/td>/tr>
اعضای این گروه شامل چهار پسر و یک دختر با تشکیل گروهی شیطان پرست به نام «پارکور» اقدام به تبلیغ و ترویج این فرقه در بین جوانان و دانشجویان میکردند و با طراحی آرم و علائم این فرقه بر روی بدن و لباس جوانان از آنها مبلغی را دریافت میکردند.
اعضای این گروه انحرافی که مسئولیت آن را یکی از دانشجویان دانشگاه سمنان که تنها دانشجوی این گروه هم هست بر عهده داشته و پس از آزادی از زندان از فرصت به دست آمده سوءاستفاده کرده و دوباره فعالیتهای انحرافی خود را از سر گرفته اند.
این افراد با سپردن وثیقه های 25 و 35 میلیون تومانی از زندان آزاد شده اند تا پس از مشخص شدن تاریخ دادگاه رسیدگی کننده به جرم آنها در دادگاه حضور یابند.
بنا به این گزارش، نبود قانونی مشخص در خصوص مجازات شیطان پرستان باعث سردرگمی قضات رسیدگی کننده به این گونه پرونده ها برای صدور حکم مجازات این افراد شده و از طرفی عدم برخورد جدی دستگاه قضایی با اعضای این گونه فرقه های انحرافی دلسردی ضابطین قضایی را که با تلاش فراوان این افراد را به دام می اندازند در پی داشته است.
کی سایت خبری که چندی پیش با تحریف سخنان استاد رحیم پور ازغدی، خوراک رسانه های ضدانقلاب را برای توهین به جمهوری اسلامی و این استاد بزرگوار فراهم کرده بود، مدتی است به شکل سوال برانگیزی مبادرت به انتشار اخبار ضد امنیت و مصالح ملی می کند.
گرچه هر رسانه ای مختار است که در حوزه علاقه و گرایش و دغدغه های اجتماعی و رسانه ای خود فعالیت کند،اما این دلیل نمی شود که مصالح و منافع ملی نظام مورد بی توجهی قرار گیرد.
متاسفانه این سایت خبری در انتشار اخبار ترجمه ای نه تنها رعایت مصالح و واقعیت ها را نمی کند بلکه در انتشار اخبار خارجی نیز گزینشی عمل کرده و در حالی که بسیاری از رسانه های خارجی علیه سیاست های خصمانه اروپا و آمریکا موضع گیری کرده و در همراهی با مواضع ایران، تحلیل و خبر می دهند، اما هیچ یک از آنها در این سایت خبری دیده نمی شود.
جهت اطلاع اخبار اصلی صفحه اول این سایت که در حال حاضر نیز روی سایت قابل مشاهده است به شرح ذیل است:
*جان بولتون: تنها راه باقی مانده نابودی کامل تأسیسات هسته ای ایران است / حمله به ایران فقط دو روز طول خواهد کشید!
*دیلی تلگراف "فاحشه" خواندن همسر سارکوزی توسط "کیهان" را موضع دولت ایران دانست!
علاوی : جهان نگران جنگ بر سر برنامه هسته ای ایران است
*مقام کره ای پس از سفر به آمریکا : به زودی جزییات تحریم های ایران را اعلام می کنیم
*ایران مسؤول یک چهارم کشته های آمریکا در عراق است
*واکنش روسیه به پیشنهاد ایران برای تشکیل کنسرسیوم هسته ای: اعتماد نداریم
*شدیدترین اتهام زنی فرانسه: ایران «قلب همه بحران ها»ست!
*نفوذ ایران در عراق دوبرابر آمریکا است
با آغاز عقبنشینی نیروهای امریکایی از عراق شمار این نیروها به حدود 50 هزار نفر کاهش یافته است. جابهجایی این حجم از جنگافزار از جنگ جهانی دوم تا کنون بیسابقه بوده است. خبرگزاری رویترز جزئیات بیشتری از این جابهجایی لجستیکی را منتشر کرده است. بنا به این گزارش 31 دسامبر 2011 کل نیروهای امریکایی عراق را ترک خواهند کرد. آنها بر اساس برنامه از پیش تعیین شده 30 ژوئن 2009 از شهرهای عراق عقبنشینی کردند و قبل از آن در ژانویه 2009 استقلال عمل در عراق را به طور کامل به حکومت این کشور محول کردند و نیروهای امریکایی باقی مانده در عراق نیز موظف شدند که قوانین حکومت عراق را بپذیرند.
جدول زمانیای که اوباما وعده به اجرای آن داده نیز از این قرار است:
- 31 اوت 2010 پایان عملیات جنگی و رزمی در عراق
- اول سپتامبر 2010 کاهش نیروهای امریکایی به 50 هزار نفر و تغییر نام عملیات امریکاییها در این کشور از عملیات "آزادی سازی عراق" به عملیات "فجر جدید".
تعداد نیروهای امریکایی پس از چند روز از تغییر نام عملیات، باز هم کاهش خواهد یافت و به 49 هزار و 700 نفر خواهد رسید. به گفته ژنرال اودیرنو، فرمانده نیروهای امریکایی در عراق که اکنون ماموریتش در این کشور پایان یافته، ترجیح داده میشود که شمار نیروهای امریکایی در عراق تا تابستان آینده همین تعداد باشد. همچنین:
- شش هنگ امریکایی با عنوان "کمک و همکاری" در عراق باقی میمانند تا کار آموزش به نیروهای پلیس و ارتش عراق را بر عهده داشته باشند. چهار هزار و 500 نفر از نیروهای ویژه نیز به نیروهای عراقی برای مبارزه با تروریسم کمک خواهند کرد.
- شمار نیروهای امریکایی به تنهایی تا پایان سال 2007 در حدود 167 هزار نفر بود. نیروهای خارجی متعددی نیز در عراق حضور داشتند که بیشترین آنها متعلق به ارتش بریتانیا بود.
- در جریان عقبنشینی نیروهای امریکایی که هفته گذشته انجام شد تجهیزات نظامیای به ارزش 25/1 میلیارد دلار از عراق خارج شد.
- همچنین 120 هزار سرباز، 40 هزار زرهی و تانک و بیش از 5/1 میلیون قطعه از جنگافزارهای امریکایی در حد فاصل ژوئن 2009 تا آوریل 2010 از عراق خارج شده است. همچنین در حدود 900 هزار قطعه نظامی مکمل به ارزش 151 میلیون دلار نیز از این کشور خارج شده و نزدیک به 34 میلیون تن قطعات یدکی طی یک سال گذشته جابهجا شده که تعدادی از آنها تحویل نیروهای امنیتی و وزارتخانههای عراقی شده است. همچنین 180 هزار قطعه از ادوات سبک نظامی مثل مخازن سوخترسانی توپخانهها و تجهیزات مینیاب از عراق خارج شده و به افغانستان انتقال یافته است.
نیروهای نظامی امریکایی بیشتر اوقات شبانه به سمت جنوب عراق حرکت کردند و خود را به کویت رساندند. شمار بزرگی از نیروها توسط هواپیماهای سی-130 از عراق خارج شدند.
همچنین نزدیک به 82 درصد از پایگاههای نظامی امریکایی که در برهه زمانی خاصی به 600 پایگاه رسیدند، بسته شدند.
/td>/tr>
بر اساس آخرین مصوبه شورای عالی بنیاد باران، کمیته های جوانان ، زنان و استان های این بنیاد دور جدید فعالیت های حزبی خود را آغاز خواهند کرد.
پس از برگزاری جلسات متعدد شورای عالی بنیاد که با حضور سیدمحمد خاتمی انجام و به بررسی آسیب ها و ظرفیت های فراروی جنبش تجدید نظرطلبی پرداخته شد، تمامی اعضای حاضر در جلسات تاکید کردند که پرچم اصلاح طلبی باید از دست مدعیان خارج و در اختیار سید محمد خاتمی قرار بگیرد. موسوی و کروبی اصلاحات را به پرتگاه سقوط کشانده و چیزی نمانده است که اصلاحات را مانند خود به نابودی بکشانند. باید به طور کامل مواضع خود را از این دو نفر جدا نماییم.
همچنین حاضران در این جلسات با یادآوری برخی نزاع های داخلی در جبهه اصولگرایان به وجود آمده ادعا کردند که باید از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده را در تجهیز و بسیج امکانات خود به خرج دهیم.به گفته منابع آگاه شدت گرفتن اختلافات میان سران فتنه موجب شده که این افراد در مرز جدایی تشکیلاتی و استراتژیک با یکدیگر قرار گرفته و در این مسیر از حذف و تسویه حساب با یکدیگرنیز ابایی نداشته باشند.
اخیرا مشاهده شده که بعضی از سایتهای صهیونیستی حامی از فتنه سبز، از نوع بالاترین و پائین ترین و زبان سبز مطالبی را تحت عنوان، رازهای سخنرانی سردار مشفق در باصطلاح رسانه های آزادی خواه! خود درج کرده اند.
آنچه که در نگاه اول به این سخن پراکنی ها می توان اشاره نمود ملغمه ای از راست دروغ می باشد که تحلیل گران مغز گنجشکی آن به عنوان «راز» نام می برند.
از جمله این الاکلنگ بازی رسانه ای به دنبال اثبات تقلب در انتخابات می باشند. ادعایی که بزرگترهای آنها نیز در اثبات آن جا خالی داده اند.
به هر صورت برای تنویر افکار بینندگان سایتهای بالاترین تا کم ترین و جیمز باندهای جنبش سبز تنها یک سوال می نمائیم، اگر شما راز گشا و متخصص رمز هستید در خصوص حادثه جاده مشهد چه پاسخی دارید؟!
و به کوری چشم فتنه گران و تروریستها سردار مشفق در آن خودرو حضور نداشت و ...
همسر شهید رجایی در گفتگو با سایت جماران با اشاره به اینکه رجائی قدرت را وسیله خدمت می دانست و آن را بار سنگینی بر دوش خود می دید پیرامون ویژگی های این شهید بزرگوار اظهار داشت:«شهید رجائی به درجه ای از کمال انسانی دست یافته بود که روحیه انتقاد پذیری پیدا کرده بود. طبیعت بشر این است که وقتی مورد انتقاد قرار می گیرد ناراحت می شود و یا فرافکنی می کنند و یا فکر می کند دیگران او را نمی فهمند و قدرش را نمی دانند. ولی شهید رجائی از این مسائل عبور کرده بود اول از همه خود را اصلاح می کرد اگر انتقادی بجا بود آن را می پذیرفت. یکی از صفات مومن متهم کردن خود است».
وی ادامه داد: «اگر انسان متوجه خدا باشد می بیند که انتقاد دیگران درست است باید روش های خود را اصلاح کند».
وی با اشاره به اینکه قانونمداری با جان و بینش دینی رجایی آمیخته بود، افزود: «بر عکس رجائی، امروز قانون شکنی خیلی رایج است و برخی آن را گناه نمی پندارند. این مسئله به روحیه خود خواهی انسان بر می گردد کسی که قانون را می شکند خود را فراتر از قانون می داند».
عاتقه صدیقی در پاسخ به سوالی درباره دولت خوب از دیدگاه امام(ره) خاطر نشان کرد: «امام ارزشهای انقلاب را در دولت رجائی می دیدند و تایید می کردند. البته نصحیت هم می کردند اگر توطئه ای بر علیه دولت از طرف ضد انقلاب و در راس آن بنی صدر هم بود به شدت عمل می کردند».
وی افزود: «امام از دولت آقای موسوی هم حمایت کردند چون ارزشی و کارآمد بود زمانی که این دولت از سوی خودی ها مورد کارشکنی قرار گرفت، امام در پاسخ به نامه 136 نفر از نمایندگان موسوم به خط امام که از امام کسب تکلیف کرده بودند، مرقوم فرمودند که آقای موسوی فردی متدین و متعهد است. این نشان می دهد که تدین و تعهد برای امام خیلی مهم بود. در دید امام تخصص و تعهد با هم اهمیت داشتتند. آقای موسوی هم تخصص و هم تعهد داشتند و در برابر کارشکنی ها می ایستادند».
اختصاصی/تلاش گروهک های ضد انقلاب برای جذب زنان
اخیراً گروهک های ضد انقلابی تلاش برای جذب زنان را در دستور کار خود قرار داده اند.
بر همین اساس گروهک تروریستی کنگره خلق کردستان تلاش و تبلیغات گسترده ای را به منظور جذب زنان و دختران از مناطق کردنشین ایران را آغاز کرده است.
همچنین در جلسه ای که اخیراً با حضور سرکردگان حزب منحله دمکرات برگزار گردید افراد حاضر ضمن بحث و بررسی چگونگی اجرای اهداف گروهکی خود در داخل کشور ایران، تصمیم گرفتند فعلاً اقدامات نظامی را متوقف و اهداف خود را از طریق فعالیت سیاسی و تبلیغاتی در مناطق کردنشین دنبال و اقدام به جذب اعضاء نمایند.
گفتنی است گزارش هایی مبنی بر تلاش گروهک تروریستی جند الشیطان در جهت تبلیغ و جذب زنان در راستای اهداف گروهکی مورد نظر در داخل خاک جمهوری اسلامی ایران بدست آمده است. بطوریکه چندی قبل گفته شد همسر ریگی برای عملیات تروریستی وارد ایران شده است.
تاکید بنیاد باران بر جدایی هرچه بیشتر خاتمی از موسوی و کروبی
موسوی و کروبی اصلاحات را به پرتگاه سقوط کشانده و چیزی نمانده است که اصلاحات را مانند خود به نابودی بکشانند.
بر اساس آخرین مصوبه شورای عالی بنیاد باران، کمیته های جوانان ، زنان و استان های این بنیاد دور جدید فعالیت های حزبی خود را آغاز خواهند کرد.
پس از برگزاری جلسات متعدد شورای عالی بنیاد که با حضور سیدمحمد خاتمی انجام و به بررسی آسیب ها و ظرفیت های فراروی جنبش تجدید نظرطلبی پرداخته شد، تمامی اعضای حاضر در جلسات تاکید کردند که پرچم اصلاح طلبی باید از دست مدعیان خارج و در اختیار سید محمد خاتمی قرار بگیرد. موسوی و کروبی اصلاحات را به پرتگاه سقوط کشانده و چیزی نمانده است که اصلاحات را مانند خود به نابودی بکشانند. باید به طور کامل مواضع خود را از این دو نفر جدا نماییم.
همچنین حاضران در این جلسات با یادآوری برخی نزاع های داخلی در جبهه اصولگرایان به وجود آمده ادعا کردند که باید از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده را در تجهیز و بسیج امکانات خود به خرج دهیم.به گفته منابع آگاه شدت گرفتن اختلافات میان سران فتنه موجب شده که این افراد در مرز جدایی تشکیلاتی و استراتژیک با یکدیگر قرار گرفته و در این مسیر از حذف و تسویه حساب با یکدیگرنیز ابایی نداشته باشند.
فتنه گران به دنبال احیای فتنه در ماه رمضان!
این نشستها از قبل از ماه مبارک رمضان به صورت مستمر و ماهانه در منزل کروبی برگزار می شد.
شنیده شده که اخیراً برخی از عناصر اصلی فتنه به همراه یکی از سران این جریان در جلسات محفلی برنامه ریزی های جدیدی را برای احیاء این جنازه از چندی قبل آغاز نموده اند.
اعضای این جلسات (علی اکبر.الف)، (کیان.الف)، (رسول.م) و (محمد.م)از اعضا کنونی و سابق یک تشکل به ظاهر روحانی (که گویا جلساتش مدتی است تعطیل شده) هستند که دیدارهای را با نفر پنجم انتخابات 88 برگزار نموده و تصمیمات جدیدی را برای احیا فتنه در ماه مبارک رمضان داشتند.
گفتنی است این نشستها از قبل از ماه مبارک رمضان به صورت مستمر و ماهانه در منزل کروبی و با محوریت یکی از افرادی که سهم فراوانی در ایجاد توهم تقلب در بین دو تن از کاندیداها داشت برگزار میشود.
لازم به ذکر است حامیان سنتی مهدی کروبی در این جلسه مقرر کردهاند از این پس حسینیه دارالزهرا و ولنجک را برای برخی هماهنگی ها و برنامه های مذهبی خود در طول سال به ویژه ماه مبارک رمضان استفاده نمایند.
پس از انتشار خبر ظهور یک به اصطلاح 'خدا' در خوزستان شنیده شده اخیراً این فرد با کمک برخی از هواداران خود فعالیتهای پراکندهای را در نقاط جنوب غربی کشور از سر گرفته است. |
(ع . خ ) معروف به "صائد" فردی است که مدتی پیش در یکی از شهرهای استان خوزستان ادعای خدایی را مطرح کرده و به همین سبب تعدادی از اهالی شهر مورد نظر با پذیرفتن این عنوان مضحک به پرستش و عبادت این فرد روی آورده بودند. هر چند این فرد بالاخره پس از فعالیتهای گسترده خود و اغفال برخی جوانان استان خوزستان که مشکلاتی را هم برای خانواده ها و ساکنین این مناطق فراهم آورد در چنگال عدالت گرفتار شد و در حال حاضر دوران محکومیت خود را در زندان سپری میکند، اما شنیده شده برخی از مریدان وی به عنوان پیامبر و فرستاده ویژه این مدعی خداوندی یک بار دیگر دور جدید تبلیغات خود را آغاز کردهاند و برای گسترش دامنه فعالیت های خود، علاوه بر نقاطی از استان خوزستان نیروهایی را به برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز اعزام کردهاند تا از این طریق برای خدای تقلبی خود هوادار جمع کنند! که در این راه به موفقیتهایی نیز دست پیدا کرده اند. گفتنیاست، ادعای خدایی در حالی از سوی این فرد مطرح شده که ادعا در این سطح تاکنون بسیار کمسابقه بوده و مدعیان معمولاً با در نظر گرفتن سطح شعور فریبخوردگان، تنها به طرح ادعای ارتباط دائم با امام مهدی(عج) یا برانگیختگی به عنوان پیامبری جدید اکتفا میکردند. گفته می شود این مدعی خدایی شاخه خارج از مرز را هم فعال کرده بود و با سوءاستفاده های کلان مالی از افرادکشورهای حاشیه خلیج فارس سعی داشت سیطره حکومت خدایی! خود را گسترش دهد. خواندن مناجاتی به زبان عربی مشابه عبارات مناجاتهای اهل بیت(ع) با خداوند از جمله " یا الهی و ربی! یا رب العالمین! یا من خلَقَنی! یا عُدتی فی شدتی! و یا مونسی فی وحشتی! " و سجده دستهجمعی مریدان به سوی این مدعی خدایی صحنه های تکان دهنده ای را رقم زده است. کم حرفی ازترفندهای این فردبوده و ازترس اینکه ممکن است حرفی بزند و تهی بودنش را افراد بفهمند سعی میکند اصلا حرف نزند. |
جریان فتنه و کارگزاران آن به محض آزادی از زندان ماهنامه «مهرنامه» را منتشر کردند که سخنگوی جریان برانداز در ایران شود و تاکنون 4شماره آن منتشر شده است. در این نشریه 30تن از استراتژیستهای فعال سازمانCIA، موسسه تحقیقاتی NED و افراد مرتبط با باند اشرف پهلوی در بنیاد مطالعات ایران، در تحریریه این فصلنامه حضور دارند. |
---------------------------------------------------------------------------------------------- پیام فضلینژاد، پژوهشگر موسسه کیهان، که این روزها به دلیل تحریر کتاب جدیدش کمتر در محافل عمومی حضور دارد، ضمن بازدید از بخشهای مختلف نمایشگاه بینالمللی قرآن، به دعوت غرفه بصیرت قرآنی در نشست «کنکاش حقیقت» حضور یافت و به پرسشهای حاضران در نمایشگاه پاسخ داد. در این نشست، فضلینژاد به افشاگری پیرامون نقشه راه جدید جنگ نرم، حلقه جدید براندازی با حضور 30 استراتژیست ایرانی خارج کشور، پشتپرده فصلنامه مهرنامه پرداخت و از فعالیتهای براندازانه محمد قوچانی و سیدمحمد علی ابطحی پس از آزادی از زندان سخن گفت. این نشست که از ساعت22 تا ساعت30 دقیقه بامداد روز پنجشنبه به طول انجامید، با استقبال طیفهای مختلف حاضر در نمایشگاه روبرو شد.
نویسنده کتاب «شوالیه های ناتوی فرهنگی» گفت: پیام فضلینژاد در نشست سلسله مباحث کنکاش حقیقت که در غرفه بصیرت قرآنی در حاشیه هجدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم برگزار شد، گفت: جریان فتنه در خیابان تمام شد و پروژه کودتای انتخاباتی اصلاحطلبان نیز به پایان رسید؛ اما جریان فتنه و کارگزاران آن در شکل و ادبیات دیگری بازتولید شدند. وی با تاکید بر اینکه به طور قطع جریان فتنه جمهوری اسلامی را رها نخواهد کرد، اظهار داشت: جریان فتنه با تغییر شکل خود در قالب جنگ ایدئولوژیک و جنگ فکری در حوزه علوم انسانی برای فروپاشی نظام اسلامی دست به کار شده است. نویسنده پرفروشترین کتاب سیاسی دو سال گذشته گفت: کشور در حال حاضر بیش از 2میلیون دانشجوی علوم انسانی دارد که مبانی ترویج شکاکیت و سکولاریزم را آموزش میبینند. وی با طرح این سوال که آیا بعد از جریان آشوب به نحوه بازتولید و تغییر چهره این جریان توجه کردهایم، بیان داشت: جریان فتنه و کارگزاران آن به محض آزادی از زندان فصلنامه «مهرنامه» را منتشر کردند که سخنگوی جریان برانداز در ایران شود و تاکنون 4 شماره آن منتشر شده است. فضلی نژاد با اشاره به آغاز فعالیت یک حلقه جدید براندازی با حضور 30نفر از استراتژیستهای ایرانی خارج کشور ادامه داد: در این نشریه 30 تن از استراتژیستهای فعال سازمان CIA، موسسه تحقیقاتی NED و افراد مرتبط با باند اشرف پهلوی در بنیاد مطالعات ایران، در تحریریه این فصلنامه حضور دارند؛ این 30 نفر حلقه جنگ نرم در ایران از دهه 60 به بعد بودهاند که از آن جمله میتوان به محمدعلی همایون کاتوزیان (عامل سرویس جاسوسی انگلیس)، مهرزاد بروجردی (پایاننامه دکترای وی مورد تجلیل اشرف پهلوی قرار گرفت و از او جایزه دریافت کرد)، مدیا کاشیگر (مترجم ویژه سفیر فرانسه در ایران و رابط جاسوسان سازمان موساد با حوزه های جاسوسی در ایران)، ژانت آفاری (رفیقه زهرا رهنورد که دارای ارتباطات امنیتی گسترده با وی است و همچنین عضو فرقه ضاله بهائیت میباشد)، عباس میلانی (رئیس دپارتمان ایرانشناسی دانشگاه استانفورد که رسما با کارشناسان CIA برای تدوین مدل براندازی نظام جمهوری اسلامی نشست گذاشت و 6 ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم برای نمایندگان کنگره آمریکا سخنرانی کرد) را میتوان برشمرد. پژوهشگر موسسه کیهان گفت: محمدعلی ابطحی بعد از آزادی از زندان، در سایت خود، کتاب خانم هرتا مولر را معرفی میکند که شرحی از کودتاهای مخملی اروپا و تئوریزه کردن کودتای مخملی است؛ این کتاب روش مبارزه 5 دانشجو با حکومت را شرح داده است که امسال جایزه ادبی نوبل را به این رماننویس کودتای مخملی دادهاند؛ ابطحی بعد از جریان دادگاه این کتاب را در سایت خود تبلیغ میکند و میگوید من این کتاب را خواندهام شما نیز این کتاب را بخوانید! این نویسنده ادامه داد: در حال حاضر جریان فتنه در شکل دیگری بازتولید میشود به طوری که ادبیات سیاسی آشکار میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی که سخن از نافرمانی مدنی و کشاندن مردم به خیابان بود به حاشیه رفته است. همچنین این ادبیات با الگوگیری از الگوهای غربی و با استفاده از تولید رمان، شعر، برگزاری تئاتر، نمایشنامهها و پنهان شدن در پشت ادبیات با خزیدن به حاشیه امن هنر، در شکلی جدید ظاهر شده است. فضلی نژاد یادآور شد: مدیا کاشیگر، در فصلنامه مهرنامه مینویسد که باید با رشد طبقه متوسط سکولار و تبلیغ کالاهای خارجی و مارکهای خارجی در بیلبوردهای شهرداری به اهداف خود برسیم. همچنین کیان تاجبخش روزی رئیس مجلس سنای هلند را به ایران آورد و با بهروز غریبپور جلسه خصوصی گذاشتند و گفتند باید با سیطره بر شوراها، محیط شهری، فضای عمومی و در دست گرفتن آنها به اهدافمان برسیم. وی گفت: بیلبوردهای تبلیغاتی یکی از ابزارهای تبلیغاتی پنهان دشمن است که متاسفانه شهرداری تهران به ماهیت پنهان آن در حوزه امنیتی دقت نمیکند. نویسنده کتاب «شوالیه های ناتوی فرهنگی» با اشاره به اینکه، اکنون از مهمترین دغدغههای مقام معظم رهبری حوزه علوم انسانی در دانشگاهها است، تصریح کرد: اگر فرزندان دلسوز انقلاب اسلامی میخواهند جریان نفاق را بشناسند و ببینند در چه قامتی بازسازی و بازتولید میشود باید به کتابهایی که ناشران سکولار در حوزه علوم انسانی منتشر میکنند را مورد بررسی قرار دهند. وی گفت: من از مسئولان وزارت ارشاد انتقاد می کنم که چرا کتاب رامین جهانبگلو که چهره آن را در کتاب شوالیههای ناتوی فرهنگی آشکار کرده بودم هنوز در حال تجدید چاپ است. فضلینژاد ادامه داد: گزاره دیگری را که برای کودتای نرم پیگیری میکنند افزایش دانشجو در ایران است. تئوری آنها این است که با افزایش دانشجو در کشور به طور طبیعی تعداد دانشجویان حوزه علوم انسانی بیشتر میشود چرا که پایه دروس انسانی در رشتههای علوم انسانی سکولار است بنابراین به طور خودکار دانشگاههای ما نیرو برای استحاله و براندازی را تربیت میکنند. پژوهشگر موسسه کیهان افزود: علاوه بر آن اساتید سکولار نیز در نظام تعلیم و تربیت، آموزش جوانان ما را در دانشگاهها در اختیار گرفتهاند و در حال حاضر این جریان در قامت دانشگاهی جریان را به دست گرفته است که باید این را بسیار جدی گرفت و احساس خطر کرد. وی با یادآوری این نکته که اگر برخی نشریات و روزنامهها مثل کیهان، به روشنگری و تنویر افکار عمومی نمیپرداختند هنوز فردی مثل حسین بشیریه سرسلسله جامعهشناسی سیاسی در ایران بود . نویسنده کتاب «شوالیه های ناتوی فرهنگی» با تاکید بر اینکه جریان برانداز، فقط جریانی سیاسی نیست، اظهار داشت: نشانههای جریان برانداز در عرصه عمومی قابل رویت نیست بلکه علایم آن را باید در حوزه پنهان جستوجو کرد. وی با یادآوری فرمایش امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه خطرناکترین جریان را اسلام آمریکایی معرفی کردند، گفت: ما در آن روز عمق کلام حضرت امام(ره) را متوجه نشدیم؛ لذا جریانی که امروز با استفاده از چهرههای نسبتا موجه برای براندازی، گام بر میدارند در نگاه اول متدین به نظر میرسند. فضلی نژاد اعلام کرد:شورای جهانی فقه اسلامی در پاریس اعلام موجودیت کرده است و عدهای به قول حضرت امام(ره) «روحانی نما» که در ظاهر آدمهای موجهی هستند، این شورا را راه اندازی کردهاند و خود را منتسب به مراجع تقلید کرده و میگویند ما میخواهیم دین را با دموکراسی سازگار کنیم . این تحلیلگر سیاسی با بیان اینکه فروپاشی ایدئولوژیک در علوم انسانی مقدمه سقوط فیزیکی نظام است، اظهار داشت: اگر جمهوری اسلامی در حوزه ایدئولوژیک با ناکامی مواجه شود به طور قطع و یقین ساختار جمهوری اسلامی فرو خواهد ریخت؛ چراکه آنها قصد دارند به تعبیراستاد «رحیم پور ازغدی» به لب انقلاب ماتیک بمالند و ظاهر ان را حفظ کنند، اما نرمافزار انقلاب اسلامی را از درون ذبح کنند در حالی که بخش مهم نرمافزارهای انقلاب در حوزه علوم انسانی تولید و بازتولید میشود. اما این اتفاق نخواهد افتاد، چرا که امام خمینی(ره) فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، بنابراین سران فتنه مانند موسوی، خاتمی، کروبی و... نیز که پادوهای آمریکا در ایران هستند نیز هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. وی ادامه داد: آنقدر آنها در نقشه خود راسخ هستند که هنوز یک ماه از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در حوزه علوم انسانی نگذشته بود که محمد قوچانی از زندان آزاد شد و قرارداد سردبیری فصلنامه «مهرنامه» را بست که ویژه علوم انسانی در ایران منتشر میشود. فضلی نژاد گفت: مردم ایران دارای عیار هوشی بالایی هستند و شرایط را خوب میسنجند و حرکات ظاهری جریان برانداز را به درستی تشخیص میدهند لذا باید جنبه پنهان براندازی را کاملا رصد کرد و با توجه به اینکه جریان فتنه روش خود را تغییر داده است رصد و شناسایی جنبه پنهان ایدئولوژیک آن کار متخصصین است. نویسنده پرفروشترین کتاب سیاسی سال 1388 و 1387 در ادامه افزود: به نظر من باید شیوه برخورد با جریان فتنه کاملا تغییر کند چون فتنهگران کاملا شیوه خود را تغییر دادهاند. وی با ابراز خرسندی از صبر حکیمانه رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کرد: اگر سران فتنه در همان ابتدا بازداشت می شدند، هویت واقعی آنها برای مردم روشن نمی شد. فضلینژاد گفت: رهبری معظم همانند حضرت امام (ره) که با جریان بنیصدر صبورانه برخورد کرد و آن را تحمل کرد تا چهره حقیقی آنها برای مردم روشن شود. وی تصریح کرد: اگر اقدام مناسبی در حوزه علوم انسانی و پاکسازی دانشگاه از اساتید سکولار انجام ندهیم، ضربه را خواهیم خورد؛ بنابرین انقلاب فرهنگی در تمام ابعاد آن باید محقق شود؛ لذا باید با بازنگری دقیق در حوزه علوم انسانی و بازتولید علوم گامهای جدی و اساسی صورت گیرد. |
نویسنده سایت ضدانقلابی: موسوی و کروبی فهمیدند که حریف جمهوری اسلامی نمیشوند
یکی از نویسندگان سایت های سبز با اعتراف به شکست فتنه گران در غائله پس از انتخابات، تصریح کرد: در جریان حوادث بعد از انتخابات موسوی و کروبی فهمیدند که حریف جمهوری اسلامی نمیشوند و اگر موجودیت حکومت به خطر افتد خودشان نخستین کسانی خواهند بود که حذف خواهند شد. |
نویسنده سایت خودنویس که متعلق به عده ای از روزنامه نگاران اصلاح طلب است در مطلب اخیر خود به انتقاد صریح از اصلاح طلبان پرداخته و نوشته است: اصلاح طلبان برای بسیاری از پرسشهای مطرح شده پاسخ مشخصی ندارند و در بسیاری از موارد به تناقضگویی یا ابهام در مواضع متهم میشوند. وی می افزاید: شعارهای «مردم فریبانه» اصلاحطلبان بدون آنکه کوچکترین ضمانت اجرایی داشته باشد توانست بسیاری از مردم خسته از وضع موجود را به امید تغییر به پای صندوقها بکشاند. این نویسنده در مطلب خود با اشاره به حودث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری تصریح میکند: در جریان حوادث بعد از انتخابات موسوی و کروبی فهمیدند که حریف جمهوری اسلامی نمیشوند و اگر موجودیت حکومت به خطر افتد خودشان نخستین کسانی خواهند بود که حذف خواهند شد، به همین دلیل مردم معترض را از خیابانها به خانهها کشانده و به صدور بیانیه و سخنرانی پرداختند. |
مصطفی کواکبیان در نطق میان دستور خود با گرامیداشت هفته دولت و شهادت الگوی دولتمردان جمهوری اسلامی، رجایی و باهنر و تسلیت شب ضربت خوردن فرق عدالت و تقوا و انسانیت، ابراز امیدواری کرد که الگو قرار گرفتن از مولای متقیان حضرت امیرالمومنین(ع) صرفا در ابعاد خاصی نباشد.
وی ادامه داد: بایستی به « علی و عدالت، سیاست، حکومت و مردمداری، تواضع، مقابله با زراندوزان، استکبارستیزی، شبزندهداری، دستگیری از یتیمان، تهیدستان، ضعیفان جامعه» توجه شود و در این شرایط به این پرسش پاسخ داد که آیا سخن گفتن از عدالت و عمل نکردن به همهی ابعاد آن، میتواند برای جامعه ما، « جامعهای علیوار» را به ارمغان آورد؟
نماینده مردم سمنان در خانه ملت، با اشاره به زلزله ویرانگر ٩/٥ ریشتری در برخی روستاهای دامغان و شاهرود و آثار تخریبی آن، با ابراز همدردی با زلزلهزدگان و تسلیت به خانوادههای داغدار، ابراز امیدواری کرد که مسوولان ذیربط هر چه سریعتر در جهت آبادانی مناطق زلزلهزده اقدام نمایند.
کواکبیان در ادامه نطق خود با اشاره به بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام مبنی بر اینکه وحدت را فریضه و مخالفت با آن را خلاف شرع دانستند، اظهار کرد: در این رابطه به بعضی رسانهها و برخی برنامههای صدا و سیما تذکر میدهم که تجدیدنظر جدی در برخی برنامههایشان کنند و بنگرند که تا چه میزان در راستای حفظ وحدت همهجانبه همه آحاد مردم حرکت میکنند.
وی با ابراز امیدواری از اینکه بزرگان کشور در راستای تحقق فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب گامهای جدیتری بردارند، گفت: در این رابطه بنده پیشنهادات مشخصی دارم که آن را با برخی از عزیزان مطرح نمودهام و درصورت ضرورت در آینده مطرح میکنم.
کواکبیان در ادامه با اشاره به اصل ١٢٧ قانون اساسی مبنی بر اینکه رییسجمهور میتواند نماینده یا نمایندگان ویژهای را در امور خاص انتخاب کند، در مورد تعیین نمایندگان ویژه در حوزه دیپلماسی کشورگفت: نمیدانم بر اساس اصل ١٢٧ آیا تعیین نمایندگان ویژه مصوبه دولت دارد یا خیر؟ نکته بعدی اینکه آیا نمایندگان ویژه در هماهنگی دستگاه با دیپلماسی کشور انتخاب شدهاند یا وزرای امور خارجه در این زمینه هیچ نقشی نداشته است؟ چرا که بر اساس اصول قانون اساسی حتی سفیر را وزیر امور خارجه به رییسجمهور پیشنهاد داده و آنگاه رییسجمهور حکم سفیر را صادر میکند.
وی همچنین به اصل ١٤١ قانون اساسی در رابطه با مساله دوشغلهها اشاره و خاطرنشان کرد: برخی از نمایندگان ویژه که تعیین شدند عنوان کردهاند که بیش از ١٩ شغل دارند. آیا باز هم بایستی شغل دیگری به آنها میدادید؟ این در حالی است که اگر به برخی از این نمایندگان ویژه گفته میشد کشورهای منطقه را از روی نقشه نام ببرید، ممکن است نشناسند. پس چگونه آنها را به عنوان نماینده ویژه در حوزهی خاص دیپلماسی تعیین میکنید؟
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با اشاره به فرمودهی امام (ره) مبنی بر اینکه روز قدس روز اسلام است، گفت: هرگونه سازش سران عرب با رژیم صهیونیستی محکوم کرده و همه آحاد ملت را برای حضور گسترده در راهپیمایی روز قدس دعوت میکنیم.
کواکبیان در پایان خاطر نشان کرد: سفرهای استانی بسیار خوب است اما مصوبات بر زمین مانده را اول اجرا کنیم.
یک سایت ضد انقلاب که با سرمایه های یک وزیر دوره اصلاحات و برخی عوامل دیگر اداره می گردد به طور علنی از رو دست خوردن از کسانی که پیشتر برای ضربه زدن به نظام اسلامی با هم قسم شده بودند ،خبر داد. |
سایت خبری نزدیک به جریان فتنه و متعلق به وزیر فرهنگ دوره اصلاحات در گزارشی ضمن رونمایی از شکست فتنه گران و بی توجهی به قول و قرار های گذاشته از سوی سران جریان فتنه می نویسد: آرام آرام مشخص میشود که اصل قضیه چه بود! آن ها که سرد و گرم روزگار را چشیده بودند به آن ها که جوانتر بودند و هنوز کلهشان بوی قرمه سبزی میداد و هنوز پشت لبشان سبز نشده "سبزاندیش" شده بودند میگفتند: با طناب اصلاحطلبان به داخل چاه نروید زیرا وقتی به قدرت برسند همه شما را فراموش خواهند کرد! ولی افسوس که آن روزها به اصطلاح سبزاندیشان ما هنوز خیلی داغ بودند و نمیدانستند که کروبی و موسوی چه آشی برایشان پختهاند. |
طرح شعار"نه غزه نه لبنان" تقابل با حرکت انقلاب اسلامی بود
حمیدرضا فولادگر، نماینده مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری برنا در خصوص شعار نه غزه نه لبنان که سال گذشته از سوی عده ای در روز قدس مطرح شد، اظهار داشت: این مسأله یک شعار انحرافی بود که از زبان معترضین به انتخابات مطرح شد. البته بعدها مشخص شد که موضوع آنها اعتراض به انتخابات نبوده، بلکه هدف اصلی آنها زیر سؤال بردن ارزش های انقلاب بوده است.
وی افزود: انقلاب ما از بدو تشکیل تا کنون با حمایت از فلسطین و شیعیان لبنان آمیخته بوده و یکی از رسالت های انقلاب این است که از نهضت های اسلامی که حرکت صحیح می کنند، حمایت داشته باشند.
نماینده مردم اصفهان تأکید کرد: مطرح کردن شعار نه غزه نه لبنان نقطه مقابل حرکت انقلاب اسلامی تا به حال بوده است.
وی در خاتمه اظهار داشت: مردم در طول چند ماه پس از انتخابات این افراد را منزوی کردند، به شکلی که بعضی از سران فتنه اعتراف کردند که طرح این شعار اشتباه بوده است
روز قدس یکى از آن جلوههاى حقیقى
اتحاد و انسجام دنیاى اسلام است
مقام معظم رهبری
امت بیدار ایران اسلامی
در روز قدس
یک بار دیگر نشان می دهد که فتنه گران
هرچه تلاش کنند
و هرچه عروسک های خیمه شب بازی مستکبران
با ابزار رسانه و پشتوانه ثروت و قدرت مستکبران
برای انحراف امت از راه امام و رهبرشان
هزینه کنند
بهره ای نخواهند برد ...
مردم بیدار و بصیر ایران
در روز قدس
هرچه فریاد دارند بر سر
امریکا و اسرائیل
خواهند کشید
هفته دولت و نگاهی آسیبشناسانه به کارنامه اصولگرایی
گفتمان هشت ساله در معرض قضاوت مردم
8 سال از طلوع گفتمان اصولگرایی میگذرد و روی هم رفته تاکنون کارنامه مثبتی از خود در نزد ملت باقی گذاشته است.
در فضای سیاسی سال 81 که غوغاسالاران اصلاحطلب برای استمرار حاکمیت خود بر شورای شهر دندان تیز کرده و حتی از قبل تاجزاده را به عنوان ریاست شورا انتخاب کرده بودند، تابلویی کوچک تحت عنوان «آبادگران ایران اسلامی» در آن میان سربرآورد، هر چند در آن بازار شام تبلیغات اصلاحطلبان کمتر زمینه بروز و ظهور داشت و از آنجا که جمعیت سرشناسی نیز نبودند، جبهه دوم خرداد هیچ ترسی از بابت آنان احساس نکرد اما فردای انتخابات بهت و حیرت کارشناسان و تحلیلگران را در برداشت چرا که تمامی 15 کرسی شورا به این تابلوی کوچک اختصاص یافت و حتی یک نفر اصلاحطلب راهی شورا نشد. این رویداد سر فصل جدیدی بود در تاریخ انقلاب و خلق گفتمان جدیدی در عرصه سیاسی کشور که پس از چند ماه نام «اصولگرایی» به خود گرفت و جبهه اصلاحات نیز کمکم مجبور شد واژه «اصولگرایان» را جایگزین «اقتدارگرایان» برای این جبهه سازد.
احیای ارزشهای سال 57
جناح بازنده انتخابات سال 76، طی چند سال حاکمیت اصلاحطلبان و دور شدن آنان از حاکمیت، فرصت مناسبی یافت تا به آسیبشناسی نقاط ضعف و قوت خود بپردازد و با پرهیز از سهم طلبی، تأکید بر وحدت و همدلی، انتخاب ارزشهای اولیه انقلاب به عنوان اولویت نخست خود و استراتژی «خدمت» به جای «سیاسیکاری» دل مردم رمیده از بگومگوهای پوچ سیاسی را به دست آورده و شیپور افول اصلاحطلبی را به صدا درآورد. گفتمان خدمت آبادگران با انتخاب شهرداری مردمی، پرکار، ساده زیست و مکتبی جنبه عینیتری به خود گرفت به گونهای که وزارت اطلاعات دولت اصلاحات طی گزارشی محرمانه به رئیس دولت از گرایش روزافزون مردم تهران به شهردار جدید خبر داد و خاتمی نیز در پاراف مطلب نوشت:«قابل توجه دوستان مشارکتی!»
کارنامه مثبت شورا و شهردار اصولگرا و پرهیز آنان از درگیریهای سیاسی، جناح اکثریت پارلمان را نیز برای این جبهه نوتأسیس به ارمغان آورد و سال بعد از آن کلید قوه اجرایی کشور را به همان شهردار گمنام اما مردمی و پرکار سپرد. بدین ترتیب طی سه سال متوالی تمامی حوزههای ذینفوذ اصلاحطلبان با این گفتمان اصیل از سیطره آنان خارج شد و چرخهای خارج شده از ریل نظام، با استقرار گفتمان اصولگرایی بر قوای اجرایی و قانونگذاری به ریل خود برگشت.
اصولگرایی؛ جبهه سیاسی یا یک گفتمان
هر چند در ساختار سیاسی نظام، اصولگرایان جبههای سیاسی در مقابل اصلاحطلبان را تشکیل دادهاند اما واقعیت این است که گفتمان مطرح شده توسط این جبهه، نه تنها تازگی نداشت بلکه هسته اصلی مطالبات ملت ایران در سال 57 و انگیزه اصلی آنان برای سرنگونی رژیم 57 ساله بود.
این جبهه جمهوریت را در تقابل با اسلامیت نظام نمیداند بلکه جمهوریت در نگاه اینان ظرف و ساختاری است برای اجرای هویت اسلامی نظام در عصر حاضر. نگاه این جبهه به عناوینی چون آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و... یک دیدگاه کاملاً منفعلانه و معطوف به ارزشهای غربی نبود بلکه آنان منشأ ارزشهای اصیل حاکم بر انسان را دین و وحی میدانند و در مواجهه با هر ارزش غربی، آن را با ملاکهای دینی و بومی خود تطبیق داده و با زدودن نکات منفی، نقاط مثبت آن را گرفته و به کار میگیرند.
از شاخصههای دیگر این گفتمان، اعتماد عمیق و ساختاری به ولایت فقیه و نقش منحصر به فرد آن در اداره جامعه است. در این گفتمان، ولایت فقیه جنبه تشریفاتی و پاپگونه نداشته بلکه مشروعیت بخش همه فعالیتها و همه پستهای اجرایی نظام است. گفتمانی که باید ریشههای اولیه آن را در قرآن و سنت، سیره معصومان (ع)، صحیفه امام و بیانات رهبری یافت و چارچوب حرکتی آن، اعتقاد و التزام به اسلام ناب، ولایت محوری، اعتقاد به جامعیت دین اسلام و کارآمدی دین و مردمسالاری است.
شاخصههای اصولگرایی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب
رهبر معظم انقلاب نیز همچون گذشته به عنوان پیشقراول گفتمانسازی انقلاب، در دیدارها و مواضع مختلف شاخصهها و مؤلفههای اصلی این گفتمان را مطرح ساخته و کلید واژههای اصلی آن را نهادینه ساختند.
در نگاه معظم له، عدالت خواهی و عدالت گستری،ایمان و هویت اسلامی و انقلابی، حفظ استقلال همه جانبه کشور، تقویت خودباوری و اعتماد به نفس، جهاد علمی، تثبیت آزادی و آزاداندیشی، اصلاحات به مفهوم اصیل آن، رسیدگی به زندگی مردم، ساده زیستی و مردمگرایی، اجتناب از اسراف، خردگرایی و تدبیر و حکمت در تصمیمگیری و عمل، مسئولیتپذیری و پاسخگویی، سعه صدر و تحمل مخالف، اجتناب از هوای نفس، شایستهسالاری، نظارت بر عملکرد زیرمجموعه، قانونگرایی، شجاعت و قاطعیت در بیان حق از مهمترین شاخصههای گفتمان اصولگرایی است.
خطرات در کمین گفتمان اصولگرایی
اکنون قریب 8 سال از طلوع گفتمان اصولگرایی میگذرد و روی هم رفته تاکنون کارنامه مثبتی از خود در نزد ملت باقی گذاشته است. اما از آنجا که قدرت همیشه آفت زاست باید مراقب بود آفتهای قدرت این گفتمان اصیل را به سرنوشت گذشتگان تبدیل نسازد.
اگر چنانچه دو قوه اصولگرای مجلس و دولت به جای تعامل سازنده، وقت خود را صرف مچگیری از هم کرده و اختلافات جزئی در کارها را که یک امری طبیعی است به رسانهها کشانده و آن را در بوق و کرنا کنند، کوچکترین انتقاد به خود را هرچند سازنده و از سر دلسوزی باشد حمل به تخریب کنند، پرداختن به مسائل حاشیهای به جای مسائل اصلی کشور، فراموش کردن نیازهای اصلی مردم، کمرنگ کردن خوی مردمی و سادهزیستی و با مردم بودن، زاویه گرفتن با منویات هدایتگرانه و وحدتبخش سکاندار انقلاب، حاشیه رفتن ارزشهای اصیل انقلاب در رفتار مدعیان اصولگرایی و... نقطه آغاز افول این گفتمان اصیل انقلاب و سر برآوردن گفتمانهای جعلی و دروغین در متن اجتماع خواهد بود.
هفته دولت که در روزهای پایانی آن قرار داریم فرصت مناسبی برای جبهه گسترده اصولگرایان است تا ضمن کم کردن فاصلهها و تقویت انسجام درونی در این جبهه، یک آسیبشناسی دقیق از رفتار خود داشته باشند و ضمن برطرف کردن نقاط ضعف، کارنامه مثبت خود را تقویت کنند.
چرا که اگر این اتفاق نیفتد و این گفتمان با دچار شدن به روزمرگی و عرفیگرایی وجهه خود را نزد تودههای ملت از دست بدهد، ملت درصدد تغییر گفتمان حاکم بر کشور برخواهد آمد و در آن روز باید دلسوزان انقلاب بنشینند و حسرت روزهای از دست رفته را بخورند.
یه الله صانعی: من به عنوان مساله شرعی میگویم
/td>/tr>
به گزارش جوان آنلاین پس از شکایت هفت تن از مجرمان حوادث پس از انتخابات 88 از یکی از سربازان گمنام امام زمان (عج) جمعی از همسران شهدای هشت سال دفاع مقدس ضمن نوشتن نامه ای به رییس قوه قضائیه خواستار برخورد قاطع با جریان فتنه و این هفت نفر شدند.
متن کامل نامه همسران شهدای هشت سال دفاع مقدس به رییس قوه قضائیه که در اختیار جوان آنلاین قرار گرفته به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یأمرون با المنکر و ینهون عن المعروف و یقبضون ایدیهم نسوا الله فنسیهم ان المنافقین هم الفاسقون (67 توبه )
رئیس محترم قوه قضائیه
با سلام واحترام پیرو شکایت نامه غیرقانونی و غیر حقوقی هفت تن ازمجرمان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم که به بهانۀ اعتراض به افشاگری یکی از سربازان گمنام امام زمان (عج) مبنی بر طراحی برنامه هائی جهت براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی با ادعای دروغی بزرگ ، یعنی بروز تقلب ، توسط جریان فتنه من جمله این هفت نفر صورت پذیرفت متأسفانه به جای تفهیم اتهام جدید به خاطر اصراربر جرم که طبق قانون مجازات اسلامی حکم آن تشدید می گردد شاهد تسامح و تساهل مفرط دربرخورد با این حرکت کاملاً غیرقانونی هستیم تا جائیکه همسران مجرمان نیز با پُرروئی تمام جرأت پیدا کرده و درموضع شاکی نشسته خطاب به حضرتعالی شکایت نامه می نویسند مع الوصف بعید نیست من بعد شاهد باشیم که همسران شاه معدوم ، مسعود رجوی ، بنی صدر، عبدالمالک ریگی وهمه جانیانی باشیم که علیه سپاه پاسداران و سربازان گمنام امام زمان (عج) شکایت نامه بنویسند که چرا مانع جنایات آنان شده اند.
از22 خرداد 88 تاکنون افرادی به جرم دست داشتن درتوطئه براندازی به اشکال مختلف و سطوح مختلف دستگیرو پس از محاکمه عمدتاً با تخفیف و رأفت اسلامی محکومیتهای سبکی برای ایشان صادرشده است ، به اذعان برخی ازعناصر اصلی فتنه که بازداشت شدند آنها درابتدا با آگاهی ازعمق خیانتشان حتی انتظار اعدام داشتند امّا وقتی با رأفت اسلامی نظام روبروشدند باردیگر فتنه انگیزی خودرا به شکل دیگری ازسرگرفتند. دراین جریانات فجایع بسیارتأسف باری که رخ داد خونهای بی گناهی که به زمین ریخته شد و چهرۀ کریه جریان نفاق را که پشت نقاب اصلاح طلبی و خط امامی پنهان شده بود آشکار ساخت چرا که این جریان خطرناک با ادعای دروغی بزرگ به نام تقلب ، که هرگز نتوانستند آن را اثبات کنند و با پولهای کثیفی که از دشمنان این ملّت گرفته بودند قصد سرنگونی این نظام ریشه دار و مستحکم را داشتند ، زهی خیال باطل، و با همراهی ضدانقلاب سنتی ،گروهک رجوی ، سرویسهای جاسوسی بیگانگان ، بهائیت، اراذل و اوباش و عده ای فریب خورده بخشهای شمالی شهرتهران را به آشوب کشیدند .حال با وجود این خیانتها همچنان با نامه پراکنی ودسیسه بردشمنی خود با این ملّت اصرار می ورزند. این هفت نفر و همسرانشان درواقع با درجه بندی زندانیان فتنه به درجه یک و درجه دو خود را درجه یک دانسته و برای خود حق ویژه ای قائل می باشند درحالیکه دیگر زندانیان محکومیت خود را می گذرانند اینان درمرخصی های طولانی مدت بسر می برند و وضعیتشان هیچ شباهتی به مجرمان آنهم ازخطرناکترین انواع جرم یعنی کودتای خزنده ندارد وحال که بعد از مرخصی های طولانی مدت به برخی ازآنها گفته می شود به زندان برگردند باردیگر دهان آلوده خود به فحاشی باز می کنند و بقول معروف دست پیش می گیرند که پس نیفتند.
این فتنه گران که ازیکسال قبل ازانتخابات طرح براندازی خود را آماده کرده بودند و بنا داشتند درهرصورت چه پیروزی و چه شکست به سفارش اربابان خود کارانقلاب را یکسره کنند هرگز تن به قانون ندادند و تمام ساختارهای قانونی را زیر پا گذاردند همان ساختارهائی که براساس آن درانتخابات شرکت کرده بودند. این جماعت فتنه گر همیشه درفضای تناقض تنفس می کنند از سویی می گویند حتماً درانتخابات تقلب می شود و با این وجود در چنین انتخاباتی با تمام توان شرکت می کنند ، هنوز اخذ رأی پایان نیافته خود را پیروز انتخابات معرفی می کنند تا درصورت اعلان نتائج که ازپیش با نظرسنجی های خوداز آن مطلع بودند بتوانند بازی را بهم بزنند و با اعلان تقلب بعنوان رمز عملیات براندازی طرح خود را اجراء نمایند . ازسوئی خود را به عنوان قهرمان مبارزه معرفی می کنند که باصطلاح درمقابل شکنجه ها ! و زندانها مقاومت کرده اند ازدیگر سو خود را به تمارض می زنند تا از زندان خلاصی یابند.
ریاست محترم قوه قضائیه
ما تعدادی از همسران شهداء انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ازآن مقام مسئول مجّدانه می خواهیم که طبق قانون با این جماعت فتنه انگیز برخورد قاطع و محکمی صورت پذیرد تا بیش از این نسبت به ارزشها و خون شهدا وآرمانهای امام دهن کجی نکنند.
درپایان یادآوری می شود که متعاقباً طوماربلندی با امضاء خانواده های شهدا مبنی بردرخواست برخورد قاطع با جریان فتنه بویژه این هفت نفر که ازعناصر اصلی طراحی و هدایت فتنه بوده اند جهت استحضارارسال خواهد شد.
جمعی از همسران شهداء انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
کیهان: 2 زن و مرد کلاهبردار و شایعه ساز که با داستان تخیلی «ترانه موسوی» پناهندگی گرفتند، به دنبال اعتراف یک همدست خود به دروغ بودن کل داستان در مخمصه شدید قرار گرفته اند.
رضا والی زاده- همکار فعلی بی بی سی- و لیلا ملک محمدی که از چند ماه پیش از کشور گریخته اند، شایعه شکنجه و تجاوز و سوزاندن ترانه موسوی را برای اولین بار از طریق امید حبیبی نیا(روزنامه نگار ضد انقلاب خارج نشین) منتشر کرده و کمیته تحقیق وابسته به کروبی و موسوی(الویری و بهشتی) را نیز بازیچه خود قرار داده بودند.
چند روز پیش امید حبیبی نیا با انتشار گزارشی مفصل، روند این شایعه سازی و انتشار آن را روایت کرد و توضیح داد که با پیگیری های متعدد چند ماهه باخبر شده که تمام ماجرای ادعایی والی زاده و ملک محمدی از اساس دروغ بوده است. او البته از انتشار نام این دو نفر خودداری کرده و صرفا به عنوان «ر.و» و «ل.م» از آنها یاد کرده بود. وی توضیح داده بود که به شیوه های مختلف با افراد گوناگون و دوستان خود در تهران تماس گرفته بود تا ابعاد شایعه منتشره را بررسی کند اما سرانجام معلوم شده که نه محل سکونت ادعا شده از سوی والی زاده و ملک محمدی واقعیت دارد و نه هیچ نشانه ای از خانواده، دوستان و بستگان «ترانه موسوی» ادعایی وجود دارد. حبیبی نیا تاکید کرد «من اعلام می کنم فریب منابعم را خوردم و ماه هاست مطمئنم ترانه موسوی وجود خارجی ندارد».
به دنبال انتشار این گزارش مفصل، والی زاده و ملک محمدی که همه رشته های خود برای کلاهبرداری و دریافت پناهندگی را پنبه شده می دیدند، مجبور به واکنشی جالب توجه شدند. آن دو در توجیه فقدان سند نوشته اند: گروهی از کسانی که در خبر تردید کرده اند، مسئولانه خبر را کالبدشکافی و اجزاء آن را تحلیل می کنند اما چنان به تئوری های تولید و انتشار خبر متکی هستند که نمی توانند فرایند تولید یک خبر در شرایط خاص]!؟[ را از تئوری های خبر که در دانشکده های خبر گفته می شود جدا کنند. ماجرای ترانه موسوی نخستین بار توسط هم بندان او]!؟[ برای ما روایت شد و این خبر به شهادت شاهد دیگری]!؟[ نیز موکد شد. کامپیوتر ترانه پر بود از عکس های تجمعات انتخاباتی و راهپیمایی های اعتراضی؛ خانواده او هیچ یک از این عکس ها را جز همان یک عکس در اختیار ما قرار ندادند. پس از انتشار خبر، ارتباط ما با خانواده سه نفره او قطع شد. از این خانواده 3 نفره تنها مادری سال خورده مانده بود چرا که پدرش دو هفته پس از کشته شدن ترانه درگذشت]![ تماس های تلفنی ما با یکی از نزدیکان این خانواده کم کم از صراحت گفتار تهی شد و به کلمات رمز آمیخته به دلهره گرایید تا آن که کاملا و به صورت یکطرفه قطع شد]![
گفتنی است همکاری رضا والی زاده با شبکه BBC پس از فرار از کشور خود می تواند سرنخ گویایی درباره ریشه های پردازش پروژه سراسر دروغ ترانه موسوی باشد.
متهمـــــــان انفجــــار 8 شهریور 60 را بیشتر بشناسید
در بررسی ابعاد ناگفته،ابهام آلود و قابل پیگیری پرونده انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر درباره چگونگی نفوذ مسعود کشمیری مجرم ردیف اول این پرونده به اطلاعات نخست وزیری به نام برخی چهره ها بر می خوریم که در این زمینه نقش داشته اند؛
به گزارش جهان در ادامه به معرفی مختصر برخی از این چهر ه ها می پردازیم.
علی اکبر تهرانی
-------------------
وی متهم ردیف دوم پرونده انفجار دفتر نخست وزیری و از دوستان نزدیک کشمیری است که عامل اصلی فراهم نمودن شرایط نفوذ وی به دفتر نخست وزیری بوده است. تهرانی قبل از انقلاب یکی از عناصر فعال در سازمان منافقین بوده و به همراه مسعود کشمیری تحت مسئولیت محمود طریق الاسلام فعالیت می نموده است. او جدای از زمینه سازی نفوذ کشمیری به دستور سازمان منافقین به دفتر نخست وزیری که به آن اعتراف کرده بود، به همراه محسن سازگارا و نادر قوچکانلو به دلیل تلاش برای جسد سازی متهم بودند که با تهیه مقدماتی از قبیل تابوت و جمع آوری خاکستر از محل حادثه، در ابتدا تلاش میکنند آن را به عنوان پیکر شهید رجایی جا زده و پیکر آن شهید عزیز را به عنوان جسد کشمیری اعلام نمایند. همچنین همزمان با تشییع جنازه. وی و سازگارا به بهشت زهرا رفته و برای هماهنگی دفن جسد کشمیری تلاش می کنند. در حالی که تمام مراحل قانونی همچون شناسایی اجساد، معاینه ، اعلام نظر پزشکی قانونی و صدور مجوز دفن درباره شهیدان رجایی، باهنر و دفتریان به صورت کامل انجام گرفته است، هیچ یک از این مراحل درباره کشمیری طی نمیگردد. در صدر دومین سری رسیدگی به اتهامهای پرونده انفجار دفتر نخست وزیری، نام علی اکبر تهرانی قرار داشت که ارتباطات گستردهای با برخی از اعضای تیم اول تحقیقات (تیم بهزاد نبوی) داشت. از این رو همزمان با آماده شدن دادگاه برای محاکمه وی ، دوستان و مرتبطان وی جوسازی شدیدی را آغاز نمودند اما در سه جلسه محاکمه وی ، ضرورت احضار و تحقیق از برخی دیگر از متهمین که هنوز در سایه بودند محرز گردید. لذا دادگاه با کسب اجازه از شورای عالی قضایی، ادامه محاکمه علی اکبر تهرانی را تا انجام تحقیقات از سایر متهمین و ارسال پرونده نامبردگان به دادگاه و محاکمه دسته جمعی آنها متوقف نمود. پس از چندی با محقق نشدن امکان بازجویی از برخی افراد در مظان اتهام که در قدرت بودند همچون سعید حجاریان و بهزاد نبوی، تعدادی از متهمین زیر نظر ریاست دادگاه های انقلاب اسلامی احضار و بازجویی از آنها در شهریور ماه 1363 آغاز گردید. علی رغم مسئولیت و نظارت کامل دادگاه بر بازجوییها، افراد همسو با متهمین بشدت بر موضوع خطی برخورد شدن با پرونده متمرکز شده و با تبلیغات وسیع کار به جایی رسید که در مدت زمان کوتاهی و در زمانی که هنوز بازجویی در حال انجام بود و به مرحله محاکمه نرسیده بود، متهمین از زندان آزاد شدند.
زمستان 1364، اندکی پس از نشستن سید محمد موسوی خوئینی ها بر کرسی دادستانی کل در حالی که مدتی از شهادت ربانی املشی میگذشت و لاجوردی نیز یک سال بود که بر اثر فشارهای برخی اعضای شورای عالی قضایی استعفا نموده بود، دادستان کل با ارسال دو نامه به دادستان انقلاب اسلامی تهران و ریاست دادگاه های انقلاب اسلامی تهران ، خواستار تعیین تکلیف وضعیت علی اکبر تهرانی شد. او در همان ابتدا اعلام کرد که از نظر وی به دلیل اینکه به پرونده انفجار حزب جمهوری رسیدگی نشده است، رسیدگی به این پرونده صرفاً اهداف سیاسی دارد . خوئینی ها شخصاً متجاوز از 10 ساعت پرونده علی اکبر تهرانی را مطالعه نموده و با وی دیدار می کند و در نهایت به دادستان انقلاب مرکز می گوید که وی مسائلش روشن است و در جریان تمام اقدامات کشمیری بوده و باید اعدام شود. اما در نهایت با اعمال فشارها، وی با وجه الکفایه پنج میلیون ریال آزاد می گردد. این در حالی است که دو هم پرونده ای او که ظاهراً عمق فعالیتشان از وی کمتر بوده به اعدام محکوم می شوند. برخی رسانهها گاه در بررسی پرونده 8 شهریور او را با خسرو قنبری تهرانی اشتباه گرفتهاند. اقاریر او بسیاری از گرههای پرونده را گشود. چنانکه در پانوشت خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 63 پیرامون پرونده انفجار دفتر نخست وزیری آمده است «بعد از دستگیری علی تهرانی، پای افراد دیگری مانند مهندس بهزاد نبوی ـ وزیر صنایع سنگین ـ خسرو قنبری تهرانی ـ رئیس اداره اطلاعات
نخست وزیری ـ و چند نفر دیگر به میان آمد. به این پرونده رسیدگی کامل نشد...» او هم اینک کارمند شرکت نفت است و از تهران به یکی از شهرهای شمال شرقی کشور عزیمت کرده است.
محمد کاظم پیرو رضوی
--------------------------
وی که عموماً او را با عنوان «مهندس محمد رضوی» میشناسند، دانشجوی دانشکده مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف بوده است. پیرو رضوی همچون بسیاری از دیگر اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سابقه عضویت در سازمان مجاهدین خلق را داشته و مسئول تشکیلاتی وی «خلیل طباطبائی» بود.
درباره نوع ارتباط کشمیری و پیرو رضوی، ری شهری نیز در نقل خاطرات مربوط به کودتای نوژه می نویسد «در این مجموعه که از نیروهای انقلاب تشکیل میشد، دست کم منافقین، دو نفوذی داشتند: یکی همین شخص یعنی کشمیری و دیگری جواد قدیری که بعد از انفجار دفتر نخستوزیری به خارج گریختند... آقای رضوی خیلی مورد اعتماد مرحوم شهید رجایی بود... اما اعتماد ایشان به عنصری مانند کشمیری خطرساز شد. البته با در نظر گرفتن فضای آن روز ایران نمیتوانیم آقای رضوی را مقصر بدانیم، اما قصور وجود داشت... آقای رضوی آنقدر به کشمیری اعتقاد داشت که حتی پس از انفجار دفتر نخستوزیری در پاسخ به سؤال تلفنی اینجانب در این باره میگفت: من هنوز باور نکردهام که کشمیری در این جریان نقش داشته باشد...» این در حالی است که پس از انفجار دفتر نخست وزیری، در نتیجه بازرسی از منزل مسعود در شهرستان کرج، مقادیر زیادی سلاح و مهمات کشف شد.
عزت شاهی در خاطرات خود در خصوص جواد قدیری میگوید: «بعد هم چندبار تلفنی با محمد رضوی صحبت کردم و درباره وی هشدار دادم که این آدم خطرناکی است که به دادرسی ارتش نفوذ کرده است ، حرفهایش را باور نکنید. آقای رضوی از حرفهای من ناراحت شد و با بی احترامی خاصی گفت: شما نسبت به اینها عقده دارید، چون اینها شما را در زندان اذیت کرده اند ، شما نسبت به آنها عقده ای شده اید و الان اینطور با آنها برخورد بدی می کنید ، ما باید جاذبه داشته باشیم و این افراد را جذب کنیم، حرفها و برخوردهای امثال شما دافعه ایجاد می کند... من خیلی با او [رضوی] صحبت کردم تا او بالاخره مشکوک بودن جواد را پذیرفت . گفتم شما در جایی که هستید باید نسبت به ایشان شک کنید . او گفت: من به تو هم شک دارم . به خودم هم شک دارم ...در آخر هم ، رضوی حرفهای ما را نپذیرفت ...»
طبق نقلهای موجود وی مدتی در اطلاعات دفتر نخست وزیری مشغول بوده و پس از آن به وزارت صنایع سنگین و سپس به شرکت مخابرات رفته است. او در زمان تأسیس وزارت اطلاعات در سال 63، گزینه نخست میرحسین موسوی و اطرافیانش جهت تصدی این سمت بوده که پس از تصویب لزوم مجتهد بودن وزیر اطلاعات این مسئله منتفی می شود. دوستان وی اطلاعاتی از وضع فعلی وی ارائه نمینمایند.
خسرو قنبری تهرانی
------------------------
وی که بیشتر با نام خسرو تهرانی شناخته شده است، در سال 1333 در تهران متولد شد. از اوایل دهه 50 به واسطه ارتباط درون مدرسه با برخی چهرههای سازمان منافقین، جذب سازمان مجاهدین خلق شد. او که از مرتبطین تشکیلاتی محسن خاموشی بوده است، پس از ترور تشکیلاتی شهید مجید شریف واقفی توسط محسن خاموشی و دستگیری و عدم مقاومت خاموشی لو رفته و به جرم ارتباط تشکیلاتی با سازمان از سال 1354 تا 1357 به زندان افتاد و موفق به ادامه تحصیل خود در رشته کشاورزی در کرج نمی شود. نقل است در زندان در ابتدا به طیف میثمی گرایش داشته و پس از آن با برخی مؤسسین سازمان مجاهدین انقلاب همچون بهزاد نبوی و مصطفی قنادها صمیمیت مییابد. از دوستان نزدیک و همفکر وی در دوران حضور در سازمان مجاهدین خلق، حسین ابریشمچی بوده است. خسرو تهرانی یک بار با حسین ابریشمچی جهت تربیت و آموزش تشکیلاتی سوار بر یک موتوسیکلت به زاهدان رفته و بر میگردد. او از همراهی حسین ابریشمچی در زندان با حلقه میثمی میگوید و از موفقیت محمدرضا سعادتی در تلاش فشرده و سخت و کُشنده که او نیز از نزدیک شاهد آن بوده است، برای جذب برخی از اعضای حلقه آنها همچون حسین که منجر به حاکم شدن حلقه گرد مسعود رجوی میگردد. (حسین برادر کوچکتر مهدی ابریشمچی است که بعدها دارای سمتهای بالا در سازمان گشت و جنایتهایی همچون «عملیات مهندسی» را مرتکب شد. او هم اکنون ساکن پادگان اشرف است.)
با پیروزی انقلاب خسرو تهرانی به عنوان یکی از اعضای کمیته انقلاب مرکز شروع به فعالیت نمود، سپس بازپرس و پس از آن مسئول اطلاعات آن کمیته گشت. سپس در دوره شهید رجایی و زمانی که بهزاد نبوی بسط ید کامل داشت، به عنوان مسئول دفتر اطلاعات و تحقیقات دفتر نخست وزیری منصوب شد و در نهایت دبیر شورای امنیت گشت که کشمیری از سوی او دعوت کننده جلسات بود و شأن قائم مقامی وی را داشت. یکی از مسئولیتهای اطلاعات دفتر نخست وزیری مسئولیت سایتهای شنود امریکاییها در بهشهر و کبکان بوده است. پیش از انقلاب این پایگاههای پیشرفته وسری در اختیار مطلق امریکاییها بوده و از 119 نفر پرسنل ایرانی مشغول در آن فقط سپهبد برنجیان، رئیس سابق ضد اطلاعات نیروی هوایی، اجازه ورود به آنها را داشته است.
در جلسه شورای امنیت که به شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر منتهی شد، خسرو تهرانی یکی از کسانی بود که با مختصر جراحتی، به هوش از صحنه خارج گردید. اتهاماتی که متوجه وی است شامل چگونگی نفوذ عوامل انفجار به داخل دفتر نخست وزیری و چگونگی فرصت دادن به آنها با عنوان نمودن کشمیری به عنوان شهید و صدور اطلاعیههای بعدی است، در حالی که وی از زنده بودن کشمیری به دلیل مشاهده خروج وی از جلسه مطلع بوده است. همچنین وی و همکارانش متهم به مکتوم نگه داشتن برخی اطلاعات حیاتی در راستای دستگیری کشمیری تا لحظه خروج وی از کشور هستند. خسرو تهرانی در همین راستا دستگیر و به مدت 3 ماه هم به زندان افتاد که با پیگیری شدید دوستانش در مجلس و دولت، با مسکوت ماندن پرونده آزاد گردید.
در پیچیده و اطلاعاتی بودن تهرانی این بس که فردی همچون فلاحیان در مصاحبه با روزنامه جام جم در خصوص او از تعبیر «اطلاعاتی تو دار» استفاده میکند. تهرانی که به واسطه فعالیت اولیهاش در کمیته مرکز توانسته بود وجهه مثبتی از خویش در ذهن آیتالله مهدوی کنی و برادرش باقری کنی ایجاد نماید، در سال تحصیلی 64-63 پس از ادغام دفتر اطلاعات نخست وزیری در وزارت اطلاعات به دانشگاه امام صادق رفت و مشغول تحصیل شد و در سال72 توانست دوره کارشناسی ارشد پیوسته خود را از دانشگاه امام صادق در رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی، با تز پایان نامه «ساخت روانی و جامعه شناسانه سازمان مجاهدین خلق ایران با نگاه به مباحث تکنیکی» به پایان برساند.
وی سابقه تدریس در دانشگاه تهران، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده فنون و علوم سیاسی و حضور به عنوان پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را در کارنامه خود دارد و هم اینک معاون آموزشی و پژوهشی مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی ارشاد دماوند است.
جواد قدیری
-------------
جواد قدیری که نام کاملش محمد جواد قدیری مدرس است، از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود. هنگامی که سازمان مجاهدین خلق با ضربه های پی در پی از هم پاشید و مسعود رجوی در زندان ادعای رهبری این سازمان را کرد، جواد قدیری یکی از ایدئولوگها در گرد مسعود رجوی در زندان قصر بود که در برقراری هژمونی رجوی بر اعضای سازمان که در زندان حاضر بودند، نقشی پر رنگ داشت. او پس از انقلاب توانست خود را در صف انقلابیون جا زده و یکی از مهره های کلیدی شبکه نفوذ منافقین گردد. مهدی منتظری رئیس سابق حفاظت اطلاعات ارتش درباره سوابق قدیری می گوید: « جواد قدیری یک آدمی بود که سابقه تشکیلاتی کار با مجاهدین خلق از قبل از انقلاب داشت. حتی زندان هم رفته بود و با [مسعود] «رجوی» هم بند بود و از نوچههای «رجوی» در زندان بود و جالب است که بعد از آزادی از زندان و جریانات انقلاب، یکدفعه سر از دستگاه اطلاعاتی در میآورد... «جواد قدیری» همان اوایل شکلگیری کمیته مستقر در اداره آمد و ... مشغول به کار شد... دوره «رضوی». البته مسئولیت کمیته اداره دوم به عهده «جواد قدیری» نبود. بعد هم در کارهای اطلاعاتی که شروع شد و ستاد خنثی سازی کودتا تشکیل شد، «جواد قدیری» رفت و آمد زیادی پیدا کرد و وارد مباحث اطلاعاتی جدی شد.»
گفته می شود جواد قدیری عامل انتقال دهنده بمبهای ساخته شده از قسمت فنی سازمان به عوامل اجرایی از قبیل کلاهی و کشمیری بوده است. وی که تحصیلکرده دانشگاه صنعتی بوده است همزمان با این اقدامات به همراه محمد کاظم پیرو رضوی در کمیته اداره دوم ارتش حضور به هم می رساند و همزمان در کنار کشمیری مأموریتهای حساس دیگری همچون مقابله با جنگ روانی منافقین را نیز بر عهده میگیرد. جواد قدیری عامل اصلی بمب گذاری در مسجد ابوذر در مقابل مقام معظم رهبری در 6 تیر 1360 بود.
عزت شاهی در خاطراتش میگوید: « بعد از قضیه هفت تیر روشن شد که جواد قدیری قبل از آن در جایی گفته بود که همه اینها در این پنج ـ شش روز فاتحهشان خوانده است و از بین میروند. من تلفن زدم و این موضوع را به خسرو تهرانی گفتم و تأکید کردم که حواستان باشد. تهرانی هم گفت که ما بررسی میکنیم. بعد که قضیه آقای خامنهای [ترور رهبر معظم انقلاب] پیش آمد، ما به آدرسی که از جواد قدیری داشتیم، رفتیم و دیدیم که آنجا را تخلیه کردهاند، گویا مدتی در منزل محمد عطریانفر در اختفا بسر برده و بعد هم... از کشور گریخت.» آخرین جنایتی که از وی ثبت شده است، آتش گشودن به روی مردم در 20 شهریور 1360 است که گویا در آستانه گریختن وی از کشور بوده است.در سال 1364 نام قدیری در لیست شورای مرکزی منافقین به عنوان «عضو مرکزیت» سازمان درج گردید. همسر او، زهره عطریانفر نیز از عوامل تروریستی منافقین بود که مدتی پس از او با کمک باقیمانده شبکه نفوذ از کشور گریخت و البته بعدها در راستای سیاستهای سازمان از همسرش جدا گردید. از دوستان صمیمی جواد قدیری در نخست وزیری می توان به مسعود کشمیری، علی اکبر تهرانی ، تقی محمدی، خسرو قنبری (تهرانی)، سعید حجاریان و... اشاره کرد.
محسن سازگارا
-------------------
محمد محسن سازگارا، متولد 1334 است. او در سالهای پیش از انقلاب، با پذیرش گرفتن از دانشگاه انستیتوی تکنولوژی ایلینوی به امریکا رفت و با انجمنهای اسلامی دانشجویان مسلمان همکاری میکرد و در آنجا با ابراهیم یزدی آشنا شد. پس از مدتی نیز به عضویت مرکزیت نهضت آزادیبخش خارج از کشور درآمد. با توصیه ابراهیم یزدی در روزهای اوج انقلاب به نوفل لوشاتو پیوست. در آن روزها یکی از کسانی بود که ترجمه سخنان امام را بر عهده داشت که آغاز رخنه او به صفوف انقلابیون بود؛ امری که این روزها بارها توسط رسانه های امریکایی مورد تذکر قرار می گیرد.
سازگارا در روزهای نخست انقلاب به همراه مرحوم لاهوتی، ابراهیم یزدی، صباغیان و... در پادگان حر (باغشاه سابق) اعلام تشکیل سپاه کردند. او در این مقطع مسئول اطلاعات و تحقیقات سپاه بود. با توجه به تشکیل چند سپاه دیگر در نهایت این سپاه ها در هم ادغام شد و اغلب عناصر لیبرال و همراه با این گروه از سپاه کنار نهاده شدند، وی نیز بعداز گذشت چندین ماه خارج و به رادیو پیوست. ابتدا در بخش تفسیرهای سیاسی و سپس مدیریت تولید رادیو را عهدهدار شد و به فاصله اندکی به عنوان معاون سیاسی-اجتماعی و قائم مقام مشاور در امور اجرایی منصوب می شود. همراهی وی با بهزاد نبوی در حالی بود که وی به عضویت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی درآمده بود و به عنوان معاون، بهزاد نبوی را در دوره وزارت صنایع سنگین نیز همراهی می کرد. انتقال مسعود کشمیری به دفتر
نخست وزیری سیستان و بلوچستان و رشد پله به پله آن، توسط وی انجام گرفت و مدتی نیز کشمیری در دفتر خود وی همکاری کرد. او به جز ارتقای سازمانی کشمیری پس از انفجار دفتر نخست وزیری، نقش عمده ای در انتشار خبر جعلی «شهادت کشمیری» داشت. پس از جلسه محرمانه ای که در نخست وزیری برقرار میشود، اطلاعیهای تنظیم و توسط محسن سازگارا معاون سیاسی - اجتماعی بهزاد نبوی به صدا و سیما جهت اعلام ارسال میگردد. در این اطلاعیه که ساعت 8 صبح از رادیو پخش می شود، «شهادت کشمیری» رسماً اعلام میگردد. در این راستا دیگر متهمین بهزاد نبوی، سعید حجاریان، خسرو تهرانی و مصطفی قنادها بودند.
دومین اقدام برای شهید جلوه دادن کشمیری جسد سازی برای وی بوده است تا اصلی ترین ابهام در این خصوص مرتفع گردد. در این راستا او به همراه افرادی همچون علی اکبر تهرانی و نادر قوچکانلو متهمین اصلی در جسد سازی بودند. او همچنین به بهشت زهرا رفته و برای هماهنگی دفن جسد کشمیری تلاش می کند. در حالی که تمام مراحل قانونی همچون شناسایی اجساد، معاینه ، اعلام نظر پزشکی قانونی و صدور مجوز دفن درباره شهیدان رجایی، باهنر و دفتریان به صورت کامل انجام گرفته است، هیچ یک از این مراحل درباره کشمیری طی نمیگردد.
او به واسطه این اتهامات دو بار در سال 63 و 65، بازداشت شد اما با فشارهای سیاسی، آزاد و پرونده او به همراه دیگر هم پرونده ای ها متوقف گردید. با توجه به حساسیت بر روی او، به مرور از مسئولیتهای کلیدی خارج، اما حضور خود را در هیأت مدیره سازمان گسترش صنایع سنگین تا اواخر جنگ ادامه داد. بعد ازپایان جنگ تحمیلی در دولت پنجم و ششم با مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری که دوستانش همچون حجاریان در آن فعال بودند همکاری داشت و در کنار این، خود را به عنوان یکی از مؤثرترین اعضای حلقه کیان به عنوان ارگان اصلی استحاله دینی در کشور معرفی میکند. سازگارا پیش از انتشار روزنامه جامعه، مؤسسهای مطبوعاتی را اداره میکرد که از جمله نشریات آن، هفته نامه آینه بود. بعد از پیروزی جبهه اصلاحات درانتخابات دوم خرداد، سازگارا چهره خود را نه تنها به عنوان یک فعال سیاسی و نظریه پرداز اقتصادی دولت بلکه به عنوان مسئول اصلی روزنامه جامعه از شاخص ترین روزنامه های دوم خردادی مطرح می کند؛ روزنامه ای که به عنوان «نخستین روزنامه جامعه مدنی» مطرح می شود. او در سلسله روزنامههای زنجیرهای بعدی نیز به همکاری پرداخت. درنهایت سازگارا بعد از وقایع خرداد ماه سال1382 در کوی دانشگاه و همچنین مطالب منتشر شده برخی از سایت ها به نقل از وی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت می شود اما این بار نیز با حمایت برخی از نمایندگان مجلس ششم از زندان آزاد می شود. وی بعد از آزادی از زندان برای معالجه از کشور خارج میشود و به انگلیس وسپس به امریکا میرود و در آنجا ماندگار میشود. محسن سازگارا در حال حاضر مدیر مرکز تحقیقات ایران معاصر در واشنگتن است که به طور مستقیم تحت نظر CIA اداره می شود. وی به طور هفتگی به همراه علیرضا نوریزاده در برنامه تلویزیونی تفسیر خبر که از تلویزیون فارسی صدای امریکا پخش میشود، بهعنوان کارشناس به توهین و ایراد اتهام علیه نظام جمهوری اسلامی میپردازد؛ برنامهای که این روزها با تواتر بیشتری پخش می گردد. در حال حاضر محسن سازگارا حقوق بگیر دولت امریکا در«امریکن اینترپرایز»، «واشینگتن انستیتو» و VOA و پسرش شهاب سازگارا حقوق بگیر رادیو فردا است.
رسوایی او تا به حدی بود که حتی چندی پیش محسن سازگارا مورد انتقاد برخی اپوزیسیون خارج از کشور قرار گرفت که چرا به قیمت فروختن ارزان کشور برای خود کسب سرمایه می کند و رفتارهای او به حدی مشمئز کننده بود که موجی علیه وی در میان فراریان خارج نشین نیز فراگیر شد.
تقی محمدی
----------------
تقی محمدی متولد 1336 و ساکن نازیآباد بود که برخی او را از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دانستهاند. او که پیش از انقلاب به شغل آزاد اشتغال داشت، به میان دانشجویان پیرو خط امام رفت. تقی محمدی از دانشجویانی بود که در یکی از روزهای اول تسخیر لانه جاسوسی، باری روزن، وابسته مطبوعاتی سفارت امریکا که به زبان فارسی نیز تسلط داشت را به میان خبرنگاران آورد؛ همان فردی که در تسخیر سفارت کنار گروگانها دیده می شود و در اوایل به اشتباه عکس او به خاطر شباهت با احمدی نژاد معروف شد.
محمدی که در کمیته انقلاب منطقه نازیآباد فعال بود، به کمیته اداره دوم ارتش رفت و در بخش ضد جاسوسی، پیگیری جریانات ضد انقلاب راست و ستاد ضد کودتای نوژه فعال شد. سپس وی به جمع حاضر در اطلاعات نخستوزیری پیوست. پس از انفجار هشت شهریور در فاصله کوتاهی تقی محمدی ابتدا به عنوان مأمور دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری به کویت اعزام میشود و سپس به عنوان کاردار ایران در افغانستان منصوب میشود.
دادستانی انقلاب به دلیل نزدیکی او با مسعود کشمیری عامل انفجار نخستوزیری، با هماهنگی وزارت خارجه و بدون آشکار نمودن موضوع، او را از کابل فراخواند و بازداشت کرد. اما تقی محمدی که پس از شنیدن برخی اعترافات هم پروندهای هایش علیه او، در بازداشتگاه برای اعتراف اعلام آمادگی کرده بود، پس از بیان برخی نکات با نظر کارشناس مربوطه ساعاتی فرصت استراحت دریافت میکند اما در این فاصله به طرز مشکوکی با کمربند در تاریخ 19/1/1365 خودکشی مینماید. برخی از کارشناسان امنیتی دادستانی انقلاب معتقد بودند که اینگونه خودکشی با توجه به اینکه تقی محمدی بر روی رگهای گردنش چوب کبریت گذاشته بود، امکان ندارد و اشخاص دیگری احتمالاً او را کشتهاند و بعد حلقآویزش کردهاند. این امر حتی مورد تصریح علنی روح الله حسینیان در سخنرانی 10/6/1379 نیز قرار گرفت. چند روز بعد کمیتهای متشکل از مصلحی نماینده دادستان کل کشور، نماینده پزشکی قانونی، دکتر شیبانی نماینده مجلس شورای اسلامی، منصوری نماینده وزارت خارجه (به دلیل مأموریت تقی محمدی به عنوان کاردار ایران در افغانستان) به اوین رفته و از نزدیک به بررسی نحوه و کیفیت خودکشی وی میپردازند. از نظر برخی این خودکشی حاصل القائات رابطین بیرونی بوده است تا از ادامه سوخته شدن مهرههای سازمان منافقین جلوگیری شود. تقی محمدی گویا در این بازجویی به ارتباط با جواد قدیری و یکی از عاملین انفجار حزب جمهوری اسلامی اعتراف کرده بود.
خوئینیها پس از دریافت گزارش خودکشی تقی محمدی مسئولین پرونده را تحت فشار میگذارد که «وضعیت به این صورت زیاد قابل دوام نیست»در ادامه مسیر رسیدگی نیاز به حضور سعید حجاریان و بهزاد نبوی برای بازجویی به موسوی خوئینیها اعلام میگردد که او پاسخ میدهد مواردی که لازم است را اعلام نمایید تا من خود اقدام به تحقیق نمایم. او در خصوص بازرسی محل کار تقی محمدی نیز اعلام کرد خودش کار تحقیقات را برعهده میگیرد، اما نتیجه آن را برای درج در پرونده و صدور کیفرخواست در اختیار نمیگذارد. مرگ تقی محمدی در لحظهای اتفاق افتاد که بسیاری از گرهها در حال باز شدن بود، اما این رخداد کمک کرد تا در فاصله کمی فشارهای موسوی خوئینیها مؤثر واقع شود و تحقیقات درباره پرونده انفجار نخستوزیری متوقف شود. پس از آن نیز به فاصله اندکی پرونده مسکوت ماند. از دوستان نزدیک تقی محمدی، سعید حجاریان، محمد کاظم رضوی، خسرو تهرانی و محسن سازگارا بودند. تا آنجا که مشهور است سعید حجاریان و سازگارا تدفین و مراسم یادبود «تقی محمدی» را برگزار کردهاند.
حبیب الله داداشی
---------------------
وی که متولد آمل و هم دانشگاهی مهندس رضوی بوده، یک سال زودتر از او از دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی فارغ التحصیل شده است. وی نیز همچون رضوی جذب سازمان مجاهدین خلق گردید و در پیش از انقلاب به اتهام نگهداری مواد منفجره و وسایل تکثیر زندانی میگردد. در زندان با اعضای گروه فلاح آشنا شده و عضو آن میگردد. وی پس از انقلاب همچون دیگر اعضای این گروه از مؤسسین سازمان مجاهدین انقلاب گردید و به همراه رضوی وارد کمیته اداره دوم ارتش شد. وی همچنین همکاریهایی با وزارت کشور، کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، دادگاه انقلاب ارتش و گزینش وزارت صنایع سنگین داشته است. حبیب داداشی و سعید حجاریان و مسعود کشمیری به واسطه حکمی که از سوی ابراهیم حکیمی، رئیس دفتر نخست وزیر دولت موقت برای دسترسی به اسناد تا رده به کلی سری نیروهای مسلح به آنها داده شده بود، از اختیارات ویژهای در رفت و آمد آزادانه به محل بایگانی اسناد طبقهبندی شده برخوردار بوده و پروندههای سری مربوط به پروژههای حساس امریکاییها در نیروی هوایی زمان شاه مانند پروژه HB یا IBEX در این مقطع مورد دستبرد واقع شده بود. داداشی از جمله اعضای فعال در سازمان مجاهدین انقلاب بود که در برابر آیتالله راستی کاشانی، نماینده امام در آن سازمان با انتشار بیانیههای رسمی مقابله کرده و در نهایت نیز با اصرار امام به ضرورت اطاعت از نماینده ایشان در سازمان، به همراه افرادی همچون بهزاد نبوی، محسن آرمین، محمد سلامتی، هاشم آغاجری، فیض الله عرب سرخی و ... در تاریخ 30/10/1360 استعفا کردند.
منبع:ویژه نامه رمز عبور - شماره2
نگرانی از ناکارآمدی تحریمها
اتاقهای فکر جریان فتنه تاثیر تحریم های آمریکارا در فشار به مردم مورد بررسی قرار داده اند .