حکمت واژه 'اصحاب فتنه' بجای 'سران فتنه'

حکمت واژه 'اصحاب فتنه' بجای 'سران فتنه'
مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی‌های مهم قم در جمع بسیجیان از واژه 'اصحاب فتنه' بجای 'سران فتنه' استفاده کردند.

تحلیل مشی و سخنان حکیمانه خامنه‌ای عزیز در سفر تاریخی قم نیاز به مدت‌های مدید تأمل و تدبر دارد و امت اسلام و نظام سالیان متمادی از مشرب این سخنان مهم و این حرکت حکمت‌آمیز بهره خواهد برد همان گونه که هنوز از کلام خمینی کبیر بهره‌مندیم.
رهبری در یکی از سخنرانی‌های مهم قم در جمع بسیجیان از واژه "اصحاب فتنه" استفاده کردند. به نظر من این واژه‌گزینی یا واژه‌سازی رهبری کاری بسیار ظریف و حکیمانه بود.
وقتی می‌گوییم "سران فتنه" معنی‌اش این است که این افراد بی‌آبرو رأس فتنه هستند؛ در حالی که اصحاب فتنه به معنی این است که این عناصر خود رأس فتنه نیستند زیرا فتنه را شیطان بزرگ یعنی امریکا ایجاد می‌کند. البته شیطان تلاش می‌کند خود را در پس این چهره‌ها مخفی کند تا در موقع لازم بتواند سنگر عوض کند یا این عناصر را وجه‌المصالحه قرار دهد و در عین حال هزینه همه فسادها را به گردن عناصر داخلی بیندازد.
در حقیقت در پس این واژه‌گزینی ظریف حکمتی عمیق خوابیده است:
1- این‌ها خود اگر چه در سطوح بالای فتنه هستند ولی سران فتنه در حقیقت دشمنان نظام هستند.
2- اصحاب فتنه خود بازی‌خورده‌اند و نسبت به موقعیت خود با دشمن، متضرر شده‌اند.
3- سران فتنه راه بازگشت ندارند ولی اصحاب فتنه می‌توانند توبه کنند و بازگردند.
4- دوست نباید دشمن را اشتباه بگیرد. دشمن پنداشتن چند عنصر ورشکسته داخلی، باعث نادیده انگاشتن کانون اصلی فتنه در خارج کشور و نظام اسلامی است.
البته رهبری در سخنرانی دیگری در جمع دانشجویان قمی دلیل همراهی این اصحاب فتنه با سران فتنه (دشمنان) را نیز بیان کردند.



پیرزنی بدون پاسپورت و بلیت وارد مدینه شد!

پیرزنی بدون پاسپورت و بلیت وارد مدینه شد!

روایت زیر را یکی از خوانندگان خبرآنلاین از تشرف یک خانم 70ساله به زیارت مسجدالنبی ارسال کرده است.

خانم آمنه رمارم که پیرزنی 70 ساله اهل شهرستان درگز است روز چهارشنبه از خواب بلند می‌شود و بدون اینکه به کسی خبر دهد طلاهای خود را می‌فروشد و سوار اتوبوس شده و به مشهد عازم می‌شود. خانواده وی روز بعد با مراجعه به اورژانس، بیمارستان و نیروی انتظامی، مفقود شدن وی را اطلاع می‌دهند. چند ساعت بعد فردی از بعثه مقام معظم رهبری در مدینه با خانواده وی تماس می‌گیرد و اعلام می‌کند خانم مزبور به تنهایی در فرودگاه مدینه است.

این در حالی است که خانم مذکور بلیط، ویزا و گذرنامه به همراه نداشته و حتی سواد خواندن و نوشتن ندارد. در عین حال با عزم راسخ بدون هماهنگی با کسی و تنها با امید به خداوند و چیزی شبیه معجزه که جز با دعوت الهی صورت نمی‌گیرد از تمام گیت‌ها و ... گذشته و از مدینه منوره سر درآورده.

متاسفانه مسئولان با در نظر گرفتن موانع اداری و مادی، قصد بازگرداندن او را دارند. این در حالی است که عده‌ای اظهار می‌دارند این مسئله امری خارق‌العاده و معنوی است و گویا او را خداوند طلبیده و تقاضا دارند مسئولان با کسب اجازه از نماینده ولی‌فقیه در امور حج و زیارت مساعدت نموده و زمینه ادامه این سفر میهمان الهی خوانده شده حریم کعبه را فراهم کنند.

پیگیری‌های به عمل آمده توسط خبرنگار ما نشان داد عزیمت بانوی یادشده به عربستان صحت دارد و مقامات این کشور حاضر به پذیرش وی شده و اجازه داده‌اند در مراسم حج امسال شرکت کند. با این حال مسئولان کشورمان همچنان مشغول پیگیری مساله هستند و گفته می‌شود تلاش دارند وی را به کشور برگردانند.

فعالیت منافقین علیه طرح هدفمندی یارانه ها


گروهک تروریستی منافقین در تلاشند با بحرانی جلوه دادن وضعیت برخی شرکت های بحران زده آن را به قانون هدفمند کردن یارانه ها و تحریم های اقتصادی و همچنین جریان اقتصادی شکل گرفته در بدنه نظام ربط دهند.

عناصر این گروهک تروریستی اخیراً در تماس مکرر با مرتبطان محیطهای کارگری برخی شرکت و مراکز صنعتی ضمن تلاش برای شناسایی هویت حقوق مالکین آنها قصد دارند املاک شرکت را منتسب به نهادهای انقلابی اعلام کرده و از آن به عنوان ناکارآمدی دولت سوء استفاده تبلیغاتی کنند.

گروهک تروریستی منافقین تلاش دارند با بحرانی جلوه دادن وضعیت شرکتهای آن را به جریان اقتصادی شکل گرفته در بدنه نظام ، شکست ایران در مقابله با تحریم های اعمال شده و بزرگترین جراحی اقتصادی کشور(هدفمند کردن یارانه ها) ربط دهند.

گفته می شود مرتبطان گروهک مزبور شرکت های وابسته به خود و چند شرکت موتور سازی را جزو املاک یکی از وابستگان دولت عنوان کرده اند
 


اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم

اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم
در پی برخی شیطنت ها و شانتاژهای رسانه ای و تبلیغی که با محوریت همسر یکی از سران اصلی سایت های مستهجن فارسی صورت گرفته و تا کنون نیز ادامه دارد، مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سکوت را شکست و بیانیه ای صادر کرد.

 متن کامل بیانیه تحلیل این مرکز به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
«و چون آنها را گویند که در زمین فساد مکنید، پاسخ دهند که تنها ما به صلاح کار کنیم * آگاه باشید که ایشان سخت مفسدند ولی خود نمی‌دانند. (آیات 11 و 12 سوره مبارکه بقره)

سال‌هاست که ملت ایران شاهد تلاش استعمار و دنباله‌های داخلی‌اش برای سست کردن ایمان فرزندان خود است؛ سال‌هاست که غربیان و غرب‌زدگان برای مقابله با قدرت چشمگیر نظام اسلامی و در پی شکست در جنگ سخت، رویکرد نرم را در جنگ به کار گرفته‌اند تا فرهنگ لیبرالی – اومانیستی خود را به خانه‌های ایرانیان بیاورند و انسان‌محوری و خودپرستی را جایگزین پروردگار یکتا، ارزش‌های معنوی و اعتقادات الهی نمایند.

در این مسیر، راه‌های گوناگون را آزمودند و در نهایت آن چه هدف گرفته شد، جوان، اخلاق و اعتقادات جوان بود و صحنه این تقابل نابرابر هم فضای مجازی و اینترنت.

با ورود اینترنت؛ این بازیگر پرقدرت ناخوانده به کشور و رشد،‌ گسترش و نفوذ آن به تمام ابعاد زندگی فارغ از قابلیت‌های شگفت‌انگیز این پدیده و فرصت‌های بسیاری که با ظهور این ابزار در اختیار بشر قرار گرفت، نبردی در آن روی داد و مهاجمان این نبرد، بی ‌رحمانه و با شقاوت انسانیت انسان را نشانه گرفتند.

شبکه‌های تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی در پناه اتاق فکرهای منسجم و هوشمند با تمام توان حریم مقدس خانواده و ارزش‌های اصیل آن که سابقه‌ای دیرین در فرهنگ اسلامی مردم ایران زمین دارد را هدف قرار دادند.

در روزهای آخر اسفند ماه سال 1378 مرکز بررسی جرائم سازمان یافته پس از مدت‌ها انجام فعالیت‌های فنی و اطلاعاتی خبر از انهدام شبکه‌ای از سایتهای تولیدکننده محتوای مستهجن و ضد دینی در اینترنت و دستگیری عوامل اصلی و مدیران فنی و محتوایی آنها را داده و در پایگاه اطلاع رسانی خود، "گرداب" تحت نام شبکه مضلین در پنج شماره به معرفی عناصر و عوامل اصلی مؤسس و گرداننده سایت های مذکور پرداخت.

یکی از عوامل اصلی گرداننده شبکه‌های یادشده، متهم شبکه مضلین2 سعید ملک پور با نام مستعار سیاوش حسین‌خانی است.
وی در سال 2004 به همراه همسرش به کانادا عزیمت کرده و در آنجا با حمایت فنی و مالی یک شرکت آمریکایی اقدام به راه‌اندازی سایتهای مستهجن و ضد دین با نام‌های آویزون، ایران سکس، ایکس پرشیا و... نمود و بنا به گفته خودش همسر وی از فعالیت های غیر اخلاقی او اطلاعی نداشته است. وی در اینترنت خود را فردی تحصیل کرده و دانشجوی دوره دکترای کامپیوتر از دانشگاه ubc ونکوور کانادا معرفی می‌کرد که مشغول تحصیل بوده و به دلیل وضع مالی نامناسب باید کار کند تا درآمد داشته باشد.

او اقدام به ثبت دامین‌های مختلف برای عبور از فیلترینگ جمهوری اسلامی نموده و شبکه مستهجن تحت اختیار او با جذب بیش از 300.000 کاربر ثبت‌نام شده و تعداد بسیار زیاد بازدیدکننده (چند صد هزار) روزانه فعالیت کرده و تنها سایت آویزون روزانه 20 تا 40 هزار بازدیدکننده داشته است. وی با راه‌اندازی سایت آویزون و حجم فعالیت‌های این سایت 20 مدیر ارشد از بین کاربران سایت انتخاب و به‌کار گرفته بود، که همگی در مدیریت سایت نقشی فعال ایفا می‌کردند.

ملک پور پس از دستگیری به راه‌اندازی و ثبت 13 سایت، وبلاگ و دامین مستهجن اعتراف کرد که در آنها خاطرات مستهجن فارسی، خاطرات مستهجن انگلیسی، عکس مستهجن ایرانی، عکس مستهجن خارجی، طنز مستهجن، ویدئو وکلیپ‌های مستهجن، پادکست (شامل فایل‌های صوتی مستهجن، طنز و اخبار آویزون) منتشر نموده و انجمن‌های گفت‌وگوی سکسی به راه انداخته بود.

گفتنی است تنها سایت آویزون از تاریخ 17/2/1385 لغایت 29/12/1387 در مجموع بیش از 22 میلیون نفر بر اساس IP بازدید داشته است و جمع کل صفحات بازدیدشده به بیش از 300 میلیون صفحه بالغ شده است. بیش از 50 درصد کاربران نیز به طور مستقیم (direct traffic) به سایت ورود کرده‌اند. (آمارهای ارائه شده در زمان فیلتر بودن سایت روی داده و از اکانت اختصاصی google analytics مربوط به سایت مزبور به دست آمده است.)

آمار تکان دهنده ذکر شده متضمن نکاتی چند است که لازم است مورد اشاره قرار گیرد:
1. رشد حیرت‌آور محتوای ضد دینی و ضد اخلاقی در فضای وب فارسی، پشتیبانی موتورهای جستجو از جمله گوگل را با خود به همراه دارد. کاربران ارجمند استحضار دارند که هنگام جستجوی کلمه مورد نظر، پیشنهاداتی از سوی این موتور جستجو عرضه می‌شود که اغلب آنها غیر اخلاقی و ضد دینی می‌باشند. مهم‌تر آنکه بخشی از پیشنهادات مطروحه مربوط به حوزه نوپدید سکس با محارم است. این پیشنهادات غالبا با IP ایران قابل دستیابی هستند.

2. ورود مستقیم بیش از 50 درصدی به سایت آویزون، گویای این نکته نیز هست که اغلب جستجوهای کاربران با موضوعات متفاوت حتی با کمترین تشابه به این سایت منتهی شده و بنابراین بر اساس شیطنت موتورهای جستجو، کاربران به این سایت‌ها و اختصاصا به سایت آویزون هدایت می‌شدند.

3. دیگر آنکه در بازه زمانی مورد اشاره، شرکت‌های ارائه دهنده سرویس اینترنت که از قوانین فیلترینگ تخلف می‌کردند به موضوع مورد اشاره دامن زده و زمینه شیوع سریع محتوای مجرمانه را فراهم می‌آوردند.

4. کاربران فارسی زبان خارج از کشور که به سایت مراجعه می‌کردند نیز در این آمار محاسبه شده‌اند.

برخی عناوین فعالیت این سایت و دیگر سایت‌های عضو شبکه مضلین به شرح زیر است:
1. اهانت به مقدسات و اصول و ارزشهای دینی
2. توهین و فحاشی به معصومین ( علیهم السلام) و اعتقادات اسلامی
3. گردآوری و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی خارجی
4. گردآوری، تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی ایرانی( به زبان فارسی)
5. آموزش مسائل غیر اخلاقی و غیر رسمی
6. تولید و انتشار محتوای روابط نامتعارف جنسی مانند روابط جنسی با محارم، ضربدری، همجنس‌گرایی، فتیشیسم و...
7. تحریک جوانان در مسائل جنسی و عضوگیری از آنان برای ایجاد گروه‌های اینترنتی
8. تهیه و انتشار تصاویر تجاوز به عنف و زورگیری از دختران و بانوان ایرانی
9. انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از طریق دوربین مخفی و هک وب‌کم

خلاصه‌ای از اقدامات مدیران تحت فرمان ملک پور
1. انتشار بیش از 40 هزار پست با محتوای مستهجن و ضد دین توسط یک نفر
2. تولید و انتشار کلیپ‌های مستهجن ایرانی با مضامین دوربین مخفی، همجنس‌بازی، دوجنسه‌ها، سکس کودکان و...
3. انتشار 400 کلیپ مستهجن ایرانی تنها در یک سایت و توسط یک نفر
4. انتشار مقاله پیرامون همجنس‌گرایی و موجه جلوه دادن این عمل و ترویج آن بین جوانان ایرانی
5. جذب کاربران به سمت سکس خانوادگی و ضربدری
6. ارائه فایل‌های صوتی و مستهجن فارسی زبان در بخش پادکست سایت آویزون
7. مدیریت سکسولوژی سایت‌ها و حرمت‌شکنی و طرح مباحث جنسی به صورت بی‌پروا به بهانه آموزش
8. انتشار 180 داستان مستهجن که برخی از آنها بالغ بر 100 صفحه بوده است
9. انتشار رمان‌های مستهجن و ارتباط با خوانندگان لس‌آنجلسی برای تبلیغ داستانها

اقدامات صورت پذیرفته به وسیله این گرگ‌های انسان نما، البته اعتراضات گسترده ایرانیان خارج از کشور را نیز برانگیخت. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به محتوای سایت‌های شبکه مضلین و پدیده خرید و فروش فیلم‌ها و کلیپ‌های مستهجن ایرانی و نمایش نقض حریم خصوصی در تصاویر منتشر شده در کشورهای خود واکنش نشان داده و مقالاتی پیرامون آن به رشته تحریر در آمد.

عملکرد مدیران سایت آویزون در انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از جمله فعالیت‌هایی بود که شالوده بسیاری از خانواده‌های ایرانی را سست کرده و باعث از هم پاشیدن خانواده‌هایی شد که مورد سوء‌استفاده قرار گرفته بودند.

با توجه به مطالب پیش گفته، نظر ملت فهیم ایران را به تنها بخشی از گفته‌های تکان‌دهنده سعید ملک پور جلب می‌کنیم:
1. با تبلیغ سایت‌های دوستیابی و مستهجن و تبلیغ محصولات سکسی ماهانه 700 دلار درآمد داشتم که یا به صورت چک به آدرس منزل ارسال می شد و یا به حسابم واریز می شد.

2. پس از مدتی خواستیم کاری کنیم که قابلیت پخش مطالب برای کسانی که اهل اینترنت نیستند هم وجود داشته باشد. صحبت کردیم با مدیران و به این نتیجه رسیدیم که داستان‌ها و فیلم‌ها و عکس‌هایمان را تبدیل کنیم به فرمت‌هایی که قابل انتشار در موبایل باشد... خیلی هم موفق بود.

3. بعد از اشاعه مرحله مستهجن‌نگاری و هرزه‌نگاری گفتیم بیاییم اعتقادات مذهبی را تمسخر کنیم. مراسم مذهبی و شمایل مذهبی بود که عکس‌های مستهجن روی آنها قرار می‌دادیم و حتی در نوشتار مراسم مذهبی را مسخره می‌کردیم و هدف، ضربه زدن به اعتقادات مذهبی و دین مردم به خصوص جوانان بود. وقتی اعتقادات مذهبی یک جوان از بین برود، برای خیلی کارهای دیگر آماده می‌شود.

4. یکی از روش‌هایی که برای تولید تصاویر مستهجن و هرزه‌نگاری استفاده می‌کردیم، وب‌کم افراد را با یکسری نرم‌افزارهایی که از کانادا یا انگلیس خریداری کردیم، هک می‌کردیم. وب‌کم می‌تواند چیزهایی که در اتاق خواب است را نشان دهد. وقتی ما وب‌کم را هک می‌کردیم طرف فکر می‌کرد کامپیوترش خاموش است ولی وب‌کمش روشن می‌ماند یا ما روشن می‌کردیم و می‌توانستیم خیلی چیزها را ببینیم. خیلی چیزهای مستهجن یا چیزهایی که مربوط به حریم خصوصی بود این طوری در می‌آوردیم و روی سایت قرار می‌دادیم.

5. سایتی زدم که حتی شرمم می‌شد به صمیمی‌ترین دوستم نشانش دهم و حتی شرمم می‌شد به همسرم بگویم چنین سایتی می‌روم نه اینکه صاحبش هستم.

6. اگر از بیرون بخواهم به سعید ملک‌پور یا سیاوش حسین‌خانی نگاه کنم هیچ رحمی نمی‌کنم . می‌گویم مفسد فی‌الارض است و باید اعدام شود.

اکثر آسیب دیدگان و مخاطبان در داخل و خارج از کشور حمایت خود را از اقدام مرکز بررسی جرائم سازمان یافته اعلام کردند و پیام‌های دریافتی از سوی مخاطبان نیز حاکی از درخواست اشد مجازات برای عاملان این قتل‌عام فرهنگی است. در این حال باید گفت ترحم بر این راهزنان دین و فرهنگ، مصداق بارز ترحم بر پلنگ تیز دندان و عاقبت آن است.

چه کسی است که از شنیدن توهین به قرآن و ائمه، ترویج مسائل قبیحی مانند همجنس‌گرایی، سکس ضربدری و چندنفره، تبلیغ فروش دختران ایرانی، هک وب‌کم‌ها و فیلم‌برداری مخفیانه از حریم خصوصی افراد و اقدامات شنیع دیگری که بر قلم شرم است نگارش آنها، بر خود نلرزد؟

کدام وجدان منصف و بیداری می‌تواند به راحتی از کنار آنچه بر جوانان بی‌آلایش این مرز و بوم پس از مشاهده این سایت ها رفته است، بگذرد؟

جملاتی که در ادامه ملاحظه می‌فرمایید، بخشی از حجم عظیم پیام‌های ارسال شده به سایت گرداب از سوی مخاطبان سایت‌هایی است که انسانیت و شرافت را یک‌جا به حراج گذاشتند:
1- این سایتها زندگی ما رو نابود کرد. فقط اعدام مجازات ایناست.
2- من هم تحت تأثیر این سایت ها ضررهای روحی و جسمی زیادی خوردم و هم اکنون تنها ایمان به خدا و نماز است که نجات من را فراهم کرد.
3- خدا می‌داند که من چند ساعت از عمرم را برای دیدن این عکس‌ها و نوشته ها حرام کردم.
4- اینا داشتن زندگی من رو نابود می‌کردند. مطمئناً زندگی خیلی‌ها رو تا حالا نابود کردند.آن ها رو باید جلوی مردم آتش بزنند .چون زندگی خیلی‌ها رو خاکستر کردند.
5- من اصلاً کاری به اهدافتون و و اینکه چه برنامه‌ای داشتین و... ندارم. فقط می‌خوام یه خرده در مورد این سایت [آویزون] بگم تا عقده‌ام خالی بشه. منم چند سال پیش به این سایت سر می‌زدم، کلی طرفدارش شده بودم و حال می‌کردم. اما یه روز به خودم اومدم دیدم تو خیابون که راه میرم به دخترا یه جوری نگاه می‌کنم، ذهنم همش درگیر داستانایی بود که خونده بودم، برای خودم فکر و خیالای چرت و پرت می‌کردم، خلاصه مغزم کاملاً معطوف این سایت و مطالبش شده بود.
6- می‌خوام تو صورت همشون نگاه کنم، می‌خوام تو صورت همشون داد بزنم و بگم که چه بلایی سر زندگی من آوردن. الان که خبر دستگیریشون رو شنیدم باور نمی‌کردم. من داشتم غرق تو کار اینا می‌شدم ، داستان هاشون رو که می‌خوندم به طرز عجیبی تو فکر می‌رفتم و درگیری روانی شدیدی در من ایجاد می‌شد . نمی‌دونستم راه درست کدومه. تا اینکه به خودم اومدم ، به وسیله‌ یکی از دوستام، دوباره برگشتم به خودم ، به نمازم ، به دینم .... ولی اون دوران که تو خلأ دست و پا می‌زدم و این آقایون به من می‌خندیدند رو هیچ وقت فراموش نمی‌کنم.
7- اگه آمار سایت درست و جدید باشه، منم یکی از اون 300 هزار نفرم. آویزون محیط عجیبی بود، انقدر رفتم توش تا بالاخره گیر افتادم و عضو شدم. وقتی توش عضو می شی همه چیزتو ازت می گیره و همه چیزتو می گیره و چیزایی بهت می ده که زرق و برق دارن. مطلب خیلی برام مهم بود واسه همین همه نظرات رو خوندم. دوست عزیزی که گفتین آویزون محیط غیر سکسی هم داشته، یه چیز از من بشنو که اونجا بودم! آره داشت (گفتگوی آزاد)! ولی وقتی توش چیزی می‌نوشتی جرأت نمی‌کردی اسمی از ائمه یا اعتقادات اسلامی ببری! چون مسخرت می‌کردن. به خیال خودشون روشنفکر بودن . جذابیت آویزون از یه طرف مثل گرداب می‌کشدت تو و لازمه دخول جا گذاشتن اعتقاداتته ... دوست عزیزی که گفته بودین این فقط یه سایته، هزار تا سایت دیگه هم هست! از من بپرس! منی که اونجا رو حس کردم، آویزون بیچارت می‌کنه. شاید یه وبلاگ مستهجن یه نفرو چند دقیقه‌ای به فساد واداره ولی محیط آویزون دوستانه بود. واسه همین نمی‌فهمیدی از کجا داری ضربه می‌خوردی. نمی‌دونستی ضارب کیه! بچه‌ها آویزون سایت بزرگی بود. کار بچه های سپاه رو کم نگیرید! آویزون یه سایت پورنو نبود! به هیچ وجه! آویزون داشت اعتقادات و افکار جوونای مارو سست می‌کرد. از خودمون علیه خودمون استفاده می‌کرد
8- من خودم یکی از بازدیدکنندگان این سایت‌ها بودم. چرا به این سایتها می‌رفتم بماند ولی فکر می‌کنم بیشتر از روی کنجکاوی و جوانی و خریت من بوده. حالا شکر خدا خوشحالم که کسانی جلوی من را گرفته‌اند که کمی به خودم فکر کنم و آبروی مردم. چون کلیپ و عکس‌های خارجی که همیشه هست ولی اون ایرانیهایی که پخش می‌کردند خصوصاً جشن‌های داخلی خانواده‌ها (که امکان داشت روزی یکی از آنها خانواده خودم باشد) خیلی خطرناک بود چون خیلی‌ها را بی‌آبرو و سیر از زندگی می‌کردند.
9- من کسی هستم که چون تو محل همه بچه‌ها سراغ این سایت‌ها می‌رفتند یه جوری کم می‌آوردم و با گرفتن اینترنت منم رفتم تو این سایت‌ها. اولش از خوندن داستانهایی در رابطه با تجاوز به خواهر و مادر و محارم اونم به صورت اشتراکی خیلی جا خوردم. اصلاً برام قابل حل نبود که کسانی باشند که اینجوری بی‌غیرت باشند اما این داستان‌ها خیلی زیاد بود. موقع خوندن فکر می‌کردم همه ایران و همه خونواده‌ها اینجوری هستن و بگم تو جمع خانوادگی‌مون همیشه حواسم بود ببینم محارم من هم مثل اون داستان‌ها می‌شن یا نه. خدا ببخشه منو که به محارم خودم نظر بد مینداختم. البته دست خودم نبود. ناخودآگاه ذهنم اون طرف می‌رفت و از دستش هم خلاص نمی‌شدم و نسبت به این مقولات نفرت هم داشتم. ولی نمی‌تونستم نرم تو این سایت‌ها. خلاصه دست همتون درد نکنه. خدا خیرتون بده. من یکی که خیلی راحت شدم. فقط تو کارتون جدی باشید و نذارید سایت‌های مشابه اینچنینی بازم راه بیفته.
10- آفرین برشما. حتی من نماز شب خون هم آلوده شده بودم.
11- آدمی با سرعت 150 کیلومتر تو اتوبان خلاف میاد و اگه کسی ازش بپرسه چرا این کار رو می‌کنی میگه خودم رو می‌خوام بکشم، به کسی مربوط نیست. سؤال اینه که تکلیف بیچاره‌ای که از روبرو میاد چیه؟آیا اون باید تاوان اشتباه شما رو بده؟ بنده خودم بارها تو کافی نت‌ها شاهد بودم که بچه‌های در حد 14 الی 15 سال به این سایت‌ها می‌رفتند. سایت‌هایی که بعضی وقتها زشت‌ترین و کثیف‌ترین اعمال رو تبلیغ می‌کردند. به ریشه‌هایش هم باید پرداخت. مثل آموزش جوانان و فراهم نمودن امکان ازدواج؛ اما نباید به امثال این انگل‌ها فرصت رشد داد.
12- تو رو خدا سعی کنید هر چه زودتر سایت‌های غیر اخلاقی و مستهجن رو جمع کنید و نابود کنید. من یک نوجوان 17 ساله هستم که از 14 سالگی تو این مرداب وحشتناک افتادم و الان هم سخت پشیمانم و در نزد خدا توبه کردم و سخت پشیمانم. من بار اول که رفتم تو سایت سکسی پیش خودم گفتم این بار دفعه اول و آخرمه فقط ببینم چه جوریه. ولی وقتی که رفتم دیگه معتادش شدم و دیونه داستان، عکس و فیلم. و حتی می‌خواستم...روم نمیشه بگم شرمسارم پیش خدا ولی به شماها میگم. می‌خواستم با یک دختری ارتباط سکسی برقرار کنم. خدا نجاتم داد وگرنه این کار رو می‌کردم.
13- من از جمله کسانی هستم که به صورت تصادفی با سایت‌های مستهجن فارسی برخورد کردم و از انسان بودن خود شرمگین شدم. شاید خیلی از خانواده‌ها با مضامین این سایت‌ها آشنا نباشند و از محتوای آنها خبری نداشته باشند ولی دست‌اندرکاران این سایت‌ها جرثومه‌های فسادی بودند که کثیف‌ترین نوع تهاجم را بر بنیان خانواده‌های ایرانی برگزیدند. فکرش را هم نمی‌توان کرد که جوانی که بر اثر محتوای کثیف این سایت‌ها روح شیطانی پیدا کرده است چه مفاسدی را انجام داده است.
و اما اکنون همسر سعید ملک‌پور، خانم فاطمه افتخاری با نگارش نامه به رئیس قوه قضائیه و انتشار سرگشاده آن (در حالی که متهم اشاره کرده که همسرش از اقدامات مفسدانه وی اطلاعی نداشته است)، با طرح ادعاهای واهی فرزندان ملت ایران در مرکز بررسی جرائم سازمان یافته را آماج حملات خود قرار داده است.

چگونه است که چندصد صفحه گفته‌های تکان‌دهنده ملک‌پور در راه‌اندازی و مدیریت سایت‌های مستهجن و سیل عظیم نظرات کاربران در دام افتاده که تنها بخشی از آنها در قسمت نظرات شبکه‌های مضلین سایت گرداب منعکس شده و... به هیچ انگاشته شده و با مظلوم‌نمایی از متهم و انکار تمام آنچه از وی به طور مستند موجود است، پاسداران حریم جامعه و خانواده را متهم به نقض حقوق شهروندی می‌نماید؟

چگونه است که قرار دادن تصاویر مستهجن روی عکس مراسم عزاداری اباعبدالله و شمایل مذهبی، ترویج سکس با محارم، آموزش سکس با حیوانات، انتشار هزاران داستان، عکس و کلیپ مستهجن نقض حقوق جامعه و شهروندان آن اعم از جوانان پاک این سرزمین نیست، اما برخورد با مفسدین فی‌الارض و آسیب‌زنندگان به نهاد خانواده اینگونه مورد هجوم قرار می‌گیرد؟

ملک‌پور و سایر متهمین شبکه‌های مضلین در رأس جریانی قرار گرفته بودند که به تجاری‌سازی سکس مشغول بوده و به اذعان خود از آن کسب درآمد می‌کردند.

این با کدامین منطق منطبق است که مرتکب جرم به اعمال غیرانسانی و غیراخلاقی خود اعتراف نماید و تمام اسناد فنی موجود و ضبط شده نیز با اظهارات وی مطابقت نماید، اما پس از دوسال از سپری شدن موضوع نزدیکان وی مدعی شده و با هوچی‌گری، شانتاژ و مصاحبه با رسانه‌های بیگانه که عداوت آنها با مردم ایران در تمام این سال‌ها بر همگان روشن شده با دروغ‌پردازی سعی در به حاشیه راندن اصل ماجرا و انحراف افکار عمومی داشته باشند؟

خانم افتخاری در پیگیری پرونده مجرمانه همسر خود برای تحت فشار گذاردن ایران، با نخست وزیر کانادا ملاقات کرده و از وی درخواست حمایت می‌کند. وی همچنین با اشاره ملک‌پور به برقراری ارتباط با فعالان حقوق بشر و جلب حمایت آنان، هدایت می‌شود. در نتیجه این اقدام، به اصطلاح فعالان مدافع حقوق بشر ایران از سعید ملک‌پور، یک مستهجن‌نگار ضد دین، حمایت نموده و اقداماتی را رقم می‌زنند.

حال مانند همیشه این پرسش، بی پاسخ می‌ماند این فعالان حقوق بشر در استیفای حقوق بیش از یک میلیارد مسلمان که به کتاب آسمانی آنها توهین شده است، چه کرده‌اند؟

بی‌تردید جریان به دام افتادن عوامل شبکه‌های مضلین و انهدام سایت‌های آنان بر برخی گران آمده که به هر حربه‌ای متوسل شده و به هر طناب پوسیده‌ای دستی می‌زنند.

حمایت شبکه تلویزیونی BBC و شخص سازگارا، از سعید ملک‌پور کدام واقعیت را منعکس می‌کند؟ آیا جز این است که آنها از به دام افتادن عمله‌ای از عمال شیطان بزرگ ناخشنود شده بودند؟ نکته مهم‌تر آنکه از بین متهمان شبکه مضلین تنها شخص سعید ملک‌پور مورد حمایت ابلیسیان قرار گرفت، در صورتی که دیگر متهمان نیز شایسته ترحمی از آن دست بودند.

نامه‌های گاه و بی‌گاه ملک‌پور از زندان و راه‌اندازی کمپین‌های حمایت از او و دیگر مسائل مرتبط با وی که در فضای رسانه‌ای ضد انقلاب منتشر می‌شود، بخشی از یک سناریوی برنامه‌ریزی شده همزمان با نزدیک شدن به زمان صدور حکم سعید ملک‌پور ارزیابی شده و با هدف ایجاد انحراف در مسیر پرونده و تحت فشار قرار دادن قوه قضائیه و نیز از میدان به در کردن مرکز بررسی جرائم سازمان یافته در حال اجراست، غافل از اینکه بیش از سه دهه است که ملت ایران در این خصوص تجربه کافی به دست آورده‌اند که به بلندگوهای تبلیغاتی وابسته گوش نسپرند و پشتیبان اقدامات فرزندان خود در حوزه امنیت عمومی و خانواده باشند.

اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که با عنایت به محتوای سایت آویزون تمامی بازدیدکنندگان آن، نکات ذکر شده در این بیانیه که در خصوص عناوین فعالیت‌های سعید ملک‌پور است را تایید می‌کنند و ذکر گفته‌های ملک پور تنها به جهت رعایت امانت و احترام به روند قضایی پرونده می‌باشد.

اشاره به تحرکات مذبوحانه جنود شیطان نیز شایان توجه است؛ آنجا که با نگارش مقاله، تحریر کتاب و یا ساخت فیلم‌های مختلف و به راه انداختن هیاهو و پرداختن به مقوله هرزه‌گری و ابتذال در ایران، این پدیده را نکوهش می‌کنند اما از دیگر سو شاهدیم که با حمایت خود از تولیدکنندگان محتوای مستهجن و آنانی که مروج همان هرزگی و ابتذال بودند، اشک تمساح برای به اصطلاح این قربانیان نقض حقوق بشر می‌ریزند. این رفتارهای متناقض نشان از فرصت‌طلبی مذبذبانی است که حیات خود را در تحقیر ایران و ایرانیان می‌بینند.

ملک‌پور و اعضای باند وی جریانی را در این مرزو بوم پایه‌گذاری کردند که متأسفانه با اهمال برخی نهادهای ذیربط دامنه آن به ظهور سایت‌های جدید ضد اخلاقی و ضد دینی که هر روز توسط ده‌ها کاربر به سایت گرداب گزارش می‌شوند، انجامیده است.

مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام می‌کند که بر اساس قانون و وظیفه و بنا به تعهد و تکلیفی که در حفاظت از ارزش‌ها، اخلاق جامعه و تحکیم خانواده بر خود فرض دانسته است، حتی ذره‌ای از مواضع محکم خود در برخورد جدی و قانونی با جانیان فرهنگی و آسیب‌زنندگان به بنیان‌های اخلاقی ایرانیان عقب نشینی نکرده و با جدیتی بیش از پیش به برخورد با آنان ادامه خواهد داد.

امید که مسئولین امر در قوه قضائیه، در این جهاد اکبر سربازان کیان این مرز و بوم را کماکان همراهی کنند.

«وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
 
برای دانلود فیلم اینجا را کلیک کنید.


 

موسوی با سپاه تسویه می کند !

موسوی با سپاه تسویه می کند !
فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) با اشاره به برخی کارشکنی‌های دولت وقت در مسیر جنگ، نخست‌وزیر را مقصر اصلی شرایط آن روزها دانست و گفت: از همان موقع ما اینها را می‌شناختیم و می‌دانستیم چه کسانی هستند.

سردار محمد وفایی فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) در بخش دوم گفتگوی خود با فارس به موضوعاتی مانند برخی کارشنکی‌ها و جوسازی‌ها علیه این قرارگاه در ایام دفاع مقدس و سال‌های پس از آن در عرصه سازندگی و نیز مقایسه تحریم‌های صورت گرفته علیه کشورمان در طول سال های پس از انقلاب اسلامی پرداخت که متن این گفتگو به شرح زیر است:

* بی‌عرضگی و همراهی نخست وزیر با کارشکنان جنگ

وزیر صنایع سنگین وقت (بهزاد نبوی که سردار وفایی تمایلی برای بردن نام وی نداشت) ما را برای خرید 800 دستگاه لودر و بولدوزر، یک سال و نیم معطل کرد. دست حاج محسن رفیق‌دوست هم به عنوان وزیر سپاه بسته شده بود.
همان وزیر به قرارگاه خاتم آمد و من به او اعتراض کردم که چرا یک سال و نیم ما را معطل کردید؟
آنها به ما می‌گفتند شما باید لودر را از شرکت "لیپر " که یک شرکت آلمانی بود بخرید. ما می‌گفتیم گور پدر آلمان و ژاپن ولی سازمان ما از اول با کوماتسو که یک شرکت ژاپنی است بسته شده و نمی‌توانیم این کار را بکنیم. گفت یعنی شما می‌گویید ما ساخت و پاخت کردیم؟ گفتم خدا می‌داند.
همه اینها به خاطر بی‌عرضگی نخست‌وزیر وقت بود. چه طور می‌شود نخست‌وزیر 2 بار کاری را به وزیر بگوید و او انجام ندهد؟ نخست وزیر هم بی‌عرضه بود و هم با آنها همراهی می‌کرد.

* گفتم گور پدر وزیر! 20 میلیون تومان فدای یک تار موی بچه بسیجی‌ها

"طارق "، شناوری بود با طول حدود 22 متر و عرض 9 متر و ارتفاع 7متر. ارتباط موتور با پره‌های این شناور هیدرومکانیک است و این شناور چون پره‌ای بود، می‌توانست تا 70 تن بار را حمل کند.
طارق باید در آب، کالیبره می‌شد و درست کردن آن در بیرون آب امکان نداشت. ما این را در جایی به نام "شمریه " آوردیم و قرار شد از آنجا به اروند منتقل شود.
موتور این شناور "لیپر " بود. ما هر چقدر با شرکت تماس گرفتیم که این موتورها را برای ما بیاورد، این کار را نکردند. آخر هم گفتند که وزیر صنایع سنگین گفته "سپاه به ما 20 میلیون تومان بدهکار است شما موتورها را تحویل آنها ندهید. " این درحالی بود که10-15 روز بیشتر تا عملیات باقی نمانده بود و قرار بود بچه‌های مردم بروند زیر آتش، آن موقع این آقا این طور عمل می‌کرد.
به یکی از دست‌اندرکاران زنگ زدم و گفتم مگر تو غیرت نداری؟ برو اسلحه را بگذار زیر گلوی مدیر عامل و با لباس خانه، صبح اول وقت بیارش اینجا.
گفت حاجی اینطوری برای ما مشکل می‌شود اگر امکان دارد شما یک تلفنگرام بزن تا من این کار را انجام ‌دهم.
خلاصه آن فرد را10 صبح فردا به اهواز آوردند.
آنقدر عصبانی شدم که او را کوبیدم به ماشین و گفتم چند روز بیشتر نمانده و من باید بچه‌های مردم را که قرار است عملیات کنند، آموزش دهم.
گفت وزیر به من این طوری گفته.
گفتم گور پدر وزیر! 20 میلیون تومان فدای یک تار موی زائد بچه بسیجی. پول، مال ملت است.
گفتم او را ببرید داخل اتاق و هرچه خواست در اختیارش بگذارید ولی تا پایان عملیات حق بیرون آمدن ندارد.
جنگ این طوری اداره می‌شد و ما در دو جبهه می‌جنگیدیم.

* بودجه‌ای که دولت وقت برای جنگ در نظر گرفت احمقانه بود

از همان موقع ما اینها را می‌شناختیم و می‌دانستیم چه کسانی هستند.
ما می‌گفتیم برایمان لودر و بلدوزر بفرستید. آنها هم هر چه ماشین‌آلات خراب و از کار افتاده بود برای ما می‌فرستادند.
به امام(ره) هم نمی‌توانستیم مرتب گلایه کنیم چرا که حاضر بودیم بمیریم ولی امام(ره) ذره‌ای ناراحت نشوند. درثانی امام(ره) خیلی چیزها گفت و اینها نکردند.
چیزی که خیلی ما را اذیت می‌کرد این بود که آنها نمی‌گفتند نمی‌دهیم. اگر این را می‌گفتند تکلیف معلوم بود. در حرف می‌گفتند ما پشتیبانی می‌کنیم ولی در عمل این طور نبود. الان که خیلی مسایل مشخص شده، می‌شود این حرفها را زد والا چند سال قبل به خاطر برخی مصلحت‌ها نمی‌شد این چیزها را گفت.
این آقایان فقط 16 درصد بودجه کشور را به جنگ اختصاص داده بودند. هیچ کجای دنیا چنین حماقتی وجود ندارد. هر کجا جنگ باشد تمام بودجه آن کشور جنگی بسته می‌شود.
آن موقع اصلا اجازه داده نمی‌شد تا مردم از اختلافات مسئولان و فرماندهان جنگ مطلع شوند و این مظلومیت مضاعف برای بچه‌های جنگ بود.

* مبلغ اولین و آخرین قراردادی که در قرارگاه خاتم امضا کردم

سپاه بعداز جنگ بنا بر تکلیف، وارد عرصه سازندگی کشور شد.
یادم هست اولین قراردادی که من در سال 1368 در قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) امضا کردم،30 میلیون تومان با موضوع تصحیح اراضی بین دارخوین و خرمشهر بود.
همان زمان بچه‌های سازمان برنامه و بودجه به ما می‌گفتند شما خودتان شخم زدید حالا پول می‌گیرید که صاف کنید؟
آخرین قراردادی هم که در سال 1384 خودم در قرارگاه امضا کردم و بعد از آن به دلیل بیماری از آنجا جدا شدم، 2میلیارد دلار بود که در یک مناقصه بین‌المللی برنده شدیم.
این قابلیتی است که خداوند در سپاه قرار داد. 34هزار نفر در کارگاه‌های ما کار می‌کردند و اگر بعد از جنگ اجازه می‌دادند سپاه در بخش‌های دیگر مثل درمان هم وارد شود، باز هم همین اتفاق می‌افتاد. ولی بروید ببینید چه کسانی و به چه دلیل اجازه ندادند؟

* تعبیر مدیرعامل یک شرکت ژاپنی از قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص)

وقتی ما در عسلویه برنده مناقصه بین‌المللی شدیم، از اروپا 2 نفر زنگ زدند و به بنده تبریک گفتند ولی در ایران کسی خبر نداشت.
برای تهیه خلاصه طرح این مناقصه، بیش از 170 نفر کارشناس با تحصیلات بالای لیسانس به مدت 6 ماه کار کردند.
ما سنگین‌ترین پروژه‌ها را به صورت E.P.C قبول کردیم. یعنی پروژه‌ها را طراحی، تامین، راه‌اندازی کرده و بعد آن را به طرف ارائه می‌کنیم.
ما قرارداد 2 پالایشگاه گازی را به این صورت بستیم. آنها قبل از اینکه پاکت قیمت‌ها را باز کنند، اسناد فنی ما را مطالعه می‌کنند. ما یک وانت اسناد فنی برای آنها فرستادیم تا اجازه دادند در قیمت هم شرکت کنیم.
من چندی قبل با مدیر عامل یک شرکت مهم ژاپنی صحبت می‌کردم. وقتی بعضی مسایل را به او گفتم، به من گفت "مثل شما در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. " او تعارف نکرد. خیلی کارهای بزرگ توسط مهندسی سپاه صورت گرفت که برخی برای اولین بار در ایران بود اما هیچ وقت کسی در مورد این موارد صحبت نکرد.

* امروز سپاه 70 لشکر مهندسی در اختیار دارد

این‌ها همه نشان‌دهنده توان سپاه است. امام(ره) جمله‌ای درباره سپاه دارند که فرمودند "من هیچ موقع نظرم نسبت به سپاه برنمی‌گردد. " توجه کنید که ایشان نگفتند "سپاهی " بلکه گفتند "سپاه " چرا که اشخاص احتمال خطا هم دارند.
دشمن هم امروز از این توان سپاه می‌ترسد.
ارتش آمریکا با آن همه هیبتی که برایش درست کرده‌اند، یک اتوبان در آمریکا ساخته است. آنها این توان ما را می‌دانند ولی متاسفانه برخی افراد بدبخت در داخل نمی‌فهمند و با دشمن علیه سپاه همصدا می‌شوند.
امروز توان ما به حدی است که اگر خدای ناکرده جنگی رخ بدهد، سپاه 60-70 لشکر مهندسی دارد که همه اینها با توانمندی‌هایی که در خود سپاه بود، بوجود آمد و به لحاظ منابع مالی هم به جایی وابسته نیست.
این لشکرهای مهندسی مجهز به آخرین متد و تکنیک‌های روز دنیا هستند.

* امروز دیگر مسئولان بالای نظام به دشمن "گرا " نمی‌دهند

فضای دشمنی امروز دنیای استکباری با گذشته فرقی ندارد ولی یکی از حسن‌ها این است که امروز دیگر مسئولین بالای حکومت و وزیر و وزرا از داخل به دشمن "گرا " نمی‌دهند.
برخی می‌گویند تحریم‌ها در گذشته به این شدت نبود. اما مگر پیشرفت‌های ما در گذشته مانند امروز بوده است.
من یک مثال می‌زنم. در زمان رژیم طاغوت تنها 5 درصد نمایشگاه بین‌المللی در ایران به کشور خودمان تعلق داشت.
ایران در سال 40 گندم و گوسفند صادر می‌کرد ولی در اول انقلاب تولید گندم به 500هزار تن رسید درحالی که میزان مورد نیاز ما 7 میلیون تن بود. اما امروز ما در کشور به جایی رسیده‌ایم که 2میلیون تن هم اضافه بار گندم داریم.
پرتقال و سیب را از اسراییل می آوردند و مملکت در حال فلج شدن بود. اما امروز چطور؟
آنها بنزین را تحریم کردند ولی اعلام شد که ما توانستیم بنزین مورد نیاز را خودمان تولید کنیم. البته همان موقع هم 10 کشور اعلام کردند که ما بنزین مورد نیاز را به شما خواهیم داد و کاری به حرف دولتمردان خود نداریم.

* امروز هر کالایی را می‌توان از کشورهای مختلف خرید

آمریکایی‌ها فکر می‌کنند دنیا فقط خودشان و چند کشور دنباله‌روی آنها هستند. امروز هر کالایی را می‌توان از کشورهای مختلف خریداری کرد.
در واقع دنیای مادی نمی‌تواند تحریم صددرصد کند چون اندیشه آنها مادی است و صاحبان این اندیشه برای چند دلار بیشتر حاضرند همه چیز خود را بفروشند.
ضمن اینکه حضرت آقا هم فرمودند این تحریم ها برای ما خیر است و ما را خودکفا می‌کند.
ممکن بود اگر ما تحریم نبودیم به اینجا نمی‌رسیدیم چراکه انسان در سختی رشد می‌کند.

* شیعه با تحریم و رموز مقابله با آن آشناست

تحریم دو بعد دارد یکی ترس از آن است و دیگری بعد فیزیکی آن که در کمبودها نمایان می‌شود و ترس هم از این کمبودها حاصل می‌شود.
شیعه بزرگترین تحریم را به نام شعب ابی‌طالب در تاریخ خود دارد که پیامبر اسلام(ص) و تعدادی از مسلمانان طی 3 سال در محاصره سخت‌ترین تحریم‌ها بودند و ما امروز با نگاه به سیره پیامبر اعظم(ع) می‌فهمیم که تحمل، قناعت و نترسیدن مهمترین رموز مبارزه با تحریم‌ است. بنابراین شیعه با تحریم و رموز مقابله با آن آشناست.
ما از تحریم‌ها استقبال نمی‌کنیم ولی واهمه‌ای هم از آن نداریم.
ما که از پیامبر اسلام(ص) بالاتر نیستیم. آنها در شعب ابی‌طالب با هسته خرما زندگی خود را می‌گذراندند. کار ما که امروز به هسته خرما نرسیده است.


پیش نویس بیانیه 19 موسوی ابلاغ شد

می توان با صدور بیانیه 19 توسط مهندس موسوی شرایط حضور در انتخابات را تعیین کرد که همان اصلاح موثر قانون انتخابات است. این نکته هم در آن بیانیه اشاره شود که در صورت عدم اصلاح قانون انتخابات، اصلاح طلبان و جنبش سبز به صورت همه جانبه انتخابات را تحریم می کنند.
اتاق فکر فتنه سبز در لندن دست فتنه گران را «خالی» توصیف کرد و خواستار تدوین راهبرد برای این جریان از هم پاشیده شد.
هامون نیوزبه نقل  کیهان سایت جرس ارگان حلقه لندن ضمن تحلیلی تاکید کرده است: دستان همراهان جنبش خالی است و باید تولید محتوا کرد]![ جنبش فراگیر نشد و باید راهبردهایی که از سوی سرانی چون میرحسین موسوی تعیین شده، با بیانی شیواتر و عامیانه تر تشریح گردد تا بیشتر افراد متوجه آن بشوند.

ارگان مهاجرانی و کدیور آنگاه به عنوان راهبرد به موسوی و دیگر عناصر فتنه این گونه دیکته کرد که: یکی از راهبردها، انتخابات مجلس در سال آینده است مثلا انتخابات را باید تحریم کرد یا شرایطی تعیین نمود. به عنوان مثال می توان با صدور بیانیه 19 توسط مهندس موسوی شرایط حضور در انتخابات را تعیین کرد که همان اصلاح موثر قانون انتخابات است. این نکته هم در آن بیانیه اشاره شود که در صورت عدم اصلاح قانون انتخابات، اصلاح طلبان و جنبش سبز به صورت همه جانبه انتخابات را تحریم می کنند.

تحلیل اخیر جرس ضمن اینکه به وضوح، دیکته کردن برخی خواست ها از خارج به فتنه گران را نشان می دهد، در عین حال از سردرگمی و آشفتگی جریان فتنه نیز حکایت می کند.

تعیین شرط برای حضور در انتخابات مجلس هم در حالی است که جریان فتنه و افراطیون مدعی اصلاح طلبی اساساً با به هم ریختن میز انتخابات و مقابله با رای مردم به جنگ با جمهوریت برخاستند و طبق قانون مجرمان و متخلفان شایسته مجازات محسوب می شوند.

شایان ذکر است برخی از مشاوران و اعضای ستادهای موسوی و کروبی هم اکنون در لندن به سر می برند و با سازمان جاسوسی خارجی انگلیس (ام آی 6) و بازوی رسانه ای آن (شبکه بی بی سی) همکاری کاملی دارند. شبکه بی بی سی یکی از کلیدزنندگان پروژه تقلب به عنوان اسم رمز آشوب بود. برخی ستادهای ظاهراً انتخاباتی مدعیان اصلاحات، در جریان انتخابات و حوادث پس از آن عملاً به ایستگاههای ایرانی بی بی سی و سازمان ام آی 6 تبدیل شده بود که در ارتباط با سفارت انگلیس فعالیت می کردند.

کروبی در آستانه برکناری

تا زمانی که کروبی دبیر کل حزب باشد امکان کوچکترین تحرک سیاسی و اقبال مردم متصور نیست. لذا اولین گام برای ایجاد اعتماد میان مردم و عناصر سیاسی این است که دبیر کل که در واقع تابلوی حزب در جامعه محسوب می‌شود تغییر کند.

کروبی از دبیر کلی حزب اعتماد ملی کنار گذاشته می‌شود.

کروبی در آستانه برکناری



هامون نیوز به نقل از جهان
،  شنیده‌های موثق از برخی اعضای شورای مرکزی این حزب حاکی است تعدادی از اعضا که هفته گذشته در منزل یک عضو مرکزی حزب اعتماد ملی جلسه داشتند، درباره چگونگی آغاز فعالیت‌های حزب و تلاش برای تحرکات سیاسی در آستانه انتخابات آینده بحث و تبادل نظر کردند. در این جلسه اعضای حزب بر روی یک نکته اتفاق نظر داشتند؛ که عملکرد کروبی طی ماه‌های پس از انتخابات - که در مواردی ساختار شکنانه و در بعضی مواقع اسباب تمسخر و مضحکه مردم بوده - در نهایت باعث تنزل جایگاه حزب در میان فعالان سیاسی و مردم شده، و تا زمانی که کروبی دبیر کل حزب باشد امکان کوچکترین تحرک سیاسی و اقبال مردم متصور نیست. لذا اولین گام برای ایجاد اعتماد میان مردم و عناصر سیاسی این است که دبیر کل که در واقع تابلوی حزب در جامعه محسوب می‌شود تغییر کند.

در این جلسه برخی اعضا که منتقد و معترض به عملکرد ساختارشکنانه کروبی بودند، اعتقاد داشتند کروبی با گره زدن سرنوشت خود به میرحسین و جنبش سبز، ملعبه دست ضد انقلاب خارج نشین قرار گرفته و موجب بی‌اعتمادی مردم و عناصر سیاسی به خود و حزب اعتماد ملی شده است. لذا باید با تشکیل کنگره اقدام به عزل کروبی و جایگزین کردن فرد مناسبی برای دبیر کلی حزب باشیم. از سوی دیگر برخی اعضای این جلسه که جزء دوستان سابق کروبی هستند، برای حفظ احترام و سوابق گذشته وی پیشنهاد کردند که با کروبی به طور خصوصی صحبت کنیم تا خود وی اقدام به استعفا و کناره‌گیری نماید.

به گزارش رسالت، با توجه به مباحث مطرح شده در سطوح مختلف حزب اعتماد ملی پیش‌بینی می‌شود طی هفته‌های آینده وضعیت کروبی در حزب اعتماد ملی روشن شده و این حزب اصلاح طلب با مدیریت فردی عاقل و دور اندیش و متعهد به مبانی نظام به عرصه سیاسی کشور باز گردد.


دخترم مرتب از آزار و اذیت در زندان می گوید

ادر زن ایرانی زندانی در آمریکا گفت: زمانی که در ایران جشن هسته ای برگزار می شد به دست و پای شهرزاد زنجیر بسته بودند و یک میله آهنی به عرض 10 سانت به روی قفسه سینه اش بسته بودند و او را با این وضعیت طی 48 ساعت بدون استراحت از این زندان به زندانی دیگر منتقل می کردند.


بلقیس روشن مادر شهرزاد میرقلی‌خان در گفت‌وگو با فارس درباره زندانی شدن دخترش توسط ماموران آمریکایی گفت: دختر من در سال 2007 سفری به قبرس داشت و یک ماه در آنجا اقامت داشت. بعد از یک ماه وقتی برای تمدید ویزای خود به اداره مهاجرت مراجعه کرد در آنجا پاسپور دخترم را ضبط می کنند و عنوان می کنند که باید برای پاسخ به سئوالاتی به آمریکا سفر کنید.

وی افزود: دخترم به دلیل ضبط پاسپورتش نمی توانست کاری انجام دهد و مجبور شد به آمریکا برود. قرار بود این سفر 10 روزه باشد که هنوز بعد از سه سال برنگشته است.

روشن ادامه داد: زمانی که در قبرس بود به ما اطلاع داد که من باید به آمریکا بروم. ما هم برای اینکه بتوانیم او را ببینیم به همراه دوقلوها به قبرس رفتیم که متاسفانه پرواز تاخیر داشت و ما با یک روز تاخیر به قبرس رسیدیم و دو قلو ها توانستند تنها 6 ساعت با مادرشان باشند و بعد هم او را برای رفتن به آمریکا بدرقه کردیم.

*ماجرا از کجا آغاز شد

مادر شهرزاد میرقلی خان در ادامه درباره آغاز این ماجرا گفت: پرونده ای که برای دختر من ساخته اند، «تلاش برای خرید دوربین دید در شب» بوده است. دخترم متهم است که در سال 2004 در اتریش به همراه همسر سابقش برای خرید دوربین های دید در شب تلاش کرده است.

وی افزود: با این حال او در دادگاه در اتریش شرکت کرد و به 52 روز حبس محکوم شد. بعد از اینکه دادگاه اتریش برای او 52 روز زندان حکم داد او به قید وثیقه آزاد شد و دوباره در سال 2005 از او خواسته شد برای رای نهایی به اتریش برود و زمانی که به اتریش رفت به 52 روز زندان محکوم شد که 28 روز از زندان را کشید و بقیه را خرید و پرونده بسته شد.

*اقدام آمریکا بر اساس قوانین بین المللی غیر قانونی است

مادر شهرزاد میرقلی خان ادامه داد: دوباره بعد از مدتی، دادگاه آمریکا برای همین پرونده حکم 5 سال حبس برای شهرزاد صادر کرد که طبق قوانین بین الملی برای یک پرونده نمی توانند دو بار حکم صادر کنند.

وی افزود: یعنی کار آمریکا در این پرونده از اساس اشتباه بوده است و این را خودشان هم می دانند. حتی وکیل ما هم گفت زمانی که یک حکم برای یک پرونده صادر می شود دیگر نمی توانند برای آن حکم جدیدی صادر کنند.

روشن ادامه داد: به همین خاطر دستگیری شهرزاد کاری غیر قانونی بوده ولی الان دختر من سه سال است به عنوان تلاش برای خرید یک فقره عینک دید در شب زندان است.

*زمان جشن هسته‌ای ایران سعی در شکنجه شهرزاد داشتند

وی با بیان اینکه با دخترم در تماس هستیم و تنها او می تواند بعضی وقت ها از زندان با ما تماس بگیرد گفت: شهرزاد مرتب از آزار و اذیتی که به او میشود صحبت می کند به خصوص در 18 روز اول که در بازداشتگاه لاندردی در شهر میامی بود که با او رفتارهای بسیار آزار دهنده ای داشتند.

روشن ادامه داد: مثلا زمانی که در ایران جشن هسته ای برگزار می شد به دست و پای شهرزاد زنجیر بسته بودند و یک میله آهنی به عرض 10 سانت به روی قفسه سینه اش بسته بودند و او را با این وضعیت داخل ون قرار می دادند و طی 48 ساعت بدون استراحت از این زندان به زندانی دیگر منتقل می کردند.

وی افزود: زمانی که به زندان اصلی برگشته بود، مچ های دست و پایش مجروح شده بود و او را در این وضعیت و بدون هیچ درمانی رها کرده بودند.

*انتقال بی مورد به زندانهای مختلف در شرایط بسیار سخت

مادر زندانی در بند آمریکا گفت: یک بار دیگر زمانی که رای اولیه دادگاه صادر شده بود ما تقاضای تجدید نظر کردیم. دخترم تعریف کرد که ساعت 4 صبح بیدارش کردند و گفتند باید به زندان جرجیا آتلانتا برود.

وی با بیان اینکه این زندان بسیار مخوف است ادامه داد: شهرزاد را به همراه 6 نفر دیگه بعد از 4 روز که در این زندان بسر بردند دو مرتبه در ساعت 4 صبح به زندان لاندردی بازگرداندند و وقتی اعتراض می کند می گویند که اشتباه شده است.

روشن افزود: شهرزاد زمانی که قصد داشت از تخت دو طبقه پایین بیاید به دلیل اینکه این تخت حفاظ نداشت، از پشت به پایین پرت شد و ستون فقراتش صدمه دید به صورتی که به سختی می توانست بایستد.

*شهرزاد با ستون فقرات آسیب دیده با زنجیر 11 ساعت با اتوبوس راه پیمود

مادر زندانی در بند آمریکا ادامه داد: با این وجود او را با همان حال و با زنجیر با اتوبوس 11 ساعت تا میامی بر گرداندند. بعد از اینکه به زندان رسید یک کمد فلزی سنگین به او تحویل دادند تا به سلولش ببرد.
وی افزود: بعد از 15 روز نامه‌نگاری بالاخره شهرزاد را معاینه کردند و از ستون فقراتش عکس گرفتند و دیدند که ستون فقرات آسیب دیده و به همین خاطر مدتی روی ویلچر بود ولی هنوز هم ستون فقراتش دچار مشکل است.

روشن ادامه داد: بعد هم که او را به زندان دمری در نزدیک نیویورک منتقل کردند به دلیل عدم درج سوابق پزشکی اش تقاضای شهرزاد را قبول نمی کردند وبعد که دیدند واقعا دچار مشکل است دوباره عکس برداری کردند آنجا هم مدتی روی ویلچر بود.


فشار دیکتاتورهای سبز کار خودش را کرد

فشار دیکتاتورهای سبز کار خودش را کرد
گنجی به غلط کردن افتاد!
اکبر گنجی در گفت وگو با صدای آمریکا از وقوع «استبدادسبز» در میان جریان اپوزیسیون خبر داد و تحت فشار این جریان سرکوب اظهارات قبلی خود درباره بی پایه بودن تقلب در انتخابات را که مستند به اظهارات تاج زاده، عباس عبدی، رمضان زاده، بهزاد نبوی و نظرسنجی تیم حسین قاضیان بود، پس گرفت!

اکبر گنجی در گفت وگو با صدای آمریکا از وقوع «استبدادسبز» در میان جریان اپوزیسیون خبر داد و تحت فشار این جریان سرکوب اظهارات قبلی خود درباره بی پایه بودن تقلب در انتخابات را که مستند به اظهارات تاج زاده، عباس عبدی، رمضان زاده، بهزاد نبوی و نظرسنجی تیم حسین قاضیان بود، پس گرفت!
وی در این مصاحبه گفت: «رسانه ها و گروه های استبداد سبز می گویند انتقاد نکنید الان وقتش نیست، رژیم سوءاستفاده می کند و میان مخالفان اختلاف می افتد». وی با تکرار این مطلب که «جنبش سبز به معنای داشتن سازمان و رهبری، جنبش محسوب نمی شود» از سخنان مستند قبلی خود عقب نشینی کرده و مدعی شد «من می گویم موسوی دور اول 20 میلیون رأی نیاورده بود و هیچ دلیلی برای آن وجود ندارد»! وی در عین حال این عبارت معنادار را تکرار کرد که «شرط سبز بودن، باور به پیروزی موسوی یا تقلب در انتخابات نیست»!
انتشار این مصاحبه تحمیلی باعث بازتاب های جالبی در میان رسانه های ضدانقلاب شد. بالاترین در مطلبی نوشت: سخنان آقای گنجی در مصاحبه با صدای آمریکا تصویری را که از او در ذهن داشتم، تا حدی مغشوش کرد. او چیزهایی گفت که درست درباره آنها فکر نشده بود و متضاد و آشفته بود. در شرایطی که به گفته گنجی آرا شمارش نشده و طبعاً آمار درستی هم وجود ندارد چگونه او همزمان آمار 20 میلیون رأی را مطرح می کند. او همچنین مدام از «جنبش» حرف می زد و باز می گفت به معنای کلاسیک، جنبشی وجود ندارد.
بالاترین در مطلب دیگری به انتشار مصاحبه گنجی با صدای آمریکا پرداخت. زیر این مطلب کامنت های خواندنی زیر جلب توجه می کند: کیهان ماهی خودش رو گرفت آقای گنجی... این مردک دیوانه است. یکی ایشون رو از برق بکشد. در اوایل انقلاب اسیدپاشی برای حجاب و شلوارجین. اکنون میگویند مهدی موعود توهم است. دیروز انتخابات پاک بود، امروز انتخابات تقلب بود. تعادل مغزی نداری اکبرجون... گنجی گفت «تسخیر لانه جاسوسی». معلومه هنوزم ملکه ذهنش هست که این جوری گاف می دهد... هنوز هم می شود روحیه ماله کشی اصلاح طلبانه در وجود آقای گنجی حس کرد.... اون یه اصلاح طلبه مخصوصاً وقتی از «تسخیر لانه جاسوسی» صحبت می کنه!... ایشون فکر کنم تکلیفش با خودش معلوم نیست، یه روز شکنجه گره، فرداش خودش شکنجه میشه، یه روز میاد خدا رو زیر سوال می بره فردا تو نمازجماعت می گیرندش، یه روز انتخابات ائل و بئل امروز هم که فرموده اند تقلب محرز در انتخابات صورت گرفته. یکی نیست بگه رفتی نشستی اونور خوش می گذرونی، حرف جدیدی نداشتی تا خودت را سوژه کنی؟... چرا هرچی در این 12 سال میگی و می نویسی، به سود سپاه تموم میشه؟

جاسبی در تدارک پست جدید

جاسبی در تدارک پست جدید

پس از اعلام نظر رهبرمعظم انقلاب اسلامی در ارتباط با مساله وقف اموال دانشگاه آزاد اسلامی به نظر می رسید مشکلات مربوط به این دانشگاه به نقطه پایان خود رسیده باشد امابا ان قلتی که هیات موسس به روی برخی مواد اساسنامه پیشنهادی شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته ،پیش بینی می شود دور جدیدی از کشمکش سیاسی بین این دو نهادوفرهنگی ! شروع شود.

هیات موسس دانشگاه آزاد مواردی ازاصلاحات مورد نظر شورای انقلاب فرهنگی را در اساسنامه جدید نپذیرفته به همین دلیل پیش نویس اساسنامه به شورا عودت داده مِی شود تا نظرات هیات موسس در آن اعمال شود اما با توجه به دیدگاه ها ومواضع اعلام شده قبلی دو طرف، به نظر می رسد پرکردن شکاف موجود بین این دونهاد به آسانی مقدورنباشد.

بنا برهمین گزارش، اختلاف اصلی بر سر نحوه انتصاب هیات امنا است. نظر شورا این است اعضای هیات امنا به پیشنهاد رئیس شورا ی عالی انقلاب فرهنگی - رییس جمهور،دکتر احمدی نژاد-و تصویب هیات موسس منصوب شوند که هیات موسس با این روش مخا لف است. بنا براین گزارش به زودی متن اساسنامه به شورا برگشت داده خواهد شد و اختلاف نظرها در ماههای آینده ادامه خواهد یافت.

از سوی دیگر گزارش مِی شود دوران مدیریت 28 ساله عبدالله جاسبی رئیس دانشگاه آزاد ویکی از موارد کلیدی اختلاف بین شورا وهیات موسس به نقطه پایان خود رسیده باشد؛ به همین دلیل وی برای تداوم موقعیت خود در این مجموعه در صدد ایجاد جای پایی برای خود در واحد علوم تحقیقات وفناوری است.

دانشگاه آزاد در نظر دارد درهمه مراکز استانها واحد علوم وتحقیقا ت راه اندازی کند . به این ترتیب این مجموعه به ساختار گسترده وتوانمندی به موازات ساختار اصلی دانشگاه در سراسر کشور با بودجه ای کلان مبدل خواهدشد.

 

شیرین عبادی: حیف صدام نبود که ساقط شد؟!

شیرین عبادی: حیف صدام نبود که ساقط شد؟!

شیرین عبادی در گفت‌وگو با «تینک پروگرس» اظهار داشت: سیاست های بوش در خاورمیانه اشتباه بود و موجب محبوب تر شدن جمهوری اسلامی و دولت احمدی نژاد در منطقه شد. 

وی اضافه کرد: حذف صدام توسط آمریکا نادرست بود و باعث شد ایران نفوذ خود در منطقه را افزایش دهد. 
 
عبادی همچنین گفته است: سیاست های اوباما و دموکرات ها در خاورمیانه و از جمله حمایت از فتنه درست است. دولت آمریکا باید به عنوان حقوق بشر از این فتنه حمایت کند. 
 
یادآور می شود شیرین عبادی با هدایت و حمایت دولت بوش و دختر دیک چنی معاون رئیس جمهور، اقدام به راه اندازی گروهک کانون مدافعان حقوق بشر کرد و با حمایت همان دولت و پس از معرفی از سوی منافقین به الهه هیکس بود که جایزه سیاسی صلح نوبل را دریافت کرد. به همین دلیل هم هیچ بعید نیست که او چند سال بعد به سرزنش عملکرد دولت اوباما بپردازد، از جمله با جملاتی قریب به این مضمون که «حمایت اوباما از موسوی و کروبی و فتنه نادرست بود و باعث گسترش قدرت جمهوری اسلامی شد»!


نامه‌ی ذلت‌بار دو گروهک دانشجویی به اوباما

نامه‌ی ذلت‌بار دو گروهک دانشجویی به اوباما

 در این نامه که توسط رسانه‌های ضدانقلاب خارج نشین منتشر شده و اسامی 2 گروهک ادوار تحکیم و دانش آموختگان لیبرال به چشم می خورد، آمده است: ریاست جمهور محترم آمریکا! 31سال پیش سفارت شما در ایران توسط گروهی از دانشجویان که خود را پیرو خط امام می نامیدند اشغال و «سرآغاز»!؟ اختلافات بین دو کشور شد. امروز با گذشت سه دهه از قطع روابط بین 2 دولت، جاه طلبی های هسته ای جمهوری اسلامی به مرز خطرناکی نزدیک شده و پرونده حقوق بشر حکومت هم آنقدر سیاه است که نیاز به توضیح ندارد. اکنون سوال آزاداندیشان و صلح طلبان این است که در صورت دستیابی به سلاح هسته ای، جمهوری اسلامی با مردم جهان چه خواهد کرد.

نویسندگان نامه که عیناً ادبیات وزارت خارجه آمریکا را کپی کرده اند می افزایند: ما از شما که علاوه بر ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، برنده جایزه صلح نوبل هم هستید انتظار داریم ضمن در نظر داشتن فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت را نیز بیش از پیش مدنظر داشته باشید و از هیچ اهرم فشاری برای متوقف نمودن آن دریغ ننمایید.
 
این نامه با 12 امضا در حالی منتشر شده که خود اوباما به اعتبار شکست سنگین در انتخابات میاندوره ای کنگره حال و روز خوبی ندارد. 
 
2 گروهک یاد شده مجموعاً به اندازه 20 نفر عضو ندارند.

حدس بامزه سایت مهاجرانی درباره طرح هدفمندی یارانه‌ها

حدس بامزه سایت مهاجرانی درباره طرح هدفمندی یارانه‌ها

سایت وزیر ارشاد دولت اصلاحات در خبری بامزه مدعی شده که هدف دولت از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، حذف جریان اپوزیسیون از جامعه است.

 سایت متعلق به عطاالله مهاجرانی، در مطلبی که آن را بیانیه "جمعی از دانشگاهیان دانشگاههای تهران" خوانده، مدعی شده است که تلاش دولت برای اجرای طرح "هدفمندی یارانه ها" به این دلیل است که "حکومت، قشر متوسط جامعه را دشمن بقای خود می داند و می خواهد تا با اجرای این طرح، آنان را به لیست فقرا الحاق کند ... تا این خیل فقرا، اندیشه ای جز سیر کردن شکمشان نداشته باشند و نتوانند به حکومت بیندیشند."

در ادامه مطلب جالب این سایت آمده است که جمهوری اسلامی می خواهد تا از این راه با فشار بر بازار از توان آنان در حکومت کاسته و قرارگاههای خاتم الانبیا و .. را جایگزین بازار کند!

پیش از این، بخشی از فعالان سیاسی و مسئولان درباره تلاش برخی محافل برای اخلال در اجرای طرح "هدفمندی یارانه ها" به بهانه های مختلف، سخن گفته اند.



درخواست پناهندگی از سوی فرزندان سکینه محمدی آشتیانی


اختصاصی/درخواست پناهندگی از سوی فرزندان سکینه محمدی آشتیانی

اخیراً دو تن از فرزندان سکینه محمدی آشتیانی به دلیل حمایت های گسترده رسانه های کشورهای خارجی قصد خروج از کشور را دارند.

که فرزندان نامبرده از کشور ایتالیا درخواست پناهندگی سیاسی نموده و در صدد عزیمت به آن کشور می باشند.
لازم به ذکر است خانم آشتیانی به جرم قتل شوهرش از سوی مراجع قضایی به اعدام محکوم شده لذا برخی از گروههای معاند نظام با سوء استفاده از این موضوع و تحت پوشش نهادهای مدافع حقوق بشر در اعتراض به حکم صادره نسبت به مشارالیه تبلیغات منفی گسترده ای را به منظور تخریب وجهه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در نزد مجامع بین المللی در جهت نیل به اهداف مورد نظر در دستور کار خود قرار داده اند.

خاک بر سرمون! 13 آبان چه غلطی کردیم؟

خاطره خوانی حسرت آلود منافقین در روزنت:
خاک بر سرمون! 13 آبان چه غلطی کردیم؟
جمهوری اسلامی در 22بهمن ماه سال گذشته با بسیج نیروها آخرین میخ را بر تابوت تجمعات کور خیابانی زد. پس از آن هم به جای اندیشیدن به راه حلی مناسب و درخور، مقصریابی به شغل اول همه تبدیل شد.

یک سایت ضد انقلابی که پایگاه اصلاح طلبان فراری در خارج محسوب می شود، تصویری تیره و تار از جنبش سبز کذایی ترسیم کرد.

روزنت ضمن اشاره به سپری شدن سالگرد 13آبان که سال گذشته با حاشیه آفرینی منافقین همراه بود، نوشت: هفته ای که گذشت، هفته ای پر آه و حسرت و افسوس بود؛ هم چون بسیاری از هفته های سال جاری. زمانی به یاد 22 خرداد افتادیم و روز انتخابات، دیگر بار سر را در حسرت 18 تیر تکانی دادیم و گذشتیم، آهی جان سوز برای روز قدس از سینه خود بیرون دادیم و اکنون هم زمان مرثیه سرایی برای 13 آبان فرا رسیده است. یادمان ها، غم نامه ها و مطالب فراوانی با مطلع «یادش به خیر 13 آبان سال گذشته...» در هفته گذشته در دنیای مجازی منتشر شده است. در این میان کم نبود کنایه ها به میرحسین موسوی و مهدی کروبی.

«آرش- ب» نویسنده فراری روزنت اضافه می کند: سال گذشته در یک بازه زمانی، تنها تاکتیک ما حضور در خیابان ها بود. آنها که در آن روزها تنها بر طبل حضور در خیابان ها می کوبیدند، هرگز به دو سؤال پاسخ ندادند. اول آن که هدف از حضور در خیابان ها چیست و قرار است چه نتیجه ای از آن گرفته شود؟ هیچ یک از مخالفان هرگزاعلام نکردند که قرار است از این تجمعات چه نتیجه ای گرفته شود؟ تجمعی چند ساعته و حضور در خیابان و شعار دادن، و به دنبال آن ضرب و شتم و بازداشت قرار بود ما را به کدامین مقصود رساند؟ نکته دوم آن بود که راه حل بدیل برای این تجمعات چه خواهد بود؟ تکرار مکرر یک تاکتیک، بدون آنکه کوچکترین تغییری در آن داده شود، دست طرف مقابل را برای برخورد با آن باز می گذارد. این گونه بود که جمهوری اسلامی با بسیج نیروها آخرین میخ را بر تابوت تجمعات کور خیابانی در 22بهمن ماه سال گذشته زد. پس از آن هم به جای اندیشیدن به راه حلی مناسب و درخور، مقصریابی به شغل اول همه تبدیل شد. برخی ابراهیم نبوی را مقصر دانستند، برخی سایت جرس را، و...
این سایت ضد انقلابی همچنین نوشت: همه آنها که در یک سال و نیم گذشته، حتی تیتر اخبار مربوط به ایران را دنبال کرده اند، می دانند که بعد از شکست حضور خیابانی در 22 بهمن سال گذشته، ظهور و بروز خیابانی اپوزیسیون به حداقل ممکن رسیده است. اگر سال گذشته، حضور در خیابان ها، تنها گوشه ای از اقتدار جنبش بود، اکنون نوشتن یک جمله کوتاه روی یک دیوار پرت، برخی را تا عرش اعلا می برد.]!![

روزنت همچنین تأکید کرد: حضور خیابانی به علل مختلف دیگر امکانپذیر نیست. در این مدت برخی دل خود را بر امتیازهای بالا در سایت بالاترین و به اشتراک گذاشتن لینک در شبکه های مجازی چون فیس بوک خوش کرده اند. برخی نیز به تاسی از سال ها حضور و زندگی در جوامع اروپایی و آمریکایی، در پی آن هستند که اعتصاب را پیش بکشند. موج انتقادات از موسوی و کروبی نیز، فزونی گرفته است. هیچ کدام هم راه حل بدیلی ارائه نمی دهند که بتوان اجرا کرد.

این سایت در پایان تصریح کرد که اپوزیسیون اکنون حسرت می خورد و کاسه چه کنم چه کنم به دست گرفته است.

عکس/ اعتراف جالب سایت آقازاده

عکس/ اعتراف جالب سایت آقازاده
 سایت اینترنتی وابسته به یکی از آقازاده ها (محسن - ه ) در مقابل خبر مربوط به "روایت تکان دهنده امام رضا(ع) درباره دین فروشان قدرت طلب عوامفریب" تصویر مربوط به پشت میز نشستن رئیس دانشگاه آزاد اسلامی را به صورت نصفه منتشر کرد .
گفتنی است بعد از مدتی تصویر این خبر تغییر کرد .
 
تصویر اصلی



عکس/نماینده زن با تی ‌شرت سکینه

عکس/نماینده زن با تی ‌شرت سکینه

جوسازی های رسانه ای و دیپلماتیک غربیها در ماجرای اعدام سکینه میم همچنان ادامه دارد.

 این در جالی است که بسیاری از خبرهائی که در این رابطه منتشر می شود، دروغ هائی است که منشا آنها بنگاههای تبلیغاتی آمریکائی هستند.

در همین رابطه اخیرا سخنگوی وزارت‌ خارجه جمهوری اسلامی می گوید دشمنان در بحث حقوق ‌بشر آنقدر وقیح و گستاخ شده ‌اند که پرونده خانمی را که مرتکب جنایت و خیانت شده به یک پرونده حقوق ‌بشری تبدیل کرده‌ اند و امروز این فرد سنبل آزادیخواهی و حقوق ‌بشر شده و عکس او را از ساختمان نخست ‌وزیری یکی از کشورها آویزان کرده ‌اند و یا در کابینه یکی از کشورهای اروپایی زنان کابینه اعلام کرده‌ اند از این به بعد به ما بگویید سکینه. 



زهره کاظمی وروان پریشی حاد

زهرا رهنورد(زهره کاظمی)

شنیده شده خانم زهره کاظمی مدتهای طولانی است که از داروی (ANTIPSYCHOTICS) که یک داروی اعصاب بسیار قوی و به عنوان ضد روان پریشی معروف می باشد استفاده می نماید .
گفته می شود این دارو برای درمان اختلالات عصبی حاد روان پریشی ها در درمان اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلالات هذیانی، جنون ها و دیگر اختلالات روان پریشی تجویز میگردند
ملاحظه : بنا بر یافته های خبرنگار جنبش سرخ حسینی ، خانم کاظمی حدود 5 سال است که با وخامت وپیشروی بیماری اعصابشان از این داروی خطر ناک استفاده می نمایند .
گفته می شود عمده مصرف این دارو درکاهش  حالات روان پریشی و جنون آنی می باشد .



اطاعت، کواکبیان و عبدی حاضر به مناظره با روانبخش نشدند


دبیر سیاسی کانون کفا گفت‌: رایزنی هایی با چهره های مطرح جناح اصلاح طلب از جمله آقایان اطاعت، کواکبیان و عبدی صورت گرفت ولی هر یک به بهانه ای حاضر به مناظره با حجه الاسلام روانبخش نشدند.

دبیر سیاسی کانون کفا دانشگاه سیستان و بلوچستان گفت‌: به مناسبت فرا رسیدن 13 آبان قصد برگزاری مناظره ای با موضوع «پایان اصلاحات آری یا خیر؟» ، میان حجه الاسلام روانبخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو و یکی از نیرو های جبهه اصلاحات راداشتیم که متأسفاته به سخنرانی تبدیل شد.

به گزارش زاهدان پرس ، دبیر سیاسی کانون کفا گفت‌: رایزنی هایی با چهره های مطرح جناح اصلاح طلب از جمله آقایان اطاعت، کواکبیان و عبدی صورت گرفت ولی هر یک به بهانه ای حاضر به مناظره با حجه الاسلام روانبخش نشدند.

وی ادامه داد‌: وقتی تلاش هایمان ثمره بخش نبود اطلاعیه ای در سطح دانشگاه زدیم و از دانشجویان و نشریات فعال در جبهه اصلاحات خواستیم تا شخصی را برای برگزاری مناظره دعوت کنند.

دبیر سیاسی کانون کفا افزود: بعد از پخش اطلاعیه، مدیر مسئول نشریه «بامداد» منتسب به جریان اصلاحات تماس گرفت و برای دعوت از شخصی از جبهه اصلاح طلب ابراز تمابل کرد و ما نیز استقبال کردیم.

وی با بیان این که این کار هم به نتیجه ای نرسید افزود‌: بعد از چند روز طی تماسی که با مدیر مسئول نشریه «بامداد» داشتم، گفت که با 30 نفر از نیرو های جناح اصلاحات صحبت کردیم ولی هیچ یک حاضر به مناظره با حجه الاسلام روانبخش نشدند؛ و به خاطر ضیق وقت این بود که مناظره را تبدیل به سخنرانی کردیم.

برپایه این گزارش، این جلسه سخنرانی، ساعت هشت امشب، در تالار فردوسی دانشکده مهندسی برگزار می شود.



مرگ بر امریکا

مرگ بر امریکا راهپیمایی 13 ابان  

 

 

۱۳ آبان     

 

 

روز شعار  

 

   

مرگ بر امریکا  

 

مقام معظم رهبری : فتنه 88 را جوان‌ها مهار کردند

مقام معظم رهبری در دیدار دانش‌آموزان: فتنه 88 را جوان‌ها مهار کردند

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار پرشور هزاران نفر از دانش آموزان، 13 آبان را نماد طمع ورزی آمریکا، وابستگی رژیم طاغوت، ایستادگی ایمان متکی به بصیرت، پیشقراولی نسل جوان در صحنه، و شجاعت و جسارت نسل جوان انقلابی دانستند و تاکید کردند: امروز ملت ایران، مصمم تر و قوی تر از هر زمان در حال حرکت به سمت اهداف بلند و قله های سعادت است و در صف مقدم این حرکت عظیم، جوانان قرار دارند.

در این دیدار که در آستانه سیزده آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و روز دانش آموز، برگزار شد، حضرت آیت الله خامنه ای، 13 آبان را نمادی بسیار مهم و دارای معانی و حقایق فراوان خواندند و افزودند: یکی از مناسبتهای 13 آبان مربوط به سخنرانی امام خمینی(ره) در سال 1343 در قم و در اعتراض به تصویب قانون ظالمانه مصونیت قضایی اتباع آمریکایی در مجلس آن زمان و سپس دستگیری و تبعید امام(ره) بودکه در واقع امام بزرگوار با فریاد حق طلبانه خود از مصالح، منافع و شرف ملت ایران دفاع کردند.

 

 

حضرت ایت الله خامنه ای

 

ایشان این حادثه را نماد طمع ورزی آمریکا و روح تعدی استکبار نسبت به ملت ها از جمله ملت ایران برشمردند و خاطرنشان کردند: این موضوع همواره باید در حافظه تاریخی ملت ایران به ویژه جوانان باقی بماند که آمریکا هیچگاه به دنبال روابط عادی باکشورها نیست بلکه خواهان روابطی از نوع ارباب- رعیتی و غارت منافع ملتها است و اگر در مقابل او ایستادگی نشود، تا لگد مال کردن شرف یک ملت نیز پیشروی خواهد کرد.

رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری سخنان به ظاهر دوستانه روسای جمهور آمریکا در دوره های مختلف، افزودند: اگر چه این سخنان در ظاهر، نرم است اما در باطن، همان پنجه چدنی در زیر دستکش مخملی است.

حضرت آیت الله خامنه ای، ایمان همراه با بصیرت را دومین حقیقت 13 آبان دانستند و تاکید کردند: فریاد امام خمینی(ره) در سال 1343، پاکیزه ترین فریادها و برخاسته از احساس دینی و عرق مسلمانی ، و متکی بر حمایت عمومی مردم بود که نتیجه آن چهارده سال بعد در پیروزی انقلاب اسلامی آشکار شد.

ایشان با اشاره به اقدام مزدوران رژیم طاغوت در کشتار دانش آموزان در 13 آبان 1357 افزودند: با توجه به این واقعه ، 13 آبان نماد حضور نسل جوان در میدان و پیشگامی آن در صحنه است.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به پیشقدمی دانش آموزان در دوران دفاع مقدس ، آن را ناشی از احساس تعهد ، روحیه انقلابی و بصیرت آنان دانستند و خاطر نشان کردند: امروز نیز دانش آموزان از پیشقدم ترین قشرها هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با یادآوری اقدام شجاعانه جوانان دانشجو در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان سال 1358 افزودند: این اقدام ، نماد شجاعت و جسارت نسل جوان انقلابی در مقابل هیمنه آمریکاست زیرا تسخیر لانه جاسوسی قدرت آمریکا را که در آن زمان بسیار پر هیمنه بود ، متزلزل کرد و آمریکا را به زانو درآورد.

ایشان معانی و حقایق نهفته در مناسبت های 13 آبان را بزرگ و مهم خواندند و خاطر نشان کردند: با تامل در این حقایق می توان متوجه شد که آن جمعیت محدودی که در 13 آبان سال گذشته در خیابان های تهران بر ضد این مناسبت شعار دادند ، در واقع به دنبال زنده کردن هیمنه آمریکا ، پنهان کردن سلطه طلبی آن و زیر سوال بردن حرکت عظیم ملت ایران در مقابل ظلم بزرگ آمریکا بودند که البته شکست خوردند.

رهبر انقلاب اسلامی با توصیه موکد جوانان به افزایش بصیرت و تامل در وقایع افزودند: به لطف خداوند امروز جوانان در میدان های سیاسی ، اقتصادی ، علمی و فناوری حضوری پر نشاط ، تأثیرگذار و همراه با بصیرت دارند.

حضرت آیت الله خامنه ای ، شکست فتنه سال 88 را نمونه بارزی از حضور تأثیرگذار و هوشمندانه جوانان ارزیابی و تاکید کردند: فتنه سال گذشته که فتنه بزرگی بود و سالها بعد مشخص خواهد شد که چه توطئه خطرناکی در پشت آن نهفته بود به همت حضور پیشگامانه جوانان در صحنه شکست خورد.

ایشان با تاکید بر اینکه صحنه گردانان اصلی فتنه سال 88 در طراحی پیچیده خود به دنبال تسخیر ایران بودند ، افزودند: در این میان عوامل فتنه که اکثر آنها ندانسته وارد این ماجرا شده بودند ، بدون آنکه خود متوجه باشند ، در جهت اهداف طراحان اصلی حرکت می کردند و این موضوع نیازمند تحلیل های دقیق روان شناختی است که چگونه عده ای ، ندانسته به دشمن کمک کردند.

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر لزوم حفظ هوشیاری و حضور جوانان در صحنه ، خاطر نشان کردند: امروز ملت ایران قویتر از هر زمان دیگر است و در مقابل ، دشمنان او ، ضعیف تر و منفورتر از هر زمانی هستند اما هیچ گاه نباید از کید و طراحی دشمن غافل شد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به پیشرفت های برجسته علمی ، فناوری ، سیاسی و عمران و آبادانی در کشور و حرکت شتابان ملت ایران به سمت قله های کمال افزودند: امروز سراسر کشور کارگاه بزرگ کار و تلاش و خدمت به مردم است و ملت ایران با تکیه بر نیروی انسانی غنی و با استعداد ، و مدیران دلسوز و کارآمد ، در بسیاری از عرصه ها به خود اتکایی رسیده است.

ایشان تاکید کردند: جوانان به عنوان موتور این حرکت عظیم در کنار تجربه و کارآزمودگی مدیران ، زمینه ساز افتخارات روز افزون برای کشور هستند.



نخستین سخنرانی امام خمینی (ره) پس از تسخیر سفارت آمریکا

نخستین سخنرانی امام خمینی (ره) پس از تسخیر سفارت آمریکا

 در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست... توقع این هست که جانىِ دستِ اول ما را ببرند آنجا نگه دارند و حمایت از او بکنند، و اینجا هم مرکز توطئه درست کنند و ملت ما و جوانهاى ما و جوانهاى دانشگاهى ما و جوانهاى روحانى ما بنشینند تماشا کنند.

این سخنرانی تاریخی را امام خمینی ( ره )  در جمع کارکنان بیمه مرکزى ایران در تاریخ14 آبان 1358 در  قم ایراد فرمودند.

امام خمینی


بسم اللَّه الرحمن الرحیم.

امریکا، شیطان بزرگ.

*در نظرم است که در یک روایتى است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطان ها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع مى کند. و چه بچه شیطانهایى که در ایران هستند و چه شیطانهایى که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است ..
شما مى‏دانید که ایران در مدت حکومت این دو خبیث، که حکومتشان هم برخلاف قانون بود- یک بُرهه‏اى از زمان گرفتار انگلستان بود و بعدش گرفتار امریکا؛ یعنى عمده‏اش امریکا. رضا خان را انگلیسها آوردند و مأمورش کردند براى ما، و محمدرضا را متفقین که آمدند ایران- به حسب گفته خودش- صلاح دیدند که محمدرضا باشد. البته آنها صلاح ملت را که نمى‏دیدند، صلاح خودشان را مى‏دیدند. در طول این مدت هم گرفتاریهاى همه جانبه ملت ما را- چه زنها و چه مردها- همه مى‏دانید. شاید بسیاریش را یادتان نباشد که من یادم است که اینها در زمان رضا خان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کردند، چه پرده‏ها دریدند از این مملکت. چه زورگوییها کردند و چه بچه‏ها سقط شد در اثر حمله هایى که اینها مى‏کردند به زنها که چادر را از سرشان بکشند. آن زمان گذشت با تلخى، و همان متفقینى که این را آورده بودند؛ یعنى انگلیسها که آورده بودند، همانها او را از اینجا بردند و اعلان هم کردند. در رادیوى دهلى که آن وقت دست اینها بود، اعلام کردند که ما این را آوردیم و بعد که خیانت کرد، بردیم. و بعد هم جواهراتى که جمع کرد و چمدانها را بست و برد و در کشتى گذاشت که همراهش ببرد، بین راه- آنطورى که یکى از همراهانش نقل کرده بودند بین راه- یک کشتى مخصوص حمل دواب آوردند متصل کردند به آن کشتى، و رضا خان را آنجایى که جایش باید باشد آنجا بردند. و او گفته بود که چمدانها؟ گفتند: چمدانها بعد مى آید. او را بردند به آن جزیره و چمدانها را هم آنها بردند و خوردند ..
بعد نوبت غارتگرى به این دومى رسید که آن را اکثراً یادتان است؛ یعنى اواخرش را که همه یادتان است. از اولش هم بسیاریتان یادتان است که اینها چه کردند، و چه جنایاتى در این مملکت کردند با چه اسماء فریبنده. مع الأسف از این تبلیغات همه جانبه‏اى که اینها کردند بعضى از افراد باورشان آمده است، و بعضیها هم که شریک جرم‏اند با آنها و حالا هم مشغول فعالیت هستند. اینها همان شیاطینى هستند که حالا به فریاد امریکا، مشغول انجام عمل هستند، مشغول شیطنت هستند. و باید ملت ما با هوشیارى، با بیدارى این توطئه‏ها را خنثى کند ..
دروغ پراکنى و شایعه سازیهاى دشمنان.
و مهم توطئه‏ها این دروغ پراکنیهایى که، شایعه سازیهایى که الآن متعارف است. شایعه‏هاى زیاد براى تضعیف روحیه ملت. فرض کنید که چند تا دزد در یک جایى چند نفر را مى‏کشند. یک وقت مى‏بینیم که خبر مى‏رسد که صد نفر را کجا کشتند، بیست و پنج نفر را سر بریدند. در خبر دومش چهار صد نفر آنها که بودند کشتند، و حال آنکه اینها نبوده است. اینها مى‏خواهند شایعه درست کنند براى تضعیف. "تمام پاسگاهها از بین رفت، تمام چه شد " همه‏اش براى این است که یک شیطنتى بکنند و تضعیف کنند روحیه‏ شما را، روحیه ما را ..
از جمله حرفهایى که هى زده مى‏شود و هى پراکنده مى‏شود از اطراف که "یک انقلابى شده است، اما چیزى نشده است، فقط یک انقلابى شده است و از فُرم شاهنشاهى به فُرم آخوندى برگشته است، اصلًا چیزى نشد. " این یک مطلبى است که من دیروز هم باز گفته‏ام. حالا هم عرض مى‏کنم که آنکه ملت مى‏خواسته، همه آن شده است. چه ملت مى‏خواست؟ ملت آن فریاد که مى‏کرد چه مى‏گفت؟ نمى‏گفت که آزادى و استقلال و جمهورى اسلامى؟ کدام یکیش نشده است؟ الآن آزادى هست به طورى که من و شما مى‏توانیم اینجا بنشینیم صحبت کنیم. پنج سال پیش از این مى‏توانستیم؟ هیچ که استقلال هست. الآن این بساطى که امریکا درآورده است و این هیاهویى که این شیطان بزرگ فریاد مى‏زند و شیاطین را دور خودش جمع مى‏کند، این براى این است که دستش کوتاه شده است. دستش از ذخایر ما؛ از منافعى که در اینجا داشت کوتاه شده است. و ترس این را دارد که دیگر تا آخر این کوتاهى باشد، از این جهت توطئه مى‏کند ..

*اشغال لانه جاسوسى امریکا

و آن مرکزى هم که جوانهاى ما رفتند گرفتند- آنطور که اطلاع دادند- مرکز جاسوسى و مرکز توطئه بوده است. امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهى هم اینجا براى توطئه درست کنند، و جوانهاى ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه‏هاى فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتى بکنیم و جوانها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایى که رفتند. جوانها یک کارى کردند براى اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوانها را. یک شاهى که در طول پنجاه سال این مملکت را به غارت کشیده است و به چپاول برده است و داده است و داده خوردند و خودش خورده است، و بالاتر از این، این قدر قتل نفس کرده است، کشتار عمومى کرده است، پانزده خرداد- آنطورى که معروف شد- پانزده هزار نفر کشته شده است. در روز پانزده خرداد و از آن وقت تا حالا شاید صد هزار نفر ما مقتول داشته ایم و چند صد هزار نفر معلول داشته ایم، که ما هر روز مواجه با این معلولها هستیم. الآن به من گفتند که معلولینى که در اینجا هستند روز عید غدیر، معلولین یک دسته‏اى از اینهاست. بسیارى از اینها همان معلولین زمان این انقلاب است و به دست آنها شده. گفتند که روز عید غدیر جلسه‏اى دارند شما هم بیایید، البته من هم مى روم آنجا. توقع دارند که یک کسى که پنجاه سال به این ملت آنطور کرده است و حالا امریکا با یک بهانه بیخود او را برده است نگه داشته در پناه خودش، و برایش وسائل آرامش تهیه کرده است، و به اسم مریض بودن یا به واقع مریض بودن- فرقى نمى‏کند- او را برده در آنجا و نگه داشته، و جوانهاى ما که آنجا اظهار مخالفت مى‏کنند، آنها را یا متفرق مى‏کنند یا حبس مى‏کنند. به همین دو، سه روز که در آن مجسمه آزادى- که یک دروغ شاخدارى است در امریکا، آزادى- جوانهاى ما رفتند به آنجا متوسل شدند و یک پارچه بستند به آنجا که شاه را باید بدهید. پلیس رفته و آنها را متفرق کرده و چند نفر از آنها را گرفته است. توقع این هست که جانىِ دستِ اول ما را ببرند آنجا نگه دارند و حمایت از او بکنند، و اینجا هم مرکز توطئه درست کنند، و مرکز پخش چیزهایى که توطئه‏گرى است درست بکنند، نمى‏دانم، همه چیزهایى که مى‏خواهند بکنند، بکنند و ملت ما و جوانهاى ما و جوانهاى دانشگاهى ما و جوانهاى روحانى ما بنشینند تماشا کنند تا خون این صد هزار نفر تقریباً- یا کمتر و بیشتر- هدر برود، براى اینکه احترامى قائل بشوند به آقاى کارتر و امثال اینها. توطئه‏ها نباید باشد. البته اگر توطئه نبود، اگر این خرابکاریها نبود، اگر آن کار فاسد نبود، همه مردم آزادند در اینجا موجود باشند. اما وقتى توطئه هست در کار، وقتى که آنطور کارهاى فاسد انجام مى‏گیرد، ناراحت مى‏کند جوانهاى ما را. جوانها توقع دارند در این دنیا که مملکتشان- که این قدر برایش زحمت کشیدند- دستشان باشد. وقتى مى‏بینند توطئه است که مى‏خواهند که دوباره برگردد به حال سابق و دوباره همه چیزشان به باد برود، نمى‏توانند بنشینند. توقع نباید باشد که آنها بنشینند تماشا کنند. و آنها چپاولگریهایشان را کردند، حالا توطئه هاشان را بکنند و رشد پیدا بکند این توطئه و چه بشود. جوانهاى ما باید با تمام توجه و با قدرت این توطئه‏ها را از بین ببرند ..

*توطئه‏هاى زیرزمینى و پنهان

امروز روزى نیست که ما بنشینیم و نگاه کنیم. امروز، حال از آن وقتى که محمدرضا بود یک قدرى عمیق تر است، بدتر است. آن وقت معلوم بود که این خائن ایستاده در مقابل ملت، ملت هم مى‏شناخت او را و مقابل ایستاده بود. امروز خیانتهاى زیرزمینى است. یک توطئه‏هاى زیرزمینى است که توطئه‏هاى زیرزمینى در همین سفارتخانه‏ها که هست دارد درست مى‏شود، که مهمش و عمده‏اش مالِ شیطان بزرگ است که امریکا باشد. و نمى‏شود بنشینید و آنها توطئه‏شان را بکنند. یک وقت ما بفهمیم که از بین رفت یک مملکتى، و با حرفهاى نامربوطِ دمکراسى و امثال ذلک ما را اغفال کنند که مملکت دمکراسى است، و هر کسى حق دارد در اینجا بماند، هر که حق دارد توطئه بکند. این حرفهاى نامربوط را باید کنار گذاشت. و ملت ما همان طورى که تا حالا پیش آمده، از اینجا به بعد هم باید پیش برود و قطع کند دست اینها را. و چنانچه اینها آدم نشوند و شاه را که خزاین ما را برده است و در بانکها مقادیر بسیار زیادى- که ما حالا شاید بعضى از آن را مطّلع باشیم- در بانکها سپرده است و همه مال ملت است، تا این را برنگرداند، و اگر این را برنگردانند، ما طورى دیگرى با آنها رفتار مى‏کنیم. با انگلستان هم طورى دیگر رفتار مى‏کنیم. آنها خیال نکنند که ما هم همین طور نشسته ایم گوش مى‏کنیم که هر غلطى اینها مى‏خواهند بکنند. نخیر، اینطور نیست. مسئله باز انقلاب است. یک انقلابِ زیادتر از انقلاب اول خواهد شد. باید سر جاى خودشان بنشینند و این خائن را او برگرداند. و آن خائن؛ بختیار خائن را هم او برگرداند. نه اینکه بختیار خائن را ببرند آنجا و بنشیند و توطئه کند و افراد دور خودش جمع کند و- عرض بکنم- روزنامه بنویسد و اطلاعات درست کند، و جوانهاى ما را دولت انگلستان توقیف کند و بگیرد، براى خاطر اینکه تظاهر بر ضد شاه یا بر ضد بختیار کرده‏اند. اگر دست برندارند از اینها و این جانیها را تحویل ندهند، یا لااقل بیرون نکنند از مملکت خودشان، ما تکلیف دیگرى داریم و عمل مى‏کنیم به آن تکلیف

*احساس ضعف ننمودن در برابر توطئه‏ها.

باید با قدرت پیش برویم. اگر اظهار ضعف، اگر احساس این را بکنند که ما ضعیف شدیم، اگر این تضعیفهایى که این نویسنده‏هاى بى‏انصاف ما از این ملت مى‏کنند، احساس بکنند اینها که این نوشته‏ها در ما تأثیر کرده است، این احساس را اگر بکنند، جَرى‏ خواهند شد و حمله خواهند کرد. کارهاى خودشان را بدتر خواهند کرد. احساس ضعف در خودتان نکنید. هر چه این نویسنده‏ها بنویسند که "چیزى نشده است و این مملکت به همان حال سابق هست " و همان طور در یک نوشته‏اى که من پریروز دیدم نوشته است که "در رژیم سابق سیاسیون در بند بودند، در حبس بودند، حالا هم سیاسیون در حبس‏اند، این فرقى نکرده با آنها، در رژیم سابق آن اختناق و کذا بود، حالا هم همان طور است. " خوب، این براى این است که روحیه را تضعیف کند. حالا ما حساب مى‏کنیم این را ..

*تفاوت زندانى‏هاى رژیم طاغوت با جمهورى اسلامى.

در رژیم سابق، عده‏اى محبوس بودند. عده‏اى گرفتار بودند. حالا هم عده‏اى محبوس‏اند. این شک ندارد. اما کی ها هستند؟ در رژیم سابق کی ها حبس بودند و در رژیم حالا کی ها حبس هستند؟ چه گروهى در رژیم سابق اعدام مى‏شدند؟ ما ببینیم در رژیم سابق کى‏ اعدام مى‏شد و در این رژیم کى‏ اعدام مى‏شود؟ این را دیگر حساب نمى‏کنند اینها. سربسته مى‏گویند که خیال مى‏کنند جوان ها بازى مى‏خورند از این حرف ها. در رژیم سابق، آنهایى را که مى‏کشتند، بهترین جوان هاى ما و متعهد و مُسْلِم، براى اینکه مى‏گفتند که خلاف نکنید، مى‏گفتند که مملکت ما را به باد ندهید. علماى اسلام بودند. این آقاى منتظرى مدت ها در حبس بود. آن مرحوم آقاى طالقانى مدتها در حبس بود و امثال اینها زیاد. آنهایى که اعدام شدند چه اشخاصى اعدام شدند؟ مرحوم سعیدى اعدام شد و امثال اینها. از همین علمایى که در همه اطراف اینها گرفتند و در بعضى وقتها در حبس بودند. این آقاى لاهوتى که الآن در [سپاه‏] پاسداران هست، ایشان مدتها حبس بود. و چه زجرهایى این مرد دیده است و چه اهانتهایى دیده است. در تبعید فضلاى این حوزه، علماى این حوزه، دانشمندهاى این حوزه در تبعید بودند. این طرف، آن طرف، اینها را مى‏بردند و تبعید مى‏کردند. آنهایى که حبس بودند در آن وقت، این سنخ مردم بودند. آنها هم که اعدام شدند آن جور اشخاص بودند. آنها هم که تبعید شدند، آن جور اشخاص بودند. حالا بیاییم این طرف قضیه را ببینیم که فرقى مابین حالا و آن وقت نیست. اعدام شده است هویدا، نصیرى. اینها براى او دارند سینه مى‏زنند. اینهایى که الآن دارند مى‏نویسند که فرقى نکرده، اینها همین هایى است که در امریکا صحبتش را مى کنند که چرا؟ چرا؟ چرا؟ و آن بى‏انصافهاى طرفدار حقوق بشر صدایش را درآوردند که چرا اعدام مى‏شود؟ همانهایى که در آن وقتى که دارد مى‏نویسد چرا در ایران اعدام مى شود؟ در جاهاى زیادى از قِبَل همین امریکاى فاسد، قتل عام دارد مى‏شود، یک کلمه راجع به آن نمى‏گویند. اما این طرفش را که هویدا را اعدام کردند یا نصیرى را اعدام کردند یا این اشخاص فاسد را، صداى هیاهوشان درآمده. و اینها هم که در اینجا و از عمال آنها هستند مى‏نویسند که فرقى نکرده است؛ حالا هم اعدام هست، آن وقت هم اعدام بود. حبسیها کیها هستند؟ آن وقت کیها بودند؟ شما حالا یک دانه حبسى پیدا مى کنید که یک آدم صحیح باشد و حبس باشد؟ یک آدمى پیدا مى‏کنید؛ یک آدم متدیّن، یک آدم ملى، یک آدم باشد؟ آن وقت که حبس بودند، همه ملّیون حبس بودند. و همه عرض بکنم که- امثال ذلک. و حالا کى‏ حبس هست؟ اینهایى که جنایات زیاد کردند و آنهمه جنایات را کردند، اینها حبس هستند. آن وقت وضع حبس حالا را با این جنایتکاران ببینید، با وضع حبس آن وقت را با آن جنایتکارها، با آن مردم صحیح. وضع آن وقت آنطور بود که باید از آنهایى که حبس بودند بشنوید چه شده است. اینها را تا آن حدودى که ما اطلاع داریم، که مُهمش تهران است، اشخاصى که در آنجا هستند و مکرراً ما هم سفارش کرده ایم، ابداً تعدى به کسى نمى‏کنند. حبسها از حبسهایى نیست که نارضایتى داشته باشند. حبس هستند، اما این بى‏انصافها مى‏نویسند که در حبس بدتر مى گذرد از آن وقتى که در آنجا در آن حبسها. [در] آن حبسها پاى یکى از علماى ما را اره کردند- آنطورى که نقل کرده‏اند. این حبسهاى حالا بدتر از آن حبسها؟ اینها همه همان شیاطینى هستند که به فریاد کارتر، دور خودش جمع شده‏اند، براى اینکه همان طور که آن شیطان بزرگ از قرآن و اسلام مى‏ترسید، حالا اینها هم از این نهضت- که نهضت اسلامى است- مى‏ترسند. و دنبال همان شیطان بزرگ، مشغول شیطنت هستند و تضعیف مى کنند روحیه ملت ما را. باید ملت ما، جوانهاى برومند ما با کمال قدرت پیش بروند و از این توطئه‏ها اصلًا نترسند. اینها قابل آدم نیستند که انسان ازشان بترسد ..

*دستهاى پشت پرده در آشوبهاى کردستان

و این شلوغی ها هم که گاهى وقتها همین شیاطین ایجاد مى‏کنند و همین طرفدارهاى این فاسدها ایجاد مى‏کنند، اینها هم حلش اشکالى ندارد. اینها خیال مى‏کنند که قضیه کردستان یک قضیه‏اى است که قابل حل نیست. قضیه کردستان را، اگر اینها مخلوط با مردم کرد نبودند و با جوانها و با زنها و با بچه‏ها نبودند- که ما نمى‏خواهیم حتى یک نفر آدم بیگناه کشته بشود- اگر نبودند که کارى نداشت اینها را درو کردن و از بین بردن. لکن مع الأسف اینطورى است الآن. شما لابد شنیدید این را که زن و بچه‏ها را این بى‏انصافها سپر کردند، و با سپر کردن آنها، جوانهاى ما را کشتند. و آن جوانهاى غیور به واسطه اینکه مبادا بیگناهها کشته بشوند، آنها مقابله نکردند. خوب، اینها اگر چنانچه مخلوط به آنها نبودند کارى نداشت اینها را از بین بردن. اینها یک همچو قوه زیادى نیستند؛ یک دسته اشرار هستند. این اشرار را ما سابقاً هم با آنها مواجه بودیم. اینها یک دسته‏اى از اشرار هستند که دزدى مى‏کنند. گاهى وقتها هم آدم دزد، آدم هم مى‏کشد. اینها یک قوه‏اى نیستند الآن در مقابل قوه دولت، یا در مقابل قوه ملت. ما هر وقت بخواهیم، همه ملت‏ ممکن است بروند در کردستان و اینها را از بین ببرند، لکن ما مى‏خواهیم با آرامش کار درست بشود، بى انصافها نمى‏گذارند. الآن که رفتند یک عده‏اى که با آرامش کار را حل بکنند که چى چى مى‏خواهید شما. آنهایى که آنها مى‏خواهند که ما دادیم به آنها؛ مى‏دهیم. لکن آنها امریکا را مى‏خواهند. آنها ازشان درست بپرسى، از آن حاقّ دلشان بپرسى، حزب دمکرات مى‏گوید که ما [منافع خَلق مى‏خواهیم‏]؛ یعنى اظهار تمایل به چپى مى‏کند، لکن همه اینها راستى هستند، راستهاى نادرست ..
قوى باشید برادرها، خواهرها، قوى باشید با قوّت. اسلام پشتیبان شماست. خداى تبارک و تعالى پشتیبان شماست. با قدرت و قوت به پیش بروید و این مملکت را خودتان بسازید. مملکت با دست شما باید ساخته بشود. خداوند همه شما را توفیق بدهد .#

 

 

 

تجمع 2هزار نفره دانشجویان مشهدی به مناسبت یوم‌الله 13آبان


دانشجویان دانشگاه‌های مشهد در گرامیداشت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی امروز در دانشگاه فردوسی مشهد تجمع کردند.

دانشجویان دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی عالی شهر مشهد در گرامیداشت روز 13 آبان و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی از ساعت 12 امروز چهارشنبه 12 آبان در دانشگاه فردوسی مشهد تجمع کردند.

دانشجویان تجمع‌‌کننده که تعدادشان به حدود 2 هزار نفر می‌رسید با سر دادن شعارهای "مرگ بر آمریگا "، "مرگ بر اسرائیل " و " مرگ بر انگلیس " خشم و نفرت خود را از استکبار جهانی به نمایش گذاشتند.

در این تجمع نمایندگان تشکل‌های بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی دانشجویان علوم‌پزشکی مشهد، انجمن اسلامی دانشگاه پیام‌نور مشهد و یک نفر از اساتید دانشگاه فردوسی مشهد به بیان دیدگاه‌های خود در خصوص استکبارجهانی پرداختند.

در این تجمع پرچم‌های آمریکا، انگلیس و رژیم‌صهیونیستی به آتش کشیده شد و در پایان نیز قطعنامه‌ای قرائت شد.
این تجمع در ساعت 13:30 پایان یافت.


دانشجویان و دانش‌آموزان پس از لانه جاسوسی مقابل سفارت انگلیس تجم


دانشجویان و دانش‌آموزان تهرانی فردا پس از حضور در راهپیمایی 13 آبان در مقابل لانه جاسوسی سابق آمریکا، در مقابل سفارت انگلیس تجمع می‌کنند.

دانشجویان و دانش‌آموزان دانشگاه‌های تهران ساعت 12:30 فردا پنجشنبه 13 آبان، پس از حضور در راهپیمایی گرامیداشت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی که در مقابل لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار می‌شود، در اعتراض به اظهارات مداخله‌جویانه مقامات انگلیسی و به خصوص اظهارات اخیر جان ساورز رئیس سرویس اطلاعات خارجی انگلیس(MI6) علیه ایران در مقابل سفارت انگلیس تجمع اعتراض‌آمیز برگزار می‌کنند.


نخستین سخنرانی امام خمینی (ره) پس از تسخیر سفارت آمریکا

نخستین سخنرانی امام خمینی (ره) پس از تسخیر سفارت آمریکا

 در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست... توقع این هست که جانىِ دستِ اول ما را ببرند آنجا نگه دارند و حمایت از او بکنند، و اینجا هم مرکز توطئه درست کنند و ملت ما و جوانهاى ما و جوانهاى دانشگاهى ما و جوانهاى روحانى ما بنشینند تماشا کنند.

این سخنرانی تاریخی را امام خمینی ( ره )  در جمع کارکنان بیمه مرکزى ایران در تاریخ14 آبان 1358 در  قم ایراد فرمودند.

امام خمینی


بسم اللَّه الرحمن الرحیم.

امریکا، شیطان بزرگ.

*در نظرم است که در یک روایتى است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطان ها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع مى کند. و چه بچه شیطانهایى که در ایران هستند و چه شیطانهایى که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است ..
شما مى‏دانید که ایران در مدت حکومت این دو خبیث، که حکومتشان هم برخلاف قانون بود- یک بُرهه‏اى از زمان گرفتار انگلستان بود و بعدش گرفتار امریکا؛ یعنى عمده‏اش امریکا. رضا خان را انگلیسها آوردند و مأمورش کردند براى ما، و محمدرضا را متفقین که آمدند ایران- به حسب گفته خودش- صلاح دیدند که محمدرضا باشد. البته آنها صلاح ملت را که نمى‏دیدند، صلاح خودشان را مى‏دیدند. در طول این مدت هم گرفتاریهاى همه جانبه ملت ما را- چه زنها و چه مردها- همه مى‏دانید. شاید بسیاریش را یادتان نباشد که من یادم است که اینها در زمان رضا خان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کردند، چه پرده‏ها دریدند از این مملکت. چه زورگوییها کردند و چه بچه‏ها سقط شد در اثر حمله هایى که اینها مى‏کردند به زنها که چادر را از سرشان بکشند. آن زمان گذشت با تلخى، و همان متفقینى که این را آورده بودند؛ یعنى انگلیسها که آورده بودند، همانها او را از اینجا بردند و اعلان هم کردند. در رادیوى دهلى که آن وقت دست اینها بود، اعلام کردند که ما این را آوردیم و بعد که خیانت کرد، بردیم. و بعد هم جواهراتى که جمع کرد و چمدانها را بست و برد و در کشتى گذاشت که همراهش ببرد، بین راه- آنطورى که یکى از همراهانش نقل کرده بودند بین راه- یک کشتى مخصوص حمل دواب آوردند متصل کردند به آن کشتى، و رضا خان را آنجایى که جایش باید باشد آنجا بردند. و او گفته بود که چمدانها؟ گفتند: چمدانها بعد مى آید. او را بردند به آن جزیره و چمدانها را هم آنها بردند و خوردند ..
بعد نوبت غارتگرى به این دومى رسید که آن را اکثراً یادتان است؛ یعنى اواخرش را که همه یادتان است. از اولش هم بسیاریتان یادتان است که اینها چه کردند، و چه جنایاتى در این مملکت کردند با چه اسماء فریبنده. مع الأسف از این تبلیغات همه جانبه‏اى که اینها کردند بعضى از افراد باورشان آمده است، و بعضیها هم که شریک جرم‏اند با آنها و حالا هم مشغول فعالیت هستند. اینها همان شیاطینى هستند که حالا به فریاد امریکا، مشغول انجام عمل هستند، مشغول شیطنت هستند. و باید ملت ما با هوشیارى، با بیدارى این توطئه‏ها را خنثى کند ..
دروغ پراکنى و شایعه سازیهاى دشمنان.
و مهم توطئه‏ها این دروغ پراکنیهایى که، شایعه سازیهایى که الآن متعارف است. شایعه‏هاى زیاد براى تضعیف روحیه ملت. فرض کنید که چند تا دزد در یک جایى چند نفر را مى‏کشند. یک وقت مى‏بینیم که خبر مى‏رسد که صد نفر را کجا کشتند، بیست و پنج نفر را سر بریدند. در خبر دومش چهار صد نفر آنها که بودند کشتند، و حال آنکه اینها نبوده است. اینها مى‏خواهند شایعه درست کنند براى تضعیف. "تمام پاسگاهها از بین رفت، تمام چه شد " همه‏اش براى این است که یک شیطنتى بکنند و تضعیف کنند روحیه‏ شما را، روحیه ما را ..
از جمله حرفهایى که هى زده مى‏شود و هى پراکنده مى‏شود از اطراف که "یک انقلابى شده است، اما چیزى نشده است، فقط یک انقلابى شده است و از فُرم شاهنشاهى به فُرم آخوندى برگشته است، اصلًا چیزى نشد. " این یک مطلبى است که من دیروز هم باز گفته‏ام. حالا هم عرض مى‏کنم که آنکه ملت مى‏خواسته، همه آن شده است. چه ملت مى‏خواست؟ ملت آن فریاد که مى‏کرد چه مى‏گفت؟ نمى‏گفت که آزادى و استقلال و جمهورى اسلامى؟ کدام یکیش نشده است؟ الآن آزادى هست به طورى که من و شما مى‏توانیم اینجا بنشینیم صحبت کنیم. پنج سال پیش از این مى‏توانستیم؟ هیچ که استقلال هست. الآن این بساطى که امریکا درآورده است و این هیاهویى که این شیطان بزرگ فریاد مى‏زند و شیاطین را دور خودش جمع مى‏کند، این براى این است که دستش کوتاه شده است. دستش از ذخایر ما؛ از منافعى که در اینجا داشت کوتاه شده است. و ترس این را دارد که دیگر تا آخر این کوتاهى باشد، از این جهت توطئه مى‏کند ..

*اشغال لانه جاسوسى امریکا

و آن مرکزى هم که جوانهاى ما رفتند گرفتند- آنطور که اطلاع دادند- مرکز جاسوسى و مرکز توطئه بوده است. امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهى هم اینجا براى توطئه درست کنند، و جوانهاى ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه‏هاى فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتى بکنیم و جوانها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایى که رفتند. جوانها یک کارى کردند براى اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوانها را. یک شاهى که در طول پنجاه سال این مملکت را به غارت کشیده است و به چپاول برده است و داده است و داده خوردند و خودش خورده است، و بالاتر از این، این قدر قتل نفس کرده است، کشتار عمومى کرده است، پانزده خرداد- آنطورى که معروف شد- پانزده هزار نفر کشته شده است. در روز پانزده خرداد و از آن وقت تا حالا شاید صد هزار نفر ما مقتول داشته ایم و چند صد هزار نفر معلول داشته ایم، که ما هر روز مواجه با این معلولها هستیم. الآن به من گفتند که معلولینى که در اینجا هستند روز عید غدیر، معلولین یک دسته‏اى از اینهاست. بسیارى از اینها همان معلولین زمان این انقلاب است و به دست آنها شده. گفتند که روز عید غدیر جلسه‏اى دارند شما هم بیایید، البته من هم مى روم آنجا. توقع دارند که یک کسى که پنجاه سال به این ملت آنطور کرده است و حالا امریکا با یک بهانه بیخود او را برده است نگه داشته در پناه خودش، و برایش وسائل آرامش تهیه کرده است، و به اسم مریض بودن یا به واقع مریض بودن- فرقى نمى‏کند- او را برده در آنجا و نگه داشته، و جوانهاى ما که آنجا اظهار مخالفت مى‏کنند، آنها را یا متفرق مى‏کنند یا حبس مى‏کنند. به همین دو، سه روز که در آن مجسمه آزادى- که یک دروغ شاخدارى است در امریکا، آزادى- جوانهاى ما رفتند به آنجا متوسل شدند و یک پارچه بستند به آنجا که شاه را باید بدهید. پلیس رفته و آنها را متفرق کرده و چند نفر از آنها را گرفته است. توقع این هست که جانىِ دستِ اول ما را ببرند آنجا نگه دارند و حمایت از او بکنند، و اینجا هم مرکز توطئه درست کنند، و مرکز پخش چیزهایى که توطئه‏گرى است درست بکنند، نمى‏دانم، همه چیزهایى که مى‏خواهند بکنند، بکنند و ملت ما و جوانهاى ما و جوانهاى دانشگاهى ما و جوانهاى روحانى ما بنشینند تماشا کنند تا خون این صد هزار نفر تقریباً- یا کمتر و بیشتر- هدر برود، براى اینکه احترامى قائل بشوند به آقاى کارتر و امثال اینها. توطئه‏ها نباید باشد. البته اگر توطئه نبود، اگر این خرابکاریها نبود، اگر آن کار فاسد نبود، همه مردم آزادند در اینجا موجود باشند. اما وقتى توطئه هست در کار، وقتى که آنطور کارهاى فاسد انجام مى‏گیرد، ناراحت مى‏کند جوانهاى ما را. جوانها توقع دارند در این دنیا که مملکتشان- که این قدر برایش زحمت کشیدند- دستشان باشد. وقتى مى‏بینند توطئه است که مى‏خواهند که دوباره برگردد به حال سابق و دوباره همه چیزشان به باد برود، نمى‏توانند بنشینند. توقع نباید باشد که آنها بنشینند تماشا کنند. و آنها چپاولگریهایشان را کردند، حالا توطئه هاشان را بکنند و رشد پیدا بکند این توطئه و چه بشود. جوانهاى ما باید با تمام توجه و با قدرت این توطئه‏ها را از بین ببرند ..

*توطئه‏هاى زیرزمینى و پنهان

امروز روزى نیست که ما بنشینیم و نگاه کنیم. امروز، حال از آن وقتى که محمدرضا بود یک قدرى عمیق تر است، بدتر است. آن وقت معلوم بود که این خائن ایستاده در مقابل ملت، ملت هم مى‏شناخت او را و مقابل ایستاده بود. امروز خیانتهاى زیرزمینى است. یک توطئه‏هاى زیرزمینى است که توطئه‏هاى زیرزمینى در همین سفارتخانه‏ها که هست دارد درست مى‏شود، که مهمش و عمده‏اش مالِ شیطان بزرگ است که امریکا باشد. و نمى‏شود بنشینید و آنها توطئه‏شان را بکنند. یک وقت ما بفهمیم که از بین رفت یک مملکتى، و با حرفهاى نامربوطِ دمکراسى و امثال ذلک ما را اغفال کنند که مملکت دمکراسى است، و هر کسى حق دارد در اینجا بماند، هر که حق دارد توطئه بکند. این حرفهاى نامربوط را باید کنار گذاشت. و ملت ما همان طورى که تا حالا پیش آمده، از اینجا به بعد هم باید پیش برود و قطع کند دست اینها را. و چنانچه اینها آدم نشوند و شاه را که خزاین ما را برده است و در بانکها مقادیر بسیار زیادى- که ما حالا شاید بعضى از آن را مطّلع باشیم- در بانکها سپرده است و همه مال ملت است، تا این را برنگرداند، و اگر این را برنگردانند، ما طورى دیگرى با آنها رفتار مى‏کنیم. با انگلستان هم طورى دیگر رفتار مى‏کنیم. آنها خیال نکنند که ما هم همین طور نشسته ایم گوش مى‏کنیم که هر غلطى اینها مى‏خواهند بکنند. نخیر، اینطور نیست. مسئله باز انقلاب است. یک انقلابِ زیادتر از انقلاب اول خواهد شد. باید سر جاى خودشان بنشینند و این خائن را او برگرداند. و آن خائن؛ بختیار خائن را هم او برگرداند. نه اینکه بختیار خائن را ببرند آنجا و بنشیند و توطئه کند و افراد دور خودش جمع کند و- عرض بکنم- روزنامه بنویسد و اطلاعات درست کند، و جوانهاى ما را دولت انگلستان توقیف کند و بگیرد، براى خاطر اینکه تظاهر بر ضد شاه یا بر ضد بختیار کرده‏اند. اگر دست برندارند از اینها و این جانیها را تحویل ندهند، یا لااقل بیرون نکنند از مملکت خودشان، ما تکلیف دیگرى داریم و عمل مى‏کنیم به آن تکلیف

*احساس ضعف ننمودن در برابر توطئه‏ها.

باید با قدرت پیش برویم. اگر اظهار ضعف، اگر احساس این را بکنند که ما ضعیف شدیم، اگر این تضعیفهایى که این نویسنده‏هاى بى‏انصاف ما از این ملت مى‏کنند، احساس بکنند اینها که این نوشته‏ها در ما تأثیر کرده است، این احساس را اگر بکنند، جَرى‏ خواهند شد و حمله خواهند کرد. کارهاى خودشان را بدتر خواهند کرد. احساس ضعف در خودتان نکنید. هر چه این نویسنده‏ها بنویسند که "چیزى نشده است و این مملکت به همان حال سابق هست " و همان طور در یک نوشته‏اى که من پریروز دیدم نوشته است که "در رژیم سابق سیاسیون در بند بودند، در حبس بودند، حالا هم سیاسیون در حبس‏اند، این فرقى نکرده با آنها، در رژیم سابق آن اختناق و کذا بود، حالا هم همان طور است. " خوب، این براى این است که روحیه را تضعیف کند. حالا ما حساب مى‏کنیم این را ..

*تفاوت زندانى‏هاى رژیم طاغوت با جمهورى اسلامى.

در رژیم سابق، عده‏اى محبوس بودند. عده‏اى گرفتار بودند. حالا هم عده‏اى محبوس‏اند. این شک ندارد. اما کی ها هستند؟ در رژیم سابق کی ها حبس بودند و در رژیم حالا کی ها حبس هستند؟ چه گروهى در رژیم سابق اعدام مى‏شدند؟ ما ببینیم در رژیم سابق کى‏ اعدام مى‏شد و در این رژیم کى‏ اعدام مى‏شود؟ این را دیگر حساب نمى‏کنند اینها. سربسته مى‏گویند که خیال مى‏کنند جوان ها بازى مى‏خورند از این حرف ها. در رژیم سابق، آنهایى را که مى‏کشتند، بهترین جوان هاى ما و متعهد و مُسْلِم، براى اینکه مى‏گفتند که خلاف نکنید، مى‏گفتند که مملکت ما را به باد ندهید. علماى اسلام بودند. این آقاى منتظرى مدت ها در حبس بود. آن مرحوم آقاى طالقانى مدتها در حبس بود و امثال اینها زیاد. آنهایى که اعدام شدند چه اشخاصى اعدام شدند؟ مرحوم سعیدى اعدام شد و امثال اینها. از همین علمایى که در همه اطراف اینها گرفتند و در بعضى وقتها در حبس بودند. این آقاى لاهوتى که الآن در [سپاه‏] پاسداران هست، ایشان مدتها حبس بود. و چه زجرهایى این مرد دیده است و چه اهانتهایى دیده است. در تبعید فضلاى این حوزه، علماى این حوزه، دانشمندهاى این حوزه در تبعید بودند. این طرف، آن طرف، اینها را مى‏بردند و تبعید مى‏کردند. آنهایى که حبس بودند در آن وقت، این سنخ مردم بودند. آنها هم که اعدام شدند آن جور اشخاص بودند. آنها هم که تبعید شدند، آن جور اشخاص بودند. حالا بیاییم این طرف قضیه را ببینیم که فرقى مابین حالا و آن وقت نیست. اعدام شده است هویدا، نصیرى. اینها براى او دارند سینه مى‏زنند. اینهایى که الآن دارند مى‏نویسند که فرقى نکرده، اینها همین هایى است که در امریکا صحبتش را مى کنند که چرا؟ چرا؟ چرا؟ و آن بى‏انصافهاى طرفدار حقوق بشر صدایش را درآوردند که چرا اعدام مى‏شود؟ همانهایى که در آن وقتى که دارد مى‏نویسد چرا در ایران اعدام مى شود؟ در جاهاى زیادى از قِبَل همین امریکاى فاسد، قتل عام دارد مى‏شود، یک کلمه راجع به آن نمى‏گویند. اما این طرفش را که هویدا را اعدام کردند یا نصیرى را اعدام کردند یا این اشخاص فاسد را، صداى هیاهوشان درآمده. و اینها هم که در اینجا و از عمال آنها هستند مى‏نویسند که فرقى نکرده است؛ حالا هم اعدام هست، آن وقت هم اعدام بود. حبسیها کیها هستند؟ آن وقت کیها بودند؟ شما حالا یک دانه حبسى پیدا مى کنید که یک آدم صحیح باشد و حبس باشد؟ یک آدمى پیدا مى‏کنید؛ یک آدم متدیّن، یک آدم ملى، یک آدم باشد؟ آن وقت که حبس بودند، همه ملّیون حبس بودند. و همه عرض بکنم که- امثال ذلک. و حالا کى‏ حبس هست؟ اینهایى که جنایات زیاد کردند و آنهمه جنایات را کردند، اینها حبس هستند. آن وقت وضع حبس حالا را با این جنایتکاران ببینید، با وضع حبس آن وقت را با آن جنایتکارها، با آن مردم صحیح. وضع آن وقت آنطور بود که باید از آنهایى که حبس بودند بشنوید چه شده است. اینها را تا آن حدودى که ما اطلاع داریم، که مُهمش تهران است، اشخاصى که در آنجا هستند و مکرراً ما هم سفارش کرده ایم، ابداً تعدى به کسى نمى‏کنند. حبسها از حبسهایى نیست که نارضایتى داشته باشند. حبس هستند، اما این بى‏انصافها مى‏نویسند که در حبس بدتر مى گذرد از آن وقتى که در آنجا در آن حبسها. [در] آن حبسها پاى یکى از علماى ما را اره کردند- آنطورى که نقل کرده‏اند. این حبسهاى حالا بدتر از آن حبسها؟ اینها همه همان شیاطینى هستند که به فریاد کارتر، دور خودش جمع شده‏اند، براى اینکه همان طور که آن شیطان بزرگ از قرآن و اسلام مى‏ترسید، حالا اینها هم از این نهضت- که نهضت اسلامى است- مى‏ترسند. و دنبال همان شیطان بزرگ، مشغول شیطنت هستند و تضعیف مى کنند روحیه ملت ما را. باید ملت ما، جوانهاى برومند ما با کمال قدرت پیش بروند و از این توطئه‏ها اصلًا نترسند. اینها قابل آدم نیستند که انسان ازشان بترسد ..

*دستهاى پشت پرده در آشوبهاى کردستان

و این شلوغی ها هم که گاهى وقتها همین شیاطین ایجاد مى‏کنند و همین طرفدارهاى این فاسدها ایجاد مى‏کنند، اینها هم حلش اشکالى ندارد. اینها خیال مى‏کنند که قضیه کردستان یک قضیه‏اى است که قابل حل نیست. قضیه کردستان را، اگر اینها مخلوط با مردم کرد نبودند و با جوانها و با زنها و با بچه‏ها نبودند- که ما نمى‏خواهیم حتى یک نفر آدم بیگناه کشته بشود- اگر نبودند که کارى نداشت اینها را درو کردن و از بین بردن. لکن مع الأسف اینطورى است الآن. شما لابد شنیدید این را که زن و بچه‏ها را این بى‏انصافها سپر کردند، و با سپر کردن آنها، جوانهاى ما را کشتند. و آن جوانهاى غیور به واسطه اینکه مبادا بیگناهها کشته بشوند، آنها مقابله نکردند. خوب، اینها اگر چنانچه مخلوط به آنها نبودند کارى نداشت اینها را از بین بردن. اینها یک همچو قوه زیادى نیستند؛ یک دسته اشرار هستند. این اشرار را ما سابقاً هم با آنها مواجه بودیم. اینها یک دسته‏اى از اشرار هستند که دزدى مى‏کنند. گاهى وقتها هم آدم دزد، آدم هم مى‏کشد. اینها یک قوه‏اى نیستند الآن در مقابل قوه دولت، یا در مقابل قوه ملت. ما هر وقت بخواهیم، همه ملت‏ ممکن است بروند در کردستان و اینها را از بین ببرند، لکن ما مى‏خواهیم با آرامش کار درست بشود، بى انصافها نمى‏گذارند. الآن که رفتند یک عده‏اى که با آرامش کار را حل بکنند که چى چى مى‏خواهید شما. آنهایى که آنها مى‏خواهند که ما دادیم به آنها؛ مى‏دهیم. لکن آنها امریکا را مى‏خواهند. آنها ازشان درست بپرسى، از آن حاقّ دلشان بپرسى، حزب دمکرات مى‏گوید که ما [منافع خَلق مى‏خواهیم‏]؛ یعنى اظهار تمایل به چپى مى‏کند، لکن همه اینها راستى هستند، راستهاى نادرست ..
قوى باشید برادرها، خواهرها، قوى باشید با قوّت. اسلام پشتیبان شماست. خداى تبارک و تعالى پشتیبان شماست. با قدرت و قوت به پیش بروید و این مملکت را خودتان بسازید. مملکت با دست شما باید ساخته بشود. خداوند همه شما را توفیق بدهد .#

 

 

فتنه 88 را جوان‌ها مهار کردند

مقام معظم رهبری در دیدار دانش‌آموزان: فتنه 88 را جوان‌ها مهار کردند

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار پرشور هزاران نفر از دانش آموزان، 13 آبان را نماد طمع ورزی آمریکا، وابستگی رژیم طاغوت، ایستادگی ایمان متکی به بصیرت، پیشقراولی نسل جوان در صحنه، و شجاعت و جسارت نسل جوان انقلابی دانستند و تاکید کردند: امروز ملت ایران، مصمم تر و قوی تر از هر زمان در حال حرکت به سمت اهداف بلند و قله های سعادت است و در صف مقدم این حرکت عظیم، جوانان قرار دارند.

در این دیدار که در آستانه سیزده آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و روز دانش آموز، برگزار شد، حضرت آیت الله خامنه ای، 13 آبان را نمادی بسیار مهم و دارای معانی و حقایق فراوان خواندند و افزودند: یکی از مناسبتهای 13 آبان مربوط به سخنرانی امام خمینی(ره) در سال 1343 در قم و در اعتراض به تصویب قانون ظالمانه مصونیت قضایی اتباع آمریکایی در مجلس آن زمان و سپس دستگیری و تبعید امام(ره) بودکه در واقع امام بزرگوار با فریاد حق طلبانه خود از مصالح، منافع و شرف ملت ایران دفاع کردند.

 

 

حضرت ایت الله خامنه ای

 

ایشان این حادثه را نماد طمع ورزی آمریکا و روح تعدی استکبار نسبت به ملت ها از جمله ملت ایران برشمردند و خاطرنشان کردند: این موضوع همواره باید در حافظه تاریخی ملت ایران به ویژه جوانان باقی بماند که آمریکا هیچگاه به دنبال روابط عادی باکشورها نیست بلکه خواهان روابطی از نوع ارباب- رعیتی و غارت منافع ملتها است و اگر در مقابل او ایستادگی نشود، تا لگد مال کردن شرف یک ملت نیز پیشروی خواهد کرد.

رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری سخنان به ظاهر دوستانه روسای جمهور آمریکا در دوره های مختلف، افزودند: اگر چه این سخنان در ظاهر، نرم است اما در باطن، همان پنجه چدنی در زیر دستکش مخملی است.

حضرت آیت الله خامنه ای، ایمان همراه با بصیرت را دومین حقیقت 13 آبان دانستند و تاکید کردند: فریاد امام خمینی(ره) در سال 1343، پاکیزه ترین فریادها و برخاسته از احساس دینی و عرق مسلمانی ، و متکی بر حمایت عمومی مردم بود که نتیجه آن چهارده سال بعد در پیروزی انقلاب اسلامی آشکار شد.

ایشان با اشاره به اقدام مزدوران رژیم طاغوت در کشتار دانش آموزان در 13 آبان 1357 افزودند: با توجه به این واقعه ، 13 آبان نماد حضور نسل جوان در میدان و پیشگامی آن در صحنه است.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به پیشقدمی دانش آموزان در دوران دفاع مقدس ، آن را ناشی از احساس تعهد ، روحیه انقلابی و بصیرت آنان دانستند و خاطر نشان کردند: امروز نیز دانش آموزان از پیشقدم ترین قشرها هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با یادآوری اقدام شجاعانه جوانان دانشجو در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان سال 1358 افزودند: این اقدام ، نماد شجاعت و جسارت نسل جوان انقلابی در مقابل هیمنه آمریکاست زیرا تسخیر لانه جاسوسی قدرت آمریکا را که در آن زمان بسیار پر هیمنه بود ، متزلزل کرد و آمریکا را به زانو درآورد.

ایشان معانی و حقایق نهفته در مناسبت های 13 آبان را بزرگ و مهم خواندند و خاطر نشان کردند: با تامل در این حقایق می توان متوجه شد که آن جمعیت محدودی که در 13 آبان سال گذشته در خیابان های تهران بر ضد این مناسبت شعار دادند ، در واقع به دنبال زنده کردن هیمنه آمریکا ، پنهان کردن سلطه طلبی آن و زیر سوال بردن حرکت عظیم ملت ایران در مقابل ظلم بزرگ آمریکا بودند که البته شکست خوردند.

رهبر انقلاب اسلامی با توصیه موکد جوانان به افزایش بصیرت و تامل در وقایع افزودند: به لطف خداوند امروز جوانان در میدان های سیاسی ، اقتصادی ، علمی و فناوری حضوری پر نشاط ، تأثیرگذار و همراه با بصیرت دارند.

حضرت آیت الله خامنه ای ، شکست فتنه سال 88 را نمونه بارزی از حضور تأثیرگذار و هوشمندانه جوانان ارزیابی و تاکید کردند: فتنه سال گذشته که فتنه بزرگی بود و سالها بعد مشخص خواهد شد که چه توطئه خطرناکی در پشت آن نهفته بود به همت حضور پیشگامانه جوانان در صحنه شکست خورد.

ایشان با تاکید بر اینکه صحنه گردانان اصلی فتنه سال 88 در طراحی پیچیده خود به دنبال تسخیر ایران بودند ، افزودند: در این میان عوامل فتنه که اکثر آنها ندانسته وارد این ماجرا شده بودند ، بدون آنکه خود متوجه باشند ، در جهت اهداف طراحان اصلی حرکت می کردند و این موضوع نیازمند تحلیل های دقیق روان شناختی است که چگونه عده ای ، ندانسته به دشمن کمک کردند.

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر لزوم حفظ هوشیاری و حضور جوانان در صحنه ، خاطر نشان کردند: امروز ملت ایران قویتر از هر زمان دیگر است و در مقابل ، دشمنان او ، ضعیف تر و منفورتر از هر زمانی هستند اما هیچ گاه نباید از کید و طراحی دشمن غافل شد.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به پیشرفت های برجسته علمی ، فناوری ، سیاسی و عمران و آبادانی در کشور و حرکت شتابان ملت ایران به سمت قله های کمال افزودند: امروز سراسر کشور کارگاه بزرگ کار و تلاش و خدمت به مردم است و ملت ایران با تکیه بر نیروی انسانی غنی و با استعداد ، و مدیران دلسوز و کارآمد ، در بسیاری از عرصه ها به خود اتکایی رسیده است.

ایشان تاکید کردند: جوانان به عنوان موتور این حرکت عظیم در کنار تجربه و کارآزمودگی مدیران ، زمینه ساز افتخارات روز افزون برای کشور هستند.


ملت‌ ما اولین‌ ملتی‌ بود که‌ ثابت‌ کرد آمریکا هیچ‌ غلطی‌ ...

امام خامنه ای: تا ذهن‌ مردم‌ از شعار مرگ‌ بر آمریکا پر است تسلط دوباره آمریکا بر این کشور ممکن نیست. 

 روز ملّی مبارزه با استکبار

روز 13 آبان، یادآور حوادث مهمی است که در شکل گیری انقلاب اسلامی و بیرون راندن مظهر استکبار یعنی آمریکا از ایران نقش اساسی داشتند. در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند. در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راه پیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله کرد و آنان را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند. بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد. بنابراین، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز «ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.

همه با هم...

روز 13 آبان، روز دستگیری و تبعید حضرت امام ـ آن نور قبیله ی قبله ـ است. روز کشتار دانش آموزان است. روز تسخیر لانه ی جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان ایمان مدار و عدالت پناه است. این مناسبت ها ایجاب می کند که همه باهم به قول آن بزرگ زادِ خورشیدگون، هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا بریزیم. بیایید کران تا کران، حیات را از تحرّک و مبارزه و فریاد علیه مستکبران، سرشار سازیم و از هیچ قدرتی جز خداوند باک نداشته باشیم و در برابر هیچ گردن کشی، سر فرود نیاوریم؛ هم چنان که تاکنون این گونه بوده ایم. بیایید برخی سستی ها و رکودها را به حرکت و شور مبّدل سازیم و رخوت و خواب آلودگی برخی افراد را باز شوییم. بیایید دست ها و دلهامان را قوی کنیم و در روز 13 آبان، مردم خداجو و استکبارستیز را به مبارزه با مظهر استکبار بخوانیم. این چنین باد.

حوزه های علمیه و فریاد علیه استکبار

حوزه های علمیه در طول تاریخ همواره در کنار مردم محروم و در برابر قدرت های ستم گر قرار داشته اند. رمز کام یابی نهضت پربار سر سلسله ی بیداردلان؛ حضرت امام خمینی ـ سلام اللّه علیه ـ و محبوب بودن آن رادمرد بزرگ نیز این بود که از یک سو، دشمن مستکبران بود و از سوی دیگر، یاوری همیشه غم خوار برای محرومان و مستضعفان به شمار می آمد. از این رو، حوزه های علمیه به عنوان ادامه دهنده ی خط راستین آن آیت بلند کتاب مقاومت در مبارزه ی ملی با استکبار، نقش مهمی دارند.

دانش آموزان و مبارزه ی ملّی با استکبار

بی گمان، دانش آموزانِ آگاه و رشید ما در مبارزه با استکبار، همواره نقشی فعّال و فراموش ناشدنی ایفا کرده اند. این عزیزان بودند که در13 آبان 1357، به مردم مسلمان ایران، شور و شعور و عشقی دوباره بخشیدند. آنان از آینه ی احساس و شعور مردم انقلابی، غبار بر گرفتند و هویت مسلمانی، خود اتکایی و مبارزه با استکبار را به همگان آموختند. این نوجوانان دانش دوست بودند که با شعارهای توفنده و مشت های گره خورده، پایه های حکومت مزدور پهلوی را سست کردند و لرزه بر اندام زمام داران کاخ سفید انداختند. این جوانان دانش پو بودند که با قیام خویش، به مستضعفان آموختند که برای به دست آوردن حقوق از دست رفته ی خود، باید با ستم گران جهانی بستیزند. اینک، آن رشادت ها و حماسه آفرینی ها، ایجاب می کند که قشر دانش آموز ما، در مبارزه با استکبار، سهم مهمی بر عهده گیرند و هم چون گذشته از پیش گامان این قیام ملّی باشند.

اراده ی الهی و قیام علیه مستکبران

خدای متعال، انسان را با فطرتی ظلم ستیز آفریده است. طبع انسان، عدالت خواه و مخالف تجاوز به حقوق دیگران است. ارسال پیامبران نیز با این هدف صورت گرفته است که به انسان ها کمک کنند تا در مسیر عدالت باقی بمانند و از آن منحرف نشوند. خدای متعال، با صراحت این واقعیت را در قرآن کریم بیان کرده است.

از سوی دیگر، اراده خدای منّان بر آن است که انسان های ضعیف نگاه داشته شده و مظلوم، به پاخیزند، بر طاغیان و مستکبران، بشورند و داد خود را از آن ها بگیرند و حاکمیت را از آنِ خود کنند. حاکمیتی که به عنوان امانتی الهی همواره در خدمت آرمان ها و ارزش های والا و خدایی باشد. امام خمینی(ره) با همین تفکر ژرف و ریشه دار دینی هسته ی مقاومت جهانی اسلام را علیه بیداد و تباهی استعمارگران و مستکبران بنیان نهاد. خمینی کبیر، عظمت های آیین احمدی را در پرتو کرامت های محمدی صلی الله علیه و آله و انوار پاک علوی علیه السلام ، فرا راه بشر این روزگار و همه ی روزگاران آینده قرار داد.

به یادِ مردی که استکبار رااز گستره ی ایران زدود

سلام بر روان پاک روح خدا و سلام بر همه ی روان های خدایی! سلام بر آن که بیداری رابه ما هدیه داد؛ آزادی را برای مان به ارمغان آورد؛ ما رابه وادی استقلال برد و جمهوری اسلامی را به ما، ارزانی بخشید. سلام بر دست های سبزی که بذر محبت خدا را در دل های کوچک فرزندان ما کاشت. سلام همه ی صالحان و سپیدرویان، بر روان بیدارگر روح پاک خدا باد. بزرگ مردی که با موضع گیری آگاهانه و مدبّرانه ی خویش، هر توطئه ای را نقش بر آب می کرد. حکیم دوراندیشی که گره های کور را به سرپنجه ی تدبیر، می گشود. دلاوری که مستکبران، با نفس گرم اش بر خاک افتادند. آری! امام خمینی(ره)، وجدان بیدار قرن و نادره مرد روزگاران بود. قائدی بی نظیر و قائمی بی بدیل بود که با قیامی الهام گرفته از رهنمودهای قائم آل محمد صلی الله علیه و آله ، زنگ ها و زنگارها را از چهره ی دل ها و جان ها باز شست و نور معرفت و بیداری را بر قلب ها تاباند. ستم ها را سربرید، ستم گران را به زوال کشاند، و پلیدی و پلشتی استکبار و استعمار را از گستره ی ایران زدود. اینک در سال روز 13 آبان؛ روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی، یاد او را گرامی می داریم و بر روان بیدارگرش درود می فرستیم.

ملت های عدالت خواه و روحیه ی استکبار ستیزی

امروز به برکت انقلاب اسلامی و رهنمودهای پیر بیدارگر زمان؛ حضرت امام خمینی(ره) روحیه ی استکبارستیزی از مرزهای ایران، فراتر رفته و همه ملت های عدالت خواه، حق طلب و آزاده را فرا گرفته است. مبارزه ی خونین مردم شجاع و آزادی خواه فلسطین بر ضد اشغال گران صهیونیست و حامی اصلی آن یعنی آمریکا، همین روحیه را نشان می دهد و از ثمره های انقلاب شکوه مند اسلامی به شمار می رود.

روزی که وحدت کلمه معنا شد

سیزده آبان از جمله روزهای پرفروغی است که در تاریخ ایران زمین، همواره برجسته و سربلند است. سیزده آبان، روزی است که فرزندان ایثارگر و فداکار این مرز و بوم به جهانیان فهماندند که با توکل به قدرت ایمان می توان در برابر هر طاغوتی ـ هرچند خودش را قدرت مند نشان دهد ـ ایستاد. در سیزده آبان ثابت شد که با تکیه بر قدرت آن بزرگوار آفریننده و توانای زنده می توان، استعمار را به خاک مذلت افکند. درسیزدهم آبان این نکته به اثبات رسید که امنیت و آرامش را از حق کشان و ستم کیشان که به مظلومان امنیت و آسایش نمی دهند، می توان باز گرفت. حماسه ی سیزده آبان ثابت کرد که همه ی قدرت های به اصطلاح عظیم شیطانی و طاغوتی، از درون، پوچ و پوشالی است. در سیزده آبان، مردم عدالت خواه و ایمان مدار ما، خویشتن را باور کردند و به چشم خود دیدند آن قدرتی که در ذهن عده ای کج اندیش و کوته فکر، هم چون کوهی استوار است، «کاهی» بیش نیست. در سیزدهم آبان، وحدت کلمه معنا شد؛ تکیه بر محبوب بندگان و خدای خمینی آفرین، تفسیر شد و قدرت رهبری دینی بار دیگر تجربه گشت.

سیزده آبان؛ ستاره ای فروزان

آیا تا به حال از خود پرسیده اید که «سیزده آبان» چه روزی است؟ آیا تا به حال درخشش ستارگان و مهتاب را در پهن دشت گیتی دیده اید؟ آیا تاکنون دیده اید که فروغ نورانی برخی ستارگان، بیش تر است؟ در آسمان تاریخ معاصر ایران زمین نیز، روزهایی چون ستارگان پرتو افشان می درخشند و درس روزهای درخشنده نیز برخی درخشنده ترند. سیزده آبان، این چنین است؛ زیرا در سیزدهم آبان، ملت ما با عشق و ایمان به آرمان خویش، همه ی قدرت های استکباری را به سخره گرفتند و شکوه پوشالی شان را پایمال کردند. در سیزدهم آبان، خدا مردان پاک سرشت، در سالگرد قربانی شدن دانشجویان و تبعید سرسلسله ی بیدار دلان، بر دیو پلیدی و پلشتی، مردانه تاختند و لانه ی فساد را درهم کوبیدند. این است که سیزده آبان در تاریخ این دیار شهیدپرور، برگی زرین را به خود اختصاص داده است و بسان ستاره ای فروزان در آسمان میهن اسلامی می درخشد.

درس های سیزده آبان

سیزدهم آبان به همه ی مستضعفان آموخت که می توانند چپاول گران را به زباله دان تاریخ بسپارند. سیزدهآبان به مسلمانان آموخت که در معبد انسانیت، آزادنه و آگاهانه در برابر والایی های ارجمند مکتب توحید، به نماز بایستند، تنها در برابر «اللّه » به کرنش و سجود بنشینند و جز او، همه را طرد کنند. واقعه ی سیزده آبان به دل های مؤمنان قوت بخشید و غروری مقدس و حماسه آفرین را در آنان زنده کرد. پرتوی تابناک از انوار الهی بر آنان تابانید و درس هایی بزرگ از شهادت و رشادت و دلیری به آنان آموخت. در سیزدهم آبان، مردم سرافراز ایران به همه ی مستضعفان جهان نشان داد که دیوار ستم، شکستنی است

ما می آییم

13 ابان استکبار راهپیمایی دانش اموز امریکا دانشجو فتنه سبز  

 

 

 

فردا  

 

 

همه با هم  

 

 

در راهپیمایی ضد استکباری   

 

 

 

۱۳ آبان   

 

 

 

شرکت خواهیم کرد  

 

 

پیام گنجی و نصیحت خاتمی


پیام گنجی و نصیحت خاتمی

سرانجام اکبر گنجی که ننگ اعتصاب غذای سبز را در کنار یک رقاصه و خواننده کوچه‌بازاری برای حمایت از فتنه رنگی در کارنامه خود به ثبت رسانده، با اعتراف به در کار نبودن تقلب در انتخابات به عقب‌نشینی از ادعاهای گذشته دست زد و اسباب گله و انتقاد دوستان سبز خود را فراهم ساخت. این عصبانیت از آن رو است که بسیاری از سناریوهای طراحی شده در اتاق‌های فکر خارج از کشور و کنشگران جنگ نرم که به پیاده‌سازی مدل انقلاب رنگی در ایران دل خوش کرده بودند، بر پایه همین دروغ و ظلم بزرگ سران فتنه پایه‌ریزی شده بود که حتی ماه‌ها قبل از انتخابات با القای آن به افکار عمومی‌، ابزار تأثیرگذاری بر ادراک و ذهنیت جامعه را با برپایی کمیته صیانت از آرا فراهم ساختند.
با برپایی انتخابات هم، قبل از پایان انتخابات و شروع نشدن شمارش آرای میرحسین موسوی خود را برنده انتخابات نامید و به بهانه جشن پیروزی به اردوکشی و اغتشاش خیابانی فراخوان داد تا شاید با تحمیل ابطال آرا و حمله به اعتبار و مشروعیت نظام، با متقلب معرفی کردن آن زمینه بی‌ثباتی و تغییر ساختار را که از سالیان قبل با مدل اصلاحات دنبال می‌‌شد، با فتنه رنگی محقق سازند. اما ایستادگی رهبری و مردم و دفاع جانانه مدافعان نظام مقدس جمهوری اسلامی از میراث گرانقدر امام (ره)‌و شهیدان، چنین رؤیایی را بی‌تعبیر گذاشت. سناریویی که از دید طراحان خارجی و داخلی آن کاملاً‌ حساب شده و دقیق به نظر می‌آمد و لذا نه تنها مدافعان نظام لیبرال دموکراسی اعم از امریکا و اروپا و حتی متحدان منطقه‌ای آنان ریسک حمایت علنی از آن را پذیرفته و دیپلماسی رسمی، عمومی و پنهان خود را برای آن به کار گرفتند، بلکه برخی مقدمات تشکیل دولت موازی را نیز فراهم کرده بودند.
اما اینک پس از یأس و ناامیدی از ادامه و احیای آن که بی‌توجهی افکار عمومی به شعارها و دعوت‌های سران فتنه برای بازتولید شورش در سالگرد انتخابات هم آخرین میخ را بر تابوت آن کوبید، نه تنها اختلاف و شکاف بین بدنه و رهبران، بلکه شکاف عمیق در بین خود رهبران فتنه را هم رقم زده است. لذا موجی از فاصله و جدایی و گله و انتقاد در بین آنان پدید آمده که عقب‌نشینی امثال گنجی را می‌توان برخاسته از این شرایط سخت فتنه‌گران دانست. او که سابقه الصاق به برخی شخصیت‌های چپ گذشته و لیبرال- دموکرات‌های امروزی را دارد، از گذشته به سفارش‌نویسی برای جنجالی‌ترین مواضع، شهرت داشته که نمونه آن تخریب آقای هاشمی رفسنجانی در دوران حاکمیت اصلاح‌طلبان است. در دوران ریاست‌جمهوری آقای خاتمی که خود زمانی وزیر فرهنگ هاشمی بوده، اکبر گنجی با دریافت اطلاعاتی از حلقه‌های جنگ روانی درون دولت اصلاحات که بخشی از آن مخدوش و دستکاری شده بود، آقای هاشمی را عالیجناب سرخپوش نامیده و با نوشتن کتاب‌های شبه رمان درباره تاریکخانه اشباح و بازی با حیثیت آقای هاشمی، فضای رقابت وی در انتخابات مجلس ششم را بسیار سنگین و تیره‌ کرد که در عمل منجر به عدم راهیابی ایشان به مجلس شد.
امروز هم در میان گزینه‌های احتمالی مربوط به انگیزه و هدف گنجی می‌توان این سابقه او و نوع ارتباطات و حرف شنوی وی از حلقه‌های متصل به سازمان مجاهدین و مجمع روحانیون مبارز را یک متغیر تعیین‌کننده در رفتار و مواضع وی در نظر گرفت. به ویژه اینکه با از دست رفتن اعتبار و وجاهت کروبی و میرحسین موسوی، مدعیان اصلاحات که مدتی است سرگردانی و بی‌رأس بودن را تجربه کرده‌اند رو به امثال خاتمی آورده‌اند که روزگاری او را گورباچف نامیده و از وی عبور کرده بودند. اما گویا براساس ضرب‌المثلی که می‌گوید: جایی که مرد نباشد، خروس هم کدخداست، اصلاح‌طلبان چاره‌ای جز بازگشت به این گزینه را ندارند و البته در این میان یک متغیر مزاحم، لجاجت بچگانه کروبی و میرحسین است که به تعبیر احتمالی آقای خاتمی خودخواهی و منیت آنها جنبش‌شان را به کما برده و اگر این وضع ادامه یابد تشییع کننده‌ای هم نخواهد داشت. لذا در چنین شرایطی که این آقایان (کروبی و میرحسین) در خلأ زندگی می‌کنند و به شدت گرفتار فضای مجازی هستند، پیام امثال گنجی آن هم از آن سوی مرزها شاید از نصیحت خاتمی بیشتر اثر کند.