گام‌های نرم‌تر/ گزارش نوامبر 2010 آمانو چه می‌گوید؟

مهدی محمدی: یوکیا آمانو، مدیر کل ژاپنی آژانس بین المللی انرژی اتمی چهارمین گزارش خود درباره ایران را روز 2 آذر 1389 (23 نوامبر 2010) منتشر کرد. این گزارش اگرچه محرمانه است اما در همان لحظات اول توسط منابع غربی منتشر شد و رسانه های مختلف به تحلیل آن پرداختند. گزارش نوامبر بویژه از دو جهت اهمیت دارد. نخست اینکه این گزارش در فاصله ای کوتاه از مذاکرات 14 آذر (5 دسامبر) ایران و گروه 1+5 منتشر می شود و مهم است که روشن شود غربی ها در آستانه مذاکرات، آژانس را وادار به در پیش گرفتن چه رویه ای کرده اند؟ تجربه گذشته نشان داده که طرف غربی همواره نیت مذاکراتی خود را پیش از مذاکرات، در گزارش های آژانس عیان کرده است. و وجه دوم اهمیت این گزارش این است که یکی دو روز مانده به انتشار آن، رسانه های غربی اخبار و گزارش های مفصلی منتشر کردند در این باره که ایران عملیات غنی سازی را در نطنز متوقف کرده است. تمامی این رسانه ها در گزارش های خود به اظهارات دیپلمات هایی آگاه استناد کرده بود که می گفتند به گزارش آمانو دسترسی دارند. این دیپلمات ها توقف ادعایی خود را به تاثیر ویروس استاکس نت یا تصمیم سیاسی ایران در آستانه مذاکرات ربط می دادند و نتیجه می گرفتند که ایران خودش هم فهمیده در مذاکرات با 1+5 دست پایین را دارد و لذا پیشاپیش کوتاه آمده است. در ایران، روشن بود عملیات غنی سازی طبق برنامه در نطنز ادامه دارد و سوال این بودکه آژانس چگونه می تواند این حقیقت را وارونه جلوه بدهد؟ این موضوع هم بر اهمیت انتشار متن گزارش نوامبر می افزود خصوصا از این جهت که معلوم شود آژانس وضع فنی برنامه ایران را چگونه گزارش کرده است.

 
این یادداشت، مباحث سیاسی، فنی و حقوقی گزارش نوامبر را از خلال بازخوانی متن آن بررسی می کند.
 
الف- وضع فنی برنامه ایران
 
1- مدیر کل در پ 4 یک تغییر فنی نسبت به گزارش قبلی گزارش می کند. می گوید تا 5 نوامبر 2010 کلا 54 مجموعه 164 تایی از ماشین های سانتریفیوژ در کارخانه نیمه صنعتی تولید سوخت در نطنز نصب شده بود (8856 ماشین). علاوه بر این، می گوید از این تعداد به 29 آبشار گاز تزریق می شد (4756 ماشین). این یعنی بیشتر از نصف ماشین ها تا 5 نوامبر (18 روز قبل از انتشار گزارش) گاز دریافت می کرده و مشغول غنی سازی بوده است. از همین جا می توان فهمید که توقفی در عملیات تزریق گاز به ماشین های سانتریفیوژ وجود نداشته است.
 
2- نکته فنی دومی که در پ 4 گفته می شود این است که ایران برای اولین بار تصمیم گرفته 6 آبشار را برای جای دادن 174 ماشین در آن اصلاح کند. آبشارهای ایران تا قبل از این، همه 164 تایی بوده است.
 
3- در پپ 6 و7 می گوید که از فوریه 2007 یعنی زمان آغاز عملیات غنی سازی در نطنز، مجموعا 34737 کیلوگرم UF6 خام به تاسیسات تزریق شده و تا 17 اکتبر 2010 (36 روز قبل از انتشار گزارش) 3183 کیلوگرم UF6 با درصد غنای پایین تولید شده است. پ 6 از گزارش قبلی (سپتامبر 2010) (1) می گفت که ایران تا 6 اوت 2010، 2803 کیلوگرم UF6 کم غنی شده تولید کرده بود. این نشان می دهد که ایران از 6 اوت تا 31 اکتبر 2010 (85 روز) 380 کیلوگرم UF6 کم غنی شده تولید کرده است که حکایت از تولید به طور متوسط روزانه 5/4 کیلو اورانیوم کم غنی شده در تاسیسات نطنز دارد. این هم شاهد دیگری است بر اینکه هیچ توقفی در کار نطنز نداشته است.
 
4- پ 10 نشان می دهد ایران فعالیت تحقیق و توسعه خود بر روی ماشین های سانتریفیوژ جدید را همچنان با دو ماشین IR-4 و IR-m2 ادامه می دهد. عدم وجود دورریز و ترکیب محصول و دور ریز در این بخش نشان می دهد ایران فعلا از کار روی نسل های بعدی ماشین های سانتریفیوژ هدفی جز مطالعه و افزایش مهارت ندارد.
 
5- در پپ 12و 13 می گوید از 9 فوریه تا 19 نوامبر 2010 جمعا با تزریق 352+5/62 (5/414) کیلوگرم UF6 کم غنی شده به آبشارهای 1 و 6 از PFEP، 1/25+8/7 (33)کیلوگرم UF6 20 درصد غنا تولید شده است. این در حالی است که در پ 12 از گزارش قبلی (سپتامبر 2010) گفته بود ایران در فاصله 9 فوریه تا 20 اوت 2010، با تزریق 310 کیلوگرم UF6 کم غنی شده، 22 کیلو هگزا فلوراید اورانیوم با غنای 20 درصد غنا تولید کرده بود. این نشان می دهد ایران در فاصله 20 اوت تا 19 نوامبر (29 روز) 11 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد غنا تولید کرده است. نکته مهم در اینجا این است که پ 13 نشان می دهد غنی سازی 20 درصد تا 19 نوامبر یعنی تا 4 روز قبل از انتشار گزارش ادامه داشته و هیچ توفقی در روند آن رخ نداده است.
 
6- در پ 16 آژانس خبر از اتفاقات فنی جدید در فردو می دهد که نشان دهنده این است که ایران به رغم فشارها به فعالیت خود در فردو هم ادامه داده است. آژانس می گوید ایران در نامه ای به تاریخ 26 سپتامبر 2010 آن را مطلع ساخته که بنا دارد طرح کلی این تأسیسات را به یک ساختار جدید شامل 12 آبشار برای اهداف تولید و 4 آبشار برای اهداف تحقیق و توسعه‌ای تغییر دهد.
 
7- در پ 17 آژانس تایید می کند که تا 14 نوامبر 2010 (12 روز قبل از انتشار گزارش) هیچ ماشینی وارد این تاسیسات فردو نشده و هیچ نوع آلودگی رادیواکتیو هم در آن دیده نشده است. این نشان می دهد هیچ کدام از جوسازی های رسانه های غربی دربار فعالیت فردو صحیح نیست.
 
8- در پ20 می گوید که: «آژانس می‌تواند تأیید کند که هیچ نشانه‌ای از فعالیت‌های مرتبط با بازفرآوری در ایران ‏صرفا در ارتباط با تأسیسات راکتور تحقیقاتی تهران و همچنین تأسیسات تولید ‏رادیوایزوتوپ مولیبدنیوم، ید و زنون (‏MIX‏) و نیز تمامی تأسیسات دیگر که آژانس به آن ‏دسترسی دارد، وجود ندارد». ‏این بدان معناست که در ایران هیچ نوع عملیات بازفرآوری وجود ندارد در حالی که درخواست توقف بازفرآوری جزو درخواست های قطعنامه های شورای امنیت از ایران است. سوال این است: چیزی را که وجود ندارد چگونه می توان متوقف کرد؟ لحن و جمله بندی این بخش، نسبت به لحن و جمله بندی گزارش قبلی (سپتامبر 2010) تا حدود زیادی مثبت تر وملایم تر است. مدیرکل در پ 19 از گزارش قبلی نوشته بود: «آژانس به نظارت بر استفاده از سلول داغ در رآکتور تحقیقاتی تهران (‏TRR‏) و تاسیسات ‏تولید رادیوایزوتوپ مولیبدن، ید و زنون (‏MIX‏) ادامه داده است. آژانس یک بازرسی و ‏یک ‏DIV‏ در ‏TRR‏ را در 1 اوت 2010 و یک ‏DIV‏ را در تاسیسات ‏MIX‏ در تاریخ 31 ‏ژوئیه 2010 انجام داد. هیچ گونه شواهدی در مورد بازفرآوری و فعالیت‌های مربوطه در ‏این تاسیسات مشاهده نشده است. در حالی که ایران اظهار داشته است که فعالیت‌های ‏مرتبط با بازفرآوری در ایران وجود ندارد، آژانس تا زمانی که اجرای پروتکل الحاقی ‏توسط ایران امکان‌پذیر نباشد، می‌تواند این موضوع را فقط در رابطه با این دو تاسیسات تایید ‏کند».‏ درست است که آژانس درگزارش نوامبر 2010 هم همچنان سعی کرده تایید نهایی عدم وجود بازفرآوری در ایران را به درخواست غیر قانونی اجرای پروتکل الحاقی مشروط کند، اما این بار تحت فشار ایران و جنبش غیرمتعهدها مجبور شده ادبیات نرم تری را به کار ببرد و از جمله تایید کند که بازفرآوری علاوه بر دو تاسیسات یاد شده، در هیچ تاسیسات دیگری که آژانس در ایران به آن دسترسی دارد وجود ندارد. این دقیقا به این معناست که آژانس می خواهد بگوید در ایران هیچ فعالیت بازفرآوری وجود ندارد اما به دلایل مشخصا سیاسی عبارت خود را کمی پیچیده کرده است.
 
9- در پ 24 می گوید که ایران تا 9 نوامبر2010 هنور نصب تجهیزات لازم برای تولید سوخت راکتور تهران را آغاز نکرده است. بنا بود عملیات تولید سوخت راکتور تهران در UCF اصفهان در نوامبر 2010 آغاز شود.
 
ب- مباحث حقوقی
 
1- در پ 5 تایید می کند که در دوره زمانی حدودا یک ساله 18 نوامبر 2008 تا 22 نوامبر 2009 راستی آزمایی تعادل مواد (حسابرسی) هیچ انحرافی را نشان نمی دهد.
 
2- در پ 8 تایید می کند تاسیسات نطنز کاملا بر اساس اطلاعات طراحی ارائه شده فعالیت کرده است.
 
3- در پ 6 می گوید آژانس همچنان قادر به راستی آزمایی فهرست اقلام فیزیکی در نطنز است.
 
4- در پ 7 می گوید که: «مواد هسته‌ای در تاسیسات غنی‌سازی سوخت (شامل تزریق، محصول و دور‌ریز) بهعلاوه تمام آبشارهای نصب شده و ایستگاه های تزریق و تخلیه تحت نظارت و کنترل آژانس باقی هستند». معنای روشن این بند این است که هیچ چیز در نطنز از چشم آژانس پنهان نیست و هرگونه ابراز نگرانی نسبت به این تاسیسات فاقد مبنای واقعی است.
 
5- در پ 12 می گوید آژانس در PFEP هم قادر به راستی آزمایی موجودی اقلام فیزیکی هست. این هم نشان می دهد غنی سازی به طور کامل زیر نظر آژانس است.
 
6- در پ 14 می نویسد: «آژانس تا 12جولای 2010، بر اساس نتایج آزمایش نمونه‌های محیطی بدست در تاسیسات غنی‌سازی آزمایشی سوخت و سایر فعالیت های راستی‌آزمایی، به این نتیجه رسید که این تاسیسات همانگونه که توسط ایران در پرسشنامه اطلاعات طراحی اعلام شده بود، فعالیت کرده‌اند». این نشان می دهد میان آنچه به آژانس گفته شده و آنچه درون تاسیسات انجام می شود هیچ مغایرتی وجود ندارد.
 
7- در پ 17 یک بحث حقوقی بسیار مهم از قول ایران نقل می شود. آژانس از ابتدای اظهار فردو در سپتامبر 2009 مکررا از ایران خواسته است اطلاعات بیشتری را درباره زمان بندی طراحی و ساخت تأسیسات غنی‌سازی سوخت فردو و هدف اصلی آن ارائه کند. آژانس همچنین چندین‌بار بر نیاز به دسترسی به شرکت های درگیر در طراحی و ساخت تأسیسات فردو تأکید کرده است. پاسخ ثابت ایران به این اظهارات همواره این بوده است که «هیچ مبنای قانونی» برای این درخواست ها وجود ندارد و ایران صرفا طبق موافقت نامه پادمان های خود با آژانس همکاری خواهد کرد. آژانس در این پ می نویسد: «ایران در نامه ای به تاریخ ایران 16 نوامبر 2010 اعلام کرد که بیانیه‌های این کشور در ارتباط با ‏زمان بندی و هدف تأسیسات غنی‌سازی فردو باید از سوی آژانس به عنوان "یک حقیقت" ‏در نظر گرفته شود و اینکه درخواست آژانس برای دسترسی به شرکت‌های درگیر در ‏طراحی این تأسیسات و همچنین اسناد طراحی بیشتر این تأسیسات، نه تنها در تطابق با ‏توافقنامه پادمان‌ها نیست بلکه فراتر از پروتکل الحاقی نیز به حساب می‌آید».(2)
 
8- در پ 24 آژانس تایید می کند که تمامی UF6 تولید شده در اصفهان تحت نظارت آن است.
 
9- در پ 26 می گوید که آژانس بر سوخت بوشهر را هم نظارت کامل دارد: «ایران در ماه می سال 2000 میلادی پرسش نامه اطلاعات طراحی نیروگاه اتمی بوشهر را ‏تحویل آژانس داد. آژانس از نوامبر 2000 به طور دایم در حال بررسی و تایید طرح‌ها در ‏نیروگاه اتمی بوشهر بوده است. در 26 نوامبر سال 2007 و قبل از انتقال محموله سوخت ‏تازه برای نیروگاه بوشهر از روسیه، این محموله پس از بررسی های لازم توسط آژانس، ‏تایید و مهر و موم شد».
 
10- در پ 31 باز با لحنی تعدیل شده از ایران می خواهد در تصمیم خود برای عدم پذیرش 38 بازرس که در 16 ژانویه 2007 ارائه شده تجدید نظر کند. در ابتدای این بند از ایران بابت پذیرش بازرسان جدید تشکر شده است. این اتفاقی است که عینا در گزارش های قبلی هم رخ داده بود.(3)
 
11- پ 34 حاوی نکته مهمی است. آژانس برای نخستین بار از زمان انتصاب یوکیا آمانو و در یک حرکت نادر در کنار اشاره به موضوع مطالعات ادعایی، به این مسئله هم اشاره کرده که یک مدالیته (برنامه کاری) بین ایران و آژانس در سال 2007 وجود داشته که ایران به تعهد خود طبق آن برنامه کاری عمل کرده است. از جمله همانطور که آژانس به صراحت می گوید بخش اعظم آن برنامه کاری، کامل شده و در مورد مطالعات ادعایی هم ایران به تعهد خود طبق مدالیته که ارائه یک ارزیابی بوده، در می 2008 عمل کرده است. آژانس می نویسد: «بخش اعظم فعالیت های مورد اشاره در برنامه کاری که در سال 2007 مورد توافق ایران و آژانس قرار گرفت (INFCIRC/711)تکمیل شده است هنوز هم مواردی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. بر اساس این برنامه کار، ایران ملزم بود ارزیابی مدارک مربوط به تحقیقات خود که امکان دسترسی ایران به آن‌ها از طریق آژانس امکان‌پذیر شده بود را در اختیار آژانس قرار دهد. آژانس از ایران به واسطه دریافت گزارش 117 صفحه‌ای می 2008 قدردانی می‌کند که البته ایران مدعی تقلب و دستکاری این سند است». سوالی که در باره ایران بند مطرح است این است که چرا آژانس در 3 گزارش قبلی خود به این موضوع هیچ اشاره ای نمی کرد و چنان گزارش می داد که گویی اصلا مدالیته ای وجود نداشته است؟ اگرچه روایت آمانو از مدالیته اوت 2007 کامل نیست و از جمله به این موضوع اشاره نمی کند که ایران تمامی مسائل باقی مانده در گذشته برنامه هسته ای خود را طبق این برنامه کاری حل کرده و مطالعات ادعایی هم در این سند به عنوان یک «موضوع» (issue) در نظر گرفته نشده بود، ولی نفس اشاره به برنامه کاری اوت 2007 در کنار مسئله مطالعات ادعایی نشان دهنده این است که آژانس پذیرفته در روند پیشین گزارش دهی آن یک نقص جدی وجود داشته است. در واقع انعکاس این مطلب در گزارش نوامبر 2010 نوعی اعتراف ضمنی از جانب آژانس به این نکته است که در گزارش های پیشین صرفا به دلیل تاثیرپذیری از فشارها و ملاحظات سیاسی بخشی از واقعیت های مهم موجود در پرونده هسته ای ایران را منعکس نکرده است. سوالی که اکنون آژانس باید به آن پاسخ بدهد این است که اگر این موضوع قابل گزارش بوده چرا در گزارش های قبلی به آن اشاره نمی کرده و اگر قابل گزارش نبوده چرا در این گزارش منعکس شده است؟ این سوال چالشی جدی برای آژانس خواهد بود تا از برخورد سلیقه ای و گزینشی با اطلاعاتی که در اختیار دارد، خودداری کند. دکتر سلطانیه در نشست سپتامبر 2010 شورای حکام، یک جمع بندی دقیق از اعتراض ایران به نحوه گزارش دهی آژانس از مطالعات ادعایی انجام داده که به دلیل اهمیت موضوع آن را عینا در اینجا نقل می کنیم. دکتر سلطانیه می گوید: « مطلب مهم دیگر در رابطه با باصطلاح " مطالعات ا دعایی" است. آژانس بایستی به خاطر داشته باشد که طبق ‏مدالیتی حل و فصل موضوعات باقیمانده ‏(INFCIRC/711) این یک موضوع باقیمانده نیست. بعلاوه ‏همانگونه که از سوی مدیرکل قبلی اعلام شده این واقعیت که مطالب مربوطه به مطالعات ادعایی فاقد اصالت ‏بوده، هیچ گونه مواد و قطعات هسته ای در رابطه با مطالعات ادعایی وجود نداشته است در این گزارش حذف ‏شده اند. درهمین زمینه مفهوم " ابعاد نظامی احتمالی "یقینا خارج از چارچوب مدالیتی (INFCIRC/711) که ‏قبلا درمورد آن با آژانس مذاکره و ‏ مورد توافق قرار گرفته و همچنین شرح وظایف آژانس قرار می گیرد.‏ مایه بسی تاسف است که علیرغم توضیحات تفصیلی ما قبل از توزیع گزارش، گزارش مدیرکل واقعیاتی را که ‏قبلا از سوی سلفش بر اساس گزارش بازرسان و بدبنال صدها ساعت بازرسی گسترده گزارش شده بود کاملا از ‏قلم انداخته است. نادیده انگاشتن کامل برنامه عمل (INFCIRC/711) که در سال 2007 توسط روسای سه ‏بخش آژانس شامل معاون مدیرکل، حقوقی و روابط خارجی مورد مذاکره قرار گرفته و متعاقبا به تایید شورای ‏حکام رسید، موجب تضعیف ابتکار صادقانه مدیرکل قبلی بوده و مایه نگرانی جدی می باشد. به همگان بویژه ‏آقای مدیرکل یادآور می شوم که طی 7 سال گذشته ادعاهای متعددی درخصوص سایتهای نظامی از سوی ‏ایالات متحده مطرح گردید که بواسطه راستی آزمایی طولانی و گسترده آژانس ثابت شد که تمامی آنها بی ‏پایه می باشد».
 
12- پ 37 یک نمونه مثال زدنی از سیاسی کاری های آمانو است. او در پاراگراف می نویسد: «درحالی که آژانس همچنان توانسته است عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده در ایران ‏را ‏تایید نماید، اما برای اینکه آژانس بتواند تایید کند که تمام مواد هسته ای ایران برای ‏فعالیت های ‏هسته ای صلح آمیز هستند، ایران همکاری لازم را به عمل نیاورده است».‏ ‏برای اینکه تفاوت ها روشن شود بهتر است ببینیم محمد البرادعی همین موضوع را چگونه گزارش می کرد. او در مجموعه گزارش های خود در مورد برنامه هسته ای ایران عبارات یکسانی را در این مورد به کار برده و آن را در طول زمان تغییر نداده است. به عنوان نمونه، البرادعی در پ 22 از گزارش سپتامبر 2008 خود –که جزو آخرین گزارش هایی است که او درباره برنامه هسته ای ایران ارائه کرده- می نویسد: «آژانس قادر بوده است راستی آزمایی عدم انحراف مواد هسته ای اظهار شده را در ایران ادامه ‏دهد. ایران دسترسی آژانس را به مواد اظهار شده هسته ای فراهم نمود و گزارش های لازم ‏حسابرسی مواد در رابطه با مواد و فعالیت های هسته ای اظهار شده را در اختیار آژانس قرار داده ‏است». ‏وی در پ 23 از همان گزارش می نویسد: «پروتکل الحاقی را مرحله اجرا در نیاورد، آژانس قادر نخواهد بود که تضمین معتبری را در ‏خصوص عدم وجود مواد و فعالیت های هسته ای اظهار نشده در ایران، ارائه نماید». ملاحظه می کنید که در گزارش های البرادعی میان دو مفهوم «مواد اظهار شده» و «مواد اظهار نشده» به صراحت تفکیک می شد. البرادعی مکررا تایید کرده است که مواد هسته ای اظهار شده ایران کاملا تحت نظارت و فاقد هرگونه انحرافی است و در مورد وجود یا عدم وجود مواد اظهار نشده هم بدون اینکه قضاوتی کند فقط می گوید تا زمانی که پروتکل الحاقی اجرا نشود، قادر به اظهار نظر نیست. آمانو اما، این تفکیک مفهومی مهم را کنار گذاشته و به طور فله ای فقط می گوید که به راستی آزمایی مواد هسته ای در ایران ادامه می دهد اما نمی تواند عدم انحراف «کل» مواد هسته ای موجود در ایران را تصدق کند. ابهامی که این نوع گزارش نویسی ایجاد می کند این است که گویی «کل» مواد هسته ای ایران چیزی بیشتر از آن چیزی است که ایران اظهار کرده است در حالی که نه آمانو و نه هیچ یک کشورهای غربی تا امروز قادر به ارائه یک شاهد جزئی هم نبوده اند که نشان دهد در ایران مواد، تاسیسات یا فعالیت اظهارنشده ای وجود دارد. آمانو به تغییر عبارت های موجود در گزارش های البرادعی تلاش می کند نوعی ابهام در سرنوشت مواد ایران را القا کند اما از آنجا که دستش از هر نوع بینه ای خالی است هرگز نتوانسته از حد لفاظی فراتر برود. سوال این است که چرا آمانو تفکیک مفید و روشن کننده بین «مواد اظهار شده» و «اظهار نشده» را کنار گذاشته است؟ هر وقت آمانو حاضر به پاسخ دادن به این سوال باشد، می توان تفاوت های گزارش نویسی حرفه ای و گزارش نویسی مغرضانه را بهتر درک کرد.(4)
 
13- در پ 38 آژانس به ناچار یک بار دیگر لحن خود را تغییر داده و عبارتی را در گزارش خود گنجانده است که در گزارش های قبلی وجود نداشت. در این پ آمده است: «آژانس اذعان می دارد که ایران پرسشنامه ‏اطلاعات طراحی (‏DIQ‏) اصلاح شده کارخانه غنی سازی سوخت فوردو و اعلام زود هنگام بارگذاری ‏سوخت در نیروگاه هسته ای بوشهر را به آژانس ارایه داده است». این بدان معناست که برخلاف آنچه رسانه ای های غربی دائما درصدد القاء آن هستند، ایران در برخی موارد، فراتر از تعهدات خود، درباره ارائه اطلاعات مربوط به برنامه هسته ای اش در حال همکاری با آژانس است.
 

جزییات انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین به نقل از دادستان تهرا

دادستان تهران با انتشار یادداشتی سیر انحلال احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب اسلامی) را تشریح و تأکید کرد هرگونه فعالیت این احزاب ممنوعیت و پیگرد قانونی دارد:

یکی از ویژگی‌های انتخابات دهم ریاست جمهوری، قضایا و حوادثی بود که پس از آن رخ داد و قوه قضاییه را با چالش‌های مختلف مواجه ساخت. یکی از این چالش‌ها، مواضع برخی احزاب سیاسی نسبت به این حوادث و نقش آنان در قضایای پس از انتخابات است. اعلام نتیجه انتخابات و نارضایتی برخی کاندیداها و جریانات سیاسی از این نتیجه منجر به، اقداماتی با هدف مقابله با نظام از طریق تظاهرات خیابانی و اغتشاشات شد. این اغتشاش‌ها سبب شد دستگاه‌های اجرایی، نهادهای انتظامی، امنیتی و مراجع قضایی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مشکلات ناشی از این حوادث دست و پنجه نرم کنند.

تدارک برگزاری تظاهرات خیابانی و درگیر کردن نظام اسلامی با بحران اجتماعی و نقش برخی احزاب سیاسی در شعله ور کردن اعتراض‌ها، موجب گردید دادستان وقت در کیفرخواست صادره علیه اعضای دو حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، ضمن تقاضای تعقیب اعضای اصلی، خواستار انحلال این دو حزب شود، اما از سوی یکی از شعب دادگاه انقلاب اسلامی در این راستا اقدامی صورت نگرفت. از سوی دیگر کمیسیون موضوع ماده‌ی 10 "قانون فعالیت احزاب، جمعیت‌ها و انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده" مصوب 1360، با توجه به عملکرد این دو حزب در سال‌های گذشته به ویژه در جریانات اخیر، با ارسال گزارشی به دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران، خواستار انحلال این احزاب مذکور شد. سرانجام کمیسیون مذکور مطابق بند 3 ماده ی 17 این قانون،[1] رأساً نسبت به توقیف پروانه ی احزاب یاد شده اقدام نمود. در پی ارسال این گزارش، دادستانی تهران استدلال کرد که انحلال حزب در صلاحیت دادگاه‌ها است، در رایزنی های قضایی در خصوص صلاحیت رسیدگی دادگاه ها با توجه به اطلاق بند 4 ماده ی 17 قانون احزاب، اختلاف نظر وجود داشت؛ این نظرات به شرح زیر بیان و بررسی می شود.

1. صلاحیت دادگاه کیفری استان

برخی با توجه به ماده‌ی 13 قانون احزاب که مقرر می‌دارد: «مرجع رسیدگی به شکایات گرو ه‌ها از کمیسیون موضوع ماده 10، محاکم دادگستری با رعایت اصل 168 قانون اساسی می‌باشد و رأی صادره قطعی است»، دادگاه کیفری استان را صالح به رسیدگی می‌دانند. به این نظر ایراد وارد است؛ زیرا اولاً، قانون، جرم سیاسی را تعریف نکرده است. ثانیاً، هیأت منصفه‌ی سیاسی تشکیل نشده است و آنچه امروزه تحت عنوان هیأت منصفه فعالیت دارد، مربوط به پرونده‌های مطبوعاتی است؛ ثالثاً، پرسش این است که آیا انحلال حزب، مصداق جرم سیاسی است؟ یا آنکه اقدامی حقوقی برای جلوگیری از فعالیت احزاب قانونی دارای پروانه است. این استدلال‌ها، رسیدگی به درخواست انحلال احزاب در دادگاه کیفری استان را با اشکال مواجه می‌ساخت؛ زیرا، تشکیل این دادگاه، منوط به تعریف جرم سیاسی و تشکیل هیأت منصفه بود که تحقق آن موکول به زمان نامشخصی بوده و تضمینی برای رسیدگی در دادگاه صالح نداشت.

2. صلاحیت دادگاه حقوقی

برخی معتقدند با توجه به رویه‌ی جاری در رفع توقیف مطبوعات، مبنی بر این که معترض می‌تواند با تقاضای صدور دستور موقت از محاکم حقوقی و تقدیم دادخواست در ماهیت، اقدام کند، در خصوص انحلال احزاب نیز با توجه به تبصره‌ی 2 ماده‌ی 15 قانون احزاب[2]، می توان به صلاحیت دادگاه حقوقی قائل شد. شیوه‌ای که حزب مشارکت با تقدیم دادخواست ابطالِ تصمیم کمیسیون ماده‌ی 10 اتخاذ کرد، بر همین استدلال استوار است.

3. صلاحیت دادگاه جزایی

برخی معتقدند صلاحیت مربوط به انحلال احزاب، تابعی از تخلفات احزاب به شرح ماده ی 16 قانون مذکور[3] است. در این ماده، مصادیق تخلفات احصاء گردیده که حسب مورد می تواند در زمره‌ی صلاحیت‌های دادگاه‌های عمومی یا انقلاب قرار گیرد. بر پایه‌ی این استدلال، اگر تخلفات احزاب مانند تخلفات مندرج در بندهای "د" و "ه" از سنخ جرایم عمومی باشد، صلاحیت رسیدگی با دادگاه عمومی جزایی است و اگر جرایم ارتکابی در صلاحیت دادگاه‌های انقلاب اسلامی باشد، مانند تخلفات مندرج در بندهای "و" و "ی"، می‌توان درخواست انحلال را به دادگاه‌های انقلاب ارجاع کرد و بر همین مبنا، از آن‌جاکه اعضای اصلی احزاب مذکور، به اتهام جرایم امنیتی تحت تعقیب قرار گرفته و محکوم شده اند، می‌توان دادگاه انقلاب اسلامی را مرجع صالح دانست. بر پایه‌ی این نظریه، دادگاه انقلاب اسلامی تهران می‌تواند به این گونه درخواست‌ها رسیدگی نماید و بدین دلیل که درخواست مذکور از سوی کمیسیون ماده ی 10 قانون احزاب، ارائه شده بود و در قانون احزاب نیز راهکاری برای رسیدگی به درخواست انحلال تعیین نشده است، استنباط دادگاه رسیدگی‌کننده بر این اساس استوار بود که دعوای مطروحه ترافعی نبوده و مستلزم حضور نمایندگان یا وکلای احزاب نمی‌باشد. ضمن آنکه، ماده‌ی 13 قانون مذکور، این تصمیم را قطعی اعلام کرده‌است.

اقدام دیگری که در این زمینه صورت گرفت، تقدیم دادخواست ابطال تصمیم کمیسیون ماده‌ی 10 و صدور دستور موقت برای رفع توقیف از سوی حزب مشارکت به یکی از شعب دادگاه عمومی حقوقی مستقر در مجتمع قضایی شهید بهشتی بود؛ درخواست صدور دستور موقت، از سوی دادگاه رد شد؛ کمیسیون ماده‌ی 10 نیز با این استدلال که درخواست انحلال به دادگاه تقدیم شده است، نیازی به دفاع در پرونده‌ی مطروحه در شعبه‌ی مذکور از مجتمع قضایی شهید بهشتی ندید؛ در نتیجه، دادگاه انقلاب اسلامی تهران، به موجب دادنامه‌ها ی شماره ی 1468 و 1469 - 1389 حکم انحلال احزاب مذکور را صادر کرد؛ به موجب این حکم از آنجاکه دادگاه، طرف دعوی را کمیسیون ماده‌ی 10 قانون فعالیت احزاب می‌دانست، دادنامه را به کمیسیون مذکور ابلاغ نمود. استدلال دادگاه رسیدگی کننده بر این نکته استوار بود که نیازی به ابلاغ دادنامه به احزاب نیست؛ زیرا، آنها طرف دعوا نبوده اند.

نکته‌ی دیگر این که، دادنامه‌ی صادره از دادگاه انقلاب، پیش از دادنامه‌ی صادره از دادگاه شهید بهشتی صادر شد، اما، مناقشه‌ی این احزاب که پس از صدور حکم دادگاه انقلاب مطرح شد، موجب گردید موجی از تبلیغات منفی علیه قوه قضاییه به‌راه افتد. آن‌ها با انتشار دادنامه‌ای در فضای مجازی، حکم شعبه‌ی دادگاه انقلاب اسلامی تهران را بی اثر دانسته و سخنگوی قوه‌ی قضاییه را به بیان ادعای کذب متهم نموده و وانمود کردند که چنین حکمی صادر نشده است. احزاب مذکور پس از انتشار بخشی از حکم در برخی روزنامه‌ها و ابلاغ آن به کمیسیون ماده‌ی 10، آن را غیرقانونی تلقی کردند. مقاومت و مناقشه‌ی این احزاب در برابر دادنامه‌ی صادره از دادگاه انقلاب اسلامی تهران، نشان داد که این احزاب به قوانین و احکام قضایی احترام نمی‌گذارند و صرفاً احکام و تصمیماتی را قبول دارند که به نفع آن‌ها باشد.

صر‌ف‌نظر از این مناقشات، چالش عمده در این زمینه، فقدان رویه‌ی قضایی منسجم در مقابله با جرایم و تخلفات احتمالی احزاب و گروه‌های سیاسی دارای پروانه است. در حال حاضر با توجه به صدور حکم انحلال به شرح فوق، هرگونه فعالیت این دو حزب ممنوعیت و پیگرد قانونی دارد. انتظار می‌رود این چالش با همکاری حقوق‌دانان و قضات، با حفظ حقوق احزابی که در چهارچوب قوانین کشور فعالیت سیاسی می‌کنند، برطرف شود. در مورد غیرقانونی بودن فعالیت‌های برخی احزاب، همچنین می توان به دادنامه‌ی شماره‌ی2813-2853 -1381/11/28 صادره‌ی از یکی از شعب دادگاه‌های تجدیدنظر تهران اشاره کرد که به موجب آن نهضت آزادی غیرقانونی محسوب شده است، اما تا کنون به طور رسمی اعلام نشده است.

اظهارات اخیر رییس محترم قوه‌ی قضاییه مبنی بر آمادگی ارسال لایحه‌ی جرم سیاسی[4] را باید به فال نیک گرفت.به نظر می رسد با تصویب این لایحه، مناقشه‌های موجود در خصوص تفاوت جرم سیاسی و امنیتی مرتفع شود.[5]

فتنه‌ جدیدبا ظاهری موجه در راه است

فتنه‌ جدیدبا ظاهری موجه در راه است


رئیس سازمان بسیج مستضعفین تاکید کرد: دشمنان نظام اعتقاد دارند در فتنه 88 با شعارهای غیرمذهبی و با روزه‌خواری وارد میدان شده و شکست خوردند اما امروز طرح‌ریزی می‌کنندتا با ظاهری موجه در مقابل ملت ایران بایستند.

 

سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین در سخنان پیش از خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران با گرامیداشت هفته بسیج، گفت: تقارن هفته بسیج و عید غدیرخم بسیار معنادار است و عید ولایت روز کرامت انسانی و روز فرصت است که انسان از سوی خدای متعال پیدا می‌کند.
نقدی خاطرنشان کرد: در روز عید غدیر رسما اعلام شده که خداوند راضی نیست که جز خودش کس دیگری بر بندگانش حکومت کند و در این راه انسان‌هایی که جلوه صفات و اسماء خداوند هستند و آنچه را که خداوند می‌خواهد و می‌دانند ولی خدا هستند.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین در ادامه تصریح کرد: مقام معظم رهبری روز گذشته در جمع 110 هزار نفر از بسیجیان سخنان نورانی و گوهرباری در خصوص ولایت، امامت و نقش آن در هدایت جامعه ایراد فرمودند.
وی با بیان اینکه صلاح و فساد یک جامعه به امرای آن جامعه بستگی دارد، تاکید کرد: خداوند خواست که خلیفه از جانب او حضور داشته باشد که انسان‌ها را به سعادت برساند.
نقدی افزود: بسیج که به فرمان امام‌خمینی(ره) تشکیل شد ثمره ولایت است و بسیج دنبال‌کننده مسیر ولایت است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه در آیات سوره مائده به وصف ولایت و همراهان ولایت اشاره شده است، خاطرنشان کرد: قرآن‌کریم دنبال‌کنندگان مسیر ولایت و جاری‌کنندگان این مسیر در بستر جامعه را حزب‌الله می‌نامد که خداوند به حزب‌الله وعده پیروزی داده است.
وی با تاکید بر اینکه بسیج همان حزب‌اللهی است که در قرآن آماده و جاری‌کننده ولایت در رگ‌های اجتماع است، تصریح کرد: امام‌خمینی‌(ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی با کمک مردم و جاری‌کنندگان ولایت در بستر جامعه به مبارزه با فتنه‌های متعدد رفته و این فتنه‌ها یکی پس از دیگری خنثی شد.
نقدی افزود: حتما فتنه‌های سال 60 و 59 را به یاد دارید که با یک فرمان ولایت و با میدان آمدن حامیان ولایت با پیروزی همراه بود.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه در جنگ تحمیلی نیز با وارد عمل شدن بسیج و با توجه به ظرفیت‌های محدود نظامی ورق به نفع انقلاب اسلامی، گفت: نقش بسیج در دوران دفاع مقدس به حدی بود که مقام معظم رهبری فرمودند "اگر بسیج نبود سرنوشت جنگ چیزی دیگری می‌شد و دشمن بر ما غلبه می‌یافت ".
نقدی تاکید کرد: پس از جنگ تحمیلی نیز بسیج در پیشبرد علمی و شکستن تحریم‌ها، حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی و یادواره‌های شهیدان تلاش داشت.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تاکید بر اینکه با فتنه‌هایی که دشمنان داشتند، بسیج با اشراف کامل ملت را از این فتنه‌ها عبور داد، خاطرنشان کرد: در دوران ستم‌شاهی ملت ایران ملتی بود که زیر پای استعمار و چکمه‌های آمریکا بود و اعضای کابینه با یک تلفن مقامات آمریکایی تعویض می‌شد اما اکنون ملت ایران در اوج قدرت در دنیا قرار گرفته است.
نقدی با بیان اینکه ملت‌های آزادی‌خواه جهان ملت ایران را اسوه و آرمان خود می‌دانند، اظهار داشت: ایستادگی ملت ایران و بصیرت بسیجی و بسیجیان با پاداش الهی همراه بود و پاداش خداوند پیروزی‌های زنجیره‌ای بود که نصیب ملت ایران کرده است.
وی با اشاره به اینکه امروز مشاهد می‌کنیم که رژیم صدام کجاست و ملت ایران کجاست، تاکید کرد: ملت ایران در فتنه سال 88 با بصیرت خود و پشت سر ولایت‌فقیه پیروز شد و این پاداشی الهی بود.
نقدی در ادامه گفت: امروز در حوزه‌های علوم، سیاست و ... ملت ایران به پیروزی‌هایی رسیده است و کار به جایی رسیده که آمریکا در بحث حقوق بشر پای میز محاکمه کشیده شده است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تاکید بر اینکه امروز ایران محبوب‌ترین ملت در دنیا است، اظهار داشت: امروز قلوب ملت‌ها در دنیا توسط ملت ایران فتح شده است.
نقدی خاطرنشان کرد: پیروزی‌های پی در پی ملت ایران به دلیل بصیرت بسیجی ملت ماست و اگر تا امروز این همه عزت و پیروزی کسب کردیم مطمئنا با ولایت بوده و در پیروزی‌های بعدی نیز با حزب‌الله و ولایت به پیروزی خواهیم رسید.
وی با بیان اینکه دشمنان انقلاب اسلامی 30 سال ما را تجربه کرده‌اند اما باز هم سر عقل نیامده و دست به توطئه‌ بر علیه کشورمان می‌زنند، تاکید کرد: دشمنان انقلاب اسلامی اعلام می‌دارند که در فتنه سال 88 با شعارهای غیرمذهبی و شعارهایی بر علیه لبنان و فلسطین و با روزه خواری وارد میدان شدند و شکست خوردند و اکنون طرح‌ریزی می‌کنند که با ظاهری موجه در مقابل ملت ایران بایستند اما ملت ایران با بصیرت خود حتی از 100 نقاب اسلام‌فریبی، دشمن را شناسایی کرده و بیرون می‌کشد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه نمازجمعه بهترین میدان بصیرت است، تصریح کرد: با تکیه بر تقوا و بصیرت انشاءالله این فتنه دشمن را نیز شناخته و از آن عبور خواهیم کرد.
وی افزود: دشمنان نظام اسلامی دل به این بسته‌اند که در اجرای قانون تحول اقتصادی بحران‌هایی صورت گیرد تا با سوء استفاده از آن به آشوب بپردازند اما ملت ایران با همدلی و دولت با شناخت نیازهای مردم اجازه این اتفاق را نخواهند داد و از این مسیر نیز به سلامتی عبور خواهیم کرد.
نقدی در ادامه گفت: دشمنان نظام اسلامی به ایجاد تفرقه قومی و مذهبی چشم دوخته‌اند اما ملت ما طمع شیرین وحدت را از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی چشیده و در این راه اقوام و مذاهب ایرانی مسیر نورانی خود را ادامه خواهند داد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: دشمنان انقلاب اسلامی به این دل بسته‌اند که با دین‌های ساختگی ما را به زمین بزنند اما اسلام ناب محمدی(ص) جذابیتی برای دین‌های ساختگی باقی نگذاشته است.
وی افزود: کشورهای سلطه‌گر سعی دارند با بی‌بندوباری و موادمخدر جوانان ما را از ما بگیرند اما کور خوانده و با برنامه‌هایی که بسیج در دست تهیه دارد به باطل کردن این سحر دشمن شتاب خواهیم کرد.
نقدی در پایان خاطرنشان کرد: آمریکا و کشورهای غربی 32 سال ملت ایران را تجربه کرده‌ و باز هم تجربه کند و بدانند تا زمانی که ما مومن و بسیجی هستیم و بر بسیجی بودن خود باقی هستیم دشمن هیچ راهی برای سلطه بر ما نخواهد داشت و بسیج تشکلی برای انتظار حقیقی ظهور امام زمان(عج) است

توزیع آزادانه سی دی برنامه های «فارسی1» در کشور

توزیع آزادانه سی دی برنامه های «فارسی1» در کشور

به تازگی تعداد گسترده‌ای از لوح‌های فشرده سریال‌های پخش شده توسط شبکه ماهواره‌ای "فارسی1" در دانشگاه‌ها و مدارس توزیع می‌شود.
این سی دی ها که شامل سریال‌های ضبط و پخش شده در این شبکه است از سوی برخی از دست‌فروش‌های میادین برخی شهر ها بویژه تهران با قیمت پایین و به صورت آزادانه نیز به فروش می‌رسد.
آزادی فروش لوح‌های فشرده این شبکه ماهواره‌ای به حدی است که لوح فشرده آن تحت عنوان اختصاصی «فارسی1» معروف شده است. این امر که در انفعال کامل برخی دستگاه‌های مسئول انجام می گیرد در حالی صورت پذیرفته که چندی است دریافت سیگنال‌های ماهواره‌ای این شبکه به سختی صورت می‌گیرد و در واقع پخش این سریال‌ها بر روی سی‌دی، در دسترس نبودن شبکه فارسی1 برای بسیاری از دارندگان تجهیزات ماهواره‌ای را جبران می‌کند.
بر اساس این گزارش، محصولات این شبکه ماهواره‌ای در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها (به ویژه خوابگاه‌های دانشجویی) نیز به طور دست به دست بین دانش‌آموزان و دانشجویان رد و بدل می‌شود.
از مدتی قبل،کارشناسان فرهنگی و رسانه‌ای کشور از ماهیت گردانندگان صهیونیستی این شبکه از جمله "رابرت مرداک" صهیونیست معروف و صاحب بسیاری از رسانه‌های صهیونیستی در جهان و همین‌طور هدف آنها در برهم زدن بنیان خانواده‌های جوامع ایمانی و به خصوص مسلمانان ایران و همین‌طور رواج ارتباطات جنسی بی‌قید و به ویژه تشویق زنان شوهردار به برقراری ارتباط جنسی با مردان دیگر،خبر داده بودند

وصف جدید خبرگزاری فرانسه از عبادی و ادعای تازه مهره دم دستی سیا

شیرین عبادی،سخنگوی اتاق فکر جریان فتنه و از مهره های دم دستی سازمان سیا در تازه ترین گزافه گویی بر علیه ملت و کشور خویش از اربابان خود درخواست کرد تا تحریم ها را بیشتر کنند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران،شیرین عبادی که در دانشگاه استکهلم سوئد برای جمعی از فراریان سخنرانی می نمود، گفت: به غرب توصیه می کنیم(!) تا با ایران مبادلات تجاری نکنند و به دولت ایران با امکانات مخابراتی خود کمک نکنند.این امکانات به شناسایی مخالفان از سوی ایران کمک می نماید.

بر اساس این گزارش،خبرگزاری فرانسه ضمن توصیف عبادی به عنوان فردی که به ناگهان در جریان انتخابات ایران غیبش زد و دیگر به وطن خویش مراجعت ننمود،از قول وی نوشت:چرا شرکت یوتل ست به در خواست ایران گوش داده و شبکه های بی بی سی و صدای آمریکا را از ماهواره خارج نموده است.

البته عبادی پا به سن گذاشته متاسفانه فراموش کرده است که حنای رسانه های نامبرده دیگر رنگی ندارند و این مسئله را حتی سایت های خبری بیگانه نیز اذعان داشته اند.

این چهره منفور در بخشی دیگر  شرکت مخابراتی اریکسون سوئد را به خاطر همکاری های فنی با ایران زیر سئوال برد و به طور کودکانه ای از تعداد اندک حاضران در این سخنرانی خواست تا با ارسال نامه ای به شرکت فوق اعتراض نمایند.
عبادی البته فکر می کند که شرکت بزرگ اریکسون سوئد بیکار است و به مشتی اراجیف بی سر و ته گوش فرا می دهد .البته آرزو بر جوانانی(؟)چون عبادی و همپالگی هایش عیب نیست

تمسخر سران ضدانقلاب توسط اپوزیسیون

کروبی و موسوی برای اصلاح طلبان تمام شده محسوب می شوند و کسانی چون خاتمی سعی دارند از آنها عبور کنند.
سایت ضد انقلابی خودنویس با اشاره به برخی تحولات در درون جریان مدعی اصلاح طلبی می نویسد: خاتمی می خواهد با علم کردن اصلاح طلبی، دوباره به نظام راه یابد. او برای این کار باید هر چه بیشتر بر فاصله خود و اصلاح طلبان از موسوی و کروبی تأکید کند. سایت پارلمان نیوز وابسته به اقلیت مجلس نامه مهدی هاشمی را که متهم به انواع اتهامات مالی و سیاسی ]و...[ است خطاب به محسنی اژه ای منتشر و از او حمایت کرد اما بیانیه اخیر موسوی را منتشر نکرد. عدم انتشار این بیانیه را نباید ساده گرفت. با کروبی و موسوی نمی توان وارد نظام شد و از قدرت هم نمی توان گذشت. جنبش سبز تقویت اصلاح طلبی نبود، حرکتی بود که اصلاح طلبان را به محاق برد.
خودنویس بدون اشاره به نقش آفرینی شخص خاتمی در فتنه سال گذشته و همراهی وی با آشوب طلبان می نویسد: خاتمی اینک احساس می کند جنبش کاملاً شکست خورده و تمام شده است. او فرصت را مناسب دیده تا آستین ها را بالا زده و اصلاح طلبی را بدون موسوی و کروبی و سبزها فعال سازد شاید وارد مجلس شوند.
نقدهایی که اخیراً از طرف عباس عبدی، تقی رحمانی، رضا علیجانی، حسین قاضیان، اکبر گنجی، علی افشاری و... شماری دیگر از سبزها بر جنبش وارد شده بر امیدواری خاتمی افزوده است. شاید اینها طرفدار خاتمی نباشند، اما نقدهای آنها به سود خاتمی و به زیان موسوی و کروبی تمام شده است. جنبش اینک از جهات گوناگون مورد نقد قرار دارد.

نقل است ملانصرالدین در عرصه ی مسابقه بر اسبی بنشست و یال اسب در دست گرفت. اسب تاختن آورد و ملا از پشت آن لغزید و از ابتدای یال به انتهای دمب آن رسید ! پس آواز در داد: آهای! آهای …! این اسب تمام شد یک اسب دیگر بیاورید

ویکی لیکس 3 میلیون سند محرمانه دیگر افشا می کند

به گزارش باشگاه خبرنگاران این پیام که از طریق سایت توئیتر منتشر شده است مسئولان این سایت عنوان کرده اند که 3 میلیون سند محرمانه دیگر از ارتش آمریکا که حاوی اطلاعات محرمانه ای است را منتشر خواهند کرد که هفت برابر اسناد منتشر شده در خصوص جنگ عراق است.

چندی پیش نیز مسئولان سایت ویکی لیکس 400 هزار سند محرمانه جنگ آمریکا علیه عراق را منتشر کردند که انتشار این اسناد انتقادات فراوانی را متوجه مقامات آمریکایی کرد.

گفتنی است، سایت فوق در خصوص زمان و نوع اطلاعاتی که منتشر خواهد کرد اطلاعاتی نداده است./ب


برنامه ریزی مامورین کهنه کار سیا به همراه اپوزیسیون برای احیای ف

با اذعان به شکست سیاست های دولت اوباما و اتحادیه اروپا در قبال ایران؛در جریان برگزاری سمپوزیوم "احیاء جریان فتنه در ایران" که با حضور چندین مامور کهنه کار سیا و در باشگاه ملی خبرنگاران آمریکا برگزار شد ،سیاست های دولت اوباما و اتحادیه اروپا در قبال ایران ناکارآمد توصیف شده و بر لزوم پی ریزی برنامه هایی برای احیاء جریان فتنه تاکید شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری رینیو امریکا، سری کلیمن که در جمع ماموران سابق سیا و رضا کهلیلی جاسوس سابق ایرانی در این سازمان سخن می گفت ،با ناکارآمد توصیف کردن سیاست های دولت اوباما و اتحادیه اروپا در قبال ایران خواستار تغییر این سیاست ها  و پی ریزی برنامه های جدیدی برای احیای مجدد جریان فتنه شد.

کلیمن در اظهارنظری مضحک دستیابی ایران به انرژی هسته ای را علت شکست جریان فتنه در ایران دانست و از آمریکا و جوامع غربی خواست تا نسبت به این موضوع عکس العمل نشان دهند.

وی درا دامه افزود:ما از کنگره جدید آمریکا می خواهیم تا دولت اوباما و اتحادیه اروپا را به سمت راهبردی موثرتر در قبال ایران سوق دهند و بیشتر به فکر احیاء جریان شکست خورده فتنه باشند


موسوی به نبود تقلب در انتخابات کاملا آگاه بود


 یک دلیل دیگر که نشان می‌دهد موسوی و جبهه دوم خرداد به عدم وقوع تقلب مطلع بوده‌ و با این‌حال به اعتراض غیرقانونی و آشوب‌آفرینی اقدام کرده‌اند، نداشتن مدرک در عین داشتن بیش از 40 هزار نماینده در پای صندوق‌هاست.

  هامون نیوز به نقل از فارس در ادامه واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله را که هزینه‌های گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشته‌اند مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکل‌گیری و برخی مؤلفه‌های ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، "فرایند دستیابی "، " راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، " گفتمان محمود احمدی‌نژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاست‌جمهوری " و "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش تحلیل گفتمانی " به فصل ششم یعنی "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " می‌پردازیم:

* تقلب؛ ادعایی برای آشوب‎آفرینی

یکی از دلایل دیگری که نشان می‌دهد موسوی و جبهه دوم خرداد به عدم وقوع تقلب و جابه‌جایی میلیونی آرا مطلع بوده‌اند و با این حال به ادعای تقلب و اعتراض غیرقانونی و آشوب‌آفرینی اقدام کرده‌اند، نداشتن مدرک در عین داشتن بیش از 40 هزار نماینده پای صندوق‌هاست.

روشن است که چنانچه تقلبی صورت می‌گرفت، وقتی این تقلب به مقیاس میلیونی می‌رسد امکان آن نیست که گزارش‌های دقیق و مستندی از چگونگی آن تقلب به دست ستاد موسوی و دیگر نامزدهای مدعی تقلب نرسد. به ویژه ستاد موسوی که دارای بیش از 40 هزار نماینده پای صندوق‌های رأی بوده است.

مدرک تقلب به سندی گفته می‌شود که در آن جزئیات تقلب، نوع تقلب، صندوقی که تقلب در آن واقع شده است و مواردی از این دست در گزارش مندرج باشد. وقتی بیش از 40 هزار نماینده موسوی گزارشی ارسال نکرده‌اند و پای سلامت انتخابات را امضا کرده‌اند، استناد به کلی‌گویی‌ها یعنی همان مدرک نداشتن و دلیل‌تراشی برای ادعایی که برای گریز از شکست انجام داده‌ای.

* نمایندگانی که به‏خلاف ادعای موسوی ادلّه‌ای برای وجود تقلب نداشتند

مطابق گزارش وزارت کشور در انتخابات دهم ریاست جمهوری، از طرف میرحسین موسوی 40676 نماینده، از طرف محمود احمدی‌نژاد 33058 نماینده، از طرف مهدی کروبی 13506 نماینده و از سوی محسن رضایی 5421 نماینده بر سر صندوق‌های رأی در سراسر کشور حضور داشته‌اند. با توجه به اینکه تعداد صندوق‌های سراسر کشور 45713 صندوق بود، بدین ترتیب موسوی در 89 درصد صندوق‌های سراسر کشور، احمدی‌نژاد در 72 درصد صندوق‌های سراسر کشور، کروبی در 29.5 درصد صندوق‌های سراسر کشور و رضایی در 12 درصد صندوق‌های سراسر کشور نماینده داشته‌اند.

در مجموع از سوی سه نماینده معترض 59603 نفر در پای صندوق‌های رأی ناظر بر چگونگی انجام انتخابات بوده‌‌اند.(1) علاوه بر این، میرلوحی از اعضای کمیته صیانت از آرای موسوی، روز پنج‎شنبه 21 خرداد به طور رسمی اعلام کرد ما 40 هزار نماینده بر سر صندوق‌ها داریم.

با وجود این تعداد نماینده از سوی نامزدهای انتخاباتی اما واکنش نمایندگان معترض به نتیجه انتخابات بسیار جالب است. گذشته از آرای بسیار اندک کروبی و رضایی که اعتراض آنان چندان مورد توجه نبوده است، واکنش ستاد موسوی در این باره بیشتر قابل توجه است. تمام اینها در حالی است که "کمیته صیانت از آرا " از 45 روز مانده به انتخابات از سوی جبهه دوم خرداد و با سرپرستی محتشمی‌پور مشغول به فعالیت بود.

* دلایل واهی برای پیروزی در انتخابات؛ تناقض‌گویی رهنورد

با وجود این، هیچ‌کدام از نامزدهای معترض اسناد و مدارکی دال بر تقلب ارائه نکردند بلکه تنها به ذکر برخی ادعاهای کلی‌گویانه اکتفا کردند. زهرا رهنورد، همسر موسوی، در تشریح بداهت پیروزی موسوی و وضوح تقلب در انتخابات در مصاحبه با شبکه ماهواره‌ای بی‌بی‌سی گفت: "یک سری نقاطی هستند که اصلاً مشخص است که خودش ملاک تشخیص نادرست بودن نتایجی است که وزارت کشور اعلام کرده است. مثلاً‌ آذربایجان و ترک‎زبان‌ها هیچ وقت فرزند خودشان را نمی‌گذارند که به کس دیگری رأی بدهند . . . خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم.

بنابراین اهالی لرستان موسوی را نمی‌گذارند به آقای احمدی‌نژاد رأی بدهند. این دو تا ملاک[!] است و باقی موارد هم شبیه همین است . . . در شهرستان‌ها و تهران در واقع تجمع مردم حاکی از این بود که آرای موسوی بسیار بالاتر از آن است که اصلاً قابل تصور باشد. هروقت طرفداران دو طرف حاضر می‌شدند طرفداران احمدی‌نژاد در مقابل طرفداران موسوی در حد یک‎صدم بودند . . . . همه می‌شناسند که آنهایی که به احمدی‌‌نژاد رأی دادند چه تیپ خاصی هستند و اول صبح رفتند رأی خودشان را دادند و از ساعت 11 صبح تعرفه‌ها در دست مردم قرار نگرفت و مردم له‎له می‌زدند برای اینکه تعرفه به ایشان داده بشود.

حتی تا ساعت یازده، ده و سی دقیقه و دوازده شب هم پشت در ستاد و محل‌های انتخابات جمع شده بودند . . . ما نمی‌دانیم چگونه با این صندوق‌ها عمل شده و رأی‌ها چگونه دست برده شده و چه بوده. فقط می‌دانیم که نسبت موسوی به احمدی‌نژاد 4.5 به یک یا چهار به یک یا جاهای دیگر ممکن است مثلاً 3 به 1.5 باشد. " (2) رهنورد از شدت عصبانیت حتی به این تناقض ساده موجود در استدلالش توجه نکرد که اگر آذری‌زبانان فرزند خود را نمی‌گذارند که به دیگری رأی دهند، چگونه مردم لرستان فرزند خود کروبی را رها می‌کنند و به دامادشان رأی می‌دهند!

* درخواست کمک برای یاری؛ دلیلی بر بی‌دلیلی موسوی

نکته ظریف‌تر آن که ستاد موسوی با آن همه اعضا و تشکیلات چند ده هزار نفری و تشکیل "کمیته صیانت از آرا " که اساساً برای موضوع تشخیص احتمالی تقلب تأسیس شده بود، هشت روز پس از پایان انتخابات در اطلاعیه‌ای که در ساعت 17: 16 سی‌ام خرداد، در سایت قلم منتشر شد، به دلیل نداشتن مدرک از مردم خواست به ستاد موسوی برای ارائه "مشاهدات عینی " خود از "تخلفات انتخاباتی " یاری رسانند.

در خبر مذکور چنین آمده است: "به گزارش قلم نیوز، دفتر میرحسین موسوی در ادامه پیگیری‌های حقوقی خود برای صیانت از آزادی مردم و جمع‌آوری مستندات بسیار زیاد مبنی بر بروز تخلفات آشکار در انتخابات دهم ریاست جمهوری، از همه مردمی که مشاهداتی را در زمینه بروز تخلف و تقلب در انتخابات داشته‌اند درخواست کرد تا اطلاعات خود را به شماره فکس . . . ارسال کنند تا از مجاری قانونی، نسبت به اعاده حقوق رأی‌دهندگان اقدام شود. "(3)

البته مدعیان تقلب که خود به نادرست بودن آن ادعا بیش از مردم آگاهی داشتند هیچ‌گاه "مشاهدات عینی " و سند مشخصی ارائه نکردند: چه در نامه اعتراض موسوی به شورای نگهبان و چه در گزارشی که کمیته صیانت از آرا منتشر کرد. مطلب بسیار مهمی که از سوی مدعیان انجام شد و باید مورد توجه قرار گیرد خلط مبحث میان "تخلف " و "تقلب " است. این موضوع هم در گزارش کمیته وجود دارد و هم در نامه موسوی به شورای نگهبان. در واقع، این جبهه برای آن که دست خالی خود را در ارائه سند موثق و مؤید تقلب میلیونی پنهان سازد تمییزی میان تخلف و تقلب نمی‌گذارد و تلاش می‌کند با حجیم کردن گزارش خود و فربه نشان دادن گزارش مذکور ادعای مطرح شده را دارای مدارک کافی نمایان سازد.

* بالاخره "تقلب یا تخلف "

در واقع همان طور که پیش از انتخابات نیز موسوی مواردی را نظیر افزایش حقوق بازنشستگان و پرداخت سود سهام عدالت که از وظایف دولت به شمار می‌رفت مصادیق "خرید رأی " معرفی می‌کرد، در گزارش کمیته نیز به همین نوع مطالب اشاره شده است. اصولاً این نکته که در گزارش روی مواردی تأکید شده است که به‎فرض صحت، تخلف انتخاباتی محسوب می‌شدند و نه "تقلب "، نشان‌دهنده این است که مدعیان تقلب در درون خود بیش از آنکه به تقلبی که می‌دانسته‌اند وجود خارجی ندارد معترض باشند به مواردی معترض بوده‌اند که به‏فرض اثبات تخلف محسوب می‌شده‌اند، نه "تقلب . "

اما از آنجا که تأکید بر مقوله "تخلف " نمی‌توانست با فاصله یازده میلیونیِ نفر اول و دوم اثربخش باشد، از همان ابتدا بنا را بر ادعای "تقلب " گذاشتند. اگر بنا باشد بر اساس تخلف‌های انتخاباتی که همواره از سوی اطراف مختلف انتخاباتی و تبلیغاتی وجود داشته است، فرمان اعتراض خیابانی و اصرار بر ابطال انتخابات صورت بگیرد، دیگر هیچ‌گاه نمی‌توان از نظام و ساختار انتخاباتی و رأی‌گیری بهره برد.

روشن است که جامعه نیز نسبت به ادعای تخلف واکنش تندی نشان نمی‌دهد و هیاهوی مدعیان را از سر احساس ناراحتی از شکست تفسیر می‌کند. اما مقوله تقلب آن هم با مقیاس میلیونی چیز دیگری است، که رسانه‌های دوم خردادی همسو با رسانه‌های بیگانه تلاش کردند به آن دامن بزنند.

* نامه‌ای ناشیانه برای گرم کردن آتش انتخابات

نمونه بارز این مسئله نامه جعلی‌ای بود که برخی پایگاه‌های خبری این جبهه به عنوان نمونه‌ای از سوی وزیر کشور خطاب به رهبر انقلاب منتشر کردند. این نامه جعلی که به دلیل تنظیم بسیار ناشیانه به یک طنز سیاسی شباهت داشت در روزهای پرتب‎وتاب آمیخته با فتنه پس از انتخابات به طور گسترده در سطح شهر تهران و شهرهای بزرگ پخش شد و سعی شد در کنار تبلیغات دیگر بر هیجانات جامعه بیفزاید.

در این نامه اشکالاتی نظیر نداشتن مهر طبقه‌بندی، اشکال ویرایشی، نداشتن امضای وزیر، نداشتن شماره نامه، نداشتن رونوشت و بسیاری از ملاحظات یک نامه اداری آن هم در سطحی بسیار عالی به چشم می‌خورد. اما مهمتر از همه این موارد، خود محتوای نامه است. در این نامه که تاریخ 1388.3.23 بر بالای آن درج شده، خطاب به رهبر انقلاب آمده است:

"بنا به ابراز نگرانی حضرت‎عالی مبنی بر نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و صلاح‌دید شخص شما بر ابقای جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد بر سمت ریاست جمهوری در این برهه حساس زمانی، لذا کلیه امور به گونه‌ای برنامه‌ریزی شد که نتیجه اعلام شده آن‌گونه که به صلاح نظام و انقلاب باشد به اطلاع عموم برسد و تمامی تدابیر لازم برای حوادث احتمالی بعد از انتخابات دیده شده و سران احزاب و نامزدهای انتخاباتی تحت‌نظر شدید می‌‌باشند. لذا صرفاً جهت اطلاع نتیجه واقعی آرای اخذشده را به صورت مکتوب به عرض می‌رساند: مجموع آرای اخذ شده: 42026078، میرحسین موسوی خامنه: 19075623، مهدی کروبی: 13387104، محمود احمدی‌نژاد: 5698417، محسن رضایی میرقائد: 3754218، آرای باطله 38716. "

* شورش برای تحمیل دروغی بر مبنای تقلب

در واقع فعالان جبهه دوم خرداد در رسانه‌ها و برای عموم سخن از "تقلب " می‌گفتند، اما در خفا به آنچه تخلف می‌خواندند اعتراض می‌کردند. اصولاً‌ در تحلیل روان‎شناسانه گزارش کمیته صیانت از آرا و نامه موسوی به شورای نگهبان که در آن بر تخلفات احمدی‌نژاد به ویژه در شیوه تبلیغ و کسب رأی تمرکز شده، این واقعیت نهفته است که آنان آرای احمدی‌نژاد را واقعی می‌دانند اما به چگونگی کسب آن اعتراض دارند.

اینکه دولت در ماه‌های پیش از انتخابات به "توزیع سیب زمینی "، "آش رشته " و "پول " در میان روستاییان پرداخته، نسبت دادن نحوه ‌کسب آرای احمدی‌‌نژاد به این گونه فعالیت‌ها است. ادعای "خرید رأی " که از سوی جبهه دوم خرداد بسیار بر آن تأکید می‌شد وقتی موضوعیت داشت که اصولاً رأیی بوده باشد. اما مغالطه رهبران و فعالان جبهه دوم خرداد این بود که تلاش می‌کردند با خلط مبحث "تخلف " و "تقلب " و مطرح کردن این ابهامات به طور فلّه‌ای اعتراضاتی را بر انتخابات وارد کنند تا در نهایت جامعه ادعای "جابه‌جایی آرا " را باور کند.

در گزارش کمیته صیانت از آرا به جای آن که به طور موردی و مشخص به صندوق‌هایی که در آن تقلب شده بپردازد، بیشتر بر مواردی تمرکز کرده که به‎فرض اثبات، در نهایت "تخلف " به شمار می‌آیند و نه "تقلب " یا "جابه‌جایی آرا "؛ که گاه در بیانیه‌های موسوی نیز بر آن تأکید می‌شد.(4) در واقع، خلط مبحث موضوع تخلف و تقلب آگاهانه بود تا نتیجه آرای عمومی و انتخابات به شدت مورد تردید قرار گیرد.

در این گزارش بیشتر مطالب به موضوعاتی نظیر "تبلیغات غیرقانونی با استفاده از منابع و امکانات دولتی و عمومی "،‌ "تطمیع و خرید رأی "، "تخلفات و اعمال مجرمانه شخص آقای احمدی‌نژاد "، "یک‎پارچگی هیأت‌های اجرایی "، "نقض بی‌طرفی شورای نگهبان، هیأت نظارت و ناظران "، "همسو بودن مجری و ناظر انتخابات " و "مداخله نظامیان در انتخابات " تعلق داشت که به‎فرض اثبات، چیزی جز تخلف محسوب نمی‌شد. اما درباره موضوع تقلب نیز به مسائلی کلی اشاره شده است که اهم آن در نامه موسوی به شورای نگهبان دیده می‌شود.(5)

در نامه موسوی به شورای نگهبان، به طور کلی و با هدف مسئله‌سازی و ایجاد پرسش به موارد زیر اشاره شده است: "پلمپ صندوق‌ها قبل از رأی‌گیری "، "مشکلات حضور ناظران کاندیداها "، "صندوق‌های سیار "، "کمبود تعرفه‌ها "، "محدود کردن زمان رأی‌گیری "، "انتقال صندوق‌‌ها به فرمانداری " و "شیوه آرایش سبد آرا ". به عبارت دیگر، محصول کار و فعالیت دو ماهه کمیته صیانت از آرا تنها به مقداری انتقاد از قانون انتخابات، فرآیند گرفتن آرا و برگزاری انتخابات که بسیاری از آنها مانند کمبود تعرفه حتی در دوره‌های قبل نیز وجود داشت خاتمه یافت.

این کمیته که از ابتدا به منظور یافتن کوچکترین تخلف و تقلبی تشکیل شده بود، در نهایت گزارشی بیش از ده صفحه پرسش، تحویل موسوی و افکار عمومی جامعه داد. بر این اساس، جبهه دوم خرداد با علم به عدم تقلب در انتخابات، با بزرگ‌نمایی برخی تخلفات معمولی و مسبوق به سابقه، بازگویی نقد‌هایی که برخی از آنان بر قانون انتخابات وارد است و نیز مطرح ساختن برخی پرسش‌ها در مواردی که شاهدی وجود ندارد، به این منظور که افکار عمومی را درباره ادعای تقلب اقناع سازد، تلاش کرد طرفداران موسوی را برای اعتراض به جابه‌جایی آرا به خیابان‌ها بکشد.(6)

* اقرار به عدم تقلب

از موارد دیگری که نشان می‌دهد جبهه دوم خرداد به موضوع تقلب باور نداشته است برخی اقرارهای پراکنده اعضای ستاد موسوی است.

مطابق این اقرارها روشن می‌شود که راهبرد جبهه دوم خرداد این بوده است که بعد از انتخابات با خلط مبحث تخلف و تقلب و با بزرگ‌نمایی برخی تخلفاتی که اثری در نتیجه آرا نداشته است، در جامعه باور تقلب را دامن بزند.

به طور نمونه در دیداری که برخی از نمایندگان ستادهای نامزدهای انتخاباتی با رهبر انقلاب در تاریخ شنبه 1388.3.26 داشتند،‌ نماینده ستاد موسوی خطاب به رهبر انقلاب گفت: اگر 10 بار دیگر نیز صندوق‌ها را بشمارید من می‌دانم که ساز و کار انتخابات به گونه‌ای است که در آن تقلب نمی‌توان کرد و نهایتاً چند رأی بالا و پایین می‌شود. بحث این است که چرا احمدی‌نژاد تأیید صلاحیت شده است.(7)

رمزگشایی ازسناریویی که در پیام موسوی نهفته است




پیام اخیر میرحسین موسوی خطاب به دانشجویان که روز گذشته منتشر شد از رمز و راز های چندی حکایت دارد

میرحسین موسوی که در پیام خود از پیش بینی مشکوکی مبنی بر اینکه بحرانی ساختگی در راه بوده تا به فرقه سبز منتسب شود،خبرداده بود، در حقیقت از سناریوی پرده برداشت که فتنه گران برای هفته ها و ماه‌های آتی تدارک دیده اند.

نگاه و تاملی به فضای مجازی طی یکی دو روز گذشته خود بیش از پیش گویای بخشی از این سناریو می باشد.
در همین زمینه محورقابل جمع بندی در شبکه های اجتماعی فتنه گران به‌طور خلاصه به شرح زیراست:
1- فرقه سبز برای دورجدید فعالیت خود نیازمند یک شوک جدید می باشد.
2- این شوک استارتش از 16 آذر شروع می شود.
3- ادامه این طی طرح مدت 12 روز به تاسوعا و عاشورا خواهد رسید
4- بدنه فعال شده آماده ورود به طرح هدفمند شدن یارانه ها خواهد شد.
در همین زمینه سایت بالاترین پیش از انتشار پیام میرحسین موسوی در مطلبی بخشی از این سناریو را اینگونه ظهور و بروز داد:
 



 
اما بخشی از کامنت هایی که در این زمینه انتشار یافت نیز حلقه های این سناریو را کامل تر ساخت:
 


 

 
گفتنی است این اقدام در حالی صورت می گیرد که ملت در پی اهانت فتنه گران در روز 16 آذر و عاشورای 88 به تمثال مبارک امام خمینی(ره) و ساحت سیدالشهداء حماسه 9 دی را خلق کرده و فتنه را منکوب کردند.
حال اینکه فتنه گران اینگونه بی محابا به تکرار فجایع خود می اندیشند،بطور حتم پاسخ ملت چیزی فراتر از حماسه 9 دی خواهد بود.



واکنش مجری BBC به خبر مشرق

واکنش مجری BBC به خبر مشرق

فرناز قاضی‌زاده، مجری شبکه دولتی انگلیس «بی‌بی‌سی فارسی» ضمن انکار فعالیت‌های مطبوعاتی گذشته خویش به درج یادداشت خود در مشرق واکنش نشان داد. به گزیده‌ای از سابقه مطبوعاتی وی در نشریات اصلاح طلب اشاره می‌شود.


  در پی انتشار یادداشت «فرناز قاضی‌زاده»، مجری شبکه تلویزیونی دولت انگلیس «بی‌بی‌سی فارسی» در مشرق، وی در وبلاگ شخصی‌اش ضمن انکار فعالیت‌های مطبوعاتی گذشته خویش به درج یادداشت خود واکنش نشان داد.
پایگاه خبری «مشرق» با درج یادداشت اعتراضی خانم قاضی زاده، بنا بر اخلاق رسانه‌ای توضیحاتی را درباره سابقه مطبوعاتی وی که البته مورد انکار او قرار گرفته، ارائه می‌کند. یادداشت قاضی‌زاده در وبلاگ شخصی‌اش کوتاه و بدین قرار است: «من روزنامه نگار اصلاح طلب نیستم، هیچ وقت نبودم، من روزنامه نگارم، همین.»
مشرق بخشی از سوابق خانم مجری بی‌بی‌سی را در ادامه ارائه می‌دهد. جالب اینکه وی غیر از همکاری با چند نشریه زرد هیچ‌گونه همکاری با نشریات غیر واسته به جناح اصلاح‌طلب، آن هم در اغلب موارد طیف تندرو آنها نداشته است. البته مجری گری در یک برنامه علمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی را از این قاعده باید مستثنا کرد که احتمالاً در دوران کم‌کاری قاضی‌زاده رخ داده است. به نظر می‌رسد واکنش قاضی زاده به واسطه برچسب دار بودن سوابق مطبوعاتی وی بوده که زیاد به مذاق BBC خوش نمی‌آید.
***
قاضی زاده از سال 1375 کارش را در «هفته‌نامه خانه»، نشریه روزنامه‌نگاران جوان آغاز کرد. وی در هفته نامه خانه دبیر سرویس خبر و گزارش بود. بعد از آن در سال 1377 به روزنامه «ایرانیان» رفت. ایرانیان مدت کمی بعد به دلیل مشکلات مالی تعطیل شد. در پی تعطیلی این روزنامه، فرناز قاضی زاده به روزنامه اصلاح طلب «زن» به مدیریت «فائزه هاشمی» رفت و در سرویس اجتماعی این روزنامه مشغول کار شد. او در جریان قتلهای زنجیره‌ای خبرنگار روزنامه زن در این مورد بود.و گفتگوهایی در این باره منتشر کرد.
در فروردین 78، روزنامه زن تعطیل شد و قاضی زاده به روزنامه اصلاح طلب دیگری با نام «نشاط» رفت. پیوستن به این روزنامه سرآغاز همکاری وی با سرویس اجتماعی مجموعه مطبوعاتی «جامعه روز» شامل «عصر آزادگان»، «اخبار اقتصاد»، «گوناگون» و «دانستنی‌ها» شد. او هم‌زمان در روزنامه  اصلاح طلب «آفتاب امروز» کار می‌کرد. تا اردیبهشت 1379 و تعطیلی جمعی از روزنامه‌ها، وی به روزنامه  اصلاح طلب «هم میهن» به مدیر مسئولی «غلامحسین کرباسچی» و سردبیری «محمد قوچانی» کوچ کرد.
فرناز قاضی زاده سپس به هفته نامه «آخر هفته» متعلق به روزنامه اصلاح‌طلب «حیات نو» رفت تا بعد از مدتی معاون و سپس دبیر سرویس اجتماعی این روزنامه شد. وی عضو شورای سردبیری «حیات نو« تا تعطیلی این روزنامه در سال 1381 بود. پس از آن به گروهی پیوست که حلقه اولیه «خبرگزاری میراث فرهنگی ایران» (CHN) در دولت اصلاحات بودند. تا شهریور سال بعد، قاضی زاده دبیر سرویس خبر شهرستان‌ها در خبرگزاری میراث ماند تا اینکه، تصمیم گرفت به روزنامه اصلاح‌طلب تندرو «یاس نو» برود. وی تا زمانی که به استخدام تلویزیون دولتی انگلیس «بی.بی.سی» درآید، عضو شورای سردبیری یاس نو به مدیر مسئولی «محسن میردامادی» بود.



نامه مهدی هاشمی به محسنی اژ‌ه‌ای

نامه مهدی هاشمی به محسنی اژ‌ه‌ای

ظاهرا مهدی هاشمی که راهی جز تسلیم در برابر قانون ندارد آمادگی بازگشت به کشور را اعلام کرده.مهدی هاشمی در جایگاه متهم هم با روش آقازاده گی عمل می کند


مهدی هاشمی با ارسال نامه‌ای به غلامحسین محسنی اژه‌ای؛ دادستان کل و سخنگوی قوه قضائیه، ضمن بیان اینکه؛ هر بار که احتمال مراجعت اینجانب به کشور قوی شده است، شاهد اوج شانتاژها بوده‌ایم، نوشت: «فضا را برای یک دادرسی معتبر، عادلانه، منصفانه و ترجیحاً علنی مناسب کنید و هر زمان که لازم می‌بینند که اینجانب در محکمه‌ای حاضر باشم، احضاریه‌ای در فرم قانونی توسط وکلای اینجانب ابلاغ کنند و من در وقت قانونی حضور خواهم داشت. چون مطمئنم یک دادگاه عادل منع تعقیب صادر خواهد کرد و تهمت‌زنان رسوا خواهند شد.»


آماده باش میر حسین موسوی به هوادارانش در آستانه هدفمندی یارانه ه

آماده باش میر حسین موسوی به هوادارانش در آستانه هدفمندی یارانه ها

 

میر حسین موسوی با حمله به نهادهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ( 3 قوه ) با ابراز امید واری از تکرار راهپیمائی های  بعد از انتخابات ضمن تحریک ناچیز هوادارانش نسبت به سیاه نمائی های اقتصادی و تحریک آنان ، در صدد را ه اندازی دور جدیدی از آشوبهای خیابانی و ریخته شدن خون بی گناهان است »
موسوی پس از طرح  سوالات واهی و با وصل کردن  سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته به جریان خود با حمله شدید به مساجد و جریان دینی ابراز داشته که :  ،  تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز!! به کارگرفته شده،
وی در همین پیام، ضمن یادآوری جریان براندازی ضد انقلاب در  عاشورای تهران و با وصل آن به  راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد اجتماعات اعتراضی مردم همیشه در صحنه امت حزب الله را   به تجمع های مهندسی شده تشبیه کرد .

با این اقلیت کم چه کنیم ؟

با این اقلیت کم چه کنیم ؟
http://www.rajanews.com/Files_Upload/6474.jpg

وضع تقابلی میان طرفداران نظام و معترضین بسیار سریع تر از تصورها و پیش بینی ها به سامان آمد و آنچه «جنبش» نامیده می شد در عرض چند ماه به یک «گروه» با مختصات قابل توصیف تبدیل شد. می توان راهپیمایی روز قدس را آغاز آشکارگی این افول و اضمحلال دانست، کمااینکه در اتفاقات بعد یعنی 13 آبان و اکنون 16 آذر که هر دو به عنوان نقاط عطف تحرکات سیاسی اغتشاش گران دانسته می شد، این افول و اضمحلال به عیان مشاهده شد. شواهد و شنیده ها از طرفی حاکی از درماندگی و دستپاچگی رهبران سیاسی اغتشاشات و از طرفی حکایت‌گر آرامش خاطر طیفی از طرفداران نظام است؛ لیکن در این میان جریان های دانشجویی انقلابی در این اندیشه اند که با این اقلیت مخالف نظام که هرازگاهی فرصت ظهور سیاسی و رسانه ای پیدا می کنند و ایام و مقاطع خاص را به مجالی برای تحرکات دوباره تبدیل می کنند، چه باید کرد؟

تلاش برای ایجاد فتنه در 16 آذر

http://www.javandaily.com/Images/News/Smal_Pic/16-6-1389%5CIMAGE634194577504062500.jpg

تلاش برای ایجاد فتنه در 16 آذر

متاسفانه با بازگشایی دانشگاهها، جریانهای سیاسی مخلوق فتنه سبز این بار نیز دانشگاه را مورد هدف قرار داده‌اند. این جریان آنگاه که پایگاه مردمی خود را به خاطر رفتار ساختارشکنانه و تفرقه افکنانه به سرعت از دست داد، تمرکز خود را به عنوان آخرین راهکار بر روی دانشگاه گذاشته تا این مرکز علمی را به پایگاهی برای تداوم فتنه مبدل نماید از فردای بازگشایی دانشگاهها, آنگاه که ایجاد آشوب و بلوا به بهانه سالروز تولد سران فتنه سبز (موسوی، کروبی و خاتمی) با آشکار شدن دروغ بودن سالروز تولد آنها در ماه مهر بی ثمر ماند, همه نگاههای فتنه گران برای همراه سازی دانشگاه و جنبش دانشجویی به روز 13 آبان دوخته شده بود. اما علی رغم تبلیغات فراوان, فتنه گران با چشمانی متعجب شاهد ناتوانی عناصر نفوذی این جریان در ساماندهی حداقلی بخشی از بدنه دانشگاه در روز 13 آبان بودند. حضور باشکوه ملت در این روز حداقل فرصت را برای عرض اندام این جریان گرفت و روز 13 آبان به روز یاس فتنه سبز مبدل گردید.

در چنین شرایط بغرنجی بود که تلاش همه جانبه سران داخلی و خارجی فتنه سبز برای ایجاد بلوا در دانشگاه در روز دانشجو در دستور کار کودتاگران قرار گرفت. مروری بر حجم تبلیغاتی و ترفندهای آنها می‌تواند میزان تلاش این جریان برای به آشوب کشاندن دانشگاهها را برای مخاطبین ترسیم کند.

فتنه گران چه نهادهایی را مورد هجوم قرار داده اند؟

 

پس از شکست فتنه سبز در انتخابات ریاست جمهوری و برملا شدن نقشه شوم انقلاب مخملی در ایران ، اتاق فکر جریان فتنه به بررسی علل شکست پرداخت. از اقدامات پس از انتخابات آنان می توان فهمید ، فتنه گران سه عامل را باعث شکست در طرح براندازی خود دانستند و نقشه های بعد از انتخابات حول تخریب سه محور کشیده و اجرا شد.

1- تخریب جایگاه ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری

بدون تردید مهمترین عامل در شکست کودتای نرم تسلط مقتدرانه مقام معظم رهبری بر اوضاع کشور بود . ایشان با درایت توانستند جریان فتنه را هدایت کرده و کشتی انقلاب را از مرحله خطرناک با کمترین آسیب عبور دهد . لذا فتنه گران از همان اولین روزهای پس از انتخابات به تخریب ایشان دست زدند. فتنه گران در سایت ها و شبکه های ماهواره ای بحث دروغ تقلب در انتخابات را مطرح کرده ودولت را غیرقانونی دانستند و مقام معظم رهبری را به دلیل صیانت از آراء مردم و ایستادگی در برابر خواسته های غیرقانونی و نامشروع فتنه گران ، دیکتاتور خطاب کردند. به سرعت در تمام سایت ها و شبکه های ماهواره ای حکومت ولایت فقیه برابر با حکومت دیکتاتوری معرفی شد . سران فتنه در داخل نیز با دستور اتاق فکر خارج از کشور ، این موضوع را در بیانیه ها و مصاحبه ها به گونه ای دیگر مطرح می کردند. مهدی کروبی از سران فتنه در مصاحبه ای حکومت پهلوی را از حکومت فعلی بهتر دانست. او همچنین با انتشار نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی ، خواستار نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد مقام معظم رهبری شد. اما با گذشت زمان مشخص شد که پیوند مردم و رهبری ناگسستنی است و این نقشه راه به جایی نخواهد برد. لذا تخریب روی دیگر قسمت های نظام شدت بیشتری گرفت.

2- تخریب نهاد های امنیتی و بسیج :

در کنترل و مقابله با اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 ، بسیج نقش موثری از خود نشان داد. این شجره طیبه که از یادگاران با ارزش امام خمینی (ره) است به کمک نیروهای انتظامی شتافت و مقابل اغتشاشگران ایستادگی نمود. فتنه گران نیز که هیچ دلیل و مدرکی برای ادعای تقلب در انتخابات نداشتند ، بسیج را عامل تقلب در پای صندوق های رای معرفی کردند و به تخریب این نهاد پرداختند.

از طرف دیگر نهاد های امنیتی کشور توانسته بود ارتباط فتنه گران داخلی را با منافقین و سرویس های جاسوسی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس کشف و به مردم معرفی کند. فتنه گران برای فرار از این اتهامات ، نهاد های امنیتی کشور را به کودتا متهم کردند و به تخریب چهره آنان پرداختند. از جمله این اقدامات ، طرح شکایت 7 نفر از سران اصلاحات از نهاد های امنیتی کشور بود که به سرعت در رسانه ها منتشر شد.

3- تخریب شورای نگهبان :

شورای نگهبان ، اصلی ترین نهاد کشور برای نظارت بر نحوه اجرا و نتایج انتخابات است. این شورا همانند فیلتری است که مانع حضور خائنان و منافقان در انتخابات می شود . اعتراضات گسترده اصلاح طلبان به این نهاد نظارتی کشور ، از زمان رد صلاحیت منافقانی که در زیر نقاب احزابی چون مشارکت و نهضت آزادی پنهان شده بودند آغاز شد.

فتنه گران که شورای نگهبان را همچون سدی در برابر اهداف شوم خود می دیدند از قبل از انتخابات ، این نهاد را به بی عدالتی متهم کردند. پس از انتخابات نیز نظر شورای نگهبان را در رابطه با صحت انتخابات نپذیرفته و این نهاد را هم دست با متقلبان معرفی کردند.

آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان بارها توسط رسانه های فتنه مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفت. بیشترین اتهامات از جانب مهدی کروبی صادر شد. کروبی در آخرین عملیات تخریبی خود ، به بهانه حمایت از زندانیان سیاسی ، ماجرای حضور فرزند آیت الله جنتی در بین منافقان در سالهای اولیه انقلاب و کشته شدن او را مطرح کرد.

آیت الله جنتی ، این روحانی مبارز در سالهای اولیه انقلاب با حضور یکی از فرزندانش در سازمان مجاهدین خلق (منافقین ) مواجه شد . اما ار او حمایت نکرد و از این امتحان الهی سربلند بیرون آمد . حال پس از سالها مهدی کروبی برای نسبت دادن آیت الله جنتی به منافقان این موضوع را دوباره مطرح کرده تا چهره این روحانی برجسته را مخدوش کند.

فتنه گران تمام تلاش خود را برای تخریب این سه رکن نظام معطوف داشتند . اما با یاری خداوند و بیداری مردم خیانت های آنان هر روز بیش از پیش روشن می شود و این اقدامات آنها همانند دست و پازدن در باتلاق ، باعث فرو رفتن و نابودی زود تر خود آنها خواهد شد.

 


نماینده اصلاح طلب:موسوی و کروبی دلیل انشقاق جریان اصلاحات بودند

ضو فراکسیون اقلیت مجلس با تأکید بر اینکه روش موسوی و کروبی در برخورد با نتیجه انتخابات پذیرفتنی نیست، گفت: موسوی و کروبی یکی از دلایل انشقاق جریان اصلاحات بودند.

انوشیروان محسنی‌،  با اشاره به اختلافات به وجود آمده در درون جریان اصلاحات، گفت: روش موسوی و کروبی در برخورد با نتیجه انتخابات پذیرفتنی نیست ما روش موسوی و کروبی را قبول نداریم و پس از انتخابات ما به عنوان بخشی از جریان اصلاحات نتیجه آن را ‌پذیرفتیم.

وی افزود: یکی از دلایل انشقاق جریان اصلاحات این است که اصلاح‌طلبان در زمان انتخابات دو گروه شده ‌بودند، عده‌ای با موسوی و گروه دیگر کروبی را همراهی می‌کردند.

*حوادث پس از انتخابات جریان اصلاحات را به شدت دچار اختلاف‌نظر کرد

وی با تأکید بر اینکه حوادث پس از انتخابات شرایطی را به وجود آورد که این جریان به شدت دچار کم‌کاری و اختلاف‌نظر شد، تصریح‌کرد: گروه‌های مختلفی در این جریان حضور دارند و عده‌ای بعد از انتخابات به نتایج آن تن داده و اکنون مشغول فعالیت هستند اما در اطلاع‌رسانی با محدودیت مواجه هستند.

عضو فراکسیون اقلیت مجلس با بیان اینکه اصلاح‌طلبان باید یک جمع‌بندی و بازبینی نسبت به مواضع گذشته خود داشته و استراتژی جدیدی را برای آینده مشخص کنند، متذکرشد: اصلاح‌طلبان باید با توجه به جریانات بعد از انتخابات 88، خود را برای مجلس نهم آماده کنند.

محسنی بر همین اساس به فرمایش مقام معظم رهبری در خصوص نتیجه انتخابات، اشاره و تصریح‌کرد: همه باید از فرامین رهبری تبعیت کنیم و کسی که تبعیت نکرده دیدگاه و سلیقه خاص خودش را دارد.

وی با تأکید بر اینکه موسوی اصلاً در جریانات سیاسی حضور نداشته است، خاطر‌نشان‌کرد: وی هیچ‌گاه در جریان اصلاحات فعالیت سیاسی نداشته است



برنامه بسیج دانشجویی برای16آذر

رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های کشور تاکید کرد: فرهنگ و تفکری که بتواند از انقلاب اسلامی دفاع کند جز فرهنگ و تفکر بسیجی نیست و صراحتا در پیام امام‌خمینی(ره) مشاهده می‌شود.

حضرت امام‌خمینی(ره) در 2 آذر سال 67 با صدور پیامی دستور تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را صادر کردند.

در حال حاضر تشکل‌های مختلف دانشجویی در حوزه‌های مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... در دانشگاه‌ها مشغول فعالیت هستند. یکی از تشکل‌های دانشجویی همسو با آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام‌خمینی(ره) بسیج دانشجویی است.

بسیج دانشجویی در حال حاضر با ساختاری مشخص در داخل دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور با حدود 600 هزار دانشجوی بسیجی و 2000 دفتر بسیج دانشجویی در دانشگاه‌ها فعالیت می‌کند.

به بهانه سالروز 2 آذر و روز بسیج دانشجویی با حسین قدیانی رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های کشور به گفتگوی تفصیلی نشستیم. متن کامل این مصاحبه تفصیلی به شرح ذیل است:

*فارس: آقای قدیانی با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، با توجه به نزدیکی دوم آذرماه و روز بسیج دانشجویی لطفا در خصوص علت پیام تاریخی امام‌خمینی(ره) مبنی بر تشکیل بسیج دانشجویی بگوئید؟

-قدیانی: سابقه بسیج دانشجویی بازمی‌گردد به پیام دوم آذرماه سال 67 که امام‌خمینی(ره) به واسطه سالگرد تاسیس بسیج مستضعفین این پیام را صادر فرمودند.

به نظر می‌رسد که امام‌خمینی(ره) بعد از پذیرش قطعنامه 598 به مناسبت‌های مختلف سعی دارند طی پیام‌هایی ناگفته‌ها و خواسته‌های خود را بیان کنند. چون در دوران دفاع مقدس بسیج تشکیل شده بود و هیچ‌گاه امام‌خمینی(ره) پیامی نداده بودند، اما در سال 67 به بهانه سالگرد تاسیس بسیج پیامی می‌دهند و در این پیام مطالباتی را دارند که یکی از آنها تشکیل بسیج دانشجویی است.

با مطالعاتی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که فلسفه وجودی تاسیس بسیج دانشجویی از نظر امام‌خمینی(ره) چه بوده است و به این امر رسیدیم که ایشان با سه رویکرد، پیام تشکیل بسیج دانشجویی را صادر فرمودند. اولین رویکرد این بود که فرهنگ و تفکری که بتواند از انقلاب اسلامی دفاع کند جز فرهنگ و تفکر بسیجی نیست و صراحتا در پیام امام‌خمینی(ره) مشاهده می‌شود.

در این پیام امام‌خمینی(ره) سعی دارند اعلام کنند که در عرصه جنگ امروز تغییری داده شده است و جهت آن از سخت به نرم و عرصه آن از مرزها به داخل محیط دانشگاه‌ها و حوزه‌ها کشیده شده است، یعنی هم میدان جنگ تغییر کرده و هم نوع ابزار متفاوت شده است. پس اولین علت صدور پیام امام‌خمینی(ره) مبنی بر تشکیل بسیج دانشجویی این بحث است.

دومین رویکرد این بود که فرهنگ و تفکر بسیجی که در دوران دفاع مقدس شکل گرفت و کارآمدی خود را در جبهه‌های جنگ تحمیلی اثبات کرد اقدامات عملی آن وجود دارد اما حوزه نظری آن وجود ندارد، لذا باید مبانی تئوریک آن ایجاد و تامین شود و هیچ کجا بهتر از حوزه و دانشگاه نیست و بسیج دانشجو وطلبه باید مبنای تئوریک فرهنگ و تفکر بسیجی را ایجاد کنند.

سومین رویکرد این است که فرهنگ و تفکر بسیجی باید پویا بماند و مسیر را ادامه داده تا نسل به نسل انتقال پیدا کند. بهترین محیطی که می‌تواند عالمانه و آگاهانه فرهنگ و تفکر بسیجی را منتقل کند حوزه و دانشگاه است، لذا در این پیام امام(ره) می‌فرمایند امروز یکی از ضروری‌ترین تشکل‌ها، تشکیل بسیج دانشجو و طلبه است.

امام خمینی(ره) درخواست تشکیل بسیج حوزه و دانشگاه نمی‌کنند بلکه درخواست تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را دارند یعنی عناصری که در حوزه و دانشگاه درس تعلیم می‌گیرند را مورد توجه قرار می‌دهند. امام‌خمینی(ره) در این خصوص حتی استاد و روحانی را مطرح نمی‌کنند و فضای آرمانی مجموعه را طلب می‌کنند چون دانشجو و طلبه در حوزه و دانشگاه آرمان‌خواه است.

شروع حرکت بسیج دانشجویی با پیام امام‌خمینی(ره) شکل می‌گیرد و یکی از بحث‌های جدی که وجود دارد این است که چون ما تغییر نوع میدان و نوع ابزار داشتیم فهم تشکیل این تشکل برای ما در دانشگاه‌ها شاید خیلی ساده نبود. بچه‌هایی که در جنگ حضور داشتند ساده نبود که تشکیل این تشکل را درک کنند، لذا هنگامی که سعی داشتیم بسیج دانشجویی را تشکیل دهیم از ابزار و نماد دوران دفاع مقدس استفاده کردیم و در چند سال ابتدایی تشکیل بسیج دانشجویی سنگر می‌ساختیم و فعالیت‌های دیگر انجام می‌دادیم و فکر می‌کردیم که همان ابزارهای دروان دفاع مقدس را باید در محیط دانشگاه بیاوریم تا در قالب بسیج دانشجویی فعالیت کنیم در حالی که این‌گونه نبود و اگر بخواهیم بسیج دانشجویی را تحلیل کنیم این تشکل به چند برهه تقسیم می‌شود.

*فارس: یکی از مهمترین وظایف و شرایط نهادهای انقلابی پس از جنگ تحمیلی تبیین باورهای ارزش‌های انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس بود. به نظر شما بسیج و به خصوص بسیج دانشجویی تا چه میزان توانسته است این مسئولیت را انجام دهد؟

-قدیانی: امام‌خمینی(ره) در پیام تشکیل بسیج حوزه و دانشگاه چند خواسته از بسیج دانشجویی داشتند که یکی از آن خواسته‌ها، تبیین چارچوب‌های اصیل اسلام ناب محمدی(ص) بود. وقتی به این جا می‌رسیم و هنگامی که به مطالبات و دغدغه‌های امام‌خمینی(ره) در سال آخر عمرشان مطالعه می‌کنیم می‌بینیم که ایشان به اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی اشاره می‌کنند.

همان موقع امام‌خمینی(ره) به این مسئله می‌رسند که اگر قرار باشد دشمن با این انقلاب اسلامی مقابله کند با چیزی جز خودش نمی‌توانند برخورد کند. یعنی باید چیزی مشابه خودش درست کند تا بوسیله آن بتواند آرام آرام انقلاب اسلامی را استحاله کند، لذا آن موقع امام(ره) بحث تبیین چارچوب‌های اصیل اسلام ناب محمدی(ص) را مطرح کردند. میان اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی(ص) تفاوت‌هایی وجود دارد و به همین دلیل است که بسیج دانشجویی وظیفه دارد که شاخص‌های اساسی خود را به انجام برساند.

استنباط ما این است که در این ایام که بسیج دانشجویی در دانشگاه‌ها فعالیت داشته به طور نسبی و نه به طور قطع توانسته است رسالت‌های خود را انجام دهد. انصافا در دوران دوم خرداد شاید تنها تشکل و جبهه‌ای که در داخل دانشگاه‌ها محکم و استوار ایستاد و خطوط اصلی امام‌خمینی(ره) و اسلام ناب را تبیین کرد بسیج دانشجویی بود.

یکی از پارامترها، شاخص‌های اساسی و محورهای اصلی بسیج دانشجویی تبیین چارچوب‌های اصیل اسلام ناب در محیط دانشگاه‌هاست و سعی داریم با شاخص‌های گفتمانی امام‌خمینی(ره) و مقام معظم رهبری به این امر برسیم.

*فارس: رویکرد بسیج دانشجویی پس از جنگ تحمیلی خروج از حالت نظامی و ورود به یک رویکرد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور بود. بسیج دانشجویی با توجه به جایگاهی که پیدا کرده تا چه میزان در این راه موفق بوده و در آینده چه راهکارهایی را در پیش خواهد گرفت؟

- قدیانی: من این اعتقاد را ندارم که بسیج در دوران دفاع مقدس فعالیت نظامی می‌کرد، اگرچه در دوران دفاع مقدس شکل اقدام ما نظامی بود ولی اصلا مبنای فعالیت بسیج فرهنگی بود. دوران دفاع مقدس دوران جنگ اصغر بود ولی علت موفقیت ما در دوران دفاع مقدس این بود که بسیجیان با رویکرد جهاد اکبر در جبهه جهاد اصغر حضور داشتند یعنی ظهور و بروز فعالیت‌های فرهنگی و تفکر بسیجی در دوران دفاع مقدس خود را نشان می‌داد و اصلا دوران دفاع مقدس یک حرکت فرهنگی بود. حال این حرکت فرهنگی باید خود را در بدنه اجتماعی و در دوران غیر از جنگ به نمایش بگذارد و ابعاد مختلف فرهنگی باید ظهور و بروز پیدا کند.

الحمدالله این امر در محیط دانشگاه در حال شکل‌گیری است و طی این چند سال هم خود را نشان داده و تبیین این چارچوب‌ها، امری جدی است اما بسیج دانشجویی برای اینکه بتواند در صحنه اجتماع حضور جدی در عرصه فرهنگ و سیاست داشته باشد نمودش از عملکرد بسیج مشخص است.

بسیج دانشجویی حزب سیاسی نیست بلکه تفکر بسیجی است. تفکر بسیجی هم در حوزه بصیرت و آگاهی موضع دارد و این طور نیست که در مباحث سیاسی اعلام کند خنثی هستیم. یک فرد ایرانی دانشجوی انقلابی نمی‌تواند در مواقع مختلف که کشورش با مشکلاتی مواجهه است اعلام کند من در مباحث سیاسی موضعی ندارم پس یک عنصر سیاسی است.

بسیج دانشجویی در مواقعی که احساس می‌کند فرهنگ و تفکر انقلابی زیر سؤال می‌رود به شدت از خود عکس‌العمل نشان می‌دهد پس یک عنصر فرهنگی است، به همین دلیل است که بسیج دانشجویی با حفظ این شرایط که به هیچ عنوان حزب، گروه و رقیب سیاسی نیست بلکه یک عنصر آگاه سیاسی در خط ولایت و مقام معظم رهبری است.

بسیج دانشجویی یک مجموعه، سازمان، تشکل و تفکری است که برای نظام اسلامی و در راستای منویات مقام معظم رهبری فعالیت می‌کند لذا هم آگاهی سیاسی دارد و هم فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی را پیگیری می‌کند.

*فارس: بسیج دانشجویی در حوزه نقد تا چه مرحله‌ای پیشروی می‌کند؟

- قدیانی: خط قرمزهای بسیج دانشجویی، خط قرمزهای نظام اسلامی ایران است، یعنی در حوزه نقد، نقدهای منصفانه، عالمانه و دلسوزانه را بر تمامی ابعاد نظام قائل است و محدودیتی برای بسیج دانشجویی قائل نیست. هر جا نقدی دلسوزانه، عالمانه و منصفانه باشد در تمامی ابعاد نظام اسلامی می‌تواند اتفاق بیفتد.

*فارس: در فتنه سال 88 بسیج دانشجویی در روشنگری، افشاگری و مقابله با فتنه چه میزان موفق بود؟

- قدیانی: در دوران دوم خرداد بسیج دانشجویی مبانی نظری داشت که برگرفته از بیانات امام‌خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بود و این مبانی نظری به عنوان چراغ راه بوده و هرجا احساس می‌کردیم حرکات دولت و متولیان دوم خرداد با این مبانی در تعارض است، بسیج دانشجویی از خود عکس‌العمل نشان می‌داد و عکس‌العمل‌ها نیز در قالب مناظره‌ها، همایش‌ها، نشریه‌ها وبیانیه‌ها اعلام می‌شد.

در دوران فتنه سال 88 نیز همین فضا موجود بود و احساس می‌کردیم که جمهوری اسلامی با مبنایی که داراست و آن قانون اساسی است به عنوان محور حرکت عمل می‌کند و در کنار آن نیز بیانات مقام معظم رهبری مورد تاکید بود، لذا با اتفاقی که افتاد احساس کردیم چالش‌ها و روندی که به سوی انتخابات پیش می‌رود یک روند عادی نیست و طراحی شده است و بسیج دانشجویی نیز سعی کرد از همان ابتدا فضا را خوب بشناسد و رصد کند.

پس از رصدهایی که انجام شد به این نتیجه رسیدیم که این‌گونه حرکت‌ها کپی اقدامات و توصیه‌هایی است که از بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی ایران دیکته می‌شود لذا بسیج دانشجویی شروع به روشنگری فضا کرد و یکی از تشکل‌هایی بود که پیش از انتخابات هشدارهایی را داد. پس از انتخابات و حوادث پس از آن بسیج دانشجویی سعی کرد در مبانی نظری در محیط دانشگا‌ه‌ها به خوبی اقدام کند و انصافا اتفاقاتی که کف خیابان‌ها افتاد در دانشگا‌ه‌ها رخ نداد و علتش این بود که بسیج دانشجویی در داخل دانشگاه‌ها حضور داشت و سعی می‌کرد کاملا تبیینی و ترویجی مباحث را در فضای اقناعی ارائه کند و این اقدام خود نقطه عطفی برای بسیج دانشجویی بود.

دانشگاه‌های کشورمان به مراتب وضعیت‌شان از کف خیابان‌ها بهتر بود و فکر می‌کنیم که باید این مباحث در محیط منطقی ارائه می‌شد و مسلما در محیط منطقی فتنه‌گران حرفی برای گفتن ندارند. در این مباحث بسیج دانشجویی به عنوان یکی از مجموعه‌های پیشرو با انتشار مطالبی در قالب کتب، نشریات، و .. سعی کرد که فضای جامعه را شفاف کند.

*فارس: در حال حاضر در دانشگاه‌های دولتی بسیج دانشجویی بسیار فعال است و دارای امکانات مناسبی است. این فعالیت‌ها تا چه میزان در جامعه کارکرد داشته است؟ همچنین بسیج دانشجویی در دانشگاه‌های غیردولتی مانند دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی حضور دارند اما حضور پررنگی ندارند. سرمنشا فعالیت‌های مقطعی بسیج دانشجویی را در دانشگا‌های غیردولتی در چه امری می‌دانید؟ آیا مشکل در عدم همکاری مسئولان دانشگاه‌های غیردولتی است یا به مسائل دیگر بازمی‌گردد؟

- قدیانی: یکی از رویکردهایی که امسال در بسیج دانشجویی اعلام کردیم "شفاف‌سازی محیط دانشگاه‌ها " بود. پس از فتنه‌ای که اتفاق افتاد بالطبع یکی از بخش‌هایی که می‌توانست شفافیت را در محیط‌ دانشگاه‌ها ایجاد کند تشکل‌های دانشجویی و به خصوص بسیج دانشجویی بود و این شفاف‌سازی در قالب مناظره‌های سیاسی، همایش‌ها و... برگزار شد.

ذاتا دانشگاه‌های دولتی به دلیل قدمت، سابقه و پیشینه‌ای که داشته‌اند، فعالیت‌های سیاسی آنها بیشتر از دانشگاه‌های آزاد است و به نوعی دانشجویان دانشگاه آزاد به جهت اینکه بخشی از منابع تحصیلی خود را پرداخت می‌کنند بعضا در هنگام تحصیل درس خوانده و از دانشگاه خارج می‌شوند و لذا خمیرمایه در این دانشگاه‌ها از ابتدا کم است ولی یکی دیگر از دلایل این است که در محیط دانشگاه‌ها همراهی مسئولان دانشگاه می‌تواند به فعالیت‌های دانشجویان بسیار کمک کند. استنباط ما این است که در دانشگاه‌های آزاد این همراهی کمتر شده و با ملاحظات سیاسی که دارند سعی دارند که این‌گونه از فعالیت‌ها توسط دانشجویان شکل نگیرد.

البته باید انصاف داشت و این مسئولان به طور کامل این فضاها را برای دانشجویان خود نبسته‌اند.دانشگاه آزاد خیلی سیاسی نیست و فضای فرهنگی دارد و ذات این دانشگاه این‌گونه است، البته نمی‌دانم چرا؟ خیلی سعی داشتیم این دانشگاه رو به فضای سیاسی حرکت کند.

*فارس: بسیج دانشجویی در اجرایی کردن و تبیین فرمایشات مقام معظم رهبری تا چه حد فعالیت می‌کند؟

- قدیانی: جهت‌گیری بسیج دانشجویی در سال جاری «ترویج گفتمان امام‌خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها» است. چون این امر شاخصه بسیج دانشجویی است و بر اساس شاخصه بیانات امام‌خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بسیاری از گفته‌ها و رفتارها را در محیط‌ های مختلف و در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی با آن شاخصه‌ها مقیاس می‌کنیم.

خیلی‌ها از امام‌خمینی(ره) دم می‌زنند اما رفتار دیگری از خود نشان می‌دهند. هنگامی که سابقه را بررسی می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم.
بسیج دانشجویی در سال جاری فعالیتش این است که به ترویج گفتمان امام‌خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بپردازد.

در این خصوص دوره‌های آموزشی را در بسیج دانشجویی راه‌اندازی کردیم تا اعضای بسیج دانشجویی به گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبری مسلط شوند و همچنین در فعل و انفعالات دانشگاه با مقیاس گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبری این فعل و انفعالات را مورد سنجش قرار دهند.

اما اینکه چقدر توانستیم گفتمام امام(ره) و مقام معظم رهبری را در محیط دانشگاه‌ها ساری و جاری کنیم نیازمند این است که پژوهشی شود تا ببینیم بسیج دانشجویی تا چه حد در راستای بیانات امام(ره) و مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها فعال بوده‌ است.

بسیاری هستند که در محیط دانشگاه‌ها در این خصوص فعالیت دارند و مؤثرند ولی گاهی سؤال می‌شود که گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبری تا چه حد در محیط دانشگاه‌ها پایه‌ریزی شده است؟ که می‌توان تخمین زده و الحمدالله محیط دانشگاه‌های کشورمان محیطی پویاست که برخلاف عده‌‌ای که ادعا دارند دانشگاه‌های کشورمان غرب‌زده است دانشجویان کشورمان اکنون دینی‌تر از گذشته هستند اما محتوا و منابعی که این دانشجو آموزش می‌بیند کاملا غربی است.

*فارس: در حوزه مبارزه با جنگ نرم دشمن، بسیج دانشجویی تا چه حد پیشرفت داشته است؟

- قدیانی: جنگ نرم سه مؤلفه اقتصاد، فرهنگ و سیاست دارد و در حوزه فرهنگ و سیاست در دانشگاه‌ها مطالبی مطرح می‌شود. دشمن در حال حاضر دو کار اساسی را در حوزه فرهنگ انجام می‌دهد.

یکی ترویج بی‌بند و باری و دیگری هدف قرار دادن بنیان‌های اعتقادی دانشجویان بسیجی است. دشمنان در این حوزه سعی دارند عرفان‌های کاذب و نوظهوری را شکل دهند تا این عرفان‌ها را جایگزین اعتقادات اصیل از میان رفته کنند.

بسیج دانشجویی در این دو فضا ورود پیدا کرده و سعی دارد فرمایشی را که مقام معظم رهبری در ایام ماه مبارک رمضان فرمودند اجرایی کند.

بسیج دانشجویی به لطف خدا از خردادماه سال جاری در حوزه معرفتی وارد فعالیت‌های سنگین شده و بیش از 10هزار نفر از دانشجویان کشور را در دوره‌های معرفتی خود شرکت داده چون احساس می‌کنیم در حوزه فرهنگ باید دانشجویان مبانی اعتقادیشان به اندازه کافی قوی باشد.

در بحث مقابله با عرفان‌های کاذب نیز بیسج دانشجویی سعی داشته این اقدامات دشمن را رصد و شناسایی کند تا سریعتر این عرفان‌ها را از میان ببرد.

در فضای سیاسی، دشمن به دنبال این است که اولا مشروعیت نظام اسلامی را زیر سؤال ببرند و یکی از بحث‌های آنان ایجاد اختلاف میان مذاهب و قومیت‌هاست که بسیج دانشجویی در این فضا نیز ورود پیدا کرده و فعالیت‌هایی را دارد.

اما آنچه که شکل می‌گیرد این است که دشمن با ابزارهایی سعی دارد القائات خود را به بدنه جامعه هدف نفوذ دهد و این ابزارها رسانه و فضای مجازی است.

بسیج دانشجویی در این خصوص دو اقدام داشته و در حوزه رسانه سعی داشته شبکه خبر خود را تقویت کند و سیستم اطلاع‌رسانی خود را در قالب پیامک و نشریه‌ها گسترش دهد.

*فارس: آیا در حوزه فضای مجازی و سایبر بسیج دانشجویی به فعالیت‌هایی دست زده است؟

- قدیانی: یکی از بحث‌های جدی که وجود دارد این است که دشمن با ابزار رسانه و شبیه به اینترنت سعی می‌کند شبکه‌سازی کنند تا بر اساس آن با استفاده از این شبکه بیشترین استفاده را ببرد. در حال حاضر بحمدالله هوشمندی‌هایی بوده و دانشجویان بسیجی که در حوزه جنگ نرم و ابزار آن اطلاعاتی داشته‌اند دست به اقداماتی زده‌اند.

آنچه که می‌بینیم در کشور تعداد سایت‌ها و وبلاگ‌هایی است که با دشمن مقابله می‌کنند و کم نیستند، اما اشکالی که وجود دارد این است که هرکس از یک نقطه‌ای دشمن را هدف قرار داده و سعی دارد این دشمن را از میان ببرد و به ظن و زم خودش اقداماتی را بر علیه دشمن انجام می‌دهد. تمام سعی بسیج دانشجویی این است که تمام این نقاط مختلف را که کم نیست به یک خط تبدیل کند.

بسیج دانشجویی سعی دارد یک جبهه فرهنگی را در فضای سایبری بر علیه دشمن ایجاد کند و علیرغم اینکه در حوزه تدافعی حضور دارد، در حوزه تهاجمی نیز نقش ایفا کند.

به همین دلیل بسیج دانشجویی در حال حاضر گروهی را مأمور این اقدامات کرده و در حال حاضر در سایت BSO.IR (سایت بسیج دانشجویی) 400 زیر سایت وجود دارد و این جبهه در بسیج دانشجویی در حال شکل‌گیری است و در حال ایجاد شبکه‌سازی خود هستیم تا انشاءالله هرگاه خواستیم در فضای سایبری جریان‌سازی کنیم به نتیجه‌های لازم برسیم.

در بدنه اجتماعی نیز بسیج دانشجویی سعی دارد با استفاده از فارغ‌التحصیلان شبکه‌های اجتماعی خود را ایجاد کند.

*فارس: وزارت علوم دولت دهم در حال حاضر به شدت پیگیر اسلامی کردن دانشگاه‌هاست و آیا در این زمینه بسیج دانشجویی فعالیت‌هایی داشته است؟

- قدیانی: دانشگاه 4 محور دارد. استاد، دانشجو، محتوا و مدیریت و نظامات. در طی 30 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی گاهی بر روی دانشجویان اقداماتی انجام دادیم اما با استاد و محتوا کاری نداشتیم و کمی هم به نظامات و مدیریت پرداخته‌ایم و در نتیجه دو پارامتر اساسی استاد و محتوا را رها کردیم اما باید توجه داشت که باید هر 4 محور را در دانشگاه پیش برد تا دانشگاه اسلامی تحقق پیدا کند.

تعریف ما از دانشگاه اسلامی این است که، آن دانشگاهی اسلامی است که هر آنچه ورودی داشته باشد خروجیش عالم اسلامی باشد.
در این خصوص بسیج دانشجویی به این نتیجه رسیده است که باید پیرامون بحث اساتید گام بردارد و سعی کند تا اساتید آینده را تأمین کند.

به همین دلیل بستر و محملی را آماده کردیم برای ادامه تحصیل دانشجویان و فشار سنگینی را می‌آوریم تا بنیه تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری را تقویت کنیم.

از سوی دیگر نیز پیگیر این هستیم که دانشجویی که دارای بنیه علمی قوی هستند بتوانند در محیط های دانشگاهی کشور تدریس کنند.

پایه دوم محتواست. محتوایی که اکنون در دانشگاه‌ها داریم مناسب نیست و علوم را به سه دسته دقیقه، تجربی و انسانی تقسیم‌بندی می‌شود.

در حوزه علوم دقیقه و تجربی فرق ما با غرب این است که جهت‌گیری استفاده ما با آنها متفاوت است. علوم دقیقه علومی همچون ریاضی و فیزیک است که دارای محصولاتی است و باید در تولید این محصولات دقت کنیم.

در علوم تجربی احساس می‌کنیم که تجربیاتی که براساس عقل و رفتار محیط است باید اصلاح شود. اما در علوم‌انسانی باید در مبانی و تعریف با غرب متفاوت باشیم. ما در مبنا با غرب مشکل داریم و چون در مبنا با غرب مشکل داریم باید یک بازخوانی جدی را انجام دهیم.

هنر از دیدگاه اسلام با هنر از دیدگاه غرب متفاوت است و زیبایی‌شناسی ما و غرب با یکدیگر متفاوت است و اینها تعریفاتی دارد و بنابراین باید تغییراتی در این خصوص صورت گیرد. لذا بسیج دانشجویی در این خصوص گام‌هایی برداشته است و اعتقاد ما این نیست که اگر قرار باشد علوم‌انسانی را کسی تولید کند باید این افراد اساتید دانشگاه‌ها باشند.

استادی که جامعه‌شناسی غربی را خوانده و استاد شده به ندرت جامعه‌شناسی اسلامی را تولید می‌کند. اعتقاد بسیج دانشجویی این است که دانشجوی امروز درحین اینکه دریافت‌کننده علم است می‌تواند تولیدکننده علم هم باشد و لذا در دانشگاه امام صادق(ع)، علامه‌طباطبایی و تهران پژوهشکده علوم‌انسانی را تأسیس کردیم.

*فارس: نظر شما در خصوص حضور اساتید سکولار در دانشگاه‌های کشورمان چیست؟

- قدیانی: کشورمان جمهوری اسلامی است و خواسته ملت ایران با رأی 98.2 درصد جمهوری اسلامی بوده است لذا توقع ملت این است که جمهوری اسلامی ایجاد حاکمیت کند. در حکومت اسلامی مدیران آن در کجا تربیت می‌شوند. مسلما در محیط دانشگاه‌ها. مگر می‌شود در دانشگاهی که اساتید آن سکولار هستند مدیران اسلامی تولید شود تا بشود حاکمیت اسلامی را ایجاد کرد؟ از نظر مبنایی حضور اساتید سکولار در دانشگاه‌ها غلط است و اگر استادی سکولار باشد و نگاهی به مباحث اعتقادی نداشته باشد اگر در محیط دانشگاه تدریس کند مدیری تربیت خواهد کرد که این مدیر نیز سکولار خواهد بود و این امر با اصلی که نظام اسلامی پیگیر آن است منافات دارد.

ما در محیط دانشگاهیمان اساتیدی را لازم داریم که کاملا اعتقاد به نظام اسلامی و انقلاب اسلامی داشته باشند و انسان‌هایی متعهد و انقلابی باشند که بتوانند مدیران اسلامی خوبی را برای کشورمان تربیت کنند. باید در این خصوص وزارت علوم بازنگری داشته باشد و بیشتر سعی داشته باشد از اساتید انقلابی و معتقد و متعهد به نظام اسلامی و انقلاب استفاده کند تا نتیجه این اقدام مشخص شود.

تاکنون در این خصوص وزارت علوم اقداماتی را انجام داده که جای تشکر دارد اما احساس می‌کنیم که هنوز این اقدامات وزارت علوم جدی نیست و وزارت علوم در برخورد با اساتید سکولار باید جدی‌تر و سریع‌تر عمل کند به این دلیل که مبدأ تمامی محصولات دانشگاه است و اگر در دانشگاه‌ها تغییراتی ایجاد نشود و با دانشگاه‌های زمان ستم‌شاهی یکی باشد چه فرقی کرده است؟ ما به دنبال این هستیم که علوم اسلامی در دانشگاه‌ها تولید شود و این علوم اسلامی با استاد سکولار تولید نخواهد شد پس باید تمامی اجزای محیط دانشگاه‌ انقلابی و اسلامی باشند که از آن جمله اساتید دانشگاها هستند.

*فارس: نحوه تعامل بسیج دانشجویی با رؤسای دانشگاه‌ها چگونه است؟

- قدیانی: بسیج دانشجویی ارتباطات خوبی با رؤسای دانشگاه‌ها دارد. البته فعالیت مناسبی در استان‌ها در حال شکل‌گیری است و امیدواریم در تهران نیز اجرایی شود. در استان‌ها اتاق فکر در حال شکل‌گیری است که متشکل از بسیج دانشجویی، بسیج اساتید، رؤسای دانشگاه‌ها و تشکل‌های دانشجویی هستند. در این اتاق فکرها سعی خواهد شد تا تعاملاتی میان دانشجو، رؤسا و اساتید شکل گیرد و یقینا محصول تشکیل این اتاق فکرها نظام اسلامی را به سمت تعالی خواهد برد.

*فارس: در حال حاضر بسیج دانشجویی چه طرح نوعی را در دست اقدام دارد؟

- قدیانی: ما بیش از 600 هزار فارغ‌التحصیل بسیجی در سطح جامعه داریم که این قشر عمدتا در محیط جامعه و بدنه نظام اسلامی در حال فعالیت هستند. این قشر از فارغ‌التحصیلان همواره اعلام می‌دارند که خیلی وقت است که از محیط دانشگاه دور شده‌اند و احساس می‌کنیم به روزمرگی گرفتار شده‌ایم و دوست داریم تعاملات با بسیج دانشجویی را حفظ کنیم و از سوی دیگر نیز بسیج دانشجویی فکر می‌کند که این قشر پتانسیل مناسبی دارند و افرادی هستند که در دوران تحصیل در دانشگاه‌ها در بسیج فعالیت داشته‌اند و اکنون در محیط اجتماع فعالیت دارند، پس بسیج دانشجویی می‌تواند از ظرفیت این فارغ‌التحصیلان به خوبی استفاده کند لذا به دنبال این هستیم که مجمع فارغ‌التحصیلان بسیج دانشجویی را شکل دهیم تا آنان با دانشگاه ارتباط برقرار کنند و از سوی دیگر به صورت مرکزی با آنان مرتبط باشیم تا بتوانیم از این فارغ التحصیلان گروه‌های مختلف کاری را استخراج کنیم.

*فارس: تشکل‌های دانشجویی با هوشمندی در خصوص برخی مصوبات که در حوزه آموزش عالی به تصویب می‌رسد و برخلاف شان انقلاب اسلامی است موضع می‌گیرند که نمونه بارز آن بحث وقف اموال دانشگاه آزاد بود. اکنون در برنامه پنجم توسعه کشور ماده 24 آن در خصوص جذب دانشجویان پولی در دانشگاه‌های دولتی است که به تصویب نمایندگان مجلس است و شخصیت‌های علمی سیاسی و حتی تشکل‌های دانشجویی بر علیه این مصوبه موضع گیری‌هایی داشته‌اند. نظر خود را در این باره بفرمایید؟

- قدیانی: پولی کردن دانشگاه‌ها با این امر تعارض دارد که دانش‌آموز و یا دانشجویی در تمام دوران تحصیل خود زحمت کشیده و تحصیل کرده و حال در دانشگاه مناسبی قبول شده اما عده‌ای به جهت اینکه تمول مادی دارند به راحتی وارد دانشگاهی می‌شوند که همان دانشجوی زحمت کشیده در حال تحصیل است.باید توجه داشت که مگر دانشگاه‌های پولی نداریم؟ مگر دانشگاه آزاد و شبانه پولی نیست؟ پس باید در این خصوص دقت داشته باشیم تا دانشجویان را وارد هیجانات از این دست نکنیم.

دانشگاه پولی که بدون کنکور باشد مذموم است و وزارت علوم باید در این خصوص کنکور را برگزار کند و تا آنجا که منابع دولت اجازه می‌دهد همه از آموزش رایگان استفاده کنند و آنجایی که منابع دولت اجازه نمی‌دهد و توانمندی وجود ندارد براساس رتبه، دانشجویانی را با هزینه خودشان در دانشگاه‌ها بپذیرند اما اینکه دانشگاه بدون ضابطه هر فردی را با اخذ پول وارد دانشگاه کند و شهریه پولی هر دانشگاه متفاوت باشد قابل پذیرش نیست و در این خصوص باید رتبه علمی مدنظر قرار گرفته شود. در این فضا بسیج دانشجویی بحثی جدی دارد و به مصوبه‌ای که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده اعتراض دارد و اعتقاد دارد که دانشگاه پولی معنا ندارد.

*فارس: در پایان باتوجه به اینکه در ایام 16 آذر و روز دانشجو نیز قرار داریم اگر مطالبی دارید بفرمایید؟

- قدیانی: 16 آذر یک حرکت و جنبش دانشجویی است که جنبش‌های دانشجویی مسلمان بر علیه استکبار و استعمار خروشیدند. در فرایندهای اتفاق‌های تاریخی که آمده بعضا گروه‌هایی که دقیقا نقطه مقابل پدیدآورندگان 16 آذر بودند متولی 16 آذر شده‌اند.

بسیج دانشجویی سعی دارد 16 آذر را به جنبش‌های دانشجویی بشناساند و خوب تبیین کند. 16 آذر امسال با اول ماه محرم مصادف شده است و اعتقاد داریم که سلف انقلاب اسلامی ایران برگرفته از عاشورا و نهضت امام حسین(ع) است. لذا پیوندی میان عاشورا و جنبش دانشجویی است و در قالب یک حرکت کاملا عبرت خوانی که برگرفته از عبرت‌های عاشورا است می‌خواهیم پیوند دهیم

فتنه گران برای انتقام از آیت الله جوادی دست به کار شدند

یکی از کسانیکه فتنه گران بسیار سنگ او را به سینه زده و با تحریف سخنان و رفتارهای آن بزرگوار سندی بر حقانیت خود و عدم مشروعیت و مقبولیت نظام ساخته و به شانتاژهای گسترده خبری می پرداختند، حضرت آیت الله جوادی آملی، حکیم و مفسر بزرگ قرآن کریم بوده است./ این فتنه گران که با سانسور مقدمات و اصل بحث این عالم بزرگ علاوه بر اینکه سعی نموده چهره وی را در بین علاقمندان به رشته های تجربی تخریب کنند، فرصت را غنیمت شمرده و به تمسخر و استهزاء معجزات انبیاء و اولیاء الهی پرداختند.

فتنه گران به اصطلاح سبز که همواره وانمود می کردند اکثریت ملت و نخبگان کشور بویژه علماء و مراجع عظام تقلید حامی آنان و مخالف سیاست های  نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و برای ادعاهای واهی خود به تحریف اخبار و شایعه سازی در این باره می پرداختند و در بسیاری از مواقع نیز با کمک نرم افزارهای طراحی و میکس و مونتاژ که امروزه هر نوجوان ایرانی به آنها تسلط دارد، سندی تصویری- تحریفی برای بیشمار جلوه دادن خود(!) ارائه می دادند، این روزها بعد از رو شدن دستشان، خنجر از رو بسته و در رسانه های خود به انتقام گیری ازتمام  کسانیکه که با عملکرد صریحشان منجر به انزوا و افشای ماهیت جنبش فتنه گردیده، روی آورده اند.

بدلیل مواضع صریح و شفاف نخبگان کشور بویژه مراجع عظام و علمای بزرگ در سفر اخیر مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای به شهر مقدس قم، که منجر به افشای ماهیت تو خالی جریان فتنه و دروغ پراکنی ها  و شایعات گسترده آنان گردید، این اقلیت مطرود از دامن پاک ملت ایران در کلیپ های تصویر ی پیاپی سعی در انتقام گیری از برخی بزرگان نمودند.

فتنه گران که همواره برای دینی و ارزشی جلوه دادن جنبش و حرکتهای مرموزانه خود، به دروغ خبر حمایت مومنین و برخی مراجع و علمای بزرگ را نسبت به جنبش خود بازتاب می دادند، بعد از حماقت و هتک حرمتشان در روز عاشورا به کلی جایگاه مردمی خود را از دست دادند و از آن پس صرفا با شایعه سازی و  بازتاب اخبار کذب و دروغ سعی در حفظ روحیه اقلیت خود می نمودند.

یکی از کسانیکه فتنه گران بسیار سنگ او را به سینه زده و با تحریف سخنان و رفتارهای آن بزرگوار سندی بر حقانیت خود و عدم مشروعیت و مقبولیت نظام ساخته و به شانتاژهای گسترده خبری می پرداختند، حضرت آیت الله جوادی آملی، حکیم و مفسر بزرگ قرآن کریم بوده است.

شکست خوردگان به اصطلاح سبز که برخی نصایح و انتقادات مخلصانه و دلسوزانه حضرت آیت الله جوادی آملی را نسبت به برخی مسائل، حمل بر مخالفت وی با نظام و ولایت فقیه قلمداد می کردند، نتوانستند عصبانیت خود را از استقبال صمیمی وی با رهبر معظم انقلاب پنهان کنند و از همان ابتدا چند تن از آنان که متوهمانه و با کمال پر رویی خود را نمایندگان گمنام(!) طلاب، اساتید و علما قم و نجف دانسته در بیانیه ای نقلید از وی را حرام اعلام کردند! و بعد از آن نیز عده ای از این جمع شوم با سرهم کردن قطعه های ناقصی از سخنرانی های این حکیم بزرگ حوزه های علمیه و سانسور مقدمات و اصل بحث وی چنان وانمود کردند که ایشان در یک سخنرانی پزشکان، و دانشمندان تجربی را مورد اهانت قرار داده است.

گفتنی است که این عالم فرزانه همواره با احترام و تواضع نسبت به سایر اندیشنمدان و دانشمندان سخن می گوید و اگر مسائله ای نیز به آن اعتقاد داشته باشد در عین بی باکی و شجاعت در بیان آن، منطق، علم و اخلاق را در گفتار و مطرح نمودن دیدگاه خود نادیده نمی گیرد.

این فتنه گران که با سانسور مقدمات و اصل بحث این عالم بزرگ علاوه بر اینکه سعی نموده چهره وی را در بین علاقمندان به رشته های تجربی تخریب کنند، فرصت را غنیمت شمرده و به تمسخر و استهزاء معجزات انبیاء و اولیاء الهی پرداختند.

هرچند از ابتدای این کلیپ اوج عصبانیت سرهم کننده آن به خوبی واضع است و سانسور اصل بحث آن بزرگوار برای اتخاذ نتایج علمی و اعتقادی به روشنی روز می باشد امّا سئوال اینجاست بعد از کلیپ های فراوان فتنه گران علیه بزرگان اسلام و انقلاب از جمله دبیرکل حزب الله لبنان، آیت الله جوادی آملی و... در آینده باید شاهد توطئه و هتاکی این منافقین نسبت به کدام یک از فقها و بزرگان علمی و انقلابی بود؟

به هر حال جا دارد که مردم مومن و شریف ایران اسلامی حال این ایام سران فتنه و اقلیت حامیشان را درک کرده و حمله و اهانت های اخیرشان بر سید حسن نصرالله دبیر کل شجاع حزب الله لبنان، حضرت آیت الله جوادی آملی و برخی از هنرمندان را حمل بر اوج ذلت ، حقارت و شرایط نابسامان روحی و روانی آنان نمایند.

لازم بذکر است برخلاف تبلیغات چندین ماهه فتنه گران پیرامون مخالفت حضرت آیت الله جوادی آملی با نظام و رهبر فرزانه انقلاب، این عالم بزرگ جهان تشییع برخلاف تمامی شایعات زودتر از بسیاری از مراجع و علماء، در اولین شب حضور ولی امر مسلمین در قم به دیدار معظم له رفتند و با کمال احترام و صمیمیت به ایشان خیر مقدم گفتند.



آخرین خبر درباره حکم"سکینه ‌آشتیانی"

 هامون نیوز به نقل ازایسنا، حجت‌الاسلام مالک اژدر شریفی گفت: حکم سنگسار سکینه محمدی ‌آشتیانی در صورت تایید نهایی لازم‌الاجرا‌ست. قباحت خیانت به همسر در تمام دنیا جا افتاده و آشتیانی نیز به واسطه خیانت به همسر محکوم به سنگسار شده است. پرونده این متهم هم‌اکنون در تهران مراحل قانونی را طی می‌کند و اگر احیاناً تایید نهایی شد و دستور اجرای حکم صادر شد حکم اجرا می‌شود.

رییس کل دادگستری آذربایجان شرقی ادامه داد: چون مجازات این محکوم سنگین است مراحل رسیدگی نیز سنگین خواهد بود و نمی‌توان حکم وی را فوراً اجرا کرد، دستگاه قضا باید اطمینان خاطر کامل داشته باشد سپس اقدام به اجرای حکم کند.
حجت‌الاسلام شریفی عنوان کرد: پرونده محمدی آشتیانی هم‌اکنون در حال رسیدگی مجدد در تهران است. پرونده این مجرم در زمان صدور حکم‌ در شرف اجرا بود که به خاطر نبود امکانات در زندان تبریز متوقف شد و پس از ارجاع موضوع به رییس قوه قضائیه وقت، ایشان دستور رسیدگی مجدد به پرونده داد و با تغییر ریاست قوه نیز در حال رسیدگی مجدد است.
رییس کل دادگستری آذربایجان شرقی اظهار کرد: هنوز دستوری برای اجرای حکم آشتیانی از تهران صادر نشده و رسانه‌های غربی با انتشار اخبار کذب درمورد این پرونده درصدد ضربه زدن به نظام مقدس اسلامی هستند.
وی یادآور شد: کسانی که شایعاتی را در مورد پرونده سکینه آشتیانی پراکنده می‌کنند خبری برای رسانه‌های خود پیدا نمی‌کنند و از خود خبرهای جعلی می‌سازند.
رئیس کل دادگستری آذربایجان شرقی اظهار کرد: متاسفانه این رسانه‌ها با انتشار مدارکی مانند عکس و فیلم اقدام به ساختن مستندات جعلی در ارتباط با پرونده می‌کنند تا چهره نظام را در بین افکار عمومی جهان آشفته نشان دهند.
بر اساس این گزارش، حجت‌السلام مالک اژدر شریفی رئیس دادگستری آذربایجان شرقی پیش از این در گفت‌وگویی دیگر درباره جرم سکینه محمدی آشتیانی اعلام کرده بود: جرم سکینه محمدی آشتیانی فقط ارتباط نامشروع نیست بلکه جرائم وی متعدد و بسیار سنگین است.
سکینه محمدی آشتیانی در سال 1385 به اتهام زنای محصنه، قتل و جنایت از سوی دادگاه کیفری تبریز به اعدام محکوم شده است.



داوودی مهاجر: 27سال چادری بودم،برای شفافیت بامخاطب،حجاب برداشتم

یکی از ارادتمندان میرحسین موسوی که در بحبوحه فتنه 88 از کشور گریخت و اخیراً با حضور در برنامه تلویزیونی صدای آمریکا کشف حجاب کرد، اعلام کرده که اساساً از اول اعتقادی به حجاب نداشته است.

به نوشته پایگاه اینترنتی ایران گلوبال، فریبا داوودی مهاجر در مورد علت کشف حجابش گفت: «دوست من شاید انتقاد شما مبنی بر اینکه چرا در مقابل دوربین تا مدت ها حجاب داشتم و در پشت دوربین نداشتم صحیح باشد. اما هر انسانی در زندگی شخصی مشکلات و مسایل مخصوص به خود را دارد که نمی تواند آن را علناً بیان کند. من نزدیک به 27 سال چادری بودم و برداشتن آن بعد از این مدت حتماً می توانست تبعات مختلفی را در خانواده ایجاد کند یا حتی موجب بروز مشکلاتی برای اطرافیان شود. اما زمانی رسید که دیدم زمان آن رسیده است که باید با خودم و مخاطب شفاف باشم. و خوب همین سوال شما را در برنامه پارازیت از من پرسیدند. من باید تصمیم می گرفتم. پارازیت طنز است ولی برنامه جدی است. همه برنامه های طنز جدی هستند اگر مرز خود را با لودگی حفظ کنند.» 

داوودی مهاجر که اخیراً به جمع حقوق بگیران صدای آمریکا پیوسته ادامه داد: «من اعتقاد خود را مدت ها بود به حجاب به دلایل مختلف از دست داده بودم و نمی توانستم به دلایل شرایط سیاسی و یا موقعیت سیاسی ام دروغ بگویم و تظاهر کنم. اما قبل از این برنامه تصمیم داشتم به عنوان اعتراض به حجاب اجباری در ایران و اعتراض به خشونت علیه زنان حجابم را در ملأ عام بردارم. همانگونه که زنها در ملأ عام تحت خشونت قرار می گیرند و تحقیر می شوند. یک نفر مقابل دوربین روسری اش را بعد از سالها که چادری بوده بردارد. ضمن آنکه به همه زنانی که حجاب را خود انتخاب کرده اند احترام می گذارم. من سالها بود که می دیدم از حجاب اجباری برای خشونت علنی علیه زنان استفاده می کنند و به همین دلیل تصمیم گرفتم مقابل دوربین حجابم را بردارم. ولی باید اعتراف کنم ضمن آنکه نقد شما را می پذیرم ولی در شرایطی قرار داشتم که مجبور بودم مقابل دوربین محجبه حاضر شوم.» 

گفتنی است داوودی مهاجر دارای پرونده های مالی سنگینی در داخل کشور است و برخی تحلیلگران علت اصلی گریختن او از کشور را ناتوانی برگرداندن پول های بالا کشیده شده می دانند. داوودی مهاجر مدت هاست آرزومند دریافت یکی از جوایز سرویس های اطلاعاتی غربی است و اخیراً به او گوشزد کرده بودند که «حجاب» وی یکی از موانع اصلی اعطای جایزه به ایشان است!


پیشنهادی برای ریاست مادام العمر جاسبی!

روز گذشته اجلاس شورای مرکزی دانشگاه آزاد با حضور تمامی مدیران و مسوولان این دانشگاه در واحد علوم و تحقیقات تهران برگزار شد.


هامون نیوز به نقل ازجهان، در این اجلاس سخنرانان بسیاری متشکل از مدیران دانشگاه آزاد به ارائه گزارش و سخنرانی پرداختند که در میان آنان سخنان یکی از این سخنرانان حاشیه های زیادی را در بر داشت.
 
سخنران مورد نظر که رییس سابق دانشگاه آزاد رودهن بود و به عنوان یکی از پیشکسوتان این دانشگاه پشت تریبون رفت به یکباره پیشنهاد عجیبی را به مسؤولان دانشگاه آزاد ارائه کرد.
 
پیشنهاد عجیب وی این بود که مدیران، روسای دانشگاه های آزاد کل کشور و شورای مرکزی دانشگاه در نامه ای به مقام معظم رهبری، خواستار حکم حکومتی ایشان برای ریاست مادام العمر جاسبی بر دانشگاه آزاد شوند!
 
البته این پیشنهاد آنقدر نچسب بود که نه تنها با استقبال حضار، بلکه حتی با استقبال جاسبی هم روبرو نشد اما چنین اظهار نظری در شرایط کنونی آن هم از سوی یکی از مدیران با سابقه دانشگاه آزاد جای تامل دارد و نشانگر وجود و بلکه پرورش روحیه‌ی ... در دسته ای از مدیران ارشد این دانشگاه است.


عامل"توهم تقلب" به نجف می رود


عامل"توهم تقلب" به نجف می رود


جریان فتنه برای دور جدید فعالیت های خود برخی از افراد را به تعدادی ازکشورها گسیل داشته است.

جدیدترین این تلاش ها مربوط به سفر یکی از روحانیون مسئول ستاد میرحسین موسوی به عراق و شهر نجف و اقامت دائم در این شهرمی باشد. نامبرده که در ایام قبل و بعد از انتخابات نقش بسیار مهمی در ایجاد توهم تقلب در میرحسین موسوی داشت قرار است در این شهرضمن اقامت دیدارهایی را ترتیب داده و رایزنی هایی را برای احیای فتنه ترتیب دهد.
تاکنون اخباردقیقی از برنامه های فرد مزبور بدست نیامده است.در ضمن خانواده نامبرده نیز در حال رایزنی برای اقامت در نجف می باشند.
همچنین گفته می شود یکی دو نفر دیگر از نیروهای مرتبط با فتنه گران نیز به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی مسافرت هایی داشته اند

شروع دور جدید برنامه های جریان فتنه در 16 آذر با بیانیه موسوی

شروع دور جدید برنامه های جریان فتنه در 16 آذر با بیانیه موسوی


اختصاصی سبز نبوی :وی که امید وار است بتواندبا این پیام  مجددا با  اردو کشی خیابانی و برخورد با نظام در قالبی جدید که ظاهرا رویکرد جدید جریان فتنه در آستانه هدفمندی یارانه ها می باشد و وصل این آشوبها به اعتراضات بعدی می باشد به هواداران خود چنین می گوید..

خبر اختصاصی نهضت سبز نبوی :وی که امید وار است بتواندبا این پیام  مجددا با  اردو کشی خیابانی و برخورد با نظام در قالبی جدید که ظاهرا رویکرد جدید جریان فتنه در آستانه هدفمندی یارانه ها می باشد و وصل این آشوبها به اعتراضات بعدی می باشد به هواداران خود چنین می گوید که: همراهان جنبش سبز همچنان درخواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی!!، پرهیز از خشونت، التزام به اخلاق و روش های اخلاقی !!!را خط مشی اصولی خود می دانند و با هر کس که به هر عنوان و بهانه آشوب کور بیافریند، مخالفند و آن را به ضرر مصالح و منافع ملی ایرانیان و اهداف جنبش سبز می دانند. باید به دیگران نیز توصیه شود که به سیره عقلا متعهد باشند و اگر تشخیص می دهند حرکتی مخرب است، آن را متوقف کنند.
هزینه ناکارآمدی های دولتمردان را مردم کوچه و بازار نباید پرداخت کنند، و نباید بر زخم های عمیق نابسامانی هایشان نمک پاشید. برعکس، چنانچه این همراه کوچک بارها درخواست کرده ام، باید با دستگیری از کسانی که این روزها بر اثر انبوه مشکلات به زمین می خورند کمک شود تا، به دور از روش هایی که کرامت انسانی آنان را از میان ببرد، به زندگی آبرومندانه شان ادامه دهند. چهره زندگی برای بسیاری از مردم زشت شده است، آن را زشت تر نکنیم، بلکه در حد توانمان، در زیبا کردن آن بکوشیم.
۴- دوستان گرامی، پرسیده اید که این روزها که امکان بیان اعتراض ها و انتقادها به سبب سرکوب های شدید و برخوردهای امنیتی وجود ندارد، همراهان جنبش سبز چه باید بکنند؟ حقیقت این است که پاسخ به این پرسش هم باید محصول عقل جمعی باشد و شایسته است که همه همراهان و علاقه مندان به راه سبز امید در ارائه راهکارهای مناسب مشارکت داشته باشند.

وی در این بیانیه که به مناسبت 16 آذرماه منتشر کرده با تکرار شعاری که از طرف انجمن پادشاهی و منافقین طرح شده ، گفته است: یادمان نرود که همه باهم می گفتیم "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم"... این درحالیست که جمله مورد اشاره آقای موسوی، همان شعاری است که مسعود رجوی سرکرده منافقین از آشوبگران روز عاشورا خواسته بود آنرا تکرار کنند

پیام رهبر معظم انقلاب به حجاج بیت الله‌الحرام

پیام رهبر معظم انقلاب به حجاج بیت الله‌الحرام:
بر خلاف 10سال پیش فن‌آوری هسته‌ای برای ملت‌های مسلمان، دور از دسترس به شمار نمی‌رود

رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به حجاج بیت‌الله الحرام رهنمودهایی داشتند که در بخشی از آن آمده است: هیچ معروفی برتر از نجات ملت‌ها از چنگال قدرت اهریمنی استکبار و هیچ منکری زشت‌تر از وابستگی و خدمت به مستکبران نیست.

به گزارش رجانیوز، در مراسم باشکوه برائت از مشرکین که مقارن ساعت9 و 30 دقیقه صبح به وقت عربستان آغاز شد، پس از تلاوت آیات آغازین سوره برائت، نماینده ولی‌فقیه و سرپرست حجاج ایرانی با ابلاغ سلام رهبر معظم انقلاب از تمامی زائران ایرانی خانه خدا بخاطر رعایت نظم و انسجام در به‌جا آوردن مناسک حج و برنامه‌های مختلف تقدیر و تشکر کرد.

سپس متن کامل پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب توسط حجت الاسلام و المسلمین قاضی عسکر قرائت شد.

متن کامل و فایل صوتی پیام رهبر معظم انقلاب به 16 زبان در پایگاه اطلاع رسانی حج در اختیار زائران بیت الله الحرام و عموم کاربران قرار گرفته است.

این زبان ها عبارتند از : فارسی ، عربی ، انگلیسی ، اردو ، آذری ، فرانسه ، ترکی استانبولی ، چینی ، بنگالی ، هوسا ، هندی ، مالایو ، روسی ، سواحلی ، تایلندی و تاجیکی .

متن کامل این پیام بدین شرح است:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد المصطفی و آله الطیبین و صحبه المنتجبین
کعبه، رمز وحدت و عزت و نماد توحید و معنویت، در موسم حج میزبان دل‌های مشتاق و امیدواری است که از سراسر گیتی، به فراخوان ربّ جلیل پاسخ گفته و لبیک گویان به زادگاه اسلام شتافته‌اند. امت اسلامی اکنون می‌تواند تصویری فشرده را از گستردگی و تنوع خویش و عمق ایمانی که بر دل پیروان این دین حنیف حاکم است، با چشم فرستادگان خود که از چهار گوشه‌ی جهان در اینجا گرد آمده‌اند، مشاهده کند و این سرمایه‌ی عظیم و بی‌مانند را به درستی بشناسد.

این بازشناسی خویش، کمک می‌کند تا ما مسلمانان به جایگاه شایسته‌ی خود در دنیای امروز و فردا پی ببریم و به سوی آن حرکت کنیم.

گسترش موج بیداری اسلامی در دنیای امروز حقیقتی است که فردای نیکی را به امت اسلامی نوید می‌دهد. از سه دهه پیش که با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، این خیزش پرقدرت آغاز شد، امت بزرگ ما بی‌وقفه پیش رفته، موانعی را از سر راه برداشته و سنگرهایی را فتح کرده است. پیچیده‌تر شدن شیوه‌های دشمنی استکبار و تلاش پرهزینه‌ای که در مقابله با اسلام می‌کند نیز به دلیل همین پیشرفت‌ها است. تبلیغات وسیع دشمن در جهت اسلام هراسی، تلاش شتابزده‌ای که برای ایجاد اختلاف میان فرقه‌های اسلامی و برانگیختن تعصب‌های فرقه‌ای می‌کند، دشمن تراشی‌های کاذب از شیعه برای سنی و از سنی برای شیعه، تفرقه‌افکنی میان دولت‌های مسلمان و کوشش برای تشدید اختلافات و تبدیل آن به دشمنی‌ها و معارضه‌های لاینحل، استفاده از سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی برای تزریق فساد و فحشاء میان جوانان، همه و همه واکنش‌های سرآسیمه‌گون و آشفته در برابر حرکت متین و گام‌های استوار امت اسلامی به سوی بیداری و عزت و آزادگی است.

امروز برخلاف سی سال پیش، رژیم صهیونیستی دیگر یک هیولای شکست‌ناپذیری نیست؛ برخلاف دو دهه پیش، آمریکا و غرب تصمیم‌گیران بی چون و چرا در خاورمیانه نیستند؛ بر خلاف ده سال پیش فن‌آوری هسته‌ای و دیگر فناوری‌های پیچیده برای ملت‌های مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانه‌گون به شمار نمی‌رود. امروز ملت فلسطین، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان به تنهایی شکننده‌ی هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی و فاتح جنگ 33روزه است و ملت ایران پرچمدار و خط شکن حرکت به سمت قله‌ها است.

امروز آمریکای مستکبر، فرمانده‌ خود خوانده‌ی منطقه‌ی اسلامی و پشتیبان اصلی رژیم صهیونیستی، در باتلاقی که خود در افغانستان پدید آورده گرفتار است؛ در عراق با همه‌ی جنایت‌هایی که به مردم آن کشور وارد کرده، در حال منزوی شدن است؛ در پاکستان مصیبت زده از همیشه منفورتر است. امروز جبهه‌ی ضداسلام که دو قرن بر ملت‌ها و دولت‌های اسلامی تحکمی ظالمانه می‌کرد و منابع آنان را به یغما می‌برد، شاهد زوال نفوذ خود و ایستادگی دلیرانه‌ی ملت‌های مسلمان در برابر خود است و در نقطه مقابل، حرکت بیداری اسلامی در حال پیشروی و عمق یابی روزافزون است .

این اوضاع امیدبخش و حامل بشارت، باید ما ملت‌های مسلمان را از سویی مطمئن‌تر از همیشه، به سوی آینده‌ی مطلوب به پیش براند و از سوی دیگر با درس‌ها و عبرت‌های خود، هشیارتر از همیشه نگهدارد. این خطاب عمومی، بی‌گمان علمای دینی و رهبران سیاسی و روشنفکران و جوانان را بیش از دیگران، متعهد می‌سازد و از آنان مجاهدت و پیشگامی مطالبه می‌کند.

قرآن کریم ، رسا و زنده، ما را مخاطب می‌سازد: «کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ)). امت اسلامی در این خطاب عزتمند، پدید آمده برای بشریت است. هدف از پیدایش این امت ، نجات بشر و خیر بشر است.

وظیفه‌ی بزرگِ آن هم، فرمان دادن به نیکی و بازداشتن از بدی و ایمان راسخ به خداست. هیچ معروفی برتر از نجات ملت‌ها از چنگال قدرت اهریمنی استکبار و هیچ منکری زشت‌تر از وابستگی و خدمت به مستکبران نیست. امروز کمک به ملت فلسطین و محاصره شوندگان غزه، همدردی و همراهی با ملت‌های افغانستان و پاکستان و عراق و کشمیر، مجاهدت و مقاومت در برابر تعدی آمریکا و رژیم صهیونیستی، پاسداری از اتحاد مسلمانان و مبارزه با دست‌های آلوده و زبان‌های مزدوری که به این اتحاد ضربه می‌زنند و گستردن بیداری و احساس تعهد و مسئولیت در میان جوانان مسلمان در همه‌ی اقطار اسلامی، وظایف بزرگی است که متوجه خواص امت است.

منظره‌ی شکوهمند حج، زمینه‌های مساعد برای انجام دادن این وظایف را به ما نشان می‌دهد و ما را به تلاش مضاعف و همت مضاعف فرا می‌خواند.

والسلام علیکم و رحمة الله
سید علی حسینی خامنه‏ای
اول ذی‏الحجه الحرام 1431
هفدهم آبان 1389

برنامه جلایی‌پور برای فرار از کشور و الحاق به مهدی هاشمی در لندن

تلاش برای اعمال نفوذ بر پرونده محمدرضا جلایی‌پور از نیروهای مهدی هاشمی در ستاد پویش میرحسین موسوی که نقش مؤثری در ترغیب هواداران موسوی و خاتمی به تجمعات اخلال‌گرانه در خیابان‌ها داشت، در جریان است و وی قصد دارد در صورت قطعیت تبرئه نشدنش از کشور به مقصد انگلیس فرار کند و به مهدی هاشمی در آکسفورد لندن بپیوندد.

به گزارش رجانیوز، جلایی‌پور در حالی که 27 خرداد ماه 88 در حال خروج از کشور به مقصد انگلیس بود، در فرودگاه بازداشت و پاسپورتش توقیف شد.

علی رغم اعترافات قابل توجه جلایی‌پور در مورد نقش خود و برخی افراد دیگر در جریان‌های پشت پرده فتنه 88، با تلاش‌های فراوان و نفوذ پدرش در دستگاه‌های مختلف، او در در شهریور ماه آزاد شد.

پس از آزادی از زندان، محمدرضا جلایی‌پور با دعوت از تعدادی از محکومان جریان فتنه و عناصری از گروه‌های اپوزیسیونی و ملی مذهبی و... و ترتیب دادن جلسات مخفی، فعالیت‌های غیرقانونی خود را ادامه داد که مجدداً در یک جلسه محفلی بازداشت شد.

وی که به‌دنبال آزادی از زندان و توصیه های دوستان پدرش شرایط را برای تداوم فعالیت های ضدانقلابی‌اش مساعد می دید، به فعالیت های زیرزمینی خود با شرکت در تجمعات فتنه گران در ایام مختلف به‌خصوص فوت منتظری و ارتباط با سران فتنه ادامه داد تا اینکه برای بار سوم در خرداد 89 بازداشت و حدود دو ماه بعد با قید وثیقه آزاد شد.

تلاش حمیدرضا جلایی‌پور (پدر) برای تأثیرگذاری روی پرونده محمدرضا جلایی پور هم چنان ادامه دارد و گویا قصد دارند در صورت قطعیت تبرئه نشدنش، وی را از کشور به مقصد میزبان اصلی فتنه‌گران؛ انگلیس فراری داده و او را در آکسفورد به مهدی هاشمی ملحق کنند.

مسئولیت ستاد پویش موسوی بر عهده جلایی‌پور بود که مهدی هاشمی امکانات رایانه‌ای مجهزی را در اختیار وی قرار داده بود.

لاپوشانی مباشران جنایت میدان کاج+اسناد

موضوع جنایت میدان کاج چند روزی سوژه­ای جذاب بوده زیرا همه چیز در آن برای هر نوع سلیقه­ ها یافت می­شود؛ از ماجرای دراماتیک عشقی گرفته تا بحث اقتصادی.

به گزارش بولتن، اما در میان گزارش­ها و تحلیل­ هایی که از این ماجرا در رسانه­ ها و روزنامه­ ها منتشر شده، برخی گفته­ ها و مواضع خاص هم دیده می­شود؛ از جمله از تمام درام ماجرا برای جهت دادن به احساسات مردم علیه نیروی انتظامی استفاده می­شود، حال آنکه این نادرست است.


در اینجا قصد بر این نیست که کوتاهی و اهمال مأموران در برخورد با چنین حادثه­ ای نادیده گرفته شده و یا رفتار مردم نسبت به ماجرا طبیعی قلمداد شود. بلکه در کنار تمام این مسائل، برخی از موارد اساسی نادیده گرفته شده و به نظر می­رسد این امر تعمدی است؛ یعنی برخی از کسانی که در این زمینه اظهار نظر کرده و همه را متهم کرده­ اند، متهم اصلی را واگذاشته و از کنارش گذشته­ اند. متهم اصلی کیست؟

 


ماجرا را همه می­ دانند و رفتار پلیس و اورژانس و مردم را نیز سرزنش می­ کنند و حتی کار را به آنجا می­ رسانند که به طعنه خواستار اعلام عزای عمومی برای مقتول حادثه می­شوند و، باز هم به طعنه، نیروی انتظامی را که در «مواقع دیگر» به سرعت به همین میدان کاج نیرو اعزام می­کرد (مثلاً یادداشت «عزای عمومی برای آن جوان پیراهن قرمز» در روزنامه شرق شماره 1106 صفحة 2 نوشته فرزانه روستایی و یا سرمقاله شماره 1108 شرق با عنوان «چرا بی­تفاوتی» نوشته مهرنوش جعفری که اتفاقاً از مسئولین وزارت ارشاد اصلاحات بوده و امثالهم)، بیش از همه سرزنش می­کنند که چرا این بار هیچ اقدامی نکرده برای نجات جان یک شهروند و از این قبیل.

به لحاظ جامعه­ شناسی، حادثه­ ای از این دست، دو وجه دارد: وجه کنشی و وجه رفتاری. وجه کنشی آن همان است که در صفحه حوادث روزنامه­ ها نوشتند و فیلمش را سایت­ ها عرضه کردند و پیرامون آن مرثیه­ سرایی­ ها درگرفت. اما وجه رفتاری آن کمتر مورد مداقه واقع شد که اتفاقاً مهمتر است. رفتار چیزی نیست که فی­ البداهه بروز کند و یکباره شکل بگیرد بلکه در طول زمان و در اثر عوامل و عناصر مختلف پدید می­ آید. مجموعة رفتارها فرهنگ را شکل می­دهد و تکرار کنش­ها، عادات را.

مثال روشن تفاوت کنش و رفتار و عادت در استفاده از مواد مخدر است. استفاده از مواد در دفعات اولیه یک کنش است اما آنچه فرد را به این کنش سوق داده یک رفتار است. یعنی استفاده از مواد مخدر ناشی از رفتاری است که بخشی از فرهنگ فرد است.

در مورد جنایت میدان کاج هم همین گونه است. آنچه باعث می­شود که سه فرد ماجرایی را به وجود آورند که فرهنگ جامعه را زیر سؤال ببرد، چیزی نیست که در این چند روز و چند ماه و حتی چند سال اخیر به وجود آمده باشد. ریشه چنین رفتارهایی را بی هیچ تردیدی باید در رویکردهای توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی که برای شانزده سال افکار جامعه را آماج قرار داده و زمینه ترویج و تبلیغ انواع تفکرات فردگرایانه و فمینیستی و سودمحورانه را فراهم کرده بود جست. بی­ دلیل نیست که اکنون طیف سیاسی گفتمان انقلاب اسلامی با نادیده گرفتن این موضوع تمام توان خود را صرف بی اعتبار نشان دادن اقتدار نیروی انتظامی و سیاست­های فرهنگی کنونی می­ کند.

هیچ تردیدی در این نیست که ترویج دیدگاه ­های غربی موجب بروز چنین رفتارهایی است، همان گونه که در غرب انواع و اقسام جنایت­ ها و بسیار فجیع­ تر از این هر روز رخ می­دهد.

در این حالت جای تأسف بسیار است که از این حادثه برای منافع باندی سوء استفاده شده و ناجوانمردانه ریشه­ های واقعی آن لاپوشانی شده تا مبادا گردی بر دامن مروجان فرهنگ غربی در ایران بنشیند. جنایت میدان کاج، جنایتی کثیف بود و کثیف­تر از آن فرهنگ غربی است و آنان که این فرهنگ را تبلیغ و ترویج کرده و می­ کنند هم در این جنایت مقصرند
 

ایجاد "بدبینی و یأس و تفرقه" یک خیانت واضح است

رهبرانقلاب در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم اصفهان :
ایجاد "بدبینی و یأس و تفرقه" یک خیانت واضح است

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم اصفهان، ایمان و پایبندی به ارزشهای الهی را رمز موفقیت های ملت ایران خواندند و تأکید کردند: در پرتو استحکام این پایبندی مبارک، ملت ایران در همه عرصه ها، پیشتاز و پیروز خواهد بود و دشمن همچنان ناکام و نومید خواهد ماند.

رهبر انقلاب اسلامی با تبریک عید سعید قربان به ملت مؤمن و ایثارگر ایران و همه مسلمانان جهان، درک حکمت عید قربان را، راهگشای عرصه های مختلف زندگی «فردی و ملی» دانستند و افزودند: ایثار عظیم حضرت ابراهیم (ع) و قدردانی بزرگ الهی از آن پیامبر حق، نماد این حقیقت حکمت آمیز است که پیمودن راه تعالی و پیشرفت و عروج، بدون گذشت و ایثار امکان پذیر نیست.

ایشان، فلسفه امتحانهای مستمر الهی را، دستیابی افراد و ملتها به مرحله جدیدی از رشد و تعالی خواندند و خاطرنشان کردند: هر فرد و ملتی که از وادی امتحان و «محنت و شدت» عبور کند، به فضل الهی یک گام به مقصد متعالی خود نزدیکتر می شود.

عبور سرافرازانه ملت ایران از فتنه 88، مصداق مشخصی بود که رهبر انقلاب اسلامی در بحث فلسفه امتحانات الهی به آن اشاره کردند.

حضرت آیت الله خامنه ای در این زمینه خاطرنشان کردند: معنای توفیق ملت ایران در عبور از این فتنه، در آشکار شدن قدرت این ملت خلاصه نمی شود بلکه معنای اصلی عبور قدرتمندانه مردم از امتحان و محنت سال گذشته، این است که ملت ایران، با تکیه بر ایمان، بصیرت، موقع شناسی، درک ضروریات زمان و انجام دادن اقدامات لازم، به مرحله جدیدی از حیات خود رسید، و برای رسیدن به مقصود نهایی، توان تازه ای یافت.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، حماسه ایثار مردم اصفهان را در 25 آبان سال 1361، مصداق دیگری از سرافرازی در امتحانات الهی برشمردند و افزودند: در آن روز عظیم، مردم اصفهان همزمان با تشییع 370 شهید، هزاران نفر دیگر از جوانان رشید خود را راهی جبهه ها کردند و نماد برجسته ای از ایثار و سرافرازی آفریدند.

حضرت آیت الله خامنه ای، حضور مردم مؤمن، انقلابی و با فرهنگ اصفهان را در قضایای مختلف «قبل از انقلاب، دوران انقلاب، جنگ تحمیلی و عرصه های مختلف رشد و پیشرفت کشور»، تجلی روح ایمان و ایثار و جهاد مردم این استان دانستند و خاطرنشان کردند: تأمل و تفکر در این افتخارات، باعث درک هویت و استعداد درونی مردم اصفهان می شود و راه استمرار پیشرفت و پیشتازی و عزت این مردم را آشکار، می سازد.

رهبر انقلاب اسلامی، جهاد را در مفهوم گسترده آن، باعث «رشد و طراوت و امید یک ملت» برشمردند و افزودند: جهاد یعنی «حضور و حرکت توأم با وظیفه شناسی و مبارزه مستمر با موانع رشد و پیشرفت»، این حضور گاه با ایثار جان و مال همراه می شود و گاه با شرکت در میدانهای مختلف اجتماعی و سیاسی و حتی حضور در عرصه های فکری و عقلی معنا می یابد .

حضرت آیت الله خامنه ای با استناد به ناکامیهای پی در پی دشمن، مبارزه با ملت ایثارگر و جهادگر ایران را ناممکن دانستند و تأکید کردند: جبهه دشمنان «اسلام و انقلاب و ایران» با جنگ و تهدید نظامی حریف این مردم نشد و اکنون نیز کسانی که با «تحریم» به فکر به زانو درآوردن این ملت هستند، آب در هاون می کوبند.

رهبر انقلاب اسلامی، ایجاد شکاف میان ملت، فاصله انداختن میان مردم و مسئولان و ایجاد سوءظن و بگومگو بر سر مسائل هیچ و پوچ را، روزنه امید دشمن دانستند و افزودند: همه باید مراقب این حرکات دشمنان باشند.

ایشان با انتقاد شدید از افرادی که در گوشه و کنار، با منفی بافی و «ایجاد بدبینی و یأس و تفرقه»، نظام اسلامی را به مسائل دلخواه بیگانگان متهم می کنند افزودند: اینها در واقع به نیابت از دشمنان ملت عمل می کنند و درصددند ناکامی تبلیغاتی صهیونیستها و امریکایی ها را جبران کنند اما ملت می داند که اینگونه اقدامات یک خیانت واضح است.

حضرت آیت الله خامنه ای ترویج فساد اخلاقی و مواد مخدر را، ابزاری در خدمت اهداف سیاسی دشمنان دانستند و ملت، مسئولان و بویژه جوانان را به مراقبت در این زمینه فراخواندند.

رهبر انقلاب اسلامی، اصفهان را مرکز علم دین و علوم گوناگون برشمردند و با اشاره به حوزه علمیه خوب و دانشگاههای معتبر این شهر افزودند: اصفهان در مقطعی مرکز نورافشانی علمی در کشور و در دنیای اسلام بوده است و علما، دانشمندان و هنرمندان این خطه، دستیابی به این جایگاه را، افق فعالیتهای خود قرار دهند.

در ابتدای این دیدار آیت الله طباطبایی نژاد نماینده ولی فقیه و امام جمعه اصفهان، به نقش افتخار آفرین مردم اصفهان در طول دفاع مقدس و پس از آن اشاره کرد و گفت: 25 آبان سال 61 یادآور روز تاریخی در پیشتازی مردم اصفهان در عرصه جهاد و ایثار است به همین دلیل چنین روزی در تاریخ اصفهان به عنوان «روز حماسه ایثار اصفهان» نامگذاری شده است.

آیت الله طباطبایی نژاد افزود: مردم اصفهان همچنان در عرصه های مختلف دفاع از اسلام و انقلاب مانند انتخابات و پیشرفت های علمی و سازندگی حضوری کاملاً فعال و هوشیارانه دارند.

 

منشأ مأموریت‌انگاری موهوم برای معاون اول قوه‌قضائیه کجا بود؟

منشأ مأموریت‌انگاری موهوم برای معاون اول قوه‌قضائیه کجا بود؟

مأموریت‌انگاری موهوم برای معاون اول قوه قضائیه در جریان پرونده مهدی هاشمی ابتدا در یکی از سایت‌های تازه از توقیف در آمده‌ای کلید خورد که پیش از توقیف در برخی رسانه‌ها از آن، به‌عنوان سایت روابط عمومی خاندان هاشمی نام برده می‌شد.

به گزارش رجانیوز، این سایت که در دور جدید فعالیت تلاش می‌کرد حساسیت زیادی در دفاع آشکار از اعضای خانواده آقای هاشمی به‌ویژه "مهدی" برنیانگیزد تا در اثر یادآوری این انتساب، به تبعات منفی گذشته دچار شود، طی روزهای گذشته، در مقابل واکنش جدی مقامات قضایی و امنیتی مبنی بر برخورد قاطع با "مهدی" به محض ورود به کشور طاقت نیاورد و مجدداً وظیفه سازمانی! خود را در حیطه خبرسازی به نفع این مجرم آغاز کرد.

این سایت در خبری که روز شنبه بر روی خروجی قرار داد، به‌طور تلویحی ادعای خط دهی وزارت اطلاعات به ائمه جمعه و مداحان مبنی بر هشدار در مورد بازگشت مهدی هاشمی را مطرح کرد و در ادامه با انتشار نقل‌قولی منسوب به آقای اکبر هاشمی رفسنجانی نوشت: «پیرو ملاقات آیت الله هاشمی رفسنجانی با رهبر معظم انقلاب و ابراز آمادگی وی برای تعیین تکلیف پرونده فرزندش و رسیدگی به اتهامات وی، هاشمی رفسنجانی درخواست‏هایی را جهت رسیدگی به این پرونده اعلام می‏کند که مهمترین آن تجمیع پرونده مهدی هاشمی در دستگاه قضایی و رسیدگی قوه قضاییه به این پرونده توسط یک قاضی مستقل می باشد.»

در ادامه این خبر به نقل از یک منبع آگاه که نامی از او اعلام نشده بود!، ادعا شد که "رهبر معظم انقلاب با کلیت این درخواست آیت الله هاشمی موافقت کرده و موضوع را جهت اجرا به قوه قضاییه ابلاغ می نمایند که پیرو آن، هیاتی در قوه قضاییه با حضور حجت الاسلام و المسلمین رییسی، معاون اول قوه قضاییه و معتمد ویژه رهبرانقلاب تشکیل می گردد."

در بخش پایانی این خبر که بازتاب زیادی در برخی رسانه‌های داخلی و ضدانقلاب داشت و پس از تکذیب رسمی قوه قضائیه نیز هنوز تا لحظه انتشار این گزارش در رجانیوز بر روی خروجی سایت روابط عمومی خاندان هاشمی! قرار دارد، آمده است: « وی درخاتمه با انتقاد از فضاسازی های رسانه ای اخیر گفت: امیدواریم عملکرد برادرانی که اکنون با پیش ذهنیت به موضوع نگاه می کنند، به گونه ای نباشد که پس از صدور حکم باعث شرمندگی آنان در برابر جفا به دستگاه قضایی و فراهم کردن زمینه برای بیگانگان در جهت استناد به این مطالب برای تضعیف استقلال و بیطرفی قوه قضاییه باشد.»

با این حال، به‌نظر می‌رسد مأموریت‌انگاری موهوم برای معاون اول دستگاه قضایی در شرایطی که مهدی هاشمی با بهره‌گیری از عوامل رسانه‌ای خود در صدد تست زدن واکنش افکار عمومی و مقامات قضایی و امنیتی برای بازگشت به کشور و سنجیدن سطح برخورد با خود است، به‌منظور مرعوب کردن دستگاه‌های قضایی و امنیتی است.

در این سناریو، مهدی هاشمی آن‌قدر برجسته و در نتیجه پرونده او چنان حساس می‌شود که بر اساس نوشته‌های همین خبر کذب، امکان اعمال نفوذ در آن از سوی افرادی که سایت نزدیک به خاندان هاشمی آن‌ها را "برادران"! می‌خواند، به‌حدی زیاد است که باید برای رسیدگی به پرونده او، در دستگاه قضایی هیأت عالی مرکب از معاون اول و دادستان کل کشور تشکیل شود.

این سناریو البته متضمن یک تهدید ضمنی نیز هست، به‌طوری که با یادآوری پیگیری آقای اکبر هاشمی رفسنجانی در پرونده مهدی و تأکید او بر رسیدگی یک قاضی مستقل به آن، اینگونه القا می‌شود که مهدی هاشمی علی‌رغم اینکه اتهامات مالی و غیرمالی متعددی (آنگونه که دادستان کل کشور گفته است) دارد، کماکان از پشتیبانی پدر برخوردار است و احتمال دارد برخورد با وی عواقبی داشته باشد.

این در حالی است که پرونده مهدی هاشمی باید مانند سایر متهمان به‌طور دقیق بررسی شود و هیچ شرایط ویژه‌ای بر این پرونده حاکم نیست. البته رؤسای سابق قوه قضائیه و رئیس فعلی این دستگاه به‌دلیل ویژگی بعضی از پرونده‎ها، دستوراتی را برای تسریع در فرایند رسیدگی و... صادر کرده و یا می‌کنند، اما سابقه نداشته که یکی از مسئولین عالی دستگاه قضایی راسا به عنوان قاضی رسیدگی به یک پرونده خاص منصوب شود.

سناریوی اخیر که حجت‌الاسلام رئیسی را به‌عنوان مسئول پرونده مهدی هاشمی معرفی کرده، بیش از اینکه معاون اول قوه قضائیه را دارای ویژگی های خاص قضایی معرفی کند، شخصیت مهدی هاشمی را آن‌قدر مهم و حساس می‌نمایاند که هر گونه رسیدگی قضایی به پرونده او تحت الشعاع مصلحت اندیشی و بیم از حواشی احتمالی قرار دارد. این در حالی است که در طول تاریخ انقلاب اسلامی، قضات فعال محاکم پرونده هایی را به مراتب با اهمیت تر و البته مناقشه برانگیزتر رسیدگی کرده‌اند و این پرونده‌ها منجر به صدور رأی شده است که طبیعتا مهدی هاشمی هم از این قاعده مستثنی نیست. فرآیند رسیدگی در قوه قضائیه، متناسب با جرایم افراد در قانون معین شده و ارتباط سببی و نسبی با مقامات نمی تواند این فرایند را تغییر دهد.

رجانیوز به‌زودی در گزارش مبسوطی، ابعاد پروژه تطهیر مهدی هاشمی را بر مبنای مدل تجربه شده تطهیر حسین موسویان در رسانه‌های این جریان برای مهیا کردن زمینه بازگشت او به کشور، افشا می‌کند.

شگرد جدید غرب برای تخلیه اطلاعاتی شهروندان ایرانی

شگرد جدید غرب برای تخلیه اطلاعاتی شهروندان ایرانی


در این میان یکی از شگردهای غربی ها گرفتن ژست منتقد غرب و ضدیت با سیاست های آمریکا برای ایجاد فضای روانی دوستانه با شهروندان ایرانی است تا آنها به گونه ای صمیمانه تر درباره این موضوع سخن برانند. شواهد نشان می دهد که این طرح به شکل گسترده ای کلید خورده و هر ایرانی در هر جایگاهی می تواند مورد هدف برای این پروژه تخلیه اطلاعاتی باشد.

سرویس سیاست خارجی ـ هر چند غربی ها تلاش دارند به گونه ای وانمود کنند که تحریم ها به شدت اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است، اما شواهد حکایت از آن دارد که، آمریکا و کشورهای اروپایی همپیمانش به شدت در پی ارزیابی جامعه ایران در خصوص نگرش مردم نسبت به این موضوع و تاثیرات احتمالی تحریم ها هستند.

نهضت سبز نبوی به گزارش «تابناک»، سرویس های امنیتی و اطلاعاتی غربی در اقدامی گسترده تلاش خود را برای تخلیه اطلاعاتی شهروندان ایرانی در سطوح مختلف کلید زده و در این مسیر از همه ابزارها استفاده می کنند. بررسی های ما نشان می دهد که غربی ها اخیرا و پس از آنکه نتایج پیش بینی شده خود از اعمال تحریم های گسترده علیه ایران را به طور عینی مشاهده نکرده اند، در پی جمع آوری اطلاعات از اقشار و لایه های مختلف اجتماعی کشورمان برای ارزیابی نتایج این تحریم ها بر آمده اند.

بر همین پایه، عوامل سرویس های اطلاعاتی غرب با روش هایی چون؛ ارتباط گیری با اساتید و کارشناسان ایرانی به بهانه تحلیل آنها از تاثیر تحریم ها، دادن فراخوان های بین المللی مقاله با موضوع هایی که به تحریم ایران مرتبط است، طرح بحث تاثیر تحریم ایران در چت روم ها، ارتباط گیری با توریست های ایرانی و همچنین گفتگوهای دوستانه توریست های غربی با شهروندان ایرانی، طرح موضوع با تجار و بازرگانان ایرانی و مواردی از این دست، تلاش دارند تا به درکی عینی از تاثیر تحریم ها علیه ایران دست پیدا کنند.

این گزارش می افزاید: در این میان یکی از شگردهای غربی ها گرفتن ژست منتقد غرب و ضدیت با سیاست های آمریکا برای ایجاد فضای روانی دوستانه با شهروندان ایرانی است تا آنها به گونه ای صمیمانه تر درباره این موضوع سخن برانند. شواهد نشان می دهد که این طرح به شکل گسترده ای کلید خورده و هر ایرانی در هر جایگاهی می تواند مورد هدف برای این پروژه تخلیه اطلاعاتی باشد.

البته باید یادآور شد که هرچند به طور طبیعی و با توجه به پیوستگی اقتصادی و حجم بالای تبادلات چند جانبه در جامعه جهانی، بدون شک تحریم بر روی اقتصاد و زندگی مردمان هر کشوری با هر درجه ای از توسعه یافتگی تاثیراتی خواهد داشت، اما آنچه مهم است درک این موضوع است که هموطنان ما باید با حساسیت و دقت بالایی میان منافع ملی و مسائل داخلی کشور تمایز قائل شوند. توجه به اینکه طرح هر موضوعی درباره اوضاع داخلی کشورمان با بیگانگان ـ حتی در گفتگویی دوستانه ـ موضوعیت ندارد.

به عبارتی، موضوعات و مشکلات داخلی کشور همانند مسائل درونی یک خانواده است که عموما افراد تمایلی به ابراز آن نزد اغیار ندارند، لذا این موضوع در سطحی کلان تر، در خصوص موضوعات ملی نیز صدق می کند زیرا مرور تاریخ کشورمان نشان می دهد که بیگانگان در هیچ برهه ای و یا در ارتباط با موضوعی خیرخواه ملت ایران نبوده اند.

البته باید یادآور شد که امانت داری در خصوص موضوعات ملی که اهمیت بین المللی می یابد نافی نقد شرایط و توصیه به مسئولین برای مدیریت بهتر شرایط موجود نیست، اما باید مراقب بود که نقد و ارزیابی های ما معبری برای دستیابی بیگانگان به اطلاعات و وضعیت ملی ما نباشد