گفتمان هشت ‌ساله در معرض قضاوت مردم

هفته دولت و نگاهی آسیب‌شناسانه به کارنامه اصولگرایی
گفتمان هشت ‌ساله در معرض قضاوت مردم

8 سال از طلوع گفتمان اصولگرایی می‌گذرد و روی هم رفته تاکنون کارنامه مثبتی از خود در نزد ملت باقی گذاشته است.

در فضای سیاسی سال 81 که غوغاسالاران اصلاح‌طلب برای استمرار حاکمیت خود بر شورای شهر دندان تیز کرده و حتی از قبل تاج‌زاده را به عنوان ریاست شورا انتخاب کرده بودند، تابلویی کوچک تحت عنوان «آبادگران ایران اسلامی» در آن میان سربرآورد، هر چند در آن بازار شام تبلیغات اصلاح‌طلبان کمتر زمینه بروز و ظهور داشت و از آنجا که جمعیت سرشناسی نیز نبودند، جبهه دوم خرداد هیچ ترسی از بابت آنان احساس نکرد اما فردای انتخابات بهت و حیرت کارشناسان و تحلیلگران را در برداشت چرا که تمامی 15 کرسی شورا به این تابلوی کوچک اختصاص یافت و حتی یک نفر اصلاح‌طلب راهی شورا نشد. این رویداد سر فصل جدیدی بود در تاریخ انقلاب و خلق گفتمان جدیدی در عرصه سیاسی کشور که پس از چند ماه نام «اصولگرایی» به خود گرفت و جبهه اصلاحات نیز کم‌کم مجبور شد واژه «اصولگرایان» را جایگزین «اقتدارگرایان» برای این جبهه سازد.

احیای ارزش‌های سال 57

جناح بازنده انتخابات سال 76، طی چند سال حاکمیت اصلاح‌طلبان و دور شدن آنان از حاکمیت، فرصت مناسبی یافت تا به آسیب‌شناسی نقاط ضعف و قوت خود بپردازد و با پرهیز از سهم طلبی، تأکید بر وحدت و همدلی، انتخاب ارزش‌های اولیه انقلاب به عنوان اولویت نخست خود و استراتژی «خدمت» به جای «سیاسی‌کاری» دل مردم رمیده از بگومگوهای پوچ سیاسی را به دست آورده و شیپور افول اصلاح‌طلبی را به صدا درآورد. گفتمان خدمت آبادگران با انتخاب شهرداری مردمی، پرکار، ساده زیست و مکتبی جنبه عینی‌تری به خود گرفت به گونه‌ای که وزارت اطلاعات دولت اصلاحات طی گزارشی محرمانه به رئیس دولت از گرایش روزافزون مردم تهران به شهردار جدید خبر داد و خاتمی نیز در پاراف مطلب نوشت:«قابل توجه دوستان مشارکتی!»

کارنامه مثبت شورا و شهردار اصولگرا و پرهیز آنان از درگیری‌های سیاسی، جناح اکثریت پارلمان را نیز برای این جبهه نوتأسیس به ارمغان آورد و سال بعد از آن کلید قوه اجرایی کشور را به همان شهردار گمنام اما مردمی و پرکار سپرد. بدین ترتیب طی سه سال متوالی تمامی حوزه‌های ذی‌نفوذ اصلاح‌طلبان با این گفتمان اصیل از سیطره آنان خارج شد و چرخ‌های خارج شده از ریل نظام، با استقرار گفتمان اصولگرایی بر قوای اجرایی و قانونگذاری به ریل خود برگشت.

اصولگرایی؛ جبهه سیاسی یا یک گفتمان

هر چند در ساختار سیاسی نظام، اصولگرایان جبهه‌ای سیاسی در مقابل اصلاح‌طلبان را تشکیل داده‌اند اما واقعیت این است که گفتمان مطرح شده توسط این جبهه، نه تنها تازگی نداشت بلکه هسته اصلی مطالبات ملت ایران در سال 57 و انگیزه اصلی آنان برای سرنگونی رژیم 57 ساله بود.

این جبهه جمهوریت را در تقابل با اسلامیت نظام نمی‌داند بلکه جمهوریت در نگاه اینان ظرف و ساختاری است برای اجرای هویت اسلامی نظام در عصر حاضر. نگاه این جبهه به عناوینی چون آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و... یک دیدگاه کاملاً منفعلانه و معطوف به ارزش‌های غربی نبود بلکه آنان منشأ ارزش‌های اصیل حاکم بر انسان را دین و وحی می‌دانند و در مواجهه با هر ارزش غربی، آن را با ملاک‌های دینی و بومی خود تطبیق داده و با زدودن نکات منفی، نقاط مثبت آن را گرفته و به کار می‌گیرند.

از شاخصه‌های دیگر این گفتمان، اعتماد عمیق و ساختاری به ولایت فقیه و نقش منحصر به فرد آن در اداره جامعه است. در این گفتمان، ولایت فقیه جنبه تشریفاتی و پاپ‌گونه نداشته بلکه مشروعیت بخش همه فعالیت‌ها و همه پست‌های اجرایی نظام است. گفتمانی که باید ریشه‌های اولیه آن را در قرآن و سنت، سیره معصومان (ع)، صحیفه امام و بیانات رهبری یافت و چارچوب حرکتی آن، اعتقاد و التزام به اسلام ناب، ولایت محوری، اعتقاد به جامعیت دین اسلام و کارآمدی دین و مردم‌سالاری است.

شاخصه‌های اصولگرایی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب

رهبر معظم انقلاب نیز همچون گذشته به عنوان پیشقراول گفتمان‌سازی انقلاب، در دیدارها و مواضع مختلف شاخصه‌ها و مؤلفه‌های اصلی این گفتمان را مطرح ساخته و کلید واژه‌های اصلی آن را نهادینه ساختند.

در نگاه معظم له، عدالت خواهی و عدالت گستری،‌ایمان و هویت اسلامی و انقلابی، حفظ استقلال همه جانبه کشور، تقویت خودباوری و اعتماد به نفس، جهاد علمی، تثبیت آزادی و آزاد‌اندیشی، اصلاحات به مفهوم اصیل آن، رسیدگی به زندگی مردم، ساده زیستی و مردم‌گرایی، اجتناب از اسراف، خردگرایی و تدبیر و حکمت در تصمیم‌گیری و عمل، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی، سعه صدر و تحمل مخالف، اجتناب از هوای نفس، شایسته‌سالاری، نظارت بر عملکرد زیرمجموعه، قانونگرایی، شجاعت و قاطعیت در بیان حق از مهم‌ترین شاخصه‌های گفتمان اصولگرایی است.

خطرات در کمین گفتمان اصولگرایی

اکنون قریب 8 سال از طلوع گفتمان اصولگرایی می‌گذرد و روی هم رفته تاکنون کارنامه مثبتی از خود در نزد ملت باقی گذاشته است. اما از آنجا که قدرت همیشه آفت زاست باید مراقب بود آفت‌های قدرت این گفتمان اصیل را به سرنوشت گذشتگان تبدیل نسازد.

اگر چنانچه دو قوه اصولگرای مجلس و دولت به جای تعامل سازنده، وقت خود را صرف مچگیری از هم کرده و اختلافات جزئی در کارها را که یک امری طبیعی است به رسانه‌ها کشانده و آن را در بوق و کرنا کنند، کوچک‌ترین انتقاد به خود را هرچند سازنده و از سر دلسوزی باشد حمل به تخریب کنند، پرداختن به مسائل حاشیه‌ای به جای مسائل اصلی کشور، فراموش کردن نیازهای اصلی مردم، کمرنگ کردن خوی مردمی و ساده‌زیستی و با مردم بودن، زاویه گرفتن با منویات هدایتگرانه و وحدتبخش سکاندار انقلاب، حاشیه رفتن ارزش‌های اصیل انقلاب در رفتار مدعیان اصولگرایی و... نقطه آغاز افول این گفتمان اصیل انقلاب و سر برآوردن گفتمان‌های جعلی و دروغین در متن اجتماع خواهد بود.

هفته دولت که در روزهای پایانی آن قرار داریم فرصت مناسبی برای جبهه گسترده اصولگرایان است تا ضمن کم کردن فاصله‌ها و تقویت انسجام درونی در این جبهه، یک آسیب‌شناسی دقیق از رفتار خود داشته باشند و ضمن برطرف کردن نقاط ضعف، کارنامه مثبت خود را تقویت کنند.
چرا که اگر این اتفاق نیفتد و این گفتمان با دچار شدن به روزمرگی و عرفی‌گرایی وجهه خود را نزد توده‌های ملت از دست بدهد، ملت درصدد تغییر گفتمان حاکم بر کشور برخواهد آمد و در آن روز باید دلسوزان انقلاب بنشینند و حسرت روزهای از دست رفته را بخورند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد