عزاداری در صحن این دانشگاه، فضای دانشگاه تهران را حسینی و متفاوت از  روز دانشجو در سال‎های گذشته کنند.

 ویژه برنامه روز دانشجو که امسال در سالن شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران  ـ محل شهادت سه دانشجوی استکبارستیز در سال 1332ـ برگزار شد با سال‎های پیش بسیار متفاوت بود. در حالیکه سران فتنه با صدور بیانیه‎هایی هفته‎ها پیش از فرارسیدن روز دانشجو مترصد به آشوب کشیدن دانشگاه‎ها به بهانه برگزاری ویژه برنامه‎های بزرگداشت این روز بودند و رسانه‎های خارج نشین طی هفته گذشته با تنظیم چندین وقت قرار و تجمع در صحن دانشگا‎ه‎های مطرح کشور، کوشیدند تا بدنه داخل کشور را برای آشوب در این روز سازماندهی کنند، ریزش شدید بدنه جریان فتنه از یکسو و حضور بسیار گسترده دانشجویان انقلابی از سوی دیگر سبب شد تا مراسم امسال در دانشگاه بدون هرگونه حاشیه برگزار شود و این درحالی بود که تقارن این روز با ایام عزای اباعبدالله، فضای دانشگاه را بصورت کلی تحت الشعاع خود قرار داد.

پیش از آغاز برنامه دانشجویان نماز جماعت را در محل دانشکده فنی برگزار کرده سپس با حضور در سالن شهید چمران دانشکده فنی، ویژه برنامه روز دانشجو که بسیج دانشجویی دانشگاه تهران متولی برگزاری آن بود آغاز شد. در ابتدای این برنامه سه تن از دانشجویان با حضور در تریبون آزاد داشجویی به بیان سخنان خود پیرامون روز دانشجو و شرایط کلی جامعه پرداختند که این بخش از برنامه با استقبال بسیار زیاد حاضرین در سالن مواجه شد. جمعیت حاضر در سالن به حدی بود که علاوه بر پر شدن تمامی راهروها و سن نمایش سالن، بسیاری از دانشجویان نیز در راهرو دانشکده فنی و از طریق ویدئو پروژکتور این برنامه را دنبال کردند.

در ادامه برنامه کلیپی با موضوع روز دانشجو پخش شد که تولید هنرمندانه دانشجویان دانشگاه تهران بود. این کلیپ به موضوع جنبش دانشجویی، فتنه و جسارت روز عاشورای 88 پرداخته بود. در ادامه نیز حاضرین شنونده جدیدترین دلنوشته‎ی حسین قدیانی بودند.

این در حالی است که همزمان با برگزاری این برنامه در سالن چمران، نزدیک به 200 نفر از دانشجویان حامی جریان فتنه در دانشگاه تهران، تلاش کردند تا تجمعی را در  مقابل دانشکده فنی ترتیب دهند که این تلاش به دلیل عدم استقبال و بی تفاوتی دانشجویان نسبت به شعارهای آنها و همچنین حضور نزدیک به 2000 نفری دانشجویان در مراسم روز دانشجو ناکام ماند.

در ادامه نیز دانشجویان حاضر در  ویژه برنامه روز دانشجو به صحن دانشگاه تهران آمده و با راه‎اندازی دسته عزارداری به سوگواری برای سیدالشهدا پرداختند. این حرکت دانشجویان موجب شد تا سایر دانشجویان حاضر در صحن دانشگاه نیز به دسته عزاداری بپیوندند و این دسته عزاداری3000 نفری به سمت سردر دانشگاه تهران حرکت کند. حضور این تعداد عزاردار حسینی در اولین روز محرم در صحن دانشگاه تهران، فضای عمومی دانشگاه را برای ساعتی متحول کرد.

در ادامه دانشجویان با تجمع در محل سردر دانشگاه تهران، به قرائت بیانیه پایانی ویژه برنامه روز دانشجو پرداختند. بدین ترتیب طراحی نزدیک به یکماهه سران فتنه برای سواستفاده از روز دانشجو به دلیل استقبال اندک دانشجویان از برنامه‎های طراحی شده توسط این جریان ناکام ماند و روز دانشجوی 89 به روزی حسینی مبدل شد.

این درحالی است که روز گذشته انجمن اسلامی دانشگاه تهران تلاش کرده بود با دعوت از چهره‎های جنجالی اصلاح طلب، فضای دانشگاه را تحت تاثیر قرار دهد که این برنامه ریزی نیز با بی‎توجهی و عدم استقبال دانشجویان دانشگاه تهران مواجه شده بود. این تشکل در اقدامی تحریک کننده نیز تهدید کرده بود که در صورت انتشار کیفرخواست بسیج دانشجویی دانشگاه تهران علیه سران فتنه دانشگاه را به آشوب بکشاند. با این حال صدور این کیفرخواست نیز برخلاف تهدید انجمن اسلامی دانشگاه تهران با استقبال دانشجویان این دانشگاه روبرو شده و به یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در دانشکده حقوق دانشگاه تهران مبدل شده است.

ناکامی دانشجویان آشوب طلب در دانشگاه امیرکبیر

در دانشگاه امیرکبیر هم حضور دانشجویان انقلابی در صحن دانشگاه که با خود پلاکاردهای مختلفی در حمایت از رهبر انقلاب و محکومیت سران فتنه را حمل می‎کردند، سبب شد تا تلاش تعدادی از دانشجویان حامی جریان فتنه در طراحی خود برای به آشوب کشاندن دانشگاه تهران ناکام بمانند.

به گزارش خبرنگار رجانیوز از دانشگاه امیرکبیر، ساعت 10 صبح امروز حدود 100 نفر از دانشجویان حامی جریان فتنه در دانشگاه امیرکبیر، با حضور در مقابل دانشکده عمران این دانشگاه تلاش کردند تا برای لحظاتی جو دانشگاه امیرکبیر را ملتهب کنند که این اقدام آنها به دلیل حضور پرشمار دانشجویان انقلابی در مقابل دفتر بسیج دانشجویی امیرکبیر ناکام ماند. این در حالی است که به دلیل حرکت دانشجویان انقلابی به سمت این تعداد، دانشجویان حامی فتنه تلاش کردند تا به درگیری فیزیکی روی آورند که به دلیل حضور پرشمار دانشجویان انقلابی موفق به عملی کردن تصمیم خود نشدند.

با رسیدن موعد نماز ظهر و حضور دانشجویان در مسجد دانشگاه، این عده از دانشجویان از فضای خلوت دانشگاه سواستفاده کرده و به سمت سلف دانشگاه حرکت کرده و شعارهایی سردادند که پس از اتمام نماز ظهر، حرکت نمازگزاران که بصورت دسته عزاداری از مسجد دانشگاه خارج می‎‎شدند، سبب پراکنده شدن دانشجویان آشوب طلب شد.
 


در ادامه دانشجویان پس از عزاداری به تجمع در صحن دانشگاه پرداخته و سپس یکی از اعضای بسیج دانشجویی به سخنرانی پیرامون موضوع روز دانشجو پرداخت و با این سخنرانی این مراسم نیز خاتمه یافته و طراحی جریان فتنه برای به َآشوب کشیدن دانشگاه امیرکبیر ناکام ماند.


دیدار احمدی‌نژاد با دانشجویان به مناسبت 16 آذر

رئیس‌ جمهور از دیدار خود با دانشجویان استان مرکزی به مناسبت 16 آذر روز دانشجو خبر داد

‌محمود احمدی‌نژاد رئیس‌ جمهور‌ که به منظور هشتاد و یکمین سفر استانی هیئت دولت به استان مرکزی سفر کرده است، در بدو ورود به فرودگاه اراک در جمع خبرنگاران از این استان ‌به عنوان خاستگاه مردان بزرگ و تاریخ‌ساز یاد کرد.

وی تصریح کرد: ایمان و علم در فرهنگ مردم این دیار نهادینه شده و در طول تاریخ این منطقه خدمات ارزشمندی به فرهنگ اسلام و عزت و استقلال ایران داشته است.

رئیس ‌جمهور گفت: اگر مردم استان مرکزی هیچ کاری در طول تاریخ انجام نمی‌دادند، فقط تقدیم شخصیت بزرگ و تاریخ‌سازی همچون امام خمینی (ره) به بشریت کافی بود تا همه ملت‌ها خود را مدیون مردم این خطه بدانند.

دیدار با دانشجویان؛ برنامه اصلی احمدی‌نژاد

احمدی‌نژاد با ابراز خرسندی از اینکه در آغاز ماه محرم میهمان مردم مؤمن و انقلابی و پایبند به ارزش‌ها و عاشق امام حسین و اهل بیت (ع) در استان مرکزی است، گفت: در دور سوم سفر ‌دولت وزرا و معاونان رئیس ‌جمهور به مناطق مختلف استان مرکزی سفر کرده و در جلسات شورای اداری شرکت می‌کنند.

وی تصریح کرد: معاونان وزرا با تهیه گزارش در خصوص پیشرفت پروژه‌های انسانی نتیجه را به کارگروه‌ها ارائه می‌دهند و کارگروه‌ها با تشکیل جلسه و بررسی وضعیت استان به تصمیم‌گیری می‌پردازند.

رئیس‌ جمهور گفت که خود در جلسه کارگروه فرهنگی استان مرکزی شرکت می‌کند و در ادامه سخنرانی در اجتماع مردم این خطه، دیدار با ایثارگران و نخبگان و مدیران استان را از دیگر برنامه‌های سفر هشتاد و یکم دولت برشمرد.

احمدی‌نژاد در پایان از دیدار خود با دانشجویان استان مرکزی به مناسبت 16 آذر روز دانشجو خبر داد و گفت: ‌‌دولت با تشکیل جلسه پیشرفت پروژه‌های انسانی و موانع احتمالی را مورد بررسی قرار داده و تصمیمات جدیدی در جهت حرکت شتابنده استان به سوی توسعه اتخاذ می‌کند


افشاگری جدید درباره مهدی هاشمی



حجت‌الاسلام حمید رسایی، نماینده اصولگرای مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در تذکری در صحن علنی امروز با اشاره به شکایت مهدی هاشمی از کاوه اشتهاردی، مدیر عامل موسسه مطبوعاتی ایران گفت: مطابق اصل 19 قانون اساسی مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و حتی نسبت فامیلی افراد هم سبب امتیاز نمی‌شود.

بر پایه خبر ایسنا، وی با اشاره به اصل 20 قانون اساسی نیز گفت: بر اساس این اصل نیز همه‌ افراد ملت اعم از زن و مرد در برابر قانون یکسان هستند البته متاسفانه علی‌رغم این دو اصل قانون اساسی شاهد هستیم که برخی افراد صرفاً به دلیل وابستگی‌های خانوادگی‌شان از یک مصونیت آهنینی برخوردار شده‌اند.

مهدی هاشمی در اغتشاشات سال گذشته نقش جدی داشتنماینده‌ مردم تهران با اشاره به اغتشاشات سال گذشته تصریح کرد: در اغتشاشات سال گذشته یکی از آقایان به نام مهدی هاشمی نقش جدی در این مسائل داشت و بعد از این‌که این نقش برملا شد به نوعی به کشور انگلیس پناهنده شد؛ در حالی که اسناد و مدارک قطعی مبنی بر کمک صدها میلیونی وی برای اغتشاشات و در بحث پولشویی و اختلاس و رشوه از شرکت‌های نفتی وجود دارد.

وی ادامه داد: علی‌رغم این‌که دستگاه قضایی هم قاطعانه چند بار اعلام کرده، ولی چند روز پیش دادگاه شکایت این فرد از روزنامه‌ ایران برگزار شد و مدیرمسئول آن نیز دفاع خوبی انجام داد و نکات بسیار مهمی را در آن‌جا مطرح کرد، هرچند بعد از آن، از انتشار مطالب دفاعیه روزنامه ایران خودداری شد.

نامه مهدی هاشمی و متهم کردن دستگاه قضایی

رسایی با بیان این‌که در حال حاضر مردم این سئوال را می‌پرسند که آیا این اصول قانون اساسی تنها مربوط به پابرهنه‌هاست یا برای همه گفت: دستگاه قضایی اعلام می‌‌کند که هرکسی به قوا بی‌احترامی کند با او برخورد کرده و او را محاکمه می‌کند و با همین استدلال هم برای یکی دیگر از روزنامه‌ها قرار مجرمیت صادر کردند.

وی با اشاره به ارسال نامه مهدی هاشمی از لندن و متهم کردن دستگاه قضایی توسط وی به بی‌عدالتی افزود: همین آدم شکایت خود را به دستگاه قضایی می‌برد و قبل از این‌که دستگاه قضایی به شکایت دیگران علیه این فرد و افراد مشابه آن رسیدگی کند، این شکایت در دستور قرار می‌گیرد و بررسی می‌شود.

همراهی نمایندگان با رسایی

معمولا بیان هر تذکری در مجلس مخالفان و موافقانی دارد. هنگامی که نمایندگان به بیان تذکر خود می پردازند، نمایندگان مخالف با سر و صدا یا "دو دو" کردن مخالفت خود را نشان می دهند اما هنگامی که رسایی تذکر خود را بیان می کرد، هیچ نماینده ای با آن مخالفت نکرد که حتی نمایندگان به نوعی بر گفته های او مهر تایید زدند.

ارتباط مهدی هاشمی با دستگاه های جاسوسی محرز است

رسایی در ادامه سخنانش تصریح کرد: سئوال ما از دستگاه قضایی این است که چرا اجازه می‌دهند فردی که پناهنده شده و ارتباط او با دستگاه‌های جاسوسی محرز شده با او این گونه برخورد می‌شود.

وزارت اطلاعات درباره سفر خانواده هاشمی به لبنان اطلاع رسانی کند

وی اظهار کرد: وزیراطلاعات در مورد سفر اخیر برخی از اعضای این خانواده به لبنان و دیدار با مهدی هاشمی دراین کشور و مسائلی که در آن جلسه گذشته پاسخ دهد؟ آیا دستگاه اطلاعاتی از این مساله اطلاع دارد یا خیر؟ اگر اطلاع ندارد وای به حال ما، و اگر اطلاع دارد باید اینها را اعلام کند تا مردم در جریان باشند که در آن جلسه چه چیزهایی مطرح شده چون این‌ها مسائل مهمی است.



دستگیری اعضای یک تیم تروریستی در تهران


دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت: اعضای یک تیم آموزش دیده برای ترور، توسط وزارت اطلاعات شناسایی و دستگیر شدند.
عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران در نشست خبری امروز، اظهار داشت: اعضای یک تیم آموزش‌دیده برای ترور توسط وزارت اطلاعات شناسایی و دستگیر شدند.
دادستان عمومی و انقلاب تهران ادامه داد: اعضای این تیم در یکی از کشورهای همسایه آموزش دیده‌اند و بر اساس اعترافات‌شان قرار بوده ترورهای دیگری را پایه ریزی کنند.
وی افزود: علیرغم اینکه هنوز عوامل ترور شهید علی‌محمدی و دو ترور اخیر دستگیر نشده‌اند اما دستگیری این تیم سرنخ‌های خوبی از عوامل این ترورها در اختیار مقامات قضایی قرار داده است.


از حضور «پدرخوانده ها» تا درگیری هواداران موسوی و خاتمی



 

برنامه روز 16آذر انجمن دانشگاه تهران در حالی روز 15آذر برگزار شد که در حضور برخی اعضای احزاب منحله مشارکت و مجاهدین بعنوان پدرخوانده های این تشکل، هواداران میرحسین موسوی و محمد خاتمی با یکدیگر درگیر شدند.
در مراسم روز 16 آذر انجمن دانشجویان دانشگاه تهران که بعد از ظهر دیروز در تالار شهید چمران دانشکده فنی این دانشگاه برگزار شد، چند تن از نمایندگان احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب به سخنرانی پرداختند.

 به دلیل تأخیر 1 ساعت و نیمه در اجرای این برنامه به علت عدم استقبال ابتدایی دانشجویان از این مراسم، مسئولین برگزارکننده مجبور به پخش موسیقی از طریق بلندگوهای داخل محوطه دانشکده فنی جهت تهییج دانشجویان برای ورود به سالن شدند.
  پس از ورود تعداد 100 نفر با اتوبوس هایی که در مقابل درب دانشکده پزشکی توقف کرده بودند، این مراسم آغاز به کار کرد.

در این مراسم مجید انصاری از اعضای مجمع روحانیون مبارز، الهه کولایی عضو حزب مشارکت، رهامی و جلایی پور که در مواضع گذشته خود به انحلال و لغو پروانه فعالیت احزاب متبوع خود به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، اعتراض داشتند، به سخنرانی پرداختند.

 مجید انصاری به عنوان اولین سخنران این مراسم گفت: دشمنان آزادی و پیشرفت دانشگاه و مخالفان شعار آزادی دنبال این هستند که با رفتارهای خود همه ما را در مسیری که خود طراحی کردند به راه بیاورند و امیدهای اسلام را از بین ببرند.
انصاری در ادامه افزود : رسانه هایی که از پول مردم به وجود آمده شبانه روز کارشان دروغ پردازی و تهمت افکنی و تخریب سرمایه ملی است.
عضو مجمع روحانیون مبارز سران اصلاحات را موسوی، کروبی و خاتمی دانست و گفت: اصلاحات راه دشوار انجام وظیفه را طی می کند و تسلیم فشارها نمی شود ‌همچنان که بارها سران اصلاحات این مسئله را گفتند.
بر اساس این گزارش در این لحظه عده ای از دانشجویان شعار «سلام بر خاتمی» را سر دادند که در واکنش به هواداران خاتمی عده ای دیگر که دست بندهای سبز در دست داشتند، شعار «درود بر موسوی» را سر دادند.
 این واکنش طرفداران موسوی منجر به درگیری لفظی میان طرفداران موسوی و خاتمی شده و در نهایت دانشجویانی که نماد سبز با خود به همراه داشتند به نشانه اعتراض با خروج نمادین از سالن برنامه را ترک کردند.

 انصاری در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه برخورداری در مواجهه با مناسبات سیاسی یک امر درست است، افزود: اعمال نفوذ افراطیون و هتاکان به جامعه مانع افزایش بصیرت می شود.
وی در ادامه با اتقاد از سیاست های اقتصادی دولت گفت: من به عنوان فردی که سابقه ای در امور مجلس داشتم می گویم که در این دولت به بنیان های اقتصادی ملی ما ضربه خورده است و تا ده ها سال دیگر قابل جبران نیست.

عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه سخنان خود با طرح اتهام قانون گریزی به دولت دهم از اعلام آمادگی خود به مناظره در خصوص مدیریت اقتصادی و ‌روش هایی که در این دولت دهم نهادینه و به کار گرفته شده خبر داد.

انصاری در بخش دیگری از صحبت هایش نسبت به عملکرد علی لاریجانی و نمایندگان مجلس اعتراض کرد و گفت: من به عنوان نماینده سابق و اسبق از نمایندگان سوال می کنم که چرا سوگند نمایندگی خود را زیر پا گذاشتید و چرا در صورت لزوم رأی به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور نمی دهند.

در این لحظه عده ای از دانشجویان شعار که نمادهای سبز رنگی در دست داشتند شعار «درود بر موسوی» سر دادند که این امر منجر به اعتراض عده زیادی از دانشجویان طرفدار خاتمی شده و نهایتاً پس از درگیری های لفظی میان افراد طرفداران موسوی به نشانه اعتراض این مراسم را ترک کردند.

پس از انصاری، الهه کولایی در سخنان خود گفت: آنچه امروز در کشور شاهد هستیم این است که هر آنچه که از آن ماست در یک رقابت نامتوازن به بازیگران دیگر تعلق پیدا می‌کند. دانشگاه تهران از زمان شکل گیری خود نقطه تقابل با ظلم بوده است و دانشجویان این دانشگاه در عرصه های مختلف چه قبل و چه بعد از انقلاب در روند کشور اثرگذار بوده اند.

 وی افزود: ما برای اولین بار پرسش اساسی مدرنیزه را با بدست آوردن مهارت های روز طرح، و برای پاسخ به آن آموزهایی را از کشورهای دیگر وارد کردیم؛ که به این ترتیب همواره دانشگاه با دوگانگی و تعارض در کشور مواجه بوده است. ریشه این تقابل در نوع مبارزه سنت ها با امواج نو و دگرگونی و تحول بر اساس دستاوردهای جامعه بشری است.

 کولایی با بیان اینکه امروز هم شاهد این تقابل هستیم، تاکید کرد: این تقابل امروز متفاوت است؛ چرا که فرصت ها و شایستگی های مردم ایران در یک عرصه تنش و بسیار پیچیده و در یک رقابت سیاسی نصیب دیگران می شود.

پس از سخنان کولایی در قالب یک کلیپ تصویری سخنانی از محمد خاتمی پخش شد که در همین حین بیانیه کروبی و موسوی به مناسبت 16 اذر نیز میان حضار توزیع شد. در همین راستا عده زیادی از دانشجویان با اعتراض به غیر قانونی بودن پخش این بیانیه ها خواستار ممانعت مسئولین برگزار کننده در مواجهه با این اقدام شدند که این خواسته با بی اعتنایی اعضای انجمن تهران مواجه شد.

خاتمی هفته گذشته دعوت انجمن دانشجویان دانشگاه تهران برای سخنرانی در مراسم 16 آذر را رد کرده بود.

 پس از سخنان کولایی، رهامی وکیل مدافع متهمان کوی دانشگاه 78 در حالی که خواستار حمایت از اکبر گنجی، مصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی بود، افزود:‌ وقتی این ها که برای انقلاب زحمت کشیده اند به زندان محکوم می شوند، چه اطمینانی داریم که در انتخابات های سیاسی بعدی باز هم دانشجویان دستگیر و زندانی نشوند.

 اکبر گنجی از فعالین سابق سازمان مجاهدین انقلاب تا کنون بارها وجود ساحت مقدس حضرت ولیعصر(عج) و عصمت دیگر اهل بیت (ع) را در اظهارات خود به زیر سوال برده و منکر شده است.

رهامی که در خصوص انتخابات سال گذشته سخن می گفت، در ادامه سخنان خود گفت: مردم در انتخابات ها خودشان انتخاب می کنند و این طور نیست که گروهی بگویند الان شب است و مردم بگویند شب است و یا بگویند الان روز است و مردم بگویند روز است.

 بر اساس این گزارش، در این مراسم همچنین تصاویری از سخنان موسوی، کروبی، مهندس بازرگان و دکتر مصدق و همچنین دیدار محمدرضا پهلوی با نیکسون در سال 32 منتشر و پخش شد.


 

رقص و پایکوبی اسرائیلی ها ازترورشهریاری



 

هفته‌نامه ساندی‌تلگراف نوشت که اسرائیل در پس پرده عملیات ترورهای اخیر در تهران و قتل پروفسور «مجید شهریاری»، استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی و از دانشمندان هسته‌ای ایران بود.

این روزنامه در مقاله‌ای که به قلم «گوردون توماس» نوشته شده است، با این عنوان که آیا این آخرین ضربه از سوی رئیس کنونی موساد بود، نوشت که هفته گذشته در یکی از اتاق‌های این مرکز جشن و پایکوبی زایدالوصفی پس از این عملیات تروریستی برپا شد.این روزنامه انگلیسی در تشریح جلسات برنامه‌ریزی برای این ترور نیز می‌نویسد که این عملیات در یکی از اتاق‌های نزدیک به دفتر «مئیر داگان» رئیس سابق موساد انجام شده و خود وی ریاست این جلسات را که با حضور گروه کوچکی از کارشناسان، تحلیلگران، اسلحه‌شناسان و روانشناسان صهیونیست برگزار شده بود برعهده داشت.

 این روزنامه به دیگر کشورهایی که در این ترور دست داشته و یا هماهنگی‌های مختلف اطلاعاتی و امنیتی با آنها در این باره صورت گرفته است، اشاره‌ای نکرده و این در حالی است که کارشناسان مسائل امنیتی معتقدند که این ترورها علاوه بر موساد، از سوی سازمان‌های جاسوسی یک یا چند کشور دیگر نیز مورد حمایت و هماهنگی قرار گرفته است و موساد به‌تنهایی قادر به این اقدام نیست.ساندی‌تلگراف می‌افزاید که این عملیات توسط یگان کیدون انجام شده است که از 38 قاتل حرفه‌ای تشکیل شده که 5 نفر از آنها زن هستند و همه این افراد به چند زبان مسلط هستند.


 

تلاش بهائیان در بی‌اهمیت جلوه دادن حماسه عاشورا

پیروان آیین ساختگی بهائیت در «بنگلور» هندوستان با برنامه‌ریزی برای ایجاد مراسم موازی و همزمان با ایام محرم، سعی در دور کردن جوانان ایرانی از مراسم سوگواری امام حسین (ع) را دارند.

 در دهلی نو، بهائیان مستقر در هند سعی در کمرنگ کردن ایام محرم در نزد اذهان عمومی و دانشجویان ایرانی را دارند.

گروه‌هایی از پیروان مذهب بهائیت در شهرهای مختلف هند با تشویق جوانان به حضور در جلسات این فرقه و مراسم سرور و آواز در ایام محرم سعی در کمرنگ کردن اهمیت ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) نزد مسلمانان را دارند.

پیروان دین ساختگی بهائیت که در جنوب هندوستان واقع در «بنگلور» اقامت دارند با تشویش اذهان عمومی و برنامه‌ریزی برای ایجاد مراسم موازی و همزمان با ایام محرم، سعی در دور کردن جوانان ایرانی از مراسم سوگواری امام حسین (ع) را دارند.

به گزارش فارس، پس از اعدام «علی‌محمد باب» (پیشوای فرقه بابیه) به دستور امیر کبیر در تبریز، براساس وصایایش، «میرزا یحیی صبح ازل» جانشین او شد، اما میرزا حسینعلی برادر بزرگ‌تر وی پس از چند سال تبعیت از صبح ازل او را منزوی، و خود را جانشین و مظهر الهی وعده داده شده توسط «باب» معرفی و مسلک جدید «بهاییت» را تأسیس کرد.

وی با آن‌که متهم به شرکت در ترور نافرجام ناصرالدین شاه و آشوب‌های بابیه بود، با حمایت استعمارگران به آسانی از ایران خارج شد و بعدها بر اثر بدرفتاری متقابل او و برادرش، وی را به عکاء تبعید کردند؛ به همین دلیل است که فلسطین اشغالی مأوا و مرکز بهاییان از آن زمان تا کنون بوده است.

پس از مرگ وی، عباس افندی برادر بزرگ‌ترش بر اساس وصیت جانشین او شد و «عبدالبهاء» لقب گرفت. وی سفرهایی به اروپا و امریکا داشت و فرقه بهاییت را از لحاظ محتوایی و سیاسی گسترش داد. در سال 1914 میلادی از طرف انگلستان به دلیل خدماتش در اشغال فلسطین، لقب «سر» (Sir) گرفت. پس از او شوقی افندی، نوه دختری حسینعلی بهاء تا 1957 ریاست کرد و بر خلاف وعده عبدالبهاء به آمدن 24 ولی امر و وصی الهی در به اصطلاح «دین بهایی» رهبری به یک شورای 9 نفره به نام بیت‌العدل در اسرائیل محول شد.

حسینعلی بهاء نیز با ادعای موعود بودن و نیز نبوت و الوهیت، کتاب‌های به اصطلاح وحیانی به نام «اقدس» و «ایقان» دارد و احکام و عقاید خاص خود را که ناسخ اسلام است در آنها آورده است.


اشپیگل: یأس آمریکا از موفقیت موسوی، کروبی و خاتمی

نشریه آلمانی اشپیگل نوشت: یافته‌های محققان آمریکایی ناظر ایران، بیانگر آن است که موسوی فردی لجوج و فاقد خصوصیات کاریزماتیک است، کروبی سرکش اما فاقد هرگونه نفوذ است و خاتمی فردی محتاط و ضعیف است و در مجموع، هر سه توان جذب اعتماد مردم ایران را ندارند.

 


نهضت سبز نبوی:
به گزارش شبکه ایران، نشریه آلمانی اشپیگل در گزارشی تصریح کرد: دیپلمات‌های آمریکایی در هیچ کشوری مانند ایران این‌گونه به خطا نرفتند. پیش‌بینی نکردن انقلاب ۱۹۷۹ (انقلاب اسلامی ایران) و حتی ممکن ندانستن آن یکی از بزرگ‌ترین ارزیابی‌های غلط سیاست خارجی آمریکا بوده است. به علاوه، این ارزیابی غلط همچنان اثرگذار است و برای آمریکایی‌ها تا به امروز ناگوار بوده است.
بنابر این گزارش، کاندولیزا رایس وزیر سابق امور خارجه آمریکا در ابتدای سال ۲۰۰۶ و چهار سال بعد از آنچه افشای ابعاد واقعی برنامه هسته‌ای ایران از سوی گروهی ایرانی به خارج فرار کرده خوانده شد، اعلام کرد: چنین اتفاقی نباید یک بار دیگر رخ دهد.
از این زمان به بعد، در سفارت‌خانه‌های آمریکا در باکو، عشق آباد، بغداد و لندن و همچنین کنسولگری‌های ایالات متحده در دوبی و استانبول، گروهی ویژه از "ناظران ایران" را تشکیل داده و به بررسی اوضاع جمهوری اسلامی می‌پردازند.

* یاس آمریکا از موفقیت موسوی، کروبی و خاتمی
براساس گزارش اشپیگل، این کارشناسان با طیف گسترده‌ای از مخالفان حکومت در سطوح مختلف و حتی طبقات موسوم به کارگری گفتگو می‌کنند.
اهمیت این ایستگاه‌های نظارتی به حدی است که زیر نظر مستقیم مسئولان ارشد آمریکایی قرار دارد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در تابستان ۲۰۰۹ از ایستگاه نظارتی در عشق‌آباد پایتخت ترکمنستان، برای گزارش‌های "بسیار مفیدش" در مورد انتخابات ریاست جمهوری ستایش کرد. به گفته کلینتون «ناظران ایران» در عشق آباد به مدیران در طبقه هفتم وزارت خارجه امریکا اطلاعات مهمی دادند که "طبقه کارگر در ایران" در مورد انتخابات چه نظری دارد.
اما یافته‌های این ناظران، در واقع به گونه‌ای است که چهره‌ای منفی از سران مخالفان دولت ایران ارایه کرده است. این یافته‌ها بیانگر آن است که میرحسین موسوی رهبر جنبش موسوم به سبز فردی لجوج و فاقد خصوصیات کاریزماتیک است، مهدی کروبی سرکش اما فاقد هرگونه نفوذ است، محمد خاتمی فردی محتاط و ضعیف است و رییس‌جمهور اسبق که مخالف احمدی‌نژاد است، هرچند سیاستمدار و تاکتیک‌دان است اما فاقد پشتیبانی مردمی است.

* مردم ایران حکومت اسلامی می‌خواهند
نکته جالبی که در گزارش اشپیگل مورد توجه قرار گرفته این است که: گاهی نظر این طبقه با نظر نخبگان غرب‌گرا تفاوت بسیار دارد. گزارش «ناظران ایران» در مرز ترکمنستان از افراد مخالف دولت حاوی این است که: "مردم ایران حکومت اسلامی می‌خواهند."
از دیگر یافته‌های ایستگاه‌های نظارتی چنین است که: اینگونه نیست که اقلیت‌های کشور چند قومی ایران، مخالف حکومت باشند. برای نمونه قشقایی‌ها که در زمان پهلوی "کابوس" حاکمان ایران بوده‌اند دیگر هیچ‌گونه قصد جدایی‌خواهانه ندارند بلکه از حکومت راضی هستند. منابع اعلام می‌کنند که "بیشتر قشقایی‌ها برای قدردانی از بهبود وضعیت آموزشی و بهداشتی، احتمالاً به احمدی‌نژاد رأی داده‌اند."
اشپیگل در بخش دیگری از گزارش خود آورده است: آمریکا در زمینه مبارزه با مواد مخدر نیز راه دیگری ندارد جز اینکه با ایران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر همکاری کند چرا که در غیر این‌صورت، اروپا را مواد مخدر در بر می‌گیرد.

16 آذر روز شما نیست

راه سه شهید 16 آذر هیچ ارتباطی با دلسوزی برای شهید! آبراهام لینکلن و مرعوبیت از آمریکا و دست کشیدن از حق هسته ای ملت و شعار به نفع آمریکا و اسرائیل ندارد. 
خواهشا این روز اصیل ضدآمریکایی را ندزدید.
+ رونوشت ویژه به انجمن منقلب شده دانشگاه تهران و همه جریانات تازه به دوران رسیده ای که نه تنها 16 آذر ما را می دزدند، بلکه خودشان و آرمان های متضادشان را می خواهند به جای جریان اصیل و حق طلب دانشجویی جا بزنند!
شما به جای 16 آذر می توانید روز خط زدن شعار "مرگ بر آمریکا" و شعار علیه روسیه و چین و شعار به نفع اسرائیل را جشن بگیرید. حتی می توانید عاشورایی که افراد خداجویتان شادی کردند، به عنوان روز خودتان گرامی  بدارید.

بیانیه جوانان اصلاح طلب مخالف کروبی به مناسبت روز 16 آذر

alt

16 آذر دیگری فرا رسید و خاطرات مبارزات و دلاوریهای دانشجویان این سرزمین در دفاع از استقلال کشور و آزادی از چنگال استکبار جهانی و به ثمر نشاندن جمهوری اسلامی بار دیگر در ذهن ها تداعی شد. جوانانی که برای رهایی از سرسپردگان آمریکا و انگلیس به پا خاستند و در این راه جان فشانی کردند.

اما با گذشت چندین سال از شهادت این عزیزان ، فتنه گرانی از زباله دان خائنان به دین و ایران سر برآورده و از این شهیدان دم می زنند. گویا چنین می اندیشند که مردم علت جان فشانی شهیدانشان را فراموش کرده اند. شهیدانی که بدست حامیان امروز فتنه گران ، خون پاکشان بر زمین ریخت .سوال مردم عزیز ایران از فتنه گران این است :شمایی که دم از شهدای دانشجو می زنید و فریاد خون خواهی آنها را سر می دهید  چرا امروز تحت حمایت دشمنان شهیدان یعنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل قرار دارند؟ کدام شهید این حقارت و پستی شما را بر می تافت  که تحت حمایت سازمان منافقین قرار گیرد؟ کدام شهید حاضر بود ننگ حمایت خاندان منحوس پهلوی را بر پیشانی داشته باشد؟ آیا فراموش کرده اید  شهیدانی که شما نام مقدسشان را از دهان های آلوده به دروغ خود خارج می کنید توسط حامیان امروز شما به شهادت رسیدند ؟ آیا خون پاک اساتید  شهیدی چون علی محمدی و شهریاری بدست حامیان شما به زمین نریخت؟

سران فتنه چه خائنانی که در داخل کشور هستند و چه منافقین خارج نشین بدانند که جوانان و دانشجویان این سرزمین با بیانیه ها و سخنان شما مزدوران آمریکا ، خام نشده و ارزشی برای شما قائل نخواهند شد. دانشجویان این سرزمین راه شهدا و اساتید خود را ادامه خواهند داد و در این راه هر مانع کوچک و حقیری چون شما را به کنار خواهند زد.

8 سؤال دانشجویان ایرانی از اوباما

اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور به مناسبت 16 آذر نامه‌ای خطاب به رئیس ‌جمهور آمریکا صادر کرد.
 اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو نامه‌ای خطاب به "باراک اوباما " رئیس‌ جمهور آمریکا صادر کرد.

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

امروز روز شانزدهم آذر می‌باشد، روزی که در ایران به نام روز دانشجو شناخته می‌شود، روزی که در آن 3 نفر از بهترین جوانان ایرانی به سبب آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی و اتخاذ مواضع ضداستکباری در هنگامه سفر نیکسون (معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا) به ایران در سال 1332 شمسی به شهادت رسیدند.

این روز نه به سبب شهادت این سه نفر، بلکه به خاطر روح حرکت و عظمت آرمان این شهدا در مقابله مستقیم و عریان با استبداد و استکبار و استعمار مورد توجه مردم و دانشجویان ایرانی است. این روز در ایران نماد ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی است.

در پس گذشت سال‌ها از آن اتفاق و به برکت حرکت‌ها و خیزش‌های کوچک و بزرگ مردم در مواجهه با ظلم و استیلای کشورهای سلطه‌جو و ستمگر، امروز نام ایران ، انقلاب‌اسلامی و امام‌خمینی(ره)، دلنشین‌ترین کلماتی است که روح تمامی مبارزان و حق‌طلبان را می‌نوازد. امروز در ایران تمامی مردم سرفرازانه به فرهنگ اسلامی و ایرانی و سنت‌های برخاسته از آن می‌بالند و موضوعات ننگ‌آوری چون کاپیتولاسیون که جلوه گر نوع نگاه آمریکا به سایر ملل و اقوام است، را ریشخند می‌کنند.

جناب آقای اوباما!
ما به عنوان طیفی از دانشجویان فعال ایرانی در حوزه سیاست و فرهنگ سوالات و سخنانی داریم که لازم است با جنابعالی مطرح کنیم:


پر واضح است که دولت آمریکا که در ظاهر داعیه‌دار گفت‌وگو، آزادی و دمکراسی است باید به این حجم از درخواست‌های دانشجویان ایرانی پاسخ می‌داد‌ که صد البته هیچ صدایی از سوی ایالات متحده شنیده نشد.

امروز شما رئیس‌جمهور آمریکا هستید. رئیس ‌جمهوری که برای مردم ایران در نوروز پیام تلویزیونی می‌فرستد و از دوربین‌های تلویزیون فارسی مکارترین بنیاد خبرپراکنی، نظرات خود را درباره جریان انتخابات ایران بیان می‌کند‌؛ آیا شما حاضرید پاسخی به درخواست منطقی دانشجویان ایرانی دهید؟ این بار دفاتر ما در بیش از چهل دانشگاه ایران، از شما برای حضور و پاسخ‌گویی به دانشجویان و مردم، درباره عملکرد ایالات متحده در برابر ایران دعوت به عمل می‌آورند.



کودتای 28 مرداد 1332، تصویب طرح ننگین کاپیتولاسیون در زمان سلطنت پهلوی‌ها و حمایت‌های آشکار و همه‌جانبه از متجاوزی به نام عراق، انهدام هواپیمای مسافربری ایران، اتخاذ تحریم‌های اقتصادی و نظامی گسترده علیه ایران، برخورد سیاسی و جهت‌دار با دانش و توان هسته‌ای ایران و کمک‌های مالی و رسانه‌ای به آشوب‌گران انتخابات 1388، بعد از انقلاب ، مصادیق بارزی از نوع تعامل آمریکایی‌ها با مردم ایران می‌باشد.
در اینجا، باید از شما سوال کرد که تا کجا می‌خواهید با این ادبیات ظالمانه و متکبرانه با مردم ایران صحبت کنید؟ تا چه زمانی قصد دارید استعداد و قابلیت مردم و جوانان ایران را برای ساختن ایرانی قدرتمند، مستقل و پرنفوذ را انکار کنید؟ چرا کمک‌ها و حمایت‌های شما همواره از معدودی بی‌وطن، خودفروخته و آشوب‌گر درون ایران است که اکثریت مردم از آنها نفرت دارند؟



حوادث 11 سپتامبر، سناریوی وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق و حمله به آن با همین بهانه، علم کردن القاعده و هجوم وحشیانه به مردم مظلوم افغانستان، راه‌اندازی کودتای رنگین در سراسر جهان، داستان‌سازی برای حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری، طرح تهدید هسته‌ای ایران، کلیدزدن پروژه ایران‌هراسی و این روزها داستان رسوای ویکی لیکس، همگی مواردی هستند که دولت آمریکا به واسطه آنها در سالیان اخیر در صدد حفظ سلطه خود بر جهان، بوده است.

طبیعی است که ملت‌هایی که در برابر آمریکا و سلطه آن پایداری نشان داده‌اند، هر یک گرفتار بازی‌های رنگارنگ تازه‌ای شده‌اند. سوال اینجاست که با روی کار آمدن دولت‌های ضدامپریالیستی و مردمی در جهان که خواهان نظم نوینی مبتنی بر عدالت و دوستی در جهان هستند، آیا زمان آن نرسیده که ایالات متحده دست از بازی کشیده و حقوق ملت‌ها را به رسمیت بشناسد؟



پشتیبانی آمریکا از سیاست‌های رژیم‌صهیونیستی بلا شک نمایانگر شراکت شما در جنایات سازمان یافته رژیم منحوس صهیونیستی علیه بشریت و موید حرکات و حملات وحشیانه آنهاست. حال این سوال اساسی مطرح است که کشوری مانند ایالات متحده که درباره داستان ساختگی ندا آقاسلطان و یا قضیه سکینه آشتیانی مواضع عجولانه، بسیار تند و به زعم خود بشر دوستانه می‌گیرد، چگونه در مصاف با این همه جنایت آشکار و خونریزی‌های بی‌پایان دولت وحشی اسرائیل، دم بر نمی‌آورد؟ مگر مردم بی‌دفاع فلسطین و خصوصا مظلومان ساکن در غزه انسان و صاحب حقوق انسانی نیستند؟ مگر خانم راشل کوری، از شهروندان کشور شما و صاحب حقوق شهروندی و انسانی نبود که در زیر بلدوزرهای اسرائیلی چرخ شد؟

در پایان باز هم رغبت دانشجویان ایرانی را برای دریافت پاسخ‌های منطقی و شفاف در مورد پرسش‌هایشان به شما اعلام می‌داریم و امیدواریم که این دعوت‌ها و درخواست‌ها، همچون گذشته از شما بی‌پاسخ و خاموش نماند.

در آرزوی روزگاری هستیم که شعاع انوار رحمت الهی با ظهور منجی موعود در جهان بتابد و ظلم و ستم و تبعیض را در پرتو وجودش محو و نابود گرداند.
 

 1-پس از سخنرانی دکتر محمود احمدی‌نژاد رئیس ‌جمهور ایران، در دانشگاه کلمبیا و بیان شفاف مواضع جمهوری اسلامی، بسیاری از تشکل‌ها و جریانات فعال دانشجویی در ایران، از رئیس ‌جمهور وقت ایالات متحده، برای حضور و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌های ایران دعوت به عمل آوردند. 2- فضای تعامل آمریکایی‌ها با مردم ایران همواره مبتنی بر دخالت، زورگویی، سلطه‌طلبی و بیدادگری بوده است. این موضوع به صورت عریان و مستقیم در زمان سلطنت پهلوی‌ها و به صورت‌های دیگر پس از انقلاب اسلامی نمود عینی داشته است. 

 3- دولت‌های ایالات متحده در تمامی اعصار همواره با راه‌اندازی بازی‌های پیچیده و فضاسازی‌های پیرامون آن، توانسته ذهن بسیاری از مردم جهان را مسخ و افکار آنها را جهت‌دهی کند. در سالیان اخیر به دلیل بحرانی شدن وضعیت اقتصادی و سیاسی آمریکا، تعداد این بازی‌های خودساخته سیاسی و نظامی بسیار زیاد و پوشش و تفسیر رسانه‌ای آن فوق‌العاده وسیع گشته است. 4- مسئله فلسطین و دولت جعلی اسرائیل مدت‌هاست که اذهان جهانیان را به خود مشغول کرده است. حمایت‌های دامنه‌دار و همه جانبه ایالات متحده آمریکا از جنایات و سیاست‌های پلید دولت اسرائیل در همه سال‌های پیدایش این رژیم، امروز نه تنها برای مسلمانان که برای تمامی مردم دنیا و حتی شهروندان آمریکایی محل تعجب و پرسش شده است.


درگیری بین اصلاح‌طلبان بالا گرفت


در حالی که  اصحاب فتنه در موضع گیریهای رسانه ای خود  سعی دارند جمع ناهمگن خودرا متحد وهماهنگ جلوه دهد ، اخباری که از درون محافل فرقه دریافت می گردد ، خلاف آنچه را که اصحاب فتنه وانمود می کنند را نشان می دهد .

 اختلافات ودرگیری های فکری عوامل کارگزاری با اصحاب فتنه پیش از این نیز خودرادر اشکال مختلف نشان داده است و از قرار آنچه ازاختلافات درونی فرقه بواسطه سلایق و دیدگاه های مختلف به بیرون درزکرده است مشخص می کند که سه طیف در وضعییت موجود هرکدام به نوعی اعتراض ودیدگاه خودرانسبت به دودیگر به نحوی نشان می دهد.


 یک طیف معتقد به تعامل با حاکمییت و فراهم آوردن شرایطی است که بتوان مجوز فعالیت سیاسی گرفت ، این طیف عمدتا دنباله روی خاتمی وبه عنوان جناح اصلاح طلب شناخته می شود . از قرار این طیف با علنی شدن وضعیت خاتمی از فرقه جدا خواهد شد وگفته می شود بیشترین بار تئوریک فرقه نیز بردوش این طیف می باشد .
طیف دیگر با تاسی به موسوی همچنان معتقد به پرخاشگری و ساختارشکنی می باشد وراه معارضه رسمی با نظام را همانگونه که موسوی در پیش گرفته است تعقیب می نماید، این طیف که در اقلیت بوده وجزو تند روهای فرقه محسوب می گردد نمایندگی گروهک های ضد انقلاب( منافقین ، مجاهدین انقلاب ، نهضت آزادی ، سلطنت طلبان ، اراذل واوباش استخدامی و...... ) را در فرقه یدک می کشند .


اما طیف سوم را جریان خاموش و ناظری تشکیل می دهد که در برابر دوطیف دیگر حالت انزوا به خود گرفته وسکوت اختیار نموده است و بیشترین ریزشها را نیز این طیف بخود اختصاص داده است و پیش بینی می شود این رویه همچنان ادامه داشته باشد .
لازم به ذکر است جریان فتنه به خودی خود وجودی ندارد وبیشترین نمود خود را در برخی واکنشهای عصبی و هیستریک موسوی و کروبی نشان می دهد.


اصحاب فتنه بنا به توصیه مشاوران خود که عمدتا باقیمانده های مجاهدین انقلاب و مشارکت می باشند ، با سماجت بر مواضع  نادرست خود بدنبال بدست آوردن زمان وبازسازی خود می باشد و این توهم را در خود بوجود آورده است که با گذشت زمان و اتفاقاتی که با همکاری آمریکا واسرائیل در منطقه وبه تبع آن در ایران ( توطئه های وعده داده شده توسط اصحاب فتنه ) روی خواهد داد و اقدامات خرابکارانه وآشوب طلبانه عوامل فتنه شاید بتواند نقش آلترناتیوی خود را اثبات نماید و سناریوی ناتمامی را که در سال 88 ابتر مانده است تکمیل نماید . برهمین اساس فتنه سعی دارد اختلافات را پنهان نموده و اینگونه وانمود کند که اجزاء این جریان جنایتکار در اتحاد وهماهنگی بسر می برند ، ادعایی که در گذر زمان به پوچی آن واقف و موجب رسوایی خواهد شد .



 

مجلس ترحیم !

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به جای اینکه مهدی هاشمی را دستگیر کنند، روزنامه ایران را تهدید


انتشار متن کامل دفاعیات "کاوه اشتهاردی" در دادگاه شکایت مهدی هاشمی رفسنجانی از وی که بازتاب گسترده‌ای در سایت‌ها و خبرگزاری‌های اینترنتی داشت، امروز به دستور دادستانی تهران از روزنامه‌های سراسر کشور حذف شد.

این مساله با واکنش منفی مردم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبرو شده است؛ به نحوی که محافل خبری از نارضایتی افکار عمومی نسبت به حذف افشاگری‌های کاوه اشتهاردی درباره مفاسد مهدی هاشمی خبر می‌دهند.

در همین راستا، "
ولی اسماعیلی" عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفت‌وگو یی گفت: مسائلی که روز گذشته آقای اشتهاردی در دادگاه مطرح کرد و زوایای دیگری از پرونده مهدی هاشمی را در اختیار افکار عمومی گذاشت، موضوعی نیست که بخواهیم آن را به راحتی از افکار عمومی پنهان کنیم.

وی ادامه داد: دستور دادستان به خبرگزاری‌ها و سایت‌ها برای حذف دفاعیات آقای اشتهاردی به هیچ عنوان اقدام مناسبی نبود و اصلا مشخص نیست فلسفه این اقدام عجیب چیست.

به جای اینکه مهدی هاشمی را دستگیر کنند، روزنامه ایران را تهدید می‌کنند!

اسماعیلی با اشاره به اینکه اقدامات مهدی هاشمی در جریان فتنه 88 بر همه مردم مشهود است و مدیرمسئول روزنامه ایران هم به همین مسائل اشاره کرده، اظهار داشت: درجمهوری اسلامی ایران همه باید در برابر قانون یکسان باشند و نباید فردی از رانت ویژه برخوردار باشد تا با چنین برخوردهایی جلوی افشاگری درباره مفاسد اقتصادی و سیاسی او گرفته شود.

عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس اقدام دستگاه قضایی در مورد حذف دفاعیات کاوه اشتهاردی از روزنامه‎ها و سایت‌های خبری را موجب ایجاد بی‌اعتمادی عمومی نسبت به قوه قضاییه دانست و افزود: نباید متهم جای شاکی قرار بگیرد و مهدی هاشمی به خود اجازه بدهد که کاوه اشتهاردی را به دادگاه بکشاند و حتی اجازه انتشار دفاعیات را هم ندهد.

وی با تاکید بر اینکه قطعا نتیجه این اقدام دادستان و پنهان کردن جریان پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی باعث جری تر شدن سایر متهمان می‌شود و حاشیه امنی برای دیگر متهمان فتنه 88 فراهم خواهد آورد، گفت: از قوه قضائیه انتظار داشتیم از طرق مختلف مهدی هاشمی را دستگیر و محاکمه نماید؛ نه اینکه با فعالان عرصه تقابل با جریان آشوب مانند روزنامه ایران اینگونه برخورد کند.