فتنه گران داخل و دشمنان خارج در یک رویکرد هماهنگ و با تقویت رفتار یکدیگر در یک دور باطل، مجددا طرح براندازی را مورد آزمون قرار داده اند، رفتار فرصت طلبانه هر کدام از دو مولفه همسو به تقویت رفتار هنجارشکنانه ای در طرف مقابل منجر شد و این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که دو گروه به مواضع مشترک در براندازی رسیدند.
طاهره ناطقی - گروه اندیشه؛ پس از هنجارشکنی های مداوم سران فتنه و آشکار شدن همسویی آنان با طراحان پروژه انقلاب مخملی و نتیجتا سرازیر شدن سیل اعتراضات مردمی و تقاضای اجرای عدالت در مورد مسببین بحران های خرد و کلان در کشور، این جریان با تغییر تاکتیک، به مظلوم نمایی دست زد و با بهانه قرار دادن تمارض برخی از زندانیان سیاسی موثر در رخدادهای دوره فتنه و مانور گسترده بر این مسئله، موجبات آزادی موقت آنها را فراهم آورد.
اما در این مدت بیماران دروغین، جلسات مخفی با دیگر عناصر دخیل در فتنه را برای درمان بیماری خود برگزیدند و در آرامش نسبی دو ـ سه ماه اخیر، سکوت نسبی رسانه های منتقد جریان فتنه، به تجدید قوای تاکتیکی پرداخته و راهکارهای تازه ای برای ادامه تقابل با نظام طراحی کردند.
فتنه گران داخل و دشمنان خارج در یک رویکرد هماهنگ و با تقویت رفتار یکدیگر در یک دور باطل، مجددا طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی را مورد آزمون قرار داده اند، رفتار فرصت طلبانه هر کدام از دو مولفه همسو به تقویت رفتار هنجارشکنانه ای در طرف مقابل منجر شد و این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که دو گروه به مواضع مشترک در براندازی رسیدند.
اقداماتی که سران فتنه در این مدت انجام داده اند، برخی متاثر از چراغ سبز حمایت های مادی و معنوی امریکا و دول غربی و برخی نیز از سوی فتنه گران برای اقدامات براندازانه اجانب بود:
1- جذب کمک های معنوی در دیدار و تبادل راهکار با سردمداران نهضت آزادی و گروه های ملی- مذهبی.
2- تلاش در جهت شکستن وجهه دولت و کاهش اعتبار آن در پیشگاه مردم به منظور بسط مجدد اعتراضات مدنی.
این امر با توسل به اقدامات زیر صورت می پذیرد:
الف) انتساب مسئولیت صدور قطعنامه به سیاست خارجی تهاجمی
خاتمی و میرحسین: هیچ سیاست و رفتار تحریک آمیز و نسنجیده و ماجراجویانه ای که بهانه ای برای لطمه زدن به منافع کشور و امنیت ملی قلمداد شود، از سوی هیچ کس پذیرفته نیست.
میر حسین: اینکه بگوییم این قطعنامه چون یک دستمال استفاده شده است، مصائب ناشی از سیاست های پرهیاهو و عوام فریبانه را تخفیف نخواهد داد، البته در این میان، فحش و توهین به کشورهای دیگر ممکن است مصرف داخلی برای عده ای کم اطلاع داشته باشد، اما در واقعیت بیرونی جز بدتر کردن اوضاع تاثیری نخواهد داشت. بی تردید این یک قطعنامه بر ضد ملت ماست. گرچه در کنار آن ما نمی توانیم از تاثیر سیاست های ماجراجویانه و مغشوش چشم بپوشیم…
ب) سیاه نمایی اقدامات دولت و القای حس بدبینی در مردم و خالی کردن پشتوانه مردمی دولت.
میر حسین: نتایج ناشی از تقلب انتخاباتی، سرکوب های بعد از انتخابات، مصائب ناشی از سوء مدیریت ها، فساد، دروغ و آشفتگی سیاست های اقتصادی و فرهنگی منجر به بحران اعتماد به حکومت و فاصله گرفتن مردم از دست اندرکاران شده است. یک دولت نامشروع و سرکوب گر و در حال جنگ با ملت خود نمی تواند در مقابل تهدیدات بیگانه مقاومت کند، در چنین حالتی یا باید به بیگانگان باج دهد و یا کشور را در آستانه خطرات مهلک افکند.
... اگر سرمایه ما در هماوردی با شرایط خطیر کنونی، ملت است باید به ملت، آرا و نظرات آن احترام گذاشت و در هر تصمیم کنونی قبل از همه به تاثیرات آن بر زندگی کارمندان، کارگران، معلمان و اقشار حقوق بگیر و مستضعف اندیشید. این عادلانه نیست که اقشار تهیدست و جوانان جویای کار چوب تصمیمات مستبدانه و ماجراجویانه دولت را بخورند و در عین حال همه شاهد باشند یک عده عربده کش چماقدار که به جان، مال و آبروی مردم در روز روشن افتاده اند بعنوان طرفداری از دولت در روز روشن از به توپ بستن مجلس سخن بگویند.
ج) القای وابستگی اقدام تروریست ها در زاهدان به تصمیمات نسنجیده نظام
خاتمی و میر حسین: ...تروریست های رسوایی که دستشان تا مرفق به خون پاک فرزندان بی گناه این ملت آلوده است، هیچ جایگاهی در میان مردم نداشته و مرده هایی هستند که در گور نفرت ایرانیان دفن شده اند؛ هرچند که تبلیغات ناروای رسمی و جنگ روانی داخلی اخیر بعد از سال ها نام آنان را بر سر زبان ها افکند و تروریست ها و حامیان غربی آنان را به توهم انداخت که زنده هستند.
د) ایجاد جو نا امیدی و ترس از اثرات احتمالی تحریم در اذهان مردم
میرحسین: برای اینجانب مانند روز روشن است که این قطعنامه بر امنیت و اقتصاد کشور ما اثر خواهد گذاشت. تولید ناخالص را پایین خواهد آورد، بیکاری را بیشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بیشتر معیشتی و اجتماعی قرار خواهد داد و فاصله ما را از کشورهای در حال رشد جهان بیشتر خواهد ساخت. کدام عقل سلیم است که نداند کشور ما امروز پس از صدور قطعنامه آسیب پذیرتر و منزوی تر از گذشته شده است؟
ه) مقصر دانستن دولت در اعمال تحریم به بهانه اتخاذ مواضع غیرمعقول
میرحسین: ... قطعنامه و قطعنامه هایی که می توانست با تدبیر و عقلانیت بر کشور ما تحمیل نشود.
بسیاری از ملت ما نمی دانند مسیری که با ندانم کاری و گزافه گوئی های بی مورد در آن افتاده ایم تا چه حد خطرناک است.
و) طرح اتهام همراهی و همسویی دولت با تحریم کنندگان
میرحسین: هدف از تحریم ها صرف به زانو درآوردن دولت نیست، تجربه 28 مرداد 1332 و سرنوشت تلخ عراق و افغانستان در زمان معاصر پیش روی ماست و هوشیاری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتمردان شانس بقای خود را در ادامه این بحران و تشدید مخاصمات و حتی تشویق دشمنان برای تعرض نظامی ببینند.
ز) طرح مجدد اتهام تقلب در انتخابات
میرحسین: نتایج ناشی از تقلب انتخاباتی و سرکوب های بعد از انتخابات، مصائب ناشی از سوء مدیریت ها، فساد، دروغ و آشفتگی سیاست های اقتصادی و فرهنگی منجر به بحران اعتماد به حکومت و فاصله گرفتن مردم از دست اندرکاران شده است.
3- عمل به توصیه های اتاق فکر و راه حل های 8 گانه اپوزیسیون
اتاق عملیات روانی فتنه گران پس از جلسات مختلف، جدیدترین دستورالعمل را جهت تائید برای یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان در دهمین ریاست جمهوری ارسال کرده است.
در این دستورالعمل که اساس آن مقابله با نظام جمهوری اسلامی است بر «درآمیختن فشارهای داخلی و خارجی» علیه حاکمیت تصریح و بر اساس محورهای ذیل تعریف شده است:
1- در حوزه رسانه ای و اظهارنظرها تحریم ها علیه ایران بزرگنمایی شده و آینده ای دشوار برای ایران تبلیغ شود.
2- مشکلات اقتصادی و معیشتی دائما طرح و یاس از حاکمیت تبلیغ شود.
3- تبلیغ و بزرگنمایی در خصوص تهاجم نظامی آمریکا و هم پیمانان.
4- تضعیف و کوچک نمایی دستاوردهای صنعتی، اقتصادی و علمی ایران.
5- طرح ایده دولت هراسی و ترویج غیرمطمئن و کارشناسانه نبودن تصمیمات دولت.
6- تلاش مضاعف برای عدم موفقیت در اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها.
7- روابط نزدیک تر با بسیجی ها و ترویج تردید و تشکیک نسبت به نظام و ولایت در میان نیروهای بسیجی.
8- استفاده حداکثری از ظرفیت های باقی مانده از هواداران اقلیت سبز در سیستم های نظام برای افزایش نارضایتی در بین مردم.
4- اعتبارسازی مجدد برای جریان منتسب به سبز و کسب اعتبار مردمی.
این اقدام به شیوه های زیر صورت می گیرد:
الف) ابراز برائت ظاهری از تحریم و قطعنامه، با این وجود که صادرکنندگان قطعنامه هدف از صدور را حمایت از اپوزیسیون داخل و تشجیع آنان در مقابله با نظام برشمرده اند.
مایکل اورن در این باره می گوید: ملت ایران در پی انتخابات ریاست جمهوری با برقرار شدن تحریم های جدی نیز رهبران رژیم را مسئول این وضعیت تلقی خواهد کرد نه آمریکا یا اسرائیل را، همچنین تحریم ها شکاف میان حکومت با ملت ایران را بیشتر می کند و رژیم را ضعیف تر خواهد کرد.
آدام ارلی، سفیر آمریکا در بحرین: آمریکا قصد دارد در ماه های آینده حمایت خود از اصلاح طلبان در ایران را «رسمی و علنی» کند. کاخ سفید همزمان با انجام مذاکرات ایران و گروه 1+5 نحوه حمایت از «رهبران معارض جدید» در ایران را پیگیری می کند. تحت هر شرایطی حمایت از اصلاح طلبان در ایران جزو گزینه های اصلی سیاست اوباما باقی خواهد ماند و ما روز به روز آن را پرقدرت تر خواهیم کرد.
آمریکا قصد دارد تا همزمان با تشدید تحریم ها، اعمال فشار سیاسی علیه تهران را با حمایت «رسمی»، «علنی» و «گسترده» از موسوی و خاتمی وسعت بخشد؛ چرا که هیچ فشاری به دولت ایران بدون تقویت جریان های طرفدار غرب در ایران کارساز نیست. همین حالا هم این موضوع پنهانی نیست که ما از موسوی و خاتمی حمایت می کنیم، اما علنی شدن این حمایت همزمان با اعمال تحریم ها می تواند این فایده را داشته باشد که مردم ایران به این نتیجه برسند که تنها راه رهایی از تحریم ها گرایش به این افراد است.
ب) صدور بیانیه علیه تروریست های مسجد زاهدان و پیام تسلیت به بازماندگان با اینکه پیش از این همسویی سران فتنه با تروریسم در اعتراض به اعدام تروریست های جنایتکار بر همگان مسجل شده است.
ج) زنده کردن مجدد فتنه.
این مقصود از طریق دو شیوه دنبال می شود:
1- القای ناکارآمدی دولت در دفع ضرر تحریم
2- تبیین این دروغ بزرگ که جنبش کذایی تنها راه رهایی از بحران است.
میرحسین: «ما باید عنصر مقاومت در مقابل تهدید و تعرض خارجی را به عنوان یک ضرورت در کنار سایر مطالبات خود بنشانیم و نشان دهیم که راه خروج از این بحران و خطر در برگشت به اصول و راه حل هایی است که جنبش سبز در یک سال عمر سرافراز خود همواره منادی آن بوده است.
جنبش سبز باید از تمام توان بین المللی خود استفاده کند تا به قدرت های خارجی نشان دهد که به آنها اجازه نمی دهد از ضعف و عدم مشروعیت دولت کنونی استفاده و به استقلال، تمامیت ارضی و منافع عالی کشور آسیب برسانند.»
هم پیمانان خارجی جریان برانداز داخلی با 4 اقدام موازی یکبار دیگر خباثت ذاتی خود را در مقابله با نظام مردمی جمهوری اسلامی نشان دادند و با بهانه قرار دادن مسئله هسته ای تلاش کردند تا جمهوری اسلامی را وادار به تسلیم در برابر خواسته های نامشروع خود کنند:
1- پس از نشست تهران و صدور بیانیه سه جانبه تهران- ترکیه- برزیل که نشان دهنده حسن نیت جمهوری اسلامی برای حل مسالمت آمیز و منصفانه هسته ای بود، امریکا علیرغم تعهد به مذاکره تحت شرایط عادلانه، شورای امنیت را مجبور به صدور قطعنامه 1929 تحریمی علیه ایران کرد.
صدور این قطعنامه، با وجود التزام ایران نسبت به مبادله سوخت هسته ای و شروط مذاکره، نشان دهنده عزم امریکا برای فشار هرچه بیشتر به نظام و اجبار ایران به پذیرش پیش شرط های ناعادلانه برای مذاکره است.
کنکاش در اظهارات سیاست مداران امریکا و غرب نشان می دهد که حمایت از اپوزیسیون که در دوران چند ماهه فتنه با شکست در برابر اراده آهنین ملت و نظام روبرو شده اند دلیل عمده ای برای اعمال فشارهای سیاسی به بهانه دست یابی ایران به بمب اتمی است.
آدام ارلی (Adam ereli)، سفیر آمریکا در بحرین می گوید: «تحت هر شرایطی حمایت از اصلاح طلبان در ایران جزو گزینه های اصلی سیاست اوباما باقی خواهد ماند و ما روز به روز آن را پرقدرت تر خواهیم کرد... آمریکا قصد دارد همزمان با تشدید تحریم ها، اعمال فشار سیاسی علیه تهران را با حمایت رسمی، علنی و گسترده از موسوی و خاتمی وسعت بخشد؛ چرا که هیچ فشاری به دولت ایران بدون تقویت جریان های طرفدارغرب در ایران کارساز نیست.»
پیش از این قطعنامه نیز اوباما در تهدیدی آشکار علیه ایران احتمال حمله هسته ای به کشور را دور از ذهن ندانست و تلویحا ایران را به تسلیم در برابر جریان براندازی دعوت کرد.
2- جمهوریخواهان مجلس نمایندگان آمریکا قطعنامه ای صادر کردهاند که مجوز اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران است. این قطعنامه موسوم به 1553 حمایت مشخصی برای حمله نظامی علیه ایران ارائه خواهد کرد، با این قطعنامه کنگره آمریکا از کاربرد تمام ابزار مورد نیاز علیه ایران از جمله استفاده از قدرت نظامی حمایت میکند.
در این قطعنامه آمده است: «درصورتی که راه حلی صلح آمیز در مدت زمان قابل قبول برای تهدید فوری ایران علیه دولت اسرائیل به دست نیاید امضاکنندگان از حق حاکمیت اسرائیل برای دفاع از خود، محافظت از جان و امنیت مردم اسرائیل، و استفاده از همه ابزار لازم برای مقابله و حذف تهدید اتمی جمهوری اسلامی ایران، از جمله استفاده از نیروی نظامی حمایت می کنند.»
3- 27 عضو اتحادیه اروپا تحریمهای جدیدی را در حوزه صنایع نفت و گاز ایران اتخاذ کردند. این تحریمها علاوه بر اینکه سرمایهگذاریهای جدید در بخش انرژی را برای سرمایهگذاران اروپایی ممنوع میکند، شامل ممنوعیت فروش تجهیزات فناوری و خدمات به بخش انرژی ایران میشود.
4- سایمونگس، سفیر انگلیس در ایران در مصاحبه با بی بی سی گفته: «مهمترین مسئله این است که هزینه سرپیچی ایران از خواستههای جامعه بینالمللی را باید بالا برد، آن وقت امیدواریم رهبران ایران به این نتیجه برسند که در ازای رسیدن به توافقی با جامعه جهانی، چه امتیازات و منافعی در انتظارشان است. »
گستاخی سفیر انگلیس در اظهار نظر علیه مواضع جمهوری اسلامی و نیز اقدام اتحادیه اروپا در همسویی با امریکا و اعمال تحریم در زمینه سوخت می تواند نشانه دریافت چراغ سبز از درون نظام باشد.
مسلما مقدمات چنین اقدامات گستاخانه ای بدون وجود حامیان داخلی که در موارد لزوم با شانتاژ و هیاهوی رسانه ای حاشیه امنی برای متجاوزین فراهم می کنند، امکان پذیر نیست. هدف مشترک اپوزیسیون داخل و حامیان خارجی اقتضا می کند آنها برای دستیابی به یک پروزه مشترک المنافع، موازی با هم حرکت کنند.
هدف مشترک فتنه سبز و پدران معنوی آنها - که براندازی نظام است- در مواضع مشترک آنها به خوبی مشهود است:
الف) حمله به سپاه وبسیج به عنوان نیروی دفاعی کشور و تلاش برای بی اعتبار نمودن آنها در اذهان ملت - با عنایت به اینکه سپاه در جریان فتنه 88 بیشترین ضربه را به عناصر داخلی و خارجی فتنه به جهت افشای اقدامات انها زده است.
1- میر حسین: سپاه امروز درگیر مسائل سوال برانگیزی است. از سویی اسلحه سپاه و بسیج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است و در سرکوب و دستگیری ها و بازجویی های نیروهای سیاسی و معترضین نقش درجه اول دارند و از سوی دیگر سپاه در حجم غیرقابل باوری درگیر مسائل اقتصادی است. سپاه نمی تواند برای تامین امنیت کشور و انقلاب مورد اعتماد باشد. متاسفانه در این معرکه ما شاهد زوال اعتبار قدیمی و پشتیبانی مردمی سپاه خواهیم بود. قابل پیش بینی است که با ادامه این روند سپاه به جای دفاع از کشور و انقلاب به دفاع از سازمان و تشکیلات خود بغلتد و یا به تمامی در اختیار یک قدرت مستبد و ضد مردمی قرار گیرد.
میر حسین در ادامه تلویحا مردم را تشویق به شورش علیه سپاه می کند: از یاد نبریم نفرت مردم از نهادهای اقتصادی و امنیتی رژیم شاهنشاهی تا چه حد در ظهور و بروز خشم مردم موثر بود.
با شرایط تحمیلی ناشی از قطعنامه و تحریم ها بازبینی نقش سپاه و بسیج یکی از مهمترین اقداماتی است که نیروهای خیرخواه از هر جناح و دسته ای باید خواستارآن باشند... حمله با پرچم بسیج به جناب آقای کروبی و خاتمی و ماجرائی که در 14 خرداد شاهد آن بودیم و اخیرا حمله و توهین به مجلس منافع و مقاصد طراحان قطعنامه را راحت تر می کند.
2- مهدی کروبی: تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد بویژه قطعنامه 1929 که مطابق فصل هفتم منشور تدوین شده است و لیست جامعی از شرکتها و سازمانهای مربوط به سپاه را ضمیمه کرده، موجب اخلال در انجام کارهای اساسی و قراردادهای منعقده است.
در کشوری که غالب امور به طور انحصاری در اختیار سپاه و بسیج است پرواضح است تحریم ها ضربه اساسی به اقتصاد آن بطور عام و مردم به طور خاص وارد میکند.
3- استوارت لوی، معاونت امور ضدتروریسم خزانهداری امریکا با بیان اینکه قطعنامه شورای امنیت به طور ویژهای سپاه پاسداران را هدف قرار داده، میگوید: سپاه نهادی بود که اعتراضهای مردمی پس از انتخابات را سرکوب کرد و این سرکوب تا امروز ادامه دارد. با در نظر گرفتن همه اینها سپاه کانونی مهم در سیاست ایران است و سیاست امریکا در قبال ایران هم در کانون توجه ما قرار دارد.
ما یک هدف داریم «تغییر رفتار ایران به خصوص سپاه» اگر ما بتوانیم تحریمها را در نهادهایی مثل سپاه متمرکز کنیم که در اقتصاد، برنامه موشکی، حمایت از تروریسم!!! و سرکوب معترضان مردمی ایران فعال هستند، خواهیم توانست تحریمها را به نحوی پیاده کنیم که مردم ایران به حمایت از حاکمیت برنخیزند.
ب) در خواست انعطاف دولت در سیاست خارجی و تسلیم در برابر خواست های نامشروع بین المللی از جمله مسئله هسته ای
ج) طرح مجدد اتهام تقلب در انتخابات و ادعای سرکوب مخالفان توسط دولت
د) باج خواهی از نظام و اجبار به تسلیم در برابر عدول از مواضع
میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی ضمن ابراز تأسف شدید از افزایش فشارها بر منتقدان، تداوم اقدامات غیرقانونی و ادامه بازداشت ها از یک سو و افزایش امواج روزافزون دروغ و تهمت به شخصیت های پای بند!!! به معیارهای انقلاب و مدافع مطالبات و حقوق مردم و خواستار اعتلاء کشور از سوی دیگر، خواستار ایجاد محیطی امن و آزاد برای مردم و فراهم نمودن فضای نقد سیاست ها و رفتارهای حکومت در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بین المللی شده و تأمین لوازم مشارکت همگانی در عرصه سرنوشت کشور را خواستار شدند.
به هرحال ادامه لجبازی سران فتنه با نظام که از چشم ایادی استکبار دور نمی ماند و شائبه انفعال نظام در برابر زیاده خواهی ها واغماض طولانی مدت دستگاه قضا در مقابل اخلالگری های فتنه گران، انگیزه صدور قطعنامه ها و اعمال تحریم های اقتصادی را در امریکا و اروپا ایجاد کرده است.
از طرفی فتنه گران نیز به تصور بازدارندگی تحریم ها و ناگزیربودن نظام به تسلیم در برابر تجدیدنظرطلبی، با دوپینگ حمایت های معنوی دوستان امریکایی و اروپایی خود و همسو با آنان از همه بضاعت خود برای خورد کردن دیوار اعتماد و اعتبار نظام سود می برند و بدون توجه به عواقبی که به تخریب بیش از پیش وجهه آنها در بین مردم منجر خواهد شد، یکه تازی می کنند.
اما تحریم ها به اذعان کارشناسان غربی و شرقی کارایی مستاصل کردن نظام مستحکم جمهوری اسلامی را ندارند:
تیمور ساروکین، کارشناس خبرگزاری روسی «رگنوم»: غرب بار دیگر ایران را تهدید به تحریم می کند، اما این تهدیدات مقامات تهران را تحت تاثیر قرار نداده اند، بویژه که این کشور غنی سازی اورانیوم را نیز آغاز کرده است.
هفته نامه آلمانی اشپیگل: تحریم های جدید لطمه ای به دولت احمدی نژاد نمی زند؛ زیرا آنها نیز همانند قبلی ها بی تاثیر هستند. فعلاً اتحاد کشورهای غربی واردسازی ضربه نظامی به تاسیسات هسته ای ایران را غیرممکن می داند، تنها ابزار اعمال فشار بر ایران، تحریم است که آنها می توانند از آن در رابطه با ایران استفاده کنند. اما امروز مسلم است که جمهوری اسلامی هراسی در برابر تحریمهای اقتصادی ندارد و برای آن نیز دلایلی وزین دارد. همانطور که می دانیم، اولین تحریم ها علیه ایران را آمریکا در سال 1979تصویب کرد، اما چنین اقداماتی در آن زمان موثر نبوده اند تا چه رسد به امروز.
آدام روبرتس، استاد آکسفورد، میگوید: مشکل این است که چگونه میتوان از تبدیل شدن این تحریمها به خشم ناسیونالیستی در ایران جلوگیری کرد؛ زیرا در سال 1980 زمانی که عراق به ایران حمله کرد، جامعه بینالملل به کمک ایران نیامد و عراق را تحریم نکرد. این موضوع را باید در مورد ایران به یاد آورد.
با توجه به اینکه دولتمردان ایران گفتهاند که با وجود تحریمها روی پای خود هستند و با وجود روحیه ناسیونالیستی در این کشور، برآورد تاثیر تحریمها بر ایران کار دشواری است.
مایکل جاکوبسن، مشاور امور امنیتی و تحریمی مرکز مطالعات خاور دور واشنگتن: در وضعیت فعلی ایرانیها به خوبی میتوانند تحریمها را دور بزنند. آنها میتوانند به خوبی کار خود را انجام داده و از اشتباهها درس بگیرند. به خوبی میدانند ایالات متحده در کدام جهت آنها را تحت فشار قرار خواهد داد و چگونه به کدام جهت متمایل شوند که کمترین هزینه را بپردازند. در خصوص شرکتهای تجاری نیز باید بگویم بسیاری شرکتها وجود دارند که به راحتی تحریمها را زیر پا میگذارند و اهمیتی به مجازات ها نمی دهند.
یادآوری این مهم لازم است که؛ آن هنگام که دوره تنگناها و تحریم ها به یاری خدا برای ملت بزرگ و مقاوم ایران، «برداً وسلاما» شود، فتنه گران، روسیاهان زمانه خواهند بود.