جنبش دانشجویی، قربانی خیانت مدعیان دروغین

جنبش دانشجویی، قربانی خیانت مدعیان دروغین

موسوی در بیانیه خود وظیفه اصلی همراهان و کسانی که از آنها به علاقه‌مندان راه سبز امید نام می‌برد را آگاه‌سازی دانشجویان دانسته است...

در میان بیانیه‌ها و فراخوان‌های ریز و درشت سران و عاملان فتنه به مناسبت 16 آذر ماه روز دانشجو، نکته قابل توجه در دعوت آنها به آگاه‌سازی دانشجویان و توده‌های اجتماعی نسبت به حوادث و تحولات سیاسی کشور است. موسوی در بیانیه خود وظیفه اصلی همراهان و کسانی که از آنها به علاقه‌مندان راه سبز امید نام می‌برد را آگاه‌سازی دانشجویان دانسته و می‌نویسد: «گسترش آگاهی به دایره کسانی که به فضای مجازی دسترسی ندارند، تماس‌های چهره به چهره، بالا بردن توانمندی‌ها در تحلیل آنچه پیرامون ما در جریان است، با مطالعه و بحث و گفت‌وگو در جمع‌های کوچک حقیقی یا مجازی یا توسعه شبکه‌های اجتماعی که از آسیب فضای امنیتی موجود در امان باشند، آشنایی با تاریخ اسلام و ایران و به ویژه حوادث جنبش‌های مردم این سرزمین از مشروطه تا کنون می‌تواند بخشی از تلاش‌ها و نه همه آن باشد.»
کروبی دیگر رأس فتنه در پیام خود که در 13 آذر منتشر کرده، به جای دانشجویان، آگاه‌سازی مردم و توده‌های اجتماعی را در شرایط کنونی اولویت دانسته و با اشاره به اینکه در شرایطی که جامعه ما نیاز به روشنگری و آگاهی بخشی هر چه بیشتر و تبیین راهبردهای اصلاح‌‌طلبانه برای عموم شهروندان دارد، یکی از وظایف دانشگاهیان را آگاه‌سازی «ملت» دانسته و می‌نویسد:‌«امروز ما نیازمند آگاهی بخشی برای عموم مردم ایران هستیم.»
تشکل غیرقانونی «شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت» نیز در بیانیه‌ای که باید آن را محصول اتاق فکر گردانندگان اصلی جریان موسوم به اصلاح‌طلبی دانست تا یک گروه دانشجویی، در بیانیه‌ای که به همین مناسبت صادر کرده، با اذعان به شکست راهبردهای گذشته، رویکرد جدید فعالیت تشکل‌های دانشجویی را پرهیز از خشونت، عقلانی کردن و کنترل هزینه، خلق راه‌های جدید و پرنشاط و امید برای فعالیت، استفاده از شبکه‌های غیررسمی و ... اعلام می‌کند.
نکته قابل توجه در این بیانیه‌ها این است که صادرکنندگان آنها به رغم فراخوان‌های گذشته و البته برای فرار از پیامدهای احتمالی تجمعات خیابانی، هواداران را از اقدامات تند و افراطی منع کرده‌‌اند. بیان بخش‌هایی از بیانیه‌های صادره نه به دلیل اهمیت و تأثیرگذاری سران و عاملان فتنه، چرا که آنها مدت‌هاست که از منظر مردم و حتی هوادارانشان به فسیل‌های سیاسی تبدیل شده و تاریخ مصرفشان به پایان رسیده است بلکه برای تحلیل و شناخت «خیانتی» است که طی بیست سال گذشته مدعیان اصلاح‌‌طلبی بر جنبش دانشجویی کشور روا داشته و آن را به ابزاری برای مطامع سیاسی خود تبدیل کرده و بالاترین ضربات را به حوزه نخبگی و اندیشه ورزی کشور وارد ساخته‌اند.
متأسفانه در سال‌های اخیر ضعف ساختاری احزاب و گروه‌های مطرح در عرصه سیاسی کشور سبب شده است که جریان‌های سیاسی کشور نقطه کانونی تحرکات خود را بر تشکل‌ها و انجمن‌های مطرح در عرصه دانشگاه‌ها متمرکز کرده و به نوعی جنبش دانشجویی کشور را به سکوی پرش و رسیدن به مناصب قدرت تبدیل کرده‌اند. مضافاً اینکه عرصه فکری و سیاسی دانشگاه‌ها نیز به محلی برای طرح و تمرین و نهادینه‌سازی گفتمان‌های سیاسی ناهمسو با انقلاب تبدیل شده است و این دانشجویان و فرهیختگان کشور بوده و هستند که باید به محلی برای آزمون و خطای احزاب و گروه‌ها تبدیل شوند.
اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. فراتر از مرحله گفتمان سازی، دانشجویان اولین قربانیان سناریوهای عملیاتی گروه‌ها و احزاب سیاسی افراطی بودند.
آن گاه که باید برای تحقق پروژه‌های عملیاتی «فشار از پایین چانه زنی از بالا» و دیگر شیوه‌های نافرمانی مدنی و ... به کف خیابان‌ها می‌آمدند تا سران آنها بتوانند از مسئولان نظام امتیاز بگیرند و اینگونه بود که حوادث تأسف باری نظیر 18 تیر 78 و حادثه خرم آباد و فتنه پس از انتخابات 88 و ... رقم خورد و بالاترین آسیب را البته جنبش دانشجویی کشور متحمل شد.
به راستی سران و عاملان فتنه آیا فرصت دارند که به بیانیه‌های خود در 16 آذر سال‌های گذشته یا دیگر مناسبت‌های دانشجویی مراجعه کنند و ببینند آیا آنجا هم دانشجویان را به آگاهی و شناخت و تحلیل روند حوادث و ... دعوت کرده‌اند یا اینکه در تمامی این مناسبت‌ها هدف آنها تنها سوء استفاده از نشاط جوانی دانشجویان برای آشوبگری، تجمعات خیابانی و ... بوده است، به گونه‌ای که در دوران حاکمیت مدعیان اصلاح‌طلبی، وقتی رؤسای دانشگاه‌ها با دستورات مرکزیت جریان‌های انحرافی برای تعطیلی کلاس‌ها، که متأسفانه در آن سال‌ها در وزارت علوم لانه گزیده بودند، مخالفت می‌کردند، تهدید به برکناری می‌شدند.
اکنون که با گذشت بیش از 18 ماه از حوادث پس از انتخابات سال گذشته، آن گاه که فراخوان سران فتنه با بی‌تفاوتی و ادبار اکثریت دانشجویان مواجه شده و می‌شود،‌آنها تازه به فکر توصیه به آگاه‌سازی یا دعوت به تعقل و عدم خشونت افتاده‌اند که در اتخاذ این رویکرد نیز تردیدهای بسیاری وجود دارد. چه بسا این توصیه‌ها از جنس ارسال سیگنال به دانشجویان برای پیگیری همان چیزی باشد که به ظاهر و در قالب بیانیه دانشجویان نسبت به آن منع شده‌اند. در نقطه مقابل این خیانت ورزی تاریخ ایران اسلامی مملو از فرازهای ارزشمندی است که جنبش دانشجویی کشور با از خود گذشتگی، ایثارگری و اندیشه ورزی خلق کرده است، از آن جمله می‌توان به مقاومت تاریخی 16 آذر سال 1332 به دنبال سفر نیکسون معاون رئیس جمهور امریکا که به شهادت 3 تن از آنها انجامید و نقش ارزشمند دانشجویان در پیروزی انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی، تسخیر لانه جاسوسی و مهم‌تر از همه حماسه‌آفرینی در دوران دفاع مقدس و حضور در عرصه جنبش نرم افزاری در شرایط کنونی اشاره کرد که همگی نشانگر این است که به رغم تصویر ایجاد شده از سوی افراطیون،‌جنبش دانشجویی کشور تصاویر زیباتری نیز دارد که این البته نیازمند پاسداشت و تقدیر است. فرازهایی از تاریخ مبارزات دانشجویان که هوشیاری، درایت، زمان سنجی و ارزشگرایی اکثریت دانشجویان فهیم ایران را اثبات می‌کند.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد